دسته بندی | معماری |
بازدید ها | 53 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 21 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 34 |
بررسی سبک معماری در دوره رنسانس در اروپا
گسترش رنسانس در ایتالیا
در قرن پانزدهم محکمه های بعضی دولت های ایتالیایی دیگر مرکزی برای گسترش فلسفه، هنر و معماری رنسانس تبدیل شده بودند.
در مانتوآ محکمه گنزاگا Gonzaga وجود داشت که آلبرتی در کلیسای بزرگ دارای سالن دراز سانت آندن وسان سباستینو را طراحی کرد.
اربینو مرکز مهمی با کاخ دوکی جدید بود که در آنجا ساخته شده بود. فرارا تحت است Este در اواخر قرن پازدهم گسترش یافت به طوری که چندین کاخ جدید مانند پلازو دی دیامانتی و پارازو و اسکی فاینو برای بورسودست ( Borso dEst) ساخته شده در میلان تحت ویسکانتی سرتو سادی پاویا کامل شد و سپس تحت اسفورزا کاستلو اسفورز اسکو ساخته شد.
در وینس، سان زاکاریا اولین سردر رنسانیسی خود را با دستان انتونیو کامبلو و مورو گوداسی که در دهه ی 1480 شروع شد به دست آورد. گیووانتی ماریا ناسکانتو، معمار مجسمه سازی ورنی معماری رنسانی را در با لوگیا کورمارو در باغ آلبیس کورنارو انجام داد.
در جنوب ایتالیا استادان رنساسی توسط آلفا نزووی از آروگون بعد از پیروزیش بر پادشاه نابلز به نابلز خوانده شد. قابل توجه ترین مثال ها از معماری رنسانس در آن شهر کاپلا کاراک سیولو می باشد که بر امانته و پالازو اورسینی دی گراوینا نسبت داده می شود که توسط حبرئیل رانهلو بین سالهای 1513 و 1549 ساخته شده است.
اوج رنسانس
در اواخر قرن پانزدهم و اوایل قرن شانزدهم معمارانی مانند برامانته، آنتونیو، دوسانگالو، یانگر و دیگران مهارت سبک تجدید بنا شده و توانایی برای به کار بردن آن در ساختمانهایی مانند کلیسا و شهر پالازو را نشان دادند که کاملاً با ساختارهای دوران عقیق متفاوت بود. این سبک دکوراسیون بیشتری داشت و تزئینات مجسمه سازی، گندها بسیار شاخص بودند. دوره معماری به عنوان اوج رنسانس معروف می باشد که با دوران رئونالدو، متیل آنجلو و رانائل تطابق دارد.
برامانند
رونا تو برامانته ( 1514- 1444) در اوربینو متولد شد و از نقاشی به معماری روی آورد. اولین حیات مهم خود را تحت لودوویکو اسفورزا، لوکیلان به دست آورد که برای او تعدادی از ساختمانها را در خلال 20 سال ساخت. بعد از سقوط میلان به دست فرانسه در سال 1499 برامانند به روم مسافرت کرد در آنجا او بیشترین موفقیت خود را تحت حیات پاپ به دست آورد.
ظریفترین اثر معماری برامانتد در میلان اضافه کردن صلیب و هرایان بر کلیسای صومعه ی سانتا ماریا دل گزاری می باشد این بنای آجری به گونه ای است که تعداد زیادی از آن به سنت شمال ایتالیا مربوط به تعمیرگاه های دارای گنبدهای مربعی شکل می باشد. ساختمان جدید تقریباً به طور داخلی طرح ریزی شده است به جزء در قسمت اصلی که کلیسای کوچک تا حد بیشتری از بازویی های کلیسا گسترش دارد. گنبد نیمه کردی با قطر تقریباً بیست متر به طور پنهان در داخل یک ساقه گنبد هفت ضلعی بالا می آید که در سطح بالاتر با روزنه های کلاسیک طاق مانند همراه می باشد. کل قسمت خارجی جزئیات تزئین کاری شده با تزئینات سفال محلی را دارا می باشد.
در روم برامانتد را خلق کرد که به عنوان “جواهر معماری کامل” توصیف می شود که تم پیتو در صومعه سان پریو در مانتوریو می باشد. معبد دایره ای شکل کوچک مکانی می باشد که در آنا ست پیتر شهید شد و بنابراین مقدس ترین مکان در روم می باشد. ساختمان سبکی را در خود دارد که به باقی مانده های معبد وستا مقدست ترین مکان روم باستان شباهت دارد. آن هرماه با کنتراست فضایی با صومعه ای می باشد که در اطراف آن قرار دارد. مانند شکل بالا از قسمت نزدیک صومعه به نظر می رسد که دارای ارگ و ستونهایی باشد شکلی که از آن در نمای متکی به خد نمود پیدا کرده است.
....
روش گرایی
روش گرایی تا حد گسترده ای با تمایلات متفاوت در کار میشل آنجلو، کیلیورومانو، پروزی و اندر، آلادیو مشخصه گزاری شده است که باعث سبک باروک شد که در آن همان مفهوم و واژه معماری برای فصاحت و بلاغت مورد استفاده قرار می گرفت.
پروزی
بالدارسار پروزی، (1536-1481) معماری بود که در سینا متولد شد اما در روم مشغول کار بود کار او اوج رنسانس و روش گرایی را به یکدیگر پیوند داد. ویلای فارن سیانای او مربوط به سال 1509، بالازو ماسیوآله کولونه را نشان می دهد. یک مکعب تاریخی بسیار نامنظم با دو طبقه ی مساوی می باشد. طاقنماها تا حد زیادی با ترتیب هایی از نیم ستونها نمود یافتند. این ساختمان به خاطر دیوارهای دارای نقاشی آبرنگ خود فوق العاده و غیر معمول می باشد مشهورترین کار پروزی پالازو ماسیئو آله کولونه در روم می باشد. مشخصه های غیر معمول این ساختمان انجمن های سردری آن می باشد که با ظرافت در اطراف منحنی خیابان قرار دارند. آن در طبقه ی همکف رواق مرکزی تاریکی دارد که به طور موازی با خیابان می باشد. اما به صورت یک مکان نیمه بسته می باشد تا اینکه یک ایوان درونی باز باشد. در بالای این بنا سه طبقه ی یکسان بالا رفته است. دو طبقه ی بالایی با پنجره های افقی کوچک با چارچوبهای سطح نازک می باشند که قرنین با هشتی گود تمایز و کنتراست ایجاد می کنند که از زمان ساخت آن به عنوان پناهگاهی برای فقیران شهر مطرح بوده است.
گیلیورومانو
گیلیورومانو (1546- 1499)، یکی از شاگردان رانائل بود که او را در کارهای متعدد برای واکتیان کمک می کرد. همین طور رومانو یک طراح دارای انگیزه بالا بود که برای فدریکسوی دوم گانزاگا در مانتوآ روی پالازوته ( 1534- 1524) پروژه ای که مهارت های او به عنوان یک معمار مجسمه ساز و نقاش را تلفیق می کرد. کار می کرد. در این کار با ترکیب کردن سرداب های باغ و نقاشی های آبرنگی او از اثرات سه بعدی استفاده می کند. ترکیب شگفتی ساز شکل و بافت معماری و استفاده مکرر از مشخصاتی را دارد که تا حدودی نامتناسب یا بدون تراز می باشند. تأثیر کلی و هم آور و اختلال آور است. ایلان راکوم رومانو را به عنوان “ یکی از اولین ارتقا دهندگان روش گرایی” مطرح می سازد.
دسته بندی | پاورپوینت |
بازدید ها | 9 |
فرمت فایل | ppt |
حجم فایل | 1195 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 22 |
پاورپوینت بررسی معماری رنسانس در 22 اسلاید قابل ویرایش
معماری رنسانس
معماری رنسانس به معماری اروپا در سدههای ?? و ?? میلادی (دوره? رنسانس) اطلاق میشود که از مشخصههای آن، نوزایی عناصر فرهنگی روم و یونان باستان بود.
دورههای زمانی
معماری رنسانس آغازین ????-???? م
معماری رنسانس میانی ????-???? م
معماری رنسانس پیشرفته ????-???? م
با وجود اینکه در تاریخ هنر، آغاز رنسانس به اموری همچون سال فتح قسطنطنیه در سال 1453 به وسیله سلطان محمد فاتح و تشکیل حکومت عثمانی به جای دولت بیزانس، یا پایان یافتن بیماری طاعون و اموری از این قبیل نسبت داده شده است؛ اما در نزد مورخان هنر این امر یقینی است که رنسانس هنری از ایتالیا آغاز شده، بدین ترتیب که هنرمندان ایتالیایی بر خلاف دیگر کشورهای اروپایی حاضر نشده بودند به سبک گوتیک در معماری تن دهند و حتی این مفهوم را به صورت طعن و استهزا برای این سبک به کار میبردند و علیه سبک گوتیک عصیان نموده و به سوی سبک جدید حرکت کردند.
معماران مشهور رنسانس
-آلبرتی :از کارهای مشهور او کلیسای سن آندئا -سن فرانچسکو و ویلای روچلای است .او 20 الی 30 اثر مشهور دارد که یکی دیگر از آثار او کلیسای سانتانوولا می باشد.
2-فیلیپو برونلسکی :اولین ساختمان مربوط به رنسانس را ساخته و حرفه اصلی او طلاسازی است. ولی قشنگترین گنبد دوره رنسانس را درست کرده که دومین گنبد بزرگ دنیاست .(گنبد بزرگ کلیسای کاتدرال یا جامع فلورانس که خود کلیسا مال دوره گوتیک است ولی گنبد آن در دوره رنسانس ساخته می شود و اولین سازه رنسانس است .اسم این کلیسا سانتا ماریادلافیوره است که الگو و نماد شهر فلورانس است که گنبدی 8ضلعی به رنگ سفید و آجری است .خود گنبد آجری است و زه های آن سفید رنگ است .دهانه ی این گنبد 42 متر است که بعد از پانتئون که 43 متری است بزرگترین گنبد ساخته شده در جهان بود )
از کارهای دیگر برونلسکی ساخت بیمارستان برای کودکان یتیم است و همینطور ساخت نمازخانه ای به نام پاتزی pazzi chapel
این 3 مورد از بهترین کارهای برونلسکی است .کارهای او کاملا شبیه کارهای روم و یونان است و در کارهای او طاق و قوسهای زیادی وجود دارد او در ساخت کلیسا از سنتوری بزرگ و یک قوس بزرگ در ورودی استفاده می کند
این 3 مورد از بهترین کارهای برونلسکی است .کارهای او کاملا شبیه کارهای روم و یونان است و در کارهای او طاق و قوسهای زیادی وجود دارد او در ساخت کلیسا از سنتوری بزرگ و یک قوس بزرگ در ورودی استفاده می کند
3-کارلو مادرنو :کلیسایی به نام سانتا سوزانا را طراحی می کند در این کلیسا و کلیسای سانتا نوولا ما ترکیبی ریاضی داریم به نام تناسب طلایی .همان تناسب طلایی یونان باستان
اثر دیگر کارلو مادرنو گنبد کلیسای سن پیتر است که پاپ در آنجا ست این کلیسا که در واتیکان قرار دارد شکل صلیبی داشته و در آتش سوزی از بین می رود و در قرن 15 دوباره ساخته می شود.
گنبد این کلیسا را کارلو مادرنو شروع کرد ولی نتوانست ادامه دهد.
4-دوناتو برامانته :یک کاخ به نام فارنزه ساخته که آن را به اتمام نتوانست برساند و میکل آنژ آن را تمام کرد و یک ساختمان دارد با نماد پیشرفت به نام تمپیتو که گنبدی پایه دار است و زیر آن ستون وجود دارد.
گنبد تمپیتو الگوی ساخت کلیسای سن پیتر می شود .
5-میکل آنژ: از کارهای او طرح اصلی سن پیتر و میدان کامپید ولیو (کاپیتل )در واتیکان است و تمام مجسمه ها ی جلوی سن پیتر و میدان کاپیتل کار میکل آنژ است .
6-رافائل :او بیشتر نقاش و مجسمه ساز است تا معمار .یعنی بیشتر کارهای نقاشی و مجسمه سازی می کرده .
7-لئوناردو داوینچی: مثل میکل آنژ از نابغه های این دوران است .رنسانس یک هنر واقعی و رئالیستی است .و دوران ظهور نوابعی که قبلا وجود نداشته .
داوینچی نمونه یک نابعه است معمار-شهرساز-نقاش-مجسمه ساز-طبیب -ریاضی دان -مخترع -منجم
او اولین طرح شهرسازی برای هدایت آب و فاضلاب را داد و بهترین نقاشیها و مجسمه سازی ها کار اوست .اولین دوچرخه را ساخته .
جایگاه انسان در دوره رنسانس
سرانجام انسانهای منفرد ، واقعی و حجم دار میشوند و سایه شان بر زمین می افتد.انسان سده های میانه خود را فاسد و ضعیف الاراده می پنداشت و به بیان دقیقتر ،گمان میکرد فقط با وساطت پروردگار دانا قادر به هرکاری است. با آنکه اندیشمندان بسیاری اعم از پروتستان و کاتولیک بر این اندیشه چند صد ساله تاکید میکردند ،اندیشه دوره رنسانس چیز دیگری است: انسان میتواند خود را بسازد.چنین پنداشته میشود که وی از قدرت کار گزاری یا فاعلیتی خدادادی برخوردار است که در وجود انسانهای بزرگ به صورت موهبت الهی «نبوغ» متجلی میشود.بدین ترتیب در دوره رنسانس ،انسان اندیشمند میتواند بر نفرین گناه ازلی فائق آید و بر فراز سنگینی بار گناه ویرانگر آن ،خود را چنانچه مایل باشد به آن پایه ای برساند که شایستگی اش را دارد.جووانی پیکورلا میراندو فیلسوف نابغه و جسور دوره رنسانس ،در کتاب «گفتار در باب مقام انسان»(که عنوانش ادعای تازه ای است)،خداوند را در حالی تجسم میکند که این اجازه را به انسان میدهد و این کار را چنان انجام میدهد که تفاوتی چشمگیر با تصور درماندگی طبیعی انسان در سده های میانی پیدا میکند:
طبیعت همه امور دیگر به دست ما ، در چهارچوب قوانین مصوب خودمان ،تعیین و محدود شده است .تو که هیچ عاملی محدودت نکرده است ، مطابق اراده آزاد خویش … حدود طبیعت خود را تعیین خواهی کرد. ما تو را در «کانون عالم»نهاده ایم… نه به آسمان متعلق گردانده ایمت ،نه به زمین ،نه فانی هستی نه جاودانی،تا بتوانی خویشتن را آزاد و شرافتمندانه … آنچنانی که مایلی و ترجیح میدهی بسازی.چنین گزینشی در سده های میانه ، غیر قابل تصور است:آیا انسان با آن مقام دقیقا حساب شده اش در زنجیره وجود که خداوند مقرر فرموده بود می توانست از فرشتگان فراتر برود یا می بایست خود را در مقامی پایین تر از جانوران و طبیعت بیجان قرار میداد و تحقیر می کرد؟انسان اعم از اینکه می توانست عملا به چنان رفعت و یا حضیضی دست یابد،انسانهای بزرگ دوره رنسانس به امکانات تازه ای که فرا راه استعدادهایشان گشوده شده بود پی برده بودند و از تائید و غالبا تبلیغ توانائیهایی که تردیدی در وجودش نداشتند کوتاهی نمیکردند.اختلاف طبقاتی و سلسله مراتب اجتماعی از شدت افتاده بود و انسانهای صاحب استعار میتوانستند مقامی همطراز دوستان و همقطاران شاهزادگان داشته باشند.اینان میتوانستند پاداش شهرت جاودانی را نصیب خویش سازند و آنچه اصطلاحا شهرت پرستی نامیده شده است طبیعتا در خور تجلیل تازه ای بود که از انسان نابغه به عمل می آمد.به بیان درست تر : بسیاری از انسانهای بزرگ آنزمان ، جاودانگی به دست آمده از راه شهرت را بیش از جاودانگی معنوی وعده داده شده از سوی دین آرزو میکردند
آثار برجسته
گنبد کلیسای فلورنس (سانتا ماریا دلفوره)گنبد کلیسای فلورنس (سانتا ماریا دلفوره)
تپه کاپیتول (کاپیتولینه)
کلیسای سن پیتر
بیمارستان کودکان سرراهی (????-???? م)
دهلیز کتابخانه لورنس
تمپیه تو (????-????م)
کلیسای سانتا ماریا دله کارچری (????)
ویلای روتوندا
کلیسای سانتواسپیریتو
کاخ شامپور (???? م)
معبد مالاتستایی (سان فرانچسکو)
گنبد کلیسای فلورنس
گنبدی است که در سال ???? میلادی بدستان معمار بزرگ ایتالیایی فیلیپو برونوشلی ساخته گردید.
فضای زیر این گنبد 42 متر پهنا دارد و این اثر توسط برونسکی معمار برجسته رنسانس و با نبوغی استثنایی فرم ایجاد گنبد را حل کرده است . او مرکز گنبد را بالا برد و آنرا به گرد یک مقطع تیز دار طراحی کرد .و برای حداقل رساندن وزن ساختمان یک گنبد دو پوسته نسبتاً نازک به گرد تویزه های بیست و چهار گانه آن که که هشت تویزه آن در بیرون قابل رویت هستند طراحی کرد .و نوک گنبد را با فانوس بزرگی مهار کرد.
سنت پیترز و واتیکان
نتیجه گیری:
اگرچه تلاش میشود تا احیای مجدد انسان مداری و شهر نشینی (Urbanism) را به رنسانس نسبت دهند اما موج واقعی توسعه شهری و رنسانس واقعی همان دورهای بود که از قرن 12 آغاز شد و در کارهای آکویناس، مانگوس، دانته و جوتّو به اوج رسید.
در طول رنسانس به ندرت شهرهای جدیدی احداث شدند بلکه عمده فعالیت ساخت و ساز در بازسازی و گسترش شهرهای موجود بود. سه اصل حاکم بر این ساخت و سازها عبارت بود از :
خیابانهای پهن و مستقیم با دیدها و مناظر شهری
الگوی شطرنجی شهر کلاسیک
3- استفاده فراوان از میدانها نه به عنوان عنصر یادمانی یا محل بازار بلکه به عنوان میدانهای مسکونی
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
بازدید ها | 23 |
فرمت فایل | ppt |
حجم فایل | 490 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 75 |
رنسانس
رنسانس عموماً به جنبش فکری- عقلانی اطلاق می شود که درسده ی چهاردهم از شهرهای شمالی ایتالیا سرچشمه گرفت، ودرسده ی شانزدهم به اوج خود رسید. تا قرنی پیش، رنسانس را تولد دوباره ی هنر و ادبیات تحت تأثیر سرمشق های کلاسیک باستان ، و یا « کشف جهان وانسان » تعریف کرده بودند ، ولی تاریخ نویسان سده ی بیستم ، نظریه هایی تازه در مفهوم وحدود زمانی این جنبش پیش نهادند.
در واقع رنسانس ، تنها یک نهضت تاریخی نیست ، بلکه دورانی است که آغاز و پایان آن در نقاط مختلف متفاوت است، و سیران درهرگوشه ، همراه با تحولاتی نمود یافته است که تا اندازه ای بایکدیگر مرتبط بوده اند ، اما ناگهان همه ی این تحولات ، تحت تاثیر فنون ، ابداعات وکشفیات جدید ، سرعتی دو چندان می گیرند و زندگی بشر را تحت تغییرات بنیادی قرار می دهند.
ازجمله ی این فنون ، می توان به « اختراع صنعت چاپ »، «پیشرفت امکانات دریانوردی» و «کشفیات تازه ی جغرافیایی » اشاره کرد.
انسان عصر رنسانس - برخلاف انسان قرون وسطی- ازمفهوم تاریخ ، درکی روشن تر و واقعی تر دارد ، و براساس فعالیتهای بشری ،« گذشته» را بررسی می کند. او در بررسی خود به این نتیجه می رسد که عصر باستان ، روزگار اوج تمدن و فرهنگی بود که با فروپاشی امپراطوری روم ، به دست مهاجمان وحشی پایان یافت ؛ و در پی آن ، دوران هزار ساله ی رکود فرهنگی ( قرون وسطی ) براروپا سایه گسترد. به دنبال آن با تجدید حیات هنرها وعلومی که در عصر باستان رواج داشت ، دوران تاریکی و کوته اندیشی به سرآمد و رنسانس آغاز شد.
توجه به عصر باستان ، نخست در سده ی چهاردهم توسط پتر ارک شاعر و متفکر ایتالیایی ، مطرح شد.
او با علاقه ی بسیار ، آثار«سیسرون» را مطالعه می کرد. چیزی که او را شیفته ی این آثار کرده بود ، موسقی نهفته در اشعار او بود ، تا آنجا که هر چیز دیگری که می خواند و یا می شنید ، به نظرش خشن وبد آهنگ جلوه می کرد.
« پترارک » ، در نبرد با مدرسیانی که زبان زیبای لاتین را قربانی استدلالهای خشک و بی روحشان کرده اند ، عاقلانه ترین راه را بر می گزیند ، او زبانی را برای آثار خود انتخاب می کند که زیبایی گذشته را در ادبیات مسیحی قرون وسطی باز می گرداند.
امروزه « پترارک » را بیشتر با اشعارش به زبان ایتالیایی می شناسد ، اما حجم آثار وی به زبان لاتین بسیار بیش از اشعار ایتالیایی است.
« پترارک » ، تجدید حیات آثار فلسفی و ادبی عصر باستان، و پالایش زبان های لاتینی را درنظر داشت ، ولی درطی دو قرن پس از او ، اندیشه ی تجدید حیات به تمامی عرصه های فکری و فرهنگی ، از جمله در هنرهای بصری نیز بسط یافت. مطالعه در کاوشهای باستان شناسی و به عبارتی « باستان گرانی » تقریباً همه ی هنرمندان سده ی پانزدهم را تحت تاثیر خود قرار داده بود ، تا آنجا که ویژگیهایی را در هنر ایتالیا پدید آورد که با خصلتهای هنر معاصر خود درشمال اروپا- به ویژه « فلاندر» - متفاوت است.
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
بازدید ها | 23 |
فرمت فایل | ppt |
حجم فایل | 490 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 75 |
رنسانس
رنسانس عموماً به جنبش فکری- عقلانی اطلاق می شود که درسده ی چهاردهم از شهرهای شمالی ایتالیا سرچشمه گرفت، ودرسده ی شانزدهم به اوج خود رسید. تا قرنی پیش، رنسانس را تولد دوباره ی هنر و ادبیات تحت تأثیر سرمشق های کلاسیک باستان ، و یا « کشف جهان وانسان » تعریف کرده بودند ، ولی تاریخ نویسان سده ی بیستم ، نظریه هایی تازه در مفهوم وحدود زمانی این جنبش پیش نهادند.
در واقع رنسانس ، تنها یک نهضت تاریخی نیست ، بلکه دورانی است که آغاز و پایان آن در نقاط مختلف متفاوت است، و سیران درهرگوشه ، همراه با تحولاتی نمود یافته است که تا اندازه ای بایکدیگر مرتبط بوده اند ، اما ناگهان همه ی این تحولات ، تحت تاثیر فنون ، ابداعات وکشفیات جدید ، سرعتی دو چندان می گیرند و زندگی بشر را تحت تغییرات بنیادی قرار می دهند.
ازجمله ی این فنون ، می توان به « اختراع صنعت چاپ »، «پیشرفت امکانات دریانوردی» و «کشفیات تازه ی جغرافیایی » اشاره کرد.
انسان عصر رنسانس - برخلاف انسان قرون وسطی- ازمفهوم تاریخ ، درکی روشن تر و واقعی تر دارد ، و براساس فعالیتهای بشری ،« گذشته» را بررسی می کند. او در بررسی خود به این نتیجه می رسد که عصر باستان ، روزگار اوج تمدن و فرهنگی بود که با فروپاشی امپراطوری روم ، به دست مهاجمان وحشی پایان یافت ؛ و در پی آن ، دوران هزار ساله ی رکود فرهنگی ( قرون وسطی ) براروپا سایه گسترد. به دنبال آن با تجدید حیات هنرها وعلومی که در عصر باستان رواج داشت ، دوران تاریکی و کوته اندیشی به سرآمد و رنسانس آغاز شد.
توجه به عصر باستان ، نخست در سده ی چهاردهم توسط پتر ارک شاعر و متفکر ایتالیایی ، مطرح شد.
او با علاقه ی بسیار ، آثار«سیسرون» را مطالعه می کرد. چیزی که او را شیفته ی این آثار کرده بود ، موسقی نهفته در اشعار او بود ، تا آنجا که هر چیز دیگری که می خواند و یا می شنید ، به نظرش خشن وبد آهنگ جلوه می کرد.
« پترارک » ، در نبرد با مدرسیانی که زبان زیبای لاتین را قربانی استدلالهای خشک و بی روحشان کرده اند ، عاقلانه ترین راه را بر می گزیند ، او زبانی را برای آثار خود انتخاب می کند که زیبایی گذشته را در ادبیات مسیحی قرون وسطی باز می گرداند.
امروزه « پترارک » را بیشتر با اشعارش به زبان ایتالیایی می شناسد ، اما حجم آثار وی به زبان لاتین بسیار بیش از اشعار ایتالیایی است.
« پترارک » ، تجدید حیات آثار فلسفی و ادبی عصر باستان، و پالایش زبان های لاتینی را درنظر داشت ، ولی درطی دو قرن پس از او ، اندیشه ی تجدید حیات به تمامی عرصه های فکری و فرهنگی ، از جمله در هنرهای بصری نیز بسط یافت. مطالعه در کاوشهای باستان شناسی و به عبارتی « باستان گرانی » تقریباً همه ی هنرمندان سده ی پانزدهم را تحت تاثیر خود قرار داده بود ، تا آنجا که ویژگیهایی را در هنر ایتالیا پدید آورد که با خصلتهای هنر معاصر خود درشمال اروپا- به ویژه « فلاندر» - متفاوت است.
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 21 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 25 |
تحقیق در مورد نسبت دین و لیبرالیسم
پس از تحولاتی که در نتیجة پیدایش رنسانس در اروپا رخ داد، یکی از پرنمودترین نحله های فکری که تمام ساختارهای اجتماعی، فرهنگی، اخلاقی و سیاسی را در بر گرفته و زندگی آدمی را در مسیر سلسله ای از تغییرات قرارداد لیبرالیسم بود که مثابه یک ایدئولوژی در سراسر جهان غرب به جای ادیان الهی مطرح شد.
به دلیل اینکه این جریان فکری، اجتماعی و سیاسی در عصرهای اخیر، از جاذبه هایی هم برخوردار شده و در کشورهای شرقی و مقر ادیان ابراهیمی و پایگاه های اسلامی هم مورد توجه خیل روشنفکران قرار گرفته نسبت به آن تبلیغات فراوانی صورت گرفته و نیز به دلیل سنت شکنی ها و دین ستیزهایی که داشته و مدتها است که پس از رنسانس داعیه اداره جهان و رهبری فکری بشر را داشته شایسته بررسی ئ تامیل بیشتر است و این بررسی از آنجا بیشتر اهمیت می یابد که به دلیل توجه و توسعه و به میدان آمدن فناوری نوین و رسانه های پیشرفته ارتباطات جمعی و سطح پوشش هایی که لیبرالیسم مدعی آن می باشند لیبرالیسم نه تنها در حوزه اندیشه بلکه می خواهد دنیای بودن و عمل کردن را به سامان برساند و بسان اقلانیتی ظهور و نمود یابد. از سوی دیگر دین به عنوان یک واقعیت انکارناپذیری وجود دارد که در نوع تفکر، زیست و حیات سیاسی ملت – دولتها می تواند نقش بازی کند و عده ای از منورالفکرهای وطنی در کشورهای اسلامی علی رغم تکوین روحیه و شخصیت ایشان در نظام های غربی و ماهیت لیبرالیستی اما تعلقاتی به حوزة به عومل و دلایل متعددی دارند که هموراه می کوشند تا با خرج کردن از دین به کیسة لیبرالیسم و به نفع جریان غالب نوعی العاب دینی به عملکرد خود بدهند و عملاً آنچه بکنند که نظام جهانی از ایشان توقع دارند.
این مهم در مقولة نسبت دین و لیبرالیسم، می گنجد و اینکه آیا ساسااً دین نسبت و ارتباطی با لیبرالیسم دارد یا نه بحث ها در ادامه در این خصوص می باشد و می کوشیم تا با بررسی اجمالی ماهیت لیبرالیسم و دین به بررسی نسبت، ارتباط و سازگاری یا عدم موارد فوق بپردازیم. (به عون اله متعالی)
تحلیل مساله «نسبت دین و لیبرالیسم»
پرسش از «نسبت دین و لیبرالیسم» یک پرسش «مرکب» می باشد که در حقیقت سوالات و پرسشهای بسیاری را در درون خود دارد که پش از تحلیل مفاهمی مندرج در مساله مذکور وضوح می یابند. اولین ابهام در مفهوم واژه «نسبت» است. گاهی به جای واژه «سبت» در مساله مورد نظر ما واژه «رابطه» به کار می ورد.