دسته بندی | معماری |
بازدید ها | 53 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 21 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 34 |
بررسی سبک معماری در دوره رنسانس در اروپا
گسترش رنسانس در ایتالیا
در قرن پانزدهم محکمه های بعضی دولت های ایتالیایی دیگر مرکزی برای گسترش فلسفه، هنر و معماری رنسانس تبدیل شده بودند.
در مانتوآ محکمه گنزاگا Gonzaga وجود داشت که آلبرتی در کلیسای بزرگ دارای سالن دراز سانت آندن وسان سباستینو را طراحی کرد.
اربینو مرکز مهمی با کاخ دوکی جدید بود که در آنجا ساخته شده بود. فرارا تحت است Este در اواخر قرن پازدهم گسترش یافت به طوری که چندین کاخ جدید مانند پلازو دی دیامانتی و پارازو و اسکی فاینو برای بورسودست ( Borso dEst) ساخته شده در میلان تحت ویسکانتی سرتو سادی پاویا کامل شد و سپس تحت اسفورزا کاستلو اسفورز اسکو ساخته شد.
در وینس، سان زاکاریا اولین سردر رنسانیسی خود را با دستان انتونیو کامبلو و مورو گوداسی که در دهه ی 1480 شروع شد به دست آورد. گیووانتی ماریا ناسکانتو، معمار مجسمه سازی ورنی معماری رنسانی را در با لوگیا کورمارو در باغ آلبیس کورنارو انجام داد.
در جنوب ایتالیا استادان رنساسی توسط آلفا نزووی از آروگون بعد از پیروزیش بر پادشاه نابلز به نابلز خوانده شد. قابل توجه ترین مثال ها از معماری رنسانس در آن شهر کاپلا کاراک سیولو می باشد که بر امانته و پالازو اورسینی دی گراوینا نسبت داده می شود که توسط حبرئیل رانهلو بین سالهای 1513 و 1549 ساخته شده است.
اوج رنسانس
در اواخر قرن پانزدهم و اوایل قرن شانزدهم معمارانی مانند برامانته، آنتونیو، دوسانگالو، یانگر و دیگران مهارت سبک تجدید بنا شده و توانایی برای به کار بردن آن در ساختمانهایی مانند کلیسا و شهر پالازو را نشان دادند که کاملاً با ساختارهای دوران عقیق متفاوت بود. این سبک دکوراسیون بیشتری داشت و تزئینات مجسمه سازی، گندها بسیار شاخص بودند. دوره معماری به عنوان اوج رنسانس معروف می باشد که با دوران رئونالدو، متیل آنجلو و رانائل تطابق دارد.
برامانند
رونا تو برامانته ( 1514- 1444) در اوربینو متولد شد و از نقاشی به معماری روی آورد. اولین حیات مهم خود را تحت لودوویکو اسفورزا، لوکیلان به دست آورد که برای او تعدادی از ساختمانها را در خلال 20 سال ساخت. بعد از سقوط میلان به دست فرانسه در سال 1499 برامانند به روم مسافرت کرد در آنجا او بیشترین موفقیت خود را تحت حیات پاپ به دست آورد.
ظریفترین اثر معماری برامانتد در میلان اضافه کردن صلیب و هرایان بر کلیسای صومعه ی سانتا ماریا دل گزاری می باشد این بنای آجری به گونه ای است که تعداد زیادی از آن به سنت شمال ایتالیا مربوط به تعمیرگاه های دارای گنبدهای مربعی شکل می باشد. ساختمان جدید تقریباً به طور داخلی طرح ریزی شده است به جزء در قسمت اصلی که کلیسای کوچک تا حد بیشتری از بازویی های کلیسا گسترش دارد. گنبد نیمه کردی با قطر تقریباً بیست متر به طور پنهان در داخل یک ساقه گنبد هفت ضلعی بالا می آید که در سطح بالاتر با روزنه های کلاسیک طاق مانند همراه می باشد. کل قسمت خارجی جزئیات تزئین کاری شده با تزئینات سفال محلی را دارا می باشد.
در روم برامانتد را خلق کرد که به عنوان “جواهر معماری کامل” توصیف می شود که تم پیتو در صومعه سان پریو در مانتوریو می باشد. معبد دایره ای شکل کوچک مکانی می باشد که در آنا ست پیتر شهید شد و بنابراین مقدس ترین مکان در روم می باشد. ساختمان سبکی را در خود دارد که به باقی مانده های معبد وستا مقدست ترین مکان روم باستان شباهت دارد. آن هرماه با کنتراست فضایی با صومعه ای می باشد که در اطراف آن قرار دارد. مانند شکل بالا از قسمت نزدیک صومعه به نظر می رسد که دارای ارگ و ستونهایی باشد شکلی که از آن در نمای متکی به خد نمود پیدا کرده است.
....
روش گرایی
روش گرایی تا حد گسترده ای با تمایلات متفاوت در کار میشل آنجلو، کیلیورومانو، پروزی و اندر، آلادیو مشخصه گزاری شده است که باعث سبک باروک شد که در آن همان مفهوم و واژه معماری برای فصاحت و بلاغت مورد استفاده قرار می گرفت.
پروزی
بالدارسار پروزی، (1536-1481) معماری بود که در سینا متولد شد اما در روم مشغول کار بود کار او اوج رنسانس و روش گرایی را به یکدیگر پیوند داد. ویلای فارن سیانای او مربوط به سال 1509، بالازو ماسیوآله کولونه را نشان می دهد. یک مکعب تاریخی بسیار نامنظم با دو طبقه ی مساوی می باشد. طاقنماها تا حد زیادی با ترتیب هایی از نیم ستونها نمود یافتند. این ساختمان به خاطر دیوارهای دارای نقاشی آبرنگ خود فوق العاده و غیر معمول می باشد مشهورترین کار پروزی پالازو ماسیئو آله کولونه در روم می باشد. مشخصه های غیر معمول این ساختمان انجمن های سردری آن می باشد که با ظرافت در اطراف منحنی خیابان قرار دارند. آن در طبقه ی همکف رواق مرکزی تاریکی دارد که به طور موازی با خیابان می باشد. اما به صورت یک مکان نیمه بسته می باشد تا اینکه یک ایوان درونی باز باشد. در بالای این بنا سه طبقه ی یکسان بالا رفته است. دو طبقه ی بالایی با پنجره های افقی کوچک با چارچوبهای سطح نازک می باشند که قرنین با هشتی گود تمایز و کنتراست ایجاد می کنند که از زمان ساخت آن به عنوان پناهگاهی برای فقیران شهر مطرح بوده است.
گیلیورومانو
گیلیورومانو (1546- 1499)، یکی از شاگردان رانائل بود که او را در کارهای متعدد برای واکتیان کمک می کرد. همین طور رومانو یک طراح دارای انگیزه بالا بود که برای فدریکسوی دوم گانزاگا در مانتوآ روی پالازوته ( 1534- 1524) پروژه ای که مهارت های او به عنوان یک معمار مجسمه ساز و نقاش را تلفیق می کرد. کار می کرد. در این کار با ترکیب کردن سرداب های باغ و نقاشی های آبرنگی او از اثرات سه بعدی استفاده می کند. ترکیب شگفتی ساز شکل و بافت معماری و استفاده مکرر از مشخصاتی را دارد که تا حدودی نامتناسب یا بدون تراز می باشند. تأثیر کلی و هم آور و اختلال آور است. ایلان راکوم رومانو را به عنوان “ یکی از اولین ارتقا دهندگان روش گرایی” مطرح می سازد.
دسته بندی | پاورپوینت |
بازدید ها | 9 |
فرمت فایل | ppt |
حجم فایل | 1195 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 22 |
پاورپوینت بررسی معماری رنسانس در 22 اسلاید قابل ویرایش
معماری رنسانس
معماری رنسانس به معماری اروپا در سدههای ?? و ?? میلادی (دوره? رنسانس) اطلاق میشود که از مشخصههای آن، نوزایی عناصر فرهنگی روم و یونان باستان بود.
دورههای زمانی
معماری رنسانس آغازین ????-???? م
معماری رنسانس میانی ????-???? م
معماری رنسانس پیشرفته ????-???? م
با وجود اینکه در تاریخ هنر، آغاز رنسانس به اموری همچون سال فتح قسطنطنیه در سال 1453 به وسیله سلطان محمد فاتح و تشکیل حکومت عثمانی به جای دولت بیزانس، یا پایان یافتن بیماری طاعون و اموری از این قبیل نسبت داده شده است؛ اما در نزد مورخان هنر این امر یقینی است که رنسانس هنری از ایتالیا آغاز شده، بدین ترتیب که هنرمندان ایتالیایی بر خلاف دیگر کشورهای اروپایی حاضر نشده بودند به سبک گوتیک در معماری تن دهند و حتی این مفهوم را به صورت طعن و استهزا برای این سبک به کار میبردند و علیه سبک گوتیک عصیان نموده و به سوی سبک جدید حرکت کردند.
معماران مشهور رنسانس
-آلبرتی :از کارهای مشهور او کلیسای سن آندئا -سن فرانچسکو و ویلای روچلای است .او 20 الی 30 اثر مشهور دارد که یکی دیگر از آثار او کلیسای سانتانوولا می باشد.
2-فیلیپو برونلسکی :اولین ساختمان مربوط به رنسانس را ساخته و حرفه اصلی او طلاسازی است. ولی قشنگترین گنبد دوره رنسانس را درست کرده که دومین گنبد بزرگ دنیاست .(گنبد بزرگ کلیسای کاتدرال یا جامع فلورانس که خود کلیسا مال دوره گوتیک است ولی گنبد آن در دوره رنسانس ساخته می شود و اولین سازه رنسانس است .اسم این کلیسا سانتا ماریادلافیوره است که الگو و نماد شهر فلورانس است که گنبدی 8ضلعی به رنگ سفید و آجری است .خود گنبد آجری است و زه های آن سفید رنگ است .دهانه ی این گنبد 42 متر است که بعد از پانتئون که 43 متری است بزرگترین گنبد ساخته شده در جهان بود )
از کارهای دیگر برونلسکی ساخت بیمارستان برای کودکان یتیم است و همینطور ساخت نمازخانه ای به نام پاتزی pazzi chapel
این 3 مورد از بهترین کارهای برونلسکی است .کارهای او کاملا شبیه کارهای روم و یونان است و در کارهای او طاق و قوسهای زیادی وجود دارد او در ساخت کلیسا از سنتوری بزرگ و یک قوس بزرگ در ورودی استفاده می کند
این 3 مورد از بهترین کارهای برونلسکی است .کارهای او کاملا شبیه کارهای روم و یونان است و در کارهای او طاق و قوسهای زیادی وجود دارد او در ساخت کلیسا از سنتوری بزرگ و یک قوس بزرگ در ورودی استفاده می کند
3-کارلو مادرنو :کلیسایی به نام سانتا سوزانا را طراحی می کند در این کلیسا و کلیسای سانتا نوولا ما ترکیبی ریاضی داریم به نام تناسب طلایی .همان تناسب طلایی یونان باستان
اثر دیگر کارلو مادرنو گنبد کلیسای سن پیتر است که پاپ در آنجا ست این کلیسا که در واتیکان قرار دارد شکل صلیبی داشته و در آتش سوزی از بین می رود و در قرن 15 دوباره ساخته می شود.
گنبد این کلیسا را کارلو مادرنو شروع کرد ولی نتوانست ادامه دهد.
4-دوناتو برامانته :یک کاخ به نام فارنزه ساخته که آن را به اتمام نتوانست برساند و میکل آنژ آن را تمام کرد و یک ساختمان دارد با نماد پیشرفت به نام تمپیتو که گنبدی پایه دار است و زیر آن ستون وجود دارد.
گنبد تمپیتو الگوی ساخت کلیسای سن پیتر می شود .
5-میکل آنژ: از کارهای او طرح اصلی سن پیتر و میدان کامپید ولیو (کاپیتل )در واتیکان است و تمام مجسمه ها ی جلوی سن پیتر و میدان کاپیتل کار میکل آنژ است .
6-رافائل :او بیشتر نقاش و مجسمه ساز است تا معمار .یعنی بیشتر کارهای نقاشی و مجسمه سازی می کرده .
7-لئوناردو داوینچی: مثل میکل آنژ از نابغه های این دوران است .رنسانس یک هنر واقعی و رئالیستی است .و دوران ظهور نوابعی که قبلا وجود نداشته .
داوینچی نمونه یک نابعه است معمار-شهرساز-نقاش-مجسمه ساز-طبیب -ریاضی دان -مخترع -منجم
او اولین طرح شهرسازی برای هدایت آب و فاضلاب را داد و بهترین نقاشیها و مجسمه سازی ها کار اوست .اولین دوچرخه را ساخته .
جایگاه انسان در دوره رنسانس
سرانجام انسانهای منفرد ، واقعی و حجم دار میشوند و سایه شان بر زمین می افتد.انسان سده های میانه خود را فاسد و ضعیف الاراده می پنداشت و به بیان دقیقتر ،گمان میکرد فقط با وساطت پروردگار دانا قادر به هرکاری است. با آنکه اندیشمندان بسیاری اعم از پروتستان و کاتولیک بر این اندیشه چند صد ساله تاکید میکردند ،اندیشه دوره رنسانس چیز دیگری است: انسان میتواند خود را بسازد.چنین پنداشته میشود که وی از قدرت کار گزاری یا فاعلیتی خدادادی برخوردار است که در وجود انسانهای بزرگ به صورت موهبت الهی «نبوغ» متجلی میشود.بدین ترتیب در دوره رنسانس ،انسان اندیشمند میتواند بر نفرین گناه ازلی فائق آید و بر فراز سنگینی بار گناه ویرانگر آن ،خود را چنانچه مایل باشد به آن پایه ای برساند که شایستگی اش را دارد.جووانی پیکورلا میراندو فیلسوف نابغه و جسور دوره رنسانس ،در کتاب «گفتار در باب مقام انسان»(که عنوانش ادعای تازه ای است)،خداوند را در حالی تجسم میکند که این اجازه را به انسان میدهد و این کار را چنان انجام میدهد که تفاوتی چشمگیر با تصور درماندگی طبیعی انسان در سده های میانی پیدا میکند:
طبیعت همه امور دیگر به دست ما ، در چهارچوب قوانین مصوب خودمان ،تعیین و محدود شده است .تو که هیچ عاملی محدودت نکرده است ، مطابق اراده آزاد خویش … حدود طبیعت خود را تعیین خواهی کرد. ما تو را در «کانون عالم»نهاده ایم… نه به آسمان متعلق گردانده ایمت ،نه به زمین ،نه فانی هستی نه جاودانی،تا بتوانی خویشتن را آزاد و شرافتمندانه … آنچنانی که مایلی و ترجیح میدهی بسازی.چنین گزینشی در سده های میانه ، غیر قابل تصور است:آیا انسان با آن مقام دقیقا حساب شده اش در زنجیره وجود که خداوند مقرر فرموده بود می توانست از فرشتگان فراتر برود یا می بایست خود را در مقامی پایین تر از جانوران و طبیعت بیجان قرار میداد و تحقیر می کرد؟انسان اعم از اینکه می توانست عملا به چنان رفعت و یا حضیضی دست یابد،انسانهای بزرگ دوره رنسانس به امکانات تازه ای که فرا راه استعدادهایشان گشوده شده بود پی برده بودند و از تائید و غالبا تبلیغ توانائیهایی که تردیدی در وجودش نداشتند کوتاهی نمیکردند.اختلاف طبقاتی و سلسله مراتب اجتماعی از شدت افتاده بود و انسانهای صاحب استعار میتوانستند مقامی همطراز دوستان و همقطاران شاهزادگان داشته باشند.اینان میتوانستند پاداش شهرت جاودانی را نصیب خویش سازند و آنچه اصطلاحا شهرت پرستی نامیده شده است طبیعتا در خور تجلیل تازه ای بود که از انسان نابغه به عمل می آمد.به بیان درست تر : بسیاری از انسانهای بزرگ آنزمان ، جاودانگی به دست آمده از راه شهرت را بیش از جاودانگی معنوی وعده داده شده از سوی دین آرزو میکردند
آثار برجسته
گنبد کلیسای فلورنس (سانتا ماریا دلفوره)گنبد کلیسای فلورنس (سانتا ماریا دلفوره)
تپه کاپیتول (کاپیتولینه)
کلیسای سن پیتر
بیمارستان کودکان سرراهی (????-???? م)
دهلیز کتابخانه لورنس
تمپیه تو (????-????م)
کلیسای سانتا ماریا دله کارچری (????)
ویلای روتوندا
کلیسای سانتواسپیریتو
کاخ شامپور (???? م)
معبد مالاتستایی (سان فرانچسکو)
گنبد کلیسای فلورنس
گنبدی است که در سال ???? میلادی بدستان معمار بزرگ ایتالیایی فیلیپو برونوشلی ساخته گردید.
فضای زیر این گنبد 42 متر پهنا دارد و این اثر توسط برونسکی معمار برجسته رنسانس و با نبوغی استثنایی فرم ایجاد گنبد را حل کرده است . او مرکز گنبد را بالا برد و آنرا به گرد یک مقطع تیز دار طراحی کرد .و برای حداقل رساندن وزن ساختمان یک گنبد دو پوسته نسبتاً نازک به گرد تویزه های بیست و چهار گانه آن که که هشت تویزه آن در بیرون قابل رویت هستند طراحی کرد .و نوک گنبد را با فانوس بزرگی مهار کرد.
سنت پیترز و واتیکان
نتیجه گیری:
اگرچه تلاش میشود تا احیای مجدد انسان مداری و شهر نشینی (Urbanism) را به رنسانس نسبت دهند اما موج واقعی توسعه شهری و رنسانس واقعی همان دورهای بود که از قرن 12 آغاز شد و در کارهای آکویناس، مانگوس، دانته و جوتّو به اوج رسید.
در طول رنسانس به ندرت شهرهای جدیدی احداث شدند بلکه عمده فعالیت ساخت و ساز در بازسازی و گسترش شهرهای موجود بود. سه اصل حاکم بر این ساخت و سازها عبارت بود از :
خیابانهای پهن و مستقیم با دیدها و مناظر شهری
الگوی شطرنجی شهر کلاسیک
3- استفاده فراوان از میدانها نه به عنوان عنصر یادمانی یا محل بازار بلکه به عنوان میدانهای مسکونی
دسته بندی | معماری |
بازدید ها | 31 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 1214 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 23 |
تحقیق معماری رنسانس
معماری رنسانس به معماری اروپا در سدههای ۱۵ و ۱۶ میلادی (دورهٔ رنسانس) اطلاق میشود که از مشخصههای آن، نوزایی عناصر فرهنگی روم و یونان باستان بود.
در تمامی دوره گوتیک در قرون میانه، زمانی که معماری در فرانسه و انگلیس با بنا ساختن کلیساهای اعظم غول پیکر با فضای داخلی فوق العاده که نمایانگر یکی از نقاط اوج نبوغ معماری اروپایی است، تحت غلبه اجرای معماری در عظیم ترین مقیاسهای تاریخ غرب بود، معماری ایتالیایی امری بی اهمیت و نسبتاً کوچک محسوب می شد. هرچند معماری گوتیک در ایتالیا وجود داشت اما به نظر می رسد وسعت میدان دید، نبوغ و ابهت معماری دولتشهرها از آن فراتر رفت. دوره رنسانس توسعه یک معماری جدید را از قرن پانزدهم تا قرن شانزدهم تجربه کرد که اولین نمونه معماری مدرن بود. زمانی که ما به ساختمانهای دوره رنسانس نگاه می کنیم در نظرمان آشنا هستند تقریباً چنان که گویا آنها یکصد سال پیش ساخته شده اند. زبان معماری که بوسیله معماران رنسانس ایتالیا ابداع شد تبدیل به زبان معماری غالب دنیای جدید شد که تنها با ظهور معماری مدرن در قرن بیستم کنار گذاشته شد.
معماران دوره رنسانس معماری خود را تا حدودی در نتیجه علاقه احیا شده خود نسبت به ویرانه های روم و یونان، از طریق بازیابی متون کلاسیک درباره معماری و به خصوص ده کتاب نویسنده رومی، ویتروویوس که درباره معماری نگاشته شده بود اخذ کردند. آنان همچنین اشکال جدید و زبان دیداری جدیدی ابداع کردند که از دوره کلاسیک منشعب نشده بود. بتدریج معماران، اومانیستها و نقاشان دوره رنسانس (معماری در رنسانس به عنوان یک هنر کامل و فراگیر تلقی می شد) اندیشه ای جدید درباره فضای عمومی ابداع کرد که در آن جامعه احساس افتخار و ارجمندی کند و جامعه در مقیاسی که تمام شهر را در بر می گیرد تنظیم و ترتیب یابد
در دوره رنسانس معماری به عنوان هنر عالی در نظر گرفته می شد. نظریه پردازان بر این باور بودند که طراحی معماری مانند همه هنرها از تجربه انسانی بر می خیزد اما معماری همچنین نمایانگر عالیترین دستاوردهای هنری ممکن برای بشریت بود. اما معماری چنان که امروز تلقی می شود یک حرفه تخصصی تلقی نمی شد. طراحی معماری بوسیله معماران حرفه ای، نقاشان، مجسمه سازان (از قبیل میشل آنجلو)، اومانیستها، بنایان و افراد آماتور ساده با صرف زمان و هزینه بسیار انجام می شد
هنر طبق چیزی که در نهایت از کتابهای ویتروویوس درباره معماری اخذ شده بود مبتنی بر هفت اصل بود. مهمترین اصل در این میان تقارن بود و این به آن معنا بود که بخشهای مختلف بایستی از نظر هندسی متعادل باشند. در اولین نمونه های معماری رنسانس نوعی شیدایی برای نظم و تقارن وجود دارد. علاوه بر این بخشهای مختلف یک کلیت معماری باید مطابق و هماهنگ با یکدیگر باشند که در نظریه معماری به این موضوع حالت و مزاج بنا گفته می شد. با این حال با توسعه معماری، طراحان شروع به طغیان علیه سخت گیریهای نظریه ویتروویوسی کردند. در دهه 1530 به خصوص در کارهای میشل آنجلو، معماران شروع به رفتاری دیوانه وار درباره عدم تقارن و استفاده از مخلوطی به شدت نامنظم از عناصر معماری کردند. این شیوه طغیانگر معماری با نام معماری صاحب سبک و براساس پدیده ای مشابه در نقاشی رنسانس نامگذاری شد
به طور معمول ابداع شیوه منحصر به فرد ایتالیایی در معماری رنسانس به فیلیپو برونلسکی (1377-1466) نسبت داده می شود. او همچنین ابداعگر اصول زاویه دید خطی در طراحی و نقاشی شمرده شده است. در سال 1419 او مأموریت یافت گنبد کلیسای اعظم فلورانس را که بنای آن در سال 1296 آغاز شده بود بسازد. در سال 1419 ساختمان همچنان ناتمام باقی مانده بود زیرا هیچ کس به درستی درباره چگونگی ساخت گنبد نمی توانست تصمیم گیری کند. برونلسکی مشکل را با ابداع نوع جدیدی از گنبد حل کرد. گنبد برونلسکی به جای حالت نیمکره ای، هرمی و مرتفع بود. گنبد هشت وجه داشت و برونلسکی در خارج گنبد در مرز وجه های مجاور قوسهایی سفید رنگ ساخت تا توجه را به این هشت وجه جلب کند. این اولین گنبدی بود که از زمان دوره کلاسیک تا آن زمان ساخته شده بود که به طور عمده کارکردی خارج ساختمانی به جای کارکردی داخل ساختمانی داشت. در معماری قرون وسطی، گنبدها به نحوی طراحی می شدند تا از داخل مجموعه بنا قابل دید باشند. با این حال گنبد برونلسکی از تمامی فلورانس قابل مشاهده بود و در حقیقت هنوز امروز هم بر منظره هوایی شهر تسلط دارد. در اینجا چندین ابتکار مطرح است: طراحی با هشت وجه توجه را به بخشهای هندسی و تقارن آن جلب می کند و به این ترتیب شاید گنبد برونلسکی بهترین نمونه از اصل تقارن در معماری رنسانس باشد. این تقارن چیزی بود که ویتروویوس، معمار کلاسیک آن را عالیترین فضیلت یک معماری تلقی می کرد. این گنبد همچنین با توجه کردن به فضای عمومی، همچنان که یک پدیده معماری داخلی است یک پدیده معماری خارجی نیز محسوب می شود و به عنوان مرکز ثقل دیداری در زندگی شهری فلورانس عمل می کند
قرن پانزدهم شاهد افزایش قابل توجه طرحهای معماری نه تنها در ثروتمندترین شهرها از قبیل فلورانس بلکه در سراسر ایتالیا بود. اصول ویتروویوسی تقارن و نظم تقریباً در تمامی طرحها به کار گرفته می شد. علاوه بر این ابداع برونلسکی درباره زاویه دید، که یک روش و ابزار نگارگری بود، شیوه ساختن بنا را بوسیله معماران ایتالیایی تغییر داد. معماری رنسانس قرن پانزدهم در غلبه سطوح مسطح و خطوط مشخص و قدرتمند بود و بر این اصول معماری تأکید می کرد.
اقسام ساختمانها در حال افزایش بود. علاوه بر ساختمانهای معمول قرون وسطی از قبیل کلیساها، کلیساهای کوچک و بیمارستانها، طراحان رنسان دو نوع جدید از ساختمان را خلق کردند: ویلا و پالازو. ویلا خانه ای اعیان نشین در ییلاقات خارج از شهر بود که شهروندان ثروتمند و قدرتمند مانند خاندان دمدیسی در آن زندگی می کردند. معماران رنسانس شکل اولیه مزارع استحکام بندی شده اشرافی را در قالب ویلا تبدیل به خانه هایی با فضاهای وسیع، راحت و دلپذیر ساختند. ویلا با پالازو یا خانه شهری نسبت داشت. اینها خانه هایی بودند که افراد ثروتمند و قدرتمند زمانی که از شهر بازدید می کردند در آن سکونت داشتند. در قرن سیزدهم این گونه پالازوها ساختمانهایی کم اهمیت و باریک بودند که طبقه اول آنها به عنوان مغازه به اجاره داده می شد. قرن پانزدهم شاهد ظهور پالازوهای بزرگ، وسیع و درخوری بود که تمامی طبقات به فضاهای زندگی اختصاص داده شده بود. باز هم معماران به جنبه های بیرونی این پالازوها علاقه مند بودند. آنها ساختمانهایی هم خصوصی و هم عمومی بودند. از جنبه عمومی و براساس ظواهر خارج آنها، این ساختمانها بیانگر ثروت و قدرت صاحبان خود بودند.
در کنار برونلسکی، مهمترین معمار این دوره لئون باتیستا آلبرتی بود که همچنین یک نظریه پرداز مهم سیاسی و اومانیست مدنی بود. او بیشتر به خاطر آثارش درباره معماری شناخته شده است. او در این کتابها نظریه ای درباره طراحی شهری و فضای عمومی ترسیم می کند. شهر آرمانی او آکنده از ساختمانهای مجزا و باشکوهی هستند که همگی به طور کامل در تعادل با یکدیگر هستند. در حالی که برونلسکی ابداعگر زبان معماری رنسانس تلقی می شود، آلبرتی عموماً به عنوان کامل کننده آن از نظر تقارن و حالت ساختاری شمرده می شود.
همچون نقاشی و مجسمه سازی، علاقه به معماری و طراحی آن منجر به نوعی از معماری شد که در آن اصول و روشهای طراحی تبدیل به زبان غالب بناها و ساختمانها شد. معماری صاحب سبک، که به نحو نزدیکی با هنر صاحب سبک معاصر بود، به خصوص از طریق ناهمخوانی و پریشانی دیداری توجه را به طراحی هر کدام از عناصر جلب می کند. اولین استاد شیوه صاحب سبک در معماری، میشل آنجلو بوناروتی بود که معماریش با ابزارهای اغتشاش آمیز و متضاد پر شده است. به عنوان نمونه در کتابخانه لونتین او ستونها را به جای این که در محل خود و در برابر دیوار ها قرار دهد در داخل تورفتیگهایی از دیوارها تعبیه کرد. این ستونها چنان که باید این گونه باشد تا کف ادامه پیدا نمی کنند، بلکه چندین پا بالاتر از کف متوقف می شوند.
\به این ترتیب معماری صاحب سبک اصول ویتروویوسی تطابق و تقارن را واژگونه می سازد. در ساختمانهای صاحب سبک تنشی بین نظم و بی نظمی و بین کارایی و بلااستفادگی وجود دارد. اینها همه در جهت جلب توجه به این حقیقت است که معماری نوعی تدبیر، اثر هنری و مصنوعی می باشد. در اینجا ما ریشه های معماری پست مدرن را با تأکیدی که بر عدم تناسب و عدم کارایی دارد می بینیم. با این حال فعالان صاحب سبک هیچ گاه به طور کامل ویتروویوس را رها نکردند. ساختمانهای صاحب سبک هنوز هم تا حدود زیادی متناسب و با طراحی منسجمی هستند. این ساختمانها هرچند یک سطح متقارن متین را نمایش نمی دهند اما توجه ما را به استفاده از عناصر مختلف معماری جلب می کنند.
• معماری رنسانس آغازین ۱۲۰۰-۱۴۰۰ م
• معماری رنسانس میانی ۱۴۰۰-۱۵۰۰ م
• معماری رنسانس پیشرفته ۱۵۰۰-۱۶۰۰ م
• گنبد کلیسای فلورنس (سانتا ماریا دلفوره)
• گنبد کلیسای فلورنس (سانتا ماریا دلفوره)
• تپه کاپیتول (کاپیتولینه)
• کلیسای سن پیتر
• بیمارستان کودکان سرراهی۱۴۲۴-۱۴۱۹ م)
• دهلیز کتابخانه لورنس
• تمپیه تو (۱۵۰۲-۱۵۰۳م)
• کلیسای سانتا ماریا دله کارچری (۱۴۵۸)
• ویلای روتوندا
• کلیسای سانتواسپیریتو
• کاخ شامپور(۱۵۱۹ م)
• معبد مالاتستایی (سان فرانچسکو)
1. آلبرتی : از کارهای مشهور او کلیسای سن آندئا -سن فرانچسکو و ویلای روچلای است .او 20 الی 30 اثر مشهور دارد که یکی دیگر از آثار او کلیسای سانتانوولا می باشد.
2. فیلیپو برونلسکی: اولین ساختمان مربوط به رنسانس را ساخته و حرفه اصلی او طلاسازی است. ولی قشنگترین گنبد دوره رنسانس را درست کرده که دومین گنبد بزرگ دنیاست .(گنبد بزرگ کلیسای کاتدرال یا جامع فلورانس که خود کلیسا مال دوره گوتیک است ولی گنبد آن در دوره رنسانس ساخته می شود و اولین سازه رنسانس است .اسم این کلیسا سانتا ماریادلافیوره است که الگو و نماد شهر فلورانس است که گنبدی 8ضلعی به رنگ سفید و آجری است .خود گنبد آجری است و زه های آن سفید رنگ است .دهانه ی این گنبد 42 متر است که بعد از پانتئون که 43 متری است بزرگترین گنبد ساخته شده در جهان بود).
از کارهای دیگر برونلسکی ساخت بیمارستان برای کودکان یتیم است و همینطور ساخت نمازخانه ای به نام پاتزی pazzi chapel
این 3 مورد از بهترین کارهای برونلسکی است .کارهای او کاملا شبیه کارهای روم و یونان است و در کارهای او طاق و قوسهای زیادی وجود دارد او در ساخت کلیسا از سنتوری بزرگ و یک قوس بزرگ در ورودی استفاده می کند.
3-کارلو مادرنو :کلیسایی به نام سانتا سوزانا را طراحی می کند در این کلیسا و کلیسای سانتا نوولا ما ترکیبی ریاضی داریم به نام تناسب طلایی .همان تناسب طلایی یونان باستان
اثر دیگر کارلو مادرنو گنبد کلیسای سن پیتر است که پاپ در آنجا ست این کلیسا که در واتیکان قرار دارد شکل صلیبی داشته و در آتش سوزی از بین می رود و در قرن 15 دوباره ساخته می شود.
گنبد این کلیسا را کارلو مادرنو شروع کرد ولی نتوانست ادامه دهد.
4-دوناتو برامانته :یک کاخ به نام فارنزه ساخته که آن را به اتمام نتوانست برساند و میکل آنژ آن را تمام کرد و یک ساختمان دارد با نماد پیشرفت به نام تمپیتو که گنبدی پایه دار است و زیر آن ستون وجود دارد.
گنبد تمپیتو الگوی ساخت کلیسای سن پیتر می شود .
5-میکل آنژ: از کارهای او طرح اصلی سن پیتر و میدان کامپید ولیو (کاپیتل )در واتیکان است و تمام مجسمه ها ی جلوی سن پیتر و میدان کاپیتل کار میکل آنژ است .
6-رافائل :او بیشتر نقاش و مجسمه ساز است تا معمار .یعنی بیشتر کارهای نقاشی و مجسمه سازی می کرده .
7-لئوناردو داوینچی: مثل میکل آنژ از نابغه های این دوران است .رنسانس یک هنر واقعی و رئالیستی است .و دوران ظهور نوابعی که قبلا وجود نداشته .
داوینچی نمونه یک نابعه است معمار-شهرساز-نقاش-مجسمه ساز-طبیب -ریاضی دان -مخترع -منجم
او اولین طرح شهرسازی برای هدایت آب و فاضلاب را داد و بهترین نقاشیها و مجسمه سازی ها کار اوست .اولین دوچرخه را ساخته .