دسته بندی | مدیریت |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 416 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 55 |
*مقاله در مورد مدیریت کیفیت*
پیشینة مدیریت کیفیت: Total Quality Management (T.Q.M)
استانداردهای کیفیت را برای نخستین بار دولت انگلستان، پس از جنگ جهانی اول، به صورت مدون ایجاد کرد. در آن زمانم، مؤسسه هواپیماسازی پادشاهی انگلیس به منظور بالا بردن ضریب اطمینان هواپیماهای ساخت خود به تهیة راهکارهای روشمند دست زد.
سازمان بینالمللی استاندارد پس از جنگ جهانی دوم در سال 1946 تأسیس شد و در سال 1987 استانداردهای جهانی نظام کیفیت موسوم به استانداردهای ISO 9000 را تدوین و ارائه کرد.
در حال حاضر بسیاری از شرکتها در مناطق تحت تحت فعالیت خود، واردات کالاهایی را میپذیرند که از این استانداردها پیروی کنند. در چنین شرایطی برای بهبود کیفیت تولیدات، افزایش یافته است؛ زیرا در غیر این صورت شرکتهای رقیب که تولیدات خود را با کمترین قیمت و بهترین کیفیت ارائه میدهند، گوی سبقت را خواهند ربود و آنهایی که نتوانند سطح تولیدات خود را با استانداردهای جهانی تطبیق دهند، خود به خود از گردونه حذف خواهند شد.
«پیشینه مدیریت کیفیت»
نشان میدهد که:
* توجه به کیفیت و تلاش برای بهبود دائمی، تنش مهم و اساسی در توسعه دارد؛ کشوری مانند ژاپن که پس از جنگ جهانی دوم در وضع نابسامان اقتصادی به سر میبرد، از این طریق توانست در مدت کمتر از پنجاه سال، به یکی از قطبهای بزرگ اقتصادی جهان تبدیل شود.
* برای افزایش کیفیت و بهبود مستمر، باید دیدگاهی واحد انتخاب و ترویج شود.
* عملی شدن این دیدگاه، به حمایت همه جانبة دولت، ایجاد نظام تشویش؛ تبلیغ و آموزش همگانی به صورت منسجم نیاز دارد.
* بیتوجهی به این امر حیاتی خواه ناخواه موجب از بین رفتن تولیدات داخلی و افزایش واردات خواهد شد.
حرکت در زمینه سیستمهای کیفیت، بخصوص استانداردهای ISO 9000 ، تشویق مرحوم آقای مهندس میراحمد سادات رئیس سابق مؤسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران است. در این مورد شاید نتوان گفت که حرکت رسمی کشور در زمینه سیستمهای کیفیت به اقدامات مؤسسه استاندارد در برگزاری سمینارها و دورههای توجیهی بخصوص سمینار ISO 9000 که در سال 1369 در رشت برگزار شد برمیگردد. در این میان، میتوان گفت که حرکت جدی و تأثیر کنگر کشورمان در زمینه استانداردهای ISO 9000 به ترجمه و انتشار استانداردهای ISO 9000 ویرایش سال 2000 در دی ماه 1374 باز میگردد. این حرکت که با پیگیری و حمایتهای مرحوم مهندس سادات و به همت مؤسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران به سرانجام رسید یکی از ماندگارترین حرکات در این مرحله بود که اخیراً نیز با ترجمه و انتشار ویرایش فعال 2000 استمرار یافته است.
چارچوب و ساختار عمومی مدیریت کیفیت در نمودار نشان داده شده است. همانطور که در این تصویر آمده، لازم است یکپارچهسازی سیستم مدیریت کیفیت در ابعاد زیر صورت بگیرد:
- فنآوری - اقتصادی
- مدیریتی - سازمانی
- سیستمی – فرآیندی
نمودار ساختار عمومی مدیریت کیفیت
از اینرو، باید بتوان با اجرای سیستم مدیریت کیفیت امکان کنترل مستقیم بر کلیه فعالیتهای مدیریتی و کنترل محصولات و خدمات تولید شده را فراهم آورد.
این واقعیت که کارآفرینان ایرانی در بخش صنعت و خدمات به موضوع کیفیت، تضمین کیفیت عنایتی خاص پیدا کردهاند و تمام تلاش خود را مبذول داشتهاند که در این راه سرآمد شوند، ما را بر آن میدارد تا در پی طراحی و اجرای یک مدل یکپارچه مدیریت کیفیت باشیم. اما نگرش یکپارچه و تأثیرات حاصل از آن هنوز ابهاماتی دارد که باید در پی برطرف کردن بود.
در این میان، مدیران و کارشناسان شرکتها باید در پی اندازهگیری / ارزیابی تأثیرات حاصل از اجرای این سیستمها در سازمانهای خود باشند و اطمینان حاصل نمایند که با اجرای این سیستمها به این اهداف تعیین شده برای آنها دست یافتهاند. در این مورد معیارهایی مثل هزینه، زمان، انعطافپذیری و کیفیت فرهنگ خاص حاکم بر جامعه ایران و … از جمله عواملی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
دسته بندی | مدیریت |
فرمت فایل | pptx |
حجم فایل | 470 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 32 |
عنوان: دانلود پاورپوینت مفاهیم مدیریت بازار
فرمت: پاورپوینت (قابل ویرایش)
تعداد اسلاید:32 اسلاید
دسته: مدیریت بازاریابی -اصول بازاریابی
این فایل در زمینه " مفاهیم مدیریت بازار " بوده که می تواند به عنوان سمینار در کلاس برای درس مدیریت بازاریابی ارائه شده و مورد استفاده قرار گیرد . بخشهای عمده این فایل شامل موارد زیر است:
مفاهیم اساسی بازاریابی
تعریف بازاریابی
اصطلاحات پایه ای علم مدیریت بازار
نیاز
خواسته
تقاضا
کالا
مبادله
معامله
بازار
شرایط انجام مبادله
چهار عامل جهت تشکیل بازار
مدیریت بازاریابی
حالات تقاضا و وظایف مدیر بازاریابی
انواع بازاریابی
بازاریابی تبدیلی
بازاریابی انگیزشی
بازاریابی توسعه ای ( آشکار کردنی)(پرورشی)
بازاریابی مجدد(بازاریابی احیائی)(بازاریابی دوباره)
بازاریابی همزمانی(تعدیلی)
بازاریابی محافظتی(ابقائی)
بازاریابی تضعیفی(عدم بازاریابی)(بازاریابی برای کاهش تقاضا)
بازاریابی مقابله ای
فلسفه های مدیریت بازاریابی
فلسفه تولید
فلسفه کالا
فلسفه فروش
فلسفه بازاریابی
ملاحظات سه گانه فلسفه بازاریابی اجتماعی
اهداف بازاریابی
دسته بندی | اقتصاد |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 46 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 26 |
*مقاله براورد پتانسیل های صادراتی با استفاده از تقریب مدل*
براورد پتانسیلهای صادراتی با استفاده از تقریب مدل TradeSim
یکی از روشهای توسعه تجارت خارجی هر کشور شناخت دقیق پتانسیلهای اقتصادی- تجاری شرکای تجاری عمده و راههای رساندن حجم و ترکیب تجارت خارجی اعم از صادرات و واردات به سطح مطلوب آن است. به گونهای که حداکثر پتانسیلهای تجاری دو کشور مورد شناسایی قرار گرفته و در راستای انتفاع هر دو طرف از تجارت دو جانبه بخشها وکالاهای تجاری اولویتدار تعیین گردد.
از آنجا که کشور کرهجنوبی یکی از طرفهای تجاری عمده ایران بوده و باتوجه به رشد صنعتی و تجاری کرهجنوبی پتانسیلهای تجاری آن در حال رشد میباشد، شناخت پتانسیلهای تجاری این کشور، مانند سایر شرکای تجاری ایران حائز اهمیت میباشد. براین اساس در این مقاله سعی داریم تا با استفاده از مدل ” شبیهسازی پتانسیلهای تجاری دوجانبه[1] (TradeSim) “ به براورد پتانسیل صادراتی ایران به کشور کرهجنوبی بپردازیم.
کشور کرهجنوبی(جمهوری کره) ازجمله طرفهای تجاری عمده ایران میباشد که, بویژه پس از رشد سریع اقتصادی این کشور و پیشرفت قابل ملاحظه صنایع آن، شاهد افزایش سهم این کشور از تجارت خارجی ایران در سالهای اخیر هستیم، بطوریکه سهم کره از کل صادرات غیرنفتی ایران در سال 1379 معادل 95/1 درصد و از کل واردات کشور بالغ بر 14/5 درصد بوده است. بدین ترتیب رتبه این کشور در میان طرفهای تجاری عمده ایران به سطح شانزدهم دربین مقاصد صادراتی، و رتبه پنجم بین مبادی وارداتی ارتقاء یافته است.
مطمئناً ارتباط تجاری گسترده بین دو کشور ایران و کرهجنوبی منافع فراوانی برای دو طرف میتواند داشته باشد. که از جمله میتوان به موارد مهم زیر بطور اجمالی اشاره کرد:
1- کشور ایران باتوجه به برخورداری از منابع قابل ملاحظه انرژی میتواند در براورده کردن نیازهای وارداتی کره سهم به سزایی داشته باشد.
2- کشور ایران باتوجه به دسترسی گسترده به بازارهای منطقه، بدلیل موقعیت جغرافیایی ممتاز خود, امکان توسعه روابط تجاری کرهجنوبی با کشورهای منطقه را بصورت چند جانبه دارا میباشد.
3- کشور ایران باتوجه به جمعیت 65 میلیونی خود بازار مناسبی برای تولیدات صنعتی نسبتاً ارزان قیمت کرهجنوبی به حساب میآید.
4- باتوجه به جایگاه استراتژیک ایران در منطقه خاورمیانه، این کشور از اهمیت فوقالعاده برای شرکتهای کرهای برخوردار است. چرا که امکان دسترسی این شرکتها به بازارهای منطقه(خاورمیانه, آسیای میانه، قفقاز و ... ) را آسانتر نموده و امکان بهرهمندی از توسعه اقتصادی و پتانسیلهای تجاری رو به رشد کشورهای منطقه را در آینده گسترش میبخشد.
5 - باتوجه به عضویت کرهجنوبی در APEC, ASEAN+2 و OECD، توسعه روابط اقتصادی ـتجاری با کشور کره امکان توسعه روابط تجاری ایران با سایر اعضای این بلوکهای تجاری- اقتصادی را نیز ممکن میسازد. این امر میتواند علاوه بر توسعه روابط دوجانبه، بعنوان کانالی برای توسعه روابط چند جانبه اقتصادی- تجاری مورد بهرهبرداری قرار گیرد.
6- مطمئناً دو کشور ایران و کره اهداف مشترک فراوانی در زمینه تجارت, سرمایهگذاری, همکاریهای صنعتی و غیره دارند که آگاهی از آنها نیاز به مطالعات گستردهای دارد.
7- از منظر ایران، بازار کره, علیرغم کوچک بودن نسبی آن, نبایستی مورد بیتوجهی قرار گیرد, چرا که اولاً، این بازار بیش از 45 میلیوننفر مصرفکننده دارد, ثانیاً انباشت قابل ملاحظه فناوری و سرمایه این کشور، زمینههای فراوانی را برای توسعه صنایع کلیدی ایران نظیر حملونقل, ارتباطات, انرژی, ماشینآلات, استخراج منابع طبیعی و سایر صنایع کارخانهای صادراتگرا مهیا ساخته و توسعه روابط دوجانبه صنعتی, تجاری و تکنولوژیک کمک گستردهای به صنایع ایرانی خواهد کرد.
8- کشور کره باتوجه به روابط تجاری گسترده با سابقه و رو به توسعه آن با ایران, این امکان را دارد که دسترسی صادرکنندگان ایرانی به بازار آسیای شرقی و جنوبی را توسعه بخشیده و زمینههای تنوع بخشیدن به طرفهای تجاری و کالاهای صادراتی ایران را فراهم سازد.
9- دو کشور ایران و کرهجنوبی این امکان را دارند که با توسعه همکاریهای صنعتی- تجاری در زمینه صنایع آهن و فولاد, خودروسازی, ساختمانسازی، صنایع پتروشیمی, پوشاک و نساجی, توان رقابتپذیری مشترک خود را ارتقاء بخشیده و با توسعه سرمایهگذاریهای مشترک در این زمینهها، سهم مشترک خود از تولید و صادرات جهانی را افزایش دهند.
براین اساس در این مقاله سعی کردهایم, با استفاده از یک روش جدید و نسبتاً مفید به براورد پتانسیلهای صادراتی ایران به کرهجنوبی در گروههای کالایی مختلف بپردازیم. لذا با توجه به ضرورتی که برای مطالعه پتانسیلهای تجاری ایران با طرفهای تجاری عمده آن ذکر گردید، هدف از این تحقیق براورد پتانسیلهای صادراتی ایران به کره براساس ساختار اقتصادی و نیازمندیهای وارداتی آن می باشد.
برای این منظور پس از معرفی متدولوژی تحقیق, ابتدا جایگاه کرهجنوبی در بین شرکای تجاری عمده ایران, در کل صادرات غیرنفتی و هر کدام از گروههای ده گانه کالایی را، براساس کدهای یک رقمی SITC، مورد بررسی قرار داده، و سپس ضمن براورد پتانسیل صادراتی ایران به کشور کره در هر گروه و مقایسه آن با وضعیت موجود صادرات ایران به کره, زمینههای ممکن برای توسعه روابط تجاری دوجانبه را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادهایم.
تاکنون روشهای متعددی برای براورد پتانسیل تجاری، بویژه درمواردی که کشورهای مورد نظر در ابتدا هیچگونه روابط تجاری متناسبی با طرفهای تجاری خود نداشته و یا سطح روابط تجاری آنها نازل بوده است، معرفی شده است. برخی از روشهای مرسوم برای براورد پتانسیل تجاری دوجانبه عبارتند از[2] روش ساختار تجاری(بافت یا ترکیب اقلام کالاهای وارداتی و صادراتی)، روش براورد ساده پتانسیل تجاری، روش ویکس و سوباست[3], شاخص گروبل- لوید[4]، معیار تشابه صادرات- واردات[5]، فرضیه لیندر[6]، معیار مزیت نسبی آشکار شده[7]، معیار کسینوس, روش انتقال سهم[8]، معیار تشابه فینگر- کرینین[9]. روش دیگر در براورد پتانسیل تجاری, استفاده از مدلهای جاذبه[10] میباشد، که ساختار آنها به نحو مناسبی در مطالعات کلاسن[11](1972) و کلاسن و وانویکرن[12](1969) ارائه شده است.
این مدلها بهعنوان یک ابزار مناسب بطور گسترده در تجارت بینالملل برای توضیح جریانهای تجاری دوجانبه بکار میروند. در اقتصاد بینالملل، این مدلها امکان براورد پتانسیل تجاری دوجانبه در یک مقطع زمانی خاص و بهطور همزمان از دیدگاه کشور صادرکننده و واردکننده را فراهم میآورد. در واقع، براورد پتانسیل تجاری بین دو کشور در یک مدل خاص جاذبه با استفاده از عواملی که میتوانند تعیینکننده آن باشند, صورت میگیرد. این عوامل, ویژگیهای اقتصادی دو کشور و موانع و مشوقهایی هستند که برای تجارت بین دو کشور وجود دارند. در واقع, درچارچوب این مدل میتوان موانع و تشویقهای موجود را بصورت متغیر کمی و یا متغیر کیفی که در بازارهای خاص و قابل قبول کمی شدهاند, وارد مدل کرده و تاثیر آن را بر تجارت دو جانبه بررسی نمود[13] در مجموع میتوان گفت که مدل جاذبه یک ابزار سنتی است که اخیراً با توجه به گستره اطلاعات قابل حصول، بسط یافته است.
به اعتقاد هوملز[14](1998)، عامل تعیین کننده اصلی در تجارت دو جانبه هزینههای تجارت میباشد که ازطریق ترکیب تعرفهها و موانع غیرتعرفهای و فاصله بین دو کشور(یا منطقه) قابل تعریف است. از آنجا که موانع تعرفهای قیمتهای بخشی و در نتیجه الگوی تولید و مصرف را تحت تاثیر قرار میدهند, لذا بکار بردن متغیرهای کلان وابسته به GDP در معادلات براورد واردات یک کشور موجب تورش در تخمینها میگردد. لذا در مدلهای جاذبه نیز در کنار متغیرهای کلان اقتصادی نظیر GDP - بیانگر اندازه اقتصادی دو کشور - و GDP سرانه - بیانگر درآمد یا توان خرید مصرفکنندگان آن کشور - بایستی از متغیرهای مرتبط با هزینههای تجاری, نظیر تعرفهها, فاصله بین دو کشور, ترتیبات تجاری دوجانبه و حتی عوامل اجتماعی نظیر زبان و مذهب مشترک بهره گرفت[15]. بطور کلی ویژگیهای مدلهای جاذبه را میتوان در موارد عمده زیر خلاصه کرد(ITC,2000,1-6):
اولاً, معادله جاذبه یک معادله دوجانبه[16](دو طرفه) است, به عبارت دیگر، یک مدل جاذبه یک متغیر مربوط به تجارت(معمولاً صادرات) را بوسیله ترکیبی از متغیرهای کلان اقتصادی دو کشور(نظیر اندازه، نرخ ارز, قیمتها و .... ) توضیح میدهد.
ثانیاً، یک مدل جاذبه میتواند برمبنای براورد مقدار یا براورد طبیعت و ماهیت جریان تجاری بین دو کشور بکار گرفته شود. منظور از حالت دوم، استفاده از یک شاخص تجارت درون صنعتی[17] بعنوان متغیر وابسته میباشد.
ثالثاً، پشتوانه تئوریک قوی این مدلها اجازه میدهد تا بتوان با استفاده از انعطافپذیری ساختار مدلها, در مواقع بروز مشکلات مربوط به محدودیت یا ضعف آماری بویژه در مورد کشورهای درحال توسعه، شکل ظاهری مدلها را بصورت متناسبی تغییر داد.
رابعاً، نبایستی فراموش کرد که فرق زیادی بین یک مدل قابل تخمین، بوسیله اطلاعات و آمار موجود و یک مدل ایدهآل، که بتواند کاملاً بر دادهها برازش شود, وجود دارد. لذا در موارد زیادی ممکن است میزان تصریح مدلهای براوردی درحد بالایی نباشد.
و بالاخره اینکه، باتوجه به نوع متغیرهای مورد استفاده، مدلهای اقتصاد سنجی از نوع مدل های جاذبه ترجیحاً برای براورد دادههای کلان(کل صادرات و ...) مناسبتر میباشند.
اخیراً، مرکز تجارت بینالملل(ITC) در تکمیل مدلهای جاذبه و انطباق آن با ماهیت جریانهای تجاری به یک نوآوری در این مدلها دست یافته
[1]. Simulation Model of Bilateral Trade Potentials
2. صباغ کرمانی و حسینی(1380)، 108-109
[3]. John Weeks, Subast Turan
[4]. Gruble - Lloyde
[5]. Export & Import Similarity (EIS)
[6]. Linder Hypothesis
[7]. Revealed Comparative Advantage (RCA)
[8]. The Shift-Share Method
[9]. Finger and Kreinin
[10]. Gravity Model
[11]. Klassen
[12]. Klassen and Van Wickeren
13. طیبی و آذربایجانی(1380)، 71-72
[14]. Hummels (1998)
15. در طراحی ساختار مدل و چینش متغیرها، از متدلوژی ارائه شده توسط مرکز تجارت بینالملل (ITC) و مدلهای جاذبه استفاد شده است که درآنها نیز ضمن اشاره به کل موانع تجاری (تعرفهای و غیرتعرفهای) از شاخص متوسط تعرفههای مورد عمل به عنوان یک متغیر جایگزین در مدلها استفاده شده است. چرا که هر چند در مورد تک تک کشورها بررسی موانع غیرتعرفهای مقدور میباشد، ولی کمی کردن آن با معیاری یکسان برای تمام کشورها عملاً ناممکن است. از سوی دیگر سمت و سوی موانع تعرفهای و غیرتعرفهای در غالب موارد مثل هم است به طوریکه غالب کشورهائی که از تجارت بستهتری برخوردار هستند عملاً موانع تعرفهای و غیر تعرفهای در آنها در سطح بالایی قرار دارد و در مورد اقتصادهای باز عکس این حالت صادق بوده و موانع تعرفهای و غیرتعرفهای در حداقل هستند.
[16]. Bilateral
[17]. Intra - Industry trade
دسته بندی | اقتصاد |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 12 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 20 |
*مقاله بازار یابی چیست؟*
بسیاری از مردم در مورد اصطلاح بازاریابی اشتباه می کنند و آن را معادل فروش می دانند؛ در صورتی که فروش بخشی از بازاریابی محسوب می شود. دلیل اینکه مردم این اشتباه را می کنند این است که آنها از صبح تا شب با انواع و اقسام تبلیغات تجاری روبرو هستند و به قول یکی از بزرگان علوم مدیریت: امروزه مردم از 3 چیز گریز ندارند، مالیات، مرگ و آگهی های تجاری. اگر کل بازاریابی را به کوه یخ تشبیه کنیم، فروش فقط آن قسمت بیرون آب است که همه می بینیم در صورتی که فعالیتهایی قبل از آن صورت گرفته که باعث این فروش شده است. اگر نیازی مشتری و سلیقه ی آنها به درستی تشخیص داده شود و بر اساس آن کالا طراحی و تولید شده و همراه آن قیمت گذاری و بسته بندی مناسب انجام گیرد همچنین در مورد برنامه های توسعه فروش سیاست های رقابتی اتخاذ شوند، فروش کار بسیار ساده ای خواهد بود و کالا به راحتی فروش می رود.
در تمام کشورها کالاهایی وجود دارند که اصطلاحاً به آنها کالای داغ گفته می شود، به طوری که بازار بسیار گرمی دارند و به محض تولید و توزیع، مشتریان فراوانی خواهند داشت و مشتریان در هر کجا و در هر شرایطی آنها را طلب می کنند. مثالی می زنم: اگر شما به فروشگاه شهروند بروید و دنبال کالای خاصی بگردید و از فروشنده جای آن را سؤال کنید و مثلاً او بگوید 4 لاین بالاتر است، با توجه به تراکم و ازدیاد جمعیت شما خودتان را به آن کالای خاص رسانده و بر می دارید. البته عوامل متعددی در موفقیت و یا عدم موفقیت یک کالا مؤثر است که از آن جمله کیفیت، قیمت، نوع بسته بندی، نحوه برخورد پرسنل با مشتری، نحوه توزیع کالا، خدمات بعد از فروش، ایجاد انگیزه برای خریدار و… را می توان نام برد. به طور کلی بازاریابی را می توان چنین تعریف کرد: فعالیتی انسانی در جهت ارضای نیازها و خواسته ها از طریق فرایند مبادله. حال ببینیم نیاز خواسته و مبادله چیست.
نیاز، عبارت است از حالتی احساسی که محرومیتی را در فرد پدید می آورد که آن محرومیت خود موجب رنج و الم او می گردد. اگر عمده نیازهای بشر را نام ببریم میتوانیم به طبقه بندی مازلو اشاره کنیم. به اعتقاد مازلو اولین و مهمترین نیاز انسان، نیازهای فیزیولوژیکی هستند که عبارتند از غذا، پوشاک و مسکن. هر انسانی دوست دارد از بلایا ایمن و محفوظ باشد بنابراین نیاز به ایمنی دارد پس دومین نیاز انسان، ایمنی و تأمین است. از آنجا که انسان موجوئدی اجتماعی و از فردگرایی گریزان است، دوست می دارد در اجتماعات بوده مردم را دوست بدارد و دوست داشته شود و از این رو خود را با دیگران پیوند میدهد. پس نیاز سوم انسان اجتماعی بودن اوست. او علاوه بر این ها، نیازهای دیگری چون قدر و منزلت و خودشکوفایی یا خودیابی نیز دارد در واقع می خواهد خود و توان خود را به محک تجربه در بیاورد. می خواهد به جایی صعود کند که جایگاه اصلی انسان است و می خواهد از این زندگی خاکی فراتر برود.
خواسته ها، شکلی از نیاز انسان است که توسط فرهنگ یا شخصیت فردی انسان شکل می گیرد. در واقع برخورد نیاز با فرهنگ و شخصیت فردی انسانها خواسته ها را تشکیل می دهند. یک انسان گرسنه، در ایتالیا، اسپاگتی و یا پیتزا دوست دارد در صورتی که یک انسان گرسنه در ایران، آبگوشت با پیاز و یا چلوکباب با دوغ را طلب میکند.
دسته بندی | اقتصاد |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 13 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 16 |
*مقاله اقتصاد خرد*
مقدمه :
کتاب آنجلو آنجلو پولوس را که شادروان امیر حسین جهانکلو استادش اقتصاد توسعه، تحت عنوان ((جهان سوم در برابر کشورهای غنی)) (1) ترجمه کرده بود و دوباره پیش روی می آورم. خواندن نخستین بار این کتاب و کتابهای دیگر، در سال 1353، چند ماهی پس از انتشار این دو کتاب بر دانش و تجربة امروزی متکی نبود. از یک سو، هنوز از آغاز راه دانش اقتصاد و جهان مشمول C2 (glo bal(economics فاصله زیادی نگرفته بودیم؛ و از سوی دیگر، دانش اقتصاد و توسعه به آزمون نظرها کشف نظرهای تازه و تحلیل گردآمده های واقیعت های جهان در حال توسعه نرسیده بود. باری، در واقع خیلی چیزها بسیار فام تر از آن بودند که ادعای بینش و یافته های نسبتاً کامل را توجیه کنند با این وصف، چنین اعاهایی، درست یا نادرست، امام پر شور و محکم، ارائه می شدند.
دو جنبه مهم در اقتصاد بین الملل
نوسان های اقتصادی در جهان صنعتی پیشرفته،صرف نظر از آن که بروز و بازگشت آن را با کدام نظریه بحران توضیح دهیم، دارای جنبه های عینی و مشخص اند. یکی از این جنبه ها کاهش جدی تقاضا برای کالاهایی است که کشورهای کم توسعه به آن شدیداً وابسته اند. نمونه های مشخص آن کاهش تقاضا برای نفت، مس، قلع، سرب،قهوه، کاکائو، موز و کالاهای دیگر است بی تردید درجه انعطاف پذیری (یا به اصطلاح اقتصادی ضریب کشش پذیری تقاضا) برای این کالا متفاوت است. برخی از آن ها خیلی تند و با نوسان های زیاد قیمتشان بالا و پائین می رود، برخی کمتر. تا قبل از افت سال 1998ـ1997 دربهای جهانی نفت بهای این ضروری ترین کالا برای جهان صنعتی ثابت تر از آن چه هست پیش بینی می شد. کاهش تقاضا در کشورهای توسعه یافته ـ و به دنبال آن یا همراه با آن در کشورهای کم توسعه ـ برای صادرات اصلی کشورهای کم توسعه دلایل چندی دارد :
یکی از آنها فروکش اقتصادی (سقوط و سراشیبی سطح فعالیت ها) و دیگری بحران (پایین ترین مرحلة سقوط که مدتی دوام می آورد) است که خود می تواند بیانگر جنبه ای از نوسان های ادواری ذاتی نظام سرمایه داری یا ناشی از اشتباه های سیاستگذاری اقتصادی یا وارد آمدن ضربه های خارجی بر اقتصاد آنها باشد.
دلیل دیگر، جایگزین کردن مصرف یک کالای متعلق به کشور کم توسعه با یک کالای دیگر متعلق به کشورهای صنعتی یا کشورهای تازه صنعتی است. این جایگزینی می تواند یا به خاطر شرایط فن شناسی جدید، یا به خاطر محدودیت های طبیعی و اقتصادی یا به خاطر ارزانی نسبی کالای دوم باشد. اما به هر حال در این جایگزینی دو انگیزه مهم است. هزینه ای و تولیدی. مثلاً جایگزینی در مورد نفت ایران یا به دلیل کاهش هزینه تولید انرژی جایگزین پدید می آید یا به دلیل استفاده از ماده ای که تولید تازه تر یا متنوع تری را به جای فرآورده های قدیمی پتروشیمی میسر می سازد به هر حال هر دو انگیزه در انگیزه های اصلی تر، یعنی تبلور می یابد.
دسته بندی | اقتصاد |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 14 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 13 |
*مقاله استراتژی پیشنهادی لوئیس برای صنعتی شدن*
ر سه استراتژی پیشنهادی لوئیس برای صنعتی شدن ـ یعنی:
1-صادرات هر چه بیشتر فرآوردههای کشاورزی (یا معدنی)؛
2-توسعه اقتصاد خودکفا با تأکید بر بازار داخلی؛
3 صدور کالاهای ساخته شده
به تدوین خط مشیهای اساسی و هماهنگ صنعت و کشاورزی نیاز دارد. با این حال باید اشاره کرد که دیدگاه لوئیس در زمینة صادرات کشاورزی که لوئیس آن را در چارچوب "استراتژی صدور فرآوردههای کشاورزی" مورد بحث قرار میدهد, بیشتری توسعه صادرات مواد اولیة مورد نیاز صنایع است.
لوئیس از طرفداران جدی برنامه اصلاحات ارضی در جهان سوم و نیز از مدافعان طرحهای نوین برای افزایش بهرهوری در بخش کشاورزی است. او بر خلاف شوماخر به اقتصاد بهرهبرداریهای کوچک کشاورزی علاقه نشان نمیدهد بلکه توسعه کشاورزی را در چارچوب تکنولوژی نوین و در مقیاس بزرگ مسیر میداند. نکتة مهمی که باید به آن توجه داشت این است که جانبداری لوئیس از اصلاحات ارضی و نوسازی بخش کشاورزی بیشتر و اساساً ناشی از تمایل او به آزاد شدن نیروی کار دهقانی از روستاها به منظور فراهم شدن شرایط توسعة صنعتی در شهرهاست.
لوئیس معتقد است که استقراض از منابع جهانی تأمین مالی سرمایهگذاری برای توسعه, یکی از راههای اصولی برای تأمین مالی برنامههای نوسازی است. لوئیس همچنین معتقد است که نظریهپردازان توسعة دهة 1950 مسأله رشد جمعیت را دستکم گرفته بودند. به عقیدة او "رشد جمعیت بر توسعه کشورهای کمتوسعه ضربه وارد میکند. این امر وخامت مسأله غذا را که قبلاً در سرزمینهای نیمهخشک حاد بود, افزایش داد و تراز پرداختها را زیر فشار نهاد. در کشورهایی که قبل از این با جمعیت زیاد روبرو بودند, از توان پسانداز ملی کاست و شهرنشینی را که در زمینة زیر بنایی بسیار پرخرج است, افزایش داد و رشد جمعیت مسأله بیکاری شهری را لاینحل ساخت".
لوئیس در این باره در مقالة "سیاست اشتغال در یک ناحیة توسعهنیافته" مینویسد:
"بیکاری شهری, همچنین از جهتی معلول شکاف در حال افزایش دستمزدهاست که به نوبة خود بر اثر بهبود وضع افراد شاغل در داخل شهرها, سبب ترغیب تعداد بیشتری از مردم میشود تا راهی شهرها شوند. درک چگونگی کنار آمدن با این بیکاری شهری بسیار مشکل است. روش مقابله با این بیکاری تأمین کار است که در این مورد راهحلی شمرده نمیشود. ایجاد کار بیشتر در شهرها, بر عکس افراد بیشتر را به شهرها سرازیر میکند و این خود مسأله را وخیمتر میسازد".
لوئیس از الگوی تورشدار توزیع درآمد (نابرابری) جانبداری کرده به طور ضمنی آن را یکی از شرطهای توسعه میداند. به عقیدة او تجربة کشورهای پیشرفته نشان میدهد که سرمایة لازم برای توسعة اقتصادی ناشی از فزونی سرعت افزایش بهرهوری بر میزان افزایش دستمزد بوده است که موجب افزایش نسبت سود میشود که این قبل از هر چیز در افزایش نابرابریهای اجتماعی متبلور خواهد شد.
و بالاخره دربارة آراء توسعهای لوئیس باید اشاره کرد که او نظریهای تحت عنوان "کششپذیری بینهایت عرضه کار" ارائه کرده است که در جهتگیری روند توسعه در کشورهای جهان سوم از اهمیت اصولی برخودار است. برطبق این نظر, با رشد جمعیت به میزان 3 درصد در سال, که پدیدة ذاتی اکثر کشورهای جهان سوم است, عرضه کار کششپذیری بسیاری زیادی پیدا خواهد کرد. در حالی که تقاضای کار محدود و حتی کاهشیابنده است و این امر نهایتاً بر روی دستمزد تأثیر گذاشته موجب کاهش آن میشود که در نتیجه آثار نامطلوبی بر روی نابرابریهای اجتماعی باقی خواهد گذاشت.