دسته بندی | باستان شناسی |
بازدید ها | 10 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 30 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 34 |
مقدمه
امروزه در مطبوعات و رسانه ها و حتی مجامع سیاسی کشور مجادلات و مباحث فراوانی در ارتباط با آبگیری سد سیوند و تاثیراتی منفی که می تواند بر مجموعه باستانی دشت بلاغی، پاسارگاد و دیگر آثار باستانی کشور در آن منطقه داشته باشد، سر گرفته است. در این میان تمامی افرادی که دلی در گروی ایران عزیز دارند به دو دسته تقسیم شده و دسته ای از ایجاد سد و آبگیری آن در جهت حمایت از کشاورزان و اقتصاد منطقه و دسته ای دیگر از خودداری از آبگیری سد به جهت حمایت از آثار باستانی که نمایشگر تاریخ بزرگ کشورمان است دفاع می کنند.
نکته مهم در این ارتباط آن است که اگر چه قضاوت درست و بدون تعلق فکری در ارتباط با درستی و یا نادرستی این عمل بسیار دشوار است چرا که از یک سو خدمت رسانی به کشاورزان و مردم منطقه ضروری و از سوی دیگر حمایت و حفاظت از آثار باستانی کشور نیز لازم است. لذا تمامی اظهار نظر ها و قضاوت هایی که امروزه در مطبوعات و رسانه ها وجود دارد بیشتر از دریچه نگرانی هایی است که فرد مورد نظر در این ارتباط برخوردار است. کسانی که در این خصوص اظهار نظر کرده اند تمامی افراد از هر قشر و با هر درجه از اطلاعات و دلبستگی را شامل می گردند و همگی از دریچه دید خود آبگیری سد سیوند را تحلیل و نتایجی فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و ... گرفته اند.
اما وجه یا بعدی از این موضوع در ارتباط با جنبه حقوقی آن، کمتر مورد توجه بوده است. در اطلاعات و اخبار گزارش های متعددی دایر بر شکایت کانون مدافعان حقوق بشر و مشخصاً دو وکیل معروف کشورمان یعنی خانم شیرین عبادی و آقای محمد علی دادخواه علیه آقایان اسفندیار رحیم مشائی به عنوان معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی و پرویز فتاح وزیر نیرو در نزد دادسرای مرودشت وجود دارد.
در این نوشته به عنوان دانشجوی حقوق، بدون داشتن هیچ نوع گرایشی در پذیرش یا عدم پذیرش آبگیری سد بر آن هستم تا این موضوع را از نظر صرف حقوق تحلیل نمایم. در اینجا لازم به ذکر است که من هم همچون دیگر افرادی که در این خصوص اظهار نظر داشته اند، اگر نظری موافق هر کدام از این دسته ها ارایه کردم به معنی رد نظر دسته مقابل نیست که تلاش و اقدام هر دو دسته همانگونه که گفتم چون برای ایران انجام می گردد با ارزش است لیکن قواعد حقوقی و تحلیل موضوع مرا ناچار به نتیجه گیری به نفع یکی از این دسته ها می کند.
تنگه بلاغی و مجموعه باستانی آن به علاه پاسارگاد و مقبره کوروش از جمله مهمترین آثار باستانی کشور و خاستگاه تمدن ایرانی است. آثاری همچون موارد فوق در لسان حقوقی تحت عنوان میراث فرهنگی به رسمیت شناخته شده و تحت حکومت قواعد و مقرراتی (داخلی یا بین المللی) قرار گرفته است.
اموال و آثار فرهنگی در قانون ایران مورد تعریف قرار گرفته است. ماده اول "آئین نامه مربوط به ورود و صدور اموال فرهنگی"، مصوب 28 مهرماه 1354 هیات وزیران در تعیین مصادیق اموال فرهنگی اعلام می دارد که این اموال عبارتند از "اشیاء عتیقه ایرانی، اشیاء عتیقه خارجی، آثار فرهنگی و آثار هنری" و در بند 3 ماده چهارم این آئین نامه در راستای تعریف آثار فرهنگی مقرر می دارد که "آثار مربوط به تاریخ از جمله تاریخ علوم و فنون، تاریخ نظامی و اجتماعی و همچنین مربوط به زندگی رهبران، متفکران، دانشمندان، هنرمندان و رویدادهای مهم ملی و اجتماعی."
دسته بندی | باستان شناسی |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 150 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 38 |
مقدمه :
میراث فرهنگی و حفاظت ازآن مقوله ای است که امروزه بسیاری از جوامع به خصوص جوامع پیشرفته ای که حتی پشتوانه چندان غنی تاریخی و فرهنگی ندارند به صورت کاملا تخصصی به آن می پردازند. پیشینه تاریخی و فرهنگی غنی در کشور ما ، اهمیت پرداختن به این زمینه تخصصی را کاملا مشخص و ضروری می نماید
بر اساس تعریف جامع حقوقی و دستور العمل های بین المللی، به کلیه ارزشهایی که توسط گذشتگان برای ما به میراث گذاشته شده اند و ما موظف هستیم آنها را تبدیل به ثروت فرهنگی کنیم، میراث فرهنگی گفته می شود. ارزشهای فرهنگی می تواند شامل ارزشهای تاریخی، اجتماعی، زیبائی شناختی و علمی باشند. طبق تعاریفی اگر ارزش میراثی به جا مانده، قدمتی بیش از صد سال داشته باشد ارگانهایی مانند سازمان میراث فرهنگی و گردشگری موظف به حفاظت از آن هستند.
اما هر پدیده با قدمت صد سال را نمی شود حفاظت کرد و نتیجتا ارزشهای دیگری مد نظر است به عنوان مثال ارزشهای اجتماعی که برخواسته از نظام ارزش گذاری گروهی خاص از جامعه باشد، خاکریزی از جنگ که برای افرادی که این فضا را حس کرده اند مقدس است ولی سایر افراد این ارزش را حس نمی کنند یا خانه استاد شهر یار در تبریز که با قدمتی کمتر از صد سال دارای ارزش اجتماعی است و یک ارزش میراثی محسوب می شود که باید نگهداری شود.
این ارزشها صرفا بنا نیستند ممکن است بنا باشد، شیء باشد، آثار فرهنگی و تاریخی منقول و غیر منقول باشد، حتی قصه ها و ضرب المثلها و بازیها هم بخشی از این مجموعه محسوب می شوند.
در مورد ارزشهای زیبایی شناختی می توان به موزه هنر های معاصر اشاره کرد که تاریخی نیست ولی به لحاظ ترکیب خاص و معیار های زیبائی شناختی آن، باید حفاظت شود. در زمینه ارزشهای علمی معمولا اولین ها شامل اقدامات حفاظتی می شوند. به عنوان مثال در زمینه دانش ساختمان و سازه، اولین پل فلزی که در ایران ساخته شده است، اولین گنبد یا طاق، یک بنای خشتی مانند آنچه در بم تخریب شد، معرف بخشی از یک دانش هستند و ایجاد مسوولیت حفاظت می کنند بنابر این به طور کلی مجموعه پدیده هایی که دارای ارزش تاریخی، اجتماعی، زیبایی شناختی و علمی هستند در رده حفاظت میراث فرهنگی قرار می گیرند.
اقداماتی که در زمینه حفاظت از ارزشهای میراث فرهنگی صورت می گیرد:
حفاظت عنوان اقدامات کلی شامل تمام زمینه های تخصصی است که باید انجام شوند تا این ارزشها برای ما و آیندگان حفظ شوند و شامل چند نحوه برخورداست و به ترتیبی که توضیح می دهیم مداخله در پدیده میراثی بیشتر می شود، اولین بخش ، نگهداری(preservation) است. در این مرحله موظف هستیم که پدیده را همانطور که هست حفظ کنیم زیرا خود همان کالبد گویای ارزش است و اگر بخواهیم آنرا به حالت اولیه برگردانیم ارزش آن از بین می رود. به عنوان مثال در ارگ علیشاه تبریز جای گلوله های دوران مشروطیت موجود است، وجود این آثار روی دیواره ها باعث نمی شود برای حفظ ارزش، قسمت گلوله خورده را باز سازی کنیم و حفاظت از این اثر در مرحله نگهداری باقی می ماند و اتفاقی که در گذشته افتاده است به آیندگان معرفی می شود. در این مرحله به ساختار بنا استحکام می بخشیم و جلوی فرسایش در اثر باد و باران و باکتریها و تخریب های مصنوعی را می گیریم.
در مرحله دوم موظف هستیم کمی جلو تر برویم چون مشاهده می شود با نگهداری صرف، ارزش میراثی بیان نمی شود. مثلا آتشکده ای که گنبد آن فرو ریخته است و حکایت از وجود سازه ای در گذشته و در پی آن نوعی رسم و رسوم است. با برگرداندن آن به حالت اولیه نشان می دهیم که چه روندی در این مکان در جریان بوده است. در این میان وظیفه داریم که بر اساس اسناد و مدارک ، ابتدا حالت اولیه آن را بشناسیم و سپس اقدام به باز سازی کنیم. در این مرحله اگر از مصالحی که متعلق به خود بنا است استفاده کنیم مرمت(Restoration) انجام داده ایم و دیوار یا گنبد یا کاشیکاری را با مصالح خود بنا و بر اساس مدارک موجود به حالت اولیه شناخته شده آن برگردانده ایم. اگر قسمتی از بنا مصالح خود را از دست داده باشد به صورت محدود اجازه داریم از مصالح جدید استفاده کنیم به طوری که در نگاه اول قابل تشخیص باشند به این مرحله باز سازی (Reconstruction) گفته می شود.
اگر در مراحل باز سازی و مرمت توانستیم ارزشها را نشان دهیم نباید جلو تر برویم ولی در برخی موارد پس از انجام این مراحل باز هم ارزشهای واقعی مشخص نیستند.
به عنوان مثال حمامی که مرمت شده ولی خالی است و بیننده در جریان عملکرد بینه و سر بینه و خزینه قرار نمی گیرد، در حالی که با باز سازی این عملکرد ها می توان حس فضای واقعی بنا را القاء کرد در غیر این صورت فقط ارزشهای تزئینی بنا معرفی می شود. در واقع کالبد بنا نشان داده می شود نه مفاهیم عملکردی آن. یعنی در واقع آنچه که بنا برای آن ساخته شده است نشان داده نمی شود و در این مرحله نیاز داریم که وارد عرصه جدی تری شویم. صرف نظر از بحث های اقتصادی موجود در این زمینه، آنچه هم اکنون در دنیابه عنوان بهترین راهکار حفاظتی مطرح است، استفاده عملکردی می باشد. در این قسمت وارد بحث احیاء(Conversion) می شویم که در دنیا کاملا متداول است. در ایران بیشترین کاری که برای احیاء انجام شده در حد موزه بوده است و بنا را در حد موزه تغییر کاربری داده ایم. بهترین مثال حمام گنجعلی خان در کرمان است که وقتی وارد آن می شویم عملکرد فضا ها کاملا ملموس است. در احیای موزه ای مساله ای که وجود دارد این است که ما به چه تعداد موزه حمام یا خانه تبدیل شده به موزه نیاز داریم؟ در این راستا می توانیم همان عملکرد خود بنا را احیاء کنیم مثلا حمام عمومی را تبدیل به صونا کنیم یا از خانه قدیمی به عنوان اقامتگاه استفاده شود. و یا عملکرد جدیدی تعریف کنیم، برای نمونه خانه ای که تبدیل به مدرسه یا اداره می شود. در استفاده مجدد بهترین استفاده ، استفاده ساز گار است. استفاده ای که کمترین دخالت فیزیکی را در کالبد بنا یا آثار میراثی شامل شود. اگر قرار است حمامی تبدیل به چایخانه سنتی شود دکوراسیون داخلی آن عوض می شود مانند چایخانه وکیل کرمان. هر قدر دخالتها کمتر و برگشت پذیر تر باشند بهتر است. در تبدیل حمام وکیل به چایخانه ارزش میراثی بنا حفظ می شود اما اگر قرار باشد حمام فین کاشان تبدیل به چایخانه شود مشکل پیش می آیدو نمی توان آنرا به لحاظ ارزش اجتماعی و واقعه تاریخی که در آن رخ داده است تغییر کاربری داد. بنابر این کاربری تعیین شده در احیا باید دارای کمترین دخالت، قابلیت برگشت پذیری و معرف ارزش میراثی بنا باشد.
فایل ورد 38 ص
دسته بندی | کارآفرینی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 26 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 28 |
*مقاله درباره زمینه های مختلفی از آثار هنری و میراث فرهنگی*
دسته بندی | کارآفرینی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 26 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 28 |
*مقاله درباره زمینه های مختلفی از آثار هنری و میراث فرهنگی*
دسته بندی | هتل داری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 41 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 31 |
تأملی کارکردی بر نقش توسعه پایدار گردشگری دینی در جامعه ایران
چکیده
گردشگری دینی به عنوان یک واقعیت اجتماعی و فرهنگی، دارای وظایف و کارکردهای مثبت و منفی در جامعه می باشد. بازیابی روانی، آرامش روح، لذت بردن از فضای معنوی، مشاهده جلوه های مختلف آداب و رسوم زیارتی، محصولات معنوی، تمایلات (عرفانی- روحانی)، جلای جان، خیر و برکت، جلوگیری از هرگونه تنش سیاسی، اجتماعی، صلح پایدار، زدودن تصویر نامناسب و غیر واقعی، پرهیز از بیگانه گرایی و واحساس حقارت، کشف منابع و منافع، تحول اقتصادی و بازرگانی،کسب درآمد سرشار، اشتغال زایی، شناخت فرهنگ معنوی، احیای غرور ملی، منش فرهنگ (اسلامی– ایرانی)، پاسداشت میراث فرهنگی، شناخت شیوه های زندگی، ایجاد اعتماد به نفس فرهنگی، حفظ منابع فرهنگی، همگرایی فرهنگی، بروز تبادلات فرهنگی، رشد سرمایه فرهنگی، تحکیم درک تفاهم ها،حفظ نظم، انسجام اجتماعی، میراث مشترک انسانی، گسترش روابط دوستانه، ارتباط و پیوند متقابل (میزبان و میهمان)، تعادل،تعامل،ترمیم، گسست "میزبان- میهمان" توسعه شهر زائر و شهر مجاور، و... از مهمترین کارکردها و اثرات مثبت این حوزه در جامعه می باشد.از سویی "کالایی شدن فرهنگ معنوی و دینی، سطحی بودن تماس و ارتباط متقابل بین (میزبان و میهمان)، وجود نابرابری و بی عدالتی اجتماعی و اقتصادی بین گردشگران و مردم محلی، انحصاری بودن احترام و حیثیت به زائران،وجود واکنش ها و عدم پذیرش زائر، تخریب آثار فرهنگی، استحاله فرهنگی، تهاجم فرهنگی، نابهنجاریهای فرهنگی،مفاسد و انحرافات اجتماعی و آثار تورم اقتصادی و قومیت گرایی و..." از مهمترین پیامدهای منفی و موانع توسعه پایدار حوزه گردشگری دینی است. بر این اساس با ارائه آموزش صحیح به راهنمایان، ساکنان و گردشگران، ایجاد برنامه ریزی های صحیح مبتنی بر واقعیت و نیاز (میهمان و میزبان) رفع کمبود تسهیلات و خدمات، افزایش اعتماد و سرمایه اجتماعی بین جامعه محلی و گردشگران، ثبات، کنترل و نظارت دقیق در حوزه اقتصادی و خدمات رفاهی و بهداشتی و... می توان به راهکارهای توسعه و رفع موانع پیشرفت این حوزه در ایران کمک بسیاری کرد.
کلید واژه
توسعه فرهنگی، جهانگردی، زیارت، گردشگری دینی، میراث فرهنگی،همگرایی فرهنگی