مرجع کامل طرح های گرافیکی و پروژه های دانشجویی

مقاله های دانشجویی و دانش آموزی ، پاورپوینت و اسلاید ، تحقیق ، فایلهای گرافیکی( هر آنچه درباره پروژه های و تحقیقات خود می خواهید فقط در قسمت جستجو مطلب مورد نظر خود را وارد کنید )

مرجع کامل طرح های گرافیکی و پروژه های دانشجویی

مقاله های دانشجویی و دانش آموزی ، پاورپوینت و اسلاید ، تحقیق ، فایلهای گرافیکی( هر آنچه درباره پروژه های و تحقیقات خود می خواهید فقط در قسمت جستجو مطلب مورد نظر خود را وارد کنید )

جریانهای اصلی تاریخنگاری

غرض از نقل دو قول مذکور این بود که در آغاز، علم تاریخ در بیشتر کشورهای شرق و غرب، علمی ناشناخته بود و فقط در ایران وقایع روزانه در بار و رویدادهای کشور را در روزنامه ها، آیین نامه ها، خداینامه ها، تاج نامه ها، سالنامه ها و شاهنامه ها می نوشتند اما این بدان مفهوم نیست که در آن دوره، تاریخنگاری به مفهوم امروزین رواج داشته است، بلکه بر عکس در ایران ع
دسته بندی باستان شناسی
بازدید ها 1
فرمت فایل doc
حجم فایل 1622 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 184
جریانهای اصلی تاریخنگاری

فروشنده فایل

کد کاربری 8044
کاربر

فهرست مندرجات

بخش اول

کلیات

فصل اول: مختصری از تاریخنگاری در ایران تا عصر پهلوی 1

فصل دوم: کلیاتی در تاریخنگاری دوره پهلوی 13

بخش دوم

جریانهای اصلی تاریخنگاری در عصر پهلوی

فصل اول: جریان شرق شناسی

شرق شناسی و دیرینه آن 33

ایران شناسی و ایران شناسان مهم 41

سیاست شرق شناسی- سیاست ایران شناسی 50

روش سیاسی و رهیافت تاریخنگاری لمبتون 61

4-I- نقش سیاسی لمبتون در ایران 64

الف- همزیستی مسالمت آمیز: توده ای نفتی – توده ای روسی 66

ب- لمبتون و قحطی نان 75

ج- میس لمبتون 80

د- میس لمبتون و کودتای 28 مرداد 86

فصل دوم: جریان ناسیونالیستی

کارنامه فرهنگی 103

1- تاریخنگاری محتاط 103

2- ناسیونالیستی محافظه کار 111

بخش سوم

جریان آکادمیک

بررسی و نقد تاریخنگاری اقبال 118

بخش چهارم

جریان مارکسیستی

جریان مارکسیستی 130

فصل اول: زمینه های تاریخی پیدایش مارکسیسم 132

فصل دوم: اندیشه های اساسی مارکس در باب تاریخ 132

الف- حتمیت تاریخی، پیروزی پرولتاریا: الغای مالکیت خصوصی و الغای دولت 139

فصل سوم: تاریخچه ورود اندیشه مارکسیستی به ایران 142

فصل چهارم: تاریخنگاری مارکسیست، لنینیستی در ایران (انجماد و انحراف) 155

الف- علمی بودن تاریخ 158

ب- سیر تاریخ ایران 159

ج- شخصیت در تاریخ 163

د- عدم بی طرفی در نگارش تاریخ 164

هـ- سبکی برانگیزنده- موضوعی واحد 165

بخش پنجم

نتیجه گیری کلی

نتیجه 169

فهرست منابع 184

فصل اول

«مختصری از تاریخنگاری در ایران تا عصر پهلوی »

نتیجه می گوید: « نخستین بار ایرانیان تاریخ را درک کردند و آن را به دورانهای مختلف تقسیم کردند» و هرودوت تاریخ خویش را چنین آغاز می کند: «به روایات ایرانیان بهترین تاریخ شناسان هستند….»[1].

غرض از نقل دو قول مذکور این بود که در آغاز، علم تاریخ در بیشتر کشورهای شرق و غرب، علمی ناشناخته بود و فقط در ایران وقایع روزانه در بار و رویدادهای کشور را در روزنامه ها، آیین نامه ها، خداینامه ها، تاج نامه ها، سالنامه ها و شاهنامه ها می نوشتند. اما این بدان مفهوم نیست که در آن دوره، تاریخنگاری به مفهوم امروزین رواج داشته است، بلکه بر عکس در ایران عصر باستان تاریخنگاری اهمیت زیادی نداشت و حتی یک اثر تاریخی واقعی که متعلق به این دوره باشد در دست نیست.

اشپولر می گوید: « در میان نوشته های جوامع زردشتی بعد از اسلام و در میان آثار فارسیان هند (پناهندگان زردشتی سال 98/717) هیچ اثر واقعی تاریخی، چه از ریشه قبل از اسلامی و چه بعد از اسلامی دیده نمی شود. »[2]

وی پس از ذکر تاریخچه ای از تاریخنگاری اعراب قبل و بعد از ظهور اسلام، نتیجه می گیرد که بنابر این در بان عربی نوعی تاریخنگاری وجود داشت که در زبان فارسی دیده نمی شده است و همین امر دلیلی بوده برای اینکه ایرانیان، آثار تاریخی شان را به زبان عربی بنویسند[3] همچنانکه تاثیر زبان عربی در جهان اسلام و ضرورتی که ایرانیان برای حفظ تماس خودشان با دنیای عرب احساس می کردندن، می تواند دلایل دیگر این رویکرد در عرصه تاریخنگاری باشد.

درست است که شعر و تاریخ در اعراب، عمری دیرینه داشته ولی نوشته هرودوت، پدر تاریخ را که بی شک با تاریخ ایران و ملل مختلف آشنایی کامل داشته است را نیز نباید با بی اعتنایی برگزار کرد.

به هر حال با ورود اعراب به ایران نیز تاریخنگاری ایرانی دستخوش دگرگونی چدی نشد و رشدی کیفی نکرد. با ظهور سلسله های ایرانی نژاد که گسترش زبان فارسی و تکامل فرهنگی را در پی داشت، تاریخنگاری ایرانی نیز ایجاد شد و تاریخ طبری در عصر سامانیان که یک «سلسله ایرانی نژاد» بود به فارسی ترجمه شد. بلافاصله بعد از ترجمه تاریخ طبری به فارسی (در حدود سال 352/963) سلسله های ترک نژاد در اکثر ولایات ایران به حکومت رسیدند. آنها که سرسپردگان مذهب تسنن به شمار می رفتند و ارثان فرهنگی سلسله های ایرانی نژاد شدند. بزرگترین سلطان سلسله غزنوی یعنی سلطان محمود، حامی فردوسی و از جمله طرفتداران واقعی تسنن اسلامی در دره سند محسوب می شد. مقارن روی کار آمدن سلجوقیان در قرن پنجم، سه نوع تاریخنگاری در ایران قابل شناسایی است. تاریخنگاری اسلام شمولی، تاریخنگاری محلی و تاریخنگاری سلسله ای.

سلجوقیان علاقمند بودند که فرهنگ ایرانی را اقتباس نمایند و سعی می کردند که نژاد تورانی خود را فراموش کرده و در عمق ایرانیت فرو روند. ترکان پیروز زبان فارسی را به صورت دومین زبان فرهنگی جهان اسلام مسجل کردند ولی در عرصه تاریخنگاری جز تعداد زیادی از ترجمه های متون تاریخی که در واقع روایاتی از شرایط زندگی ایرانیان بودند، چیز چندانی تولید نکردند، دامنه تاریخنگاری این عصر محدود و تنگ و محصولات تاریخنگاری فارسی در زمان حکومت سلاجقه و خوارزمشاهیان، بی نهایت کمتر است.[4]

تحولات تاریخنگاری فارسی اما در حوالی ایلغار مغول در سال 616/1220 و بعدها در سال 654/1256 رخ نمود. این لشکر کشی برای مردم شرق یعنی ماورءالنهر خراسان مصیبت بار بود، اکثر دهقانهای ایرانی از بین رفتند و طبقه دهقان هم نفوذ خود را از دست داد.

مغولان با تاکید بر مذهب و فرهنگ خود، چندین دهه سنتهای ملی و فرهنگی شان را حفظ کردند و این در حالی بود که ایرانیان نیز برای احیاء زبان و فرهنگ ایرانی بیکار ننشستند. در عرصه تاریخنگاری این دوره، دو مورخ برجسته یعنی عطاملک جوینی و رشید الدین فضل الله همدانی ظهور کردند که اولی به سبک پیچیده و مصنوع و دومی به سبک ساده و صریح می نوشت، هر دو مورخ مذکور به روش تاریخنگاری اعراب آشنا بودند و در آثار آنان می توان درک عمیق، فهم تاریخی و توجه به مسایل اجتماعی و اقتصادی را مشاهده کرد.

در یک جمع بندی کلی می توان گفت که علی رغم ضعف هایی که تاریخنگاری ایرانی از سده سوم تا هشتم، دچار آن بود، فن تاریخنویسی به طور کلی پیشرفت کرد و در بعضی زمینه ها آثار نوی را عرضه نمود و حتی جهش های بسیار مترقی داشت. از لحاظ وقعه یابی و واقع بینی، برخی از مورخین روش نقد علمی درست را به کار بردند، برخی به تحلیل و تعلیل حوادث پرداخته، نتیجه گیری تاریخی نمودند و مورخان دیگری به موضوعات اجتماعی و اقتصادی توجه داشته اند، اما به جریانهای اصلی تاریخ پی نبرده اند. در هر حال در آن دوره تاریخ نویسان ایرانی از همقطاران فرنگی خود که غرق در جهالت نصرانیت بودند، فرسنگ ها جلو بودند.[5]

به لحاظ روش شناسی نیز تا این زمان دو رویکرد قابل شناسایی است، نخست رویکرد جزء گرایانه یا تجزیه ای که ویژگی اصلی آن تجزیه زمانی و مکانی پیکر تاریخ بشر به اتم های حوادث، اندیشه ها، اختراعات و غیره است. در این مشرب، گذشته ، با پلوی هم قرار دادن این واحدهای تاریخی و از تجمع آنها تشکیل می گردد. تواریخی مثل تاریخ طبری از این دست است. در این تاریخ یکایک وقایع به یکدیگر پیوند داده شده اند. اما در آنها، نویسنده به ترسیم نقش کلی و چشم انداز عمومی تاریخ خویش نپرداخته است. دوم، نگرش کل گرایانه که در آن اقوام و ملتها، پیکر های زنده ای هستند که مثل هر ارگانیسم زنده دیگری دارای مراحل پیایی، رشد، پیری و زوال می باشند. در این زمینه تاریخ کسانی چون ابن مسکویه، فیلسوف و مورخ ایرانی سده چهارم هجری را می توان از تاریخ نگاران کل گرای به شمار آورد. وی مانند اخوان الصفا، از اندیشمندان دانشنامه نویس سده چهارم هجری، گونه ای قانونمدی برای جوامع و دولتها قایل شده است. ابن مسکویه در چشم انداز تاریخی جوامع به جستجوی علل رفتار جوامع (ظهور– ترقی– انحطاط و فتور) می رود.[6]

ابن خلدون نیز مانند اخوان الصفا، ابن مسکویه، فارابی و بسیاری از پیشینیان دیگر جوامع و دولتها را ارگانیسم زنده ای می پندارد و برای آنها مراحل پیدایی – رشد، پیری و زوال قائل می شود. نظر وی بر آن است که دولتها (عوامل کنترل کننده جوامع) همانند مردم عمر طبیعی دارند که پس از طی آن دوره به پیری می رسند و دچار انحطاط و نیستی می گردند.[7]


دانلود فایل مقاله درباره زمینه های مختلفی از آثار هنری و میراث فرهنگی

دانلود مقاله درباره زمینه های مختلفی از اثار هنری و میراث فرهنگی
دسته بندی کارآفرینی
فرمت فایل doc
حجم فایل 26 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 28
مقاله درباره زمینه های مختلفی از آثار هنری و میراث فرهنگی

فروشنده فایل

کد کاربری 4152

*مقاله درباره زمینه های مختلفی از آثار هنری و میراث فرهنگی*

مقدمه

آشنایی با هنر تمدنهای باستانی و حوزه های فرهنگی کهن شاید از ضروری ترین دانشهای بشری محسوب می شود ، چرا که هنر آینة تمام نمای هویت فرهنگی انسانها در هر جامعه و هر عصر است و انسان برای شناخت خود و آگاهی به تحولاتی که از ابتدا ترین نوع زیست تاکنون سیری نموده نیاز به این دانش دارد .

امروز ما در کشورهای متعدد و جوامع بی شمار با فرهنگها و آداب و رسوم متنوع و گسترده ای روبه رو هستنم که هر یک از از این فرهنگها بر پایه های یک یا چند تمدن کهن استوار است . شناخت این تمدنها تنها از راه مطالعه اثار هنری بجای مانده ازآنها میسر است .

در این بررسی زمینه های مختلفی از آثار هنری و میراث فرهنگی به جای مانده و همینطور این تحقیق پس از مطالعة کتابها و منابع در دست و و با کسب دانش اجحالی ثبت به هنرهای دوران باستان به توان نسبی تنجزیه و تحلیل آثار و درک ارتباط آنها با خاستگاهشان پابند .

با توجه به این که هنر بازتاب زحمات ، تلاش و حاصل زندگی انسانهاست و نقش بزرگی از تمدن جوامع مختلف را تشکیل می دهد ، بررسی و شناختآندر گذشته های دور و نزدیک بسیار مفید و ضروری است .

ایران باستان :

ایران یکی از اولین کشورهای متمدن جهان بوده که مردمی را نادرآنسکونت داشته و دارند . سرزمینی که هیچگاه مرمانآنبت پرست بودند . مردمانی که نخستین فرمان جهانی حقوق بشر را نوشتند و با شعری از سعدی (بنی آدم اعضای یکدیگرند) سر در سازمان ملل را زینت بخشیده اند .

ایران باستان قبل از اسلام ، است اولسومریها و سپس عیلامیها در این سرزمین حکومت و زندگی می کردند که حدود سه هزار سال پیش آریاییها به درون فلات ایران آمدند و بر ساکنان ایران غلبه کردند . دینآنها نوعی یکتاپرستی بود و به اهورا فردا اعتقاد داشتند آنان سرزمین خودرا اریاتوویچ ( ایران و پچ )یعنی مسکن آریائیان خوانده ، ایران تغییر یافته همین نام است ، مادها و پاریسها توصیه بزرگ آزاریاییها بودن که ابتدا مادها به قدرت رسیدند ، سپس کوروش بزرگ با تشکیل حکومت پارسیان و متعد کردن مادها و سایر ملل و کشورها با خود بزرگترین و درخشانترین دولت اجتماعی و جهانی آنروز را به نام هخامنشان پایگذاری کرد . هخامنشان 130 سال پس از سلوکیان 100 سال ، اشکانیان 400 سا و ساسانیان440 سال ، حکومت کردند در نهایت بدلیل بی منطقی و بی عدالتیهاغی حاکم بر ایران در زمان قبل از اسلام و استفاده از ابزاری از دین زرتشت کشور اهورایی ، متمدن و با فرهنگ ایران برعت مسلمانان فتح شد و دین ذرتشتش به اسلام و زبان پارسی به عربی تغییر کرد .

هخامنشیان :

بنیانگذار سلسله هخامنشان کورش بود که حقوقدانان جهان او را به عنوان نخستین بنیانگذار حقوق بشر ومنشور آزادی او را نخستین فرمان جهانی حقوق بشر می دانند که بخشی ازآنبه شرح زیر است :

بخشی از نخستین فرمان جهانی حقوق بشر :

منم گوروش ، شاه جهان ، شاه بزرگ ، شاه دادگر آنگاه که بدون جنگ و پیکار وارد بابل شدم همة مردم گامهای مرا با شادمانی پذیرفتند ، ارتش بزرگ من آرامی وارد بابل شد . نگذاشتم رنج و آزاری به مردم این شهر و سرزمین وارد آید من برای صلح کوشیدم . من برده داری را بر اندلختم به بدبختیهایآنها پایان بخشیدم .

فرمان دادم که همة مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند من همة شهرهایی را که ویران شده بود از نو ساختم ، فرمان دادم تمام نمایشگاه هایی را که بسته شدهبود بگشایند همه خدایان این نمایشگاه های را بجای باز گردانم ، همة مردم را که پراکنده و آواره شده بودند به جایگاه های خود بر گردانم و خانه های ویران آنان را آباد کردم . من برای همة مردم جامعه ای آرام مهیا ساختم و صلح و آرامش را به تمامی مردم اعطا کردم . افلاطون او را می ستاید و دربارة او می گوید : کوروش سرداری بزرگ و دوستی عالیقدر برای وطن خود بود به هنگام فرمانروایی او ایرانیان ملتهای زیادی را زیر فرمان خود در آوردند ، وی به همة مردمان حقوق مردم آزاد بخشید .

یابسارگاد

در شمال غربی استان فارس بر دامنة کوه ها و تپه های منشعب از جبال زاگرس جلگه ای ذوزنقه ای شکل در امتداد شرق به غرب به فاصلة 70 کیلومتر از تخت جمشید قراردارد که بهآنیابسارگاد می گویند .

مکانی مقدس و خارق العاده کر از دید باز به مقبره ای ما در شاه سلیمان مشهور بوده است . که مکانی است که مهمترین اثر این مجموعة مقبرة کوروش کبیر . مؤسس سلسلة هخامنشیان است .

تخت جمشید :

رمز و رازی است میان انسان و زمان که پیوسته می آیند تا بگذرند . می آیند و می گذرند و لحظه های یانندنی با او با خود می برد و خاطره های ماندگار در باور روزگار می ماند . نزدیک به هزار سال قبل از میلاد مسیح قبایلی از نژاد و قفقازی که آرین خوانده می شدند از جنوب روسیه افرادی به جلگه ای وسیع در جنوب کوچ کردند که ازآنپس ایران نامیده شد . قبایل تازه وارد خود به سه شاخه تقسیم شدند . مادها در بخشهای عمدة بالای زاگرس مطلوب .

در شمال غربی و مغرب ایران زمین ماندند . و مرکز فرمانروایی خود را اکتابان یا همان همدان کنونی قراردادند . و پارسها که تا جنوب فلات ایران راه آمدند و سر انجام در آشان و پرسوناش استقلال یافتند و گروه سوم پارتها بودند دیده اند سال مادها همچون سایر اقوام همجوار گرفتار تاخت و تاز قومی خونخار و جنگجو به نام آشوریها به سر آوردند و به ناگیر در کنار گله داری و چراخبگاوری آموختند و نیرومند شدند و سر انجام بر دشمن غلبه یافتند هرگه قوم آشود در قرن هفتم پیش از میلاد مسیح اتفاق افتاد و هم در این قرن پر اشوب پارسیان به قوم ایلام تسلط یافتند و از میان امیران خویش رهبری هوشمند برگزیدند که هخامنتل نام داشت وی همراه فرزندش کوج را از میان طوایف پارسی برداشت و بنای پادشاه کوچکی گذاشت که آرمانهای بلند در سر داشت .


دانلود فایل مقاله درباره زمینه های مختلفی از آثار هنری و میراث فرهنگی

دانلود مقاله درباره زمینه های مختلفی از اثار هنری و میراث فرهنگی
دسته بندی کارآفرینی
فرمت فایل doc
حجم فایل 26 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 28
مقاله درباره زمینه های مختلفی از آثار هنری و میراث فرهنگی

فروشنده فایل

کد کاربری 4152

*مقاله درباره زمینه های مختلفی از آثار هنری و میراث فرهنگی*

مقدمه

آشنایی با هنر تمدنهای باستانی و حوزه های فرهنگی کهن شاید از ضروری ترین دانشهای بشری محسوب می شود ، چرا که هنر آینة تمام نمای هویت فرهنگی انسانها در هر جامعه و هر عصر است و انسان برای شناخت خود و آگاهی به تحولاتی که از ابتدا ترین نوع زیست تاکنون سیری نموده نیاز به این دانش دارد .

امروز ما در کشورهای متعدد و جوامع بی شمار با فرهنگها و آداب و رسوم متنوع و گسترده ای روبه رو هستنم که هر یک از از این فرهنگها بر پایه های یک یا چند تمدن کهن استوار است . شناخت این تمدنها تنها از راه مطالعه اثار هنری بجای مانده ازآنها میسر است .

در این بررسی زمینه های مختلفی از آثار هنری و میراث فرهنگی به جای مانده و همینطور این تحقیق پس از مطالعة کتابها و منابع در دست و و با کسب دانش اجحالی ثبت به هنرهای دوران باستان به توان نسبی تنجزیه و تحلیل آثار و درک ارتباط آنها با خاستگاهشان پابند .

با توجه به این که هنر بازتاب زحمات ، تلاش و حاصل زندگی انسانهاست و نقش بزرگی از تمدن جوامع مختلف را تشکیل می دهد ، بررسی و شناختآندر گذشته های دور و نزدیک بسیار مفید و ضروری است .

ایران باستان :

ایران یکی از اولین کشورهای متمدن جهان بوده که مردمی را نادرآنسکونت داشته و دارند . سرزمینی که هیچگاه مرمانآنبت پرست بودند . مردمانی که نخستین فرمان جهانی حقوق بشر را نوشتند و با شعری از سعدی (بنی آدم اعضای یکدیگرند) سر در سازمان ملل را زینت بخشیده اند .

ایران باستان قبل از اسلام ، است اولسومریها و سپس عیلامیها در این سرزمین حکومت و زندگی می کردند که حدود سه هزار سال پیش آریاییها به درون فلات ایران آمدند و بر ساکنان ایران غلبه کردند . دینآنها نوعی یکتاپرستی بود و به اهورا فردا اعتقاد داشتند آنان سرزمین خودرا اریاتوویچ ( ایران و پچ )یعنی مسکن آریائیان خوانده ، ایران تغییر یافته همین نام است ، مادها و پاریسها توصیه بزرگ آزاریاییها بودن که ابتدا مادها به قدرت رسیدند ، سپس کوروش بزرگ با تشکیل حکومت پارسیان و متعد کردن مادها و سایر ملل و کشورها با خود بزرگترین و درخشانترین دولت اجتماعی و جهانی آنروز را به نام هخامنشان پایگذاری کرد . هخامنشان 130 سال پس از سلوکیان 100 سال ، اشکانیان 400 سا و ساسانیان440 سال ، حکومت کردند در نهایت بدلیل بی منطقی و بی عدالتیهاغی حاکم بر ایران در زمان قبل از اسلام و استفاده از ابزاری از دین زرتشت کشور اهورایی ، متمدن و با فرهنگ ایران برعت مسلمانان فتح شد و دین ذرتشتش به اسلام و زبان پارسی به عربی تغییر کرد .

هخامنشیان :

بنیانگذار سلسله هخامنشان کورش بود که حقوقدانان جهان او را به عنوان نخستین بنیانگذار حقوق بشر ومنشور آزادی او را نخستین فرمان جهانی حقوق بشر می دانند که بخشی ازآنبه شرح زیر است :

بخشی از نخستین فرمان جهانی حقوق بشر :

منم گوروش ، شاه جهان ، شاه بزرگ ، شاه دادگر آنگاه که بدون جنگ و پیکار وارد بابل شدم همة مردم گامهای مرا با شادمانی پذیرفتند ، ارتش بزرگ من آرامی وارد بابل شد . نگذاشتم رنج و آزاری به مردم این شهر و سرزمین وارد آید من برای صلح کوشیدم . من برده داری را بر اندلختم به بدبختیهایآنها پایان بخشیدم .

فرمان دادم که همة مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند من همة شهرهایی را که ویران شده بود از نو ساختم ، فرمان دادم تمام نمایشگاه هایی را که بسته شدهبود بگشایند همه خدایان این نمایشگاه های را بجای باز گردانم ، همة مردم را که پراکنده و آواره شده بودند به جایگاه های خود بر گردانم و خانه های ویران آنان را آباد کردم . من برای همة مردم جامعه ای آرام مهیا ساختم و صلح و آرامش را به تمامی مردم اعطا کردم . افلاطون او را می ستاید و دربارة او می گوید : کوروش سرداری بزرگ و دوستی عالیقدر برای وطن خود بود به هنگام فرمانروایی او ایرانیان ملتهای زیادی را زیر فرمان خود در آوردند ، وی به همة مردمان حقوق مردم آزاد بخشید .

یابسارگاد

در شمال غربی استان فارس بر دامنة کوه ها و تپه های منشعب از جبال زاگرس جلگه ای ذوزنقه ای شکل در امتداد شرق به غرب به فاصلة 70 کیلومتر از تخت جمشید قراردارد که بهآنیابسارگاد می گویند .

مکانی مقدس و خارق العاده کر از دید باز به مقبره ای ما در شاه سلیمان مشهور بوده است . که مکانی است که مهمترین اثر این مجموعة مقبرة کوروش کبیر . مؤسس سلسلة هخامنشیان است .

تخت جمشید :

رمز و رازی است میان انسان و زمان که پیوسته می آیند تا بگذرند . می آیند و می گذرند و لحظه های یانندنی با او با خود می برد و خاطره های ماندگار در باور روزگار می ماند . نزدیک به هزار سال قبل از میلاد مسیح قبایلی از نژاد و قفقازی که آرین خوانده می شدند از جنوب روسیه افرادی به جلگه ای وسیع در جنوب کوچ کردند که ازآنپس ایران نامیده شد . قبایل تازه وارد خود به سه شاخه تقسیم شدند . مادها در بخشهای عمدة بالای زاگرس مطلوب .

در شمال غربی و مغرب ایران زمین ماندند . و مرکز فرمانروایی خود را اکتابان یا همان همدان کنونی قراردادند . و پارسها که تا جنوب فلات ایران راه آمدند و سر انجام در آشان و پرسوناش استقلال یافتند و گروه سوم پارتها بودند دیده اند سال مادها همچون سایر اقوام همجوار گرفتار تاخت و تاز قومی خونخار و جنگجو به نام آشوریها به سر آوردند و به ناگیر در کنار گله داری و چراخبگاوری آموختند و نیرومند شدند و سر انجام بر دشمن غلبه یافتند هرگه قوم آشود در قرن هفتم پیش از میلاد مسیح اتفاق افتاد و هم در این قرن پر اشوب پارسیان به قوم ایلام تسلط یافتند و از میان امیران خویش رهبری هوشمند برگزیدند که هخامنتل نام داشت وی همراه فرزندش کوج را از میان طوایف پارسی برداشت و بنای پادشاه کوچکی گذاشت که آرمانهای بلند در سر داشت .


دانلود فایل کاشی کاری در قرن ششم

دوره های سلجوقی و ایلخانی به عنوان اولین مظاهر شگرف کاشی کاری اسلامی به حساب می آیند که در این برهه های تاریخی تحت حاکمیت این دو سلسله در تکنیک های گوناگون صنعت سفالگری انجام گرفت
دسته بندی معماری
فرمت فایل doc
حجم فایل 15 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 24
کاشی کاری در قرن ششم

فروشنده فایل

کد کاربری 1024

کاشی کاری در قرن ششم


افزایش زیاد کاشی های ایران آناتولی و سوریه
سده های دوازدهم / ششم الی چهاردهم / هشتم
دوره های سلجوقی و ایلخانی به عنوان اولین مظاهر شگرف کاشی کاری اسلامی به حساب می آیند که در این برهه های تاریخی تحت حاکمیت این دو سلسله در تکنیک های گوناگون صنعت سفالگری انجام گرفت . نکته جالب اینکه شمار زیادی از کاشی هایی که اکثرا دارای تاریخ و امضا صنعتگران خود بوده از این دوران باقی مانده اند. افزون بر آن حمایت های وسیع مذهبی که توسط حاکمان و شخصیت های برجسته مذهبی هر دو سلسله صورت گرفته باعث ساختن بناهای متعددی به عنوان مقبره گردید که مهم ترین این مقبره ها با کاشی های زرین فام تزئین می شدند.
دوران تاریخی مورد بحث با سلطنت سلجوقیان بزرگ که تبار ترکی داشته شروع می شود این سلسله بین سالهای 1194-1038/591-430 در عراق و ایران حکومت کردند. اگرچه انشعاباتی جداگانه از آنان در سوریه و کرمان نیز گسترش یافتند اما آنچه که بیشتر باعث شگفتی می شود این است که شروع موج فعالیت هنری آنان تنها در روزهای آخر استقرار حکومت شان رخ داد. و به این ترتیب این دوران رونق و شکوفایی هنری پس از اضمحلال امپراطوری سلجوقی به خوبی ادامه پیدا کرد و به قلمروهای کوچکتری تقسیم گردید . البته دودمان سلاجقه تنها در آناتولی تداوم یافت. خلفای عباسی که در حال نابودی و زوال بودند در بغداد بار دیگر ظاهر شدند. اما دیری نپایید که نه تنها آنان بلکه تمامی دنیای اسلام به دلیل حملات پی در پی مغولان که در سال 1258/657 منجر به تصرف مسند امپراطوری اسلام در بغداد گردید به سوی یک سردرگمی سیاسی و آشفتگی تاریخی سوق داده شدند. زمانی که سلسله ایلخانان مغول حاکمیت یافتند آثار هنرمندان در مقایسه با دوره سلجوقیان بیشتر و گسترده تر مورد حمایت هنری قرار گرفتند . بناهای جدیدی در ایران ساخته شد و در نتیجه این ساخت و سازها تولید کاشی رو به افزایش گذاشت.


دانلود فایل گذری کوتاه بر تاریخ ایران

افول تمدن بین النهرین که در پی ستیز شهر – دولتهای مستقر در آن خطه رخ میدهد از سویی و رشد شتابان یکجا نشینی آریاییهایی که در دشتهای وسیع و مرتفع سلسله جبال زاگرس سکنی گرفته بودند
دسته بندی تاریخ و ادبیات
فرمت فایل doc
حجم فایل 57 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 44
گذری کوتاه بر تاریخ ایران

فروشنده فایل

کد کاربری 1024

گذری کوتاه بر تاریخ ایران


مقدمه
شیوه های معیشت و تولید و فعالیت های انسانی منبعث از آن ‏‏در فضا نمی باشد ساخت شهر بازتاب اوضاع و احوال اجتماعی - فرهنگی و سیاسی اقتصادی حاکم فضاست که در یک مقطع زمانی – مکانی خاص رخ داده و در بستر زمان تحول یافته است . مکان به عنوان عنصر ثابت و تابع متغیرهای زمان جامعه اقتصاد فرهنگ و سیاست را در خود متبلور کرده است.

پژوهشها نشان می دهند که حاصل و برآیند این عوامل است که در مکانی مشخص به فضا معنا بخشیده و آن را به نماد و بیان نمادین تبدیل کرده اند برآیند این عوامل شکل را ساخته و شکلهای متفاوت – بنا به محتوای خویش – بافت کالبدی و شالوده فضایی شهر یا کانون زیستی را پی افکنده اند.

این عوامل که به گونه ای زنجیره ای به یکدیگر وابسته اند و از زمانی که بشر یکجا نشین شد دولت را سامان داد و شهر را بنا کرد تا به امروز نقشی تعیین کننده در تعریف آن داشته اند این عوامل را میتوان به گونه ای کلی و عمده در سه گروه زیر مطرح کرد:

اول: مسائل جهان بینی یا چگونگی نحوه نگرش به جهان این عامل، دین ،مذهب ، مسلک، فرق متفاوت اجتماعی و مذهبی مراد از این عامل هر آن چیزی است که معنای فرهنگی و یا اجتما عی و روابط ناشی از آن را سبب می شود مطالعاتی متعدد در مقیاس جهانی نشان از تاثیر قطعی این عامل در تکوین شهر و کانون زیستی دارد.
دوم : عامل اقتصادی یا چگونگی تعریف مادی جهان بر چگونگی تولید و توزیع ثروت ،حرکت (گردش کالا) ،نحوه تولید ،توزیع و مصرف محصولات و رابطه آن با ساخت کالبدی نظر دارد مقصود از این عامل آنی است که معنای روابط و ارتباطات اقتصادی را دارد.
در گذشته اهمییت دارد «غارت – دفاع » در مقیاس جهانی به طور عام و در مقیاس کشور به گونه ای خاص نقش بازی کرده و تاثیری سرنوشت ساز بر اوج و حضیض شهر داشته است . می توان پدیده غارت- دفاع را پدیده ای دانست که تاریخ شهر را تبیین کرده است.
سوم: عامل محیط یا اقلیم ، یا چگونگی تعریف زیست – محیطی جهان این عامل ،آب و هوا همواری و ناهمواری و به طور کلی عناصر محیط زیست طبیعی را شامل می شود.
تاثیر آن بر شکل گیری کالبدی و تظاهرات فضایی کانون زیستی وشهر است .
فصل یکم
شهر نشینی، شهر گرایی و «شهر سازی»،
قبل از اسلام
مدخل
افول تمدن بین النهرین که در پی ستیز شهر – دولتهای مستقر در آن خطه رخ میدهد از سویی و رشد شتابان یکجا نشینی آریاییهایی که در دشتهای وسیع و مرتفع سلسله جبال زاگرس سکنی گرفته بودند از سوی دیگر سبب گردید تا مراودات و ارتباطات بسیاری با شهر – دولتهای بین النهرین بر قرار گردد ، ارتباط همه جانبه ، همه سویه و جامع بین جوامعی هنوز مدنی نشده به جوامعی که سالها از مدنیت آنها می گذرد . در این آمد و شد اطلاعاتی است که جوامع مستقر در ارتفاعات مظاهر تمدن دشت نشینان را دریافته و تمدن خویش را با مایه گرفتن از آن پایه می نهند ، به آن قوت می بخشند و سپس تمدن پیشین را مغلوب و مقهور خویش می سازند .
در این دوران ما با دو گونه عمده شهر نشینی و یک گونه شهر نشینی و شهر گرایی گذرا بین این دو شیوه عمده مواجه هستیم
اول –شیوه پارسی : این شیوه از قرن نهم ق.م با ساختن اولین «شار» مادی الهام گرفته از« شهر –تپه» های بین النهرین (زیگورات) شروع شده و با شکوفایی شارهای پارسی در شوش ،استخر ،پاسارگاد و....... به اوج خود میرسد . تخت جمشید نمونه والایی از تغییر مفاهیم و معانی است که از تمدن های بین النهرین کسب شده است.


دانلود فایل مقاله آئین اوستا ایران هفت هزار سال پیشینه تمدن

دانلود مقاله ایین اوستا تمدن 7 هزارسال پیش مردم ایران و تاریخ تمدن انسان
دسته بندی تاریخ و ادبیات
فرمت فایل doc
حجم فایل 137 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 253
مقاله آئین اوستا ایران هفت هزار سال پیشینه تمدن

فروشنده فایل

کد کاربری 4152

*«آئین اوستا» ایران هفت هزار سال پیشینه تمدن*


انسان آفریده‌‌ای ناشناخته؟

به گواهی تاریخ و دانشمندان تمامی عصرها، انسان همواره موجودی ناشناخته بوده است. فلاسفه و اندیشمندان و پیامبران در طی هزاره‌ها آمده‌اند، طرحها، نظریات و برنامه‌هایی را هم ارائه نموده‌اند. اما هرگز کسی نتوانسته است این عنصر مرموز و مشکوک را بشکافد و دریابد که انسان چیست، کیست و در این جهان چه میکند؟

درجهان کنونی ، پیشرفت سریع تمدن و تکنولوژی مدرن که تماماٌ آفریده انسان است، وی را به مرحله‌ای فراتر از آفریده‌هایش کشانده است. یعنی گنجایش و حجم آفریدگی انسان کنونی در رابطه با ماهواره‌ و انفورماتیک و اینترنت و دیگر تکنولوژیهای مدرن بحدی گسترده است که تا سالیان سال برنامه‌هایی را آماده دارد و هرروز هم بر آن افزوده میشود و امکان کاربرد تمامی آنها برای همه میسر و شناخته نیست. این انسان که امروز بر روی زمین چون خداوندی زندگی میکند و هر غیرممکن را ممکن و یا هر آرزویی را به واقعیت تبدیل می‌کند، باز در مرزهایی از ناتوانی گیر میکند و از راه می ایستد.

همین انسان پیشرفته و دانشمند، امروز دچار تنگدستی، فقر و سقوط مادی است که روز به روز بر آن افزوده میشود.

مشکلات بیکاری، بیخانمانی، شکست کمپانیها و شرکتهای بزرگ و کوچک و از بین رفتن قداست اندیشمندان و رهبران سیاسی جهان امروز، دردهایی هستند که همه با هم دست به دست میدهند تا این انسان خداوند زمین را به مرحله سقوط بکشانند. بی شک همزمان با این سقوط بخشهای فراوانی از بشریت که در رفاه، آرامش، آسودگی و بی دردسری زمانه را سپری میکنند، کوشندگان و آفرینندگانی هستند که هربامداد که از خواب برمیخیزند برنامه و طرحی برای آفرینشی نوین دارند و در همین آفریدن و یا ماندن و درجا زدن است که انسان امروزی چون انسان دیروزی به دو دسته و گروه تقسیم میشود. البته بسیاری داشتن و نداشتن شانس را در بهبود اوضاع آدمیان دخیل میدانند، این شانس را هم کسی نتوانسته است تاکنون کالبدشکافی کند تا دریابد براستی شانس یعنی چه؟ و گوهر این کلام و سخن چیست؟

آنانکه باور مذهبی دارند، خدارا جایگزین شانس نموده اند و هرخوب و بدی را از او میدانند و آنانکه اندیشمند هستند همه رفتها و آمدها و فراز و نشیبهای بشر را از اندیشه و خرد او میدانند.

درنگاهی واقع گرایانه به این سه نوع طرز تفکر و اندیشه، براستی میتوان این را گواهی داد که پیشرفت و ترقی و تمدن سازی بشر، همواره تکیه بر اندیشه فعال و باور داشتن به آفریدن و آفرینندگی بوده است و از آن طرف هر گاه انسان در پی پیروزی شانس و یا یاری رسانی غیبی بوده است، به هدف رسیدنش قدری دچار مشکل گشته و اندیشه از فعالیت و نوآوری دور شده است.

از سویی کسانیکه به اندیشه‌های محکم دینی باور دارند، دو نوعند:

نخست کسانی هستند که از این نوع باور برای خلاقیت و آگاهی بیشتر بهره میگیرند و اینگونه اندیشه را کوهی محکم و استوار پشت سرخود مییابند تا راه ترقی، پیشرفت و آفرینندگی را طی کنند و این گروه به فرهیختگی و خردمندی میرسند و عادتا هستی را با بینشی خردگرا مینگرند.

گروهی دیگر با داشتن تفکرات دینی خود را بخواب برده و هر آمد ورفتی را از سوی عنصری دیگر دانسته و یا به طرف بنیادگرایی و تعصب ورزی میروند و یا به سمت انفعال و راکد بودن یعنی مرده در تلاش! و ایستا در عقیده. و عادتا «تفکردینی» برای این افراد به منزلـه مواد مخدر میباشد که آنها را از خود بیخود مینماید…

درخشش ایران در هزاره‌ها و تاریخ هفت هزار ساله ایران

سالنامه‌های جهان

بزرگترین و قویترین ادیانی که امروز مردم جهان را بخود مشغول نموده است، «ادیان ابراهیمی» و بگفته‌ای پیامبران از نسل « آدم» میباشند. « اسلام»، « مسیحیت و یهودیت» ادیانی هستند که از یک جایگاه، یک منشاء و یک مرکز برخاسته اند و هرکدام از اینها، تاریخی برای خود دارند.

- «تاریخ اسلام» که به تقلید از «تاریخگذاری پارسیان» در زمان خلافت «عمر» بثبت رسیده است اکنون سال 1424 میباشد این تاریخ از هنگامه هجرت(گریز) « پیامبر اسلام»، از « مکه» بسوی «مدینه» در نظر گرفته شده است که بر اساس ماه تنظیم گردیده و بعنوان هجری قمری مشهور است.

- « سالنامه هجری قمری» بعلت متغیر بودن ماهها فقط یک تاریخ سمبلیک برای مسلمانان است و هیچ کشور اسلامی، تاریخ اداری- سیاسی خود را براساس آن تنظیم نکرده و نمیکند، بجز « ایران» که سالنامه خویش را با « هجرت پیامبر اسلام» تطبیق داده است و بجای ماه، بر اساس خورشید آنرا تنظیم نموده است و با « نوروز» و«بهار» آغاز میشود.

- بخش وسیع و گسترده دیگری از ساکنان کره زمین « تاریخ میلادی» را استفاده می‌کنند که از هنگامیکه « میلاد عیسی مسیح» تا به امروز سال 2003 می شود.

- « سالنامه یهودیان» از هنگامیکه زندگی و یا « میلاد آدم» تعیین شده است. این سالنامه از سپتامبر امسال وارد 5763 میشود.

- « تاریخ فراماسونری» نیز که نشات یافته از «سالنامه یهودیان» است با سه هزار سالاختلاف « پیش از تولد مسیح» سال 6003 می‌باشد.

« آدم» و فرزندانش

از سویی باید در نظر داشت که ادیان یادشده (یهودیت، مسیحیت، اسلام) پیدایش حیات را از آغاز زندگی « آدم» میدانند. آنهم نه اینکه « زندگی متمدن»، بلکه زندگی کلی بشر که در حالت توحش میزیسته است.

اما چرا زندگی وحشی! بدلیل اینکه نشانه‌هایی که در «قرآن»، «انجیل» و «تورات» در باره زندگی «آدم و حوا» بچشم میخورد، بیانگر توحش این «بشر اولیه» است، این «بشر» که «آدم» نام دارد.

- عریان زندگی میکند.

- ازگیاهان و میوه هایی درختی استفاده میکنند.

- هنوز آتش را نمیشناسند.

- همخوابگی زن و مرد و تولید مثل را نمیشناسند.

- پس از شناخت همخوابگی زن و مرد و دارای فرزندشدن، فرزندانشان با هم همخوابه میشوندو …

نشانه توحش «آدم» حتی قرنها پس از او نیز در «صحرای سینا» و دشت بین النهرین ادامه دارد.

فرزندان «آدم» برای هرنسلی، «رئیس قبیله ای» داشته اند که او را «پیامبر» برگزیده از سوی خدا می خوانده اند، این رهبران قبیله هر اشتباه و خلافی که مرتکب میشده اند را بحساس خدا می‌گذاشته اند.

بدون هیچگونه استثنایی هریک از این روسای قبیله خلافکاریهای بزرگی مرتکب شده اند که این خلافها در «قرآن»، «انجیل» و «تورات» آمده است.

- چنانچه در کتب دینی آمده است بزرگترین خلافکاری «آدم» عدم اطاعت او از خدا بوده است و استفاده از میوه درخت ممنوعه؟ یا بر اساس برخی از نظریات دیگر همخوابگی با «حوا»؟


دانلود فایل مقاله زندگینامه فردوسی

مقاله زندگینامه فردوسی
دسته بندی تاریخ و ادبیات
فرمت فایل doc
حجم فایل 11 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 8
مقاله زندگینامه فردوسی

فروشنده فایل

کد کاربری 4152

*مقاله زندگینامه فردوسی*


فردوسی، ابوالقاسم منصوربن حسن

شاعر حماسه سرا

سال و محل تولد: 329/330 - طوس مشهد

سال و محل وفات: 411/طوس مشهد

--------------------------------------------------------------------------------

زندگینامه: حکیم‌ ابوالقاسم‌ فردوسی‌ (329 ـ 411 ه. ق) حکیم‌ ابوالقاسم‌ منصور بن‌ حسن‌ موسوم‌ به‌ ابوالقاسم‌ فردوسی‌ طوسی‌ بزرگ‌ترین‌ شاعر حماسه‌سرای‌ ایران‌ است‌ که‌ بقولی‌ همانند او را تاکنون‌ مادر فلک‌ نزاییده‌ است‌. مقام‌ فردوسی‌ در زنده‌ نمودن‌ تاریخ‌ ایران‌ و داستان‌های‌ ملی‌ وحماسی‌ ایران‌ زمین‌ و همچنین‌ دمیدن‌ نفسی‌ تازه‌ به‌ زبان‌ ادب‌ فارسی‌ بسیار شامخ‌ است‌ و از این‌ روی‌ او را شاعر ملی‌ ایران‌ خوانده‌اند. زندگی‌ این‌ دانشمند برجسته‌ همچون‌ سایر نام‌آوران‌ چیره‌ دست‌ فرهنگ‌ و ادب‌ ایران‌ در هاله‌ای‌ ازابهام‌ و افسانه‌ فرو رفته‌ است‌; براساس‌ روایت‌ چهار مقاله‌ که‌ کهن‌ترین‌ منبع‌ تاریخی‌ از لحاظ نزدیکی‌ به‌ دوران‌ حیات‌ حکیم‌ به‌ شمار می‌رود فردوسی‌ از خاندان‌ دهقانان‌ ایرانی‌ و از اهالی‌ و دهکده‌ باژ از ناحیه‌ طابران‌ طوس‌ بود. دهقانان‌در آن‌ روزگار زمینداران‌ کوچکی‌ به‌ شمار می‌رفتند که‌ به‌ فرهنگ‌ فارسی‌ عشق‌ می‌ورزیدند و نسل‌ به‌ نسل‌ آن‌ را انتقال‌ می‌دادند و فردوسی‌ نیز که‌ از نسل‌ این‌ ایرانیان‌ اصیل‌ به‌ شمار می‌رفت‌ همچون‌ پیشینیان‌ خود درصدد حفظ ارزشهای‌ ملی‌ ایران‌ بود. حکیم‌ در اوایل‌ زندگی‌ خود از تمکن‌ مالی‌ قابل‌ ملاحظه‌ای‌ برخوردار بود و علاوه‌ بر اینکه‌ در باغ‌ بزرگی‌ در طابران‌ طوس‌ اقامت‌ داشته‌ و خدم‌ و حشم‌ نیز داشته‌ است‌ دارای‌ زمین‌ زراعی‌ بود که‌ درآمد زندگی‌ آسوده‌ و راحت‌ خود را از طریق‌ آن‌ ملک‌ تأمین‌ می‌نمود.

در آن‌ عهد سرزمین‌ کهنسال‌ ایران‌ بتدریج‌ زمینه‌های‌ استقلال‌ خود را فراهم‌ می‌آورد و حکومت‌های‌ محلی‌ که‌ در مناطق‌ مختلف‌ سرزمین‌ ما بویژه‌ شرق‌ ایران‌ بوجود آمده‌ بودند پرچمدار این‌ نهضت‌ بزرگ‌، که‌ یکی‌ از بخش‌های‌ آن‌ توسعه‌ و غنای‌ زبان‌ فارسی‌ بود، به‌ شمار می‌رفتند. در راستای‌ این‌ تلاش‌ گسترده‌ برای‌ تجدید حیات‌ ملی‌ و ادبی‌ ایران‌، در اوسط قرن‌ چهارم‌ هجری‌ قمری‌ تلاش‌هایی‌ جدی‌ برای‌ گردآوری‌داستان‌های‌ ملی‌ و باستانی‌ صورت‌ گرفت‌ و چند شاهنامه‌ ناتمام‌ نیز که‌ این‌ داستان‌ها را در قالبی‌ از اشعار تنظیم‌ کرده‌ بودند بوجود آمد. حکیم‌ ابوالقاسم‌ فردوسی‌ در جوانی‌ و در روزگار زندگی‌ آسوده‌ و فارغ‌ البال‌ خود در طابران‌ طوس‌ دل‌ در سودای‌ شعر و شاعری‌ داشت‌ و در ایام‌ فراغت‌ و صفا اشعاری‌ سرایش‌ می‌داد. وی‌ ظاهرا در 35 سالگی‌ و شاید هم‌ در 40 سالگی‌ به‌ حکم‌ عشق‌ و علاقه‌ای‌ که‌ به‌ زنده‌ ساختن‌ تاریخ‌ کهن‌ و پرافتخار ایران‌ داشت‌ کار سترگ‌ خود را آغاز کرد که‌ تا پایان‌ عمر پرافتخارش‌ نیز تداوم‌ یافت‌. از میزان‌ دانش‌ و نحوه‌ سوادآموزی‌ حکیم‌ اطلاع‌ چندانی‌ در دست‌ نیست‌ ولی‌ به‌ حکم‌ آنکه‌ در شاهنامه‌ اطلاعات‌ فراوانی‌ در باب‌ ادبیات‌ عربی‌، شعر و ادب‌ پارسی‌، تاریخ‌، فلسفه‌، کلام‌،حدیث‌ و قرآن‌ ارائه‌ نموده‌ است‌ مشخص‌ می‌گردد که‌ حکیم‌ فردوسی‌ در اوان‌ زندگی‌ خویش‌ مطالعات‌ فراوان‌ کرده‌ است‌ و احوال‌ امم‌ و امثال‌ و حکم‌ را خوانده‌ و با معارف‌ اسلامی‌ بخصوص‌ با قرآن‌ آشنایی‌ کامل‌ داشته‌ است‌. حکیم‌ظاهرا به‌ زبان‌ پهلوی‌ ساسانی‌ و فنون‌ جنگ‌ و رزم‌ نیز آگاه‌ بوده‌ است‌. استاد طوس‌ در موقعیت‌ بسیار خطیر و حساسی‌ به‌ سرودن‌ شاهنامه‌ و نظم‌ داستانهای‌ پهلوانان‌ ایرانی‌ همت‌ گماشت‌، چرا که‌ هر چند سلطه‌ اعراب‌ بر ایران‌ بویژه‌ بخش‌ شرقی‌ آن‌ بسیار ضعیف‌ شده‌ بود و چند حکومت‌ محلی‌ نیز همچون‌ سامانیان‌ و آل‌ بویهدر شرق‌ و مرکز و شمال‌ ایران‌ بوجود آمده‌ بودند ولی‌ جنگ‌ و کمشکشهای‌ داخلی‌ بین‌ این‌ حکومت‌ها نشانه‌هایی‌ تلخ‌ بود بر زوال‌ و انحطاط این‌ سلسله‌های‌ ملی‌ ایرانی‌ و روی‌ کار آمدن‌ فاتحان‌ قدرتمند بیگانه‌. از این‌ روی‌ فردوسی‌ که‌ به‌ رسالت‌ عظیم‌ خود پی‌ برده‌ بود سعی‌ کرد مجموعه‌ عظیمی‌ فراهم‌ آورد که‌ برای‌ همیشه‌ در خاطره‌ ایرانیان‌ باقی‌ ماند و تاریخ‌ و زبان‌ و هویت‌ و ملیت‌ ایرانی‌ را دوباره‌ زنده‌ کند.(1) وی‌ در ابتدای‌ کار بر سرمایه‌ خود و حمایت‌ تنی‌ چند از دوستانش‌ همچون‌ حسین‌ قتیب‌ حاکم‌ طوس‌ و بزرگان‌ آن‌ ولایت‌ علی‌ دیلم‌ وبودلف‌ تکیه‌ کرد و حاکم‌ طوس‌ برای‌ تشویق‌ او، شاعر را از پرداخت‌ مالیات‌ معاف‌ نمود. تلاش‌ بی‌وقفه‌ حکیم‌ در مرحله‌ اول‌ آن‌ بیست‌ سال‌ تمام‌ به‌ درازا کشید و وی‌ زمانی‌ موفق‌ به‌ سرایش‌ اکثر داستان‌های‌ شاهنامه‌ گشت‌ که‌ چند سال‌ از سقوط سلسله‌ ایرانی‌ سامانیان‌ بدست‌ ترکان‌ قراخانی‌ آل‌ افراسیاب‌ و سلطان‌ محمود غزنوی‌ می‌گذشت‌