دسته بندی | معماری |
بازدید ها | 7 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 12082 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 57 |
تحقیق معماری سبک خراسانی
فهرست
مقدمه ۵
آغازشکل گیری سبک ۶
مکان شکل گیری سبک ۶
مروری بر تاریخ ایران از قرن نخست تا قرن چهارم هجری ۶
تاثیر اقلیم در سبک ۷
سبک خراسانی ۸
ساخت مسجد النبی ۸
ویژگی سبک خراسانی ٩
دگرگونی ویژگی های معماری ساسانی با ورود اسلام ٩
سیر تکاملی سبک ۱۰
بررسی تک بنایی ۱۰
مسجد جامع نیشابور ۱۱
مسجد جامع قاین ۱۲
مسجد جامع فهرج ۱۷
مسجد تاریخانه ۲۱
مسجد جامع اصفهان (آل بویه ( ۳۱
مسجد جامع عتیق شیراز ۳۵
مسجد جامع اردستان ۴۰
مسجد جامع نایین ۴۷
مسجد جامع نیریز ۵۱
جمع بندی ۵۴
منابع ۵۶
مقدمه:
ایران کشوری پهناور با تمدن چندین هزار ساله و دارای معماری اصیل به سبک های پارتی و پارسی است که بناهای همچون پاسارگارد ،تخت جمشید ، قصر شیرین ،طاق کسری و... را از خود به جا گذاشته است.
پس از فتح ایران توسط مسلمانان و ورود مذهب نوپای اسلام به این سرزمین نیاز به مکانی به نام مسجد پدیدار شد.
مسجد سجده گاه انسانی است که خود مسجود ملاَیک بوده است.مسجد جایگاه امن برای پیوند روح آدمی با خالق هستی است و محل پاکترین و صمیمانه ترین آشنایی ها و ارتباطات میان بندگان خداست.
آمیختگی صفات خدادادی این مکان مقدس با هنرمعماران اهل دل بناهایی خلق کرده است که علاوه بر حظ بصر˛ روح خسته آدمی را برای لحظاتی هر چند کوتاه از قفس تن می رهاند و آرامش می بخشد.
با توجه به اینکه در ایران الگویی برای ساخت مسجد وجود نداشته ،ایرانیان تازه مسلمان با اشتیاق فراوان که به اسلام و پیامبرش داشتند روش ساخت مساجد خود را از مسجد النبی در مدینه الهام گرفتند و این شیوه ای تقلیدی برای ساخت اولین مساجد در ایران و پایه گذار سبک خراسانی شد.
به مرور زمان تغییراتی در این سبک پدید آمد که باعث شکل گیری سبکهای رازی و آذری و ... شد.
آغاز شکل گیری سبک خراسانی:
در سال ۶۲۲م پیامبر اکرم (ص) از مکه به مدینه مهاجرت فرمود و خانه ای برای سکونت خود و خانواده اش بنا نهاد. مشخصات ابعاد آن خانه بیانگر آن است که صرفا سکونت گاه یک خانواده معمولی نبوده بلکه برآورنده دو منظور دیگر در ارتباط با جامعه مسلمان آن روزگار بوده است.نخست اینکه علاوه بر خانواده گنجایش و امکان پذیرش جمعی از تهیدستان بی خانمانان مسلمان و مراجعین روزمره را داشته باشد و دوم اینکه صحن وسیع و باز آن خانه ظرفیت داشته باشد تا جمع کثیری از اهالی مدینه بتوانند در آن برای نماز صف ببندند.
به عبارت دیگر می توان گفت صحن خانه پیامبر در واقع نخستین مسجد مسلمانان بود که به دست مبارک رسول خدا و یاران آن حضرت ساخته شد و این مسجد الگویی شد برای مساجد بیشماری که در ایران و دیگر سرزمین های قلمرو اسلامی ساخته شدند.
مکان شکل گیری سبک خراسانی:
هنر اسلامی تقریبا با روی کار آمدن سلسله امویان در سال ۴۱ ه.ق و انتقال مرکز خلافت امویان از مدینه به دمشق پدید آمد.در آن زمان معاویه حاکم امویان بود و به دلیل دور بودن خراسان از مرکز خلافتش همواره احساس خطر میکرد که مبادا آنجا را از دست بدهد˛ به همین دلیل عبدالله بن عامر را به عنوان والی خراسان همراه پنجاه هزار مرد جنگی عرب با خانواده هایشان به خراسان فرستاد و از آنجا که موقعیت جغرافیایی و نوع اقلیم خراسان بیش از نقاط دیگر ایران به عربستان شباهت داشت در آن مستقر شدند و در آنجا شروع به ساخت مکانهای مورد نیازشان کردند که مسجد شبستانی یکی از مهمترین و اصلی ترین آن مکانها بود.
مروری بر تاریخ ایران از قرن نخست تا قرن چهارم:
۱- طاهریان و علویان طبرستان (۲۰۶_۳۱۶)
۲- دیالمه آل زیار (۳۱۶-۴۳۳)
٣- دیالمه آل بویه (٣٢٠-٤٤٧)
٤- صفاریان(۲۴۷-۳۹۳)
٥-سامانیان(۲۷۹-۳۸۹)
٦-غزنویان(۳۵۱-٥٨٢)
٧-سلاطین غور(٥٤٣-٦۱٢)
٨-سلاطین سلجوقی(٤٢۹-٥۹۰)
تاثیر اقلیم در سبک:
از آنجایی که اقلیم عربستان،اقلیمی گرم و خشک است، بناهای ساخته شده در آنجا باید به گونه ای باشد که در برابر بادها و طوفان های شن و گرد و غبار آنها را در امان نگه دارد.بنابراین شکل معماری بناهای مختلف در همه ادوار گذشته دراقلیم گرم و خشک به صورت درونگرا در آمده است.
به عقیده دکتر پیرنیا چون در گذشته قادر نبودند منطقه وسیعی را سبز و خرم کنند بنابراین با ایجاد یک منظره سبز دست ساز یک آغوش گرم و بسته ایجاد میکردند که گرداگرد آن با فضاهای بسته معماری محصور می شد و از هر طرف از فضای سبز و بهشت کوچک بهره می بردند.
درونگرایی مساجد صرفا انگیزه اقلیمی و محدود بودن منظره را ندارد بلکه نیاز به تاثیر معنوی فضاهای درونگرا بر نمازگزاران موجب شده است که معماران اینگونه فضاها را برگزینند.
سبک خراسانی:
با توجه به مطالب ذکر شده اولین نمونه های هنر و معماری مسجد در منطقه خراسان شکل گرفت، در این منطقه شاهد شکل گیری اولین شیوه معماری ایران پس از اسلام هستیم .
این شیوه که به خراسانی (شبستانی) معروف می باشد، در قرن اول ه.ق، ابتدای پذیرش دین مبین اسلام از سوی ایرانیان آغاز گردید وتا دوره آل بویه و دیلمیان (قرن ٤ه.ق)ادامه پیدا کرد.در این شیوه نقشه مساجد از مسجدالنبی الهام گرفته شده است.
ساخت مسجد النبی:
همانطور که در تاریخ آمده است جایگاه این مسجد توسط شتر پیامبر به امر الهی مشخص گردید.پس از آن به دستور پیامبر دیوارها را با سنگ لاشه که از نزدیکترین کوه می کندند و آنها را روی هم بدون ملات به صورت خشکه چین می گذاشتند ، ساختند.ارتفاع دیوار به بلندای بلند قدترین مرد عرب به حالتی که دست های خود را به سوی آسمان داز کرده است می رسید.
شبستان |
سپس از پده (تنه نخل خشک شده) و یا درختان بی بار به عنوان ستون(پالار) بهره می گرفتند و سرشاخه ها به عنوان تیر(فرسب) به کار می بردند.روی تیرها با نی می پوشاندن و سپس پوست چارپایان را بر روی آن می کشیدند (لمبه کوبی) تا نمازگذاران در هنگام به جای آوردن نماز از تابش آفتاب در امان بمانند.
صفه |
اتاق های بخش مسکونی |
پلان خانه حضرت رسول (ص)ومسجد النبی
در سمت دیگر مسجد پرچین کوتاهی بود که بعد ها به صورت سکویی یا صفه سر پوشیده ساخته شد که یاران پیامبر که همیشه همراه ایشان بودند در آنحا سکنی گزیدند که به آنها اصحاب صفحه می گفتند و در طرف دیگر مسجد ٩ اتاق پهلو به پهلو برای خانواده قرار داشت که در حال حاضر یکی از آنها مقبره خود پیامبر است.اینگونه مساجد با طرح شبستانی یا چهل ستون (به دلیل ازدیاد ستون) توسط مسلمانان به ایران رسید و الگوی ساخت مساجد اولیه در ایران گشت . به طور کلی معماری در این شیوه بسیار ساده و خالی از هر گونه تزئینات است و مصالحی که در این بناها استفاده می شده ساده و ارزان بوده است.
ویژگی های سبک خراسانی:
- سادگی بسیار در طراحی
- پلان مستطیل شکل (زیرا شبستانها مکانی بودند که به دلیل گسترش از هر طرف این نیاز را بر آورده می کرد و دید را از هر طرف به همه قسمت ها ممکن می ساختند)
- فضای شبستانی یا چهل ستونی
- پرهیز از بیهودگی (همه فضاها باید کاربری و بهره وری داشته باشند)
- مردم واری (حفظ تناسبات اندام انسانی با بلندای ساختمانها)
- بهره گیری از ساختمایه های بوم آور (۱- در دسترس بودن همیشگی مصالح و شتاب و سرعت بالا در ساخت ۲- ارزان بودن ۳- سازگار بودن با محیط اطراف )
- قوس های بیضی ,تخم مرغی و ناری
دگرگونی ویژگی های معماری ساسانی با ورود اسلام:
- مردم وارتر شدن بناها
- پرهیز از بیهودگی
- نیارش
- بوم آوری مصالح
سیر تکاملی سبک:
شبستان صفه و رواق ایوان مناره گنبد تبدیل ایوان به چهار ایوانی.
بررسی تک بنایی:
-مسجد نیشابور
-مسجد قاین
-مسجد فهرج
-مسجد تاریخانه
-مسجد جامع اصفهان (آل بویه)
-مسجد جامع عتیق شیراز
-مسجد جامع اردستان
-مسجد جامع نایین
-مسجد جامع نیریز
مسجد نیشابور:
یکی از نخستین مسجدهای قلمرو اولیه اسلام در نیشابوردر سال ۳۳ ه.ق ساخته شده است.
در آن سال عبد الله بن عامر کرینی نیشابور را فتح کرد و آتشکده را که در مجاورت دروازه شهر بود ویران کرد و برجای آن مسجدی بنا کرد که از جزئیات معماری این مسجد اطلاعاتی در دست نیست.
با مشخصاتی که مورخین از مسجد نیشابور ارائه کردند آن مسجد با الهام از مسجد نبی و همانند مسجد فهرج و تاریخانه ساخته شده بود به نحوی که سه رواق در سه سوی مسجد داشته است.
مسجد جامع قاین:
عنوان مشهور: بنا و بناهای مجموعه ای-مسجد جامع یا جمعه.
نشانی اثر: ایران-خراسان جنوبی- قاین.
دورهٔ اثر / تاریخ ساخت :قرن پنجم هجری قمری.
توضیحات: مسجد جامع قاین دارای ایوانی به بلندای ارتفاع ۱۷ متر و دو محراب است.
در طرفین ایوان دو شبستان است.شبستان سمت راست ایوان˛ بر روی پایه های کهنی بنا شده که احتمالا متعلق به قرن پنجم است و بازمانده از همان مسجدی است که ناصرخسرو از آن دیدن کرده است.
صحن مسجد دارای دو ورودی بر ضلع شرق و شمال است و حدود ٢۰ غرفه در اطراف آن ساخته شده است.
قاین از شهر های جنوبی استان خراسان است و مسجد جامع این شهر در مرکز قاین قرار گرفته و به عنوان مسجد اصلی شهر مورد استفاده قرارمی گیرد.
بنای است تک ایوانی با ایوان عمیق و دو شیستان در دو طرف آن که به سبک خاص مساجد خراسان بویژه جنوب خراسان ساخته شده است.
نوشته اصطخری در کتاب مسالک و ممالک و سفرنامه ناصر خسرو دارای اختلافی پیرامون مکان مسجد است.
اصطخری مسجد را در قهندژ(ارگ) قاین در کنار دارالماره دانسته در حالیکه صد سال بعد ناصر خسرو مسجد را در قسمت اماکن عمومی شهر یا شهرستان توصیف می کند.
با توجه به زلزله خیز بودن جنوب خراسان بویژه منطقه قائنات و این که در این منطقه دست کم هر صد سال یک زلزله بنیان فکن وجود داشته است. ممکن است مسجدی که کنار دارالماره بوده به فاصله یکصد سال که از اشاره اصطخری تا بازدید ناصر خسرو از آن فاصله افتاده است براثر زلزله ویران شده باشد.
تغییر مکان مسجد این نظریه را که ممکن است بنا بر جای نیایشگاه ساسانی ساخته شده باشد˛ مورد تردید قرارمی دهد.
بنای مسجد ایوانی است رفیع به ارتفاع 17.20 متر و عمق 22.30 متر دهانه ایوان بزرگ 10 متر و عرض آن 17 متر است .پوشش ایوان به شکل طاق و با چفد های بار بر ساخته شده است.
ایوان مسجد جامع قاین
پلان مسجد جامع قائن
در کاوشهایی پی شبستان شمالی با سه پایه ستون سنگی به درازا و پهنای یک متر در یک متر با سنگ لاشه و ملات ساروج کشف شده است که پایه های کنونی شبستان بر روی آنها بنا شده است. به منظور وسعت دادن شبستان پایه های کنونی را حدود پنجاه سانتی متر عقب نشانده اند و وجود یک ستون چهار قلو در شبستان مورد نظر که مشابه ستونهای مسجد جامع اصفهان از دوره سلجوقی است نشان می دهد که در این محل بنایی از دوره سلجوقی وجود داشته که در اثر زلزله صدمه دیده و در دوره تیموری تجدید بنا گردیده است.
تزیینات ایوان شامل آجر کاری به شکل جناقی و لوزی در پیشانی ایوان و نقاشیهایی با اشکال هندسی به شیوه اصفهانی است و به نظر می رسد که در دوره صفویان انجام شده است و در زمانهای بعد روی آنها ناشیانه رنگ زده اند.
مسجد قاین دارای دو محراب است که هر دو دیوار در انتهایی ایوان قرار دارد. محراب قدیمی مسجد به شیوه اهل سنت (مذهب حنفی) جهت گیری شده و محراب دوم متعلق به شیعیان است که بعد ها در کنار آن ساخته شده است.حیاط مسجد مستطیلی است به طول 33 و عزض 28 متر که دارای دو ورودی در سمت شمال و شرق می باشد .
در داخل حیاط پادیاوی قرار دارد که با 18 پله 20 سانتی متری به قناتی که از زیر محوطه مسجد عبور می کند منتهی
می شود که وجود همین پادیو را دلیلی بر نیایشگاه بودن محل در قبل از اسلام دانسته اند.
مقطع مسجد جامع قائن
پی سنگی مسجد جامع قائن
مسجد قائن- پرسپکتیو خارجی
مسجد جامع فهرج:
عنوانهای دیگر: مسجد امام حسن
نشانی اثر: ایران، استان یزد، ۱۲کیلومتری جادۀ یزد ـ کرمان، فهرج، جنوب غربی میدان حسینی.
دورهٔ اثر / تاریخ ساخت : ساسانیان/ قرون اولیۀ اسلامی (قرن دوم هجری)
توضیحات :منارۀ مسجد احتمالاً از آثار قرون چهارم و پنجم هجری است.
فهرج یکی از تاریخی ترین و کهن ترین روستاهای ایران است که در 24 کیلومتری شمال شرق مهریز و 12 کیلومتری شرق جاده یزد ـ کرمان قرار دارد.
یکی از اصیل ترین ساختمانهای شیوه خراسانی ،مسجد جامع فهرج است.تاریخ ساخت مسجد به نیمه نخست سده اول هجری باز می گردد و نفشه آن شباهت بسیاری به نقشه دیگر مساجد شناخته شده نخستین سده های هجری در کشور عربی دارد.
این مسجد کهن ترین مسجد ساخته شده در ایران است که ویژگی های تزئیناتی شیوه پارتی (ساسانی)را داراست ،تهرنگ آن و جایگاه میانسرا ،شبستان و صفه ها ، آشکارا آن را اثری از روزگار اسلامی معرفی می کند که از نخست برای مسجد ساخته شده است و مانند مسجد های صدر اسلام ،دارای طرح ساده و بی پیرایه می باشد.
طرح اصلی مسجد بسیار ساده است حتی ساده تر از تاریخانه دامغان و از نوع مساجد ستوندار می باشد و از یک حیاط مرکزی با شبستان ستوندار به سمت قبله و رواق هایی در دو طرف صحن مرکزی تشکیل می شود.
شبستانی با سه دهانه دارد که دهانه میانی بزرگتر از دو دهانه چپ و راست می باشد.شبستان در بر گیرنده دو ردیف ستون چهار تایی است و چفد های آن همگی بیضی است .تاقهای مسجد همگی گهواره ای هستند.
نبود تقارن در تعداد دهانه های سمت شمال و جنوب صحن، پدیده ای غیرمعمول است که در این بنا دیده می شود. این مسجد همانند دیگر بناهای پیش از اسلام از بلندی و افراز شکوهمندی برخوردار است. حیاط و صحن کوچک مسجد از جنوب به سه دهانه شبستان و از شرق و غرب هر یک به دو دهانه ایوان محدود می شود و در سمت شمال آن چهار صفه قرار دارد که با درگاه هایی که هم اکنون مسدود شده اند به هم راه داشته اند.
دسته بندی | معماری |
بازدید ها | 6 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 14 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 15 |
تحقیق معماری روم
قدرت روم که پس از اتروسکها بر ایتالیا حاکم و جانشین ایشان شد. اقوام ستیزه ایتالیا را مطیع حکومت واحد روم گردانیده و سرانجام ملتهای اروپای غربی و مدیترانه و خاور نزدیک را در زیر پرچم امپراطور روم گرد آورد .که به گفته مورخ بزرگ روم « انقلابی پدید آورد که تا ابد در یاد ها خواهد ماند ،و امروز نیز ملتها آ« را احساسا می کنند.» در واقع اگر در بررسی امروزمان می بینیم که نبوغ یوناننین با تابش هر چه بیش تر در عرصه هنر ،علم ، فلسفه ، تاریخ، و به طور کلی در قلمرو عقل و تخییل می درخشید نبوغ رومی در عرصه فعالیتهای دنیوی حقوق و کشورداری پر تو افکنی می کند 15 .و به اعتقاد بسیاری دیگر هنر رومی از هنر یونانیان متولد گردید،هنر رومی به واقع انتشار دهنده میراث هنر یونانیان بوده است16. و هر چند عده ای اعتقاد بر این دارند که معماری رومی ریشه در معماری اتروریایی داشته است اما در واقع دارای خصوصیاتی یو نانی مآبی بوده است 17 .
اما آنچه که معماری رومی را متمایز از معماری اقوام دیگر همچون یونانیان میکنند را شاید بتوان به صورت ذیل توجیح کرد . که در واقع تمرکز قدرت های نظامی مالی و اداری روم باستان، دیر تر با تمرکز توان علمی و فرهنگی همراه شد و چنان که دانسته شده است، مدتی، توانمندترین شخصیتهای زبده، دانش و هنر زمان، را از دور و نزدیک جذب خود کرده است .و این امر تا آنجا که به تولید فضای معماری و به ویژگیهای آن باز می گرداند دارای پیاوردهایی به شرح ذیل است18:
-توان اجرایی متکی بر ثروتهای مادی با یا بی ( رشادتهای که به رومیان نسبت داده شده است) بر سایر تلاشها مقدم بوده و رشد دهنده و بر انگیزاننده تولید در زمینه های دیگر است .
- آنچه پیشتر در جهان یا از حوزه پر تحرک مدیترانه شقی با فراست و ظرافت ساده پرداخته شده بود و به همراه دستا آوردهای اتروسکها تنها فضاهایی را به شمار می آورد که می توانستند مورد بهره ورداری سریع حکومت تازه به قدرت رسیده قرار گیرند . شور و ذوقی که از تحرک اجتماعی و از امکانات مادی و اجرا بهره می برد و از اینها منبعث می نمود به تدریج به تولیدات تازه ای در معماری ، مجسمه سازی، نقاشی، موسیقی ، نمایش، رقص و شعر منتهی شد که دارای اصالت بودند و توانستند بپایند .
اما آنچه در این نوشتار مورد اهمیت است و مورد اصلی بحث نیز می باشد ویژگیهای رومی می باشد که از مجموعه گوناگون و پر شمار معماری های رومین بیرون مزنند که به عبارتی میتوان این گونه دسته بندی نمود19 : پر شماری گونه های معماری ،گستره بودن حجم های معماری و شکفته شدن در صور هندسی و اتکاء به سیستم ساختمانها و استخوانبندی بناها به فنونی یکسره و نو و بر خوردار از کارایی گسترده که به مختصر در باره هریک چند سطری را در ادامه خواهیم نوشت.
پر شماری گونه های معماری
گسترش پر شتاب سلطه رو میان باستان باعث گردید که تر تیبی متداول و همه گیر و شکلی مجلل در معماری به وجود آورنند و هر آنچه را که می خواستند بزرگ می ساختند و در ساختن آن هم درنگ نمی کردند این روحیه رومیان در صورتی برای بومیان سرزمینهای تسخیر شده مقبول می افتاد که با رنگ و بوی محلی آمیزش پیدا میکرد .که پیدایش این بناها با مداخله که در وضع عمومی شهر ها به وجود می آورد تحرک و پویایی جدیدی به شهرها می بخشید به طریقی که آبراه ها ،حمامها ، ورزشگاها ،آمفی تئاتر ها و... دارای گوناگونی فراوانی گردید و انواع مختلفی به خود گرفت. این تنوع تنها در راستای اصلی کاربری، رده بندی بناها ممکن می شد و نه در مجموعه ای از ویژگیهای که تاثیر پذیری شدید از عوامل محلی نیز در بگیرد.این گونه مسائل باعث گردید که پر شماری گونه های بناها را در دوران رومیان داشته باشیم که یکی از ویژگیهای اصلی معماری آنان به شمار می آید که همراه و همزاد با تحرک اجتماعی و فرهنگی ،اقتصادی است و نمودی از شکوفایی یک تمدن است.
گستردگی حجمی بنا
یکی از نو آوری های رو میان در باب ترسیم یا تدوین پلان ولومتریک واحدهای معماری شهری این است که شالوده کالبدی بنا و در نتیجه شکل خارجی یا حجم آزاد را در تبعیت از شالوده کار بردی بنا می خواستند و در واقع معماران را وا می داشتند تا خود را از تصور پلاستیک و محدود هندسی برهانند و برخورداری از آزادی در تدوین نقشه را بر پیروی از پوششی یکپارچه و پیوسته را ترجیح دهند.مسلما با توجه به مسائل بالا حجم های معماری یک بنای واحد ضمن بر خورداری از ترتیب و تدرجی که دارای اصالت و ارزش کاربردی است با یک دیگر ترکیب شوند و ساختمان به شکلی ارگانیک بر روری زمین استقرار یابد که این کار مستلزم این است که یک بنا توسط معمارانی ساخته و پرداخته نشود که دارای سبک و روش خاصی هستند بلکه از شیوه های فنی و اجرایی متداول و نیز در پیروی مستقیم از دولت عمل کنند و دیگر همچون یو نانیان پی جوی اینکه نگاه بیننده را به یک نمای خاص توجه دهند نباشند .
با توجه به سطور بالا برای شناخت یک بنای رومی به آنچه که درون آن اتفاق می افتد باید توجه کرد و عوامل داخلی آن را باید مورد بررسی قرار داد.تا بتوان به درک صحیحی از آن داشت.
فنون اولیه ساختمان
رومیان به منظور بر پایی بناهای خود از روشها و فنون خاصی بهره می گرفتند و با توجه به اینکه این فنون تاثیر به سزایی در شکل بنا ها داشته و در زمینه روان شناختی معماری نیز اثر گذار بوده که اشره به آن بی فایده نمی باشدمخصوصا که این وجوه مشخصه معماری رومی می باشد که می توان چنین دسته بندی کرد:
-اوپوس کو آدراتوم.که عبارت است از سنگهای چهار گوش تراش که معمولا منظم اند و گاه تراش کامل ،که به صورت افقی کنار یکدیگر قرار داده می شدندکه علاوه بر کارایی های ساده در ساختن قوسها و پوششهای گهوارهای به کار می رفته است.
-اوپوس سیلیکئوم. عبارت است از دیواری که سنگهای به شکل نا منظم و دارای اندازه های جور وا جور بنا می شده است.
-اوپوس کمنتی کئوم. عبارت است از ترکیبی از لاشه سنگهای نا منظم و گاه خردی که به وسیله ملات به یکدیگر می چسبند و شکلی کم وبیش یکنواخت و یک پارچه می یابند که در موارد پیشرفته برای تعبیه پوششها استفاده می گردید.
-اوپوس لاتریکیوم. که روش به کار بردن خشت خام و آجرهایی که در کوره پخته شده اند در بنای پیکره های ساختمانی مبتنی است.
بیشترین و یا نوترین ابداع ساختمانی رومیان را در بنای قوسها و طاقها ی منحنی شکل می یابیم که تناسب و اندازه هایی هستند همزمانپاسخگو به نیازهای فنی و کاربردی و زیباشناختی .
بیشتر ساختن و تند ساختن دوری جستن از تلاش های نظری خالص در زمینه مدلهای کاربردی و سیتم های اندازه گذاری معطوف به شکل ظاهری بنا ها، پاسخ گویی به نیازهای محلی با احداث بناها و مجموعه های معماری از راه به کاربردن شیوه های ابداع و تدوین معماری که مدل مولد اصلی یا ماتریس یا پروتوتیپ آنها بناهای شناخته شده رومی است ولی در نهایت دو عامل دیگر نیز در ترسیم و اجرای آنها موثر است : فرهنگ محلی و سلیقه و توان معمار و معمار مجری.
معماری روم باستان
اگراستقلال یا اصالت مجسمه سازی و نقاشی رومی مورد تردید قرار گرفته باشد،برعکس معماری رومی آفرینشی چنان با عظمت بوده است که جایی برای چنین شک و شبهه باقی نمی
گذارد. بعلاوه رشد و تحول معماری رومی نیز از همان ابتداءمنحصراًتابع راه و رسم زندگی عمومی و خصوصی رومیان بوده است. بطریقی که در طول زمان هر عنصر معماری که از اتروسکها یا یونانیها بعاریت گرفته می شده در اندک مدتی به مهر خاص تمدن رومی ممهور می شده است. وجود این گونه پیوند ها با دوران گذشته در معابدی که طی سالهای آخر دورةجمهوری (510-560ق م ) یا عصر قهرمانی و کشور گشایی رومیان ساخته شده بیشتر بچشم می خورد .
معبد "فورتونا"قدیمیترین نمونه ای است از آن نوع ساختمان که تاکنون محفوظ مانده است . این معبد که در سالهای آخر قرن دوم ساخته شده ،با تناسبهای ظریفی که در ستونهای ایونیایی و یا ایونیک خود داردحکایت از موج عظیم نفوذ یونانی می کند که به دنبالةاستیلای رومیان بر یونانیان بسوی تمدن رومی سرازیر شد. با این حال بابنای مورد بحث تنها تقلیدی از معبدیونانی نیست زیرا در آن بسیاری عناصر اتروسکها نیز بکار رفته است مانند پایه کرسی بلند رواق و مقصوره ای عریض که ردیف ستون جانبی معبدرا بخود منضم ساخته است.
از جانب دیگر مقصوره نیز به سه بخش مجزا ،آنچنان که در معماری اتروسکها معمول بود تقسیم نشده است.بلکه شامل فضایی واحد و بی جدار است.
اصولاًرومیان نیازمند فضای وسیعی در داخل معابد خویش بودندزیرا آن را نه فقط برای جای دادن پیکرةرب النوع بلکه همچنین بمنظور عرضه داشتن غنایم جنگی (مانندتندیسها و سلاحهاو
مانند آن)که بدست لشکریان پیروزشان می افتاد بکار می بردند.پس مشاهده می شود که معبد" فورتونا"نوع تازه ای بودکه بفراخورنیازمندهای رومیان بوجود آمده بود نه آن که بطور اتفاقی از تلفیق عناصر اتروسکهاو یونانی تشکیل یافته باشد.این شیوةمعماری می بایست عمری دراز یابد ،چنان که نمونه های فروانی از آن که معمولاًبزرگتر و آراسته به ستونهای کرنتی بود تا دوقرن پس از میلاد در ایتالیا وهم در پایتخت تابع امپراطوری ساخته می شد.
نوع دیگراز معبدسازی دوره جمهوری در نمونه ا ی که بنام معبد سبیل معروف شده و متعلق است بچند دهه بعد از معبد "فورتونا"،این ساختمان نیز محصول پیوند خوردن دو سنت جدا از هم بود. بنای بزرگ آن معبدی بود در مرکز شهر روم که آتش مقدس در آن نگاهداری می شد. بنای فوق در ابتداءشکل کلبه های گرد روستایی را داشت که به سنت دیرین در دهات رومی بنا می شدولی بعد ها در زیرنفوذ ساخنمانهای گنبدی شکل یونانی یا تولوس از نو با مصالح سنگی بر پا گردیدو بدین ترتیب سر مشقی شد برای عموم معابد گرددورةجمهوری
دسته بندی | معماری |
بازدید ها | 26 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 652 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 15 |
تحقیق معماری داخلی
معماری داخلی
Interior Architecture
طراحی فضایی با انعطاف پذیری بالا و تنوع پذیر از لحاظ چیدمان و آرایش سطوح می تواند کارکرد های مختلفی را بپذیرد و این در حالی است که مخاطب احساس رضایت بیشتری از فضا خواهد داشت. استفاده از جدا کننده های سبک و قابل حمل، شفاف سازی، رنگ بندی های متناسب با نیاز های موجود، تنوع مصالح، توجه به نحوه قرار گیری و تعامل مابین فضاهای مختلف از جمله ویژگی هایی هستند که در کنار ساختار خاصی که برای یک پلان معماری در نظر گرفته شده است، می تواند بر غنای آن افزوده و حتی قسمتی از مشکلات آن را حل کند.
از طرف دیگر معماری داخلی به لحاظ معیارهای روانشناسی اهمیت بسیاری دارد. میزان امنیت، صمیمیت، شور و هیجان و آرامش موجود در یک فضا را با می توان با راهکارهای مناسب تشدید یا تضعیف کرد. هر کدام از انسان ها دارای تعلقات ذهنی و روحی خاصی هستند که پاسخگویی به نیازهای آنها در معماری داخلی اولویت قرار می گیرد، از این رو نگرشی علمی و راسیونال در کنار خلاقیت های هنری مطرح شده و یکی از مسائل مهم در این زمینه ایجاد تعامل و هماهنگی بین آنها است.
امروزه مبحث طراحی و دکوراسیون داخلی، اهمیتی خاص یافته و حتی به عنوان رشته ای مجزا تدریس می شود. الگوهای و ایده های مختلفی اعم از مدرن و کلاسیک، توسط طراحان این رشته به کار گرفته می شود و از محدودیت های معماری در زمینه اجرا، معمولا خبری نیست و می توان به ایده های بلند پروازانه ایشان تجسم بخشید، چه بسا به گونه ای میان گستره ای، موضوع فعالیت رشته های مختلف هنری از مجسمه سازی گرفته تا نقوش برجسته قرار گرفته میگیرد. پیشرفت تکنولوژی به سبب تسهیل در یکسری از مسائل تاسیساتی و اجرایی از یک طرف و تنوع و کارآیی بالا در محصولات عرضه شده، زمینه مساعد و کارآمدی را در سطح جامعه به وجود آورده است؛ بهانه ای که پرداختن به مقوله طراحی داخلی را جز لاینفک فضاهای معماری بر می شمارد. معماری داخلی و توجه به جزئیات و تزئینات بعد از چندین دهه سکوت و فراموشی، رویکردی دوباره پیدا کرده و جالب تر اینکه سعی می کند نمود هایی از معماری گذشته را در تلفیقی با الگوهای مدرن بیان کند؛ مساله ای که سال ها است در معماری مورد بحث و جدل قرار گرفته و تا کنون نتیجه ای حاصل نشده است.
معماری گذشته ما سرشار است از ظرافت ها و ریزه کاری هایی که هزاران ایده و خلاقیت را در خود نهفته است. تزئینات و کاشیکاری های داخلی با تناسبات و رنگ بندی خاص خویش در کنار کالبد درونی، فضایی رمزگون را تداعی می کنند و هم اکنون نیز ارزش فضایی خویش را حفظ کرده است
امروزه با افزایش روز افزون جمعیت شهری و قیمت زمین ، ساخت و ساز آپارتمان و زندگی آپارتمانی مقرون به صرفه تر شده است . بیشتر ما حداقل یک بار زندگی در محیط بسته آپارتمانی را تجربه کرده ایم و از معایب و مشکلات آپارتمان نشینی آگاهیم. یکی از عمده معایبی که بیشتر مردم از آن گله مند هستند خفه و بسته بودن فضای آپارتمان است . ما با استفاده از چندین نکته کوچک که بیشتر جنبه بصری دارد میتوانیم این فضای مرده را زنده تر و آپارتمان خود را دلباز تر نماییم .
1. انتخاب رنگ دیوارها
انتخاب رنگ مناسب برای فضای آپارتمانی بخصوص آپارتمانهای با متراژ کم بسیار مهم است. رنگها از نظر درخشندگی و شفافیت انواع مختلف دارند که بهترین انتخاب ، انتخاب رنگهای روشن با درخشندگی و شفافیت زیاد است . اصولا" رنگهای روشن باعث می شوند که فضا بزرگتر بنظر آید و هر چه شفافیت و درخشندگی آن بیشتر باشد به دلیل انعکاس نور فضا زنده تر بنظر می آید. یکی از رنگهای مناسب آپارتمان رنگ استخوانی روشن است ، که علاوه بر داشتن شفافیت و روشنی با بیشتر رنگهای وسایل منزل همنشینی دارد و کمپوزیسیون مناسبی را ایجاد می نماید.جهت ایجاد تنوع در رنگ میتوانید در قسمت دیوار اپن آشپزخانه از مصالح سنگی با رنگهای متنوع استفاده نمایید.
2.انتخاب کفپوش
جهت پوشش کف آپارتمان از مصالح گوناگونی میتوان بهره گرفت .( از جمله سرامیک ها ، پارکتهای طرح چوب ، موکت و ...) اگر قصد تعویض کفپوش ساختمان را داشته باشید ، در صورت استفاده از سرامیک می بایست در انتخاب رنگ آن دقت زیادی شود، زیرا استفاده از رنگهای تیره در کف ، فضا را فشرده تر نشان میدهد . معمولا استفاده از رنگ های بسیار روشن مثل سفید نیز معایبی به همراه دارند ، یکی از معایب آن یکدست شدن فضا است که جهت برطرف کردن یکدستی آن می توان از یک قالیچه در زیر میز مبل استفاده کرد. یا اینکه در میان سرامیک ها طرح هایی با رنگهای متفاوت را بکار گرفت.در صورت استفاده از پارکت نیز میبایست نکات گفته شده را رعایت نمود و رنگهای روشن طرح چوب را انتخاب کرد.
3. انتخاب مبلمان و نحوه قرار گیری
انتخاب رنگ مبل اختیاری است اما استفاده از رنگهایی مثل کرم روشن و یا حتی سفید به زنده تر کردن فضا کمک بیشتری می نماید و فضا بزرگتر به نظر می آید. در مورد انتخاب طرح مبل بهتر است حتی المقدور مبل هایی با اشکال هندسی صلب و یا بدون منحنی انتخاب شود. در مورد نحوه چیدمان آن بهتر است مبلها را تقریبا" چسبیده به دیوار ها قرار داد علت انتخاب شکل بدون منحنی نیز این است که مبلها در کنار دیوار صاف ترکیب مناسبتری را ایجاد نمایند. حتی المقدور سعی کنید وسایل خانه را نزدیک به دیوارها قرار دهید تا از هدر رفتن کوچکترین فضاها نیز جلوگیری شود. اگر در جلوی پنجره ها از پرده های پارچه ای استفاده می کنید بهتر است رنگ آنها نیز روشن انتخاب شود
4.نورپردازی
نور نیز نقش مهمی را در زنده کردن فضا به عهده دارد . استفاده از نور مناسب و یکنواخت در آپارتمان خفگی محیط را از بین می برد ، البته استفاده از نور طبیعی بسیار مناسبتر است . در صورت ضعیف بودن نور طبیعی کمبود آن را با بکارگیری نور مصنوعی جبران نمایید. حتی المقدور از پرده های عمودی یا کرکره ای استفاده نکنید ، زیرا از ورود نور خورشید به داخل تا میزان زیادی جلوگیری می نمایند. پرده های پارچه ای یا توری بهترین انتخاب برای پنجره های آپارتمان محسوب میشوند. زیرا نور را به خوبی از خود عبور می دهند.استفاده از نور پردازی موضعی بر روی قاب ها و ... نیز باعث تحرک و ایجادحرکت درفضا میشود.
دسته بندی | معماری |
بازدید ها | 12 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 286 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 19 |
تحقیق معماری موزه
ردپای زن ایرانی در معماری موزه
ایرانی بودن و مسلمان بودن برای من یک جامه فرهنگی است که بدون آن احساس عریانی میکنم. تأثیر ملیت، در کارهایم به وضوح پیداست.به عنوان مثال من معماری را همیشه از داخل شروع میکنم و میتوانم بگویم که مشغله ذهنیام فضا به معنی متعارف آن نیست . مشغله من یک نوع انفجار و انبساط از درون به بیرون است. بیرون همیشه منتج از درون است
تهران_ 14 آبان 1384
پایگاه اطلاع رسانی شهرسازی و معماری، سولماز نراقی:
نسرین فقیه،معماریاست پرکار، جستجوگر و فعال در صحنه بینالمللی . حساسیتی هنرمندانه و هندسهای معمارانه در کردار و گفتار او نمایان است. او را زنی خواهید یافت با ظرافت و جدیت توأمان، خصلتی که در آثار و رفتارش به یکسان بروز یافتهاست.
فقیه تحصیلات معماری را در ونیز، و طراحی محیط را در دانشگاه یل امریکا به پایان رساند و به ایران آمد. مدیریت طرح تفضیلی اصفهان برای مهندسین مشاور ارگانیک و مدیریت بخش معماری موزه هنرهای معاصر تهران از عمده مسوولیتهای او در ایران پیش از انقلاب بود.
فقیه در سال 1362 به فرانسه رفت و فعالیت معماری را در دفتر خود آغاز کرد. همزمان مرمت و طراحی داخلی موزه اورسی را به عهدهگرفت.در فرانسه بازسازی گالریهای گنجینه دائم ژرژ پمپیدو و مرمت چندین موزه در شهرهای مختلف به کارنامه تجارب او اضافه شد.
فقیه هم اکنون در ایران زندگی میکند و در کنار حرفه اصلی خود، به کار پژوهشی نیز مشغول است. با او در دفتر کارش به گفتگو نشستیم.
•لطفا از نخستین پروژه خود در شهر اصفهان بگویید. چه شد که این کار را شروع کردید و سرانجام طرح چه بود؟
در آن وقت طرحهای جامع شهرهای بزرگ که به وسیله مهندسین مشاور تهیهشده بود به سرعت در دستور کار دستگاههای اجرایی قرارمیگرفت.بولوارکشیها و بیاعتنایی آقایان به بافتهای موجود تاریخی، شهری مانند اصفهان را در یک وضعیت بحرانی قرارمیداد .
وزارت مسکن وقت این طرح را به من واگذار کرد و من تلاش کردم طرح تفضیلی اصفهان را در مسیر جدیدی قراردهم. این تلاش موفقیتآمیز بود و از آن به بعد شهر تاریخی اصفهان به غیر از یکی دو بولوار که در زمان رضاشاه کشیدهشده و بافت شهر را از هم گسیخته بود، آسیب مهمی ندید.
عده ای میگویند من اولین کسی بودم که اصطلاح بافت تاریخی را در ایران به کار بردم.این اصطلاح، ترجمه تحتاللفظی یک عبارت ایتالیایی(tessuto urbano) است. ایتالیاییها همواره در امر بزرگداشت و مرمت بافتهای تاریخی به کشورهای دیگر برتری داشتند. درآن زمان همه فکر میکردند کافی است چند ساختمانقدیمی ارزشمند حفظ و نگهداری شود.
اما من سعی کردم این نکته را تفهیم کنم که بافت تاریخی بخشی از میراث هر شهر است.ما از آن پس تجزیه و تحلیل سه بعدی و تصویری منازل و کوچههای قدیمی را آغاز کردیم.این حرکت پس از مدتی اشتهار بینالمللی پیدا کرد و همین مساله باعث شد که ما بتوانیم خیابانکشیها را در اصفهان متوقف کنیم.
من به این دوره از مسوولیت خود اهمیت زیادی میدهم. برای اینکه پس از رفتن من، توسعه شهری اصفهان در مسیر صحیحی هدایت شد.
•کار در موزه هنرهای معاصر را از چه زمانی آغاز کردید؟
در آن وقت موزه هنرهای معاصر تازه داشت شکل میگرفت. برای همین مشغول خرید آثار تجسمی هنرمندان جهان بود. از من دعوت کردند که مدیریت گرافیک،عکاسی و معماری آن را برعهده بگیرم اما من فقط بخش معماری را انتخاب کردم و از آن پس سه خط مشی را در پیش گرفتم: اولین کار خرید دِسنهای اصل معماران معروف بود. در دهه 70 هنوز کامپیوتر رواج نداشت و در نتیجه این دسنها از ارزش فوقالعادهای برخوردار بودند. حتی امروز هم کروکیهای دستی یک معمار معروف ارزش فراوانی دارد چه رسد به آن زمان.
به هر حال، ما شروع کردیم به خریداری طرحهای افرادی مثل مایکل گریوز، لئون کریر، ماسیمو اسکولاری و پیتر آیزنمن. این آثار هنوز هم در موزه هنرهای معاصر نگهداری میشوند.
دومین کار، اجرای پروژههای پژوهشی مستقل درباره موضوعات مختلف معماری ایران،با هدف برپایی نمایشگاههای موضوعی بود، و سوم معرفی معماران جهان با توجه به نیاز معماران ایرانی.
من ازهمان وقت بااطلاعرسانی پراکنده درباره هر نوع مقوله فرهنگی مخالف بودم و میخواستم اگر قرار است که ما از تجربیات کشورهای دیگر حرف بزنیم با مسائل خودمان ارتباط داشته باشد.
در همین راستا دو نمایشگاه برگزارکردم ؛ یکی نمایشگاه "محله"، که مقایسه دو شهر تهران و بروکلین بود. پژوهش تهران را من انجام دادم و پژوهش بروکلین را یک محقق امریکایی.
دوم نمایشگاهی از معماری فنلاند که به معرفی موزه فنلاند، معماری این کشور در دهه 50 و چهره شاخص آن، آلوار آلتو اختصاص داشت. دلیل برپایی این نمایشگاه اتفاقات کم و بیش مشابهی بود که در ایران آن دهه نیز میافتاد.
دسته بندی | معماری |
بازدید ها | 16 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 15 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 13 |
تحقیق معماری دینامیک
دینامیک در فیزیک به معنای حرکت است . در معماری نیز دینامیک به عنوان یک سبک و هم به عنوان یک پدیده خارق العاده مطرح می شود . ساختمانهایی که دائما در حال حرکت و تغییرند و در عین حال شکل خود را برای انطباق با تصورات انسانی تغییر می دهند ، اندام ها و اشکالشان تغییر می کند تاهمخوانی بهتری به افکار و تخیلات ما و همچنین طبیعت داشته باشد . بناهای ما در معرض خورشید و باد هستند ، بنابراین طبیعت به تنهایی تمام انرژی مورد نیاز را به ساختمان می دهد . این ساختمانها جهت حرکت خورشید را تعقیب می کنند ( سازگاری با محیط طبیعی ) . بنابراین همساز شدن با طبیعت باعث می شود این بناها انرژی مورد نیاز خود را تامین کنند .
در این سبک از معماری با چرخش 360 درجه ای ، چشم اندازی باز و دید گسترده و عمیق از جهان طبیعت آینده و زندگی دریافت می شود .
بناهای معماری دینامیک دائما در حال تعدیل و تغییر در شکل و کالبد خود است .
در این بناها هرطبقه به صورت مجزا در حال چرخش است . و همزمان با آن فرم کلی بنا در حال تغییر و تحول است و نماهای متفاوت از زوایای متفاوت را به ارمغان می آورد . این رویکرد جدید ، در واقع نوعی قالب با معماری معاصرهاست که تا به حال تمام اتفاقات آن را براساس قانون گرانش زمین بوده است و به عبارت دیگر بینش و دیدگاه جدید این سبک معماری بر اساس مجموعه نیروهای محرک پایه ریزی شده که درواقع معماری سنتی که تاکنون بر اساس ثقل و جاذبه استوار بوده است را به چالش می کشد . معماری دینامیک سمبل فلسفه جدیدی بوده که سیمای شهرها و ایده زندگی ماراتغییر خواهد داد. از این به بعد بناها و ساختمان ها دارای بعد چهارم می شوند که همان زمان است . پس دیگر فرم آنها به اجسام صلب و سخت محدود نمی شود و بناها دارای رویکرد و گرانشی نوین و انعطاف پذیر خواهند شد و در نتیجه شهرها سریع تر از آنچه تصور می کنیم تغییر خواهند کرد .
با این معماری نوظهور خانه هایی که ما در آن زندگی می کنیم و نحوه زندگی ما شروع به تغییر اساسی می کند و ساختمان ها دیگر محصول افکار فسیل شده و قدیمی معماران نخواهند بود . بلکه تبدیل به بناهایی می شوند که در حال دگرگونی هستند و دائما برای ما چشم اندازها و تجارب جدیدی همراه با زمان را به ارمغان می آورم درنتیجه قلم معماران نمی تواند محیطی را بر ما تحمیل کند ، هرساختمان دارای نوعی آزادی ، اختیار و خاستگاه خاص خود می شود . روشهای پیشرفته ساخت و توانایی تولید انرژی توسط خود بنا که همان خودکفایی درتولید برق است دوفاکتور و ویژگی شاخص در معماری دینامیک می باشد .
دوویژگی شاخص درمعماری این بنا :
این سبک معماری در چگونگی ساخت نیز دارای نوآوری است . درواقع ساخت نیز دارای نوآوری است . در واقع اولین ساختمانی است که درکارخانه و بدون سایت ساخته می شود ( به جز هسته مرکزی بتنی ساختمان )که در محل بنا واقع می شود و قطعات پیش ساخته و واحدهای پیش ساخته به هسته الصاق می گردد . این اجزا ( لونیت ها ) با استاندارد کیفی بالا درکارخانه ساخته می شود و تمام لوله کشی ها ، سیم کشی ها ، سیستم تعویه و نازک کاری آن انجام می شود که خود مزیتی بزرگ محسوب می گردد . جون در این روش نازک کاری دارای کیفیت بالایی است و همچنین لونیت ها در سایت به هسته بتنی متصل می شود به تعداد کمتری کارگر ساختمانی در سایت نیاز است درنتیجه تلفات جانی و صدمات کمتری دارد .
تعداد کارگران ساخت مورد نیاز از 2000 کارگر به 90 نفر کاهش می یابد همچنین در مخارج و زمان ساخت ساختمان صرفه جویی می شود . بنابراین این روش دارای تضمین صرفه جویی 20 درصدی در هزینه هاست که تاثیر عظیمی در ساخت و ساز جهانی خواهد داشت . در حقیقت سه ویژگی خاص معماری دینامیک یعنی تغییر شکل ، روشهای پیشرفته تولید صنعتی قطعات و خودکفایی بنا در تولید انرژی ، می تواند مزایای بسیار زیادی در سطح ساخت و ساز جهانی به دنبال داشته باشد . در داخل این بناها از سیستم دی کنترل الکتریکی و طراحی داخلی و مبلمان بسیار لوکس استفاده خواهد شد .
در واقع در یک برج گردان کارخانه 90 درصد کارها در کارخانه ها انجام می شود ورودی هسته مرکزی در سایت مونتاژ و هزینه تمام شده آن 23% کمتر از روشهای متداول امروزی ساخت و سا ز در محل بناست. و به جای 2000 نفر 700 نفر در کارخانه در شرایط مطلوب کارمی کنند و 90 نفر هم در سایت کار مونتاژ را انجام می دهند .
این بناها متغیر قادر به تامین درونی الکتریکی خود خواهند بود و توربین های بادی به همراه پانل های خورشیدی با استفاده از باد و نورخورشید درون ایجاد هرگونه الودگی تمام انرژی مورد نیاز خود را فراهم می کنند که ارزش آن در سال معادل 7 میلیون دلار خواهد بود .
هرتوربین می تواند 3% مگاوات برق تولید کند مثلا باتوجه به وجود 4 هزار ساعت باد سالانه در دبی ،بهترین های استفاده شده در بنا می توانند 1200000 کیلووات ساعت انرژی تولید کنند . باتوجه به اینکه مصرف متوسط انرژی هرخانواده 24 هزار کیلووات ساعت تخمین زده می شود . هر توربین می تواند انرژی 50 خانواده را تامین کند .
پایه گذاری معماری دینامیک :
باشروع کارهای ساختمانی اولین بنای متحرک توسط معمار ایتالیایی تبار دیوید فیشر عصر تازه ای در معماری آغاز می شود به نام عصر معماری دینامیک
فیشر 58 ساله که دارای مدرک دکترای افتخاری کازا از موسسه پرودیو در دانشگاه کلمبیا از نیویورک است می گوید : او حتی وقتی یک پسر بچه ی کوچک بوده این افکار را در ذهن خود داشته است . او به یاد دارد روزی که مادرش او را به اطراف دریای مدیترانه برای تعطیلات برده و از او پرسیده بود که کجا می خواهد زندگی کند ، او درست در همان موقع دریافته بود که نمی خواست در مکان معینی زندگی کند یا در جایی که زندگی خواهد کرد محصور نباشد.
دسته بندی | معماری |
بازدید ها | 14 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 1193 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 41 |
تحقیق معماری سبز
معماری سبز برخاسته از معماری پایدار و توسعه پایدار بوده که این نیز ناشی از نیاز انسان امروز در مقابل پیامدهای سوءجهان صنعتی و مصرفی عصر حاضر است. حفظ و حراست از منابع طبیعی جهان، مصونیت از آلودگی هوا و سایر آلودگیهای محیطی، حفاظت از لایه ازن، بهداشت جسمی و روانی، آینده بشریت و ... از موضوعاتی است که در این راستا مطرح بوده و ضرورت آن به عنوان یک وظیفه جهانی روز به روز آشکارتر میشود.
تاریخچه معماری سبز در ایران
دوره اول از سال 57-47 : این دوره مصادف بود با اواخردوره’ مدرنیسم. از این دوره بود که جریان مدرنیست نیز یک گرایش تاریخی پیدا کرده بود. با کارهای نادر اردلان و کامران دیباکه درایران سعی در زنده کردن معماری ایران داشتند این روند در ایران نیز پیش میرفت. فعالیت میرمیران نیز در این دوره بی تا’ثیر از جریانات روز نبود . کارهای اونشا ن دهنده’ تا’ثیر پذیری ی از معماری سنتی گذشته است. تا’ثیری که کارهای شهرسازیایشان از شهرهای گذشته گرفتند را می توان در نوع محله بندی سنتی ایشان ویا ایجادگره ها در بین مسیرها ذکر کرد. میرمیران در این دوره در شرکت ذوب آهن ایران مسئول کارگاه معماری، واحد طراحی وشهرسازی بوده است وچندین شهر جدید را طراحی کرده است که شامل"پولاد شهر، زیراب و زرندنو" بوده است.
در طراحی این شهرها تنها منبع الهام میرمیران معماری کشور خودمانن بوده بلکه از معماری جهان نیز تبعیت میکرده است تبعیتی که میرمیران در مدرسه پولاد شهر از کارهای موشه سفدی کرده حاکی از این مسئله می باشد و آنرا صورت جعبه های هم شکل توسعه یابنده طراحی کرده است.
از تک بناهای این دوره میتوان از Pabdana Tea House نام برد. تک بنایی که در داخل یک باغ طراحی شده است. در اینکار می توان گرایش پست مدرنیستی را در قوسها یی که به کار مدرسه پولاد شهر برده مشاهده کرد که البته کل کار ترکیبی از مدرن و پست مدرن می باشد. خانه طراحی شده کاملا آرامش بخش است خصوصاً با خطوط آبی و متعادل کننده ای که بکار برده است.
دوره دوم از سال 67-57: در این دوره کارهای میرمیران همزمان باانقلاب اسلامی در ایران که یکی از دستاوردهای آن رویکرد به سنت تاریخی، بومی گرایی و تأکید بر ارزشهای ایرانی-اسلامی بوده و همچنین همزمان با اوج پست مدرنیست درغرب که آن نیز توجه به سنت را اساسی می دانست بوده است.
مهمترین کارهایی که میرمیران در این دوره انجام داده شامل طرح جامع اصفهان، طرح منطقه شهری اصفهان و همچنین مرکز توسعه خانهسازی و شهر نشینی اصفهان بوده است. در این دوره بود که میرمیران باارائه مفهوم منطقه شهری در کشور برای اولین بار ضرورت توجه به "مناطق شهری" کشور رابه منزله عرصه دین مشخص، مجزا و مستقل، در "حوزه مدیریت و برنامه ریزی شهری" گوشزد می کند. موفقیت این طرح (طرح منطقه شهری اصفهان)، در عمل به عنوان ابزاری کارا در فرایند هدایت وکنترل توسعه کالبدی منطقه شهری گشت و باعث شد طرح منطقه بندی شهری برای شهرهای با جمعیت بیشتر از یک میلیون نفر مورد تصویب هیئت دولت گردد.
در مرکزتوسعه نیز می توان گرایش به گذشته را در کار میرمیران دید.طریقه کار روی پلان، نوع تقسیم بندی نما از تأثیر میرمیران از گرایشهای کشور حکایت دارد.
کلیات و اهداف در معماری سبز
طراحی سبز عملی است برای حل مشکلات که طی آن، منابع طبیعی قبل، بعد و طی پروسه تولید و ساخت به کمترین حد آسیب میبیند، به علاوه در مسیر این عمل مصالح باید مفید بوده، عمر مفید طولانی داشته و قابل بازگشت به چرخه طبیعت باشند. چیزهای با طول عمر زیاد هم مفیدند و هم بزرگترین مانع علیه اسراف و ضایعات، و این بهتر از استفاده مجدد یا بازیافت آنها است.
اکنون زمانی است که منابع رو به زوال است، هنگامی که دغدغه معماران، معماران منظر، طراحان شهری، مهندسین و متخصصین ساختمان اساساً در چارهجوئی برای آینده است. متخصصین طراح باید حوزه مهارت و تخصص و فعالیت خود را در این زمینه بسط دهند که این از منابع حفاظت شود و حامی آینده فرزندان، نوهها و نسلهای بعدی باشد.
قبل از هر چیز که یک ساختمان سبز خلق شود مانند هر چیز دیگر به یک خالق احتیاج دارد . این موضوع یعنی ایجاد ساختمان سبز به سلامت فردی که در آن و در محیط اطراف آن زندگی می کند کمک خواهد کرد و از او پشتیبانی خواهد کرد و از او پشتیبانی خواهد کرد و باعث رضایت مندی و سودمندی آنان خواهد شد. این موضوع نیازمند کاربرد با دقت انرژیهای تصدیق شده در معماری است:
استفاده از طبیعت بادوام و منبع مواد با کفایت و تکیه بر خورشید برای استفادههای گرمایی و نیروی برق و روشنایی روزانه و دوباره استفاده کردن از ضایعات و... یک اتحاد و یکپارچه سازی ساختمانی ظریف این استراژیها را تولید میکند. البته باید توجه داشت که تبدیل فرهنگ بشر به یک پایه و تغییر ساختار اساسی روح و سرشت انسان بستگی دارد. ما باید یکی شدن و به هم پیوستن و وابستگی به یکدیگر را با یک چیزی خیلی وسیعتر از خودمان را دوباره کشف کنیم. جهان طبیعت قلم مویی است روحانی که نسبت به همه چیز برتری می یابد. اول شخص و بعد جامعه این عقیده بولوزوف است. او عقیده دارد ما باید هر دو گروه را مجبور سازیم که موافق حقایق زندگی در جهان باشند. درغرب به این مسئله اعتقاد دارند که مزیت در طرح محیطی و طراحی آن در صورتی پیشرفت میکند و موفق خواهد بود که حقیقا مجمع و گروه طراحی آن فقط گروهی از طراحان باشند. آرک اولین شرکتی است که دست به این کار زده است. این شرکت تشکیل شده است ازمعماران، سازندگان و مهندسین و سرانجام عده ای از طراحان باید پاسخگو در تمامی پروژههای این شرکت باشند. این شرکت در جریان طراحی های خود از روش مشارکتی استفاده می کند یعنی تمامی اعضا در نظر دادن آزاد هستند اما تصمیم نهایی را طراحان خواهند گرفت. این روش یک روش قدرتمند در ساختمان سازیها به شمار می رود. بسیاری از ساختمانها که در این شرکت در بین طراحان به توافق میرسد توافق آنها به خاطر مطلوبیت آن اثر است. یک کار جالب دیگر در این شرکت دعوت از تمامی افراد صاحب نظر برای عملی کردن و اجرایی شدن تمامی نتیجه های بدست آمده است. جوانب مهمی که متفاوت با طراحی های قردادی مشخص شده است عبارتند از :
اغلب از ساختمان سبز تعبیر به ساختمانی می شود که اثرات منفی آن بر روی محیط اطرافش کم باشد. هدف از ایجاد ساختمانهای سبز بر اساس اصول ذکر شده بالا بهبود یافتن آب و هوا و جلوگیری از اثرات منفی ساخت و ساز بر محیط زیست است. صرفه جویی و بهینه سازی مصرف انرژی و کاربرد انرژیهای پایدار در حال حاضر هیچگونه نقشی در فرهنگ ساحتمانی کشور ندارد. علاوه بر آن در ساخت و سازهای مسکونی بخش خصوصی و خصوصا مسکن طبقات مرفه ارقام نسبتا مهمی به زیان سایر موارد ضروری هزینه در ساختمان صرف تزیینات افراطی و بی اصالتی می شود که عمدتا بنام ابزار سازی مشهور است. انگیزه صرف این مبالغ نامتعادل در زیور آرایی احرازجلال و شکوه و ... و نهایتا رونق و موفقیت تجاری خصوصا در حرفه بساز و بفروشی است. این مسئله متاسفانه به یک مد در جامعه تبدیل شده است که این نگران کننده است. اما چاره مشکل: انکشاف رویکردهای نوین زیبایی شناختی برای ایجاد دگرگونی و تحول در اذهان عمومی و جایگزینی الگوهای زیستی مبتنی بر تعادل صرفه جویی و بهینه سازی مصرف و احترام به محیط طبیعی و اجتماعی زیست به جای الگوهای منحط رایج کنونی امری ضروری است. لازمه این امر آن است که معماران بکوشند به جای دنباله روی در سلیقه عامیانه و بازاری پسند ذوق و سلیقه عمومی را در جهات سازنده و مفید اجتماعی هدایت کنند. معماران می توانند به مردم بباورانند که طرحهای اقلیمی و زیست محیطی کمتر از تزیینات رایج کنونی زیبا نیست. از طریق معماری می توان جامعه را از مطلوبیت و ارزش فراوان اقتصادی وزیست محیطی انرژیهایی که به نامهای بی زیان و آرام و ... مشهور شده مطلع کرد. انرژیهایی که از دیدگاه هنرمندان و معماران می تواند به جای هر چیز دیگر زیبا نامید. آینده جهان در زیباییهای زیبا نهفته است. بیایید زیبایی نهفته در انرژیهای پاک و حیاتبخش را کشف کنیم. ارزشهای ممعاری سنتی و سنت ارزشهای زیست محیطی معمار ی سنتی ایران واجد ارزشهای بسیار فراوان در شیوه های گوناگون استفاده بهینه از انرژی و بهره برداری اکولوژیک از انواع انرژیها و خصوصا کاربرد انرژیهای پایدار و بی زبان است. گرچه استفاده از باد و به عبارت صحیح تر بهره برداری از حرکت هوا و ایجاد نسیم عمده ترین و رایج ترین نوع کاربرد انرژیهای بی زیان در معماری سنتی ایران است. با این حال همه عناصر اربعه فلسفی و آیینی (آب هوا خورشید و خاک)دارای کاربرد عالی زیست محیطی در مدنیّت و معماری ایران قدیم بوده است. نوع مصالح و فنون ساختمانی رایج در گذشته خصوصا آنچه که در رابطه با پایداری بنا به کار میرفته و عناصر باربر اصلی ساختمان را تشکیل می داده یعنی دیواره ها و سقف ها یا به عبارت کلی تر عناصر افقی و عمودی به علت دارا بودن حجم و وزن زیاد به طور خود به خودی و طبیعی در مقایسه با مصالح و مواد سبک وزن و کم حجم کنونی دارای ظرفیت بالای نگه داری و ذخیره انرژی و استعداد متعادل سازی حرارت در فضاهای مصنوع بوده است. در عین حال این ویژگی به هیچ روی به معنای آن نیست که زیبایی آسایش پایداری عالی و کیفیات ارجمند زیست محیطی و ابتکارات مربوط به استفاده بهینه از انرژی در معماری ایرانی امری خود به خودی و پیش پا افتاده و بی نیاز از هوش قدرت خلاقه و عللم و دانش تلقی شود. بر خلاف بررسی دقیق ویژگیهای معماری ایرانی حاکی از برخوردداری از دانش وآگاهی بسیار ذکا و هوشمندی و دقت در جزییات معماری بذل توجه بسیار به امر ایجاد فضای راحت و آسایش داخلی زیبایی استحکام و عدم تخریب محیط و حفظ کیفیت زیست.
دسته بندی | معماری |
بازدید ها | 27 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 38 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 25 |
تحقیق معماری دوره هخامنشیان
معماری دوره هخامنشیان در حدود 560 سال پیش از میلاد که دو دولت نیرومند آریایی یعنی ماد و پارس با هم موتلف گشتند امپراطوری بزرگ ایران به وجود آمد. این واقعه زمانی رخ داد که کوروش بزرگ نخستین شاه هخامنشی نیای خود آستیاک (اژی دهاک) فرمانروای ماد را از تخت پادشاهی به زیر آورد . با کوشش دو تن از پادشاهان توانمند این سلسله یعنی کوروش و سپس داریوش همه آسیای باختری و خاوری از رود نیل تا جیحون و از دریای اژه تا رود کنگ به تصرف در آمد و شاهنشاهی ایران بصورت نخستین امپراطوری بزرگ جهان سازمان یافت و مدت دویست و سی سال با ثباتی کم نظیر دوام آورد . راه شاهی که از سارد پایتخت لیدیه تا شوش به مسافت بیش از 1600 میل امتداد داشت با یکصد و دوازده ایستگاه بین راهی در طول آن برای کمک به کاروان ها و حمل ونقل کالا در مدتی کمتر از نود روز در سراسر امپراتوری و حتی سنگ فرش بودن راههای بین شوش و تخت جمشید و اکباتانه (همدان) نمونه ای کوچک از اقدامات عمرانی هخامنشیان بوده که نشانگر تمدن درخشان ایرانی در این دوره است. هنر ایران در دوران هخامنشی هنری است شاهی و سرنوشتش با سرنوشت شاهان هخامنشی پیوند خورده است و به این دلیل است که در دوران پادشاهی کوروش و داریوش این هنر به اوج ترقی می رسد و سپس پیشرفت آن متوقف می گردد و فقط در زمان خشایارشا و اردشیر مختصر جنبشی از خود نشان میدهد. **** مهمترین بناهای به جای مانده این دوران کاخهای شاهی است تاریخ ساختمان این کاخها به اواسط قرن ششم قبل از میلاد باز می گردد آنچنان که از آثار معماری این دوره بر می آید آغاز آن از مسجد سلیمان و بعدا در پاسارگاد و تخت جمشید گواه آن است. یکی از عناصر مهم ساختمانی صفه مصنوعی است که پشت به کوه دارد و روی آن ساختمانهای کاخها و اقامتگاههای شاهی را بنا میکردند با پلکانهای سنگی برای صعود به صفه. به عنوان نخستین ابزار سیاسی و به نشانه تایید آسمانی در حدود سال 550 پیش از میلاد کوروش ساختمان مجموعه کاخ و پرستشگاههایی را در پاسارگاد در استان فارس بنا نهاد که نخستین کانون امپراطوری هخامنشی و معرف سبک معماری هخامنشی است و آشکارا منابع آنرا روشن می سازد . معماری پاسارگاد در حقیقت یک نوع معماری تکامل یافته از شیوه معماری پارسی است با آنکه بسیاری از بخشهای آن از میان رفته ولی زیبایی و اصول فنی در ساختمان را رعایت نموده اند. هخامنشیان تنها سازندگان کاخ نبودند بلکه از آنها نیز آثار معابد و مقابر آرامگاهی صخره ای بجای مانده است . به هر روی که این دوره از معماری ایرانی را بررسی کنیم در خواهیم یاغت که از چه پیشینه ای غنی و بادوام برخوردار است همچنانکه بیش از این گفتم معماری هخامنشی به نوعی شکل تکامل یافته معماری ایلامی و مادی است و به عبارت دیگر هخامنشیان از آن مجموعه فنون و هنرهای ساختمانی با روشی خاص و استادانه استفاده کردند . آنان مصطبه سازی آجرهای لعابدار ایلامی و تالارهای ستون دار با ایوانهای جانبی و مقابر صخره ای مادی را تکامل بخشیدند و از همسایگان و ملل تابعه هم غافل نماندند بلکه از معماری و معماران بابلی آشوری لیدی ساردی مصری استفاده های شایانی بردند و افزون بر آثار موجود از ملل متقدم هنرمندان آثاری پدید آوردند که در طول تاریخ بشریت اگر بی نظیر نباشد کم نظیر است. معماران هخامنشی از هوش و ذکاوتی سرشار بهره مند بوده اند . زیر در آثار آنها اصولی رعایت شده که بعدها به عنوان اصول معماری ایرانی معمول و مرسوم گردید.هر چه بنا کردند به استثنای پاره ای از موارد مصالح بوم آورد را در نظر گرفتند . از آن جمله پاسارگاد است که آن را می توان از پروژه های عظیم و آغازین امپراطوری هخامنشی محسوب نمود . هخامنشیان با اینکه قبلا در مسجد سلیمان آثاری از خود به جای گذاشته بودند اما پاسارگاد داستانی دیگر دارد . پاسارگادی که به اعتقاد بسیاری از مورخین نخستین پایتخت امپراطوری نوپا بود و از همانجا سایر نقاط کشور بزرگ و پهناور ایران آنروز تسخیر گردید. پاسارگاد را باید از کارهای کوروش بزرگ قلمداد کرد . در پاسارگاد هنر ایرانی وحدت یافته تر می شود با آثاری نظیر کاخ دروازه و دیگر کاخها و تل تخت. در این شهر مجموعه ای از بناهای کاخها مقابر پل و کوشکهایی بر پا گردیدند . که هر یک از آنها جای بررسی و مطالعه جداگانه دارند. زیرا تمام آنچه که یک اثر معمارانه باید داشته باشد در این ساختمانها رعایت گردیده است. حال برای جلوگیری اطاله کلام به شرح و توصیف جزئیات برخی از این بناها می پردازیم. تل تخت(تخت سلیمان): این اثر معماری که صفه بزرگی است مشرف به تمام کاخ ها و باغهای پیرامون خود در پاسارگاد بر روی تپه ای به بلندی 50 متر قرار گرفته که بقایای دیوار سنگی بزرگ آن قابل ملاحظه است . سکوی این بنا از سنگهای بزرگ تراشیده شده در نما و با سنگهای لاشه ای در دیوار اصلی ساخته شده است.بخش غربی این سکو را از ستیغ و لبه یک تپه کوه مانند ساخته اندو سپس مجموعه ای از کاخها و سایر تاسیسات را روی آن ایجاد کرده اند.بی هیچ گمانی این تخت را برای زیربنای کاخ های باشکوهی همانند کاخهای تخت جمشید به وجود آورده اند . نکته قابل ذکر در سنگهای تراشیده آن است که در معماری به سنگهای ((بادبرد)) معروف هستند و با بستهای فلزی به شکل دم چلچله ای به هم متصل شده اند .درباره زمان ساخت آن دیوید استروناخ معتقد است که باید به فرمان کوروش در زمانی که پاسارگاد پایتخت امپراطوری هخامنشی بوده ساخته شده باشد به هر روی با اینکه ساختمان مزبور خرابی دیده است ولی طرح تقریبی بازسازی شده آن اندکی از عظمت و شوکت معماری آنرا نمایش می دهد.
آرامگاه کوروش: نخستین اثری که در دشت مرغاب و دهکده مادر سلیمان (پاسارگاد) جلب توجه میکند مقبره کوروش است. بنای سنگی باشکوهی که در حدود بیست و پنج قرن پیش ساخته شده است. این بنا در میان مردم به نام قبر مادر سلیمان معروف است. بنا از دو بخش تشکیل شده است: الف)قسمت سکو مانند که یادآور زیگورات چغازنبیل ((دوره ایلامی ))است ب)قسمت بالایی آن که اتاق کوچکی است و با سقف سنگی به صورت شیروانی (خرپشته) ایجاد شده است. بخش سکو مانند پله پله از شش طبقه تشکیل یافته است طبقه اول 70/1 دوم و سوم هر کدام 1 متر و سه طبقه آخری 55 سانتی متر بلندی دارند عرض سکوها که حالت پله مانند را دارند 50 سانتی متر است. بلندی این قسمت در مجموع 35/5 متر است بخش ب که اتاقک کوچکی است دارای در گاهی به عرض 87 سانتی متر و ارتفاع 30/1 متر است . ابعاد 30/2*3 متر و ارتفاع آن 10/2 متر است.کل بنا از سنگ ساخته شده است و یکی از آثار معماری بسیار زیبای دوران هخامنشی. کاخ دروازه :این بنا که در شرق محوطه کاخها و اندکی بیرون از خط دیوار حصاری است که مجموعه کاخی در آن قرار دارند واقع شده است ابعاد آن 36*36 متر است. بنای ستوندار با دو ردیف 4 تایی ستونهای سنگی جزر دیوارها نیز از سنگ ساخته شده است و این بنا چهار مدخل ورودی دارد که دو تا از آنها بزرگتر از دوتای دیگرند. بر روی سطوح مدخل ورودی نقوش برجسته ای از ترکیب انسان و گاو انسان و ماهی وجود دارد و در گاه شمالی آن نقش یک انسان بالدار که بعضی آن را به کوروش بزرگ تعبیر کرده اند . ستونها دارای پایه هایی از سنگ سیاه و زرد شبه مرمر هستند و کف کاخ را با سنگهای بدون شکل هندسی منظم سنگ فرش نموده اند. مجموعه کاخها و باغ شاهی: این مجموعه باغ و کاخ را می توان یکی از قدیمیترین نمونه های موجود از نوع خود محسوب نمود که شامل دو کاخ بار عام و اختصاصی کوروش دو بنای کوشک و مجموعه از آب نماها و خیابان ها است. کاخ بارعام کوروش:این بنا مشتمل بر یک تالار مرکزی و چهار ایوان در چهار جهت و دو اتاق در جناحین ایوان جنوبی است.تالار مرکزی آن از دو ردیف چهار ستونی سنگی تشکیل یافته و چهار ایوان در جهات اربعه آن نیز دارای دو ردیف ستون سنگی است و فاصله ستونها در بخشهای اخیر کمتر از تالار مرکزی است.تالار مرکزی همانند کاخ دروازه دارای چهار مدخل ورودی در چهار جهت است.این بنا نیز از سنگ و خشت ساخته شده و کف آنرا با مهارت کم نظیری سنگ فرش نموده اند.ستونهای بجا مانده نشانگر آن است که بدون تزیین است. کاخ اختصاصی کوروش : از نظر پلان و شکل مانند کاخ بارعام است و عبارتست از یک تالار مرکزی با 5 ردیف 6 تایی ستونهای سنگی و چهار ایوان در جهات اربعه دارد و دو اتاق در گوشه شمال غربی و جنوب غربی .ابعاد آن در حدود 5/22*3 متر و وسعت آن 700 متر مربع است جرز درگاه های این بنا از سنگ زرد شبه مرمر که در نزدیکی پاسارگاد وجود دارد ساخته شده است . ترکیب سمگ سیاه و زرد در پایه ستونها جالب و دیدنی است . شالی پایه ستونها دارای تزیینات قاشقی است در جای دیگر از آن استفاده نشده بوده است. کوشکهای باغ شاهی:در میان مجموعه باغها و کاخهای شاهی پاسارگاد دو بنای زیبا قرار دارد که هر کدام از آنها دارای یک سالن مرکزی است که چهار ایوان در چهار جهت دارد . ایوانهای شمالی جنوبی کوشک A دارای چهار ستون در هر ردیف هستند و ایوانهای شرقی و غربی به خاطر کم عرض بودن دارای یک ردیف ستون.کوشکBدر ایوانهای شرقی و غربی چهار ستون در یک ردیف و در ایوانهای شمالی و جنوبی یک ستون دارد.این امر تنوع در معماری دو بنای کوچک را تا چه حد آشکار می سازد . این بناها در حقیقت راه ارتباطی به کاخهای اختصاصی و بارعام کوروش بوده اند. باغ پاسارگاد:مجموعه ای است زیبا ومنسجم که کاخها و کوشکهای متعددی را در خود جای داده است.این باغ را می توان یکی از زیباترین باغهای جهان دانست . زیبایی و شهرت باغهایی از این نوع بوده که واژه پردیس /فردیس/فردوس (باغ) فارسی را به چند زبان بزرگ و معروف جهان(عربی/انگلیسی/فرانسه/ایتالیایی/آلمانی..) نفوذ داده است و این امر نشانگر قدمت باغ سازی در ایران است که باغ سازی در دوره صفویه نیز متاثر از این دوره است. مقبره کمبوجیه(زندان سلیمان):مقبره کمبوجیه بنای سنگی مکعب مستطیل شکلی است که از سنگهای سفید بزرگ تراشیده شده است و متاستفانه یکی از دیوارهای چهارگانه و سقف آن سالم مانده است.و از هر نظر قابل مقایسه با بنای کعبه زردشت نقش رستم در مرودشت است . البته به طور قطع قدیمی تر از بنای فوق الذکر (کعبه زردشت) است.
دسته بندی | معماری |
بازدید ها | 52 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 12595 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 60 |
تحقیق معماری پایدار 60 ص
ارزشهای زیبا شناختی و محیط ساخته شده
واژۀ زیبایی شناسی را در سال 1750 ا لکساندر بلوم گارتن برای بیان مفهوم سلیقه در هنر های زیبا ابداع کرد . اگر چه این واژه به مفاهیم مربوط به ادراک ربط دارد ، بلوم گارتن از آن در ادراک زیبایی شعر ، نقاشی و مجسمه سازی استفاده کرد . امروزه این وا ژه هم در بحث هایی محتوایی و هم در جنبه هایی رویه ای چون ساختمان و طراحی اثاث ، وسایل خانه و غیره به کار می رود.
از قرن ها پیش به موازات پر داختن به زیبایی شنا سی در مباحث فلاسفه ، هنر مندان و معماران ، جستجو برای تدوین علم اثباتی زیبا یی شناسی نیز جریان داشته است . طی صد سال گذشته ، رشتۀ زیبایی شناسی تجربی رشد زیادی کرده است . در این سالها در مورد زیبا یی شناسی نوشته هایی از فلا سفه ، روانشناسان و هنر مندان و حتی افراد حرفه ای که با طراحی محیط سر و کار دارند به جای مانده است . هدف این افراد درک مو جبات لذت و چرایی آن بوده است. این جستجو مسیر های مختلفی را طی کرده است .
درک کامل مفهوم زیبا شناسی مشکل است ، ولی فهم ا ولیه عوا مل موثر در ادراک خوش آیند بودن محیط امکان پذیر است . نقش این عوامل پیچیده تر از (( سو د مند ی )) یا (( نتایج ابزاری )) فهم محیط است . نقش فیلسوفان نظری و زیبایی شناسان تجربی در فصل هفدهم کتاب مورد بحث قرار گرفته است . بحث این فصل این است که تقسیم بندی جورج سانتایانا از زیبایی شناسی تحت عنوان زیبایی شناسی حسی ، فرمی و نما دین هنوز معتبر است .
در مورد زیبایی شناسی حسی دانش کمی وجود دارد . تحلیل ها ی موجود به شدت ذهنی و درو نی اند . تنها کسانی که به این موضوع علاقه نشان می د هند طراحان محیط یا رفتار شناسان هستند . طراحی محیط به طور سنتی با زیبایی شناسی فرمی و نمادین سر و کار داشته است ، به همین دلیل به آن دو مورد در این کتاب بیشتر پر داخته شده است . این تو جه ، به معنای این نیست که اهمیت زیبایی شناسی حسی کمتر است ، بلکه تنها نشان دهنده عدم وجود دانش کافی در مورد آن می باشد .
موضوع زیبایی شناسی فرمی ارزشهای اشکال و سازه های محیط است . این توجه به فرم اشکال ،نوعی تجمل گرایی ادراکی است . این که احساس لذت از درک بعضی از الگوها ،تناسبات و اشکال مبنای زیست شناختی دارد یا نه ، از مباحث زیبایی شناختی فرمی است . اگر این درک به جای مبنی زیست شناختی ،بر اساس منطق فکری خود آگاه و آزمون های الگو های محیط به دست آید ، قرار دادن نیاز های شناختی در بالا ترین سطح مدل سلسله مراتب نیاز ها ی انسانی مازلو ، منطقی است .
در قرن بیستم میلادی مبانی اثباتی زیبایی شنا سی فرمی پیشرفت زیادی داشته ولی به رو شنی تد وین نشده است . اساس این پیشرفت نظریه گشتالت ادراک بوده است . نظریه های جدیدتر ادراک ،از یک سو با نظریه گشتالت در چالش بو ده اند و از سوی دیگر به غنای بیشتر آن کمک کرده اند .
زیبایی شناسی نمادین با معانی داعی کننده و لذت بخش محیط سر و کار دارد . این موضوع در سالهای اخیر مورد توجه رفتار شناسان قرار گرفته است . در اعتبار تحقیقات انجام شده در این حوزه ابهاماتی وجود دارد . با این حال معرفی ز مینه های اصلی پژوهش و تبیین نقش آنها در تدوین نظریه طراحی محیط امکان پذیر است .
بعضی از پژوهشگران معتقدند که ، بر خلاف طراحان حرفه ای که به زیبایی شناسی فرمی توجه بیشتری دارند ، مردم محیط را به خاطر نماد ها و قابلیت تأمین فعالیت ها تحسین می کنند . بعضی از زیبایی شناسان در ضرورت مبحثی تحت عنوان زیبایی شناسی فرمی تردید دارند . در این مورد ، ممکن است طراحان ، زبانی را ابداع کرده باشند که فقط طراحان دیگر و متخصصی آن را درک کنند . زیبایی شناسی نمادین با لذتی که از پیشینه ذهنی مردمی و یا ذهنیتی که از پیکره بندی و ویژگیهای محیط ساخته شده ایجاد می شود سر و کار دارد .
نظریه زیبایی شناسی
طراحان داخلی ، معماران محیط و منظر و طراحان شهری در طول زمان زمینه تجربیات زیبا شناختی را برای دیگران فراهم می آورند . یکی از مواردی که در طراحی امروز نیاز به موضع گیری دارد ، این است که این (( دیگران )) چه کسانی باید با شند . هم طراحان حرفه ای و هم افراد غیر حرفه ای معتقدند که ، طرا حان برای کسب جایگاه و موقعیت مناسب در میان همکارا نشان طراحی می کنند . باید به این نکته توجه داشت که علاوه بر حفظ این جایگاه حرفه ای ، هدف دیگر طراحی آفرینش اثر زیبا یا خشایند است . این که چه چیز در محیط های ساخته شده و طبیعی زیبا به نظر می رسد همیشه بحث بر انگیز بوده است ، ولی نه به شکلی که راسکین بیان کرده است :
این وظیفه زیبایی شناسی است که به شما نشان می دهد ( اگر قبلاً نمی دانستید ) که مزه و رنگ یک هلو زیبا و دل پذیر است ؛ و ثابت کند( اگر اثبات پذیر باشد و شما کنجکاوی دا نستن آن را داشته باشید) که چرا این گونه است .
با این حال هنوز این تعریف از تعاریف خوب زیبایی شناسی باقی مانده است . یکی از انگیزه های مطا لعه زیبایی شناسی نسبی بودن ترجیحات و سلیقه های انسان است . همان گونه که مزه و رنگ هلو مورد علاقه همه نیست ، در مورد بناهای ساخته شده نیز سلیقه های متفاوتی وجود دارد.
موضوع علم زیبایی شناسی تشخیص و درک عواملی است که در ادراک یک شیء یا یک فر آیند تجربی زیبا یا حد اقل خوش آ یند نقش دارند و درک توانایی انسان برای ابداع جلوه هایی است که از نظر زیبایی شناسی خو شا یند به حساب می آیند . برای مطالعه زیبایی شناسی دو رو یکرد کلی وجود دارد : موضوع رویکرد ا ول مطا لعه فر آیند ها ی اد راک ، شناخت و شکل گیری نگرش ؛ و موضوع رویکرد دوم مطا لعه فلسفه زیبا یی شناسی و فر آیند های مربوط به خلاقیت است . رویکرد اول شخصیت و ویژگی روان شناختی دارد و رو یکرد دوم متا فیزیکی و روانکاوانه است . رویکرد اول در حوزه نظریه های ا ثباتی و رویکرد دوم در محدوده نظریه های هنجا ری و ارزشی طراحان و هنر مندان قرار می گیرد . در جوا مع غربی ، از زمان رنسانس ، پژ و هشگرا ن و نویسندگان زیادی بین عناصر هنری و غیر هنر ی محیط ، یعنی بین معماری و ساختمان ، تمایز قائل شده اند . در مطالعۀ اشیاء و آثار هنری ، انسان مشا هده گر و متفکر است ، در حالی که در مطالعۀ کلیت محیط ، فرد مطالعه کننده جز ئی از زندگی روز مرۀ محیط کالبدی است . مردم سازه ساختمانها ، مناظر و ننقاشی ها را مشاهده و تحلیل می کنند . این ویژگی مشاهده و تحلیل در تمام اشخاص وجود ندارد . چنین عمومیتی در فر هنگهای غربی نیز نه در قبل و نه در حال حاضر وجود نداشته است . در جوامع دیگر نیز تولید آثار هنری همواره وجود داشته ، ولی در اینکه چه آثار و دست ساخته هایی هنر به حساب آیند ، اختلاف نظر وجود دارد .
از یک سو گوستاو فخنر مطالعۀ روان شناختی زیبایی شناسی را در سال 1876 آغا ز کرد ، و از سوی دیگر افرا دی چون را سکین معتقد بودند که ارزشهای زیبایی شناسی نمی تواند مو ضوع مطالعه علمی باشد . در گذشته هر دو نگرش به دلیل محدود بودن تحقیقات زیبایی شناسی تا حدودی معتبر بوده است . اگر چه تحقیقات انجام شده در قرن گذشته میلادی ماهیت زیبایی شناسی محیط را تبیین نکرده ، ولی زمینۀ مناسبی را برای توسعۀ نظریۀ طرا حی محیط فراهم آورده است .
در مطالعۀ روان شناختی زیبایی شناسی ، به جای مطالعه از کل به جزء رسیدن از مشاهده به تعمیم ، هدف مطالعه است . در عین حال شاخه ای از فلسفه و رو ا ن شناسی که تحت عنوا ن زیبایی شنا سی نظری شناخته می شو د ، هنوز می تواند مبانی مفیدی را برای مطالعۀ محیط ساخته شده فراهم آورد.
زیبایی شناسی نظری
زیبایی شناسی نظری ، مانند تحقیقات روان شناختی اولیه ، بر تحلیل درونی و باور های شخصی از مفهوم زیبایی و خوشایند بودن محیط استوار است . چنین تحلیل هایی تحت عنوان هر منو تیک ، پد ید ار شناسی ، وجودی و سیاسی که همگی فلسفی اند ، انجام شده اند . اغلب این مطا لعات با رویکرد های علمی و شبه علمی روا نکاوی و روان شناسی قابل مقا یسه اند . هر منو تیک محیط را به عنوان یک متن تفسیر می کند . پدیدار شناسی معانی زیا دی دارد ؛ د ر مطالعۀ زیبایی شناسی به بینش شهودی در شناخت متقابل فرد و محیط گفته می شود . رویکرد وجودی به عمل خلاق و محصول هنری به وجود آمده می پردازد. رویکرد سیاسی ،به ویژه مارکسیزم ، هنر را محصول و جلوۀ ستیز طبقاتی و رویکرد روانکاوانه هنر را موجب پالایش روان می داند . هر کدا م ا ز این رویکرد ها به سهم خود به شناخت هنر کمک می کند ، ولی به تجربۀ مردم در محیط توجه ندارند . تنها گروهی از پژو هشگران که مدل های ماهیت تجربۀ زیبا شناختی را بر مبنای نظریه های روان شناختی و تحلیل درو نی تد وین کرده اند ، به تحول نظریۀ طراحی محیط کمک کرده اند . این مد ل ها که چار چوب مفیدی را برای نقد معماری فراهم می آورند ، قابل آزمون نیز هستند.
استفن پپر در این مورد چهار مکتب ماشینی گرا ، زمینه گرا ،ارگانیزم گرا و فرم گرا را معرفی کرده است . نظریه های جرج سانتا یانا ، جان دوی ، برنارد بو سانکو ئت و رود لف آرنهایم مثالهایی از مکاتب فوق هستند . سه نفر اول عقاید خود را بر اساس مکاتب تجربه گرای نظریۀ ادراک تد وین کرده اند ، در حا لی که آرنهایم روان شناسی گشتا لتی است . مفاهیم جدید تر زیبایی شناسی بیشتر بر مبنای کار روان شناسان گشتالت تد وین شد ه است .
رویکرد ماشینی گرای نظریۀ زیبا یی شناسی ، محصول هنری را برانگیزانندۀ حوا س انسان و تصو یر ذهنی و تدا عی حا صل از آن می داند . سانتایانا ما نند بسیاری از روان شناسان بعدی ، به لذت بخش بودن بعضی از حس ها معتقد بوده است . به نظر سانتایانا ، محیط زیبا محیطی است که به نظاره گر آن لذت می بخشد . این نظر(( بار ارزشی مثبت )) دارد و به معنای آن است که ارزش در ذات شی ء یا رویداد است و بخشی از ساختار آن محسوب می شود . بسیاری از عقاید سانتایانا بیا نگر حاکمیت و نفوذ نظریه های روان شناختی در شروع قرن بیستم میلادی است .
ارزشهای حسی حاصل حس ها ی لذت بخشی چون لمس ، بویش، مزه ، شنیدن و دیدن هستند . سانتایانا با موضعی تجربه گرا ، معتقد بود که لذت حسی در عین اینکه بخشی از زیبایی است ، انگا ره های تداعی کنندۀ آن جزئی از ماهیت اشیاء است . تجربۀ حس های پایین تر ( لامسه ، بو یایی و چشایی ) ، به اندازۀ تجربۀ حس های بالاتر ( بینایی و شنوایی ) ، مقاصد شناختی انسان را تأ مین نمی کنند . بنا بر این حس های بینایی و شنوایی در شناخت ارزشهای زیبا شناختی اهمیت بیشتری دارند .
ارزشهای فرمی از نظم مواد حسی به وجود می آیند ، اساس این موضع گیری نیز نظریۀ تجربه گرای ادراک است . موضوع ارزشهای فرمی لذت بخش بودن ساختار یا ا لگوهای محصول یا فر آیند هنری مو رد نظر ا ست ( سانتایانا به مو سیقی نیز علاقه مند بود) . شناخت نظام موجود در الگوها ، از نکات مورد نظر بحث ادراک است . بعضی از این مباحث به طور مستقیم به تنا سبات و اصول نظم دهنده به ا لگو ها می پردا زد . یکی از این بحث ها را سا نتا یا نا (( سازمان معین)) نامیده است . در این بحث فرم کار کردی ابزاری دارد ، دراین مورد سانتایانا اینگونه اظهار نظر کرده است :
(( هر سا ز مان ... با تقا ضا های عملی شکل می گیر د . بعضی از فرم ها ی ساختمانی را استفادۀ آن تعیین می کند ، ویژگیهای مکانیکی مصالح ، ضرورت سر پناه ، دسترسی به نو ر ، ا قتصادی بودن و آسایش از عوامل دیکته کنندۀ ترکیب ساختمان هستند)) .
ساز مان معین همان مفهوم (( فرم از عملکرد تبعیت می کند)) سو لیوان است . سو لیوان از معاصرین سانتایانا بود .
ارزشهای بیانی یا تداعی کننده از تصاویر ذهنی ایجاد شده با ارزشهای حسی نشأت می گیرند . وی فر آیند تداعی را فعالیتی بی واسطه می دانست . هم روانشناسان و هم منتقدین طراحی هنوز در توضیح این فر آیند مشکل دارند . بر اساس این نظر ، تداعی به طور مستقیم به ضمیر نا خود آ گاه وارد می شود و حس را فر آ یند های دیگر اندام های بدن انسان تولید می نما یند . سانتایانا سه گونۀ ارزشهای بیانی یا تداعی کننده را تحت عنوان تداعی زیبا شناختی ، عملی و منفی نام برده است ارزش زیبا شناختی ، عملی و منفی نام برده است . ارزش زیبا شناختی ، دریافت تداعی زیبایی شی ء یا اثر توسط مشا هده گر است . ارزش عملی ، بیان سود مندی یک شی ء یا اثر است . این ارزش نه تنها از کارکرد شی ء بلکه از بیان کار کرد آن حاصل می شود . ارزش منفی از شکوه شدن ، وضعیت غیر منتظره ، تر سیدن یا تجربیات نا خوشایند دیگر به وجود می آید . بیشتر نظریه ها به رو شنی یا به طور ضمنی ، ماهیت تجر بۀ زیبا شناختی را شامل ارزشهای حسی ، فرمی و تداعی کننده می دانند . نویسندگان مختلف بر جنبه های متفاوتی از این ویژگیها تأ کید کرده اند . جنبه های فرمی و نمادین بیشتر مورد نظر نویسندگانی بوده است که با زیبایی شناسی محیط ساخته شده سر و کار دارند . بعضی از نویسندگان به اثر هنری و بعضی دیگر به زندگی روز مره توجه بیشتری کرده اند .
فصل دوم:
مطالعات اقلیمی
تقسیمات اقلیمی در جهان
در مورد تقسیم بندی نقاط مختلف اقلیمی در جهان روش های گوناگونی پیشنهاد گردیده که از میان آنها روش کوپن دانشمند اطریشی مورد قبول قرار گرفته است . کوپن براساس رشد و نمو انواع نباتات در مقیاس جهانی ژنج نوع اقلیم به شرح زیر نموده است:
1- اقلیم بارانی استوائی : در این اقلیم فصل سرد وجود نداشته و معادل دمای هوا در سردترین ماه سال بیش از 18 درجه سانتیگراد است .
2- اقلیم گرم و خشک : در اینگونه مناطق بدلیل آنکه میزان بارندگی سالانه کفاف تامین بخار آب مورد نیاز جهت تامین رطوبت هوا را نمی نماید ، هوا به طور کلی خشک است .
3- اقلیم گرم – معتدل : معدل دمای هوای سردترین ماه سال در اینگونه مناطق بین 18 و 3- درجه سانتیگراد و معدل دمای هوا در گرمترین ماه سال بیش از 10 درجه سانتیگراد است . زمستانهای این مناطق کوتاه هستند . اما ممکن است حدود یک ماه یا بیشتر زمین یخ بسته یا پوشیده از برف باشد .
4- اقلیم سرد و برفی : در این اقلیم دمای هوا در گرمترین ماه سال از 10 درجه سانتیگراد و معدل دمای هوا در سرترین ماه سال از 3- درجه ساتیگراد است .
قسمت اعظم بارنگی در این مناطق به شکل برف بوده و زمین نیز در طول چند ماه پوشیده از یخ و برف است .
5- اقلیم قطبی : در این اقلیم معدل دمای هوا در گرمترین ماه سال کمتر از 10 درجه سانتیگراد بوده و در اینجا ، برعکس اقلیم بارانی استوائی فصل گرم وجود ندارد .
البته مناطق پنجگانه فوق به مناطق کوچکتری نیز تقسیم شده اند مثلا اقلیم گرم و خشک به دو منطقه خشک بیابانی و خشک صحرائی تقسیم گردیده است . در شکل (1-4) تقسیمات اقلیمی جهان که با استفاده از روش کوپن انجام گردیده نشان داده شده است . در رابطه با تاثیر گذاری این اقلیم های متفاوت بر ساختمان " اولگی " ویژگی های معماری را در مناطق اقلیمی یاد شده بررسی نموده است .
تقسیمات اقلیمی در ایران
اساس " اقلیم " در بسیاری از مناطق دنیا به وسیله عرض جغرافیایی و ارتفاع از سطح دریا مشخص می شود . ایران با قرار گرفتن بین 25 و 40 درجه عرض جغرافیایی شمالی در منطقه گرم قرار گرفته است و از نظر ارتفاع نیز فلاتی است مرتفع که مجموع سطوحی از آن که ارتفاعشان از سطح کل کشور را تشکیل می دهند .
با وجود آنکه ایران دارای دو حوزه بزرگ آبی ، دریای خزر و خلیج فارس ، می باشد اما به دلیل وجود و نحوه قرار گیری رشته کوههای البرز و زاگرس اثرات این دو محدوده به نواحی بسیار نزدیک به آنها بوده و ندرت مشاهده گردیده است که این اثری در تعدیل درجه حرارت هوای قسمت های داخلی داشته باشند .
در مورد تقسیمات اقلیمی در ایران دانشمندان ایران مبنای کار خود را بر اساس روشن کوپن قرار داده اند . الته به دلیل کمبود اطلاعات درباره شرایط آب و هوای ایران و به دلیل موقعیت استثنایی کشور ، استخراج این تقسیمات برای ایران در پاره ای از موارد با واقعیت متفاوت است اما همانطور که مهندس عدل در بررسی مطالعات کوپن می نویسد منظور از تقسیمات اقلیمی مشخص ساختن نقاطی است که از حیث آب و هوا اگر هم کاملا با هم تطابق ندارند لا اقل تا حدی شباهت داشته باشند .
تردید نیست که در کشوری کوهستانی مانند ایران دو منطقه هیچوقت با هم شباهت کامل اقلیمی کشور وجود داشته باشد بهترین طریقه همان اصولی ایت که کوپن معین کرده است و باید بناچار از آن پیروزی نماید ، منتها باید تغییراتی در آن داده شود تا منظور حقیقی تامین گردیده و مناطقی که دارای آب و هوای مشابهی هستند تحت یک فرمول معین قرار گیرند و معرفی شوند .
بنابراین می توان تقسیمات چهار گانه اقلیم ایران را که توسط دکتر حسن گنجی پیشنهاد شده است مورد استفاده قرار داد. نامبرده تقسیم بندی کوپن را با مختصر تغییراتی و با توجه به عوارض جغرافیایی کشور ، به شرح ذیل پذیرفته است .
- اقلیم معتدل و مرطوب ( سواحل جنوبی دریای خزر )
- اقلیم سرد ( کوهستانهای غربی )
- اقلیم گرم وخشک ( فلات مرکزی )
- اقلیم گرم و مرطوب ( سواحل جنوبی ایران )
حدود تقسیمات چهار گانه اقلیمی در ایران
اقلیم سرد ( کوهستانهای غربی )
ک.هستانهای غربی که دامنه های غربی رشته کوههای مرکزی ایران را شامل می شوند ، با توجه به اینکه در این منطقه متوسط دمای هوا در گرمترین ماه سال بیش از 10 و متوسط حداقل دمای هوا در سردترین ماه کمتر از 3- درجه سانتیگراد است ، جزو مناطق سردسیر محسوب می گردند . سلسله کوه های غربی چون سدی مانع نفوذ هوای مرطوب مدینترانه به داخل فلات ایران شده و رطوبت هوا را در دامنه های خود نگه می دارند از ویژگی های این اقلیم گرمای شدید دره ها در تابستان و اعتدال آنها در فصل زمستان است .مقدار و شدت تابش آفتاب در تابستان این منطقه زیاد و در زمستان بسیار کم است .
زمستانهای طولانی سرد و سخت بوده و چندین ماه از سال پوشیده از یخ است . در سراسر این منطقه از آذربایجان تا فارس زمستانهای به شدت سرد بوده و سرما از اوائل آذر ماه شروع شده و کم و بیش تا اواخر فروردین ماه ادامه می یابد . مقدار بارندگی در تابستان کم و در زمستان زیاد و اکثرا به صورت برف است .
یک تذکر مهم : برای دست یابی به یک طرح معماری منطقی و هم آهنگ با اقلیم علاوه بر توجه به تنوع اقلیم مورد نظر و تغییرات دما و رطوبت هوای این منطقه در رابطه با " جدول بیو کلیماتیک " ساختمانی در نظر گرفتن موقعیت خورشید و وزش بادهای محلی در آن منطقه ضروری است . موقعیت خورشید که تابع عرض جغرافیایی بوده در تعیین جزئیات ساختمانی از قبیل ابعاد پنجره ها و سایه بان ها و هم چنین جهت استقرار ساختمان می باشد . بنابراین برای رسیدن به یک طرح مطلوب لازم است که این دو عامل نیز به طور کامل مورد بررسی قرار گیرد جدول ( اولگی ) شرایط آسایش فیزیکی انسان را در رابطه با شرایط اقلیمی پیرامونش مشخص می سازد می تواند تعیین کننده نوع اقلیم مناطق مختلف باشد .
طول و عرض جغرافیایی شهرستان های استان کردستان : سال 1381
شهرستان |
طول شرقی |
عرض شمالی |
||||||
حداکثر |
حداقل |
حداکثر |
حداقل |
|||||
دقیقه |
درجه |
دقیقه |
درجه |
دقیقه |
درجه |
دقیقه |
درجه |
|
کل استان |
14 |
48 |
34 |
45 |
28 |
36 |
45 |
34 |
بانه |
11 |
46 |
34 |
45 |
12 |
36 |
48 |
35 |
بیجار |
14 |
48 |
7 |
47 |
26 |
36 |
29 |
35 |
دیوان دره |
27 |
47 |
32 |
46 |
20 |
36 |
34 |
35 |
سقز |
54 |
46 |
51 |
45 |
28 |
36 |
46 |
35 |
سنندج |
18 |
47 |
26 |
46 |
38 |
35 |
3 |
35 |
قروه |
12 |
48 |
7 |
47 |
38 |
35 |
56 |
34 |
کامیاران |
20 |
47 |
34 |
46 |
9 |
35 |
45 |
34 |
مریوان |
45 |
46 |
58 |
45 |
48 |
35 |
2 |
35 |
سرو آباد |
|
|
|
|
|
|
|
|
تحلیل عوامل جوی در شهرستان قروه
دمای هوا
دمای هوا از جمله عوامل جوی است که بر عملکرد کلیه فعالیت های اقتصادی – اجتماعی جوامع تاثیر گذاشته و تغییرات آن در طول ماهها و فصل های مختلف سال بر عملکرد بسیاری از فعالیت های موثر واقع می شود .
میانگین حداقل های دما
مطالعه و بررسی پارامتر میانگین حداقل دمای هوا در ماههای مختلف قروه نشان میدهد که مقدار این پارامتر در ماههای آذر ، دی ، بهمن و اسفند به زیر صفر درجه سانتی گراد می رسد و بیشترین مقدار محاسبه شده این پارامتر به تیر ماه و سپس به مرداد ماه اختصاص دارد .
در فصل زمستان مقدار میانگین حداقل های دمای هوا در قروه نشان می دهد که مقدار این پارامتر در دیماه به 1/8- در بهمن ماه به 8/7- و در اسفند ماه به 2/2- درجه سانتی گراد می رسد . با آغاز فصل بهار علیرغم اینکه در بعضی از روزها حداقل مطلق دما ممکن است به زیر صفر درجه سانتی گراد برسد ولی میانگین حداقل های دما بالاتر از صفر بوده به طوریکه در ماههای فروردین ، اردیبهشت و خرداد ماه مقدار این پارامتر در قروه به ترتیب ارقام 3/4 ، 8 و 5/12 درجه سانتی گراد محاسبه گردیده است .
دسته بندی | معماری |
بازدید ها | 36 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 28 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 24 |
تحقیق معماری ایلخانی
به نام خدا
خصوصیات عمده معماری ایلخانی
آثار ساختمانی دوره ایلخانی مرحله ای از تاریخ پیوسته معماری اسلامی ایران است و اشکال دوره های قبل و خصوصیات طرح و جزئیات آنها را منعکس می کند.
سبک معماری دوره ایلخانان مستقیماً از سبک آثار ساختمانی دوره سلجوقی اقتباس شده است.
معماری سلجوقی و ایلخانی از حیث اوضاع و شرایط متظاهر شدنشان با هم شباهت دارند.
در دوره سلجوقیان و همچنین در دوره ایلخانیان ساختمان های دینی از قبیل مساجد و مدارس و زیارتگاه ها و مقبره ها بر ساختمان های غیردینی رجحان داد شد و این نشانه کامیابی اقتصادی آن زمان است.
در دوره ایلخانی مساله عمده تلفیق و ترکیب اشکال ساختمانی و تزئینی موجود بود.
معماریان دوره ایلخانی همه نقشه و مصالح و روش ساختمانی دوره سلجوقی را اقتباس کردند و مقبره برجی در معماری سلجوقی اهمیت داشت و در دوره ایلخانان از آنها به عنوان الگو استفاده شد.
در ساختمان های دوره ایلخانان اهمیت زیادی به عمودیت و ظرافت اشکال منتخب داده شده است و با مقایسه با آثار ساختمان های سلجوقی، نسبت اطاق ها تغییر داده شده و اطاق ها از نظر بلندی، نسبت به اندازه های افقیشان، بلند شده اند. در دوره ایلخانان نسبت به دوره سلجوقیان، ایوان ها باریکتر و قدرت ساختمانی بنا عمداً تمرکز داده شده است. حد فاصل خارجی و داخلی دیواره ها و جرزها در عمق کار شده و به همین جهت دیوارهای ضلعی نازک و جرزهای سنگین گوشه ای بوجود می آورد. در داخل شبستان دیوارها را به همان ترتیب نازک می ساختماند و فقط نقاطی را که تمام سنگینی گنبد بر روی آنها بود، ضخیم می ساختند.
از دوره ساسانیان معماران ایرانی از نیم طاق به عنوان واسطه میان محوطه مربع شکل بنا و گنبد مدور استفاده می کردند. استعمال این شکل باستانی مداومت یافت، بدون آنکه بناهای مسلمان احساس کنند که برای قرار دادن گنبد بر روی ساختمان مربع شکل به شکل دیگری از بنا نیازمندند. با این حال نیم طاق، میانی سایه افکن ظاهراً حساسیت سازندگان را علیه خود برمی انگیخت و در دوره سلجوقیان قبه های مقرنس برای از میان بردن نیم طاق میانی بکار رفت. در دوره ایلخانان نوع و شکل قبه و گنبد سلجوقیان ادامه پیدا کرد و قبه های مقرنس رونق بیشتری پیدا کرد.
معماری ایلخانی هم جنبه جهانی و امپراطوری داشت و هم جنبه محلی و همچنین نفوذ خارجی در قسمت معماری زیاد نبود.
طبقات ابنیه
ساختمان هایی که دارای جنبه دینی هستند، عبارتند از:
1. مسجد 2. مدرسه 3. مقبره
مسجد: مسجد در شکل کامل ایرانی خود دارای این خصوصیات است در اول محور طولی بنا سه در ایوان قرار دارد که جلوی آن صحن باز واقع است. طاق نماهای دور صحن به چهار ایوان ختم می شوند که در ایوان در محور طولی و دور ایوان در محور عرضی قرار دارند و شبستان ها در پشت طاق نماها واقعند. ایوان اصلی در محور طولی مسجد و روبروی ایوان ورودی که سوی دیگر صحن است قرار دارد و به شبستان مربع شکل باز می شود که گنبد دارد و در دیوار انتهایی آن، در انتهای محور طولی مسجد محراب واقع است.
قدیمی ترین مسجد موجود در ایران که همه این عوامل را دارد مسجد جامع زواره است.
از دوره ایلخانان فقط یک بنا که واجد که شرایط فوق باشد وجود دارد که مسجد جامع ورامین است.
مدارس، نقشه کلی مدرسه به ------- شبیه نقشه مسجد است که با وجود اختلاف در مورد استفاده از آنها، نقشه مدرسه های ایران نقشه مدرسه ـ مسجد نامیده شده است.
مقبره ها: به دو دسته تقسیم می شوند: دسته اول آنهایی که شبستان مربع شکل گنبددار دارند و دسته دوم مقبره های برجی با اشکال مدور و مربع و چندوجهی.
درباره ساختمان های غیردینی ذکری مختصر کفایت می کند.
کاروانسراها: شکل کاروانسراها از لحاظ مسکونی دور صحن حیاط شبیه شکل مدرسه است، بجز آنکه صحن حیاط آن خیلی بزرگتر است. صحن بزرگ برای نگاهداری حیوانات بارکش کاروان بکار می رفت و دیوارهای خارجی ----- بود و شبستان گنبددار به ندرت در پایان محور طولی ساخته می شد.
رابطه ابنیه با محل آنها
مقبره دوره ایلخانان به پیروی از رسم قدیم جدا ساخته شده و از همه سمت ---- -بوده است. شواهد ابنیه ی باقیمانده نشان می دهد که قبور سلاطین در نقاط مخصوص قرار داده می شد و قبر افراد بسیار مهم گاهی در ناحیه ای معمور در نزدیکی مسجد یا زیارتگاه انتخاب می شد، ولی محل معمول برای ساختمان مقبره های برجی یا زیارتگاه یکی از قبرستان های محلی بود.
علاوه بر مقبره ها یک نوع ساختمان دیگر نیز معمولاً منفرد است و آن کاروانسراها بود که یا در خارج شهر در امتداد جاده های تجاری و یا نزدیک دروازه شهر ساخته می شد.
بناهایی که برای مصارف دیگر ساخته می شد معمولاً در نواحی آباد برپا می گردید و جهت معین و محور طولی داشت. چون این بناها جنبه دینی داشتند، جهت آنها در جهت معین محراب قرار داشت و طول بنا از سردب ورودی تا محراب بود.
گاهی محدودیت های مکانی، یا رابطه لازم ساختمان یا ابنیه موجود، مستلزم آن بود که محراب در نقطه ای غیر از انتهای محور طولی نقشه قرار گیرند. از جمله محراب زیارتگاه ---- بکران، نزدیک اصفهان که در دیوار کوتاهی که جلوی سمت باز ایوان قرار دارد، ساخته شده است.
وقتی ساختمان ها در نقاط معمور بنا می شدند، یا راه های ارتباطی به دقت به آن ناحیه مرتبط می شدند و یا اینکه به راه های ارتباط توجهی نمی شد و در آن صورت خیابان ها و کوچه ها طوری تغییر داده می شدند که از مقابل بنا عبور کنند.
استادانه ترین و از نظر معماری زیباترین وسیله اهمیت دادن به سردری که به خیابان باز می شد، بلند ساختن آن و قرار دادن دو مناره در دو طرف آن بود. این نوع معماری از دوره ایلخانان به بعد متداول گردید.
در دوره ایلخانان رسم دیرین اسلامی در ایران یعنی ساختن ابنیه مرکب در دستگاه های متعدد ادامه یافت. به نظر می رسد که نمو اینگونه مجموعه ساختمان با تراکم و ازدیاد ابنیه، از خصوصیات معماری اسلامی در ایران بوده است.
هم در دوره های قدیم تر و هم در ادوار بعد مساجد چندین شهر در ابتدا یا در انتها بازار سرپوشیده و یا در جوار مسیر آن قرار داشت، در حالی که هیچ یک از مساجد موجود از زمان ایلخانان چنین وابستگی ندارد.
برای ساختمان مهم معمولاً محل مرتفع ترجیح داده می شد.
روش و مصالح ساختمانی
به نظر می رسد که از دوره های قدیم تر مدارکی حاکی از طرح ریزی و نقشه کشی قبل از آغاز ساختمان وجود داشته باشد و فقط یک مدرک کوچک می رساند که ساختمانی دوره ایلخانی از روی نقشه های مطالعه شده ساخته می شد.
در مورد آثاری که تزئینات مفصل و پرکارتر دارند احتمال می رود که برای انجام و اتمام قسمت های تزئینی وقت بیشتری لازم بوده تا برای زیرسازی خود بنا.
از وقتی که طرح ساختمان بر روی زمین ریخته می شد تا وقتی که ساختمان به اتمام می رسید به طور قطع یک نوع مقیاس اندازه گیری به کار برده می شد، صرف نظر از اینکه از نقشه ترسیم شده پیروی می شد یا نه؟
نقش استاد کار ماهر
نام عمده ای از استادکارها که در ساختمان ها یا تزئین بعضی از ابنیه دست داشته اند در نقاط مختلف ساختمان ها باقیماند همکاران است. از جمله در کتیبه های تاریخی و در انتهای کتیبه های دینی یا به صورت امضا در کتیبه های محراب یا در داخل حاشیه یا صفحه یا دایره ی کوچکی که مخصوص این کار تعبیه گردیده است.
انواع آجر
آجر معمولی
آجر کوچک: آجرهای مربع شکل بکار رفته در دوران سلجوقی
آجر تراشدار: خشت تر را در قالب معمولی تراشیده و با چاقو یا سیم تغییر شکل داده و بعد پخته اند. به کار رفته در ساختمان ها با آجرکاری مفصل
آجر قالبی مخصوص: به اشکال معین برای قسمت های مختلف و مخصوص بنا، از قبیل ستون چه های زاویه
خست: به 3 طریقه بکار می رفته است:
آجر مستعمل: در بسیاری از ساختمان این دوره از آجر قدیمی استفاده می شده است.
بندکشی: اغلب ساختمان ها بعد از آنکه ساختمان دیوار به اتمام می رسید، بندکشی می شد. معمولاً بندکشی طوری انجام می یافت که هم سطح دیوار باشد.
آجرچینی: به طور کلی در آجرچینی ساختمان های دوره ایلخانان علاقه کمتری به تنوع طرح ها و توجه کمتری به تناسب نزدیک لایه های طرح با خود ساختمان نشان داده شده است.
گچ: در دوره ایلخانان گچ به آهک ترجیح داده شده است و ترجیح گچ به آهک از آن جهت بود که زودتر خود را می گیرد و کمک بزرگی به طاقنماها و سقف ها بر روی پوشش های موقت یا دائم به شمار می آمد. نمونه ها نشان می دهد که اغلب گچ با خاک رس و شن و ماسه و حتی گل مخلوط می شده است.
انواع آجرچینی:
سنگ صاف
در شش بنا یعنی مقبره برجی سلماس و خیاو و دو مقبره برجی در مراغه و کاروانسرای مرند، پی بنا از سنگ صاف ساخته شده که از دو تا پنج ردیف افقی تشکیل یافته و سطوح عمودی پی با سطح دیوار تراز است.
قلوه سنگ و پاره آجر
از دوره ایلخانان فقط یک ساختمان از این قسم باقیمانده و آن مقبره پیر بکران در حوالی اصفهان است. در این دوره در سه ساختمان زیرسازی دیواره از قلوه سنگ و روکش آن یا از آجر و یا از سنگ صیقلی شده است. این ساختمان ها عبارتند از: برج مدور در ربع رشیدی تبریز، مقبره برجی منهدم شده در ری و زیارتگاه داخلی صحن مسجد جامع شیراز.
چوب: چوب غالباً به شکل قطعات مدور و دراز بکار رفته و به موازات جهت دیوار به صورت افقی قرار داده شده است. در ابنیه دوره های قبل از ایلخانان استعمال چوب به این طرز کاملاً مرسوم بود.
برای نگاهداری بعضی از قسمت های بنا نیز چوب بکار می رفته است. در مسجد جامع علی شاه تبریز تیرهای چوبی که به زاویه قائم در جهت دیوار قرار داده شده اند هره های دیوار آجری را که تا 20 سانتیمتر از صفحه پایین دیوار جلوتر هستند نگاهداری می کنند.
در مسجد جامع ورامین طاق های مقرنس و سردرهای ورودی بوسیله تیرهایی که از طاق آجری نیم دایره بیرون آمده آویزان شده و نگاهداری می شود.
آهن: در محل تلاقی در گوشه خارجی سردرب ورودی کاروانسرای ----، یک قطعه آهن به شکل زاویه قائم جهت اتصال به چوب میخکوب شده است. این عامل استحکام همزمان با ساخت کاروانسرا به کار برده شده است.
خصوصیات ساختمانی
شالوده: از فرسودگی و سایش اطراف بناهای موجود معلوم می شود که پی بنا معمولاً از سنگ و قلوه بوده است.
پلکان: در همه سازه های این دوره پله های معمولی داخل مارپیچ که دور ستون مدور آجری می گردد وجود دارد.
طاق ها: دوره ایلخانان برای تکامل گنبد دو جداره آجری ممتاز است و انواع دیگر طاق های این دوره از دوره سلجوقیان معمول و متداول بوده است. از این دوره هیچگونه وسیله جدید فنی و اشکال تازه پدید نیامده و چون سطوح ساختمانی زیر طبقات طرح های تزئینی پنها بود، علاقه زیادی نسبت به زیرسازی و ابتکار ساختمانی در انها نشان داده نمی شد.
انواع طاق های دوره ایلخانی:
سطوح داخلی طاق ها را به انواع مختلف تزئین می کردند، ولی سطوح خارجی در معرض باد و باران و هوا قرار داشت. برای حفاظت سطح خارجی طاق با آن را با کاهگل یا خاک اندود می کردند یا پوششی از آجر صاف روی آن قرار می دادند.
بناهای دوره ایلخانان مانند بناهای دوره سلجوقی سعی داشتند طاق هایی با حداقل قالب و چوب بست بنا کنند.
استفاده مداوم از گچ عامل مهمی بود که بناهای ایرانی را قادر می ساخت بدون قالب نگهدارنده مرکزی، طاق های بزرگ بسازند.
در ساختمان های موجود از دوره ایلخانان، فواصل وسیع بین دو جرز که با طاق پوشیده شده باشد کمتر دیده می شود. به علاوه به نظر می رسد که بناهای آن دوره علاقه زیادی به ساختن انواع و اقسام اشکال گوناگون نشان نمی دادند. به همین جهت در حالی که هر یک از طاق های نقاطی از مسجد جامع اصفهان که به دوره سلجوقیان نسبت داده می شود، با طاق مجاور خود فرق دارد، در مسجد جامع ورامین چند نوع محدود به کرات بکار رفته است.
در ابنیه دوره ایلخانان طاق های راهرویی غالباً ساخته شده و طاق های گوشه ای متداول بوده است. طاق های برخوردگاه دو سقف به ندرت دیده می شود و در فواصل دیوارهای مسجد جامع ورامین پیدا می شود، ولی طاق های صاف که بر سردرهای ورودی و سرسراها، مانند سرسرای مقربه اولجایتو و مسجد جامع یزد دیده می شود، در این دوره بیش از دوره های قدیم بکار رفته است.
گنبدها: بیست و هشت عد از ابنیه دوره ایلخانان دارای گنبد هستند و تعدادی دیگر زمانی گنبد داشته اند که باقی نمانده است.
انواع گنبد:
هر سه نوع گنبد قبل از دوره ایلخانان در ایران مرسوم بوده است. نوع اول زاویه مستقیم گنبدهای دوره ساسانی است و نمونه های بسیاری از آن در ابنیه سلجوقی پیدا می شود. واضحترین نمونه اصلی نوع دوم، مقبره سلطان سنجر در مرو است و معروفترین نمونه نوع سوم، گنبد قابوس می باشد.
در گنبدهای دوره ایلخانان کوشش برای ازدیاد عظمت و ابهت و یافتن راه حل تازه برای مسائل ساختمان آشکار است. گنبد دو بر در ایران، که در این که در این دوره آغاز شد تا دوره تیموری و صفوی ادامه یافت.
طرح گنبد بیضی شکل نوک تیز در دوره ایلخانان بسیار شبیه مقطع قوس نوک تیز راهروها و قوس دیوارهای ابنیه است. این شباهت طرح ممکن است کوشش ---- بوده است و نیز نمونه گنبد نوک تیز بیضی شکل دوره ایلخانان روی استوانه بلند منجر به لغو گنبد پیاز شکل گردید که در قرن پانزدهم و قرون بعد رواج یافت.
در این شکل اصول ساختمانی فدای حداکثر تاثیر احساساتی شده است. اینگونه گنبدهای پیازی شکل روی استوانه مدور بلند از خصوصیات طرح قرن پانزدهم است و روی مقابر و مساجد مشهد و سمرقند دیده می شود و تا دوره صفویه عمومیت داشت و مورد توجه بود.
از فواید گنبد دو بر آن بود که گنبد داخلی شبستان با تزئینات مفصل و پرکاری که داشتند از آسیب هوا محفوظ می ماندند. چندین ساختمان دارای گنبد دو بر، پلکانی بین دو دیوار دارند که به فضای دو گنبد منتهی می شود. این فضا در پایهی گنبدها نیم متر عرض دارند و پله ها برای بازرسی بنا و تعمیرات بکار می رفته است.
گنبدهایی که در این دوره ساخته شده است از لحاظ نسب و سنت مستقیماً به دوره ساسانیان ـ با واسطه دوره سلجوقیان ـ می رسد و در ضمن توجه خاصی مبذول گردیده که ساختمان آن طوری باشد که حداکثر استحکام ممکن رعایت شده باشد.
طاق نماها
در دوره ایلخانان اغلب روی هره پیش آمده که چند سانتیمتر عمق داشت، ساختن طاق شروع می شد.
پا طاق مقرنس: مقرنسکاری را به طریق زیر انجام می گرفته است:
پر کردن یک ناحیه یا سطح مقعر با دو یا چند طبقه ربع گنبدی کوچک که در آن راس ربع گنبدها در هر طبقه از طبقه زیر پیش آمده تر است.
مقرنسکاری از خصوصیات معمولی معماری سلجوقی بود، ولی در دوره ایلخانان اشکال مزبور کاملتر، مفصلتر و تنوع زیاد حاصل کرد.
دسته بندی | معماری |
بازدید ها | 42 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 1442 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 50 |
تحقیق معماری اصفهان
(درخشنده ترین نگین انگشتری معماری و شهرسازی عصر صفوی)
موقعیت: میدان امام حسین(ع) خیابان سپاه
سال تاسیس: 11 هجری قمری (دوره شاه عباس اول)
طول تقریبی: 507 متر و عرض 158 متر
سه بنای مسجد امام ، مسجد شیخ لطف الله و سر در بازار قیصریه با طاقهای متحدالشکل به هم مربوط شده اند این میدان محل انجام مسابقات و بازی های معمول آن عصر (چوگان، قاپوق اندازی) بوده و سان و رژه سربازان بوده است. غرفه های دو اشکوبه محل داد و ستد و تجارت بوده دور تا دور این میدان را احاطه کرده است.
چهار طرف میدان چهار بازار قرار گرفته که به وسیله مغازه های داخل میدان به میدان مربوط می شوند
قسمتهای دیدنی میدان عبارت است از:
چهار بنای معروف مسجد امام
مسجد شیخ لطف الله
عمارت عالی قاپو
سر در بازار قیصریه
دو دروازه سنگی چوگان در شمال و جنوب میدان
با انتخاب اصفهان به پایتختی و گسترش شهر به طرف جنوب، میدان عظیم امام با طول تقریبی 507 و عرض 158 متر در شرق گردشگاه چهارباغ به عنوان یکی از ویژگی های عصر صفوی مطرح گردید. در طراحی شهری این میدان به عنوان عضو اصلی گسترش شهر مورد توجه قرار می گیرد و تا مدتها بعد از بزرگترین و زیباترین میدان های جهان نامیده می شود.
میدان امام به جای میدان کوچکی که از دوران تیموریان باقی مانده بود احداث گردید. به هنگامی که دو مسجد امام و شیخ لطف الله و سردر بازار قیصریه ساخته شد این 3 بنا با طاقهای متحدالشکل به هم مربوط شدند و با پایان یافتن میدان و خاتمه تزئینات، کف آن شن ریزی و مسطح شد. از این زمان بود که میدان برای انجام مسابقات و بازی های معمول آن عصر مانند چوگان و قاپوق اندازی مورد استفاده قرار می گرفت و سان و رژه سربازان و سپاهیان نیز در همین محل انجام می شد. دو ستون سنگی که در جلو مسجد امام واقع شده و قرینه آنها نیز روبروی بازار قیصریه هستند بیانگر انجام بازی چوگان و سایر ورزش ها در میدان می باشند.
« در گرداگرد کناره میدان نهری به عرض 3 متر و عمق 2 متر جریان داشت. در طول نهر ردیفی از درختان چنار بر رهگذران سایه می افکند. میدان روزها اغلب پوشیده از چادر دستفروشان بود و در طول روز افرادی از ملیت های مختلف نظیر انگلیسی، هلندی، پرتغالی، عرب، ترک، یهودی، ارمنی، روسی و هندی به این محل می آمدند ».
شبها نیز میدان به محل تردد بازیگران، شعبده بازان، خیمه شب بازان، بند بازان و قصه گویان تبدیل می شد.
به غیر از بناهای تاریخی چهارگانه که در چهار سمت میدان قرار گرفته اند و به جز خیابان هائی که از میدان می گذرند دور تا دور میدان را غرفه های دو اشکوبه احاطه کرده اند.
این غرفه ها در آن روزگار به داد و ستد و تجارت اختصاص داشتند. همچنان که امروز همین کاربری حفظ شده و انواع صنایع دستی و منسوجات کار اصفهان در آنها به مسافران و گردشگران عرضه می شود.
چهار طرف میدان، چهار بازار قرار گرفته که به وسیله مغازه های داخل میدان به میدان مربوط می شوند. این بازارها در روزگار صفویه هر یک به شغلی اختصاص داشت.
بیشتر سیاحان و جهانگردانی که از اصفهان مطلب نوشته اند بر شکوه و عظمت میدان نقش جهان تأکید کرده و از حضور سفرا و نمایندگان خارجی و سایر اتباع کشورهای دیگر در این میدان خاطراتی را ذکر کرده اند.
به نوشته برخی از این سفر نامه ها، بسیاری از مذاکرات تاریخی که بین دولتمردان ایران و فرستادگان خارجی انجام می شد در همین میدان صورت می گرفت.
مقدمات احداث موزه بزرگ اسلامی در طبقه فوقانی میدان انجام شده و به زودی میدان بزرگ و با عظمت امام محلی برای نمایش و ارائه آثار اسلامی خواهد بود.
آنچه درباره میدان امام می توان گفت اینکه این اثر نفیس و با شکوه که در دنیا از شهرتی چشمگیر و بی نظیر برخوردار است با مجموعه عناصر و عملکردهائی که در نقش های سیاسی، مذهبی، اقتصادی، توریستی، و تفریحی داشته پیوسته در آسمان هنر و زیبائی ایران و جهان می درخشد. بطوری که با جرأت می توان ادعا کرد که این میدان همراه با فضاهای تکمیلی و عناصر مربوط به آن یعنی عمارت عالی قاپو، مسجد شیخ لطف الله، مسجد امام، توحید خانه، سردر قیصریه و راسته بازارها به تنهائی با تمام زیبائی ها و جاذبه های جهانگردی ایران برابری می کند.
دسته بندی | معماری |
بازدید ها | 50 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 71 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 125 |
تحقیق معماری ایران
تزئینات در معماری ایرانی
گره :
همانطور که در جزوات قبل به خصوص جزوات مربوط به شیوه رازی و آذری توضیح دادیم هنرمندان اسلامی بدلیل عدم امکان استفاده از نقوش انسانی و حیوانی ناچار به نقوش هندسی روی آوردند و دراین زمینه به قدری پیشرفت کردند تازیباترین و منطقی ترین و مناسب ترین طرح ها و نقش های هندسی را به وجود آوردند . استفاده از نقوش هندسی در تمام رشته های هنری (تولیدی) و به خصوص معماری جلوه گر شد تا آنجا که کاملترین و انسانی ترین این نقش ها را درابنیه اسلامی می بینیم . البته در دوران صدر اسلام (خراسان) به دلیل گرایش به سادگی و پرهیز از تزیین ساختمان کمتر با نقوش تزیینی روبرو هستیم ولی از شیوه رازی به بعد (عهد سلجوقیان به بعد) استفاده از این گونه تزیینات در ساختمانها به طور جدی و رسمی شروع می شود و روبه تکامل میگذارد تا آنجا که دردوره مغول و تیموری با بهترین نمونه های این تزئینات مواجه می شویم .
البته در عهد سلجوقیان نیز بکاربردن نقوش هندسی آجری (گره سازی با آجر) به طور جدی و با بهترین کیفیت ممکن معمول بوده است . به هرحال نقوش تزئینی هندسی در معماری به صور مختلف ظهور می کنند که عبارتند از : گره ، کاربندی (رسمی بندی – یزدی بندی .....) ، مقرنس به دلیل اهمیت بیش از اندازه این تزئینات و هم چنین به دلیل اینکه داوطلبان رشته معماری کمتر با آنها آشنا هستند و، همین طور به دلیل تأکید بر این مسئله در کنکور ورودی دانشگاه ها ، در این جزوه سعی کرده ایم که شما داوطلبان عزیز را تا آنجا که ممکن است و لازم با این نقوش هندسی آشنا کنیم .
به طور کلی گره ها یک نوع تزئین معماری هستند که بر اساس قانون و قاعده ای معین و با استفاده از خطوط مستقیم شکل می پذیرند . گره ها انواع و اقسام مختلفی دارند که می توانند برروس سطوح مستوی (ناصاف) یا صاف (درها ، پنجره ها ، دیوارهای عمودی و ...) و برروی سطوح منحنی (قوس زیر گنبد ، زیر سردر ورودی ، نیم گنبدها و.... به طور کلی تمامی پوشش های افقی ساختمانها) اجرا گردند.
البته وقتی گره برروی سطوح منحنی اجرا گردد ، بیشتر به آن کاربندی یا مقرنس می گویند .
بنابراین می توان گفت که گره عبارت است از کلیه نقوش تزئینی هندسی که اگر برروی سطوح صاف و مستوی اجرا گردند همان گره نامیده می شوند و اگر برروی سطوح منحنی اجرا گردند کاربندی یا مقرنس ، البته تمام این تزئینات خود تقسیمات متعدد و گوناگونی دارند که آشنایی با تمام آنها شاید غیر ممکن باشد .
به هرحال به طور کلی گره ها می توانند با مصالح مختلفی چون : چوب ، عاج ، گچ ، کاشی ، آجر ، به تنهایی یا به صورت ترکیب با هم بکارروند (مثل ترکیب چوب و عاج جهت گره سازی درب یا پنجره یا ....) اولین نکته قابل ذکر در گره آن است که هر گره درزمینه (قاب) مخصوص به خود محدود می شود ، یعنی به وجود آمدن شکل گره از به وجود آمده زمینه آن جدا نیست . هر گره از عناصر خاصی به وجود می آید (دراصطلاح هنرهای سنتی به این عناصر یا مدلهای تشکیل دهنده فرم عمومی گره ها آلت می گویند) که هر کدام از آنها اسامی خاص خودرا دارند . مثل : شمسه ، سوسنی، پاباریک ، طبل، پنج ، و .... برای اینکه با هرکدام از تزئینات فوق (گره ، کاربندی، مقرنس) بهتر آشنا شوید در ابتدا تصاویری از آنها را در ساختمانهای مختلف نشان میدهیم . در اینجا منظورما فقط آشناشدن با شکل ظاهری این تزئینات است تا بتوانیم آنهارا از هم تمیز بدهیم و تفکیک کنیم . بعد با نقشه این نقوش هندسی نیز آشنا خواهیم شد .
درشکلهای 4تا1 نمونه های مختلف گره را درابنیه گوناگون می بینید . در شکل 1- (مسجد مطهری) علاوه بر گره که بربالای سردرساختمان ملاحظه می کنید ، نمونه ای از مقرنس نیز درزیر قوس (طاق) ورودی مشاهده می شود .
در شکلهای 2و4 ، نمونه گره سازی برروی گنبد را ملاحظه می نمائید که با کاشی بوجود آمده است . در اینجا ذکر این موضوع لازم است که : در صفحه اول همین جزوه نوشتیم که اگر گره برروی سطوح منحنی اجرا شود به آن کاربندی یا مقرنس می گویند ولی در این جا باید دقیق تر توضیح بدهیم و بگوئیم که اگر گره برروی یک سطح منحنی محدب اجرا شود (پوسته خارجی گنبد) به آن همان اطلاق می شود (همانگونه که به این نقوش برروی سطوح مستوی گره می گویند) و اگر برروی یک سطح منحنی مقعر اجرا شود (پوسته داخلی گنبد یازیرسردرو قوس ورودی مثل شکل 1) ممکن است یا کاربندی باشد و یا مقرنس .
توجه داشته باشید که تزئینات کاشی کاری ساقه گنبد (استوانه ای که گنبد برروی آن استوار است ) را گره نمی گویند بلکه اینها خطوط تزئینی بنانی هستند . (شکلهای 2و3و4) . در شکل -3 یعنی گنبد سبز مشهد تزئینات داخل دیوار و طاق نماها را گره می گویند . اگر به دقت به شکل -4 توجه نمائید زیرطاق ورودی یک نمونه از مقرنس گچی قابل مشاهده است .
امیدواریم که با دقت در شکلهای 4تا1 منظور مارااز گره در ساختمانها متوجه شده باشید ، البته چهار شکل مذکور ، فقط گره سازی به کمک کاشی و برروی گنبد و سردر ساختمانها را نشان داده اند. در مورد گره سازی چوبی یعنی درب یا پنجره بعداً در همین جزوه بیشتر آشنا خواهید شد .دراینجا ضمن نشان دادن گره سازی در ابنیه سنتی ، بدلیل مهم بودن ساختمان مسجد و مدرسه مطهری به توضیح بیشتری در مورد این ساختمان می پردازیم . آغاز این ساختمان مهم در سال 1296 هجری قمری میباشد و در نزدیکی میدان بهارستان تهران واقع شده است . از مشخصات ارزنده این ساختمان کاشیهای مصور خشتی رنگارنگ آن است که دارای مناظر بسیار زیبا و بدیعی می باشد . همچنین از نظر حجاری و سنگ تراشی دارای ستون های یک پارچه سنگی و ازاره سنگی زیبا و قابل اهمیت است.
به طور کلی مدرسه مطهری در اعداد بزرگترین مدارس تهران است . طول آن 62 متر و عرضش 61 متر می باشد و دروسط آن حیاط بزرگ و مشجری قراردارد .
حال به معرفی چند نمونه از کاربندی می پردازیم . کاربندی به تزئینات زیر گنبد یانیم گنبد (سردرورودی و....) یا طاق نماها و ...... می گویند که از تقاطع و تداخل یک سری قوس های جناغی (قوسهای نوک تیزک در معماری بعد از اسلام در ایران رایج شد) به وجود می آیند . یک از عمده ترین خواص کاربندی انتقال نیرو (فشار یا وزن سقف) از بالا به پایه ها و دیوارهای عمودی است . علاوه بر این کاربندی یک عامل مهم تزئینی نیز به حساب می آید .
در شکل -5 فضای زیر گنبد مسجد امام اصفهان (مسجد شاه سابق) را ملاحظه می کنید . در شکل -6 هشتی ورودی مدرسه چهار باغ اصفهان و در شکل -7 سقف امامزاده شاه حسین کرمان نشان داده می شود .
در شکل -5 می بینید که کاربندی ساده و درعین حال بسیار ظریف مسجد امام اصفهان بکمک کاشی معرق پوشانده شده است . اگر به دقت به این شکل توجه نمائید ، متوجه خواهید شد که کاربندی از تقاطع قوسهای جناغی که نوک تمام آنها در یک ارتفاع معین قرار دارد به وجود آمده است . باز اگر با دقت بیشتری به این تصویر نگاه کنید متوجه خواهید شد که نقوش کاشیکاری معرق ، نقوش گیاهی بسیار جالبی هستند به این نقوش ، اسلیمی می گویند . اسلیمی یعنی منسوب به اسلام و به طور کلی به نقوشی اطلاق می شود که در ابنیه اسلامی به کار می روند ولی به طور مشخص تر منظور از نقوش اسلیمی ، نقوش گیاهی ، مثل ساقه و برگ گیاهان مختلف ، به خصوص ساقه مو و هم چنین نقوش حیوانی مثل بدن مار یا خرطوم فیل و.... می باشد .
البته نقوش حیوانی در طرح های اسلیمی بکار می روند که بیشتر منحنی باشند و حتی آنها را هم به صورت خلاصه در آورده به طوری که معلوم نمی شود که مثلاً فلان منحنی بدن ماریا خرطوم فیل است .
دسته بندی | معماری |
بازدید ها | 42 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 9232 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 232 |
معماری اصلی217
فصل اول:
مرمت و معماری
مفهوم مرمت
مرمت معماری ، روشی ویژه برای مهیا سازی زمینه جهت ارزیابی آثار و ابنیه گذاشته است که گاه با دخل و تصرف در بنا تغییرات بصری ایجاد می کند . مبانی نظری مرمت ، متکی بر اصولی است که در قرن نوزدهم مدون و ارائه گردید . هدف عمده آن عبارت بود از نزدیک کردن اثر معماری به فضای تاریخی خود ؛ در این راستا ایجاد شرایط لازم جهت استقرار بنا در محیط و فضایی که شکل گرفته است با لحاظ کردن روابط آن با فرهنگ ، سلیقه و ذوق زمان بنا ، ضروری است . از سوی دیگر مرمت معماری عبارت است از ایجاد شرایطی که بنا بتوانند مجدداً زندگی یافته و بعنوان عضوی ارزشمند و تکمیل کننده از دنیای زمان ما ، در حیات آن مشارکت فعل داشته باشد ، ضمن اینکه هویت شکلی و الگوی زمان تاریخی خود را حفظ و ارائه می کند . این تفکر به عنوان یک مبانی نظری ، حاصل یک نگاه تحلیلی و نقادانه در هنر است که با شاخص کردن تفاوت بین زمان حال و گذشته امکان معرفی زمان گذشته را فراهم آورده و آن را به مقیاس تاریخی خودش بر می گرداند . بی تردید ارحجیت نگاه تاریخی ، فلسفی و نقادانه ، تحویلی اساسی در همه زمینه ها ایجاد می کند ، که معماری اصیل بنا را با یک شیوه حسی از اقدام خلاقانه جدید متمایز می گرداند . از زمانی که اقدام ما در زمان حال می خواهد با استفاده از روشهای خاص خود به معرفی گذشته بپردازد ، درست از لحظه ضرورت احترام به گذشته شروع می شود . و در واقع در نتیجه این نگرشی است که حفاظت بنا مطرح می گردد . با این پیش فرض که بنا دارای ارزشی تاریخی ، کالبدی با محتوا و پیام فرهنگی ، اعتقادی است و از این لحظه به بعد بنای معماری حائز شرایط جهت انتقال به آینده می گردد . در نتیجه روند برنامه ریزی و کار ما مستلزم مبانی نظری و ابزارهای فنی مشخص شده و در واقع عمل معمار، مرمت کار برای پیوند گذشته بر حال ، یک عمل هنری تلقی می شود و تا زمانی که زنده و پویاست ، دارای حیات خواهد بود ، که یکی از رموز کار هنری تضمین تداوم این پویایی و حیات زنده است. بنا بر این مرمت معماری یک عمل آگاهانه در دو بعد نقدی و خلاق می باشد . نگاه عمده آن به تاریخی است که آمیخته با اعتقاد و فرهنگ است و این کالبد را مانند مصداقی عینی از کنش های اجتماعی می بیند
چرا مرمت می کنیم؟
یکی از سوالات اساسی که حول و هوش مرمت پیش می آید این است که چرا و به چه خاطر به مرمت بناها و یا به طور کلی به مرمت ثروتهای فرهنگی می پردازیم؟
جوابهای گونه گونی می توانیم داشته باشیم نخست آنکه، به همان دلیلی که علوم انسانی را پی گیری و فرا می گیریم یعنی خود شناسی ومعرفت شناسی و اینکه به هویت تاریخی خود دست یابیم. به خصوص در سرزمینی مثل ایران که مکتوبات کمی در این باره داریم که این خود به روحیه و طرز تفکر مشرقی برمی گردد که در این نوشتار مجال پرداختن به آن نیست، می تواند مهم و قابل بررسی باشد.
دوم ، دستیابی و حفظ و نگهداشت آنچه به عنوان ارزش می شناسیم و تحویل آن به آیندگان تا آنان نیز در خور و شایسته خودشان از آنان بهره ببرند. و بتوانند با آگاهی از گذشته خویش حال و آینده خود را بهتر رقم زنند.
چه را مرمت می کنیم؟
سوال مهم دیگری که میتواند جلوی روی ما قرار گیرد می تواند این باشد که چه چیزی را مرمت می کنیم؟ به راستی آیا هرچه که از گذشتگان برایمان باقی مانده است باید مرمت شوند؟
برای جواب به این سوال باید به این نکته اشاره داشته باشیم، اینکه مفهوم ارزش را دریابیم یعنی اینکه ما ارزش را در چه چیزی می بینیم آیا فقط نشستن غبار تاریخی صرف می تواند دلیل موجهی برای حفاظت و مرمت باشد؟ یا انکه معمار یا سازنده اثر شخص شناخته شده ای باشد می توانیم آن اثر را با ارزش بدانیم؟
و اینکه آیا واقعا ما به آن اندازه امکانات نرم افزاری و سخت افرازی داریم که بتوانیم به شایستگی از این ثروتها حفاظت کرده و آنها را به نحوی وارد زندگی مان بکنیم؟
و آخر اینکه از لحاظ قانونی و حقوقی تا چه اندازه در این باره تلاش کرده ایم؟
حفظ و مرمت آثار تاریخی
مطالعات مربوط به سیرهنر در تاریخ از جمله وسیع ترین، پویاترین در عین حال جذاب ترین مطالعات است. چرا که آثار هنری خلق شده توسط انسانها، معلول عوامل متعدد و متنوعی چون اعتقادات دینی، شرایط اقلیمی وضعیت اقتصادی ، اوضاع سیاسی و بافت روانی و شرایط اجتماعی هنرمند، تأثیر فرهنگ های همجوار و دهها عامل دیگر است.
قوه خلاقیت و نوآوری نیز از عناصر مهمی است که در شکل گیری یک اثر هنری تأثیر بسزا دارد. فرآیند خلاقیت از جمله مواردی است که ذهن روان شناسان را تا به امروز مشغول داشته و هنوز زوایای پنهان آن کشف شده و عرضه بی پایان آن مورد مطالعه شایسته قرار نگرفته است. خلاقیت از صفات خداوندی است که به همراه بسیاری از صفات پیچیده ی دیگر در انسان به ودیعت نهاده شده است. حال اگر عنصر خلاقیت و ویژگیهای روانی فردی هنرمند را در کنار دهها عنصر دیگر مؤثر در شکل گیری آثار هنری قرار دهیم و به دامنه ی وسیع و بی پایان دانشهای مربوط به هر یک نظر افکنیم. وسعت و عمق معرفتی که موضوع آن در سیر هنر در تاریخ است بر ما آشکار خواهد شد.
به هنگام روبرو شدن با عرصه ای چنین گسترده و ژرف، و مطالعه ی تاریخ ، نمونه های آثار و تجزیه و تحلیلهای مربوط به کارهای هنری می باید خود را در مقابل دو سؤال مهم و بنیادی قرار دهیم :
1 – دانش ما در این باب چقدر کامل است؟
2 – قضاوتهای ما در مورد انگیزه و علت پیدایش آثار هنری تا چه حد قطعی و معتبر است؟
در پاسخ به این دو سؤال بنیادی لازم است بدانیم که در راه نیل به یک دانش کامل در باب تاریخ هنر چه منابعی مورد نیاز هستند و اینکه مواد خام این مطالعه چگونه تأمین می شود. دسترسی به آثار هنری مقدم است بر مطالعه ی آن چرا که بدیهی است در مورد آثار به علت نیامده و تمدنهای کشف نشده نه دانشی داریم و نه می توانیم قضاوتی بکنیم.
علم باستان شناسی در کشف آثار به جا مانده از تمدنهای کهن نقش کلیدی دارد.
باستان شناسی علمی است که هدف آن کشف و بررسی آثار مربوط به ادوار بیش از تاریخ و دوره های نخستین تاریخی است. هدف این اکتشافات و مطالعات درک نظام، تقدم و تأخر وقایع و سیر بروز فرهنگ ها و تمدنها در یک روند منطقی و صحیح است.
این عمل از یک سو با انسان شناسی و قوم شناسی و در سوی دیگر با علم تاریخ ، خط شناسی و فرهنگ های بومی مرتبط است و لذا گستره ی وسیعی را تحت پوشش قرار می دهد. علم باستان شناسی بر اشیاء و آثار به جای مانده دریافت شده از ادوار کهن اتکا دارد.
آثاری از سنگ، استخوان، سفال ، بقایا آتشگاههای قبایل، قبرها، و ویرانه های برجای مانده از دهکده ها، شهرها و کتیبه ها و ابزار و منابعی هستند که باستان شناسان نظریه های خود را بر آنها بنا می کنند.حتی فسیلها ، بقایای برگ ها و دانه های گیاهان می توانند باستان شناسان را در پی بردن به آثار زیست انسانها و کشف اشیاء و مصنوعات در آن حوالی یاری کنند.
دامنه ی باستان شناسی بسیار گسترده است. باستان شناسان و هنرشناسان کوشیده اند تا این یافته ها را در اتباط منطقی با هم قرار داده، آنگاه استنباط خود را به عنوان یک نظریه مطرح نمایند. بسیار پیش آمده که نظریه ی رایجی با بافته های جدید مردود شناخته شده و نظریه ی دیگری که مبتنی بر اکتشافات و اطلاعات جامعتری است جایگزین آن شده است.
از مباحث فوق معلوم می شود که :
1 – دانش ما نسبت به تاریخ هنر ( خصوصاً در باب تمدنهای کهن) به علت کمبود قراین همواره، ناقص است و نظریه های ارائه شده در مورد قانونمندی هنرهای آن ادوار ممکن است با یافته های جدید دستخوش تحول شوند.
2 – اعتبار فرضیه های ارائه شده در مورد علل و انگیزه های پیدایش آثارهنری هنگامی قوت می یابد که مستنداتی در تأثیر آن نظریه از جهات تاریخی، اجتماعی و عقیدتی وجود داشته باشد. پس اعتبار نظریه ها تا زمانی است که با مدارک جدید و ارائه نظرات اصلاحی، تکمیل یا مردود نشده باشند. یافته های نو می توانند اعتبار نظریه ها را تقویت یا تضعیف نمایند.
حفظ و مرمت آثار تاریخی :
کتب هنری همواره مملو از تصاویر هستند چرا که کلام صرف از بیان کامل آنچه به چشم مشاهده می شود عاجز است. زبان بدون تصویر در وادی هنر به مانند تلاش در توصیف چهره ای زیبا است که تا به مشاهده در نیاید در پرده ای از ابهام باقی خواهد ماند. حتی تلاش در توصیف غزلی زیبا از حافظ بدون خواندن خود عزل کاری عبث می نماید و بارزتر از این مثال شاید این باشد که فردی بخواهد لطافت، عمق و عظمت یک قطعه موسیقی را در کلام بیاورد. یا آنرا مکتوب نماید بدون اینکه نوای آن قطعه را به گوشها آشنا سازد. این است که تصاویرجزء لاینفک مطالعه ی هنرهای تجسمی به شمار می ایند.
اما تصویر تنها می تواند انسان را تا اندازه ای به اصل اثر نزدیک نماید. «ابعاد» ، «جنس» ، «بافت» و «فضا» (خصوصاً در آثار سه بعدی) از عناصری هستند که دسترسی به آنها از دریچه تصویر میسر است. موزه ها و فضاهای باستانی می توانند ما را چند پله ی دیگر به واقعیت نزدیک کنند. از این مرحله به بعد است که انسان می تواند با کمک تخیل و خلاقیت، با استفاده از مکتوبات و اسناد و مطالعات مربوط، از سد زمان و مکان عبور کند و تا حد ممکن به اصل اثر در محیط واقعیش نزدیک شود.
رشته خط و مرمت آثار هنری از تخصصهای مهم وابسته به هنر است و همانطور که از نامش پیداست به محافظت آثار سالم هنر و ترمیم آثار مصدوم می پردازد، آثار هنری را عواملی چون فرسایش های فیزیکی و عفونتهای بیولوژیکی و تحولات شیمیایی تهدید و تخریب می کند. ایجاد فضای مناسب ( دما – رطوبت – نور) استفاده از شیوه های مختلف گندزدایی – اسید زدایی و .. که بر دانش شیمی و فیزیک و بیولوژیک و ... استوار است بقای آثار در شرایط مطلوب تضمین می نماید. در مورد آثاری که به نحوی تخریب شده اند، روشها قدری پیچیده ترند. آگاهی از مصالح و مواد مورد استفاده و شناخت واکنشهای فیزیکی و شیمیایی هر یک از مواد می تواند یک مرمت گر را در انتخاب شیوه ی بازسازی مناسب بر اثر مورد مرمّت یاری دهد.
دانش هنری از ضروریات کار یک حفاظت گویا مرمت گراست چرا که این متخصصان در مواردی مجبور به بازسازی بخش مفقود گشته ی یک اثر می شوند. در چنین مواردی سبک شناسی ، آشنایی با فرم، رنگ، حجم و مهارت استفاده از ابزار هنری چون قلم مو، برای مرمت گر ضروری است.
حفظ و احیای اثار هنری از قرن بیستم ، که بشر بیش از پیش به ارزش معنوی و مادی این اثر پی می برد مورد توجه قرار گرفته است به طوری که رشته های آکادمیک و دانشگاهی مختص این علوم پا به عرصه وجود گذاشته اند. رشته های علوم موزه ای، مرمت آثار هنری، و مرمت ابنیه تاریخی، سه رشته مستقلی هستند که در بعضی از کشورها تا مقطع دکترا تدریس می شوند.
در این میان رشته ی مرمت آثار هنری خود به شاخه های تخصصی تر مثل مرمت نقاشی رنگ و روغن، مرمت آثار سنگی، چوبی ، فلزی و حتی مرمت نسخ خطی و آثار کاغذی ... تقسیم می شود.
پیدایش تخصصهای مختلف هنری حکایت از نیاز انسان به حفظ میراث فرهنگی دارد. هر چه زمان به جلو می رود،احساس نیاز بشر نسبت به حفظ هویت خود بیشتر می شود هر چه بشر در مورد هویت خود می اندیشد آثار هنری را صادق ترین آئینه ی هویت خود می داند، این آثار هنری هستند که جوهره ی هویت انسان را در طول قرون و هزاره ها و اعصار با خود حمل کرده اند.
بشر بدودن توجه به ردپای گذشته خود به هراس می افتد. هراس از گم کردن مبدأ، انسان اینک ارزش این گنجینه را که با تاریخ تفکر، فطرت و هویت او مرتبط است. دریافته و قصد دارد تا با بهره گیری از علوم و فنون متفاوت آنرا پاس دارد.
توجه به میراث فرهنگی و حفظ احیای این آثار، برای مللی که از تاریخی طولانی و تمدنی غنی برخوردارند بسیار حائز اهمیت است.
این ملل عموماً جزو کشورهای در حال توسعه بشمار می آیند و به رغم اینکه خزانه ی بی مانند و ارزشمند میراث فرهنگی بشر را در تملک خود دارند با مشکلات عدیده ی ناشی از فقر اقتصادی روبرو هستند. طرح معرفی میراث فرهنگی از جهات مختلف برای این کشورها مفید است.
الف : با حفظ، احیا و معرفی میراث فرهنگی ملل، روح بالندگی، اعتماد به نفس . فخر به هویت کهن در میان مردم بسیاری از کشورهای جهان سوم زنده می شود.
ب : این معرفی و تبلیغ گسترده، زمینه ی گسترش توسعه ی صنعت توریسم را در این کشورها گسترش می دهد. چنانچه از امکانات جهانگردی با سیاست های صحیح استفاده شود منابع مالی عظیمی که از این راه حاصل می شود می تواند آهنگ رشد اقتصادی، ثبات سیاسی و ارتقای فرهنگی کشورهای مذکوررا سرعت بخشد.
ایران کشوری است که با داشتن میراث فرهنگی غنی یا شهرت جهانی می تواند ولی باید از این گنجینه ی خدادادی استفاده ی عظیمی ببرد. گامهای نخستین این راه پیموده شده است. ایجاد رشته های گوناگون مربوط به حفظ میراث فرهنگی، پژوهشکده ها و مراکزی که به منضبط تر و علمی تر نمودن این تخصص اشتغال دارند از اقدامات مهمی است که انجام گرفته است. ارتقای فرهنگ عمومی در باب اهمیت دادن به میراث ملی نیز باید همدوش با این فعالیت ها پیش برود. در نهایت هدایت کوششهای انجام شده به سوی معرفی جهانی این آثار و بهره گیری صحیح از آنها به مثابه اهرم رشد کمی و کیفی و بنیه ملی از وظایف ملی و میهنی هر ایرانی است و این تنها یک سیاست توسعه نیست. شکرگزاری نعمت است. نعمتی که خداوند به ملت ما عطا فرموده و گذشتگان ما پاسدار آن بوده اند.
پیش در آمدی بر معماری برای صنایع در ایران:
حجم کنونی ابنیه که بدنه صنایع زیربنایی، مادر و تولید کالایی موجود ایران را در خود جای دادهاند، بر میلیونها متر مکعب فضای ساخته شده بالغ میگردد. به استثنای بخش کوچکی از آن که بر اساس اصول و مبنای قابل قبول و روز آمد فنی بطور اعم و معماری بطور اخص بنا گردیده است، بخش اعظم آن را یا ابنیه کهنه، فرسوده و از رده خارج قدیمی تشکیل میدهند و یا اصولاً به ساده ترین شکل و کم هزینهترین مصالح ساختمانی سر هم بندی شدهاند.
ابنیه از رده خارج صنایع قدیمی ایرانند که نه تنها از لحاظ ساختمانی، بل از لحاظ فنآوری و ماشینالات نیز کهنه و قدیمیاند و نیاز به نوسازی و یا حتی دوبارهسازی گسترده دارند. صنایع نساجی نمونه بسیار روشنی از اینگونه صنایع به شمار میآیند.
بدیهی است که رسیدن به صنعت پیشرفته و روزآمد که بتواند ضمن تأمین نیازهای به سرعت فزاینده بازار ملی، ورودی موفق و پایدار به بازارهای جهانی داشته باشد، بدون تامین استانداردهایی که در آن جنبههای زیست محیطی، مطالبات نیروی کار و مدیریتی و حداکثر بهرهوری رعایت گردیده شده باشد، ممکن نخواهد بود، و این امری است که برخوردی مسئول و دورنگرانه را طلب میکند. بدین ترتیب میتوان ابعاد مشروحه زیر را بعنوان « پیش در آمدی بر معماری برای صنایع در ایران » ذکر نمود.
1- معماری صنایع دارای ابعاد تخصصی، حرفهای و آموزشی ویژه خود است. پاسخهای معمارانه مناسب به نیازمندیهای در حال گسترش این رشته، نیازمند پیشرفت و ارتقاء روششناسی، دانش علمی، تجربیات فنی، روانشناسی کار، جامعهشناسی تولید، بهداشت محیط، امنیت حرفهای و بطور کلی علوم رفتاری است.
2- با رشد شتابان و گسترش و پیچیدگی روز افزون عرصههای علمی و توسعه فناوریها و تنوع فرایندهای تولیدی، روز به روز بر تنوع و پیچیدگی طراحی و اجرای این گونه ابنیه افزوده میشود. به علاوه مطالبات اجتماعی عوامل انسانی تولید اعم از مدیران، کارگران، کارمندان، مهندسین و صنعتگران و فرهنگ و سلیقه عمومی در این زمینه مرتباً در حال افزایش است.
دسته بندی | معماری |
بازدید ها | 8 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 1047 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 98 |
معماری اسلامی خانم آسترکی
هنر و معماری اسلامی
جهانی شدن را با سه رویکرد مورد توجه و تأمل قرار دادهاند. گروهی آن را معادل غربی شدن قلمداد کرده و چون این تمدن را فاقد صلاحیتهای لازم برای جهانشمولی فرهنگ و اندیشهاش (به ویژه در ابعاد اخلاقی و آرمانگرایی) میدانند، جهانی شدن را خطری برای جهان معاصر ارزیابی میکنند و البته دلائل کافی وافی برای اثبات مدعای خویش – در فقدان صلاحیتهای لازم تمدن غربی – دارند. اما این که جهانی شدن کاملاً معادل غربی شدن باشد، فیه تأمل.
گروهی دیگر جهانی شدن را تحقق رؤیاهای بشری در رسیدن به زبان و اندیشهای مشترک دانسته و آن عاملی برای رسیدن به نوعی عدالت جهانی و توزیع همسان و یکسان ماده و معنا در سطح جهان میدانند. از دیدگاه اینان جهانی شدن فرصتی طلایی برای رسیدن به سطحی از ترقی است که ضعفها و قوتها در هم آمیزند و حاصل این آمیختن، نوعی عدالت در بهرهبری از امکانات مادی و معنوی زمین باشد و گروه سوم، صحت و واقعنگری هر دو دیدگاه فوق را در تبیین دقیق جهانی شدن، انکار، و آن رامحصول ذوقزدگی از یک سو و بدبینی مفرط از دیگر سو میدانند اینان عقیده دارند، جهانی شدن از برای ملتها و تمدنهایی که صاحب ایده و اندیشهاند، یک فرصت است. جهانی شدن تنها فرصتی برای عرضه کردن استعدادها قابلیتهای تمدنها و فرهنگها – به ویژه معنایی و معنوی – در جهان آیینهگونی است که رسانهها آن را ساخته و پرداختهاند و نه صرفاً بستری مطیع و مهیا برای سلطهگری جهانی تمدنهایی خاص. به یک عبارت از تصور جهانی شدن لزوماً استعداد جهانی بودن حاصل نمیگردد. لذا باید از این فرصت برای رسیدن به جهانی بهتر، عادلانهتر و بخردانهتر بهره جست و این با شناخت جهان و فرهنگهایش و نیز ایدهها و اندیشههایش حاصل میشود. جهانی شدن پروسهای است که میبایست مقدمهای چون جهانشناسی داشته باشد. گروه سوم قبل از صدور حکم نفی یا قبول جهانی شدن، سعی بر آن دارند که جهان را با تمامی جلوههای فکری و فرهنگی و هنریاش بشناسند و خود را بشناسانند. این جهانی شدن مطلوب تمامی کسانی است که به کرامت، عزت و استعدادها و قابلیتهای شگرف انسان اعتقاد دارند.
این مقاله از رویکردهای فوق، رویکرد سوم را برگزیده است و در همین راستا از قابلیتهای تمدنی سخن میگوید که به دلیل اعتقاد به وحدانیت مصوری خالق و نیز کرامت انسان، زبان و بیانی جهانی دارد. و این جهانی بودن آنگاه بیشتر آشکار میشود که به نگرههای شهودی و بنیانهای اشراقی هنر این تمدن به دیده دقت و تأمل نظاره شود.
اندلس (یا همان اسپانیای امروزی)، حلقه واسط فرهنگ و هنر اسلام و غرب است. حضور هشتصد ساله مسلمین در این سرزمین و به بار نشستن عمیق فرهنگ و هنر اسلامی، اسپانیا را پلی میان دو تمدن تبدیل نمود. شاید اولین حاکم اسلامی که اندلس و به ویژه قرطبه را به مرکزی فرهنگی تبدیل و آن را مهمترین نقطه اتصال فرهنگ و هنر اسلامی با غرب قرار داد، عبدالرحمان دوم (متوفی 238 هجری – 852 م) باشد. در زمان وی اندلس به پیشرفتهای فرهنگی، علمی، فنی و هنری شگرفی دست یافت و طلایهدار فرهنگی متعالی در رویارویی با تمدنی گردید که آغازین قرون دوره تاریکی خود را پشت سر میگذاشت.
شوق و ذوق او در تبدیل قرطبه به یکی از علمیترین شهرهای جهان، سبب گسیل شاعر دربارش «عباس بنناصح» به مشرق زمین شد. وی مأموریت داشت تا کتب با ارزش را خریداری و علوم ایران و یونان را استنساخ کند. تلاشهای او در این مورد به خلق کتابخانهای در قرطبه انجامید که به گفته «لویی پرونسال» چهارصد هزار کتاب در آن موجود بود. (بخش مهمی از این کتب پس از قدرت یافتن کاردینال خمینس در اندلس در جشن کتاب سوزان غرناطه سوزانده شد.) (1)
حضور دانشمندان و ریاضیدانان مشهوری چون ابنفرناس، (اولین دانشمندی که در قرن نهم میلادی برنامه پرواز را با ساختن بالهایی برای خود و طی مسافتی، طراحی نمود) یحییبن حبیب منجم، عبیدالله شمس و عبدالواحدبن اسحاق ضبی و نیز موسیقیدانان بزرگی چون زریاب (شاگرد اسحاق موصلی و یکی از مشهورترین موسیقیدانان دربار هارونالرشید که خود آغازی بر ورود هنر به نقطه اتصال دو تمدن اسلامی و غربی بود) بر اهمیت و شکوه علمی اندلس میافزود.
از دیگر سو بلند آوازهای چون محیالدین ابن عربی که سلطان مباحث عرفان نظری تمدن اسلامی است، خود زاییده مرسیه اندلس و میراث بر فرهنگ غنی و عمیقی است که در آن سرزمین ریشه دوانیده بود. به عنوان مثال او در «فصوص» «و فتوحات» چه بسیار از «ابن مسره» (متوفی 899 میلادی) به عنوان یکی از مهمترین عرفای اندلس نام میبرد که به تحقیق و تصدیق محققان، کاملاً مؤثر بر اندیشههای ابن عربی بوده است. دیدار مشهور ابن عربی با ابن رشد در مرسیه نیز خود بیانگر حضور فلاسفه و اندیشمندان مهم اسلامی در اقصی نقاط غربی تمدن اسلامی است. فلاسفهای چون ابن باجه (متوفی 1138 میلادی) که او را در مقایسه با سایر فلاسفه مسلمان، به فارابی (معلم ثانی) شبیه کردهاند و صاحب کتاب مشهوری چون «تدبیر المتوحد» است (کتابی که به سبک جمهوری افلاطون، در پی بنیادگذاری تئوریک مدینهای فاضله است) بر اهمیت علمی و فرهنگی اندلس میافزاید. این لغتشناس، شاعر، ادیب، حافظ قرآن«، ریاضیدان و منجم بزرگ، همچنین صاحب کتب دیگری چون «کتاب النفس» و «رساله الاتصال» علاوه بر تعلیقاتش بر آراء جالینوس، فارابی و ارسطو است. ابن طفیل، فیلسوف نامدار دیگری از اندلس است که در سال 520 هجری (1106 میلادی) در شهر قادس به دنیا آمد و در اهمیت و نقش او همین بس که وی استاد ابن رشد، مهمترین مروج آراء فلسفی جهان اسلام در اروپاست.
دسته بندی | معماری |
بازدید ها | 10 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 21 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 23 |
نظری به مبانی طراحی
فهرست مطالب:
1 - 1 مبانی نظری طراحی
1 - 1 - 1 - بررسی فضا در معماری
2 - 1 - 1 - هماهنگی فرم و عملکرد
3 - 1 - 1 - نور و حرکت
4 - 1 - 1 - ریتم موسیقی فضا
5 - 1 - 1 - کل و جزء
6 - 1 - 1 - خصوصی عمومی
7 - 1 - 1 - ایستایی و پویایی فضا
8 - 1 - 1 - کمپوزیسیون
9 - 1 - 1 - مقیاس و تناسبات
10 - 1 - 1 - محصور کردن فضا
11 - 1 - 1 - فضاهای متباین
12 - 1 - 1 - رنگ
13 - 1 - 1 - نقاط عطف
نتیجه گیری
فهرست منابع
دسته بندی | معماری |
بازدید ها | 5 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 10 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 2 |
نجوم و معماری
بسیاری از ویرانه های باستانی نمایانگر این امر هستند که افراد سازنده آنها، نه تنها برای صور فلکی و ریاضیات احترام ویژه ای قائل بوده اند ، بلکه دقت عمل فوق العاده ای نیز داشته اند. شکی نیست که تمدنهای باستان، از مصر تا مکزیک، به شدت درگیر محاسبات پیچیده فضایی، ریاضیات و فعالیتهای معماری بوده اند.هرچند بسیاری از مورخین و باستان شناسان بر سر اینکه این تمدنها دقیقا در کجا، کاری را دانسته انجام داده و کجا کاری تصادفی انجام گرفته است، دگیر بحث و مناقشه هستند، اما در اینجا مثالهایی که در اینجا آورده شده نشانه ای حیرت انگیز از ارتباط آگاهانه ریاضیات و نجوم در آثار معماری است.در جیزه مثالهای متعددی از توجه به مختصات جغرافیایی دیده میشود. برای مثال، چهار وجه هرم بزرگ جیزه کاملا- با خطایی بسیار ناچیز- رو به چهار جهت اصلی ساخته شده اند. در حقیقت، آنها کمتر از ۰/۲ درجه از این جهات منحرف شده اند. هرم بزرگ بسیار دقیق ساخته شده است، زاویه های آن تنها دو ثانیه با زاویه ۹۰ درجه کامل اختلاف دارد. برای درک بهتر این مقدار کافی است بدانید که هر درجه به ۶۰ دقیقه و هر دقیقه به ۶۰ ثانیه تقسیم میشود. به علاوه – و با وجود تردید عده ای از کارشناسان- این نظر وجود دارد که اهرام جیزه با ستارگان سیف الجبار یا Orion’s belt نیز مطابقت دارند.
چیچن ایتزا (Chichén Itzá) منطقه باستانی قوم مایا نمونه ای از تمایل فرهنگی این قوم به نجوم است. هرم عظیم پله دار کوکولکان (Kukulcan) که در کانون این محل قرار گرفته است، در هر یک از وجوه خود ۹۱ پله دارد، که در مجموع ۳۶۴ پله است. با افزودن سکوی بالایی تعداد کل پله ها ۳۶۵ عدد- به تعداد روزهای یک سال- است. علاوه بر این، در اعتدالین بهاری و پاییزی (اولین روز بهار و پاییز که ساعات روز و شب برابر هستند)، نور خورشید سایه یک مار عظیم را بر روی راه پله شمالی ایجاد میکند.
بنایی به نام کاراکول (Caracol) که بنا به اعتقاد کارشناسان به عنوان رصدخانه مورد استفاده قرار می گرفته است نیز در محل استقرار چیچن ایتزا وجود دارد. پنجره های این بنا طوری تنظیم شده اند که با نقاط جذاب و مهمی همطراز باشند. هرچند قسمت بالای این بنا آسیب دیده است، اما با بررسی پنجره های پایینی متوجه میشویم که آنها به سمت شمالی ترین و جنوبی ترین محل استقرار ستاره زهره، محل غروب آفتاب در اعتدالین ساخته شده اند و گوشه های بنا نیز به سمت محل طلوع و غروب خورشید در انقلابین است.
مایاها یک تقویم پیچیده نیز داشته اند که تنها یک روز در هر ۶۰۰۰ سال کم می آورده است. پیش بینی آنها از کسوف و خسوف به طور اعجاب آوری دقیق بوده است. شاید شنیده باشید که این قوم روز پایان جهان را پیش بینی کرده اند. این روز در تقویم امروزی میلادی، ۲۳ دسامبر ۲۰۱۲ خواهد بود. اگر ترجمه آنچه در تقویم مایا آمده صحیح باشد، به گفته آنها دنیا در حدود ۵ سال دیگر ناگهان به پایان خواهد رسید.
مایاها این عدد را بر پایه و اساس خاصی محاسبه کرده اند. این تاریخ زمانی را در چره تقدیمی زمین مشخص میکند که ما از عصر حوت خارج شده و به عصر دلو وارد میشویم.
اما حرکت تقدیمی چیست؟ همه میدانیم که زمین در حالی که به دور خورشید میگردد، بر روی محور خود نیز میچرخد و همانطور که از درس علوم دبستان به خاطر دارید، این محور کاملا عمودی نیست بلکه دارای زاویه ای در حدود ۲۳/۵ درجه است. اما این محور همواره چنین نیست، بلکه به آهستگی از زاویه ۲۴/۵ درجه به ۲۲/۱ درجه میرسد و هر ۴۱۰۰۰ سال یک دور کامل میزند.
درحالی که زمین چنین حرکتی دارد، به خاطر تغییر در نیروهای گرانشی، محور زمین در یک دایره در جهت عقربه های ساعت میجنبد. فقط تصور کنید که محور از بالا به سمت پایین شروع به چرخش کند. به این ترتیب زاویه زمین در حد ۳ درجه اختلاف، ثابت میماند، اما جهتی که به آن اشاره میکند، تغییر میابد. برای مثال در حال حاضر ستاره شمالی ما ستاره پولاریس یا جدی است. اما حدود ۱۳ هزار سال قبل، قطب شمال به سمت ستاره وگا یا نسر واقع اشاره داشته است و دوباره در حدود ۱۳ هزار سال بعد به سمت آن باز خواهد گشت. این چرخش تقدیمی در حدود ۲۵,۷۷۶ سال دیگر کامل خواهد شد.
در حال حاضر ما در عصر حوت هستیم،به این معنا که خورشید هنگام طلوع در روز اعتدال بهاری، از محلی که صورت فلکی حوت در آنجا قرار دارد، برمیاید. اما بنا بر حرکت تقدیمی، هر ۲۱۶۰ سال یک بار در روز اعتدال بهاری، خورشید از یک صورت فلکی جدید بر می آید.همانطور که قبلا ذکر شد ما در اواخر سال ۲۰۱۲ از عصر حوت وارد عصر دلو خواهیم شد.
به این ترتیب، مایاها متوجه امری مهم در تغییر بروج و عصرها شده بودند و از اینرو، این تاریخ را زمان نابودی دانسته بودند. البته آنها تنها کسانی که برای اعدادی خاص اهمیت ویژه ای قائل بودند، نیستند. محیط هرم بزرگ جیزه در حدود ۳,۰۲۳ فوت (۹۲۱/۴۱ متر) و ارتفاع آن ۴۸۱ فوت (۱۴۶/۶۰۹ متر است. از نظر عده ای شاید این اندازه ها در مقیاس ۱ : ۴۳,۲۰۰ نماد نیمکره شمالی زمین باشد. نظر بحث انگیز دیگر این است که این اعداد درست ۲۰ برابر عدد حرکت تقدیمی ۲۱۶۰ هستند و نماد گذر زمین از ۲۰ برج فلکی و ایجاد “عصر”های گوناگون هستند.
این مثالها از اعداد تقدیمی، ریاضیات و جهت یابی نجومی که در سازه های باستانی یافت شده اند، حتی ذره ای از تشابهات یا لااقل تلاقیهای عامدانه موجود در مکانهای تاریخی و داستانها و اساطیر هم نیست. تئوریها و گمانه زنیهای موجود درباره این ساختمانهای دیدنی چه درست و چه نادرست، دقت وسواس گونه ای که در طراحی، محاسبه و ساخت آنها اعمال شده است، قابل چشم پوشی نبوده و حسی غریب و احترامی عمیق در انسان امروز ایجاد میکند. و ما تصور میکنیم پیشرفته هستیم…
دسته بندی | معماری |
بازدید ها | 86 |
فرمت فایل | pptx |
حجم فایل | 6380 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 120 |
تمامی اطلاعات برج هرست در این فایل بوده که معماری پایدار(سبز) دارد و تمامی پلان های برج و تصاویر و نحوه ساخت و اطلاات بنا در این فایل قرار دارد.
دسته بندی | معماری |
بازدید ها | 48 |
فرمت فایل | ppt |
حجم فایل | 16186 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 167 |
اصول زیباشناسی در طراحی کاشت، ارتفاع گیاه در معماری، انواع فرم ها در معماری گیاه، تعریف فضا به وسیله عناصر گیاهی افقی، تعریف فضا به وسیله عناصر گیاهی عمودی، طراحی منظر گیاهی در معابر شهری، شناسایی درختان مناسب کاشت در معابر، سایه اندازی درختان
انواع و به کارگیری درختان و درختچه ها چنار، زبان گنجشک، ارغوان، افرا، اکالیپتوس، شمشاد، کاکتوس، گیاهان گوشتخوار، شالک، سرو شیراز، سکویا، راش، ابریشم، بیدمجنون
شناسایی نماد درختان تاک، پیچک، لیلیون، رز، خشخاش، زنبق، مروارید
طراحی پایدار و اصول اولیه آن، انواع کاشت، طراحی کاشت در محوطه سازی، اصول انتخاب مقیاس گیاهان، مراحل طراحی کاشت
جزییات و روش های ساخت دیوارهای سبز، بام های سبز، ساختمان های سبز
شناسایی ساختمان ها از نظر گیاه الهام گرفته شده
دسته بندی | معماری |
بازدید ها | 41 |
فرمت فایل | pptx |
حجم فایل | 2938 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 27 |
دسته بندی | معماری |
بازدید ها | 207 |
فرمت فایل | pptx |
حجم فایل | 4825 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 45 |
تاریخچه نانوتکنولوژی، تعریف نانو، معرفی مواد نانوکامپوزیت، نحوه عملکرد نانوکامپوزیت، HPC بتن با عملکرد بالا، معرفی نانوسیلیس آمورف، نانوذرات رس، نانوذرات اکسیدآهن یا هماتیت، نانوذرات دی اکسید تیتانیوم، حسگرها، افزونه نانو در فولاد و سیمان، نانو لوله ها، نانو پوشش های سنگ و چوب، افزونه نانو در شیشه، نانو عایق پتویی
دسته بندی | معماری |
بازدید ها | 201 |
فرمت فایل | pptx |
حجم فایل | 955 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 30 |