دسته بندی | علوم اجتماعی |
بازدید ها | 6 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 26 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 30 |
مقدمه
خانواده اولین و مهمترین نهاد درتاریخ فرهنگ و تمدن انسانی است واولین مدرسه ای است که انسان درآن تعلیم مییابد و با اصول زندگی اجتماعی وروش تفاهیم بادیگران آشنا میشود. خانه، فضایی است که درزیر سقف آن ارزشهای اخلاقی و اجتماعی ازنسلی به نسل دیگر منقل میشود و اسباب رشد عاطفی، اخلاقی، اجتماعی افراد فراهم میگردد. درجهان امروز متأسفانه به رغم تعالیم حیاتبخش انبیاء بنیان خانواده درکشورهای صنعتی درحال فرو ریختن است واگر خرمندان و متفکران برای جلوگیری از این پیشآمد، تدابیر لازم را اتخاذ نکند، بخش عظیمی از ارزشهای والای انسانی دسخوش خطر خواهد شد و عالم بشری با بحرانهای مضاعفی روبرو خواهد گردید. سستشدن اساس خانواده، افزایش خشونت، اضطراب، ناامنی و بحرانهای اجتماعی بهواقع ریشه درعدم توجه به اهمیت و نقش خانواده دارد. همانطور که میدانیم شخصیت هرفرد درخانواده شکل میگیرد. روابط عاطفی پدران و مادران با فرزندان خود، اهمیت وئ نقش خانواده دارد. همانطور که میدانیم شخصیت هرفرد درخانواده شکل میگیرد. روابط عاطفی پدران و مادران با فرزندان خود، اهمیت خانواده و نقش آن را روشن میسازد. ادراک ارزشهای معنوی واخلاقی، رشد اجتماعی، عاطفی، عقلانی و بدنی، درحد وسیع درخانواده صورت میگیرد. بنابراین خانواده را باید نهادی مقدس یا باارزش تقلی کرد. ازسوی دیگر، خانواده نهادی است که عواطف فرد در آن شکل میگیرد فرد درخانواده نحو بروز عواطف را فرا میگیرد. کنترل کردن عواطف را میآموزد و نیازهای عاطفی خود را تأمین میکند. شاید هیچ نهاد اجتماعی دیگری به اندازه خانواده در تامین نیازهای اساسی روانی به ویژه نیازهای عاطفی، موثر نباشد. به زعم اکثر قریب به اتفاق دانشمندان علوم انسانی آنچه تحت عنوان نابسمانی هاغی رفتار بشری و به بیان صحیح تر اختلات رفتاری از قبیل بزهکاری، اعتیاد به مواد مخدر، سرقت، سرگشتگیهای جنسی، فرار از کانون خانواده و … در جامعه مشاهده میشود ، درحقیقت منشاء و مأوا در تربیتهای غیر اصولی و نابسامیهای خانوادگی دارد. بنابراین از روزی که توجه علمای انسانشناسی و به خصوص روانشناسان به منشأ علت عمده اختلالات رفتاری بشری جلب گردید، دروان کودکی سالها ی سرنوشتساز برای پرورش شخصیت و به تبع آن محیط خانواده به عنوان اولین و مهمترین پرورشگاه، مورد توجه و بررسی پژوهشگران قرار گرفت.
یکی از ویژگیهای دنیای امروز انفجار علم ودانش درهمه حوزههای و تأثیر ژرف آن در زندگی فردی و اجتماعی است. به تناسب گسترش علوم، حیاتروانی انسانها، پیچیدهگی مییابد. و برای شناخت بهتر انسانها نسبت به یکدیگر در مناسبات اجتماعی که خانواده بارزترین نمونه آن است، محتاج به علم و دانش بیش از مناسبات اجتماعی که خانواده بارزترین نمونه آن است، محتاج به علم و دانش بیش از گذشته هستیم و این امر آموزشهای خانواده را برای هرزن و هرمردی ضروری میسازد. آموزشهایی که ضمن ایجاد شناخت بیشتر اعضای خانواده را قادر میسازد نقشها و وظایف خود را در رابر همسر و فرزندان به بهترین شکل انجام دهند.
رویکرد نظریه پردازان به مساله تاثیر محیط و عوامل محیطی بر پرورش ورشد قوا و استعدادهای انسانی و اهمیت این عوامل دردوران کودکی مساله آموزش والدین را به عنوان یک راه روش کار مطرح ساخت. از طرف دیگر میدانیم که مدرسه دومین واحد متشکل و درحقیقت به عنوان پلی برای ورود کوکان از محیط محدود بسته و تحت کنترل خانواده به جامعه بزرگ و متنوع انسانی است که درمسیر تلاش برای آموزش والدین مورد توجه مجریان برنامههای آموزش والدین قرار گرفت. مدارس از این جهت که خانه دوم فرزندان محسوب میشوند، مکان مناسبی برای بررسی و تنظیم برنامههای متناسب برای آموزشی والدین هستند. بنابراین نخستین کوششها درجهت آموزش والدین درهمین مکانها و با کمک و مساعدت مربیان مدارس و استادان دنشگاهها صورت میگیرد. انجمن اولیاء و مربیان وزارت آموزش و پرورش متکفل برگزاری این گونه کلاسهای آموزش مسائل تربیتی برای والدین دانشآموزان در ایران است. این کلاسها تحت عنوان کلاسهای آموزش خانواده دایر شده است که در وهله اول گام مثبت و موثری درجهت شکوفایی استعدادهای دانشآموزان این آیندهسازان جامعه است.
طرح مساله و انگیزه تحقیق
پیش از بیان موضوع و اهمیت آن، گفتن اینت نکته لازم است که آموزش و پرورش باید پیشرفت و ترقی و تعالی هرجامعه و هرممکلت است، زیرا نوآوریهای علمی، فنی و مسائل مربوط به تکنولوژی و دیگر دانشهای بشری وابستگی نام با مجموعه آموزش و پرورش دارد.
اصولا تحولات و دگرگونیهای سریع اجتماعی در پرتو آموزش و پرورش برنامهریزی شده منظم، انعطافپذیر و اساسی امکانپذیر است.
ژان مونه متفکر فرانسوی عقیده دارد: در رقابت اقتصادی بین کشور مادرآینده برد از آن کشوری است که بتواند مجموعه آموزش و پرورش منظمتر و مفیدتری را ارائه نماید. این سخن نباید موجب این تصور شود که وظیفه آموزش و پرورش محدود به آموزش کودکان و نوجوانان از طریق اعمال شیوههای آموزشی توین درفراگیری علوم تجربی و طبیعی و آمادهکردن آنان برای مشارکت دریک مسابقه اقتصادی درزندگی اجتماعی آینده است. انسان از نظر فطرت دارای دوقعد مادی و معنوی است. چنانچه در تعلیم و تربیت وی خصوصاً در دوره کودکی و نوجوانی این دوبعد درنظر گرفته نشود و در امر پرورش، قوای جسمسی و روحی او هماهنگی بوجود نیاید در پرورش یکی از این ابعاد نسبت به دیگری غفلت شود، طبیعی است زمینه اختلال در شخصیت و عدم تعادل جسمی و روحی کودک و نوجوان فراهم شده و باید در انظارزندگی ناخوشایند و نامطلوبی در آینده برای او بود. علیرغم نظر برخی از نظریهپردازان که معتقدند تغیرات و تحولات سریع اجتماعی موجب ظهور و نفوذ موسسات آموزشی و تربیتی درجامعه شده و با جایگزینی و فعالیت آنها کارکردهای خانواده کاهش یافته و میرود که خانواده نقش تربیتی و آموزشی خود را دررابطه با فرزندان ازدست بدهد. باید گفت که این نظریهپردازان تحت تأثیر تحولات شگرف علمی، فنی و مسائله9 مربوط به تکنولوژی درکشورهای غربی و یا بهتر بگوئیم جوامع بک بعدی قرار گرفته و به این چنین باورهای بیهوده و اظهار نظرهای بیپایه و بیاساس اعتقاد پیدا کرده و پرداختهاد. بحران نسل نوجوان وجوان، اضطرابات روانی، روحی و عاطفی، بزهکاریها، ناهنجاریهای اجتماعی روزافزون درمیان کودکان و نوجوانان درکشورهای غربی زائیده تحولات و دگرگونیهای سریع اجتماعی و کمرنگ بوده نقس خانواده در تربیت نونهالان دراین جوامع است و درک این موضوع است که متفکران غربی را به بازنگری به اهمیت دادن به نقش و پایگاه اجتماعی خانواده دررابطه با تربیت فرزندان واداشته و موجب شده که خانواده بعنوان محور اصلی پرورش کودکان و نوجوانان و تضمینکننده زندگی آنان از جهات اخلاقی، عاطفی، روانی، اجتماعی شناخته شود. توجه به نقش و وظیفه خانواده در تربیت و اجتماعی بارآوردن فرزندان موجب شده که سازمان تربیتی و فرهنگی یونسکو را وادار به اعلام سال جهانی خانواده نموده و از طریق نظرمردم جهان و موسسات بینالمللی را متوجه اهمیت وظیفه و جایگاه اجتماعی خانواده دررابطه باتربیت فرزندان نماید. بنابراین خانواده نقش اصلی و حیاتی در تربیت و تکوین شخصیت کودک و نوجوان را دارد و ازنظر پرورش جنبههای عاطفی، روانی، و اخلاقی کودک، هیچ نهادی نمیتوند جایگزین آن گردد. مدرسه و آموزشگاه باوجود آموزش مهارتهای علمی، فنی و حرفهای به کودکان و نوجوانان در حقیقت تکمیل کننده نقش پرورشی و تربیتی خانواده درکودک هستند و ازاین لحاظ نقش و اهمیت آنها بعد از خانواده قرار میگیرد. اشتغالات والدین ازخانه، دشواریهای روزمره زندگی و پیچیدگی شیوههای آموزشی و پرورشی که حاصل تحولات سریع اجتماعی است کارکردهای خانواده را محدود ساخته و موجب گردیده توانایی برنامهریزی علمی و تربیتی در دنیای امروز ضرورت همکاری و هماهنگی مؤثر بآن بار با آموزشگاه ایجاب میکند. مدسه ضمن نشان دادن علاقه به تربیت کودکان و نوجوانان ممکن است در محیط خود کمتر به شناخت نیازهای عاطفی و روانی آنان فائق آید. درحالیکه خانواده بهعلت تماس بیشتر و مستقیمتر با کودکان و نوجوانان ویژگیهای اخلاقی و روانی آنان را بهتر شناخته و نیازهای آنان را دراینگونه موارد بهتر تشخیص میدهد. همکاری و هماهنگی خانه و مدرسه، تبادل آگاهیها و تجارب والدین و مربیان و هماهنگی میان والدین و مسؤلین آموزشگاه آنانرا درشناخت نیازهای متحول و مختلف کودکان و نوجوانان یاری بخشیده به توانمندی و قابلیت این دونهاد مؤثر در چارهجویی ورفع کمبودها و نیازهای آنان خواهد افزود تأثیر همکاری خانه و مدرسه زمانی چشمگیرتر است که پدران و امور تربیتی و مسائل مربوط به روانشناسی تربیتی دررابطه با فرزندان خود آگاهی و دانایی بیشتری باشند هرچه خانواده به رموز و فنون تربیتی و پرورشی آگاهتر باشد هماهنگی و همکاری مؤثر بین مدرسه و خانواده امکان پذیرتر میشود و زمینه اجرایی برنامههای مشترک و هدفهای همسان تربیتی این دو نهاد دررابطه با تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان آسانتر فراهم شود. برنامه آموزش خانواده از مؤثرترین اقداماتی است که به خانوادهها کمک خواهد کرد تا درتربیت کودکان و نوجوانان از لحاظ روحی، عاطفی و اخلاقی از روشهای نوین تربیتی و مسائل مربوط به روانشناسی در برخورد رفتاری با آنان به گونه ای عمل کند که درهمکاری و هماهنگی با آنچه درمدرسه از نظر تربیتی سازمان یافته و انجام میگرد موفقیت آمیز بوده و تضمینکننده زندگی اجتماعی آنها و آینده باشد از این روی اهمیت افزایش آگاهیهای تربیتی والدین از طریق ایجاد و گسترش کلاسهای آموزش خانواده درشرایط متحول اسلامی ایران با مسائل روانشناسی تربیتی و اعمال شیوههای درست برخورد رفتاری آنان باکودکان و نوجوانان مساله است که انگیزه انتخب موضوع مورد بررسی گردید.
هدف تحقیق
خانواده در تفکر اسلامی از اساسیترین و نتیجهبخشترین واحدهای اجتماعی است که مبانی آن برالفت، صمیمیت، فداکاری و ازخودگذشتگی استوار است. درچنین واحد اجتماعی مؤثری چه بسیارند عواملی که ممکن است. آگاهانه و یا ناآگاهانه در بنیان آن نفوذ کرده و آنرا کرده متزلزل سازد.
برای جلوگیری از نفوذ زیانبار و ویرانگر این عوامل زن و شوهر به آموزش و آگاهی ویژه محتاجاند تا از بههم پاشیدگی خانواده جلوگیری بعمل آورند. این عوامل ممکن است اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، دینی واخلاقی و غیره باشند. زن و شوهر را به اجبار نمیتوان وادار به زندگی دائم درکنار یکدیگر نموده و آنان را وادار نمود که علیرغم تمایلات درونی سالیان دراز زندگی مشترکی را ادامه دهند. اما با راه حلهای معقول از طریق آموزش میتوان جهت ادامه حیات و از بین بردن عواملی که زندگی مشترک آنان را مورد تهدید قرار داده به تعلیم و تفهیم اصول دوجانبهای ک وظایف زوجین را شامل میگردد پرداخت و آنان را جهت ادامه یک زندگی مسالمتآمیز تحت آموزش قرار داد. علاوه برآن، پیچیدگی روزافزون روابط اجتماعی، ناشی از تحولات اقتصادی و اجتماعی و تبادل و تهاجم فرهنگی بین ملتها و تأثیر مثبت و منفی زائیده از آنها از یکسو و نقش مؤثر والدین در تربیت اجتماعی کودکان و نوجوانان، ضرورت همآهنگی بین خانه و مدرسه، وجود سلیقههای فردی ازنظر تربیتی، تفاوتهای فردی بین فرزندان و اختلافاتی که پس از تشکیل خانواده ممکن است بین زن ومرد بوجو آید از سوی دیگر نیاز خانواده را به آموزش و افزایش سطح آگاهی درروابط با تربیت فرزندان اجتنابناپذیر میسازد. بنابراین هدف از تحقیق زمینهیابی درمورد یادگیری والدین در موضوعات تربیتی و تأثیر کلاسهای آموزشی خانواده برروی اولیایی که از این کلاسها استفاده کرده در مقایسه بااولیایی که از این کلاسها استفاده نکردهاند میباشد.
اهمیت تحقق
خانواده بعنوان یک نهاد عمومی در دنیا و بخصوص در دیدهگاه اسلامی از ریشهدارترین و مقدسترین نهادهای اجتماعی است. زیرا در وهله اول مناسبترین مکان برای اسن والفت، همدلی و ابراز صمیمیت بین زن و شوهر بوده و نخستین هسته اجتماع است که برپایه روابط زناشویی و خویشاوندی سببی یا نسبی در محدودهای بنام خانه بوجود میآید و با تأمین نیازهای جسمی، آرامش روحی و تکامل روانی یکدیگر را فراهم میکنند و بدین طریق باایجاد رشتههای استوار عاطفی، اخلاقی و روانی از لحاظ ذهنی و فکری پیوندی الهی مییابد فزون بر آن، خانه و خانواده جایگاه مطمئن و پناهگاه امن و سرشار از عواطف انسانی است که در آن فرزندان وئ اعضای خانواده تربیت اجتماعی یافته و بارشد و تکوین شخصیت آنان برای زندگی اجتماعی آینده درزمینههای مختلف بار میآیند.
فایل ورد 30 ص
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 5 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 28 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 33 |
مقدمه:
دریافت تربیت حقی است برای فرزندان، و طبعا جهت ما تکلیفی سنگین بهمراه دارد. آنها نیاز دارند که ساخته شوند و بعمل آیند، فردی مفید بحال خود و جامعه و پیرو مکتب اندیشیدهای باشند و بدیهی است که وصول بچنین مقصدی بدون یاری پدر مادر امکانپذیر نیست و آنها برآورده شدن این خواسته و رفع این نیاز را از پدر و مادر خود طلبکارند.
بعنوان اینکه ما پدر یا مادریم تربیت فرزندان مهمترین وظیفه ماست و ما در قبال آن نزد خدا و مردم و نیز از خود طفل و وجدانمان مسولیت داریم. انجام این مسولیت بوجهی نیکو مورد سازش عقل و سستی و سهلانگاری در آن عقوبتآور است. اینکه همه بخواهند پدر و مادر خوبی باشند جای سخنی نیست. ولی اشتباه در این است که برخی خوب بودن را تنها در این امر میبینند که نیازهای بدنی کودکان را برآورده سازند و برای جنبههای روانی و اخلاقی آنان ارج و بهائی قائل نیستند. از سوی دیگر این مساله مطرح است که خیلی از پدر و مادرها فکر نمیکنند برای تعلیم و تربیت فرزندانشان احتیاج به آموزش و آگاهی داشته باشند. گمان دارند در امر تربیتی آگاهی ضروری نیست و یا آنچه ضروری است میدانند و از آن اطلاع دارند. در تربیت این مساله مطرح است که ما میخواهیم سرمایههای مادی و معنوی خود را به او منتقل کنیم، از موجودی که شدیدا وابسته به غرایز است انسانی ایدهآل با اندیشههای عالی فداکاری و ایثار و طالب شهادت بسازیم و این کار هنر و معرفت لازم دارد. بهنگامی که دستهای ما در این زمنیه خالی باشد چگونه از عهده انجام آن برخواهیم آمد.
تربیت چیست:
قبلا ضروری است که بدانیم تربیت چیست و چه ضرورت و اهمیتی دارد؟ دارای چه ابعاد و مسائلی است؟ برای تربیت تعریفهای متعددی شده است از جمله آنکه گفتهاند: تربیت کوشش و تلاش آگاهانه انسان برای ایجاد تغییرات مطلوب است و بدیهی است که معنی مطلوب و طرز برداشت از آن در جوامع مختلف فرق میکند، چه بسا که امری در جامعهای مطلوب بحساب آید و در جامعه دیگر نامطلوب. برخی را فنی میدانند که در سایه آن نشو و نمای قوای انسانی را در دورههای مختلف زندگی به تناسب سن و رشد یاد میدهند و در این انتقال جنبههای علمی و تجربی مورد استفاده قرار میگیرند.
ما از طریق تربیت سعی داریم به کودک را ه تمتع از زندگی را بیاوزیم، قوای جسمی و روحی او را برای وصول به کمال مطلوب مقدر بپرورانیم. تفکر و احساس و عمل اندیشیده را به نسل جدید منتقل سازیم. تمدن بشری را ارزیابی، متراکم و مترقی کرده و به نسل جدید سرایت دهیم، استعدادها و قوای پنهانی طفل را آشکار کرده و بسوی اهداف مورد نظر جهت دهیم.
ضرورت و اهمیت تربیت:
تربیت ضروری حیات انسان است. آنکس که تربیت نیافته نه تنها خود را تلف خواهد کرد بلکه از لحاظ اجتماعی زیان عظیمی از او متوجه مردم نیز خواهد شد. کودک چون گیاهی است که برای رشد خود احتیاج به امکانات گوناگون دارد، اگر غذا و هوا به او نرسد تباه خواهد شد. زورگویان، استعمارگران، جنایتکاران و جانیان همه زاده تربیت غلطند، بهمانگونه که پاکان، پرهیزکاران و خادمان حقیقی جامعه از تربیت صحیح به چین موقعیتی رسیدهاند در تجمع اگر تمدن نباشد تربیت نیست.
تربیت بر این اساس دارای اهمیت و آثار فردی و اجتماعی است در جنبه فردی رشد مادی و معنوی و در جنبه اجتماعی برای ترقی، امنیت و فراغ جمع، اهمیت برای نژاد کنونی اهمیت زندگی و مرگ است. بهتر است آدمی خود را بجای کودک بگذارد و یا حیاتش را در جامعه ای بی بند و بار تصور کند تا از اهمیت آن سردرآورد.
عاملان تربیت:
تربیت در خلاء صورت نمیگیرد، در اجتماع، در محیط خانواده و بیرون و تحت شرایط و تاثیر پدیدههاست. آدمی، خواسته و ناخواسته تحت تاثیر پدر ومادر معلم، دوستان، معاشران، فرهنگ جامعه، سینما، رادیو، تلویزیون، مجلات، مردم اجتماع عوامل سیاسی و اقتصادی، شرایط جوی، تغییرات آب و هوائی و .. است، آنچه مهم بنظر میرسد این است که این عوامل تا حدود امکان باید تحت کنترل درآیند تا حاصل و ثمره تربیت نیکو و ارزنده باشد.
الف- خانواده: بنظر ما خانواده مهمترین عامل تربیت است و تنها به پدر و مادر محدود نمی شود که البته آنها جای خود دارند، بلکه عمو، عمه و دائی، خاله، برادر و خواهر و همه کسانی که در زیر یک سقف زندگی میکنند و یا بگونهای با کودک در ارتباط بیشتری هستند بحساب خانواده میآیند.
در امر خانواده مساله سازمان مهم است، اینکه پدر و مادر نسبت بهم و در قبال هم چه وظایفی را برعهده دارند و در برابر کودک چگونهاند، اینکه پدر چه کاری را در خانه برعهده میگیرد و مادر چه کاری را؟ خود مسالهای است که در تربیت اثر میگذارد . در امر تربیت نقش فرهنگی و اقتصادی خانواده سرنوشتساز است باید دید اندیشه والدین یا سطح دانش و آگاهیشان، نوع انضباط قابل قبول برای آنها، وضع درآمد و کیفیت مصرف، در خانواده چگونه است و آنها در برابر هم و در برابر کودک چه موضعی دارند.
باید دیدروابط پدر و مادر باهم چگونه است، وضع اخلاقیشان، کیفیت در درگیری و دعوا نزاعشان، سخنانی که مابینشان رد و بدل میشود چگونه است. حدود تنبیه و تشویق، کیفیت بهرهمند کردن کودک از مواهب زندگی در آنان خانه به چه صورتی است. والدین چه اعتقاداتی دارند، چه فسادها و آلودگیهائی در خانه وجود دارد. اخلاق و معاشرتشان به چه صورت است.
در امر تربیت در خانواده نقش پدر مهم است و نقش مادر مهمتر، این امر بدان خاطر است که میزان توقف طفل در خانه و در کنار مادر به مراتب بیشتر از پدر است، بعلاوه رابطه انس الفت و علاقه طفل نسبت به مادر بیشتر است کودک با شیر مادر تغذیه شده و با طپش او انس گرفته و بخواب رفته است.
علت تاثیر والدین و خانواده در امر تربیت بدان خاطر است که اولا مدت توقف کودک در خانواده بیشتر از بیرون است، ثانیا کودک با پدر و مادر رابطه وراثتی دارد، ثانیا در خانواده قهر و مهر با هم آمیخته است و محبت و انضباط توام و درهمند و درچنین صورتی حاصل تربیت میتواند اعجاز آمیز باشد.
ب – محیط: منظور از محیط در این بحث همه عوامل و شرایطی هستند که طفل را در جنبه مادی یا معنوی درخود شناور کرده اند. این محیط ممکن است انسانی باشد یا غیر انسانی. منظور از محیط انسانی پدر و مادر معلم و مردمند که بگونهای در کودک اثر میگذارند و اورا تحت شرایط فرهنگ و اندیشه خود قرار میدهند و غرض از محیط انسانی پدیده ها وشیائند که آدمی بگونهای از انها هم تاثیر میگیرد.
چه بسیارند خانوادههائی که فرزندان خود را شرایط قابل قبولی می پرورانند و افرادی پاک و صالح به بار میآورند ولی کودک آنها در محیط خارج آلوده و فاسد میشود و برعکس شما و نقش مدرسه و معلم و مدیر و مستخدم، بخصوص نقش معاشران و همسالان کودک را نادیده نگیرید، چه بسیار رذایل و یا فضایلی که از این طریق به فرزندان، منتقل میشوند بدون اینکه والدین و کودکان از این امر آگاه باشند.
رفت و آمدها در خانوادههای بستگان، دوستان، معاشران، شرکت در مجامع و کلوپها، ورزشگاهها و تفریحگاهها، خود میتواند سازنده و یا ویرانگر باشد و مربی باید این مسائل را در امر تربیت درنظر گیرد.
از سوی دیگر ما تحت تاثیر ابزار و شرایط فرهنگی و سیاسی جامعهایم، کتب، روزنامهها، مجلات، پوسترها، عکسها در ما اثر میگذارند و فرزندان ما را فاسد یا صالح بارمیآؤرند سینما، رادیو، تلویزیون، هنر، ادبیات، هر کدام بگونهای در اخلاق و رفتار، طرز فکر و عادات ما موثرند و ما را افرادی صالح یا طالح می سازند.
البته آب و هوا، شرایط جوی، تغذیه، داروها، مواد شیمیائی، سروصدا، محیط آرام، جنگ، صلح ترور، اختناق، فضای باز و آزاد، پستی و بلندی، موقعیت جغرافیائی، شرایط تاریخی و … هم هر کدام عاملی هستند که در ساختن و بعمل آوردن فرد موثرند و ضع بهمینگونه است درباره محیط کشاروزی با صنعتی، محیط سیاسی یا اقتصادی واجتماعی و ….
ناسازگاری امر شایع در بین خردسالان و بزرگسالان است. براسا معیارهائی که در دست است از هر صد کودک موجود در هر جامعهای حدود 7 – 8 نفر آن بنحوی دچار نوعی ناسازگاری هستند و البته این رقم در جوامع مختلف، براساس، نوع تربیتی که فرزندان از والدین و مربیان خود اخذ میکند و هم براسا شرایط متقضیات جامعه متفاوت میشود.
طرز تلقی از ناسازگای، نوع برداشتها از این کلمه و نیز نوع موضعگیری های والدین و مربیان نیز در این امر متفاوت است ولی در کل قضیه این نکته امری مسلم است که اولیای امور از وجود چنین حالتی در فرزندان خود احساس نگرانی کرده و سعی دارند آن را بنحوی تحت کنترل درآورند.
ما نباید در این بحث ضمن بررسی اصل مسئله و علل و انگیزههای آن خواهیم کوشید راه حلهائی قابل عمل ارائه کنیم، باشد که در طریق اصلاح کودکان و آسایش خاطر والدین گامی برداشته باشیم.
معنی و مفهوم ناسازگاری:
قبلا لازم است از معنی و مفهوم سازگاری سخن بمیان آوریم و برای فهم آن ضروری است مفهوم سازگاری را بدانیم و در اینجا از رای و نظر روانشناسان مدد میجوئیم.
روانشاسان پس از بررسیهائی که در زمینه شخصیت افراد بعمل میآورند آنها را دریکی از دو دسته زیر قرار میدهند:
ناسازگار کیست
در مورد این سوال از ناسازگار کیست و نظرات متفاوتی عرضه شه است ولی از جمع نظرات میتوان به این نتیجه رسید: ناسازگار کسی است که رفتاریهای گوناگون، غیرعادی و غیر طبیعی، دشوار و مزاحم دارد. فردی است انعطاف ناپذیر، در شرایط گوناگون نمیتواند خود را با اعضای جامعه و خانوادهاش هماهنگ سازد.
رفتار او بگونهای است که آشکارا قبول مقررات اجتماعی سرباز میزند، توقعات و معتقداتی دارد که موافق با ارزشهای مورد قبول نیست. عمل درست و واقع بینانه ندارد، درصدد ارزیابی از رفتار خود نیست که بداند ایا درست است یا نادرست. در مواردی با دیگران دعوا میکند آنچنان که همه از او گلهمند میشوند. و زمانی از جمع میگر یزد و در گوشهای منزی میشود. حال او عادی نیست و در کل روحیه خوبی ندارد.
علل و انگیزههای ناسازگاری:
در مورد این مساله که چه امری سبب ناسازگاری کودکان و حتی نوجوانان میشود پاسخهای متعددی قابل ذکر است. در بررسیهای مربوط میتوان از علل گوناگون نام برد که شرح وتفصیل اغلب آنها در کتب روانشناسی و تربیتی بچشم میخورد و ما در این بحث سعی داریم به مواردی از آنها با رعایت اخصار اشاره کنیم:
1- علل ارثی : گروهی از صاحبنظران معتقدند که اگر ناسازگاری و نابسامانی درفتار کودکان ریشه از ارث و کنه سرشت و طینت آنها دارد. تا حدی که قائل شدهاند در صفات ارثی و همراه ژن آنها ناسازگاران و در سطح بالاتر جنایتکاران 47 عدد است که نسبت به افراد مشابه یک کروموزوم زیادتر دارند. ولی تحقیقات بعدی نشان دادهاند که در افراد طبیعی وعادی هم گاهی کروموزوم اضافی دیده میشود.
فایل ورد 33 ص
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 5 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 28 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 33 |
مقدمه:
دریافت تربیت حقی است برای فرزندان، و طبعا جهت ما تکلیفی سنگین بهمراه دارد. آنها نیاز دارند که ساخته شوند و بعمل آیند، فردی مفید بحال خود و جامعه و پیرو مکتب اندیشیدهای باشند و بدیهی است که وصول بچنین مقصدی بدون یاری پدر مادر امکانپذیر نیست و آنها برآورده شدن این خواسته و رفع این نیاز را از پدر و مادر خود طلبکارند.
بعنوان اینکه ما پدر یا مادریم تربیت فرزندان مهمترین وظیفه ماست و ما در قبال آن نزد خدا و مردم و نیز از خود طفل و وجدانمان مسولیت داریم. انجام این مسولیت بوجهی نیکو مورد سازش عقل و سستی و سهلانگاری در آن عقوبتآور است. اینکه همه بخواهند پدر و مادر خوبی باشند جای سخنی نیست. ولی اشتباه در این است که برخی خوب بودن را تنها در این امر میبینند که نیازهای بدنی کودکان را برآورده سازند و برای جنبههای روانی و اخلاقی آنان ارج و بهائی قائل نیستند. از سوی دیگر این مساله مطرح است که خیلی از پدر و مادرها فکر نمیکنند برای تعلیم و تربیت فرزندانشان احتیاج به آموزش و آگاهی داشته باشند. گمان دارند در امر تربیتی آگاهی ضروری نیست و یا آنچه ضروری است میدانند و از آن اطلاع دارند. در تربیت این مساله مطرح است که ما میخواهیم سرمایههای مادی و معنوی خود را به او منتقل کنیم، از موجودی که شدیدا وابسته به غرایز است انسانی ایدهآل با اندیشههای عالی فداکاری و ایثار و طالب شهادت بسازیم و این کار هنر و معرفت لازم دارد. بهنگامی که دستهای ما در این زمنیه خالی باشد چگونه از عهده انجام آن برخواهیم آمد.
تربیت چیست:
قبلا ضروری است که بدانیم تربیت چیست و چه ضرورت و اهمیتی دارد؟ دارای چه ابعاد و مسائلی است؟ برای تربیت تعریفهای متعددی شده است از جمله آنکه گفتهاند: تربیت کوشش و تلاش آگاهانه انسان برای ایجاد تغییرات مطلوب است و بدیهی است که معنی مطلوب و طرز برداشت از آن در جوامع مختلف فرق میکند، چه بسا که امری در جامعهای مطلوب بحساب آید و در جامعه دیگر نامطلوب. برخی را فنی میدانند که در سایه آن نشو و نمای قوای انسانی را در دورههای مختلف زندگی به تناسب سن و رشد یاد میدهند و در این انتقال جنبههای علمی و تجربی مورد استفاده قرار میگیرند.
ما از طریق تربیت سعی داریم به کودک را ه تمتع از زندگی را بیاوزیم، قوای جسمی و روحی او را برای وصول به کمال مطلوب مقدر بپرورانیم. تفکر و احساس و عمل اندیشیده را به نسل جدید منتقل سازیم. تمدن بشری را ارزیابی، متراکم و مترقی کرده و به نسل جدید سرایت دهیم، استعدادها و قوای پنهانی طفل را آشکار کرده و بسوی اهداف مورد نظر جهت دهیم.
ضرورت و اهمیت تربیت:
تربیت ضروری حیات انسان است. آنکس که تربیت نیافته نه تنها خود را تلف خواهد کرد بلکه از لحاظ اجتماعی زیان عظیمی از او متوجه مردم نیز خواهد شد. کودک چون گیاهی است که برای رشد خود احتیاج به امکانات گوناگون دارد، اگر غذا و هوا به او نرسد تباه خواهد شد. زورگویان، استعمارگران، جنایتکاران و جانیان همه زاده تربیت غلطند، بهمانگونه که پاکان، پرهیزکاران و خادمان حقیقی جامعه از تربیت صحیح به چین موقعیتی رسیدهاند در تجمع اگر تمدن نباشد تربیت نیست.
تربیت بر این اساس دارای اهمیت و آثار فردی و اجتماعی است در جنبه فردی رشد مادی و معنوی و در جنبه اجتماعی برای ترقی، امنیت و فراغ جمع، اهمیت برای نژاد کنونی اهمیت زندگی و مرگ است. بهتر است آدمی خود را بجای کودک بگذارد و یا حیاتش را در جامعه ای بی بند و بار تصور کند تا از اهمیت آن سردرآورد.
عاملان تربیت:
تربیت در خلاء صورت نمیگیرد، در اجتماع، در محیط خانواده و بیرون و تحت شرایط و تاثیر پدیدههاست. آدمی، خواسته و ناخواسته تحت تاثیر پدر ومادر معلم، دوستان، معاشران، فرهنگ جامعه، سینما، رادیو، تلویزیون، مجلات، مردم اجتماع عوامل سیاسی و اقتصادی، شرایط جوی، تغییرات آب و هوائی و .. است، آنچه مهم بنظر میرسد این است که این عوامل تا حدود امکان باید تحت کنترل درآیند تا حاصل و ثمره تربیت نیکو و ارزنده باشد.
الف- خانواده: بنظر ما خانواده مهمترین عامل تربیت است و تنها به پدر و مادر محدود نمی شود که البته آنها جای خود دارند، بلکه عمو، عمه و دائی، خاله، برادر و خواهر و همه کسانی که در زیر یک سقف زندگی میکنند و یا بگونهای با کودک در ارتباط بیشتری هستند بحساب خانواده میآیند.
در امر خانواده مساله سازمان مهم است، اینکه پدر و مادر نسبت بهم و در قبال هم چه وظایفی را برعهده دارند و در برابر کودک چگونهاند، اینکه پدر چه کاری را در خانه برعهده میگیرد و مادر چه کاری را؟ خود مسالهای است که در تربیت اثر میگذارد . در امر تربیت نقش فرهنگی و اقتصادی خانواده سرنوشتساز است باید دید اندیشه والدین یا سطح دانش و آگاهیشان، نوع انضباط قابل قبول برای آنها، وضع درآمد و کیفیت مصرف، در خانواده چگونه است و آنها در برابر هم و در برابر کودک چه موضعی دارند.
باید دیدروابط پدر و مادر باهم چگونه است، وضع اخلاقیشان، کیفیت در درگیری و دعوا نزاعشان، سخنانی که مابینشان رد و بدل میشود چگونه است. حدود تنبیه و تشویق، کیفیت بهرهمند کردن کودک از مواهب زندگی در آنان خانه به چه صورتی است. والدین چه اعتقاداتی دارند، چه فسادها و آلودگیهائی در خانه وجود دارد. اخلاق و معاشرتشان به چه صورت است.
در امر تربیت در خانواده نقش پدر مهم است و نقش مادر مهمتر، این امر بدان خاطر است که میزان توقف طفل در خانه و در کنار مادر به مراتب بیشتر از پدر است، بعلاوه رابطه انس الفت و علاقه طفل نسبت به مادر بیشتر است کودک با شیر مادر تغذیه شده و با طپش او انس گرفته و بخواب رفته است.
علت تاثیر والدین و خانواده در امر تربیت بدان خاطر است که اولا مدت توقف کودک در خانواده بیشتر از بیرون است، ثانیا کودک با پدر و مادر رابطه وراثتی دارد، ثانیا در خانواده قهر و مهر با هم آمیخته است و محبت و انضباط توام و درهمند و درچنین صورتی حاصل تربیت میتواند اعجاز آمیز باشد.
ب – محیط: منظور از محیط در این بحث همه عوامل و شرایطی هستند که طفل را در جنبه مادی یا معنوی درخود شناور کرده اند. این محیط ممکن است انسانی باشد یا غیر انسانی. منظور از محیط انسانی پدر و مادر معلم و مردمند که بگونهای در کودک اثر میگذارند و اورا تحت شرایط فرهنگ و اندیشه خود قرار میدهند و غرض از محیط انسانی پدیده ها وشیائند که آدمی بگونهای از انها هم تاثیر میگیرد.
چه بسیارند خانوادههائی که فرزندان خود را شرایط قابل قبولی می پرورانند و افرادی پاک و صالح به بار میآورند ولی کودک آنها در محیط خارج آلوده و فاسد میشود و برعکس شما و نقش مدرسه و معلم و مدیر و مستخدم، بخصوص نقش معاشران و همسالان کودک را نادیده نگیرید، چه بسیار رذایل و یا فضایلی که از این طریق به فرزندان، منتقل میشوند بدون اینکه والدین و کودکان از این امر آگاه باشند.
رفت و آمدها در خانوادههای بستگان، دوستان، معاشران، شرکت در مجامع و کلوپها، ورزشگاهها و تفریحگاهها، خود میتواند سازنده و یا ویرانگر باشد و مربی باید این مسائل را در امر تربیت درنظر گیرد.
از سوی دیگر ما تحت تاثیر ابزار و شرایط فرهنگی و سیاسی جامعهایم، کتب، روزنامهها، مجلات، پوسترها، عکسها در ما اثر میگذارند و فرزندان ما را فاسد یا صالح بارمیآؤرند سینما، رادیو، تلویزیون، هنر، ادبیات، هر کدام بگونهای در اخلاق و رفتار، طرز فکر و عادات ما موثرند و ما را افرادی صالح یا طالح می سازند.
البته آب و هوا، شرایط جوی، تغذیه، داروها، مواد شیمیائی، سروصدا، محیط آرام، جنگ، صلح ترور، اختناق، فضای باز و آزاد، پستی و بلندی، موقعیت جغرافیائی، شرایط تاریخی و … هم هر کدام عاملی هستند که در ساختن و بعمل آوردن فرد موثرند و ضع بهمینگونه است درباره محیط کشاروزی با صنعتی، محیط سیاسی یا اقتصادی واجتماعی و ….
ناسازگاری امر شایع در بین خردسالان و بزرگسالان است. براسا معیارهائی که در دست است از هر صد کودک موجود در هر جامعهای حدود 7 – 8 نفر آن بنحوی دچار نوعی ناسازگاری هستند و البته این رقم در جوامع مختلف، براساس، نوع تربیتی که فرزندان از والدین و مربیان خود اخذ میکند و هم براسا شرایط متقضیات جامعه متفاوت میشود.
طرز تلقی از ناسازگای، نوع برداشتها از این کلمه و نیز نوع موضعگیری های والدین و مربیان نیز در این امر متفاوت است ولی در کل قضیه این نکته امری مسلم است که اولیای امور از وجود چنین حالتی در فرزندان خود احساس نگرانی کرده و سعی دارند آن را بنحوی تحت کنترل درآورند.
ما نباید در این بحث ضمن بررسی اصل مسئله و علل و انگیزههای آن خواهیم کوشید راه حلهائی قابل عمل ارائه کنیم، باشد که در طریق اصلاح کودکان و آسایش خاطر والدین گامی برداشته باشیم.
معنی و مفهوم ناسازگاری:
قبلا لازم است از معنی و مفهوم سازگاری سخن بمیان آوریم و برای فهم آن ضروری است مفهوم سازگاری را بدانیم و در اینجا از رای و نظر روانشناسان مدد میجوئیم.
روانشاسان پس از بررسیهائی که در زمینه شخصیت افراد بعمل میآورند آنها را دریکی از دو دسته زیر قرار میدهند:
ناسازگار کیست
در مورد این سوال از ناسازگار کیست و نظرات متفاوتی عرضه شه است ولی از جمع نظرات میتوان به این نتیجه رسید: ناسازگار کسی است که رفتاریهای گوناگون، غیرعادی و غیر طبیعی، دشوار و مزاحم دارد. فردی است انعطاف ناپذیر، در شرایط گوناگون نمیتواند خود را با اعضای جامعه و خانوادهاش هماهنگ سازد.
رفتار او بگونهای است که آشکارا قبول مقررات اجتماعی سرباز میزند، توقعات و معتقداتی دارد که موافق با ارزشهای مورد قبول نیست. عمل درست و واقع بینانه ندارد، درصدد ارزیابی از رفتار خود نیست که بداند ایا درست است یا نادرست. در مواردی با دیگران دعوا میکند آنچنان که همه از او گلهمند میشوند. و زمانی از جمع میگر یزد و در گوشهای منزی میشود. حال او عادی نیست و در کل روحیه خوبی ندارد.
علل و انگیزههای ناسازگاری:
در مورد این مساله که چه امری سبب ناسازگاری کودکان و حتی نوجوانان میشود پاسخهای متعددی قابل ذکر است. در بررسیهای مربوط میتوان از علل گوناگون نام برد که شرح وتفصیل اغلب آنها در کتب روانشناسی و تربیتی بچشم میخورد و ما در این بحث سعی داریم به مواردی از آنها با رعایت اخصار اشاره کنیم:
1- علل ارثی : گروهی از صاحبنظران معتقدند که اگر ناسازگاری و نابسامانی درفتار کودکان ریشه از ارث و کنه سرشت و طینت آنها دارد. تا حدی که قائل شدهاند در صفات ارثی و همراه ژن آنها ناسازگاران و در سطح بالاتر جنایتکاران 47 عدد است که نسبت به افراد مشابه یک کروموزوم زیادتر دارند. ولی تحقیقات بعدی نشان دادهاند که در افراد طبیعی وعادی هم گاهی کروموزوم اضافی دیده میشود.
فایل ورد 33 ص
دسته بندی | علوم اجتماعی |
بازدید ها | 30 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 81 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 73 |
تحقیقی جامع درباره اوقات فراغت در ایران و چند کشور دیگر :
بررسی اوقات فراغت نوجوانان وجوانان
زندگی اجتماعی
اوقات فراغت همسالان
خانواده
رسانه
آموزش و پرورش
بررسی تاثیر عوامل محیطی در اوقات فراغت
اوقات فراغت و آسیب های اجتماعی
بررسی مقایسه استانداردهای جهانی در زمینه اوقات فراغت با کشور ایران
نقش خانواده در برنامه ریزی اوقات فراغت چیست
ایا مدرسه در تنظیم و برنامه ریزی اوقات فراغت می تواند نقشی داشته باشد
نقش رسانه ملی در اوقات فراغت چیست
هویت چه تاثیری در اوقات فراغت نوجوان وجوان می تواند داشته باشد
معنای اوقات فراغت
انواع اوقات فراغت
کارکردهای اوقات فراغت رفع خستگی
کارکردهای اوقات فراغت
رهنمودهای عملی برای استفاده اوقات فراغت
فراغت فعال
بی توجهی به اوقات فراغت و افزایش انحرافات اجتماعی
عوامل محیطی آسیب های اجتماعی
بحران هویت
نابرابری های اجتماعی
نهادهای اجتماعی واوقات فراغت خانواده
اوقات فراغت، فرصت یا تهدید
ضرورت برنامهریزی اوقات فراغت
دیدگاه اسلام در خصوص اوقات فراغت
ورزش و اوقات فراغت کودکان و نوجوانان
شکل زندگی و نوع مصرف گرایی در اوقات فراغت در کشور ایتالیا
جوانان ایتالیایی مایل هستند اوقات فراغت خود را کجا بگذرانند
اغلب جوانان در اوقات فراغت چه می کنند
اوقات فراغت بسترپیشگیری یا گرایش به اعتیاد
اهمیت اوقات فراغت در کشور ما
تاثیر جنسیت بر اوقات فراغت
زنان، کار و اوقات فراغت
بررسی نحوه گذران اوقات فراغت دانش آموزان دوره
نیاز به اوقات فراغت از نظر روانشناسی تربیتی
اوقات فراغت و بهداشت روانی
اوقات فراغت و خلاقیت
اوقات فراغت و توسعه مهارتهای شناختی
اوقات فراغت و تقویت مهارتهای حسی
اوقات فراغت و تقویت مهارتهای حسی – حرکتی و فعالیتهای ورزشی
و.......
دسته بندی | علوم اجتماعی |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 1257 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 195 |
خانواده این واحد به ظاهر کوچک اجتماعی، از ارکان عمده و از نهادهای اصلی هر جامعه به شمارمیرود در واقع هر خانواده را باید خشت بنای جامعه و کانون اصلی سنت و رسوم و ارزشهای والا و مورد احترام و شالودة مستحکم مناسبات پایدار اجتماعی و روابط خویشاوندی، مبدأ بروز و ظهور عواطف انسانی و کانون صمیمانهترین روابط میان افراد و مهد پژروش فکر و اندیشه و اخلاق و روح انسان به حساب آید. تا آنجایی که نشانی از حیات انسانی ملاحظه شده و خانواده وجود داشته باشد. (توسلی 1368)
نهاد خانواده از جمله عمومیترین نهادهای اجتماعی است که معمولاً در تمام جوامع وجود دارد و مهمترین تکیهگاه و محور اجتماعی است در حقیقت فرد در خانواده متولد میشود و در سازمان خانواده زندگی میکند و در مواقع نیاز، به خانواده روی میآورد و در پرتو خانواده سکون و آرامش مییابد. بسیاری از پژوهشگران خانواده، رابطة زوجی را مهمترین رابطة خانوادگی میدانند آنها معتقدند که ازدواج موفق و رضایتبخش موجب ثبات عملکرد خانواده، کفایت اعضای خانواده در مشکلگشایی و سلامت روانی کودکان و ایفا نقش مناسب خانوادگی و بین فردی میشود. (نوربالا و مراحی، 1373)
موفقیت در ازدواج و زندگی زناشویی به عوامل زیادی از قبیل، میزان آمادگی برای ازدواج، تحصیلات، زمینه قبلی و خانوادگی فرد، بحرانهای تجربهشده ، نوع و کیفیت الگوی قدرت حاکم بر خانواده قبلی، سن ، سلامت ، شخصیت ، درآمد و غیره و کیفیات و خصوصیاتی از جمله: تعهد، حساسیت سخاوت، ملاحظه و صمیمیت ، وفاداری، مسئولیت، اعتماد و اطمینان بستگی دارد.
زن و شوهر در رابطه با یکدیگر نیاز به حسن تفاهم، همکاری و انعطافپذیری دارند و در صورت وجود این خصوصیات و تقویت آنهاست که ازدواج به بلوغ و شکوفایی میرسد. چه بسیار زنان و شوهرانی که زندگی زناشویی سعادتمندی را انتظار داشتهاند و کارشان به ملامت کشید و اکنون در کسالت زندگی میکنند و چه بسیار زنان و شوهرانی که قبلاً در تمام موارد زندگی مشترک به تفاهم رسیده و اکنون به عدم تفاوت مطلق رسیدهاند.
چگونه است که زن و شوهر از توهم به بیماری، از شیفتگی به بیزاری و از رضایت به نارضایتی مطلق میرسند. (بک ، ترجمة قراچهداغی، 1373)
زمینههای دیگر نیز مانند نحوة گذران اوقات فراغت با یکدیگر، تقسیم کار، نگهداری از بچهها، روابط جنسی، مسائل مالی، مسئلة اقوام همسر و روابط با آنان و ... میتواند موجبات نارضایتی از زندگی زناشویی در زن و شوهر شود زن و شوهر در رابطهشان با یکدیگر نیاز به حسن تفاهم، همکاری و انعطافپذیری دارند و در صورت وجود این خصوصیات و تقویت آنهاست که ازدواج به بلوغ و شکوفایی میرسد. (همان منبع)
یکی از مسائل عمده در روانشناسی خانواده این است که فرد بر آنچه در خانواده اتفاق میافتد تأثیر میگذارد و تأثیر میپذیرد، در رابطه با چرایی رفتار و اینکه اساساً چرا انسان به اینگونه رفتار میکند، پاسخهای متفاوتی در گذشته به آن داده شده است، میتوان از غریزه، سایق، گرایش به لذت و اجتناب از درد، نیاز به تعادلجویی یا به طور کلی مبحث نیازها و تاریخچه تقویتها در گذشته و رفتار قبلی انسانها نام برد.
اسنادی علّی شناسایی شده نقش با اهمیت را در رفتارهای مختلفی مانند روابط بین زوجین در خانواده، ورزش و فعالیت فیزیکی، تعارض و کشمکش بین فردی، رفتارهای بهداشتی و غیره داشته است. عملکرد فقط شاخص قابل مشاهدة انگیزش پیشرفت است و انگیزش به وسیلة یک نظام پیچیدهای از افکار و احساسات حمایت میشود. هنگامی که از یک مسئله مانند ازدواج و زناشویی موفق میشویم یا شکست میخوریم به طور طبیعی در مورد اینکه چه چیز در پشت موفقیت یا شکست ما قرار دارد به تفکر میپردازیم ما تخصیص مسئولیت و درک دلایل عملکردمان توجه داریم. یعنی دربارة اینکه چه کسی یا چه چیزی مسئول بوده و چگونه عملکرد داشتهایم به اسناد میپردازیم.(لطفآبادی و همکاران 1376)
اسناد یکی از نظریههای جدید انگیزشی و از نظریههای شناختی روانشناسی انگیزشی است. یکی از فرضهای عمدة نظریة اسناد این است که جستجو برای درک و فهم امور و علل رویدادها مهمترین منبع انگیزشی انسان است، بنابراین هدف این نظریه پیدا کردن راههایی است که در آن افراد به توضیح و تبیین رویدادها و روابط علت و معلول بین آنها میپردازند. اسناد یا نسبت دادن به علتهایی که فرد برای رویدادها یا نتایج اعمالش برمیگزیند و جنبة استنباط شخصی دارند، اشاره میکند و اجزاء مهم نظریة اسناد عبارتند از :
1-تبیینهای فرد برای علل موفقیتها و شکستهای خود
2-نقش واکنشهای عاطفی حاصل از این استنباطها در تعیین رفتارهای بعدی
3-ویژگیهای این تبیینها یا استنباطهای علّی.
تبیینهایی که افراد به طور معمول برای موفقیت و شکستهای خود انتخاب میکنند به توانایی شخص، سعی و کوشش، سطح دشواری تکلیف، بخت و اقبال، حالت روحی و بیماری و افراد دیگر نسبت داده میشود. این تبیینها یا استنباطهای علّی در ابعاد یا ویژگیهای منبع علیت، ثبات و کنترلپذیری متفاوتند. این ابعاد یا ویژگیها انتظارات متفاوتی برای آینده در فرد ایجاد میکنند و منجر به واکنشهای عاطفی متفاوتی میشوند که اینها هم به نوبة خود رفتار آتی فرد را دستخوش تغییر میسازند. (سیف، 1370)
اینگونه اسناد به تحوی منظم با انواع مختلف رفتارهایی که در پی آنها هستند ارتباط دارند. اسناد همچنین منبع احساسات خوب، بد یا بیتفاوتیهای پس از موفقیت و شکست است یعنی این اسناد نتایج عاطفی(هیجانی) دارند.
با توجه به اینکه اسناد هم در رفتارهای بعدی و هم در احساسهای ما مؤثرند، و از طرف دیگر رفتارهای زوجین در خانواده در رضایت آنها از همدیگر تأثیر دارد لذا به مطالعة دقیق آنها نیازمندیم.چگونگی طبقهبندی اسناد میتواند در عملکرد زوجین نسبت به هم دیگر مؤثر واقع شود اگر زن یا شوهر بر این باور باشند که بین رفتارشان و نتایج به دست آمده ارتباط یا وابستگی وجود دارد، دارای سویگیری کنترل درونی هستند یعنی آنها باور دارند که توان تأثیرگذاری بر دنیای خود را دارند، باور دارند که اعمال آنها آنچه را که اتفاق میافتد تغییر میدهد در مقابل همسرانی که معتقدند بدون قدرت و ناتوان هستند آنچه اتفاق میافتد با آنچه انجام میدهند ارتباط ندارد دارای سوگیری بیرونی هستند. آنها گرایش دارند تا فکر کنند که دلیلی بر صرف انرژی و تلاش در رفتارشان وجود ندارد زیرا که چه تلاش کنند و چه تلاش نکنند نتایج فرق نمیکند. موفقیت یا شکست و اسنادی مربوط، تأثیر پایداری بر عزتنفس، مفهوم خود، انتظارات فرد در بارة نتایج اعمال او در آینده، بر جای میگذارد. (همان منبع)
و لذا با توجه به مطالب یاد شده در پژوهش حاضر قصد آن میرود که تأثیر اسنادی علّی درونی و بیرونی در رضایت زناشویی مورد مطالعه قرار گیرد.
روابط میان افراد خانواده به سلامت محیط خانواده کمک میکند. تفاهم میان خانواده منجر به احساس رضایتمندی از زندگی زناشویی میشود، در غیر این صورت خانواده با مشکل موجه میشود. (بنیاسدی، 1375)
مسأله بررسی اسنادی علّی و ارتباط آن با رضایت زناشویی موضوع این پژوهش است، موضوع اسناد از زمانهای بسیار قدیم و دهة 1960 نظر بسیاری از روانشناسان را به خود جلب کرده و این موضوع پژوهشهای گستردهای را به خود اختصاص داده است. همچنین امروزه نه تنها در بررسی علمی رفتار بلکه در زندگی روزمره به طور مداوم، دانشپژوهان با پرسشهایی از قبیل انگیزههای اصلی کشش و کوشش آدمی چیستند؟ روبهرو هستند که پاسخ به این سؤال که آیا بین شیوههای اسنادی علّی و رضایت زناشویی رابطه وجود دارد یا نه؟ میتوان گفت هر چند شواهد نشان میدهد که عوامل کلاسیک چهارگانه هایدر (1958) یعنی توانایی، کوشش، شانس، دشواری تکلیف جزء مکررترین تبیینهای عرضه شده برای موفقیت در امر ازدواج و زناشویی میتواند باشد.
شیوههای اسناد در جنس مذکر و مؤنث دارای اهمیت بوده، این سؤال را در ذهن مطرح میکند که آیا بین آنها تفاوتی وجود دارد «براگنر و هوستون» (1993) از بررسی خود نتیجه گرفتند که پسران یک نوع اسناد را به کار میبرند که باعث خودافزایی (خودتعالی) میشود در صورتی که دختران نوعی از اسناد را به کار میبرند که باعث خودویرانسازی میشود. (همان منبع)
با توجه به موارد فوق در این مطالعه در پی آن هستیم که مشخص سازیم آیا شیوههای اسنادی زوجین یعنی نسبت دادن علت شکستها و موفقیتهای خود به علل درونی ـ بیرونی ، با رضایت زناشویی آنان رابطه وجود دارد. به عبارت دیگر آیا بین سبک اسناد و رضایت زناشویی رابطه وجود دارد یا نه؟
مشاوران و روانشناسان بر این نظرند که یکی از دلایل ایجاد مشکلات گوناگون در افراد (اعم از مشکلات زناشویی)، استفاده نادرست از شیوههای اسناد علّی است استفادة نادرست از شیوههای اسناد علّی منجر به ایجاد احساس عدم کفایت و کاهش عزّتنفس و در نتیجه کاهش عملکرد میگردد. علاوه بر این تحقیقات نشان میدهند که شیوههای اسناد علّی با متغیرهایی نظیر اضطراب ، افسردگی، استرس و دیگر نشانههای رواننژندی یا روانپریشی ارتباط دارد و با تعدیل و اصلاح این شیوهها، سلامت روان و بهداشت روانی فرد در جامعه بهبود مییابد لذا شناسایی و بررسی شیوههای اسنادی علّی افراد در توصیف و چگونگی عملکرد آنها اهمیت بسزایی دارد. بررسی اسنادی علّی و ارتباط آن با میزان رضایتزناشویی موضوع اصلی این پژوهش است.
موضوع اسناد از دهة 1960 به بعد پژوهشهای گستردهای را به خود اختصاص داده است و اکثر پژوهشگران معتقدند افرادی که بدنبال کشف علل بازده رفتار خود میباشند نه فقط به عواقب رفتارهای خود حساس هستند بلکه دربارة علت این عواقب خاص نیز دست به جستجو میزنند. این جستجوگری در حیطة تحلیلهای اسنادی است بنابراین مبحث اسناد به عنوان یکی از مقولات مهم روانشناسی تربیتی امروزه در بین روانشناسان جایگاه ویژهای را به خود اختصاص داده است.
محیط روانی خانواده را میتوان خمیرمایة هیجانی آن دانست که هر یک از افراد خانواده در آن سهمی داشته و تحت تأثیر آن قرار میگیرند. همچنین خانواده به عنوان اولین پایگاه تربیت فرزندان نقش مهمی را ایفا میکند. بنابراین خانواده وجه سالم آن جهت تربیت این نیرو از اهمیت زیادی برخوردار است.(صدقپور، 1373)
با توجه به اهمیتی که جوامع امروزی برای تداوم و بقای خانواده و سلامت و بهداشت روانی اعضاء آن قائل است، بررسی و تحقیق بر روی عواملی که سلامت خانواده، رضایتزناشویی را تهدید میکند، کاملاً لازم و ضروری به نظر میرسد. از جمله عواملی که رضایت زناشویی را تحت تأثیر قرار میدهد اسناد علّی (درونی و بیرونی) است که این امر خود بر اهمیت موضوع و ضرورت مطالعة آن میافزاید و لذا مطالعة رابطة بین اسناد علّی (درونی و بیرونی) از اهمیت بالایی برخوردار است.
در پژوهش حاضر سعی بر این است تا رابطة بین منبع کنترل و رضایتزناشویی در زنان متأهل شاغل که در دبیرستانهای منطقه 3 آموزش و پرورش شهر تهران در سال 1385 مشغول تدریس هستند مورد بررسی قرار گیرد و مشخص شود که آیا زنانی که دارای منبع کنترل درونی هستند و معتقدند که سازندگان اصلی زندگی خود هستند رضایت زناشویی بیشتری دارند یا زنانی که دارای منبع کنترل بیرونی هستند و معتقدند که هیچ نقشی در زندگی خود ندارند و موفقیت و عدم موفقیت خود را به تقدیر یا شانس یا عوامل خارجی نسبت میدهند بنابراین پژوهش حاضر اهداف ویژة زیر را دنبال میکند:
1-بررسی میزان رضایت زناشوی در معلمین زن متأهل دبیرستانهای منطقة 3 آموزش پرورش شهر تهران در سال 1385
2-بررسی نوع منبع کنترل در معلمین زن متأهل دبیرستانهای منطقة 3 آموزش و پرورش در سال 1385
3-بررسی ارتباط بین منبع کنترل و میزان رضایت زناشویی در معلمین زن متأهل دبیرستانهای منطقه 3 آموزش و پرورش شهر تهران سال 1385
1-میزان رضایت زناشویی در معلمین زن متأهل دبیرستانهای منطقه 3 آموزش و پرورش شهر تهران در سال 1385 به چه میزان است؟
2-منبع کنترل در معلمین زن متأهل دبیرستانهای منطقه 3 آموزش و پرورش شهر تهران در سال 1385 چیست؟
فرضیة تحقیق
میزان رضایت زناشویی در زنانی که منبع کنترل درونی دارند بیشتر از زنانی است که منبع کنترل بیرونی دارند.
موضوع تحقیق
بررسی رابطة بین منبع کنترل (بیرونی ـ درونی) با رضایت زناشویی در معلمین زن متأهل دبیرستانهای منطقه 3 آموزش و پرورش شهر تهران در سال 1385
تعریف متغیرها
تعریف نظری
منبع کنترل ¬ منظور از منبع کنترل این است که شخص تا چه اندازه باور دارد که میتواند بر زندگی خود تأثیر داشته باشد منبع کنترل میتواند درونی یا بیرونی باشد. (طباطبایی، 1375)
منبع کنترل بیرونی ¬ کسانی که منبع کنترل بیرونی دارند معتقدند آنچه بر سر آنها میآید اصولاً محصول شانس، تصادف یا نتیجة اعمال مردمان دیگر است.(طباطبایی ،1375)
منبع کنترل درونی ¬ کسانی که منبع کنترل درونی دارند معتقدند که سازندگان اصلی زندگی خود هستند. (طباطبایی ، 1375)
رضایت ¬ حالتی هیجانی که با رسیدن به یک هدف پدید میآید. در کار درمانی این اصطلاح به معنی رضایت در ارتباط با پیشرفت در یک فعالیت یا زمینة مورد علاقه به کار میرود. (پورافکاری، 1373)
رضایت از زندگی زناشویی¬ در رضایت از زندگی زناشویی ، احساس خوشایندی ، رضایتمندی و لذت تجربه شده به وسیلة یک زوج هنگامی که تمام جنبههای زندگی زناشویی خود را مورد توجه قرار میدهند. (اولسون ، 1988)
تعریف عملیاتی :
1-منبع کنترل ¬ برای سنجش منبع کنترل درونی و بیرونی از آزمون راتر استفاده میکنیم. در این آزمون نمرة 9 و بالاتر در این مقیاس نشانگر جهت گیری درونی (منبع کنترل درونی) و نمرة پایین 9 نشانگر جهتگیری بیرونی (منبع کنترل بیرونی) میباشد.
2-رضایت زناشویی¬ برای سنجش رضایت زناشویی از آزمون Enrich استفاده میشود.
تعاریف و مفاهیم اسناد:
نظریه اسنادی چیست؟ نظریة اسناد با فرایندهایی سروکار دارد که بوسیلة آن فرد پدیدهها را بعنوان علّتی از محیط نسبتاً ثابتی تفسیر میکند. بنابراین نظریهپردازان اسنادی با سؤالات «چرا» یا «روابط بین پدیده»،"اثر"و "دلایل" یا (عوامل مسئول) برای آن پدیدة سرو کار دارند. ادراک علیّت ، یک اسناد تحمیل شده بوسیلة ادراک کننده است. علتها بخودی خود به طور مستقیم قابل مشاهده نیستند بطور مثال وقتی یک نفر روی انگشت پای شما ایستاده است فقط میتوانید نتیجه بگیرید که او ناراحت است یا اینکه بطور تصادفی این کار را انجام داده است.
فرض اساسی نظریهپردازان اسنادی اینست که (بشر برای رسیدن به مهارت شناختی بوسیلة ساختار علّی محیطش، برانگیخته میشود او میخواهد بداند که چرا یک پدیده اتفاق میافتد از چه منبعی، حالتی یا انگیزة رفتار بوجود میآید.
و اینرا تحلیل خود را از انگیزش با این فرض شروع میکند که مردم حتماً علت شکست یا موفقیت خود را به عوامل زیر نسبت میدهند.(طباطبائی، 1381)
1-خوششانسی یا بدشانسی
2-دشواری یا آسانی تکلیف
3-حمایت مردم یا رفتار غیردوستانة آنها
4-میزان تلاش و کوشش یا عدم تلاش
5-میزان توانایی خود
بر اساس نظریه اسنادی ، موفقیتها و شکستهای قبلی در تکالیف نه تنها مستقیماً بر ادراکات شخص از شایستگی و در نتیجه بر انگیزش بعدی او در نتایج مشابه تأثیر میگذارند، بلکه اسناد شخص را برای موفقیتها و شکستهایش بر انتظارات او برای موفقیت در آینده و در نتیجه در انگیزش او تأثیر میگذارد یعنی باورهای فرد در بارة علت شکست یا موفقیت برای درک موفقیّت بعدی از خود موفقیتها و شکستها مهمتر هستند، برای مثال شاگردی که در امتحان ریاضیات شکست میخورد، امکان دارد معتقد باشد که شکست او بخاطر تنفّر معلم از اوست و به این وسیله مسئوولیت پاسخهای مشابه خود را بر عهده نگیرد یا ممکن است اعتقاد داشته باشد که او ریاضی را خوب نفهمیده است.
هر کدام از این اسناد برای شکست نتایج متفاوتی برای انتظارات عملکرد او در آزمونهای ریاضی در آینده خواهند داشت بر اساس نظریة واینر، افراد بطور کلی شکستها و موفقیتهای خود را به یکی از چهار علت توانایی خود، دشواری تکلیف و خوشبختی و یا کمک غیرعادی دیگران، اسناد میدهند . این چهار اسناد میتواند در 3 بُعد مشخص کرد که به روشن شدن چگونگی تأثیرآ نها بر انتظارات فرد برای موفقیت آینده تأثیر میگذارد که آنها را میتوان به اسناد درونی یا بیرونی، طبقهبندی کرد، اسناد درونی مربوط به خود فرد میشود در حالیکه اسناد بیرونی مربوط به عوامل بیرونی و غیرمرتبط با خود فرد میباشند، توانایی و تلاش اسناد درونی هستند زیرا آنها مستقیماً به فرد مربوط هستند در حالیکه میزان دشواری تکلیف و خوشبختی اسناد بیرونی هستند.
علاوه بر این، اسناد را میتوان به بعد ثباتپذیری و ثباتناپذیری تقسیم کرد.
اسناد ثباتپذیری یا (پایدار) در طول زمانها و موقعیتهای گوناگون باقی میماند. در حالیکه اسناد ثباتناپذیر(ناپایدار) در طول زمان و مکان تغییر میکند یا در نوسان است.
مردم معمولاً توانایی را یک ویژگی ثابت در نظر میگیرند. در مقابل تلاش به عنوان یک ویژگی شخصی ناپایدار در نظر گرفته میشود. بسیاری از مردم که به خوشبختی استناد میکنند آن را قابل تغییر میدانند (همان منبع).
نظریة اسنادی بر این باور است که رفتار برانگیخته شده از دو منبع انرژی دریافت میکند، بدین قرار :
1-سرچشمة ذاتی : نیروهای زیستشناسی رفتار را برای رسیدن به موفقیت و پرهیز از شکست سوق میدهند (اتکسیون و هیلگارد، 1983 ترجمه براهنی).
2-تعامل هیجانی: ارزیابی شناختی انسان از پیشرفتها و عقبماندگیهای گذشته، همچنین جهت رفتار برانگیخته شده مثل هدفهایی که دنبال میکنیم از 3 منبع زیر تأثیر میپذیرد.
1-تجربة قبلی با تکلیف یا تکلیف مشابه
2-اسناد علّی موفقیتها یا شکستها که در طی این تکالیف ساخته میشوند
3-انتظارات دربارة موقعیتهای مشابه بعدی.
واینر عقیده دارد اسنادهای افراد از 3 منبع سرچشمه میگیرند:
1-اشاره یا نشانههای موقعیتی : تعداد متنوعی از اطلاعات در هر موقعیت یادگیری به تصمیمگیری یاد گیرنده در بارة اینکه چرا قوی یا ضعیف بودهاند کمک میکنند این اشارهها عبارتند از :
الف: تجارب با تکلیف یا تکالیف مشابه
ب : موقعیت خود و همسالان
ج : زمان گذرانده شده برای تکلیف
د : مقدار کمک درک شده در طی فعالیّت
2-عقاید قبلی با طرح علّی : معلمان و شاگردان، عقایدی دربارة شکست یا موفقیّت دارند که اینها را از خلال تجارب، خواندن، گوش دادن به والدین یا متفکّران مشهور کسب میکنند. بعضی از فراگیران معتقدند که تلاش کلید موفقیّت است در حالیکه بعضی دیگر مخالفند.
3-ادارک خویشتن: فراگیرانی که عزّتنفس بالایی دارند ریشة موفقیت خود را در کوشش و توانایی میدانند نه در درجة دشواری یا خوشبختی.
فراگیرانِ دارای انگیزش بالای پیشرفت، کوشش را به عنوان کلید موفقیت خود میدانند در حالیکه افرادی که دارای انگیزش پایین هستند اغلب شانس (خوشبختی) یا میزان دشواری تکلیف را علت موفقیت یا شکست خود میدانند (طباطبایی، 1381).
هر دو مورد خوشبختی و شانس و دشواری تکلیف از لحاظ تجربی به یک شیوه طبقهبندی شدهاند، بیرونی ، ناپایدار و غیرقابل کنترل.
شخص ممکن است بپذیرد که خوشبختی را میتوان درونی و ثابت در نظر گرفت همانطوری که در اصطلاح «فرد خوشبخت» به کار رفته است نشان میدهد این یک صفت است. شانس در مقایسه با خوشبختی بیشتر معنی صریح، تصادفی و اتفاقی را میرساند، با اینحال با توجه به تحقیقات ، از میان 7 اسناد، خوشبختی پیشبینی ناپذیرترین و بعد از آن شانس پیشبینی ناپذیر بوده است. یافتة جالب اینکه هر دو مورد خوشبختی و شانس نه به عنوان عمومی و نه به عنوان جزیی طبقه بندی شدهاند. این یافته تصادفی و اتفاقی بودن این دو اسناد را میرساند این احتمال همواره وجود دارد که کنترلپذیری با پیشبینی اشتباه گرفته شود در هر نمونهای که تفاوت میان کنترلپذیری و پیشبینی پذیری از لحاظ آماری معنیدار بوده و درجهبندیهای کنترلپذیری برای اسنادها ( مثل خلق و خو یا مهارت، دانش، تلاش و کمک) وجود داشت است، درجهبندی پیشبینیپذیری کمتر از کنترلپذیری بوده است.
از دیدگاه علمی ، فرد انتظار دارد که پیشبینیپذیری بر کنترلپذیری مقدّم باشد شخص قبل از اینکه قادر به کنترل باشد باید قادر به پیشبینی باشد. ظاهراً این دو بعد مستقل از یکدیگر عمل میکنند، شخص میتواند هم پیشبینی و هم کنترل کند میتواند پیشبینی کند امّا کنترل نکند، میتواند کنترل کند امّا پیشبینی نکند و شخص نه قادر به کنترل و نه قادر به پیشبینی است. البته موارد ناتوانی برداشت افراد درونی یا بیرونی بودن یک اسناد نیز مسألهای تعیین کننده است برای نمونه اگر چه منطقی به نظر میرسد خوشبختی را به عنوان یک علّت بیرونی طبقهبندی کنند ولی افرادی نیز وجود دارند که خوشبختی را به عنوان یک علت درونی تصوّر کنند (مثلاً جملة؛ شما خوشبختی را خودتان میسازید) ممکن است بعضی از افراد بر این باور باشند که توانایی را میتوان بهبود بخشد (بر خلاف استعداد درونی که نمیتوان آن را بهبود بخشد) بنابراین ادراکات اسناد کننده نیز مهم است (همان منبع).
همچنین طبق بررسیهای انجام گرفته نسبت انسان با طبیعت بر حسب گسترش دانش انسان در خصوص پدیدههای مادی پیوسته در حال تغییر است. اسکینر (1971) در کتاب « فراسوی آزادی و منزلت» با طرح «انسان با قبول این واقعیت که بواسطة نیروهای خارج از خودش کنترل میشود باید از خود تعیینکنندگی دست بردارد.» در حقیقت بر این باور است که میتوان گرایشها و امیال انسانی را بیآنکه درگیری اریابیهای درونی گردند بر حسب تقویتهای مناسب اجتماعی از بیرون کنترل کرد. این ایده در مقابل موضعگیریهایی قرار میگیرند که با استناد به کنترل درونی بر خود هدایتگری فرد تأکید میکنند بدین نحو مفهوم منبع کنترل و تئوریهای مربوط به آن قدم به میدان میگذارد.(غفوری ، 1376)
مفهوم منبع کنترل و مبانی تئوریک اسنادها:
مفهوم منبع کنترل به شکلهای بسیاری در سراسر تاریخ بشری ظاهر شده است، تراژدیهای یونان باستان آکنده از پندارهای درماندگی بشر در برابر خدایان و یا سرنوشت بود. نمایشنامههای شکسپیر هم نمایشگر سرنوشت محزون از پیش تعیین شده و هم نمایانگر ارادة آزاد است («گناه بروتوس عزیز، نه در ستارگان بلکه در خود ماست» ژولیوس سزار) (همان منبع).
فیلسوفان با مفهوم منبع کنترل تحت عنوان جبرگرایی در برابر ارادة آزاد، دست به گریبان بودهاند، جامعهشناسان آن را بعنوان خودمختاری در برابر از خودبیگانگی و یا ناتوانی نام بردهاند و روانشناسان از آن بعنوان رفتارگرایی در برابر ذهنگرایی نام بردهاند (مسدد، 1379).
مفهوم منبع کنترل در بطن نظریة یادگیری اجتماعی شکل گرفته است. محرک اصلی مطالعة چنین متغیّری منبعث از دستاوردهای تحلیل از خلال رواندرماندگی بیماران بوده است. تحلیل بیماران نشان میدهد در حالیکه پارهای از بیماران از تجارب جدیدشان سود میجویند یا رفتارشان را در نتیجة تجارب جدید تغییر میدهند، پارهای دیگر با اسناد چنین تجاربی به بخت یادیگران و نه رفتار یا ویژگیهای خودشان آنها را نادیده میانگارند.
راتریکی از نظریهپردازان یادگیری اجتماعی برای تعیین این مشاهدات وارسی مداخلهگری، متغیّر انتظار را سودمند تلقّی کرد. وی و همکارانش آزمایشهایی که در باب تأثیر تقویتها بر انتظارات انجام دادند مشاهده کردند که کاهش و افزایش انتظارات به دنبال تقویتها به ماهیّت موقعیت و نیز ویژگیهای کسی که تقویت میشود بستگی دارد، به این ترتیب یک تقسیمبندی دوگانه در شکلگیری منبع کنترل از جانب آنها مطرح شد. وقتی فرد بر این باور باشد که تقویت یا پیامد یک رفتار به رفتار خود وی یا ویژگیهای شخصیاش وابسته است چنین فردی واجد کنترل درونی است در حالیکه اگر معتقد باشد که تقویت یا پیامد یک رفتار تابعی از شانس، بخت، سرنوشت، دیگران مقتدر یا آنکه منتج از شرایطی غیرقابل کنترل است دارای کنترل بیرونی است (غفوری، 1376).
از آنجا که مفهوم کنترل درونی ـ بیرونی (منبع کنترل) در چارچوب یک مفهوم کلی یعنی در ادراک کنترل قرار میگیرد بنایراین دروهلة نخست به تعاریف و مقولهبندی در باب مفهوم کنترل میپردازیم.
دسته بندی | علوم اجتماعی |
بازدید ها | 0 |
فرمت فایل | |
حجم فایل | 885 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 31 |
در بررسی تاریخ زندگی بشر، نمیتوان برههای را برشمرد که بشریت با مسائل مربوط به مواد مخدر و اثرات تخریبی آن بر ساخت زندگی دست به گریبان نبوده است. به عبارتی، تا هنگامی که بشر بر روی این کره خاکی زندگی میکند این همزادی پا برجاست. اعتیاد پدیدهای است که از زمان های دور در جوامع بشری وجود داشته است
دسته بندی | علوم اجتماعی |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 17 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 17 |
فصل اول: کلیات
مقدمه
بیان مسألعه
اهداف تحقیق
ضرورت تحقیق
سئوالات اساسی
فصل دوّم : ادبیات تحقیق
تعاریف عملیاتی
انواع تصمیم گیری
خانواده آن گیر
خانواده دموکراسیک
خانواده متعادل
خانواده گستر
خانواده قطبی
نظریه هایی درباره خانواده
استخراج فرضیات
نتیجه گیری
پیشنهادات
منابع
مقدمه :
در بین تمامی نهادها، سازمان ها و تأسیسات اجتماعی، خانوده نقش و اهمیتی خاص و به سزا دارد. تمامی آنانکه در باب سازمان جامعه اندیشیده اند و همه مصلحین بر خانواده و اهمیت حیاتی آن در جامعه تأکید ورزیده اند.به درستی هیچ جامعه ای نمی تواند ادعای سلامت کند چنانچه از خانواده هایی سالم برخوردار نباشد. (ساروخانی ص 11).
طبیعی است که خانواده در طی نخستین سال های زندگی کودک بر اثر تماس نزدیک و دائمی با او نقش قابل ملاحظه ای در شکل گیری شخصیت و رفتار وی دارد. محیط گرم و دوستانه خانواده که در آن پدر و مادر و اعضای دیگر خانواده دارای روابط خوب و صمیمانه هستند معمولاً کودکانی سالم، با شخصیتی مثبت و فعال بار می آیند. برعکس خانواده از هم پاشیده و زندگی در محیط های آلوده و منحرف کننده، عدم مراقبت دقیق والدین و بی توجهی آنان به فرزندان اساسی کجروی ها را در کودکی پایه گذاری مینماید. (ستوده ص 41). با شناخت خانواده و شکلهای تصمیم گیری در آن می توانیم بهترین الگویی را بشناسیم و فرزندانی سالم و بهتر در جامعه داشته باشیم.
بیان مسأله :
از آنجائیکه تصمیم گیری در خانواده بر عهده افراد آن نهاده شده است تصمیم هر یک از آنها در شکل گیری الگوی خانواده تأثیر گذار خواهد بود. چون الگوی خانواده بر الگوی جامعه بدون تأثیر نمی باشند و تصمیم هر یک از افراد خانواده الگویی را ترسیم می کند در این مقاله سعی شده است به اشکال تصمیم گیری و تأثیری که شکل های تصمیم گیری بر الگوی خانواده می گذارد مورد بررسی و تحقیق قرار گیرد. سئوال این است که چگونه اشکال تصمیم گیری بود الگوی خانواده تأثیر گذار است ؟
اهداف تحقیق :
همه افراد خانواده تحت تأثیر روابط پدر و مادر قرار می گیرند وقتی [هر یک از نقش های خانواده] بی انعطاف می شود نظام خانواده حالت انجماد پیدا میکند در نظام های سالم خانوادگی نقش ها هم سالم هستند و فرزندان از رفتار پدر و مادر الگو می گیرند. (جان برادشا و 370 ص 50).
هدف اصلی از تحقیق فوق بررسی تأثیر اشکال تصمیم بر الگوی خانواده جهت معرفی و انتخاب بهترین الگو برای خانواده هاست تا با استفاده از آن در تربیت فرزندان جامعه پذیر برای اجتماع کوشا باشند. در این تحقیق سعی بر آن است که بدانیم آیا تصمیم گیری انزوای والدین و فرزندان تأثیر گذار می باشد و در صورت تأثیر گذاری بهترین الگوی تصمیم گیری در جامعه امروزی چهالگویی می تواند باشند.
ضرورت تحقیق :
خانواده انسانی از آغاز پیدایش خود همچون حریم امن حیات انسان تجلّی یافت. انسان در درون خانه خویش استراحت می کردند به کار می پرداختند و در هر حال از قیل و قال جامعه دور بودند. عصر ارتباطات جمعی، بر این واقعیت رقم بطلان زد و پایان این دوران را بر حیات تاریخی خانواده اعلام داشت. بدین سان دیواره های نفوذ ناپذیر خانه فرو ریخت. و امواج رادیو و تلویوزیون سرتاسر آن را در تمامی شبانه روز انباشت. در هر خانواده هر لحظه جامعه جای یافت و این کانون امن حیات مرکز مباحث اساسی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی گردید. انسان ها به خانه می آیند تا بیاموزند و باز به خانه روی می کنند تا در آن از جهان آگاهی یابند بنابراین خانواده جدید چنان ابعادی دارد که هرگز در تاریخ نداشته است. (ساروخانی 1370، ص 14).
یکی از مهمترین وظایف خانواده تربیت فرزندانی جامعه پذیر برای زندگی در چنین جامعه و خانواده ای است. و با توجه به اینکه داشتن جامعه ای سالم در بودن خانواده ای سالم است. بررسی و شناخت بهترین الگوی خانواده بر اساس تصمیم گیری در آن خانواده برای تربیت فرزندانی جامعه پذیر در آینده لازم و ضروری به نظر میرسد.
سئوالات اساسی :
1 ) تصمیم انفرادی والدین در خانه چه تأثیری بر الگوی خانواده دارد ؟
2 ) آیا تصمیم گیری انفرادی فرزندان در الگوی خانواده مؤثر است ؟
3 ) عدم دخالت اعضای خانواده در کار یکدیگر خانواده چه تأثیری دارد ؟
4 ) آیا مشورت اعضای خانواده در کار یکدیگر بر الگوی خانواده تأثیر گذار است ؟
فصل دوّم : ادبیات یا پیشینه تحقیق چ
مبانی نظری
تعاریف عملیاتی :
خانواده : از خانواده تعاریف زیادی به عمل آمده است مرداک خانواده را یک گروه اجتماعی خاص می داند که دارای محل سکونت واحد، فعالیت اقتصادی مشترک، و کارکرد تجدید نسل است. به تعریفی دیگر خانواده را می توان سازمان اجتماعی محدود و نهاد سازنده ای دانست که از طریق ازدواج تشکیل میشود. سامندویلد خانواده را مینیاتوری از سازمان اجتماعی می دانند که دست کم شامل دو نسل و مبتنی بر ارتباط خونی است. لوس استروس خانواده را یک واحد اجتماعی می داند که اساس آن بر ازدواج نهاده شدهاست. به طور کلی در تعریف نهایی خانواده میتوان گفت : خانواده نخستین سلول و واحد زندگی اجتماعی واساسیترین نهاد جامعه است مرکب از یک یا چند زن که با یک یا چند مرد زندگی میکنند و ممکن است کودکانی هم داشته باشند. (تقوی 1374، ص 7 ، 9 ).
خانواده یک گروه خویشاوندی است که در اجتماعی کردن فرزندان و برآوردن برخی نیازهای بنیادی دیگر مسئولیت اصلی را بر عهده دارد (ص 173 بروس کوئن 1376).
اشکال تصمیم گیری : شکل تصمیم گیری، صورت های مختلف اراده.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 172 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 128 |
فهرست
عنوان صفحه
چکیده 1
فصل اول : کلیات تحقیق 2
مقدمه 3
بیان مسأله 5
سؤال مسئله 6
اهمیت و ضرورت تحقیق 7
فرضیه های تحقیق 8
تعاریف عملیاتی و نظری واژه ها و مفاهیم 9
فصل دوم : پیشینه و ادبیات تحقیق 11
تعریف 12
مشکل تعریف 12
تاریخچه 19
مختصری درباره تاریخچه بهداشت روانی در ایران 25
اهمیت، دامنه، حدود و زیان بخشی بیماری های روانی در جامعه 34
علل افزایش و شیوع بیماریهای روانی 40
با شور و شوق پیر شدن 48
خانواده 51
دوستی ها 53
روابط اجتماعی : تنهایی و انزوا 54
محل زندگی 55
خانه سالمندان 56
سالمند کیست؟ 60
قانون سالمندى 62
واقعیات خانه سالمندى 66
نگاهی به خانه سالمندان و گرایش افرادپیر برای ورود به این خانه ها 70
چرا این عزیز را به جمع هم سالان خود نبریم؟ 72
مراکز ارائه دهنده خدمات بهداشتی به خانواده 74
آیا سالمندان گرایشی به خانه سالمندان دارند؟! 77
مشکلات اقتصادی عزت نفس سالمندان را خدشه دار می کند 81
افراد سالمند و مشکلاتشان درخانه سالمندان 83
تحقیقات انجام شده 90
فصل سوم : روش تحقیق 92
جامعه آماری 93
نمونه روش نمونه گیری 93
ابزار اندازه گیری در تحقیق 94
شیوه اجرای آزمون 95
نمره گذاری 96
روش تحقیق 97
روش تجزیه و تحلیل دادها 98
فصل چهارم : یافته ها و تجزیه و تحلیل دادها 99
تجزیه و تحلیل داده ها 100
آزمون فرضیه تحقیق 102
نمودار مربوط به تجزیه و تحلیل دادها 107
فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری 110
بحث و نتیجه گیری 111
محدودیت ها 114
پیشنهادات 115
منابع 116
پیوست 118
چکیده :
درتحقیق حاضر سلامت روانی سالمندان آسایشگاهی و غیر آسایشگاهی شهرستان ابهر مقایسه شد . فرضیه های عنوان شده عبارت بودند از اینکه بین سلامت روانی سالمندان آسایشگاهی و غیر آسایشگاهی تفاوت وجود دارد و بین خرده آزمونهای روانی مانند اختلال اضطرابی ، جسمانی ، افسردگی ، اجتماعی سالمندان آسایشگاهی تفاوت وجود دارد که جامعه مورد عبارت بود از ، سالمندان آسایشگاهی و غیر آسایشگاهی که 60 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید و آزمون سلامت روانی گلد برگ بر روی آنها اجراء گردید نتایج بدست آمده حاکی از آن بود که بین سالمندان آسایشگاهی و غیر آسایشگاهی در زیر مقیاس های سلامت روانی و خود سلامت روانی تفاوت وجود دارد . به عبارت دیگر ، سالمندان غیر آسایشگاهی از سلامت روانی کمتری نسبت به سالمندان آسایشگاهی برخوردار بودند .
واژه های کلیدی : سالمندی ، آسایشگاه و سلامت روانی .
فصل اول
کلیات تحقیق
مقدمه
در طول قرن بیستم انسان بیش از تمام تاریخ دست خوش دگرگونی از نظر شیوه های زندگی ، روابط اجتماعی و مسائل بهداشتی روانپزشکی شده است . تلاش شتابزده برای صنعتی شدن و گسترش سریع شهرنشینی و زندگی ماشینی که لازمه آن مقبول شیوه های نوین زندگی است اثر معکوس بر سلامت انسان گذاشته و مسائل بهداشتی تازه ای را به بار آورده است اوضاع اجتماعی ، اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی نابسامان جهان و بار مشکلات اجتماعی و محیطی و روانی واکنش های بیمارگونه بسیاری در افراد و جوامع به وجود آورده است که خود سبب وخیم تر شدن اوضاع و نامساعد تر شدن محیط زیست شده است . پیری روز بروز مسئله جدی و بزرگی در کشورهای در حال پیشرفت و پیشرفته می شود و بخصوص افراد پیر و طرز زندگی آنان اکثراً مسائل روانی، اجتماعی ، فرهنگی ، اقتصادی را پیش می اورند و دوران پیری از نظر سلامت روانی بسیار حایز اهمیت است و از نظر پیشگیری باید به خاطر داشت که معمولی ترین بیماری های روانی در افراد پیر عبارتند از پیسکوزهای پیری ، اختلالات روانی ناشی از اختلالات عروقی ، کمبود اکسیژن و از بین رفتن فعالیت های عادی مغز که با کم شدن روابط اجتماعی از دست دادن مسئولیت و تربیت پسران و دختران بعلت ازدواج و جدا شدن آنها ، بازنشسته شدن و از دست دادن نزدیکان و اطرافیان توأم می گردد و حتی گاهی جدا سازی سالمندان از خانه و کاشانه و در کنار خانواده و بچه ها بودن می تواند در روحیه آنها به قدری تأثیر گذار باشد که نتوان کاری از پیش برد . از اوایل انقلاب صنعتی بطور روز افزونی خانواده ها ، از زیر بار مسئولیت سالمندان شانه خالی می کنند وسالمندان هم اکنون بین تازه واردین بسیاری از بیمارستانهای روانی کشورها پیشرفته حتی 40 درصد از مجموع بستری شدگان را تشکیل می دهند اگر چه در گروههای سنی بالا تعداد از زنان مسن خیلی بیشتر از مردان است و لی تعداد مردان بستری شده در این بیمارستانها بیشتر از زنان می باشد زیرا در این سنین زنان انعطاف پذیری بیشتری از مردان اند و خود را بهتر اداره می کنند . هم چنین از تعداد بستری شدگان تعداد بیشتری بیمار از طبقات پایین اجتماع که از نظر اقتصادی فقیرتر بوده و تحت بزرگی از سکنه شهرهای بزرگ را تشکیل می دهند وجود دارد به طوری که افراد مسن همگی از انزوای اجتماعی دلتنگند والدین می نالند که فرزندانشان آنقدر کار می کنند و یا به خود مشغولند که فرصت دیدار و یا حتی تلفن کردن به آنها را ندارند و گاهی اوقات وارد شدن به یک آسایشگاه می شود محل دوم زندگی سالمندان که هر کدام از این محیط ها می توانند تاثیری سو برروی سالمند داشته باشد . این پدیده ها شاید بیشتر مربوط به عوامل اجتماعی است تا عدم هماهنگی در میزان وقوع بیماری در سنین بالا و این نکته شایان توجه است . ( میلانی فر – 1385)
بیان مسأله
همانطور که شرح داده شد مسئله افراد مسن در جوامع مسئله جدی و بزرگی را مخصوصا در سالهای اخیر ایجاد کرده است . اهمیت مسئله بیشتر از این نظر است که بروز بعضی از اختلالات روانی ، رفتاری ، شخصیتی ، حافظه و عدم مقرارت زندگی به تنهایی ، احتیاج به حمایت دیگران و نظایر آن با عث شده است که پیران را جزء بیماران روانی قلمدادو در آنان را در بیمارستان روانی بستری نمایند . با وجودی که به عقیده بعضی بیشتر اشکالات افراد مسن در نتیجه از بین رفتن اعمال طبیعی و عادی نسج مغز است ولی از دست دادن اعتماد به نفس ، ارتباط اجتماعی ، مسئولیتهای شغلی و حتی افراد خانواده یا فامیل مهمترین عامل هستند شخص مسن اکثرا متوجه درون خود می شود ، افسرده می گردد و دچار مشغولیات هیپوکندریاک و هذیان بخصوص درباره کار دستگاههای گوارشی و کار دیواسکولر می شود ، تنهایی احساس می کند علاقه و خبرگی حرفه ی خود را کم کم از دست می دهد و در یک دایره معیوب قرار می گیرد که همان عوارض پیری است و فکر اینکه مبادا فرزندان آنها را طرد کنند خود باعث می شود از لحاض روانی دچار تغییر و تحول شوند این برعهده قشر جوان است که با بکار گیری اصول بتواند در جهت راحت زیستن سالمندان کمک باشد و این مساله آیا منزل و خانه و خانواده می تواند سلامت روحی و روانی پیران را برگرداند یا خیر ( شاملو– 1385 )
در تحقیق حاضر به این نکته توجه داریم که آیا محیط خانه سالمندان برای سالمندان مناسب است و آیا در کنار گروهی از هم سن و سالها می تواند در جهت ادامه زندگی یک سالمند نقش داشته باشد . یا نه و آیا سلامت روحی و روانی در بین سالمندان حاضر در خانه سالمندان و سالمندان غیر آسایشگاهی متفاوت است و اینکه سالمندان که در خانه و یا کنار فرزندان خود هستند سلامت روانی بالاتری دارند .
سؤال مسئله
آیا بین سالمندان آسایشگاهی و سالمندان غیر آسایشگاهی از لحاظ سلامت روانی تفاوت وجود دارد .
اهداف تحقیق
هدف کلی در تحقیق حاضر عبارتند از اینکه سالمندان که در کنار خانواده و یا خانه اجدادی زندگی می کنند آیا از لحاظ روحی و روانی در سطح بالاتری نسبت به سالمندی هستند که در کنار یک سری سالمند دیگر با خصوصیات تقریبا مشابه هستند ، است یا نه تفاوت وجود ندارد .
و هدف جزریی اینکه آیا سالمندانی که در آسایشگاه به سر می برند از لحاظ اختلالات جسمانی اضطرابی ، اختلال رفتاری ، اجتماعی نسبت به سالمندانی که در آسایشگاه به سر نمی برند تفاوت دارند. یا نه .
اهمیت و ضرورت تحقیق
اهمیت سلامت روانی تامین سلامت فکر و روان افراد جامعه است . برای رسیدن به این هدف احتیاج به نیروی انسان فعال و کاردان ، همکاری سازمانهای دولتی، برنامه ریزی ، بودجه برای ایجاد و گسترش سازمانهای روان پزشکی و بالاخره آموزش سلامت همگانی در سطح جامعه بخصوص در مورد کودکان و سالمندان مطرح است که آموزش سلامت روانی به افرادی که مسن هستند و کمی از لحاظ روحی و روانی دچار تغییر تحول شده اند لازم است جهت همکاری استفاده از سرویسهای موجود در صورت مواجه با استرس و مشکلات روانی و آموزش برخورد صحیح فرزندان و اطرافیان با یک فرد مسن و نوع برخورد با آن تا بتواند سلامت روحی و روانی را در آن تضمین کنیم . همانطور که می دانیم دوره میانسالی و سالمندی یکی از پرفشارترین دوره زندگی است که در این دوره مسائل زندگی خانوادگی ، پرورش فرزندان و نگهداری و رسیدن به ارتقائ شغلی برای آنها تمام مسائلی است که روحیه و روان سالمند تاثیر بسزایی در زندگی اجتماع داشته که اگر در زمان سالمندی فرزندان برای جبران این زحمات رفتار ناشایستی از خود نشان دهند حتماً سالمند را دچار به هم ریختن و انزوا می کند . ( میلانی فر – 1385) .
فرضیه های تحقیق
فرضیه اصلی
بین سالمندان آسایشگاهی و غیر آسایشگاهی از لحاظ سلامت روانی تفاوت وجود دارد .
فرضیه های فرعی
1- بین سالمندان آسایشگاهی و غیر آسایشگاهی از لحاظ اختلال جسمانی تفاوت وجود دارد .
2- بین سالمندان آسایشگاهی و غیر آسایشگاهی از لحاظ اختلال اجتماعی تفاوت وجود دارد .
3- بین سالمندان آسایشگاهی و غیر آسایشگاهی از لحاظ اختلال رفتاری تفاوت وجود دارد .
4- بین سالمندان آسایشگاهی و غیر آسایشگاهی از لحاظ اختلال اضطرابی تفاوت وجود دارد .
تعاریف عملیاتی و نظری واژه ها و مفاهیم
سلامت روانی : عبارتند از سازش فرد با جهان اطرافش به حداکثر امکان به طوری که باعث شادی و برداشت مفید و موثر به طور کامل شود که از زبان کارل منجر بوده است . ( ملایری فر – 1385 )
واتسون مؤسس مکتب رفتار گرایی می گوید سلامت روانی عبارت است از رفتار عادی نمودار شخصیت انسان سالم است که موجب سازگاری او با محیط و با نتیجه رفع نیازهای اصلی و ضروری می شود . ( میلانی فر – 1385 )
و سلامت روانی بالاخره عبارتند از نمره ای است که آزمودنی از آزمون سلامت روانی گلد برگ بدست آورده است .
تعریف پیری : مخصوص افرادی است که معمولا بالای 75 سال هستند و از لحاظ جسمی شکننده اند و مبتلا به اختلالت بینایی و شنوایی و اختلالات روانی می باشند .
سالمندان آسایشگاهی : عبارتند از سالمندانی که برای نگهداری از آن ها ، آنها را به مراکز سالمندان که با تسهیلات پزشکی و بهداشتی و شیوه زندگی و برنامه آنها بر نظر این مراکز است و سالمند باید تابع آن باشد .
سالمندان غیر آسایشگاهی : عبارتند از سالمندانی که بقیه عمر خود را در میان فرزندان و کانون خانواده گذران می کنند و لزوم وجود حمایت و نگهداری از طرف همسر و فرزندان آنهاست
فصل دوم
پیشینه و ادبیات تحقیق
تعریف
بهداشت روانی [1]، روانپزشکی پیشگیر[2] ، بهداشت روانی اجتماعی[3] و یا روانپزشکی اجتماعی[4] به کلیه روشها و تدابیری اطلاق می شود که برای جلوگیری از ابتلاء و درمان بیماریهای روانی و توان بخشی بیماران روانی موجود به کار می رود .
دو واژه اخیر بعد از سومین انقلاب در روانپزشکی[5] از سال 1963 که باعث ایجاد مراکز جامع روانپزشکی در مناطق جغرافیایی و با جمعیتی معین گردیده بکار می رود .
مشکل تعریف
مشکل تعریف بهداشت روانی از آنجا سرچشمه می گیرد که هنوز تعریف صحیح و قابل قبولی برای بهنجاری[6] نداریم . البته تعاریف ئ نقطه نظرهای زیادی با توجه به شرایط و موقعیتهای اجتماعی ، سن و فرهنگ برای بهنجاری شده است .
پزشکان و افرادی که با دید پزشکی به مسئله نگاه می کنند بهنجاری یا سالم بودن را نداشتن علائم بیماری[7] تلقی می کنند و به عبارت دیگر سلامتی و بیماری را در دو قطب مخالف یکدیگر قرار می دهند و برای اینکه فردی سالم بیمار شودبایستی از قطب سالم به قطب مخالف برود .
این امر در بعضی از بیماریها منجمله بیماریهای عفونی ممکن است صادق باشد ولی در بیماریهای روانی صادق نیست . عدم وجود علایم بیماری روانی و یا از بین رفتن علایم بیماری در اثر درمان ، به معنی نیست که فرد از سلامت روانی کامل برخوردار و به اصطلاح سالم است . بیماران مبتلا به صرع ، جنون ادواری و انواع افسردگی ها و نظایر آن از این قبیلند . البته این موضوع منحصر به بیماران روانی نیست و در اکثر بیماریهای جسمانی نیز صدق می کند . بیماران مبتلا به فشار خون و با بیماری قند و غیره اگر به علت استفاده از دارو ، فشار خون عادی و یافتند خون در حد طبیعی دارند دلیلی بر سلامتی آنها نیست چون قطع درمان باعث پیدایش و برگشت علایم بیماری خواهد شد .
پزشکان و روانپزشکان بهداشتی[8] که در سازمانهای بهداشتی یا طب پیشگیری و برنامه های اجرایی سروکار دارند و به اصطلاح دید بهداشتی دارند مانند اپیدمیولوژیست ها برای تعریف بهنجاری از نرمال میانگین[9] یازنگوله معروف منحنی توزیع عمومی استفاده می کنند و افراد را با خصوصیات افراد میانگین که از طریق آماری به دست می آید ، خود مسئله قابل بحثی است .
روانپزشکان فردی را از نظر روانی سالم می دانند که تعالی بین رفتارها و کنترل او در مواجه با مشکلات اجتماعی وجود داشته باشد [10]. از این دیدگاه انسان و رفتارهای او در مجموع یک سیستم در نظر گرفته می شود که بر اساس کیفیات تاثیر و تاثر متقابل عمل می کنند . با این دید سیستمیک ملاحظه می شود که چگونه عوامل متنوع زیستی انسان بر عوامل روانی اجتماعی او اثر گذاشته و بالعکس از آن اثر می پذیرد .
به عبارت دیگر در بهداشت و تعادل روانی ، انسان به تنهایی مطرح نیست بلکه آنچه مورد بحث قرار می گیرد پدیده هایی است که در اطراف او وجود دارند و بر جمع سیستم و نظام او تاثیر می گذارند و از آن متاثر می شوند .
پس از دید روانپزشکان سلامتی عبارتست از تعادل در فعالیتهای زیستی،روانی، و اجتماعی افراد که انسان از این تعادل سیستمیک و ساختارهای سالم خود برای سرکوب کردن و تحت کنترل در آوردن بیماری استفاده می کند.روانکاوان و طرفداران فرضیه های روانکاوی (روان تحلیلی) از شخصیت ایده آل صحبت می کنندو«من»[11] را میانجی بین خواسته های «نهاد»[12] و کنترل و مؤاخذه «فوق من» [13]می دانند و بهنجاری را میانجیگری صحیح و منطقی بین دو قدرت «نهاد» و «ابرمن» می دانند.روانکاوان به مراحل مختلف رشد روانی و عملکرد صحیح و خالی از تعارض ایگو،استفاده از مکانیسم های دفاعی سازنده در ضربه ها و فشارهای شدید را دلیل بر سلامت و تعادل روانی می دانند.کارهای اریکسون[14] و هارتمن[15] نیز به منظور تایید این نظریه است .
کارشناسان سازمان بهداشت جهانی سلامت فکر و روان را این طور تعریف می کنند :
«سلامت فکر عبارت است از قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران،تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصی به طور منطقی،عادلانه و مناسب» .
لونیسون[16] و همکارانش در1962سلامتی روان را این طور تعریف کرده اند:
«سلامتی روان عبارت است از اینکه فرد چه احساسی نسبت به خود، دنیای اطراف،محل زندگی،اطرافیان و مخصوصا با توجه به مسئولیتی که در مقابل دیگران دارد،چگونگی سازش وی با در آمد خود و شناخت موقعیت مکانی و زمانی خویشتن».
کارل مننجر(7 )به نقل می گوید : « سلامت روانی عبارت است از سازش فرد با جهان اطرافش به حداکثر امکان به طوری که باعث شادی و برداشت مفید و موثر به طور کامل شود . »
طبق تعریف واتسون مؤسس مکتب رفتارگرایی « رفتار عادی نمودار شخصیت انسان سالم است که موجب سازگاری او با محیط و با نتیجه رفع نیازهای اصلی و ضروری او می شود »
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 51 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 40 |
فهرست مطالب
عنوان صفحه
پیشگفتار 1
1- اهداف 2
2- پیشینه ی تحقیق 4
3- روش تحقیق 6
3- ارتباط بین ساختار خانواده بر ابراز محبت و پیامدهای رفتاری جوانان و نوجوانان 7
3-1 وضعیت اقتصادی: 8
3-2 اجتماعی سازی: 9
3-3 استرس 10
3-4 رفاه روانشناختی مادری: 11
4- مقایسه ی میزان مهرورزی در بین خانواده های دارای فرزند خوانده، دو والدی تنی، مادر تنها، پدر خوانده و مادر خوانده 12
4-1 بد نام سازی به عنوان یک فاکتور کلیدی: 14
4-2 اجتماعی سازی توسط دو والد به صورت بهینه: 15
4-3 تحقیق طلاق و والدین ناتنی: تقدم روابط تنی: 16
4-4 تاثیر فرایند های خانواده: 17
4-5 اهمت ساختار خانواده در پیش بینی رفاه روانی، مهرورزی و کیفیت روابط اعضای خانواده: 18
5- مهرورزی در سیره امام موسی کاظم(ع) 21
6- موانع مهرورزی 34
7-نتیجه گیری 35
منابع 39
چکیده
بدون شک ابراز مهر و محبت به شیوه های مختلف صورت می گیرد و فقط یک موضوع عاطفی و روانی نبوده و به تمام جنبه ها و زوایای زندگی یک فرد مربوط می شود. بنابراین ابراز محبت می تواند به شکل های مختلفی بروز نماید که مشخص ترین آن تاثیر روانی و عاطفی است، اما درصد بسیار زیادی از ابراز محبت می تواند به صورت جنبه های مادی باشد. باید توجه داشت که ابراز محبت باید در تمام جنبه های آن مورد توجه قرار بگیرد، چه مادی و چه معنوی. این تحقیق علاوه بر جنبه های مادی و معنوی ابراز محبت که معمولاً به صورت آگاهانه در خانواده ها بروز می کند مواردی را که به صورت غیر آشکار می تواند بر ابراز محبت در خانواده تاثیر داشته باشد مورد بررسی قرار می دهد. به عنوان مثال نقش ساختار خانواده در میزان ابراز محبت و یا تاثیر خانواده های مشکل دار در میزان ابراز محبت و بالعکس (یعنی تاثیر محبت و مهرورزی بر روی ساختار خانواده و بهبود روابط) مورد بررسی قرار گرفته است.
والدین بر فرزندان خود به روشهای گوناگون اثر می گذارند، مکانیسم های مختلفی که ممکن است اثرات ساختار خانواده بر پیامد های رفتاری فرزندان را نشان دهد، بیشمار است. با این وجود چهار مکانیسم اولیه که در منابع مختلف درباره ی آنها بحث شده است عبارتند از: وضعیت اقتصادی، اجتماعی سازی والدین، استرس کودکی و رفاه روانشناختی مادری.
چهار دیدگاه تئوریک باعث فرضیه هایی درباره اینکه آیا ساختارهای خانوادگی از یکدیگر متفاوتند و اگر هستند چگونه، شده است. یک دیدگاه این است که بدنامی فاکتور کلیدی است که منجر به پیامد های توصعه ای ضعیف می شود.
خانواده های فرزند خوانده رفاه کمتر و کیفیت روابط ضعیف تری نسبت به خانواده های واقعی نشان می دهند. مادر خوانده ها بیان می کنند که بچه های آنها بیشترین مشکلات برون سازی را دارند.
دومین دیدگاه این است که اجتماعی سازی توسط دو والد بهینه است. اگر این مسئله درست باشد، باید انتظار داشت که خانواده های تک والدی بدتر از سایر چهار نوع دیگر باشند. مشخص شده که مادران تنها رفاه کمتری نسبت به مادران متاهل داشتند. آنها در روش های سازگار از سایر خانواده ها متفاوت نبودند و بچه ها در خانواده های مادر تنها هیچ تفاوتی در رفاه یا سایر روابط در مقایسه با سایر خانواده ها گزارش نداده اند.
سومین دیدگاه بر تقدم روابط تنی با دو والد تاکید دارد. بر اساس این دیدگاه می توان انتظار داشت که خانواده های تک والدی ، والد ناتنی و فرزند خوانده در مقایسه با خانواده هایی که دو والد متاهل که با فرزندان تنی خود زندگی می کنند، ناقص هستند. یافته های تحقیقی حمایت محدودی برای این دیدگاه ایجاد می کند.
دیدگاه چهارم اهمیت فرایند های خانواده در همه ساختار های خانواده را بیان می کند و بیان می کند که ساختار خانواده در پیش بینی رفاه و کیفیت روابط و میزان مهرورزی و کیفیت روابط نسبتاً غیر مهم است.
پیشگفتار
مهر و محبت یکی از برترین و باارزش ترین گوهرهای وجودی انسان بوده و مهروزی اساس شکل گیری و انسجام جوامع انسانی را تشکیل می دهد. در سایه ی مهر و محبت انسان ها روابط سالم با یک دیگر برقرار کرده و امکان پیشرفت جامعه ی خود را فراهم می آورند. بدون شک وجود مهر و محبت در یک جامعه اطمینان و اعتماد افراد به یک دیگر را افزایش داده و با کاهش تنشها و مشکلات ناشی از آن، تمام توان انسان صرف نیکوکاری و پرداختن به همنوعان خواهد شد.
وجود مهر و محبت و مهرورزی در یک خانواده از مهمترین ویژگی های یک خانواده ی موفق و سالم می باشد. برقراری روابط محبت آمیز بین والدین و همچنین بین والدین و فرزندان و بین فرزندان با یکدیگر می تواند اطمیانی برای پیشرفت کودکان باشد. چرا که کودکان در سایه ی مهر و محبت می توانند جدای از استرس ها وتنشها و نگرانی ها به فعالیت پرداخته و استعداد های خود را شکوفه کنند. با توجه به اهم مهروزی و نقش خانواده در ابراز مهر و محبت ، این تحقیق به بررسی این موضوع پرداخته است.
1- اهداف
بدون شک خانواده، مهمترین و بینیادی ترین نقش را در شکل گیری افکار، عقاید، نگرش ها، رفتار، شخصیت و نحوه ی زندگی و عملکرد هر فرد دارد. اولین و مهمترین آموزشهایی که به هر یک از افراد بشر در طول تاریخ داده شده است در درون خانواده شکل گرفته. پدر و مادر به عنوان اولین آموزگاران بشریت، منش ها و اخلاق را به کودک آموخته اند و شخصیت او را تا حد زیادی شکل داده اند. افرادی که در کودکی از مهر و محبت خانواده برخوردار بوده اند، تحت حمایت خانواده توانسته اند به یک جهانبینی دقیق و صحیح دست یابند و مراحل پیشرفت را طی کرده، باعث ترقی جامعه ی خویش شوند.
مهر و محبت خانواده و تاثیر آن بر پیشرفت فردی و اجتماعی و همچنین تاثیر خانواده در گسترش مهرورزی و تمایل افراد برای ابراز محبت، موضوعی است که در این پژوهش مورد نظر بوده است.
بدون شک ابراز مهر و محبت به شیوه های مختلف صورت می گیرد و فقط یک موضوع عاطفی و روانی نبوده و به تمام جنبه ها و زوایای زندگی یک فرد مربوط می شود. بنابراین ابراز محبت می تواند به شکل های مختلفی بروز نماید که مشخص ترین آن تاثیر روانی و عاطفی است، اما درصد بسیار زیادی از ابراز محبت می تواند به صورت جنبه های مادی باشد. باید توجه داشت که ابراز محبت باید در تمام جنبه های آن مورد توجه قرار بگیرد، چه مادی و چه معنوی. این تحقیق علاوه بر جنبه های مادی و معنوی ابراز محبت که معمولاً به صورت آگاهانه در خانواده ها بروز می کند مواردی را که به صورت غیر آشکار می تواند بر ابراز محبت در خانواده تاثیر داشته باشد مورد بررسی قرار می دهد. به عنوان مثال نقش ساختار خانواده در میزان ابراز محبت و یا تاثیر خانواده های مشکل دار در میزان ابراز محبت و بالعکس (یعنی تاثیر محبت و مهرورزی بر روی ساختار خانواده و بهبود روابط) مورد بررسی قرار گرفته است.
2- پیشینه ی تحقیق
ارتباط بین ساختار خانواده و پیامدهای اخلاقی و رفتاری وهمچنن نحوی تاثیر این ساختارها بر نوع زندگی آینده ی افراد جوان زیاد مورد سوال قرار نگرفته است (McLanahan & Sandefur, 1994; Wu, Cherlin, & Bumpass, 1997). برای بررسی میزان تاثیر عوامل مختلف روحی روانی و یا مادی خانواده بر روی فرزندان میتوان از مقایسه ی ساختارها ی مختلف خانواده گی و تاثیر این ساختار ها استفاده نمود. بررسی ها نشان داده که خانواده های تک والدی یعنی خانواده هایی که یکی از والدین (پدر یا مادر) با انها زندگی نمی کنند می تواند ارتباط زیادی با رفتار های مشکل دار جوانان داشته داشته باشد (Dornbusch et al., 1985; Steinberg, 1987). (البته باید توجه داشت که در زندگی بسیار پیچیده ی انسان عوامل و شرایط بسیار متنوعی دخالت دارند که می توانند این نتایج را دگرگون کنند اما در یک جامعه ی آماری می توان تا حدود زیادی احتمال تاثیر هر موضوع را بررسی کرد.) همچنین این نوع ساختار تک والدی خانوادگی ارتباطی تگاتنگ با مشکلاتی مانند استفاده جوانان از مواد مخدر، الکل و تنباکو (Covey & Tam 1990; Stern, Northman, & Van Slyck, 1984)، خود باوری پایین (Parish, 1991)، ترک مدرسه (Astone & McLanahan, 1991)، سن پایین در هنگام ترک خانه (Goldscheider& Goldscheider, 1993) و فعالیت جنسی زود هنگام (Tornton & Camburn, 1987; Wu. 1996) داشته است.
به این علت که والدین بر فرزندان خود به روشهای گوناگون اثر می گذارند، مکانیسم های تئوریک که ممکن است اثرات ساختار خانواده بر پیامد های رفتاری فرزندان را نشان دهد، بیشمار است. با این وجود چهار مکانیسم اولیه که در منابع مختلف درباره ی آنها بحث شده است عبارتند از: وضعیت اقتصادی، اجتماعی سازی والدین، استرس کودکی و رفاه روانشناختی مادری.
دسته بندی | حقوق |
بازدید ها | 11 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 66 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 68 |
فهرست |
صفحه |
|
مقدمه |
……………………………………………………………….. |
1 |
فصل اول |
نوجوانان |
|
مبحث اول : |
تعریف نوجوانان …………………………………………….. |
5 |
مبحث دوم : |
تحلیل کارشناسی ……………………………………………. |
10 |
فصل دوم : |
خانواده |
|
مبحث اول : |
اهمیت خانواده ……………………………………………... |
13 |
مبحث دوم : |
ضرورت بازسازی نهادهای اجتماعی ………………………... |
23 |
مبحث سوم : |
آمار به دست آمده ………………………………………….. |
29 |
فصل سوم : |
علل فرار نوجوانان |
|
مبحث اول : |
عوامل موثر در فرار …………………………………………. |
31 |
مبحث دوم : |
فقر …………………………………………………………... |
37 |
مبحث سوم : |
طلاق ………………………………………………………… |
44 |
مبحث چهارم : |
اختلافات خانوادگی ………………………………………… |
48 |
فصل چهارم : |
تحلیل بزهکاری |
|
مبحث اول : |
عوامل بزهکاری اطفال ……………………………………... |
51 |
مبحث دوم : |
کانون اصلاح و تربیت ………………………………………. |
55 |
مبحث سوم : |
سیاست های قضایی در خصوص نوجوانان …………………. |
57 |
مبحث چهارم : |
فرار از خانه به تنهایی جرم نیست …………………………… |
64 |
فصل پنجم : |
نتیجه |
|
مبحث اول : |
راه چاره کدام است ؟……………………………………… |
66 |
فهرست منابع |
……………………………………………………………… |
67 |
مقدمه :
همه می خواهند جوانانی برومند و شایسته داشته باشند که به آنها افتخار کنند جهت حرکت دین و مذهب ، اخلاق ، روانشناسی و سایر علوم در حیطه ارتباطات و اخلاقیات و سنن و آداب و رسوم اجتماعی و دیدگاه کلی حاکم بر خانواده نیز در همین راستا و برای نیل به این مقصود است اما متاسفانه می بینیم که همه این تلاشها و کوششها برای برآوردن این خواست و آرزو کافی نیست . آمار وحشتناک زندانیان ، افزایش اعتیاد و جرم و بزهکاری ، افزایش باندهای فساد ، فرار دختران از خانه ، روابط نا مشروع و لجام گسیخته بین نسلهای جوان همه و همه شاهد این مدعا است .
خانواده ، اولیای مدرسه ، مربیان تربیتی ، سخنوران مذهبی ، مشاوران مدارس همه دست اندرکار تربیت نسل جدید هستند اما ظاهراً تربیت است و نتایج برعکس می دهد . دین ستیزه خزنده در سطح مدارس ، نتیجه تعبیر خاص و تحمیل گرایانه از دین و توسل به خشونت و زور در امور پرورشی است . به این مسائل باید فرزند سالاری ، از بین رفتن ارزش کار و تحریف معنای آن ، ساعات زیاد بیکاری نسل جوان و زیاده خواهی و رایگان خواهی و مطالبت زیاده از حد بعضی از جوانان و بسیاری مسائل دیگر فرهنگی و اجتماعی را افزود .
پدری که تمام ساعات روز را خارج از منزل است ، مادری که تند خو و عصبی مزاج است نمی تواند با نوجوان و جوان خود ارتباط دوستانه متقابلی داشته باشد . فرزندان همواره نیازمند محبت هستند و بسیاری از خودکشی ها ، فرار از خانه ها ، تظاهر به بیماریها و به منظور جلب محبت خانواده صورت می گیرد به خصوص در مورد مادران که مظهر مهر الهی و محبت و عشق و صفا در خانواده هستند .
مادری که دائم با گله و شکایت محیط خانه را بر می آشوبد با سخن چینی بین اعضاء خانواده و پدر ، رابطه بین آنها را به هم می زند و غم و غصه و افسردگی فرزندانش را به عنوان یک زنگ خطر نمی بیند و درک نمی کند نمی تواند یک مادر کامل باشد .
کادر فهمیده و خردمند از رنج و محرومیت های زندگی خود برای فرزند سخن نمی گوید و از زندگی یک تصور سیاه و زشت نمی سازد بلکه او را با خوبیها و امیدها آشنا کرده به لطف و محبت خدا امیدوار و او را در مسیر رشد و تکامل به سوی یک آینده زیبا قرار می دهد ، سن بلوغ ، سن زندگی طوفانی است .
جوان یک آتشفشان در حال جوشش یک اقیانوس پر تلاطم می ماند . در این شرایط روحی نصیحت و حرف مثل خس و خاشاک یا قایق کوچکی است که در اولین مواجهه با امواج طوفانی در هم شکسته و نابود می شود . برای ارتباط برقرار کردن با این جوان باید ابتدا خشم و خروش او را کنترل کرد و با او با محبت و عاطفه ، با صمیمیت ، با هر مادرانه و با شخصیت دادن در اجتماع و خانواده آرامش بخشید یک دریای آرام در یک نسیم و آفتاب ملایم و در موقعیت مکانی و زمانی مناسب بهترین موقعیت برای قایقرانی و ماهیگیری است . به فرزندانمان بفهمانیم که آنها مایه امید و شادی و نشاط ما هستند نه موجوداتی مزاحم و سربار زندگی .
طبق دستورات معصومین ابتدا به آنها درآمد داشتن و استقلال و خود کفایی و فرد مقیدی بودن برای جامعه را آموزش دهیم و بعد شیوه خرج کردن و طلبکار بودن و انتظارات رویایی داشتن . اگر آنها سختی و لذت کار را بچشند هرگز دنبال هوا و هوس و ناهنجاریها و ضد ارزشها نخواهند رفت از سپردن کارها و مسئولیتها به آنها نهراسیم کاری کنیم که خود را باور کنند . استعداد خدادادی خود را بشناسند و در جهت شکوفایی آن گام بردارند.
زندگی زیباست به آنها کمک کنیم تا زیبائیهای واقعی آن را بشناسند و از زشتی های آن روبرگردانند زشتی هایی که از رفتقت ها و دوستی با افراد ناباب و به خاطر کم محبتی خانواده روی می دهد .
( اینک که برای ما هر امیدی به نومیدی مبدل گشته است ، خداوندگار را نگر که به جای ما فرشتگان مطرود و در به در شده دل به مسرتی تازه خوش کرده و به آفریدن آدمی پرداخته و به خاطر وی جهانی تازه آفریده است !
پس ای امید بدرود باش و ای ترس تو نیز مرا ترک کن و ای پشیمانی از من دوری گزین!
در من که سرچشمه خوبی خشکیده است تو ای بدی و پلیدی به جای خوبی و خیر جایگزین باش . زیرا چون تو باشی . قلمرو آفرینش را با یزدان دو بخش خواهم کرد و من بر تیمی از آن فرمانروایی خواهم کرد .
شاید از آن تیم که خاص پروردگار است بخشی نیز بهره من گردد .
چنانکه خواهد شد و دیری نمی پاید که این جهان نو ، و این آدمیان بر تسلط من آگاهی خواهند یافت . )
« میلتون »
منظومه چهارم گفتگوی شیطان
از بهشت گمشده .
بزهکاری مجموعه جرائمی است که در زمان و مکان معین به وقوع می پیوندد .
کتله دانشمند بلژیکی اولین کسی است که با بررسی آمارهای مختلف ، اثرات عوامل طبیعی و اجتماعی را مورد تحقیق قرار داده معتقد است که بزهکاری ، پدیده ای است که بدون توجه به بزهکار می توان آن را مورد مطالعه قرار داد . به عقیده او ازدیاد و تقلیل جرائم و تغییرات احتمالی انواع بزه ها را از لحاظ زمان و مکان ، با توجه به عوامل اجتماعی ، اقتصادی ، سیاسی و مذهبی بایستی بررسی کرد . برای ارائه علمی بزهکاری، تعداد کل جمعیت کیفری یک منطقه و جمعیت کل همان منطقه هم مقایسه می شود و میزان کاهش و یا افزایش بزهکاری با توجه به چند درصد از مقایسه آمارها به دست می آید .
تعریف نوجوان :
نوجوانی : یک دوره در توسعه شخصیت فرد انسان بین آغاز بلوغ کامل ، اغلب به عنوان مترادف با دوره جوانی خوانده می شود و معمولاً این دو را بین سنین 10 تا 18 سالگی می دانند .
جوانی : دوره ای از زندگی انسان که بعد از سالها نوجوانی می رسد و از سنین 18 تا 25 سالگی است برخی این دو را از سنین 15 تا 25 سالگی می دانند .
در این دو دوره از زندگی یعنی نوجوانی و جوانی انسان تحت شرایط روحی و روانی خاصی قرار دارد که خواسته ها و انتظارات و شخصیت او را تحت تاثیر قرار می دهد و محیط اطراف و جو خانوادگی تاثیر بسزایی در روحیات فرد دارد .
شکل دادن الگوهای سالم از آغاز دوران نوجوانی ، بسیار آسانتر از تغییر دادن الگوهای رفتاری مخاطره آمیزی است که پیش از این شکل گرفته است .
ارتباط مداوم ، مثبت و عاطفی با یک فرد بزرگسال مهربان ، به جوانان احساس امنیت و اطمینان می بخشد .
نیازهای عمیق عاطفی که برخی از دختران را به فرار و افتادن در دام حوادث سوق می دهد . فرار ، نوعی اعتراض ساده دلانه دختران سرگردان ، به وضع موجود در خانواده است و تمنای محبتی که از آنها دریغ کرده اند ، همانگونه که خودکشی های زنانه و دخترانه فریادی خاموش برای جلب توجه همسر یا والدین به شمار می آید . در بعضی خانواده ها والدین توجهی به این نیاز فرزندان ، بویژه دختران نوجوان خود ندارند و گمان می کنند که با تامین خوراک و لباس ، پوشاک و مسکن و رفع دیگر نیازهای مادی آنها ، از قبیل هزینه تحصیل و جهیزیه وظیفه خود را در قبال این تشنگان مهر و عاطفه ، انجام می دهند ، چنین والدینی دختران خود را در چهار چوب تصورات دوران جوانی خود می خواهند مطیع و سر به راه باشند نمره خوب بگیرند . جز مسیر مدرسه و خانه، راه دیگری نشناسند و لحظه ای از نگاه تیز بین و سختگیرانه شان دور نمانند …..
ولی غافل از اینکه نوجوانان نیازهای دیگری هم دارند . تفریح و سرگرمی و نشاط می خواهند ، محبت و توجه می خواهند ، دوست دارند ، پدر و مادر را نه چون نظاره گری عادی از احساس بلکه همدم و مونس غمخوار و مهربان ببیند تا در رویارویی با یک مشکل فردی و اجتماعی بتوانند بدون هیچ دلهره و نگرانی با پدر و مادر درد دل کنند و راه چاره ای بجویند .
پدر و مادر باید به این نکته توجه کنند هر مشکلی که برای نوجوان به وجود می آید ، وی علت آن را از جانب پدر و مادر خود می داند .
نوجوان ممکن است بعضی از راهنمایی ها و توصیه ها را قبول کند و بعضی از آنها را رد کند . این قسمتی از رشد فکری دوران جوانی است .
پدر و مادر باید بدانند تغییر خلق و خوی نوجوانان کاملاً طبیعی است .
این تغییر مربوط به عوامل مختلف و هیجانی است که در این سنین وجود دارد .
در این سن نوجوان اشتباه می کند و به اشتباه خود پی می برد و تجربه می آموزد .
دوران نوجوانی زمانی بین دوره کودکی و بزرگسالی است . در این مرحله فرزند شما از حالت کودکی بیرون آمده و نوجوان شده است .
در این دوران نوجوان به سرعت رشد می کند بطوری که قد دختران شما ناگهان افزایش می یابد و ظاهر او به شکل خانمی در می آید . یا موهایی در صورت پسر شما ظاهر می شود و عظلات او قوی و صدای او تغییر می کند .
غیر از رشد جسمی ، تغییرات مهمی در این دوره اتفاق می افتد که به تعبیر عده ای تولد جدید نامیده می شود و عبارت است از :
1- رشد سریع جسمی 2- رشد روانی 3- رشد جنسی 4- رشد اجتماعی
5- تحصیل و دانش آموختن 6- تغذیه 7- مسائل و مشکلات دستگاه تناسلی
دوران نوجوانی دوران بسیار پیچیده و مشکلی است بطوری که نوجوان اعتراض می کند و ادعاهایی دارد . پدر و مادر باید بدانند که این دوران زودگذر است زیرا نوجوان دوران کودکی را پشت سر گذاشته و وارد مرحله جوانی شده است . او می خواهد از حالت تابع بودن به حالت استقلال برسد . بعضی از نوجوانان از این مرحله به سادگی و راحتی می گذرند و هم پدر و مادر هم نوجوان مشکلی ندارند ولی بعضی از مواقع ممکن است حالت هیجان ، برخورد و تمرد به وجود آید که این مرحله برای نوجوان و پدر و مادر بسیار مشکل خواهد بود . بنابراین پدر و مادر باید در نظر داشته باشند که هر نوجوانی با نوجوان دیگر تفاوت دارد . همانطور که هر نوجوانی از نظر رشد جسمی با نوجوان دیگر متفاوت است از نظر رشد روانی هم با نوجوانان دیگر متفاوت است .
دسته بندی | حقوق |
بازدید ها | 8 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 24 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 45 |
تحقیق حقوق خانواده
انقلاب صنعتی را به واقع می توان یکی از رخدادهای مهم تاریخ حیات بشر بحساب اورد از آن بابت که کمتر رویدادی را در جهان میتوان ذکر کرد که تا بدین حد در جوانب ابعاد حیات انسان اثر گذارده باشد.
شیوه زندگی و اصولاً طرز فکرها در رابطه با آن دگرگون گردید، اندیشه هائی جدید در رابطه با حیات نوین پدید آمدند که دامنه آن به زودی در اقصی نقاط جهان گسترده شده و حتی کشورهای غیرصنعتی را هم زیر پوشش قرار دادند.
اخلاق که تا آن روزگار بیشتر جنبة تعیینی داشت بمرحله استنباطی رسید و هر گروه و طرفدار مکتبی کوشیدند که آن را بر اساس دید و برداشت خود تبیین کنند. ارزشهای گذشته بویژه در زمینه روابط زیر سؤال قرار گرفتند و چه بسیار از آنها که فانی شده و بجایش ارزشهای دیگری پدید آمدند.
نهضت صنعتی عاملی بود که در آن سرمایه داران کوشیدند برای دستیابی به کار بیشتر و مزدی کمتر زنان را از خانواده ها به بیرون کشند و به سوی کارخانه ها گسیل دارند و این امر با فریب و حقه تحت عنوان دادن «حق آزادی» به زنان و تساوی حقوق آنها با مردان آنچنان فلاکت و بیچارگی برای این طبقه بوجود آورد که وصف ناشدنی است و شما در دنیای غرب هرروزه صبحها بانوانی خواب آلود را می بینید که دست کودکان خواب آلود خود را گرفته و منتظر قطار یا اتوبوسی هستند که بیاید و جگرگوشهشان را به پرورشگاه و مهد کودک ها بسپارد و خود آنها را هم به کارخانه و این جدائی که خود منشاء پیدایش عقده ها و نابسامانیها در سنین بعدی حیات کودکان است موجب پیدایش بزهکاریهائی است که همه روزه تکرار میشود.
بیان اینکه در دنیای امروز دذر رابطه با خانواده چه مسائلی مطرح است و چه شیوه هائی در برخورد با آن بچشم میخورد بحثی است پردامنه که موضوع تحقیق دانشمندان جامعه شناسی، حقوق، روانشناسی، تربیت و حتی علم سیاست است.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 25 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 57 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 19 |
توضیحات از متن فایل
خانواده:
تعریف خانواده
خانواده در لغت به معنی خاندان، دودمان و اهل خانه است و طبق تعریف قانون مدنی ایران، خانواده کوچکترین واحد اجتماعی است و عبارت است از زن و شوهر و فرزندان تحت سرپرستی آنها،که باهم زندگی میکنند و تحت ریاست شوهر و پدر هستند (آقابیگلوئی و همکاران،1380). خانواده در مفهوم اختصاصی آن یک گروه اجتماعی است که در آن به روابط جنسی زن و مرد مشروعیت داده میشود، تولید مثل به شیوه مشروع امکان پذیر می گردد. در مقابل جامعه از نظر مراقبت و رشد فرزندان مسئول است.گونه های خاص مستحکمی از احساسات و عواطف ایجاد و تقویت می گردد و بالاخره اینکه یک واحد اقتصادی و حداقل مصرفی است (محسنی،1375).
به طور کلی در فرهنگ های مختلف نظرات درباره اینکه یک خانواده چیست و ساختار آن باید چگونه باشد متفاوت بوده و همواره در تغییر است. ایالات متحده خانواده را به صورت:"گروهی متشکل از دو یا چند نفر که از طریق تولد، ازدواج یا فرزند خواندگی با یکدیگر مرتبط شده و در یک منزل باهم زندگی می کنند" تعریف کرده است.گلدنبرگ(1993)، بحث راجع به خانواده ها را فراتر از این دانسته و نوشته است که خانواده ها از حیث سازمانی، سیستم های عاطفی پیچیده ای هستند که سه یا حتی امروزه چهار نسل را در بر می گیرند و وجه ممیزه آن با سایر نظامهای اجتماعی در عاطفه، وفاداری و استمرار عضویت آن است (بهاری، 1379).
سالوادور مینوچین(1974)که پیشگام خانواده درمانی ساختی است خانواده را مکمل جامعه می داند و ابراز می دارد که خانواده سیستمی است که عملکرد آن از طریق الگوهای مراوده ای صورت میگیرد، او عقیده دارد که ارگانیسم خانواده بیش از پویائی های زیستی _ روانی یکایک اعضایش است. در دیدگاه سیستمی، خانواده موجودی است که اعضا و اجزاء آن باهم تغیییر می کنند و به هنگام انحراف، برای حفظ تعادل خود فعال می شوند. طبق این تعریف اولا رفتار اعضا خانواده تابعی از رفتار سایر اعضا خانواده است و در ثانی خانواده هم مانند هر سیستمی متمایل به حفظ تعادل است، در این تعریف بر تعامل متقابل اعضا تاکید شده است (بهاری،1379).
دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 11 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 50 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 12 |
پیشینه ومبانی نظری پژوهش تعارض کار- خانواده
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
تقابل میان کار و خانواده یکی از موضوعات مورد توجه بسیاری از پژوهش ها در 25 سال گذشته بوده است (گرین هوس و پاول، 1996) علوم مدیریت و روانشناسی نیز علاقه بسیاری به مطالعه اینکه چگونه مردان و زنان میان مسئولیتهای شغلی و خانوادگی خود تعادل ایجاد میکنند، داشتهاند (ادوارد و روثبارد، 2000؛ کرچ میر، 1992؛ کوسک، نویی و دمار، 1999)؛ در این میان با تغییر در ماهیت و ساختار نقشهای کاری و خانوادگی، مانند شاغل شدن زوجین، حضور بیشتر زنان در مشاغل و کم رنگ شدن برخی نقشهای سنتی در مسئولیت های زندگی خانوادگی افراد (بارنت و هاید، 2001؛ ادوارد و روث بارد، 2000؛ جنکینز، رپتی و کروتر، 2000) مطالعات بسیاری در این زمینه انجام شده است (به نقل از، شاین و چن، 2011). پیشینه مسائل مربوط به کار و خانواده عمدتاً بر روی تعارض میان حدود فعالیتهای شغلی و خانوادگی، یا همان تعارض کار/ خانواده (WFC)، تمرکز یافته است گرچه اصطلاح کار/ خانواده و کار/ زندگی اغلب بجای یکدیگر استفاده می شود؛ اما بین این دو تمایز وجود دارد، چرا که عنوان کار/خانواده به مسائل مربوط به نقش های همسری و والدینی در خانه اشاره دارد؛ و کار/ زندگی به سایر نقش های غیر شغلی فرد مانند، عضویت در گروه های اجتماعی، فعالیت های مذهبی و غیره مربوط است.
براساس مطالعات کان (1964)؛ بیوتل و گرین هوس (1985) تعارض کار/خانواده را اینگونه تعریف کرده اند " نوعی از تعارض بین نقشی، که در آن فشار ناشی از نقشهای حیطه کار و خانواده در برخی از جنبه ها با یکدیگر ناسازگار هستند، از این رو انجام یک نقش (شغلی یا خانوادگی) باعث دشواری در انجام دادن نقش دیگر میشود".( به نقل از، شاین و چن، 2011)؛
تعارض کار/خانواده زمانی رخ میدهد که انتظارات مربوط به یک نقش با توانمندیهای شخص برای اینکه سایر نقشهایش را نیز بتواند به طور کامل انجام دهد، تداخل میکند. گوود (1960) بیان می کند که تعارض بین نقش نتیجه و پیامدی چاره ناپذیر برای فرد در انجام نقشهای چندگانه است (شاین و چن، 2011). بنابراین تعارض کار/خانواده (WFC)غالباً در زیر مجموعه عوامل استرسزای ناشی از نقش دسته بندی و مطرح شده است، چرا که این تعارض گویای ناهمخوانی و تضاد بین الزامات و خواسته های دو نقش متفاوت است (کان و روزنتال، 1964؛ کتز و کان، 1978؛ به نقل از متشرعی، 1389) و لذا تعارض به هر شکلی که باشد منجر به استرس برای فرد خواهد شد.
جهت گیری تعارض کار/خانواده، دو جنبه را مد نظر دارد. جهتی که در آن کار و مسائل کاری با زندگی خانوادگی تداخل مییابد (WIF و یا W ®FC) و در مقابل، جهتی که در آن مسائل خانوادگی با حیطه کاری تداخل مییابد (FIW و یا F ®WC). به عنوان مثال، تداخل خانواده- کار، زمانی رخ میدهد که فرد به دلیل بیدار ماندن و مراقبت کردن از کودک خردسالش که در طول شب نا آرامی میکرده، در روز بعد در محل کار خسته و ناکارآمد عمل میکند، و مثالی از تداخل کار- خانواده زمانی است که فرد برای اتمام زمان کار و ماندن در پست خود در سازمان، نتواند در برنامه ای مربوط به خانواده، مثل جشن فارغ التحصیلی فرزندش شرکت کند. تمایز میان این دو مفهوم در برخی مطالعات از جمله پژوهشهای، فرون، راسل و بارنز (1996) و گوتک، سرل و کلپا (1991)، بررسی و مورد تایید قرار گرفته اند (توتل، 2006).
- Totel
دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 20 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 57 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 19 |
پیشینه ومبانی نظری پژوهش نظری خانواده
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
خانواده در لغت به معنی خاندان، دودمان و اهل خانه است و طبق تعریف قانون مدنی ایران، خانواده کوچکترین واحد اجتماعی است و عبارت است از زن و شوهر و فرزندان تحت سرپرستی آنها،که باهم زندگی میکنند و تحت ریاست شوهر و پدر هستند (آقابیگلوئی و همکاران،1380). خانواده در مفهوم اختصاصی آن یک گروه اجتماعی است که در آن به روابط جنسی زن و مرد مشروعیت داده میشود، تولید مثل به شیوه مشروع امکان پذیر می گردد. در مقابل جامعه از نظر مراقبت و رشد فرزندان مسئول است.گونه های خاص مستحکمی از احساسات و عواطف ایجاد و تقویت می گردد و بالاخره اینکه یک واحد اقتصادی و حداقل مصرفی است (محسنی،1375).
به طور کلی در فرهنگ های مختلف نظرات درباره اینکه یک خانواده چیست و ساختار آن باید چگونه باشد متفاوت بوده و همواره در تغییر است. ایالات متحده خانواده را به صورت:"گروهی متشکل از دو یا چند نفر که از طریق تولد، ازدواج یا فرزند خواندگی با یکدیگر مرتبط شده و در یک منزل باهم زندگی می کنند" تعریف کرده است.گلدنبرگ(1993)، بحث راجع به خانواده ها را فراتر از این دانسته و نوشته است که خانواده ها از حیث سازمانی، سیستم های عاطفی پیچیده ای هستند که سه یا حتی امروزه چهار نسل را در بر می گیرند و وجه ممیزه آن با سایر نظامهای اجتماعی در عاطفه، وفاداری و استمرار عضویت آن است (بهاری، 1379).
سالوادور مینوچین(1974)که پیشگام خانواده درمانی ساختی است خانواده را مکمل جامعه می داند و ابراز می دارد که خانواده سیستمی است که عملکرد آن از طریق الگوهای مراوده ای صورت میگیرد، او عقیده دارد که ارگانیسم خانواده بیش از پویائی های زیستی _ روانی یکایک اعضایش است. در دیدگاه سیستمی، خانواده موجودی است که اعضا و اجزاء آن باهم تغیییر می کنند و به هنگام انحراف، برای حفظ تعادل خود فعال می شوند. طبق این تعریف اولا رفتار اعضا خانواده تابعی از رفتار سایر اعضا خانواده است و در ثانی خانواده هم مانند هر سیستمی متمایل به حفظ تعادل است، در این تعریف بر تعامل متقابل اعضا تاکید شده است (بهاری،1379).
گونه های خانواده
از مدتها قبل جامعه شناسان و طی نیم قرن اخیر روانشناسان به تقسیم بندی و توصیف خانواده ها علاقمند بوده اند. خانواده را می توان از ابعاد گوناگون مورد مطالعه قرار داد. از نظر کاربردى که در دانشهاى مختلف دارد، خانواده را به دو صورت "زیستی" (گروه متشکل از پدر و مادر و فرزندان) و "آماری" (افرادى که با هم در زیر یک سقف زندگى مىکنند و دور یک سفره غذا مىخورند و اقتصاد مشترک دارند) تقسیم مىکنند.
خانواده از دیدگاه کارکردى که برعهده دارد به دو شکل "جهتیابی" (خانوادهاى که کودک در آن به دنیا مىآید و بزرگ مىشود و گرایشها و سوءگیرىهاى خود را از آن کسب مىکند) و "فرزندزائی" (خانوادهاى که زن و شوهر و فرزندان آنان تشکیل مىشود و کارکرد اصلى آن تولیدمثل است) تقسیم مىگردد. از نظر شیوه معیشت و نحوه زندگی، خانواده به سه شکل شهری، روستائی و عشایری تقسیم مىشود که در عین وجود تشابهات فراوان بین اشکال متفاوت خانواده در این سه قلمرو، از دیدگاههاى مختلف تمایزهائى نیز میان آنها وجود دارد.
از نظر ساخت خانواده و روابط افراد در درون آن، انواع چهارگانه ی زیر قابل تشخیص است:
۱. خانواده هستهاى خانواده هستهای یا خانواده زن و شوهرى، خانوادهاى است مرکب از یک زن و یک مرد با تعدادى فرزندان ازدواج نکرده. در خانواده هستهاى حداکثر دو نسل وجود دارد و از نظر قدرت تصمیمگیرى ممکن است مستقل، نیمه مستقل و وابسته به شبکه خویشاوندى و خانواده گسترده باشد.
۲. خانوادهگسترده: خانواده گسترده یا خانواده توسعه یافته، خانوادهاى است که از یک زن و مرد اصلی، فرزندان ازدواج کرده و نکرده آنان، همسر و کودکان فرزندان ازدواج کرده و خویشاوندان و وابستگان دیگر تشکیل مىشود. خانواده گسترده معمولاً شامل دو یا چند هسته زناشوئى است و در آن بیش از دو نسل زندگى مىکنند. خانواده گسترده انواع زیادى دارد که نمونه رایج آن در ایران "خانواده پدرى توسعه یافته" است.
13. Extended
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 198 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 68 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 32 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
همبستگی خانواده
انواع خانواده
در چند دهه اخیر با تحولات بسیاری در فرهنگ جهانی در غرب، تصویر خانواده دستخوش تغییراتی شده است. به عبارتی، به شدت در حال کوچک شدن و از بین رفتن است. ویژگی زندگی خانوادگی در این قرن، الگوی بسیار متنوع و جدید آن است؛ برای مثال، اگر قبلاً خانواده های سه نسلی و هسته ای داشتیم، در حال حاضر در فرهنگ غرب خصوصاً با خانواده های هسته ای کوچک شده، تک والدی، خانواده بدون فرزند، زندگی مجردی، ازدواج های مجدد و پدر خواندگی و مادر بزرگی، خانواده های چند نسلی، ازدواج های قراردادی، غیر سنتی و هم زیستی هم جنس گرایان و ... مواجه هستیم که بر اساس خلأها و نیازهای افراد و شرایط فرهنگی و اجتماعی آن ها در حال شکل گرفتن اند (نفر، 1391).
در ایران نیز با توجه به شرایط جدید، خانواده تغییرات زیادی داشته اما هنوز آن تنوع و تعددی را که در خانواده غرب پیدا کرده است، ندارد. در ایران، خانواده هنوز چارچوب قانونی، شرعی، عرفی و فرهنگی خودش را حفظ کرده است؛ یعنی، هنوز ما خانواده را از جنبه های مختلف قانونی، عرفی و شرعی می بینیم. در عین حال ظهور خانواده هایی با روابط جدید مشاهده می شود، روابطی که ناشی از طلاق است. به عنوان مثال گونه هایی از خانواده به قرار زیر هستند: خانواده تک والدینی، خانواده تک نوازان که در این خانواده ها، افراد تنها زندگی می کنند؛ خانواده های هم افزود. این خانواده ها که اعضای آن ها بسیار و اغلب نامتجانس اند، تشکیل شده اند از زن و مردی که قبلاً ازدواج کرده و طلاق گرفته اند و فرزند یا فرزندانی از ازدواج قبلی با خود دارند و سپس فرزند یا فرزندانی از خانواده جدید به آن ها اضافه می شود. (در این خانواده ها سه دسته فرزند زندگی می کنند: فرزندانی که زن خانه جدید می آورد، فرزندانی که مرد می آورد و فرزندان مشترک زن و مرد که در این خانواده به وجود می آیند).
در عین حال در ایران نیز در برخی مناطق، خانواده به فامیل و خویشاوندان درجه یک، پدر و مادر و فرزندان پدر بزرگ و مادر بزرگ و عمه و عمو، خاله و دایی اطلاق می شود. در برخی دیگر از مناطق، به خصوص مناطق شهری، خانواده شامل اعضای اصلی یعنی والدین و فرزندان می شود؛ یعنی خانواده هسته ای (نفر، 1391).
2-10- هدف از تشکیل خانواده
از نگاه کسانى که براى خانواده قداست قائل نیستند، هدف اصلى از تشکیل خانواده، بهره گیرى از تمتّعات جنسى است؛ بلکه در بسیارى از موارد، هدفى جز این وجود ندارد؛ اما از نگاه قرآن و احادیث اسلامى، تشکیل خانواده، داراى حکمت ها و دلایل متنوّع روانى، اخلاقى، اجتماعى و دینى است و این حکمت ها (که در زیر به آنها اشاره می شود) در واقع، اصول و پایه هاى تأکید اسلام بر تشکیل خانواده و ضرورت تقویت و تحکیم این نهاد، شمرده مى شوند (ری شهری، 1387).
2-10-1- آرامش روانى: نخستین حکمت تشکیل خانواده که قرآن کریم، آن را با صراحت بیان کرده است، رسیدن به آرامش روانى است.
2-10-2- سازندگى اخلاقى: از نگاه قرآن کریم، تشکیل خانواده به وسیله پسر و دختر جوان، در واقع، به معناى تهیه کردن لباس تقواست؛ زیرا این کتاب آسمانى، از یک سو در کنار لباس و زیورهاى تن، تقوا را به عنوان لباس و زیور جان و ارزش مندترین پوشش، مطرح مى کند.
2-10-3- سازندگى اجتماعى: تشکیل خانواده، نه تنها در تأمین آرامش روانى و سازندگى اخلاقى نسل جوان، فوق العاده مهم و مؤثّر است، بلکه در سازندگى جامعه انسانى نیز نقش اساسى دارد.
گسترش آرمان توحید: حکمتِ غایى تشکیل خانواده و هدف نهایى اسلام از این همه تأکید بر تشکیل و تحکیم و تداوم آن، گسترش ارزش هاى انسانى، انتشار آرمان هاى توحیدى و سرانجام، جهانى شدن اسلام است، و بقاى نسل انسان، در واقع، مقدمه ای براى رسیدن به این هدف بزرگ است (ری شهری، 1387).
دسته بندی | عمومی |
بازدید ها | 72 |
فرمت فایل | rar |
حجم فایل | 672 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 75 |
مقدمه انسان در طول تاریخ از انواع انحراف ها و آسیب های اجتماعی و روانی رنج برده و همواره در جستجوی علل و عوارض آن و رهایی از این مسائل بوده است. یکی از این انحراف ها و آسیب ها فرار دختران از خانه است که امروز به عنوان یک بحران جامعه، بخصوص شهر تهران را درگیر نموده است. این معضل روز به رو ...
فرار را «شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت و شرایط نامطلوب و یافتن اوقات فراغت بیشتر» تعریف کرده اند (محمدی، 1380: 5). فرار از خانه و خانواده یکی از انوع کجروی ها و معضلات حاد اجتماعی است که نه تنها در جامعه ما، بلکه در تمامی جوامع وجود دارد، به طوری که تخمین زده شده هر ساله بیش از یک میلیون جوان زیر 18 سال از خانه می گریزند و یک میلیون نفر هم خانه را ترک می کنند یا از خانه بیرون رانده می شوند. هر چند دخترها و پسرها تقریباً به طور مساوی از خانه می گریزند، اما احتمال این که دخترها دستگیر شوند و با این اتهام به دادگاه ارجاع داده شوند بیشتر است. اکثر دخترانی که از خانه می گریزند، مشکلاتی در محیط خانه داشته اند. اما آن ها که بیشتر از یک بار فرار می کنند، با سخت ترین مشکلات در خانه مواجه بوده اند.گریز از خانه معمولاً بعد از یک دوره طولانی مشاجره و ناسازگاری در خانه اتفاق می افتد. سؤالی که در این جا مطرح می شود این است که چرا کودکان و نوجوانان به خصوص دختران و زنان از خانه و خانواده خود می گریزند؟ در حالی که ثابت شده خانه تنها مکان امن و آرامی است که انسان در آن پناه می گیرد و به طور طبیعی مکانی است که باید محبت، دوستی، صمیمیت و یگانگی بر فضای آن حاکم باشد. از آن جایی که وابستگی انسان ها به خانه و خانواده بسیار عمیق است، پس باید شرایط خانه به گونه ای بغرنج و تحمل ناپذیرشده باشد که عرصه بر نوجوان تنگ می شود و او کوچه و خیابان و اسکان بدون سقف را بر ماندن در منزل ترجیح می دهد. در بسیاری از موارد، دختران به دلیل فساد حاکم بر محیط خانواده، به امید یافتن محیطی امن تر می گریزند؛ در حالی که توانایی کوچکترین تغییر در اوضاع زندگی خود را ندارند. آنان از این موضوع غافل هستند که به علت عدم وجود نهادهای حمایت کننده اجتماعی و ناآگاهی و بی تجربگی خود، در دامی گرفتار می شوند که از آن بی خبرند و آینده آن ها را تباه می کند. این دختران در صورت بازنگشتن سریع به دامان خانواده و رها شدن در اجتماع، به دلیل نبود حمایت های قانونی و عدم امکان دستیابی به مکانی امن و یافتن شغلی شرافتمندانه، با مشکلات و مصائب بی شماری رو به رو خواهند شد؛ به طوری که شانس کم تری برای بازگشت به زندگی سالم و طبیعی خواهند داشت. هم چنین در صورت عدم بازگشت به خانه، بیشتر از پسران دچار تجاوزات جنسی می شوند و برای گذراندن زندگی، به کارهای غیر اخلاقی و مجرمانه دست می زنند و در نتیجه علاوه بر بزه دیدگی، به عنوان منحرف و بزهکار از نظر خانواده و جامعه طرد می شوند و با توجه به کنترل نشدن از نظر بهداشتی، در اکثر موارد آن ها پس از مدتی به انواع بیماری های عفونی و مقاربتی مانند ایدز مبتلا شده و جامعه را نیز آلوده و تباه می کنند. با وجود این که سازمان بهزیستی، شهرداری، نیروی انتظامی و غیره در سال های اخیر تلاش های بسیاری را در راستای شناسایی دختران فراری و حمایت از آنان و بازگرداندن فراری و حمایت از آنان و بازگرداندن به خانواده هایشان انجام داده اند، گاهی نحوه برخورد با این دختران که به صورت دستگیری و تحویل آنان به مقامات قضایی یا زندان است خود سبب تباهی و فساد آن ها می شود. علاوه بر این، بار مالی سنگینی برای شناسایی و تحویل دختران به مقامات قضایی و نگهداری و تحویل آنان به خانواده هایشان بر دوش جامعه و دولت تحمیل می شود. به دلیل این که دختران به عنوان مادران نسل آینده نقش بسیار مهمی در تأثیر گذاری بر رفتار فرزندان خود دارند، فرار آن ها را نه به صرف ترک خانه یا نوعی عصیان و سرکشی، بلکه به عنوان نخستین گام به سوی انحراف و کجرفتاری و تأثیری که در سوء رفتارهای بزهکارانه در آینده دارد باید مورد توجه قرار داد. لذا با توجه به این که گریز از خانه به ندرت مشکل دختران جوان را حل می کند و اغلب نه تنها آنها را به خواسته ها و آرزوهایشان نمی رساند، بلکه آن چه را نیز داشته اند بر باد می دهد و با توجه به این که فساد و تباهی دختران عامل ناپایداری خانواده یعنی رکن و پایه اساسی اجتماع می باشد، از این رو انجام دادن مطالعات علمی در ابعاد گوناگون و یافتن راهی برای پیشگیری از این معضل ضروری محسوب می شود(معظمی، 1382: 6-8). اگر چه بزرگ سالان نیز خانه را ترک می کنند؛ اما فرار و ترک خانه بیشتر برای کودکان و نوجوانان به کار می رود. فراری ها از الگوی سنی خاصی برخوردارند. پلیس تخمین می زند که شروع فرار برای پسران و دختران حدود 12 سالگی است و در 14 تا 15 سالگی به اوج می رسد. با وجود این که دختران معمولاً بیشتر مستعد بازگشت هستند، اما مدت بیشتری از خانه غیبت می کنند. نکته دیگر این که هر چه سن فراری ها بیشتر باشد، مدت دور بودن آن ها از خانه بیشتر می شود. چون دختران سریع تر بالغ می شوند و می توانند سریع تر خودکفا شوند، مدت فرار آن ها طولانی تر است (همان، 14). برخی از این دختران با پشت سر گذاشتن دوران کودکی، شروع به طرد آنانی می کنند که تا آن هنگام مورد پرستش او بودند؛ یعنی خانواده و الگوهای مورد تقلید. آن ها به آن چه که والدین دوست دارند پشت پا می زنند و از این طریق می خواهند استقلال خود را نشان دهند. گاهی نسبت به والدین خود ترحم و شفقت نشان می دهند؛ اما گاهی اوقات هم با عصیانگری علیه عقاید، ارزش های اخلاقی و سنن قد علم می کنند و از منزل فرار می کنند (همان، 51). به هر حال، فرار از خانه بیشتر در مورد دختران بی تجربه اتفاق می افتد. آن ها با فرار از خانه برای والدینشان فشار روحی شدیدی ایجاد می کنند و آشنایان و همسایگان را به این اندیشه وا می دارند که پدر و مادرشان با آن ها بدرفتاری کرده اند و همین احساس، عامل سکون آن هاست. دختران فراری با این عمل می خواهند از خانواده خود انتقام بگیرند. این قبیل دختران اغلب ثبات روحی ندارند و خانواده هایشان نیز دارای وضع روحی آشفته و مغشوشی هستند (محمدی، 1380: 9). تحقیقات نشان می دهد که بسیاری از دختران فراری که در خیابان ها پرسه می زنند، اغلب برای بقاء و خلاف میل خود مرتکب اعمال خلاف می شوند و با این که از برچسب فراری و بزهکار متنفرند، اما به دلیل عدم پذیرش خانواده و اجتماع، ناگزیر در اَعمال خلاف قانون و اخلاق غوطه ور می مانند(معظمی، 1382: 27). این گونه دختران بیشتر در پارک های بزرگ تهران از قبیل: پارک اندیشه، ساعی، لاله و المهدی به سر می برند و لباس پوشیدن، آرایش، زبان، شیوه زندگی و به طور کلی خرده فرهنگ ویژه خود را دارند. بسیاری از این دختران از شهرستان ها به تهران گریخته اند. بعضی از آن ها موهای خود را مانند پسران کوتاه می کنند و لباس های پسرانه می پوشند که به آن ها «دختران پسرنما» گفته می شود. بعضی از دختران نیز شب ها را در «خانه پسران پارک» به سر می برند. گروهی هم که اصطلاحاً «رپ (RAP) نامیده می شوند، به دلیل امکانات اقتصادی مطلوب یا دسترسی به ماهواره و فیلم های غربی، آرایش و لباس ویژه ای دارند و معمولاً در پاساژها یا کافی شاپ ها پرسه می زنند (همان، 19). آن ها در حالی که باید بهترین سال های زندگی خود را در کانون خانواده و پشت نیمکت های مدرسه یا دانشگاه برای سازندگی جامعه، شکوفایی استعدادهای خود و ساختن زندگی خوب و شاد برای آینده بگذرانند، به دلایلی که اغلب واهی هستند فرار می کنند و سرانجام از زندان، ندامتگاه، مراکز بازپروری، کانون های اصلاح و تربیت و مراکز نگهداری افراد فراری سر در می آورند. به هر تقدیر این کجرفتاری، امروزه به عنوان معضلی اجتماعی گریبانگیر جامعه و بسیاری از خانواه ها و جوانان و نوجوانان شده است. جوانانی که به خاطر خامی و بی تجربگی خود یا به خاطر سهل انگاری والدین و مسئولان به راهی کشیده می شوند که سرانجام جز تباهی و ویرانی نخواهد داشت(شکاری، 1383: 35). اما آن چه در خور توجه می باشد این است که افرادی که از منزل فرار می کنند به خصوص دختران و زنان فراری، انسان هستند و باید از حقوق انسانی و احترامی که جامعه برای نوع بشر قائل است برخوردار باشند و چون انسان هستند قابل اصلاح می باشند و حق دارند از کلیه امکاناتی که اجتماع می تواند در اختیارشان قرار دهد برخوردار باشند. حتی می توان گفت که آن ها نیاز بیشتری به محب و حمایت دارند(معظمی، 1382: 233).
علائم پیش از فرار
برخی از نشانه هایی که ممکن است کودک یا نوجوان قبل از ترک خانه از خود نشان دهد عبارتند از: پرهیز از خوردن غذا یا خوردن بیش از حد غذا، خوابیدن در تمام طول روز یا بی خوابی در شب ها و مخفیانه از خانه خارج شدن، عدم ترک اتاق خود و ماندن در اتاق، درگیری با دوستان جدید و گروه ها یا دسته ها و باندها، افت ناگهانی نمرات تحصیلی، نقض مقررات خانه و مدرسه، پرخاشگری و بحث و جدل به شیوه غیر معمول، استعمال الکل یا مواد مخدر، خودزنی، تغییر در رفتار و شخصیت، تغییر در نحوه لباس پوشیدن و تهدید مستقیم والدین به ترک و فرار از خانه. البته در برخی موارد والدین ممکن است از طریق دوستان فرزند خود یا والدین آن ها متوجه قصد فرار فرزندان بشوند(همان، 149).
وضعیت دختران بعد از فرار
اگر چه از نظر قانونی، فرار جرم نیست، اما اغلب دختران پس از فرار دستگیر و بازداشت می شوند؛ همان گونه که یک فرد ولگرد، روسپی، معتاد و یا الکلی دستگیر و بازداشت می شود(همان، 105). به همین دلیل توصیه کلیه محققان و صاحب نظران این است که خانواده ها بلافاصله پس از فرار دختران باید پلیس را در جریان بگذارند و سعی کنند در ظرف کم تر از 48 ساعت او را یافته و به خانواده برگردانند. زیرا دور بودن دختران از خانه و نداشتن سرپناه امن برای مدت طولانی، آن ها را به سمت انحرافات اجتماعی هم چون روسپی گری سوق می دهد. مطالعات صورت گرفته در زمینه حوادثی که بعد از فرار ممکن است برای فرد فراری بروز پیدا کند نشان می دهد که در ایران، دختران فراری بعد از گذشت زمان طولانی از فرارشان به صورت گروه های دو، سه و پنج نفره یا بیشتر زندگی می کنند. عضویت جوانان و نوجوانان در باندها و گروه ها از مسائل بسیار مهم روانی و اجتماعی است که فرد خودش را تنها احساس می کند و وارد گروه می شود(همان، 91و 101). ولی به هر حال دختران بعد از فرار ممکن است با 3 وضعیت رو به رو شوند:
اول امکان دارد بلافاصله و در عرض کمتر از 48 ساعت پس از ترک خانه شناسایی و تحویل خانواده داده شوند یا خودشان به خانه بازگردند؛ که اگر والدین بدون عصبانیت پذیرای او باشند و مشکلات وی را درک کنند و در صورت امکان آن را حل کنند، احتمالاً مشکلی برای دختر پیش نمی آید و به زندگی عادی خود ادامه خواهد داد. اما اگر به صورت قهری با او برخورد کنند و برچسب «فراری»، «سرکش»، «دردسر»، «نابهنجار»، «کجرو» و «منحرف» به او بزنند، به احتمال بسیار زیاد او دوباره از خانه فرار خواهد کرد.
دوم ممکن است پس از فرار و ترک خانه به جرم ولگردی دستگیر و بازداشت شوند و به زندان انداخته شوند که این گونه دختران در زندان خلاف های دیگر را آموزش می بینند و پس از بازگشتن به بهزیستی، آموخته های خود را به دیگران نیز منتقل می کنند.
سوم- گاهی هم ممکن است که هرگز شناخته نشوند و به خانه بازنگردند که در این صورت در قعر اجتماع گم می شوند و به ندرت شانس این را دارند که با انسان یا انسان های شریف و متعهد آشنا شوند و زندگیشان سروسامان بگیرد. آن ها اغلب برای اجتناب از ترس و تنهایی به اولین کسی که به آن ها پناه بدهد پناه می برند و اغلب به علت گرفتار شدن در دام کجروی ها، کمتر شانس بازگشت به زندگی طبیعی و اجتماعی را دارند و بسیاری نیز به دلیل ناآگاهی برای بقاء به فحشا کشیده می شوند و این اقدام ممکن است باعث بیماری های مقاربتی مانند: ایدز و یا ناخواسته باردار شدن آنان شود که در این صورت یا مجبور به سقط جنین به صورت غیر بهداشتی می شوند یا پس از به دنیا آوردن فرزند، او را از بین می برند و یا در کوچه و خیابان رهایش می کنند(همان، 150-152).
عوامل مؤثر در فرار دختران از منزل
ماهیت فرار از دیدگاه های گوناگون می تواند مورد بررسی قرار گیرد. از یک دید فرار از نوعی ضعف در نگرش فلسفی افراد است و از نگاه دیگر نوعی مکانیسم روانی یا نوعی واکنش جبرانی تسلیمی بخش است که در آن فرد برای نجات و رهایی خود از رنج، به آن تن می دهد. کارن هورنای ماهیت فرار را نوعی تضاد می داند. تضاد در این رابطه که فراری از یک سو می خواهد مستقل باشد و از سوی دیگر خواستار همبستگی است و او این تضاد را در سایه فرار تحقق یافته می پندارد و اگر این مقاوت را در خود می یافت که این دو را در محیط خانه و مدرسه تلفیق کند، تن به فرار نمی داد (کاری، 1383: 15). تحقیقات در مورد دختران فراری نشان می دهد که مسائل و مشکلاتی که ذکر خواهد شد از جمله عوامل مهم فرار دختران از خانه هستند.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 63 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 62 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 24 |
مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع الگوهای ارتباطی خانواده
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
فصل دوم پایان نامه روانشناسی درباره الگوهای ارتباطی خانواده
الگوهای ارتباطی خانواده
در این بخش از فصل دوم به بررسی مفهوم خانواده، الگوهای ارتباطی خانواده و الگوهای رفتار والدین می پردازیم.
2-3-1 مفهوم خانواده
خانواده چیزی بیش از مجموعه افرادی است که در یک فضای مادی و روانی خاص به سر می برند. خانواده یک نظام اجتماعی و طبیعی است که ویژگی های خاص خود را دارد. این نظام اجتماعی مجموعه ای از قواعد و اصول را ابداع و برای اعضای خود نقش های متنوعی تعیین می کند. علاوه بر این، خانواده از یک ساختار نظامدار قدرت برخوردار است، صورت های پیچیده ای از پیام رسانی های آشکار و نهان را بوجود می آورد، و روش های مذاکره و مسئله گشایی مفصلی را در اختیار دارد که به آن اجازه می دهد تا تکالیف مختلفی را با موفقیت به انجام برساند. رابطه اعضای این خرده فرهنگ رابطه ای عمیق و چند لایه ای است که عمدتا براساس تاریخچه مشترک، ادراکها و فرض های مشترک و درونی شده راجع به جهان، و اهداف مشترک بنا شده است. در نین نظامی، افراد به وسیله علایق و دلبستگی های عاطفی نیرومند، دیرپا، و متقابل به یکدیگر متصل شده اند. ممکن است از شدت و حدت این علایق و دلبستگی ها در طی زمان کاسته شود، لیکن باز هم علایق مزبور در سراسر زندگی خانوادگی به بقای خود ادامه خواهند داد (گلدن برگ و گلدن برگ، 1934؛ ترجمه حسین شاهی برواتی و نقشبندی، 1392).
بر هیچ کس پوشیده نیست که خانواده مامن آرامش و جایگاه به شکوفا رساندن استعدادهاست. افراد در درون خانواده از هم تاثیر می پذیرند و بر هم تاثیر می گذارند. مسلما شکوفایی افراد خانواده، متاثر از عملکرد درونی خانواده است (جهانگیر، 1391). عملکرد خانواده در اصل اشاره به ویژگی های سیستمی خانواده دارد. به بیان دیگر عملکرد خانواده یعنی توانایی خانواده در هماهنگی یا انطباق با تغییرت ایجاد شده در طول حیات، حل کردن تعارض ها، همبستگی میان اعضا و موفقیت در الگوهای انضباطی، رعایت حد و مرز میان افراد و اجرای مقررات و اصول حاکم بر این نهاد با هدف حفاظت از کل نظام خانواده (پورتس[1] و هاول[2]، 1992؛ به نقل از کرامتی و کاوه، 1384).
[1] Portes
[2] Hovel
دسته بندی | پزشکی |
بازدید ها | 3 |
فرمت فایل | ppt |
حجم فایل | 1686 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 53 |
نماتودهای فیلری Filarial Nematodes
نام بیماری: Filariasis, Filiariasis
مشخصات کلی فیلرها
8 گونه اصلی فیلرها برای انسان حائزاهمیت است
مورفولوژی
بیماریزایی وتظاهرات بالینی
فیلاریازیس مزمن یا انسدادی
مورفولوژی بروگیا مالایی
بروگیا تیموری
Brugia timori
اونکوسرکا ولولوس
Onchocerca volvulus
فایل پاورپوینت 53 اسلاید
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 31 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 60 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 31 |
مقدمه
با توجه به اینکه بنیان خانواده نقش مهم و اساسی در انتقال و پیشبرد آموزه های وحیانی و غیر وحیانی دارد به سلامت کانون خانواده و رشد و بالندگی و تحکیم آن بسیار توجه شده است.به ناچار افرادی که در نگرش به این بنیان مقدس دچار خطا و انحراف شده اند جوامع انسانی را به انحطاط کشانده و آدمی را از راه رشد وتعالی و سعادت که از جمله هدفهای آفرینش بوده است بازداشته اند.
انسانها بر اساس سرشت و فطرت خدادادی خویش نیازمند جفت و همدم می باشند تا به سکون و آرامش برسند. مکاتب سالم در جوامع بشری،به ویژه مکتب های آسمانی و دین مبین اسلام این میل فطری انسان را تأیید نموده اند.در اسلام هیچ بنیانی با ارزش تر از ازدواج بنا نهاده نشده و کسی را که از این سنت نبوی روی گردان شود ، از خود نمی شمارد .اساسی ترین مبحثی که در روند رشد شخصیت و تعالی و پیشرفت روز افزون انسان به سوی سعادت و فوز ابدی کارساز است مبحث خانواده می باشد.
در غرب ودر میان افرادی که جهان بینی مادی دارند و در باورهای دینی ضعیف می باشند،پیوند در ارتباط اعضای خانواده بر اصل منافع شخصی و ملاک های مادی قرار دارد.از این رو ضربه های تلخ و سختی را نیز متحمل شده اند از جمله اهداف مهم انبیای الهی و اوصیای دین ،حراست از کیان خانواده است که اگر بر مبنای اصول الهی تشکیل شود ،منشأ خیرات و برکات فراوان برای فرد،جامعه و خانواده خواهد بود.
در اسلام پیوند زناشویی ،از نشانه های قدرت و حکمت الهی مطرح شده و مودت و رحمت است که کانون خانواده را استواری می بخشد.
اکنون باید دید چه عاملی در موفقیت خانواده مؤثر می باشد؟چرا برخی ازدواج ها موفق و برخی دیگر ناموفق است؟تفاوتش بین افرادی که سالیان سال در زندگی زناشویی خود کامیاب هستند با کسانی که پیوسته با مشکلات رو به رو می شوند،در چیست؟
سوابق تحقیق
افرادی که با کسب تجربهای خوشایند در خانواده وارد اجتماع می شوند، سازگاری و تفاهم بیشتری با دیگران دارند، در حالیکه بسیاری از ناکامیها و شکستها نیز که به انحراف و ناسازگاریهای بعدی منجر میشود، ریشه در زندگی خانوادگی دارند. (نجفی، 1375)
اهمیت این موضوع تا بدان حد است که در این زمینه تحقیقات و مطالعات نسبتاً وسیعی صورت پذیرفته است. از جمله این تحقیقات، پژوهشی است که به وسیله بری در سال 1998 در آمریکا صورت گرفته است. این پژوهش که طی 9 سال تمام انجام گرفته، نشان میدهد که بحرانهای اجتماعی – روانی در جهان معاصر موجبات تضعیف، تزلزل و نهایتاً سقوط نظام خانواده را فراهم آورده است. موارد شاخص تحقیق بری عبارتند از:
- استرسهای رو به تزاید در زمینه شغلی و تحصیلی که از زندگی ماشینی و پیشرفتهای تکنولوژی نشأت گرفته است.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 171 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 59 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 29 |
مقدمه
ازدواج سفید یکی از چالش های جدید و نوپدید جامعه ایران است. مهم ترین عوامل گرایش به این رابطه تغییرات فرهنگی جامعه ایران، مشکلات مالی جوانان، محک زدن رابطه، آشنایی بیشتر، عدم اعتقاد به ازدواج، سست شدن اعتقادات مذهبی، افزایش مردان تنها و زنان بیوه ناشی از طلاق، الگو برداری از ماهواره و رسانه های بیگانه که قبح این نوع رابطه را از بین می برند، توقعات بالای دختران، قطع وام ازدواج و هرگونه کمک مالی به پسران از سوی نهادهای مالی، شدن به مصرف مواد مخدر و ایجاد خلأ روانی برای دختران، دور ساختن طرفین از شروع جدی زندگی، احساس فریب خوردگی تعهد مالی کمتر در این رابطه، و رهایی از هفت خوان ازدواج رسمی است. این ازدواج آسیب های اجتماعی و روانی زیادی برای جامعه، طرفین و خانواده آنان ایجاد می کند. مهم ترین آسیب ها عبارت اند از: کم شدن حس مسئولیت، تحمیل هزینه اضافی بر جامعه برای پرورش فرزندان این ارتباط، کم شدن اعتماد زوجین به یکدیگر، زیاد شدن احتمال طلاق، کم شدن شادی و نشاط زوجین، به خصوص زنان، کاهش فرزندآوری، کاهش شانس مادر شدن دختران، کشیده ، به خصوص برای دختران.
در چند دهه اخیر الگوی روابط جنسی در جهان تغییرات فراوانی داشته و اکنون نیز جامعه ایران با تحولات چشم گیری در حوزه ارزش ها و باورهای جوانان روبه روست. تحقیقات نشان می دهند که رابطه جنسی پیش از ازدواج در ایران در حال افزایش است. یکی از گونه های جدید روابط پیش از ازدواج روابط مبتنی بر «هم خانگی» است که در کلان شهرهایی چون تهران رو به افزایش است. هم خانگی زندگی مشترک دو شریک جنسی بدون ازدواج با یکدیگر است. این ارتباط، گرچه نام زیبایی دارد، اما دلالت بر یک رابطه نامشروع، غیرقانونی و دور از شأن یک مسلمان و ایرانی با فرهنگ و آداب و رسوم دیرینه دارد؛ رابطه ای که ازدواج نیست و خارج از تعهدات یک ازدواج است.