مرجع کامل طرح های گرافیکی و پروژه های دانشجویی

مقاله های دانشجویی و دانش آموزی ، پاورپوینت و اسلاید ، تحقیق ، فایلهای گرافیکی( هر آنچه درباره پروژه های و تحقیقات خود می خواهید فقط در قسمت جستجو مطلب مورد نظر خود را وارد کنید )

مرجع کامل طرح های گرافیکی و پروژه های دانشجویی

مقاله های دانشجویی و دانش آموزی ، پاورپوینت و اسلاید ، تحقیق ، فایلهای گرافیکی( هر آنچه درباره پروژه های و تحقیقات خود می خواهید فقط در قسمت جستجو مطلب مورد نظر خود را وارد کنید )

تحقیق بررسی تاثیر موسیقی در کاهش اضطراب

تحقیق-بررسی-تاثیر-موسیقی-در-کاهش-اضطراب
تحقیق بررسی تاثیر موسیقی در کاهش اضطراب
فرمت فایل دانلودی: .zip
فرمت فایل اصلی: doc
تعداد صفحات: 71
حجم فایل: 66 کیلوبایت
قیمت: 6000 تومان

توضیحات:
پروژه رشته روانشناسی با موضوع بررسی تاثیر موسیقی در کاهش اضطراب، در قالب فایل word و در حجم 71 صفحه، همراه با پرسشنامه پژوهش (پرسشنامه اضطراب سنج کتل).

بخشی از متن:
ممکن است اضطراب را نوعی درد داخلی دانست که سبب ایجاد هیجان و به هم ریختن تعادل موجود می شود و چون بشر دائماً به منظور برقراری تعادل کوشش می کند بنابراین می توان گفت اضطراب یک محرک بسیار قوی است امکان دارد این محرک مضر باشد و این خودبستگی به درجه شخصیت افراد که متوجه فرد است اضطراب متعادل یا نرمال آن است که به شدت عکس العمل متناسب باشد با مقدار خطر و این خود مفیداست زیرا شخص را وادار می سازد که با موفقیت، خطرات را از خود دفع کند و بنابراین مقدار معتدل اضطراب برای رشد و تکامل صحیح شخصیت لازم است و در واقع هیچ فرد بشری نیست که مقداری اضطراب نداشته باشد که توجه به تفریحها و علائق آدمی باشد موسیقی و نقاشی گاهی اوقات می تواند تاثیر مثبت جهت کاهش عوامل روانی و مشکلات روحی در افراد باشد که در تحقیق حاضر به نوع علاقه به موسیقی پاپ و تاثیر آن در کاهش اضطراب به همین موضوع پرداخته و اگر با این عملکرد ها بتوان مقدار اضطراب را کاهش داده و فرد را به سلامت روانی سوق دهیم.

اهداف تحقیق:
هدف از تحقیق حاضر این است که آیا تمایل به موسیقی و نواختن آن می تواند از اضطراب و دلهره کاهش بدهد یا مخصوصاً اگر موسیقی ، موسیقی پاپ باشد و نوع نواختن وسایل موسیقی مانندگیتار و ... در اضطراب نقش موثری دارد یا نه .

فهرست مطالب:
فصل اول: کلیات تحقیق
مقدمه
بیان مساله
سوال مسئله
اهداف تحقیق
اهمیت و ضرورت تحقیق
فرضیه تحقیق
متغیرهای تحقیق
تعاریف عملیاتی واژه ها و مفاهیم
فصل دوم: پیشینه تحقیق
اضطراب
یادگیری اضطراب
۱- محبت ( پاداش ) - خشم ( تنبیه ) به مقدار مساوی
۲- محبت ( پاداش ) بدون تنبیه
۳- خشم ( تنبیه ) بدون پاداش
۴- محبت ( پاداش ) کم - خشم ( تنبیه ) زیاد
۵- محبت ( پاداش ) زیاد - خشم ( تنبیه ) کم
اضطراب سرکوب کننده است
اضطراب
دستگاه روانی
رشد روان جنسی
نابهنجاریها و اختلالات روانی
اختلالات اضطرابی
اضطراب تعمیم یافته
اضطراب رعبی
فوبی
هانز کوچولو ( مورد مشهودی از فوبی )
وسواس فکری و عملی
علل اختلالات اضطرابی
دیدگاه زیست شناختی
۲- دیدگاه روان پویایی
۳- دیدگاه رفتار گرایی
۴- دیدگاه شناختی
۵-دیدگاه انسان گرایی و اصالت وجودی
نظریه نئوفرویدیها درباره اضطراب
آدلر و روان شناسی فردی
کارل یونگ و روان شناسی تحلیلی
اریک فرام
هینز کاهوت
فصل سوم: روش تحقیق
جامعه مورد مطالعه
حجم نمونه
روش نمونه گیری
ابزار اندازه گیری در تحقیق حاضر
روش آماری مربوط به فرضیه ا
روش تحقیق
فصل چهارم: یافته ها وتجزیه وتحلیل داده ها
مقدمه
جدول ۱-۴ نمرات آزمودنیها از گزینه بله آزمون در اضطراب و تاثیر موسیقی بر روی آن و فراوانی و درصد فراوانی این آزمون
جدول ۲-۴ فراوانیهای مورد انتظار مشاهده شده در رابطه با تاثیر موسیقی پاپ بر کاهش اضطراب
نمودار ترسیم کاهش اضطراب در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی
فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری
بحث و نتیجه گیری
منابع
ضمایم ( پرسش نامه اضطراب سنج کتل )

دانلود فایل
پرداخت با کلیه کارتهای عضو شتاب امکان پذیر است.

مبانی نظری و پیشینه تحقیق اختلالات اضطرابی و تعلل ورزی

اضطراب به منزله بخشی از زندگی هر انسان، در همه افراد در حد اعتدال آمیز وجود دارد و در این حد به عنوان یک پاسخ سازش یافته تلقی می شود فقدان اضطراب ممکن است فرد را با مشکلات و خطرهای قابل ملاحظه ای مواجه گرداند
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 0
فرمت فایل doc
حجم فایل 128 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 50
مبانی نظری و پیشینه تحقیق اختلالات اضطرابی و تعلل ورزی

فروشنده فایل

کد کاربری 15
کاربر

عنوان: مبانی نظری و پیشینه تحقیق اختلالات اضطرابی و تعلل ورزی

فرمت فایل: word

تعداد صفحات: 50

اضطراب به منزله بخشی از زندگی هر انسان، در همه افراد در حد اعتدال آمیز وجود دارد و در این حد به عنوان یک پاسخ سازش یافته تلقی می شود. فقدان اضطراب ممکن است فرد را با مشکلات و خطرهای قابل ملاحظه ای مواجه گرداند. اضطراب است که فرد را وا می دارد تا برای معاینه کلی به پزشک مراجعه کند یا در یک جاده لغزنده با احتیاط رانندگی کند و بدین ترتیب زندگی طولانی ترو بارورتری داشته باشد. بالعکس اضطراب مرضی نیز وجود دارد چرا که اگر حدی از اضطراب می تواند سازنده و مفید باشد و اگر اغلب مردم اضطراب را تجربه می کنند اما این حالت ممکن است جنبه مزمن و مداوم بیابد که در این صورت نه تنها نمی توان پاسخ را سازش یافته دانست بلکه باید آنرا به منزله منبع شکست، سازش نایافتگی و درماندگی فراگیری دانست که فرد را از بخش عمده ای از امکاناتش محروم کند، فقط بر اساس راهبردهای محدود کننده آزادی و انعطاف فردی کاهش می یابد و طیف گسترده اختلال های اضطرابی را که از اختلال های شناختی و بدنی تا ترس های غیر موجه و وحشتزدگی ها گسترده اند به وجود می آورد (دادستان،1383).

اساساً اضطراب را نمی‌توان در قلمرو آنچه تحت عنوان آزردگی مشخص می‌شود محدود کرد، چرا که احساس اضطراب نه تنها در بیماران افسرده، وسواسی و روان گسسته وجود دارد، بلکه در افراد بهنجار نیز به صورت‌های مختلف، پدیدار می‌گردد. شاید به همین دلیل است که در مورد اضطراب نمی‌توان تعریف مشخص و روشنی را ارائه داد، چرا که اضطراب در افراد مختلف به گونه‌های متفاوت بیان می‌شود. با توجه به موارد ذکر شده می‌توان در زیر به تعاریفی در زمینه اضطراب پرداخت:

لافون[1] اضطراب را این چنین تعریف می‌کند: اضطراب یک انتظار به ستوه آورنده است و ممکن است در تنشی گسترده، موحش و اغلب بی‌نام اتفاق می‌افتد، این حالت که به شکل احساس و تجربه کنونی است مانند هر اغتشاش هیجانی در سطح همبسته روانی و بدنی در فرد پدید می‌آید و ممکن است یک تهدید عینی و اضطراب‌آور داشته باشد. در واقع اضطراب به عنوان احساسی رنج‌آور است که با یک موقعیت ضربه‌آمیز کنونی یا به انتظار خطری که به شئی نامعینی وابسته است، تعریف می‌شود(دادستان، 1375).

- اضطراب یک حالت احساسی و هیجانی است که از خصوصیات برجسته آن تولید حالت بی‌قراری و دلواپسی است که با اتفاقات زمان و شرایط تناسب ندارد (معانی، 1370).

- اضطراب حالت هیجانی ناخوشایند و مبهم و وضعیت تحریک تشدید شده هیجانی است که اساسا نگرانی یا ترس را هم دربر دارد (آرتور[2]، 2007).

- اضطراب را در واقع همه انسان‌ها تجربه می‌کنند، اضطراب احساس ناخوشایند و اغلب مبهم دلواپسی است که با یک یا چند تا از احسا‌س‌های جسمی همراه می‌گردد(آلن[3]، 1990).

اما تعریف D.S.M.I.V– از اضطراب این گونه است :

نگرانی پیشاپیش نسبت به خطرها، بدبختی‌های آینده، توأم با احساس بی‌لذتی، با نشانه‌های بدنی تنش، منبع پیش بینی نشده می‌تواند درونی‌ یا بیرونی باشد(پورافکاری، 1368).

و نهایتاً این که اضطراب عبارت است از احساس مبهم و توأم با ناراحتی که اغلب منشاء و علت مشخصی ندارد، و برای فرد شناخته شده نیست(آرلن[4]، 1998).

دست یافتن به تعریفی دقیق از اصطلاح اضطراب بسیار دشوار است. اکثر نظریه پردازان با لانگ موافقند که اضطراب یک مفهوم فرضی است. یعنی اضطراب نوعی تصور است که وجود خارجی و عینی ندارد ولی در تفسیر پدیده های مشاهده پذیر می تواند مفید باشد. لانگ مدلی سه سیستمی از اضطراب ارائه داده است که به طور وسیع به فهم تعریف های مختلف کمک کرده است. نیمرخ اضطراب در افراد مختلف بسته به اینکه کدام نظام بیشترین تأثیر را پذیرفته است، متفاوت خواهد بود. اضطراب در وسیع ترین معنی، به عنوان یکسری پاسخ های جسمی، روانی و رفتاری به فشار روانی در نظر گرفته می شود (پاول و انرایت، 1991).

دادستان (1382)، اضطراب را به عنوان واکنش فرد در مقابل یک موقعیت ضربه آمیز، یعنی موقعیتی که تحت تأثیر بالا گرفتن تحریک ها اعم از بیرونی و درونی واقع شده و فرد در مهار کردن آنها ناتوان است در نظر می گیرد. همچنین، اضطراب ناراحتی در عین حال روانی و بدنی است که بر اثر ترس مبهم و احساس ناامنی و تیره روزی قریب الوقوع در آدمی به وجود می آید.

به عقیده کوپر[5](2010)، هر نیروی که ثبات روانی یا جسمی را از میدان خویش سوق دهد و در فرد ایجاد فشار نماید، اضطراب نامیده می شود. یا می توان گفت اضطراب وقتی روی می دهد که تهدید نسبت به فرد وجود داشته باشد. یک تهدید برحسب این که چه مفهومی برای فرد دارد می تواند ایجاد فشار نماید.

به نظر رولو می [6]، اضطراب عبارت است از " ترسی که در اثر به خطر افتادن یکی از ارزشهای اصولی شخص ایجاد می شود(رولومی، 1983). هر کسی ترس ها و نگرانی هایی دارد. فروید ادعا می کرد اگر اضطراب و ناراحتی همرا با آن، افراد را برانگیزد راه های جدید مقابله با معضلات زندگی را تشخیص دهند، می تواند انطباقی باشد. اضطراب خواه انطباقی باشد یا غیر انطباقی، می تواند موجب ناتوانی شدید گردد. اضطراب علل بسیاری دارد و همه مردم در زندگی آنرا تجربه می کنند. طبیعی است که مردم هنگام مواجهه با موقعیت های تهدید کننده و تنش زا مضطرب شوند، اما احساس اضطراب شدید و مزمن در غیاب علت واضح، امری غیر عادی است. اضطراب شامل احساس عدم اطمینان در ماندگی و بر انگیختگی فیزیولوژیکی می شود. شخصی که مضطرب است از عصبی بودن و تنش و بی قراری و تحریک پذیری شکایت می کند و اغلب در به خواب رفتن مشکل دارد. اضطراب شدید ممکن است بعد از وقوع یک حادثه، با پیش بینی حادثه ای در آینده، یا براثر تصمیم به مقاومت در برابر اشتغال ذهنی به موضوعی خاص. یا به هنگام تغییر جنبه نامطلوبی از رفتار، یا برخورد با محرک ترس آور، روی می دهد. رفتارهای مشاهده شده در اضطراب هر چند بسیار متنوع هستند، اما در یک چیز مشترک اند: تغییر یا احتمال تغییر در هر موقعیت آشکار ساز اضطراب دخیل است (ساراسون[7] و ساراسون،1987).

اگر چه مقدار محدودی اضطراب برای رشد بشر ضرروی است ولی مقدارزیاد آن نیز باعث اختلال رفتار می شود واغلب اوقات شخص را مجبور به نشان دادن رفتار نوروتیک یا پسیکوتیک می نماید (شاملو ، 1369).

زبان فرانسوی نگرانی را از اضطراب جدا می کند. در بین مردم آلمان واژة Angst و در بین مردم آنگوساکسن Anxiety به هر دو معنی به کار می رود (پورو[8]، بنقل از شجاع رضوی، 1376).

برای اولین بار پزشک آمریکایی بنام برد[9] در سال 1869 اضطراب را تعریف کرد. از سال 1890 برمیداضطراب را اختلالی تعریف می کرد که نشانة آن یک احساس انقباض و خفگی است. فروید در سال 1989 نوروز اضطراب را به عنوان یک واحد بالینی باز شناخت. علامت اصلی این بیماری نگرانی، اضطراب و دلهره می باشد. در اوایل سال 1910 سر ویلیام اسلر[10]، متوجه ارتباط بین درد سینه و هیجانات زندگی شد و کشف کرد که اضطراب و فشار باعث بیماری می گردد.

کانن[11] اثرات اضطراب روی حیوانات و انسان ها را مطالعه کرد، به خصوص واکنش «جنگ و گریز» را مورد توجه قرار داد. یکی از اولین تلاش های علمی برای تشریح فرآیند بیماری های وابسته به اضطراب به وسیله پزشک دانشمند هانس سلیه به عمل آمد. او در سال 1946 برای مرزی که در مقابل حالت های اضطراب آور قرار می گیرد سه مرحله قائل شد:

1- واکنش در برابر خطر

2- مقاومت

3- فرسودگی یا عجز (کوپر[12]، به نقل از مدیحی، 1370)

اریک فرام در سال 1965 نظریة خود را بر تعارض بین نیاز فرد برای آزادی و اضطرابی که آزادی پیش می آورد بنا نهاده است (آزاد، 1376).

در دهة 1970 روانشناسی بنام ریچارد اس. لازاروس[13] اظهار داشت که واکنش ناشی از اضطراب به چگونگی ارزیابی (آگاهانه، نا آگاهانه) او از میزان صدمه، تهدید یا به مبارزه طلبیدن آن حادثه مربوط می شود (کوپر، به نقل از مدیحی، 1370).

سپس در جریان سال های پایانی قرن 19 و آغاز قرن بیستم دیدگاه مبتنی بر پدیده آیی زیست شناختی روان آزردگی جای خود را به دیدگاه فرویدی مبتنی بر پدیده آیی روان شناختی داد. فروید اصطلاح روان آزردگی را به معنای دیگری به کار برد و بر این نکته تأکید کرد که این اختلال از علل جسمانی ناشی نمی شود بلکه ریشه در اضطراب دارد بدین معنی که وقتی خاطرات و امیال سرکوب شده، ناهشیار کوشش می کنند تا از سطح ناهشیاری به سطح هشیاری راه یابند. اضطراب به علامت هشدار دهنده پایگاه (من) آشکار می شود و رفتارهای نوروزی را به عنوان شیوة بیان اضطراب و یا دفاع علیه آن قلمداد می شوند و در دهه های اخیر نظریه پردازان مختلف و به خصوص نظریه پردازان رفتارنگر معتقدند که روان آزردگی گسترده ای وسیع تر از آنچه در وضع کنونی تحت عنوان اختلال های اضطرابی مشخص می شود، پوشش می دهد.

دانشجوی پزشکی هنگام امتحان، تنها اضطراب شدید ندارد، بلکه بازداری ذهنی و تمایل به فرار نیز او را آزار می داد. مورد مبتلا به هراس دندانپزشکی، از واکنش شدید سیستم عصبی پاراسمپاتیک رنج می برد (عرق کردن و غش). علایم فلج کننده در این موارد، مانند باز داری ذهنی و غش، نمایان گر مکانیزم های بقایی هستند که در دورانی خاص، یعنی ماقبل تاریخ، برای کاهش عواقب وخیم یک حملة سودمند بوده اند. اما در دوران کنونی، خود این علایم باعث می شوند که در دفعات بعدی، ترس شخص از مواجه با موقعیت بیشتر گردد. شخص از این می ترسد که مبادا این واکنش های ابتدایی فلج کننده دوباره تکرار شوند (دادستان، 1376).

[1]-Lafon

[2]-Arthur

[3]-Allen

[4]-Arlene

[5]-Cooper

2-Rollo May

1-Sarasun

[8]-Pouro

[9]-Berd

[10]-William Esler

[11]-Cannen

[12]-Cooper

[13]-Richard S. Lazarus

فهرست مطالب

اضطراب

اختلالات اضطرابی از دیدگاه DSM-IV-R

اختلال اضطراب منتشر

اختلال وحشت زدگی

اختلال فشار روانی پس آسیبی

اضطراب آشکار و پنهان

عناصر اضطراب

شیوع اضطراب

ریشه ها و عوامل اضطراب

درجات اضطراب

تشخیص بالینی اضطراب

انواع پاسخ به اضطراب

دیدگاه صاحبنظران در خصوص اضطراب و منشأ آن

نظریة روانکاوی فروید

دیدگاه سالیوان

دیدگاه هورنای

دیدگاه اتورانک

دیدگاه آدلر «روانشناسی فردی»

نظریة پرز «گشتالت درمانی»

اضطراب از دیدگاه رفتارگرایی

دیدگاه راجرز

دیدگاه الیس

دیدگاه گلاسر

دیدگاه علوم پزشکی و زیستی در خصوص اضطراب

تفاوت و تشابه اختلالات اضطرابی

تعلل ورزی

تعلل ورزی تحصیلی

دیدگاه های موجود در مورد تعلل ورزی

تعلل به عنوان یک مشکل رفتاری

تعلل به عنوان یک مشکل شناختی

تعلل به عنوان یک مشکل انگیزشی

تعلل به عنوان یک عادت

تعلل به عنوان یک اختلال شخصیتی

شیوع تعلل ورزی

انواع و اقسام تعلل ورزی

شیوه های درمانی تعلل ورزی

نظریه منطقی-هیجانی الیس

نظریه درمان شناختی

نظریه خودناهمگنی

نظریه مدیریت زمان

نظریه پردازش اطلاعات

نظریه مدیریت رفتار

نظریه انگیزشی

ارتباط میان تعلل ورزی و سایر ویژگی های روانشناختی

پیشینه پژوهشی

پژوهش های انجام شده در داخل کشور

پژوهش های انجام شده در خارج از کشور

منابع ومآخذ


بررسی و مقایسه میزان اضطراب و افسردگی هنرمندان با افراد عادی شهر کرج

این پژوهش براساس مطالعات متعددی که رابطه موسیقی، اضطراب و افسردگی را مورد تایید قرار داده است ترتیب داده شده و هدف آن بررسی تاثیر تمرینات موسیقی بر میزان اضطراب و افسردگی هنرمندانی است که با آلات موسیقی کار می کنند
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 1
فرمت فایل doc
حجم فایل 560 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 111
بررسی و مقایسه میزان اضطراب و افسردگی هنرمندان با افراد عادی شهر کرج

فروشنده فایل

کد کاربری 8044
کاربر

چکیده پژوهش :

این پژوهش براساس مطالعات متعددی که رابطه موسیقی، اضطراب و افسردگی را مورد تایید قرار داده است ترتیب داده شده و هدف آن بررسی تاثیر تمرینات موسیقی بر میزان اضطراب و افسردگی هنرمندانی است که با آلات موسیقی کار می کنند.

در این تحقیق سعی کامل به عمل آمده که شخصیت والا و ارزشمند موسیقی دانان و هنر با ارزش موسیقی در جامعه بهتر از پیش روشن گردد و همچنین به بررسی کمبودها و نیازهایی که در جامعه هنرمندان می باشد و با آنان مواجه هستند و کمتر مورد توجه کسی قرار گرفته است، بپردازد. در کنار این بررسی میزان اضطراب و افسردگی در نوازندگان موسیقی و افراد عادی مورد مقایسه قرار گرفته است.

در این تحقیق به منظور صحت و سقم فرضیه و اجرای روشهای آماری مربوط به 20 نفر از نوازندگان موسیقی و 20 نفر از افراد عادی شرکت داشتند.

برای جمع آوری اطلاعات از آزمون اضطراب کتل و افسردگی بک استفاده شد.

در تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون مقایسه میانگین در گروههای مستقل «t» استودنت استفاده شد.

نتایج مطالعه نشان داد که بین تمرینات موسیقی و اضطراب نوازندگان موسیقی و افراد عادی تفاوت معناداری وجود دارد. یعنی فرضیه اول این پژوهش تایید شد یعنی فرض خلاف مورد قبول واقع شد و فرضیه دوم این پژوهش نیز که شامل میزان افسردگی نوازندگان موسیقی و افراد عادی تفاوت معناداری وجود دارد، مورد تایید قرار گرفت. و مجدداً فرض خلاف برای این فرضیه ثابت شد.

برای بررسی سوالهای مربوطه (میزان اضطراب و افسردگی) لازم بود، میانگین دو گروه در رابطه با هر یک از ویژگیهای مقایسه دو گروه مستقل مورد آزمون قرار گیرد.

چون «t» محاسبه شده در آزمون اضطراب کتل 93/2 = t از «t» مبین جدول یعنی 021/2 در سطح اطمینان 5% بزرگتر است لذا فرض خلاف پژوهش تایید می گردد. بدین معنی که بین میزان افسردگی نوازندگان موسیقی و افراد عادی تفاوت معناداری وجود دارد.

« فهرست مطالب »

عنوان : صفحه :

مقدمه 1

فصل اول : معرفی پژوهش 2

بیان مساله 7

اهداف تحقیق 12

اهداف اختصاصی تحقیق 12

ضرورت و اهمیت تحقیق 13

فرضیه تحقیق 15

تعاریف عملیاتی تحقیق 15

فصل دوم : ادبیات تحقیق 17

بخش اول : سابقه تاریخی اضطراب 18

فرضیه هایی راجع به علل اضطراب 20

سبب شناسی اضطراب از دیدگاههای مختلف 23

بیان غیرکلامی اضطراب 26

اختلالات اضطرابی 27

انواع اختلالات اضطرابی 27

« فهرست مطالب »

عنوان : صفحه :

درمان اختلالات اضطرابی 28

بخش دوم : سابقه تاریخی افسردگی 31

علل افسردگی از نظر دیدگاهها و مکاتب مختلف 32

سبب شناسی افسردگی 37

بخش سوم : تاریخچه موسیقی 42

پیشینه تحقیقات قبلی 43

چند نمونه پژوهش دیگر 49

فصل سوم : روش اجرای پژوهش و جمع آوری داده ها 51

روش اجرای پژوهش و جمع آوری داده ها 52

ابزار اندازه گیری 53

تست اضطراب کتل 53

دستور اجرای تست 55

تست افسردگی بک 58

دستور اجرای تست 60

روش تصحیح و نمره گذاری تست اضطراب کتل 60

« فهرست مطالب »

عنوان : صفحه :

روش تصحیح و نمره گذاری تست افسردگی بک 63

روش آماری و تجزیه و تحلیل داده ها 65

فصل چهارم : تجزیه و تحلیل داده ها 68

تجزیه و تحلیل داده ها 69

فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری 79

بحث و نتیجه گیری و بررسی تحقیق 80

محدودیتهای تحقیق 85

پیشنهادات 86

منابع 128

مقدمه :

هیچ انسانی از افسردگی و اضطراب، تشویش و نگرانی مصون نیست. هر فردی در طول عمر خود بالاخره طعم ناگوار محرومیت، یأس و سرخوردگی و ماتم را مزه مزه می کند، چون هیچ وقت یک بیماری هرقدر هم شایع باشد قادر نخواهد بود همگی افراد یک جامعه را مبتلا کند. بنابراین حالات فوق به هیچ وجه نمی تواند بیماری تلقی شوند، بلکه در مواقع نوع واکنش در مقابل حوادث ناگوار زندگی به حساب می آیند.

تا آنجا که حالا یأس، سرخوردگی و اضطراب به عنوان واکنش محسوب می شوند، بسیار سالم و مفید می باشند. زیرا مثل یک دریچه اطمینان شرایط سخت و دشوار محیط را به فرد گوشزد می کنند تا بدین وسیله شخص بتواند خود را از صدمه و گزند بیشتر حفظ نماید.

حالات سرخوردگی، اضطراب و افسردگی در زندگی روزمره، همانند درد، سوزش، و تورم زخمی می باشند که وسیله آنها زخم پوشیده و محافظت شده و از گسترش آن جلوگیری به عمل آمده و فرصت التیام پیدا نمی نماید، یأس و سرخوردگی، افسردگی و اضطراب و تشویش هم اموری غیرقابل اجتناب می باشند. (معانی 1371 ، ص 18)

فصل اول :

معرفی پژوهش

معرفی پژوهش

بشر همواره از موسیقی برای ابراز و بیان افکار و احساسات خود استفاده کرده است. ریتم نخستین رکن موسیقی، قبل از تکلم، وسیله آرامش و نیایش آنها بوده است. بشر اولیه آواها و حرکات موزون و مراسم و پایکوبیها بر ترسها، غمها و شادیها، آمال و آلام خویش می بخشیده و احساسات خود را جاری می ساخته است، آنگاه که می هراسید در طنین آواگریهای جمعی خود از بی قراریها می کاهید. و در قدرت شادمانی با ریتم به پایکوبی و تحریک می رسید و هنگامی که اندوهگین بود به شک و آهی موزون دل را تسکین می بخشید و امواج خون را تعدیل و در هنگام ابهام و شدت نیاز، تنهای آهنگی داشت و در غرور و نوحه سرایی می پرداخت. (خالقی، 1369 ، ص 14)

امروز سخن از تاثیر و فوائد موسیقی در مراحل مختلف رشد و زندگی از دوره جنینی تا سالمندی بوده و سخن از تاثیر ارتعاشات موزون، در رشد گیاهان و جانوران است، و این همه تلاش و علاقه تاریخی بشر به موسیقی و مواهب روحی آن نمایشگر گرایش باطنی آدمی به نظم، هماهنگی و زیبایی ذاتی آن است.

موسیقی همیشه در زندگی، حزن و همدردی، بی قراری و شیدایی داشته است. و این موضوع در تاریخ و تمدن بسیاری از ملل از جمله کشور متمدن و کهنسال ایران به چشم می خورد. (زاده محمدی، 1371 ، ص 53)

موسیقی کشف افتهای ناپیدا، پیدایی راهای نو، و جدید ذهنی و عوامل معنوی برای فرا رفتن از این هنر شگفت انگیز، در همۀ اعصار، همواره در فراسوی قوانین حاکم و دستورات اجتماعی به حیات آشکار و فراگیر خود ادامه و در نهایت حتی اخلاق و سیاست را به تبعیت از خویش فراخوانده است.

گسترده و عمق موسیقی اصیل، انسانی، ناب، و معنوی تا بدان جاست که حتی تعصبی ترین صاحبان امور در ادوار گوناگون تاریخی را به سوی یافتن خویش طلبیده است، و اصولاً این امتیاز از خصایص جونهرۀ هنر است و موسیقی بعنوان طلایه دار هنرها توانسته است در بحرانی ترین مقاطع ممکن، همچنان حضور خود را به انحناء مختلف از حاشیه به سوی متن جامعه حرکت دهد و سرانجام به تصرف دلخواه اذهان روشن بپردازد، و اگر به تعریفی از تازه تر، توازن، تعادل حیات طبیعت و انسان را پاره ای از مأخذهای موسیقی بدانیم، باید اقرار کنیم که موسیقی در درون خود ماذوات کائنات است و گریزی از آن نیست.

بدین سبب باید اهل موسیقی کاشفان جوهرۀ زندگی نامید. در همین رابطه می توان گفت که نخستین اشارات صوتی و آواها که سرانجام به تجسد «کلمه» رسیده در زمان خود به مثابه علائم اختصاری ارتباط و بیان خواسته ها خلق شده بودند، چنانکه می توان امروزه بنابر تحقیقات علمی، موسیقی را زبان حال اشیاء دانست، از ضزبات نبض سنگ کوارتز تا تنفس خاموش مرجانها در اعماق دریاها و رقص لاادری با دو برگ . (همان منبع، ص 115).

موسیقی یکی از اعجاب انگیزترین پدیده های جهان افرینش است. موسیقی که بیان توانر اصوات است و در جهان مادی راه گریزی را به پهن دشت زیبائیها می گشاید و سرچشمۀ زلال حقیقت را در سایۀ ملودیهای طبیعی بیان می کند، احساس را در وجود جاندار بر می انگیزد و عالم را که آفریندۀ خدای تواناست با همۀ عظمتش تبلور می بخشد، موسیقی از بدو خلقت اغاز گردیده است و تا رستاخیز نیز ادامه خواهد داشت، به کلمۀ ظاهری موسیقی نباید نگریست زیرا منظور این نیست که بعد معینی از نغمه ها مورد نظر باشد، بلکه گستردگی عالم اصوات مورد نظر است، همانند لحظاتی که باد می وزد و سنفونی ترس را در صحنل طبیعت به اجرا در می آورد و یا در ان کنسرتی که پرندگان در آغاز بهاران سرود می خوانند، موسیقی حدو مرز معینی ندارد، همانگونه که جهان خلقت را محدودیتی نیست. بنابراین ارتباطی که در جهان ادامه دارد وسیلۀ انتقال افکار است خود صورت که زیر بنای سازندگی است. (نیکونژاد، حسین، 1371، ص 1).

بطور کلی موسیقی با ادراک ارتباط دارد زبان گویایی دل فصیح ترین واسطۀ معرفی احساسات است. موسیقی باید مقدم بر هر خاصیت دیگری طور تنظیم شود که اندیشه ها و اجرای آن با وسعت زندگی منطبق گردد و چون شعر زبان، عاطفه و احساسات است.

موسیقی انسان را به خداوند نزدیک می کند و او را به شناسایی خداوند رهبری می کند /و بشر در عالمی که بر آن مجهول است سوق می دهد. (رازانی، ابو تراب، 1342، ص 56 - 60)

شناخت موسیقی ایرانی وقتی میسر است که فرهنگ ایران را شناخته باشیم، چرا که موسیقی ایرانی نیز چون سایر هنرهای ملی ایران زائیده فرهنگ این مرز و بوم است. موسیقی ایرانی ریشه در عرفان آریایی دارد و همانطور که در عرفان دوگانگی ها با هم وجود دارند و قسمتی از ساختار عرفان را تشکیل می دهند. این موسیقی نیز به عنوان شاخه ای از عرفان زمانی شکل می گیرد که از این دوگانگی ها را نیز شامل باشد. (سلطانی، پیمان، 1372، ص 320، 321 )

بیان مسأله :

در کتب روانشناسی لغات و اصطلاحات بسیاری را می توان یافت که هر کدام به تناسبی ذکر شده و نویسنده و گوینده را از آن مسأله اضطراب مقصد بوده است. مثل لغت : نگرانی، دلشوره، بیم، هراس، بیقراری، پریشان حالی، ترس، موهوم، ترس مبهم و مجهول و ... آنچه که در معرض ان قابل ذکر است. اینست که اضطراب یک حالت عاطفی است که در ان عامل مبهمی از ترس ناشی از پیش بینی حوادث نامطلوب وجود دارد. (قائمی، علمی، 1368، ص 140)

بطور کلی شاید بتوان اضطراب را به منزلۀ احساسی رنج آوری که با یک موقعیت ضربه آمیز کنونی یا با انتظار خطری که به شیء نامعین وابسته است، تعریف کرد. به عبارت دیگر اضطراب مفهوم تهدید یا ناایمنی است که آزمودنی منبع آنرا بوضوح درک نمی کند. (پ، دادستان، 1370، ص 72)

هر موجود باهوشی ضطراب دارد. می توان گفت که اضطراب یک حالت کاملاً طبیعی و سهم کسانی است که کمی فکر می کنند. همۀ قدمهایی را که انسانیت به جلو بر می دارد، همۀ کشفهای علمی، هنری، ادبی، نیز بر اساس اضطراب انجام می گیرد. می توان گفت که ده درصد اضطرابها برای یک انسان عادی ضرورت دارد، اما متأسفانه این درصد همیشه نیست. (گنجی، خسرو، 1372، ص 379)

افسردگی یک واکنش روانی – زیستی (سایکو بیولوژیک) عادی در مقابل استرس است. هر کسی به طول عمر یابد با فشارها و و استرسهای زندگی مبارزه کند، چون بشر یک واخد سایکوبیولوژیک است، به هر تغییر فکری و جسمی که موجب تغییرات شیمیایی سلسله اعصاب مرکزی گردد، از خود واکنش نشان داده و با هر استرس از نظر جسمی و روحی مبارزه خواد کرد.

(پور افکاری، 1371، ص 7)

افسردگی محدود به زمان و مکان خاصی نیست بلکه واکنشی است در مقابل استرس، حالتی که در هر زمان و برای هر کس، ممکن است اتفاق بیافتند. به جرأت می توان گفت که نیمی از افراد بالغ در دوره ای از عمر خود دچار اتین حالت بوده اند و متأسانه اکثریت این توده از افسردگی خود آگاه نبوده و نیستند. (همان منابع، ص 9 - 8)

ما همه دچار افسردگی می شویم، افسردگی می تواند به تنهایی پدید آید ولی اغلب همراه احساس تشویش و اضطراب است. این حالت احساس ناخوشایند پیش بینی بروز ناراحتی است. خود حالت افسردگی می تواند در افراد مستعد ایجاد نگرانی کند. در برخی دیگر افسردگی در پیوستگی با نگرانی بوجود آید و یا توسط آن آغاز می شود. (رواندوست، 1369، ص 10 - 9)

افسردگی بزرگترین مسأله ای است که سلامت نوع بشر را تهدید می کند و در واقع چنان گسترش وسیعی دارد که در میان ناراحتی های روانی می تواند بعنوان سرماخوردگی معمولی تصور شود، ولی بین افسردگی تفاوت وحشتناک وجود دارد.

افسردگی می تواند کشنده باشد. تحقیقات دربارۀ میزان خودکشی نشان می دهد که در سالهای اخیر این میزان، افزایش حیرت انگیزی حتی در بین کودکان و نوجوانان داشت است. (حریری، نجلا، 1369، ص 11)

50 تا 70 درصد بیماران افسرده، اضطراب یا تفکرات وسواسی دارند، 20 تا 30 درصد بیماران اساساً مضطرب، افسردگی را تجربه می نند. (پورافکاری، 1368، ص 169)

موسیقی بیان اندیشه والا در قالب اصوات می باشد، موسیقی در ایران از دیر باز مظهر یوند سه گانه علم و هنر و اخلاق ملکوتی بوده و بزرگانی مانند ابن سینا، فارابی، عبدالقادر در مراغی، صفی الدین ارموسی و قطب الدین شیرازی که هر یک پیوند مقدسی به شمار می آیند چه بسا با آموزش صحیح در این برهه از زمان از میان دانشجویان و دانش پژوهان حاضر نیز تنی چند مشابه آن بزرگان، بالقوه وجود داشته باشد و تنها پرورش درست و دقیق لازم است نهفته های اینان را شکفته کند. (مهدوی، رضا، 1372 ، ص 6)

اهمیت این مطالعه سنجش آرمیدگی موسیقی بر اضطراب در بیماری است که به تشخیص طبی نارسایی قلبی داده شده بود. علاوه بر این ارتباط بین خصوصیات اضطراب که مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است، می باشد.

یک نمونۀ 40 نفری بصورت تصادفی از بیماران دارای نارسایی قلبی، بعنوان گروه کنترل و گروه تجربی انتخاب شدند. یک کاهش معنادار آماری رد میزان ضربان قلب، میزان تنفس و نمرات اضطراب در گروهی که به موسیقی آرام بخش گوش می دادند پیدا شد. یک همبستگی مثبت معنا داری آماری بین میزان خصوصیات اضطراب و حالت پایانی میزان اضطراب بدست آمد.

یک همبستگی منفی معنا دار اماری بین میزان خصوصیات اضطراب و درجۀ تغییر درمان بعدی حالت اضطراب وقتیکه بعنوان یک تغییر خالص و همچنین یک تغییر درصدی یافت شد، نتایج نمایانگر این مطلب بود که موسیقی درمانی می تواند یک ملاحظۀ مؤثر برای کاهش سطوح حالت اضطراب در بیماران دارای نارسایی قلبی باشد. (مندل، 1990، ص 420)

در مطالعه ای که توسط الهی – براهنی، انصاری در سال (1371) تحت عنوان بررسی تأثیرات موسیقی ایرانی بر افراد افسرده انجام شده است، نشان می دهد که افراد افسرده در مقایسه با افراد بیمار واژه های منفی بیشتری را به خاطر آوردند، و افراد افسرده واژه های مثبت بیشتری را نسبت به افراد بیمار یادآوری کرده اند. (پورتراب، 1372، ص 90)

متأسفانه محقق د رابطه با موضوع تحقیق در داخل کشور به تحقیقی دست نیافت و آنچه هم بدست آمد صرف تحقیقاتی در ارتباط غیر مستقیم با اولین متغیر تحقیق یعنی مستقل تمرینات موسیقی بود اما در زیمنۀ دومین متغیر تحقیق متغیر وابسته (اضطراب و افسردگی) تحقیقات متعددی وجود داشت با توجه به عوامل نامبرده در پژوهش حاضر پژوهشگران بدنبال این مسأله که آیا رابطه ای بین تمرینات موسیقی و میزان اضطراب و افسردگی وجود دارد یا خیر؟

اهداف تحقیق :

هدف کلی تحقیق :بررسی و مقایسۀ میزان اضطراب وافسردگی بین نوازندگان موسیقی و افراد عادی است.

هدف اختصاصی تحقیق : برای دستیابی به هدف اساسی تحقیق، اهداف ویژۀ زیر را دنبال می کنیم :

1 ) تعیین میزان اضطراب و افسردگی در نوازندگان موسیقی

2 ) تعیین میزان اضطراب و افسردگی در افراد عادی

3 ) آیا تأثیر موسیقی بر هیجانات، تأثیی مثبت است یا منفی؟

4 ) تعیین رابطه بین تمرینات موسیقی و افزایش یا کاهش اضطراب افسردگی

از طرفی گفته شده است که موسیقی در اصل تجربه های هیجانی است. نوع و محتوای آن می تواند بر حسب خود هیجانها متنوع و گسترده باشد. هدف این مطالعه بررسی این مسأله بود که آیا موسیقی بعنوان یک تجربۀ هیجانی می تواند به هیجانات انسان تأثیر بگذارد؟

ضرورت و اهمیت تحقیق :

فایده و هدف این تحقیق این است که ایدۀ تازه ای نسبت به اضطراب و افسردگی به وجود آید و طرز تفکر جدیدی برای کاهش اضطراب و افسردگی پدید آید و این روش راهی باشد برای افراد مضطراب و افسرده که اضطراب و افسردگی ناشی از بحران نوجوانی را کاهش داده و باعث پیشرفت آنها در موارد یادگیری موسیقی درس و موارد دیگر باشد.

بطور کلی در جامعۀ ما بسیاری از فراد از هنر بویژه هنر ارزشمند موسیقی درک صحیحی ندارد. این تحقیق نشان خواهد داد که موسیقی از چه ارزش بالایی برخوردار است. کلا هنرمندان موسیقی و موسیقی دان از شصیت و روحیۀ بسیار گسترده و پرمعنایی برخوردارند.

بساری از هنرمندان ما که به معنی عمق این هنر عظیم پی برده اند آنرا در زندگی خود به کار بسته اند و از لحاظ شخصیت خانوادگی، تربیت فرزندان، شیوۀ ادارۀ زندگی کاملاً موفق بوده اند.

هنر موسیقی تنها سرگرمی نیست بلمه حرکتی است که باید به حیات انسانی یک ملت نظم و تربیت بدهد یعنی آن مسائل دینی و اخلاقی و سنتهای قابل قبول اخلاقی و مربوط به زندگی اجتماعی و فردی که بدون آنها تمامی آگاهی از طبیعت زیان آور و بی معناست و موسیقی نیز هنر است که عضو حیات انسانی است و شعور را یک قدم به حوزل احساس منتقل می کند.

موسیقی که دین بوسیلۀ علم راهنمای اوست و باید این نتیجه را داشته باشد که همزیستی مسالمت آمیز، انسانها را ضمانت کند و به طور کالی هنر باید زور و تعدی را از میان بردارد و تنها هنر است که از عهدۀ اینکار برمی آید و شاید ددر آینده علم راه آرمانهای نو و عالیتر دیگری را بر روی هنر بگشاید و هنر آنها را تحقق بخشد.

فراهم آوردن زمینۀ لازم برای حصول نوعی شناخت جامع – علمی و علمی از موسیقی است. به طوریکه تفکر و اندیشۀ هنرجو در راستای حصول همین شناخت تقویت شده نو بتواند بعداً با آگاهی تمام راه خود را انتخاب کند.

مسئله شناخت و بینش در موسیقی اگر مهمترین مسأله به طور اخص نباشد، به وطر اعم از مهمترین است و همین شناخت است که پایه های راه آینده را خواهد ساخت. (نیکو نژاد، حسین، 1371، ص 18)

فرضیه های تحقیق :

1 ) بین اضطراب نوازندگان موسیقی و افراد عادی تفاوت وجود دارد.

2 ) بین افسردگی نوازندگان موسیقی و افراد عادی تفاوت وجود دارد.

تعاریف عملیاتی :

اضطراب : پیش بینی نگران کنندۀ خر یا در بدبختی آتی همراه با احساس ملال یا نشانه های بدنی تنش است. کانون خطر مورد انتظار ممکن است درونی یا بیرونی باشد. (نیکخو، آوادیس یانس، نقشبندی، غفرانی، 1375، ص 571)

تکرار و تشدید نگرانی موجب اضطراب خواهد شد. اضطراب ناراحتی ذهنی دردناکی است که از پیش بینی آسیبهای احتمالی نتیجه می شود. (احدی، حسن، بنی جمالی، شکوه السادات 1374، ص 217)

از لحاظ روانپزشکی اضطراب را می توان چنین تعریف کرد : ناآرامی، هراس و ترس ناخوشایند و منتشر یا احساس قریب الوقوع که منبع آن قابل شناختن نیست. (شاملو، 1273، ص 172)

در پژوهش حاضر، اضطراب افراد بر حسب نمره هایی که در آزمون کتل بدست می آورند تعیین می شود.

افسردگی : افسردگی طبیعی و متعادل در انسان، واکنشی است نسبت به یک عامل بیرونی که فرد از آن آگاه است و محرومیت آنرا آگاهانه درک می کند.

در واکنش نوروز افسردگی، غالباً عامل محروم کننده بیرونی مانند از دست دادن یکی از نزدیکان یا شکست در امور زندگی، شغلی و امثال آن دیده نمی شود. (شاملو، 1372، ص 136)

مایۀ احساس مشخص یا غمگین، قدان احساس، بدبینی و احساس تنهایی جزئی از اختلال دو قطبی و افسردگی اساسی.

همچنین می توان افسردگی را چنین تعریف کرد : اختلال مزمن در خلق یا فقدان علاقه و لذت در تقریباً تمام فعالیتهای معمولی و سرگرمی ها و تفریحات روزمره است. حالات افسردگی بیماران معمولاً بصورت غمیگینی، بی حالی، بی میلی و بی علاقگی به مسائل زندگی ظهور می کند. (شاملو، 1373، ص 173)

در پژوهش حاضر، افسردگی بر حسب نمره هایی که افراد در آزمون (بک) فرم بلند، بدست می آورند، تعیین می شود.

فصل دوم

ادبیات تحقبق

«بخش اول»

سابقه تاریخی اضطراب :

برای اولین بار یک پزشک آمریکایی بنام بیرد[1] (1896) نوارسنتی[2] را تعریف کرد، او چند مورد از بیماری را بعلاوه علل احتمالی در ان زمان شرح داد، بیمارانی که امروزه آنان را مبتلا به نوروز اضطراب می شناسیم در نوراستنی بیرد گنجانیده می شوند.

در سال (1871)[3] داکاستا در جریان جنگای داخلی، سندرمی را زارش کرد و آنرا قلب تحریک پذیر خواند، مفهوم این سندرم هر چند محدودتر است ولی بیش از بیماری بیرد به تعریف نوروز اضطراب نزدیک است. داکاستا متوجه شد که بیش از یک قرن منابع پزشکی، نظامی، آلمانی، و انگلستان هم گزارشهای مشابهی داده اند.

فروید اولین بار در سال (1895) نوروز اضطراب را به بیمارانی اطلاق کرد که سایر اطباء آن زنان آنها را بنام نوراستنی می شناختند. البته ان بیماران ضمن یک قرن گذشته نامهای مختلفی گرفته اند. در سال (1960) ولیر[4]، وایت[5]، رید[6]، کهن[7] نتیجه مطالعات بیست سالۀ خود را که حاصل تعقیب 173 بیمار مبتلا به نوروز اضطراب بوده منتشر ساختند. بعدها کهن و دیگران یک مطالعۀ فامیلی در مورد این بیماران به عمل آوردند.

در صد سالۀ اخیر زمانیکه بیرد نوراستنی راتعریف کرد در مورد علت بیماری تئوریهای مختلفی از ضعف اساسی اعصاب گرفته تا عوامل اجتماعی و روحی و اخیراً تئوری شیمیایی ابراز شده است. هر چند که علت ان هنوز ناشناخته باقی مانده، لذا برخی از مطالعات نشان داده اند که بین افراد مبتلا و عادی از نظر فیزیولوژی برخی تفاوتها وجود دارد. مثلاً بیماران مبتلا به نوروز اضطراب به تحریکلات دردناک از هر نوع بیشتر حساسند تا آدمهای عادی، بعلاوه تحملشان به ورزش و فعالیتهای جسمانی کمتر بوده و سطح اسید لاکتیک خونشان هنگام ورزش بالاتر از دیگران است.

البته این اختلالات فیزیولوژیک در وجود این بیماران همیشه علت بیماری نیست، بلکه احتمال دارد که این اختلالات ثانوی و در نتیجۀ عدم فعالیت و نگرانی همراه با این سندرم باشد. (عظیمی، 1375، ص 56 - 52)

فرضیه هایی راجع به علل اضطراب :

1 ) فرضیۀ روانکاری :

تکامل تدریجی فرضیه های زیگموند فروید را در مورد اضطراب از مقالۀ وسواسها که در سال (1895) نوشت تا مطالعاتی دربارۀ هیستری و بالخره مهارتها و علائم و اضطراب که در سال (1926) به رشتۀ تحریر در آورد.

می توان دریافتف در مقالۀ اخر فروید اضطراب را هشداری برای ایگو معرفی می کند که از فشار یک سائق نامقبول برای تظاهر آگاهانه تخلیه خبر می دهد.

اضطراب به عنوان یک هشدار ایگورا برای اقدامات دفاعی در مقابل فشارهای درونی تحریک می کند. اضطراب در روانکاری بسته به ماهیت نتایج ترسناک به چهار طبقه تقسیم می شود. اضطراب سوپر ایگو، اضطراب اختگی، اضطراب جدایی و اضطراب اید و یا تکانه.

در اضطراب اید یا تکانه چنین فرض می شود که به ناراحتی ابتدایی و منتشر نوزاد به هنگام احساس مغلوب شدن در مقابل نیازها و محرکهائی که خود هیچ کنترلی بر آنها ندارد، پدید می آید.

اضطراب جدایی به مرحلۀ کمی دیرتر اما هنوز قبل از دورۀ ادیپال مربوط می گردد که در آن کودک از اینکه نتواند تکانه های خود را کنترل نموده و با معیارها و تقاضاهای والدین هماهنگ بوده و می ترسد کعه محبت آنها را از دست بدهد یا از جانب آنهاطرد شود. خیالات اختگی که از مشخصات کودک دورۀ ادیپال است، بخصوص در ارتباط با تکانه های جنسی در حال رشد او اضطراب اختگی بزرگسالی تجلی می کند.

اضطراب سوپر ایگو نتیجۀ مستقیم رشد انتهای سوپر ایگوست، که سپری شدن عقدۀ ادیب و ظهور دورۀ پیش از بلوغ نهفتگی را خبر می دهد. در مورد منبع و ماهیت اضطراب در روانکاوی اختلاف عقیده وجود دارد، مثلاً او تورانگ پیدایش اضطراب را به فرآیندهای مربوط به شربۀ تولد مربوط می داند و سالیوان روی روابط اولیه مادر و کودک و انتقال اضطراب مادر به کودک تأکید نمده است. (پور افکاری، ج دوم، 1370، 373 - 372)

2 ) فرضیه های رفتاری :

فرضیه های رفتاری با یادگیری اضطراب، بعضی از مؤثرترین درمانهای اختلالات اضطرابی را بوجود آمده است، طبق فرضیه های رفتاری اضطراب، یک واکنش شرطی در مقابل محیطی خاصی است، مثلاً فردی در یک رستوران دچار ناراحتی شدید گردد، امکان دارد که چنین فردی از طریق تعمیم، نسبت به هر غذایی که خودش آماده نکرده باتشد حساسیت و سؤظن پیدا کند، یک احتمال دیگر در سبب شناسی این است که شخص با تقلید واکنشهای اضطرابی والدین خود ممکن است واکنش درونی اضطراب را یاد بگیرد. (همان منبع، ص 374 - 373)

3 ) فرضیه های وجودی :

فرضیه های وجودی اضطراب مدلهای عادی برای اختلال اضطراب منتشر بوجود آورده است، که در انها محرک قابل شناسایی خاص برای احساس اضطراب مزمن وجود ندارد، مفهوم مرکزی فرضیۀ وجودی این است که شخص از پوچی عمیق در زندگی هود آگاه گردد که ممکن است حتی از پذیرش مرگ غیر قابل اجتناب خود نیز برای او دردناکتر باشد، اضطراب واکنش شخص به این پوچی وسیع و معنی است. (همان منبع، ص 374)

4 ) فضیه های زیست شناسی :

فرضیه های زیست شناختی بر معیارهای عین متکی است به اینکه تغییرات بیولوژیک در بیماران مبتلا به اختلالهای اضطرابی نشان دهندۀ تحریک مفرط یک سیستم نرمال از سایر لحاظ است یا این تفاوتها بازتاب عملی بیمار گونه و بخصوص است، معهذا این امکان است که برخی از مردم نسبت به اختلال اضطرابی بر اساس یک حساسیت بیولوژیک نسبت به پیدایش این عاطفه آسیب پذیری بیشتری داشته باشند. (همان منبع، ص 374)

سبب شناسی اضطراب از دیدگاههای مختلف :

1 ) دیدگاه فروید :

از نظر فروید انسان متعارف کسی است که راحل رشد جنسی – روانی را با موفقیت گذرانده باشد و در هیچ یک از مراحل رشد بی از حد تثبیت نشده باشد. از نظر او کمتر انسانی متعارف به حساب می اید و هر فردی به نحوی غیر متعارف است. در حوزه روانشناسی انسانهای غیر متعارف و روانی را به دو دسته تقسم کرده اند :

یکی از افراد که اختلالات عصبی و روان نژادی دارند و دیگر افرادی که حالات شدید روانی دارند و آنها را افراد روانپریش می نامند.

در مکتب فروید اضطراب یک ترس درونی شده است. ترس از اینکه مبادا تجاربدرد آور گذشته یادآوری شوند، تجاربی که با تنبیه و ممانعت از ارضای کششهای غریزی همراه بوده اند.

کششها غریزی نامطلوب موجب اضطراب می شوند و به خود اعلام خطر می کنند. اضطراب واکنش ناآگاهانه در برابر تمایلات سرکوب شده است و علامت اخطاری است به «خود» مبنی بر اینکه کشش غریزی نامطلوب که در گذشته موجب ناراحتی وموجب درد شده است اینکه دارد مجدداً بروز می کند، اضطراب با احساس ترس مترادف است با این تفاوت که ترس منشأ خارجی دارد ولی اضطراب منشأ درونی دارد. (شفیع آبای، ناصری، 1365، ص 52)

2 ) دیدگاه آدلر :

به عقیده آدلر نوروز نتیجۀ قصور در یادگیری است و نیز نتیجه ادراکها و تصورات معیوب است. نوروزهایی است که ما را برای فقدان تمدن خویش می پردازیم، در صورتیکه فروید نوروز را بهایی می دانست که ما برای تمدن می پردازیم. هر نوروز به منزله کوششی است برای رها کردن فرد از احساس حقارت و نیل به احساس تفوق و برتری که در مواردی به حالتهای جبرانی نامطلوبی منتهی می شود. نوروز در جهت عملکرد اجتماعی سیر نمی کند و هدفش نیز حل مشکلات خاصی از زندگی نیست، بلکه برای خود مسیرهای خاصی پیدا می کند و بنابراین، بیمار را به تنهایی می کشاند. (همان منبع، ص 97)

3 ) دیدگاه مراجع محوری راجرز :

به اعتقاد راجرز (برسر و شوستروم، 1968 و شوتزر واتسون 1974) خویشتن پنداری فرد مضطرب یا روان نژند با تجربه ارگانیزمی او ناهماهنگ و در تضاد است. هر موقع که ادراکسیک فرد از تجربه خودش تحریف و یا انکار شود، تا حدودی حالت ناهماهنگی میام «خود» و تجربیات فرد، یا حالت ناسازگاری روانی و آسیب پذیری بوجود می آید و موجب پیدایش مکانیزمهای دفاعی می شود.

در حقیقت فرد در مقابل تهدیدهای حاصل از ناهماهنگی میان تجربه و خویشتن پنداری، احساس اضطراب می کند و سپس با استفاده از یکی از مکانیزمهای دفاعی در مقابل تهدید و اضطراب حادث، به دفاع از خود می پردازد. در حالت اضطراب، مفهومی که فرد از خودش دارد با تجربیات او مغایر است. (همان منبع، ص 161)


افسردگی در هنرمندان

این پژوهش براساس مطالعات متعددی که رابطه موسیقی، اضطراب و افسردگی را مورد تایید قرار داده است ترتیب داده شده و هدف آن بررسی تاثیر تمرینات موسیقی بر میزان اضطراب و افسردگی هنرمندانی است که با آلات موسیقی کار می کنند در این تحقیق سعی کامل به عمل آمده که شخصیت والا و ارزشمند موسیقی دانان و هنر با ارزش موسیقی در جامعه بهتر از پیش روشن گردد و همچنی
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 1
فرمت فایل doc
حجم فایل 210 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 67
افسردگی در هنرمندان

فروشنده فایل

کد کاربری 8044
کاربر

چکیده پژوهش :

این پژوهش براساس مطالعات متعددی که رابطه موسیقی، اضطراب و افسردگی را مورد تایید قرار داده است ترتیب داده شده و هدف آن بررسی تاثیر تمرینات موسیقی بر میزان اضطراب و افسردگی هنرمندانی است که با آلات موسیقی کار می کنند.

در این تحقیق سعی کامل به عمل آمده که شخصیت والا و ارزشمند موسیقی دانان و هنر با ارزش موسیقی در جامعه بهتر از پیش روشن گردد و همچنین به بررسی کمبودها و نیازهایی که در جامعه هنرمندان می باشد و با آنان مواجه هستند و کمتر مورد توجه کسی قرار گرفته است، بپردازد. در کنار این بررسی میزان اضطراب و افسردگی در نوازندگان موسیقی و افراد عادی مورد مقایسه قرار گرفته است.

در این تحقیق به منظور صحت و سقم فرضیه و اجرای روشهای آماری مربوط به 20 نفر از نوازندگان موسیقی و 20 نفر از افراد عادی شرکت داشتند.

برای جمع آوری اطلاعات از آزمون اضطراب کتل و افسردگی بک استفاده شد.

در تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون مقایسه میانگین در گروههای مستقل «t» استودنت استفاده شد.

نتایج مطالعه نشان داد که بین تمرینات موسیقی و اضطراب نوازندگان موسیقی و افراد عادی تفاوت معناداری وجود دارد. یعنی فرضیه اول این پژوهش تایید شد یعنی فرض خلاف مورد قبول واقع شد و فرضیه دوم این پژوهش نیز که شامل میزان افسردگی نوازندگان موسیقی و افراد عادی تفاوت معناداری وجود دارد، مورد تایید قرار گرفت. و مجدداً فرض خلاف برای این فرضیه ثابت شد.

برای بررسی سوالهای مربوطه (میزان اضطراب و افسردگی) لازم بود، میانگین دو گروه در رابطه با هر یک از ویژگیهای مقایسه دو گروه مستقل مورد آزمون قرار گیرد.

چون «t» محاسبه شده در آزمون اضطراب کتل 93/2 = t از «t» مبین جدول یعنی 021/2 در سطح اطمینان 5% بزرگتر است لذا فرض خلاف پژوهش تایید می گردد. بدین معنی که بین میزان افسردگی نوازندگان موسیقی و افراد عادی تفاوت معناداری وجود دارد.

« فهرست مطالب »

عنوان : صفحه :

فصل اول : معرفی پژوهش

مقدمه

بیان مساله

اهداف تحقیق

اهداف اختصاصی تحقیق

ضرورت و اهمیت تحقیق

فرضیه تحقیق

تعاریف عملیاتی تحقیق

متغیرهای تحقیق

فصل دوم : ادبیات تحقیق

بخش اول : سابقه تاریخی اضطراب

فرضیه هایی راجع به علل اضطراب

سبب شناسی اضطراب از دیدگاههای مختلف

بیان غیرکلامی اضطراب

اختلالات اضطرابی

انواع اختلالات اضطرابی

درمان اختلالات اضطرابی

بخش دوم : سابقه تاریخی افسردگی

علل افسردگی از نظر دیدگاهها و مکاتب مختلف

سبب شناسی افسردگی

حملات افسردگی

بیان غیرکلامی افسردگی

درمان افسردگی

افسردگی توام با اضطراب

چند نمونه تحقیق

بخش سوم : تاریخچه موسیقی

موارد اساسی خواص موسیقی

انواع سازها

نت و نت نویسی

پیشینه تحقیقات قبلی

فصل سوم : روش اجرای پژوهش و جمع آوری داده ها

روش اجرای پژوهش و جمع آوری داده ها

ابزار اندازه گیری

تست اضطراب کتل

دستور اجرای تست

تست افسردگی بک

دستور اجرای تست

روش تصحیح و نمره گذاری تست اضطراب کتل

روش تصحیح و نمره گذاری تست افسردگی بک

روش آماری و تجزیه و تحلیل داده ها

فصل چهارم : تجزیه و تحلیل داده ها

تجزیه و تحلیل داده ها

فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری

بحث و نتیجه گیری و بررسی تحقیق

محدودیتهای تحقیق

پیشنهادات

منابع

ضمائم

پیوست شماره 1 : منابع فارسی

پیوست شماره 2 : منابع خارجی

پیوست شماره 3 : تست اضطراب کتل

پیوست شماره 4 : تست افسردگی بک

مقدمه :

هیچ انسانی از افسردگی و اضطراب، تشویش و نگرانی مصون نیست. هر فردی در طول عمر خود بالاخره طعم ناگوار محرومیت، یأس و سرخوردگی و ماتم را مزه مزه می کند، چون هیچ وقت یک بیماری هرقدر هم شایع باشد قادر نخواهد بود همگی افراد یک جامعه را مبتلا کند. بنابراین حالات فوق به هیچ وجه نمی تواند بیماری تلقی شوند، بلکه در مواقع نوع واکنش در مقابل حوادث ناگوار زندگی به حساب می آیند.

تا آنجا که حالا یأس، سرخوردگی و اضطراب به عنوان واکنش محسوب می شوند، بسیار سالم و مفید می باشند. زیرا مثل یک دریچه اطمینان شرایط سخت و دشوار محیط را به فرد گوشزد می کنند تا بدین وسیله شخص بتواند خود را از صدمه و گزند بیشتر حفظ نماید.

حالات سرخوردگی، اضطراب و افسردگی در زندگی روزمره، همانند درد، سوزش، و تورم زخمی می باشند که وسیله آنها زخم پوشیده و محافظت شده و از گسترش آن جلوگیری به عمل آمده و فرصت التیام پیدا نمی نماید، یأس و سرخوردگی، افسردگی و اضطراب و تشویش هم اموری غیرقابل اجتناب می باشند.

(معانی 1371 ، ص 18)

فصل اول :

معرفی پژوهش

بشر همواره از موسیقی برای ابراز و بیان افکار و احساسات خود استفاده کرده است. ریتم نخستین رکن موسیقی، قبل از تکلم، وسیله آرامش و نیایش آنها بوده است. بشر اولیه آواها و حرکات موزون و مراسم و پایکوبیها بر ترسها، غمها و شادیها، آمال و آلام خویش می بخشیده و احساسات خود را جاری می ساخته است، آنگاه که می هراسید در طنین آواگریهای جمعی خود از بی قراریها می کاهید. و در قدرت شادمانی با ریتم به پایکوبی و تحریک می رسید و هنگامی که اندوهگین بود به شک و آهی موزون دل را تسکین می بخشید و امواج خون را تعدیل و در هنگام ابهام و شدت نیاز، تنهای آهنگی داشت و در غرور و نوحه سرایی می پرداخت.

(خالقی، 1369 ، ص 14)

امروز سخن از تاثیر و فوائد موسیقی در مراحل مختلف رشد و زندگی از دوره جنینی تا سالمندی بوده و سخن از تاثیر ارتعاشات موزون، در رشد گیاهان و جانوران است، و این همه تلاش و علاقه تاریخی بشر به موسیقی و مواهب روحی آن نمایشگر گرایش باطنی آدمی به نظم، هماهنگی و زیبایی ذاتی آن است.

موسیقی همیشه در زندگی، حزن و همدردی، بی قراری و شیدایی داشته است. و این موضوع در تاریخ و تمدن بسیاری از ملل از جمله کشور متمدن و کهنسال ایران به چشم می خورد.

(زاده محمدی، 1371 ، ص 53)

موسیقی کشف افتهای ناپیدا، پیدایی راهای نو، و جدید ذهنی و عوامل معنوی برای فرا رفتن از این هنر شگفت انگیز، در همۀ اعصار، همواره در فراسوی قوانین حاکم و دستورات اجتماعی به حیات آشکار و فراگیر خود ادامه و در نهایت حتی اخلاق و سیاست را به تبعیت از خویش فراخوانده است.

گسترده و عمق موسیقی اصیل، انسانی، ناب، و معنوی تا بدان جاست که حتی تعصبی ترین صاحبان امور در ادوار گوناگون تاریخی را به سوی یافتن خویش طلبیده است، و اصولاً این امتیاز از خصایص جونهرۀ هنر است و موسیقی بعنوان طلایه دار هنرها توانسته است در بحرانی ترین مقاطع ممکن، همچنان حضور خود را به انحناء مختلف از حاشیه به سوی متن جامعه حرکت دهد و سرانجام به تصرف دلخواه اذهان روشن بپردازد، و اگر به تعریفی از تازه تر، توازن، تعادل حیات طبیعت و انسان را پاره ای از مأخذهای موسیقی بدانیم، باید اقرار کنیم که موسیقی در درون خود ماذوات کائنات است و گریزی از آن نیست.

بدین سبب باید اهل موسیقی کاشفان جوهرۀ زندگی نامید. در همین رابطه می توان گفت که نخستین اشارات صوتی و آواها که سرانجام به تجسد «کلمه» رسیده در زمان خود به مثابه علائم اختصاری ارتباط و بیان خواسته ها خلق شده بودند، چنانکه می توان امروزه بنابر تحقیقات علمی، موسیقی را زبان حال اشیاء دانست، از ضزبات نبض سنگ کوارتز تا تنفس خاموش مرجانها در اعماق دریاها و رقص لاادری با دو برگ. (همان منبع، ص 115).

موسیقی یکی از اعجاب انگیزترین پدیده های جهان افرینش است. موسیقی که بیان توانر اصوات است و در جهان مادی راه گریزی را به پهن دشت زیبائیها می گشاید و سرچشمۀ زلال حقیقت را در سایۀ ملودیهای طبیعی بیان می کند، احساس را در وجود جاندار بر می انگیزد و عالم را که آفریندۀ خدای تواناست با همۀ عظمتش تبلور می بخشد، موسیقی از بدو خلقت اغاز گردیده است و تا رستاخیز نیز ادامه خواهد داشت، به کلمۀ ظاهری موسیقی نباید نگریست زیرا منظور این نیست که بعد معینی از نغمه ها مورد نظر باشد، بلکه گستردگی عالم اصوات مورد نظر است، همانند لحظاتی که باد می وزد و سنفونی ترس را در صحنل طبیعت به اجرا در می آورد و یا در ان کنسرتی که پرندگان در آغاز بهاران سرود می خوانند، موسیقی حدو مرز معینی ندارد، همانگونه که جهان خلقت را محدودیتی نیست. بنابراین ارتباطی که در جهان ادامه دارد وسیلۀ انتقال افکار است خود صورت که زیر بنای سازندگی است.

(نیکونژاد، حسین، 1371، ص 1).

بطور کلی موسیقی با ادراک ارتباط دارد زبان گویایی دل فصیح ترین واسطۀ معرفی احساسات است. موسیقی باید مقدم بر هر خاصیت دیگری طور تنظیم شود که اندیشه ها و اجرای آن با وسعت زندگی منطبق گردد و چون شعر زبان، عاطفه و احساسات است.

موسیقی انسان را به خداوند نزدیک می کند و او را به شناسایی خداوند رهبری می کند /و بشر در عالمی که بر آن مجهول است سوق می دهد.

(رازانی، ابو تراب، 1342، ص 56 - 60)

شناخت موسیقی ایرانی وقتی میسر است که فرهنگ ایران را شناخته باشیم، چرا که موسیقی ایرانی نیز چون سایر هنرهای ملی ایران زائیده فرهنگ این مرز و بوم است. موسیقی ایرانی ریشه در عرفان آریایی دارد و همانطور که در عرفان دوگانگی ها با هم وجود دارند و قسمتی از ساختار عرفان را تشکیل می دهند. این موسیقی نیز به عنوان شاخه ای از عرفان زمانی شکل می گیرد که از این دوگانگی ها را نیز شامل باشد.

(سلطانی، پیمان، 1372، ص 320، 321 )

بیان مسأله :

در کتب روانشناسی لغات و اصطلاحات بسیاری را می توان یافت که هر کدام به تناسبی ذکر شده و نویسنده و گوینده را از آن مسأله اضطراب مقصد بوده است. مثل لغت : نگرانی، دلشوره، بیم، هراس، بیقراری، پریشان حالی، ترس، موهوم، ترس مبهم و مجهول و ... آنچه که در معرض ان قابل ذکر است. اینست که اضطراب یک حالت عاطفی است که در ان عامل مبهمی از ترس ناشی از پیش بینی حوادث نامطلوب وجود دارد.

(قائمی، علمی، 1368، ص 140)

بطور کلی شاید بتوان اضطراب را به منزلۀ احساسی رنج آوری که با یک موقعیت ضربه آمیز کنونی یا با انتظار خطری که به شیء نامعین وابسته است، تعریف کرد. به عبارت دیگر اضطراب مفهوم تهدید یا ناایمنی است که آزمودنی منبع آنرا بوضوح درک نمی کند.

(پ، دادستان، 1370، ص 72)

هر موجود باهوشی ضطراب دارد. می توان گفت که اضطراب یک حالت کاملاً طبیعی و سهم کسانی است که کمی فکر می کنند. همۀ قدمهایی را که انسانیت به جلو بر می دارد، همۀ کشفهای علمی، هنری، ادبی، نیز بر اساس اضطراب انجام می گیرد. می توان گفت که ده درصد اضطرابها برای یک انسان عادی ضرورت دارد، اما متأسفانه این درصد همیشه نیست.

(گنجی، خسرو، 1372، ص 379)

افسردگی یک واکنش روانی – زیستی (سایکو بیولوژیک) عادی در مقابل استرس است. هر کسی به طول عمر یابد با فشارها و و استرسهای زندگی مبارزه کند، چون بشر یک واخد سایکوبیولوژیک است، به هر تغییر فکری و جسمی که موجب تغییرات شیمیایی سلسله اعصاب مرکزی گردد، از خود واکنش نشان داده و با هر استرس از نظر جسمی و روحی مبارزه خواد کرد.

(پور افکاری، 1371، ص 7)

افسردگی محدود به زمان و مکان خاصی نیست بلکه واکنشی است در مقابل استرس، حالتی که در هر زمان و برای هر کس، ممکن است اتفاق بیافتند. به جرأت می توان گفت که نیمی از افراد بالغ در دوره ای از عمر خود دچار اتین حالت بوده اند و متأسانه اکثریت این توده از افسردگی خود آگاه نبوده و نیستند.

(همان منابع، ص 9 - 8)

ما همه دچار افسردگی می شویم، افسردگی می تواند به تنهایی پدید آید ولی اغلب همراه احساس تشویش و اضطراب است. این حالت احساس ناخوشایند پیش بینی بروز ناراحتی است. خود حالت افسردگی می تواند در افراد مستعد ایجاد نگرانی کند. در برخی دیگر افسردگی در پیوستگی با نگرانی بوجود آید و یا توسط آن آغاز می شود.

(رواندوست، 1369، ص 10 - 9)

افسردگی بزرگترین مسأله ای است که سلامت نوع بشر را تهدید می کند و در واقع چنان گسترش وسیعی دارد که در میان ناراحتی های روانی می تواند بعنوان سرماخوردگی معمولی تصور شود، ولی بین افسردگی تفاوت وحشتناک وجود دارد.

افسردگی می تواند کشنده باشد. تحقیقات دربارۀ میزان خودکشی نشان می دهد که در سالهای اخیر این میزان، افزایش حیرت انگیزی حتی در بین کودکان و نوجوانان داشت است.

(حریری، نجلا، 1369، ص 11)

50 تا 70 درصد بیماران افسرده، اضطراب یا تفکرات وسواسی دارند، 20 تا 30 درصد بیماران اساساً مضطرب، افسردگی را تجربه می نند.

(پورافکاری، 1368، ص 169)

موسیقی بیان اندیشه والا در قالب اصوات می باشد، موسیقی در ایران از دیر باز مظهر یوند سه گانه علم و هنر و اخلاق ملکوتی بوده و بزرگانی مانند ابن سینا، فارابی، عبدالقادر در مراغی، صفی الدین ارموسی و قطب الدین شیرازی که هر یک پیوند مقدسی به شمار می آیند چه بسا با آموزش صحیح در این برهه از زمان از میان دانشجویان و دانش پژوهان حاضر نیز تنی چند مشابه آن بزرگان، بالقوه وجود داشته باشد و تنها پرورش درست و دقیق لازم است نهفته های اینان را شکفته کند.

(مهدوی، رضا، 1372 ، ص 6)

اهمیت این مطالعه سنجش آرمیدگی موسیقی بر اضطراب در بیماری است که به تشخیص طبی نارسایی قلبی داده شده بود. علاوه بر این ارتباط بین خصوصیات اضطراب که مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است، می باشد.

یک نمونۀ 40 نفری بصورت تصادفی از بیماران دارای نارسایی قلبی، بعنوان گروه کنترل و گروه تجربی انتخاب شدند. یک کاهش معنادار آماری رد میزان ضربان قلب، میزان تنفس و نمرات اضطراب در گروهی که به موسیقی آرام بخش گوش می دادند پیدا شد. یک همبستگی مثبت معنا داری آماری بین میزان خصوصیات اضطراب و حالت پایانی میزان اضطراب بدست آمد.

یک همبستگی منفی معنا دار اماری بین میزان خصوصیات اضطراب و درجۀ تغییر درمان بعدی حالت اضطراب وقتیکه بعنوان یک تغییر خالص و همچنین یک تغییر درصدی یافت شد، نتایج نمایانگر این مطلب بود که موسیقی درمانی می تواند یک ملاحظۀ مؤثر برای کاهش سطوح حالت اضطراب در بیماران دارای نارسایی قلبی باشد.

(مندل، 1990، ص 420)

در مطالعه ای که توسط الهی – براهنی، انصاری در سال (1371) تحت عنوان بررسی تأثیرات موسیقی ایرانی بر افراد افسرده انجام شده است، نشان می دهد که افراد افسرده در مقایسه با افراد بیمار واژه های منفی بیشتری را به خاطر آوردند، و افراد افسرده واژه های مثبت بیشتری را نسبت به افراد بیمار یادآوری کرده اند.

(پورتراب، 1372، ص 90)

متأسفانه محقق د رابطه با موضوع تحقیق در داخل کشور به تحقیقی دست نیافت و آنچه هم بدست آمد صرف تحقیقاتی در ارتباط غیر مستقیم با اولین متغیر تحقیق یعنی مستقل تمرینات موسیقی بود اما در زیمنۀ دومین متغیر تحقیق متغیر وابسته (اضطراب و افسردگی) تحقیقات متعددی وجود داشت با توجه به عوامل نامبرده در پژوهش حاضر پژوهشگران بدنبال این مسأله که آیا رابطه ای بین تمرینات موسیقی و میزان اضطراب و افسردگی وجود دارد یا خیر؟

اهداف تحقیق :

هدف کلی تحقیق :بررسی و مقایسۀ میزان اضطراب وافسردگی بین نوازندگان موسیقی و افراد عادی است.

هدف اختصاصی تحقیق : برای دستیابی به هدف اساسی تحقیق، اهداف ویژۀ زیر را دنبال می کنیم :

1 ) تعیین میزان اضطراب و افسردگی در نوازندگان موسیقی

2 ) تعیین میزان اضطراب و افسردگی در افراد عادی

3 ) آیا تأثیر موسیقی بر هیجانات، تأثیی مثبت است یا منفی؟

4 ) تعیین رابطه بین تمرینات موسیقی و افزایش یا کاهش اضطراب افسردگی

از طرفی گفته شده است که موسیقی در اصل تجربه های هیجانی است. نوع و محتوای آن می تواند بر حسب خود هیجانها متنوع و گسترده باشد. هدف این مطالعه بررسی این مسأله بود که آیا موسیقی بعنوان یک تجربۀ هیجانی می تواند به هیجانات انسان تأثیر بگذارد؟

ضرورت و اهمیت تحقیق :

فایده و هدف این تحقیق این است که ایدۀ تازه ای نسبت به اضطراب و افسردگی به وجود آید و طرز تفکر جدیدی برای کاهش اضطراب و افسردگی پدید آید و این روش راهی باشد برای افراد مضطراب و افسرده که اضطراب و افسردگی ناشی از بحران نوجوانی را کاهش داده و باعث پیشرفت آنها در موارد یادگیری موسیقی درس و موارد دیگر باشد.

بطور کلی در جامعۀ ما بسیاری از فراد از هنر بویژه هنر ارزشمند موسیقی درک صحیحی ندارد. این تحقیق نشان خواهد داد که موسیقی از چه ارزش بالایی برخوردار است. کلا هنرمندان موسیقی و موسیقی دان از شصیت و روحیۀ بسیار گسترده و پرمعنایی برخوردارند.

بساری از هنرمندان ما که به معنی عمق این هنر عظیم پی برده اند آنرا در زندگی خود به کار بسته اند و از لحاظ شخصیت خانوادگی، تربیت فرزندان، شیوۀ ادارۀ زندگی کاملاً موفق بوده اند.

هنر موسیقی تنها سرگرمی نیست بلمه حرکتی است که باید به حیات انسانی یک ملت نظم و تربیت بدهد یعنی آن مسائل دینی و اخلاقی و سنتهای قابل قبول اخلاقی و مربوط به زندگی اجتماعی و فردی که بدون آنها تمامی آگاهی از طبیعت زیان آور و بی معناست و موسیقی نیز هنر است که عضو حیات انسانی است و شعور را یک قدم به حوزل احساس منتقل می کند.

موسیقی که دین بوسیلۀ علم راهنمای اوست و باید این نتیجه را داشته باشد که همزیستی مسالمت آمیز، انسانها را ضمانت کند و به طور کالی هنر باید زور و تعدی را از میان بردارد و تنها هنر است که از عهدۀ اینکار برمی آید و شاید ددر آینده علم راه آرمانهای نو و عالیتر دیگری را بر روی هنر بگشاید و هنر آنها را تحقق بخشد.

فراهم آوردن زمینۀ لازم برای حصول نوعی شناخت جامع – علمی و علمی از موسیقی است. به طوریکه تفکر و اندیشۀ هنرجو در راستای حصول همین شناخت تقویت شده نو بتواند بعداً با آگاهی تمام راه خود را انتخاب کند.

مسئله شناخت و بینش در موسیقی اگر مهمترین مسأله به طور اخص نباشد، به وطر اعم از مهمترین است و همین شناخت است که پایه های راه آینده را خواهد ساخت.

(نیکو نژاد، حسین، 1371، ص 18)

فرضیه های تحقیق :

1 ) بین اضطراب نوازندگان موسیقی و افراد عادی تفاوت وجود دارد.

2 ) بین افسردگی نوازندگان موسیقی و افراد عادی تفاوت وجود دارد.