دسته بندی | صنایع دستی |
بازدید ها | 2 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 67 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 37 |
پیشگفتار 3
چکیده تحقیق: 4
مقدمه: 5
فصل دوم 6
فصل سوم 7
موقعیت جغرافیایی: 7
ریشه یابی نام گبه: 7
شناخت گبه: 8
شناخت ایلات قشقایی که به گبه بافی مشغولند: 10
شناخت طرح و نقوش گبه های عشایر وایلات فارس : 12
اهمیت تاریخی طرح شیر: 15
نقش مایه ها نماد و سمبل چه هستند؟ 18
رنگ امیزی گبه: 20
رنگهای مصرفی در گبه : 21
ازانواع رنگدانه ها می توان : 21
دندانه: 24
دندانه کردن خامه: 24
مواد اولیه مصرفی گبه : 24
روش ریسندگی پشم بادست: 26
وسایل و ابزار مورد نیاز و نحوه بافت گبه: 26
نحوه بافت گبه: 27
زنجیره بافی: 28
ملیله بافی: 29
نحوه گره فارسی: 29
نحوه پود زدن در گبه: 29
نحوه سرکشی: 30
عمل قیچی زدن: 30
شیرازه بافی: 30
پرز گبه: 30
ابزار و لوازم گبه در روش فارسی باف: 31
ابزار و لوازم گبه بافی در روش ترکی باف: 31
پایین کشی چله ها در روش فارسی باف: 31
رج شمار گبه: 32
استاندارد واندازه ها در گبه: 32
تفاوت اصلی قالی وگبه: 32
انواع گبه: 32
فصل چهارم 34
فصل پنجم 36
پیشنهاد وجمع بندی: 36
منابع وماخذ: 37
گبه فارس
در این پژوهش که توسط یک گروه دانشجویی در رابطه با موضوع شناخت گبه فارس اطلاعاتی گردآوری شده است لازم می دانیم از کلیه افرادی که در این تحقیق ما را یاری کرده اند، خصوصا استاد گرامی تقدیر و تشکر به عمل بیاوریم.
برای شناسایی هر شخصی ،شناسنامه ای وجود دارد، که هویت او را نشان می دهد. برای شناسایی فرهنگی ما به دنیا مشخصترین وسیله، هنر قالی بافی ایران است، که با شناخت و وسعت بخشیدن به این هنر می توان در حفظ این سرمایه ملی کوشید.
ما در این پژوهش به شناخت یکی از دستبافت های عشایر فارس به نام گبه می پردازیم. گبه نیز خود جایگاه خاصی در توسعه اقتصادی و فرهنگی دارد. به دلایلی که ذکر شد(هویت ملی _ برای توسعه بیشتر اقتصادی و فرهنگی)شناخت گبه را از لحاظ رنگ آمیزی، طرح، نماد و سمبل هر نقش و اسلوب بافت مورد پژوهش قرار داده ایم.
قالی-گبه- رج شمار- خودرنگ-دندانه-رنگدانه
هنر برتر از گوهر آمد پدید.
ایران سرزمین فرهنگ، ادب و جایگاه هنر والای انسانی است. یکی از زیباترین هنر ایرانیان، هنر قالی بافی آنان است، که با ذهن خلاق خود و با روح پاک و سرشار از عشق گره گره و رج به رج می بافند.
ما به عنوان یک ایرانی وظیفه داریم که، با این هنر اصیل خود آشنایی کامل داشته باشیم تا روز به روز زیباتر ومرغوبتر به جهان عرضه شود. برای پیشرفت و ترقی آن از هیچ تلاشی فرو گذار نباشیم. هر نقطه از این سرزمین دارای دست بافته های خاص و منحصر به فردیست،که فارس یکی از این مناطق می باشد و شامل بافته های متنوع و گوناگونی است.
گبه یکی از دستبافت های ایلات و عشایر فارس که در عین ضخیم و درشت بودن دارای زیبایی خاصی می باشد. هارمونی رنگها و نقوشی که هر یک از آیین و اعتقادات و زندگی کوچ نشینی آنها سر چشمه می گیرد به این دستبافته جذابیت و زیبایی فوق العاده ایی بخشیده.
تولید قالیها وزیر انداز های ایلات و عشایر بالاخص گبه نباید در محدوده زمان و مکان قرار بگیرد، بلکه با شناخت بیشتر می توان تولید آن را در آینده با شرایط و ویژگی های بهتری به جهان عرضه کنیم.
مسئله پژوهش:
ارتباط نقوش گبه بازندگی عشایر فارس
نام گبه ازکجا امده؟
نقش شیر در گبه نماد وسمبل چیست؟
نوع تحقیق:
به لحاظ اینکه این پژوهش از طریق اسنادی ومصاحبه جمع اوری شده است،این نوع تحقیق را توصیفی گویند.
روش تحقیق:
این پژوهش از طریق :
1-مطالعات کتابخانه ای:که دراین قسمت یافته ها، ازمقالات وکتابهایی که در مورد گبه نوشته شده است ،جمع اوری شده است.
2-مطالعات اینترنتی: مطالعات مقالات سایتهای خارجی وداخلی فرش،در مورد موضوع مورد نظر
3-مصاحبه
فرضیه تحقیق:
1_ طرحها و نقوش گوناگون گبه ایلات و عشایر فارس ارتباط تنگاتنگی با زندگی کوچ نشینی، اعتقادات و آیین های آنان دارد.
2_ بیشتر رنگهایی که در گبه های فارس دیده می شود رنگهایی شاد و تند است.
3-نقش شیر از اهمیت بسزایی در بین عشایر برخوردار است.
اهداف تحقیق:
شناخت دستبافته های ایلات و عشایر فارس به نام گبه از لحاظ اسلوب بافت، رنگ و طرح و شناخت نماد ها و در نقوش آنها.
استان فارس در نیمه جنوبی کشور واقع شده است. فارس حدود 133 هزار کیلومترمربع است وتقریبا 1/8 درصد مساحت کشور را تشکیل می دهد.مرکز استان،شهر شیرازاست.
استان فارس از قسمت شمال به استان اصفهان ویزد،ازجنوب به استان هرمزگان واز شرق به استان بوشهر وچهارمحال بختیاری ختم می شود.
اب وهوای فارس درشمال سردسیر،درنواحی مرکزی زمستانها معتدل وبارانی وتابستانهایگرم وخشک،در جنوب وجنوب شرقی زمستانها معتدل وبارانی وتابستانها بسیار گرم می باشد.
زبان اکثریت مردم فارسی است،اما عشایر ترک زبان (ایل قشفایی)به ترکی وعشایر عرب زبان (ایل عرب) به عربی صحبت می کنند.
در قسمت جنوب این استان رودخانه ها کم وبه علت شور بودن اب انها،ساکنان ان بیشتر ازقناتها،چاهها وچشمه ها برای مصرف وشرب استفاده میکنند.گرچه نواحی داخلی استان فارس کوهستانی است ولی دارای دره های پراب وحاصلخیز وهوای بسیار مطبوع دارد.
فرهنگ نویسان معاصر اکثرا کلمه گبه را در کتاب لغات خود گنجانده اند. اما به مآخر آن و این که این واژه را از کجا بر داشته اند، اشاره ای نکرده اند.
مرحوم دهخدا گبه را فرشی با پود های بلند ذکر کرده، که تعریفی به جا است.
فرش شناسان معاصر هم برای تعریف گبه تلاش هایی کرده و برای بیدار کردن ریشه این واژه، راه های دور و درازی پیموده اند. گاه آن را به زبان عربی متصل کرده و آن را مترادف معنای قبیح شمرده اند. گروهی هم آن را با واژه (گایر) لغتی از اوستا ریشه دانسته اند و با معنا کردن قبیح به معنای معمولی و زشت و گایر به معنای حفاظ به نتایجی هم دست یافته اند.
در گذشته های دور تر هم واژه گبه کاربر داشته، اما کاربرد داشته، اما کاربری آن مستمر و مداوم نبوده است.
برای اولین بار این کلمه در فرمانی که شاه طهماسب برای پذیرایی از همایون شاه پادشاه مغولی هند صادر کرده بود، دیده شده وآن در سال 1540 بود. از این سال تا اوایل قرن 20 دیگر از کلمه گبه نشانی نیست، حتی در برهان قاطع که فرهنگی فارسی نسبتا جامعی از قرن 17 است نشانی از گبه دیده نمی شود.
در خصوص کاربری عنوان گبه در کشور های دیگر در خارج از مرز های ایران و برخی از کشور های همجوار این واژه یا مشابه آن شناخته شده است.
(از جمله در عثمانی(ترکیه امروزی)نوعی زیرانداز وجود داشته که به آن (کبه) گفته می شود.
به این ترتیب می توان تصور کرد که واژه (کبه) تحریفی از (گبه) بود، و تغییر حرف (گ) به (ک) به سبب ناتوانی ترکان آن دیار در تلفظ صحیح است. با این وجود آنچه را که عثمانیان گبه می گفته اند با آنچه در ایران گبه شناخته می شود، تفاوت بسیاری دارد. به این معنا که نام کبه در عثمانی به نوعی فرش هنری اطلاق می شود که پرز به آن وصل می شود، این واژه در زمان سلطان سلیمان کاربرد داشت اما بعد ها به فراموشی سپرده شده است. علاوه بر عثمانی، واژه گبه در کشمیر هم کاربرد دارد منتها در این دیار گبه به نوعی فرش که هیچ ارتباطی با گبه ایران ندارد و نوعی تکه دوزی سوزن دوزی شده است، گفته می شود.
برخی فرهنگ نویسان گبه را فرشی کلفت شمرده اند و آن را با (خرسک) یکی دانسته اند. مسئله ای که باید خط بطلان بر آن کشید، خرسک، گبه نیست. ایرانیان به بد نقشه و ارزان خرسک می گویند. این گونه فرش ها در همه جا ساخته می شوند و هیچ گونه ویژگی ساختاری ندارد. برخی نیز خرسک را به عنوان شاخه ای از گبه های بختیاری رواج داده اند.
گبه نوعی قالی گره بافته ودرشت بافت است،با پرزهای بلند که یک تا سه سانتی متر خواب دارد،وتعدد پودهای گبهکه بین 3 تا 8 پود است باعث نرمی فراوان ان می شود.
این بافته در قطع قا لی وقا لیچه توسط عشایر وایلات لر وقشقایی بافته میشود وجنبه خود مصرفی دارد.
طراحی ونقش پردازی وحتی رنگ امیزی گبه از قالی وقالیچه جداست وتابع قواعد وسنتهای خاصی است.طرحها ونقشهای گبه تماما ذهنی بوده وبیشتر طرحهای هندسی رادر بر می گیرد.ساده کردن خطوط وشکل هندسی دادن به خطوط از جمله خصوصیات مهم گبه بافی در ایران است که باگذشت زمان در شکل تازه ای انجام می گیرد.نقش گبه گریز ازتکرار است وبدیع وبرخلاف نقوش طراحان شهری که بر تکلف ومحافظه کارانه است مستقیما از طبیعت الهام می گیرد.
نقش گبه وخصوصیات ان را فقط وفقط زندگی ایلیاتی وعشایری تعیین کرده است ومی کند واین همان اصالت گبه است.در گذشته بافت گبه عمدتا به قصد مصرف خانواده وفرش کردن خیمه وخانه بوده استنه به عنوان ارمغان وفروختن به دیگران وبه هیچ وجه جنبه تجاری وفروش نداشته و به همین سبب خیلی کم بافته می شد وچون بافت به منظور استفاده شخصی بوده است پس از محدودیتی برخوردار نبود وبافندگان در بافتن نقشهای مختلف دستشان باز بوده است.گبه های درشت بافت بر روی قالیچه در وسط چادر برای زیر پا انداختن استفاده می شده،گاهی به دلیل پود فراوان و در نتیجه نرمی گبه وخواب بلند پشمها وپودهای اضافه سبب می شد که از گبه به عنوان پتو وروانداز هم استفاده شود ،این کار البته در خارج از چادر ودر مواقع خاصی نظیر سفر انجام می گرفت.
ریشه گبه را به این علت بلند می گیرند تا بین رج ها به سبب استفاده زیاد از پود کلفت فاصله ای ایجاد نشود،وبرای پر گوشت بودن وذرتی نبودن گبه از پرزهای بلند کمک می گیرند.گبه بیشتر به روش ((فارسی باف))بافته می شوداما روش ((ترکی باف))هم در بین ایلات وعشایر به ندرت دیده می شود وگبه ها بر روی دارهای افقی (زمینی) بافته می شود.گبه کاملا ازتار وپود تاریشه ها ازجنس پشم است ومهمترین افت ان بید است .گبه های مرغوب از جنس پشم بهاره می باشد وپشمها توسط دست ریسیده می شوند وبه روش طبیعی وگیاهی رنگ می شوند واینگونه رنگهای شیمیایی بسیار با دوام ودارای ثبات ودرخشندگی زیادی است.
واحد بسته بندی گبه بقچه می باشد ودر هر بسته 2 تا 4 تخته گبه گذاشته می شود.
گبه در چه منطقه ای و توسط چه کسانی بافته می شود:
گبه از نظر اصالت می توان گفت:ایلات وعشایر استان فارس از اولین پیشقدمان گبه بافی به شمار می ایند که قدمت گبه بافی در استان فارس به بیش از صد وپنجاه سال می رسد.
استان فارس دارای سه گروه عشایری می باشد:1- ایل قشقایی 2- ایل خمسه 3- ایل ممسنی که جزء این عشایر که در استان فارس ساکن می باشند عشایر بختیاری هم گبه باف بوده اند.
عشایر ایل قشقایی شامل شش تیره و حدود 9 طایفه است.
1و2- ایل کشکولی بزرگ و کوچک
3- ایل شش بلوکی
4- ایل دره شوری
5- ایل فارسی مدان
6- ایل عمله قشقایی
عشایر ایل خمسه شامل پنج تیره مهم:
1- بهارلو
2- نفر
3- عرب
4- اینالو
5- باصره
عشایر ایل ممسنی شامل چهار تیره:
1-بکش
2-رستم
3-دشمن زیاری
4-جاویدی
اما در بین این سه ایل بزرگ که دراطراف استان فارس ساکن هستند ایل قشقایی پر سابقه ترین کسانی هستند که در گبه بافی شهرت دارند.
طایفه عمله:
تیره ای هستند که مردمان کاری و زحمتکش دارندودستبافته های این ایل از مرغوبیت بالایی برخورداراست وگبه های انان بسیار مرغوب است،مخصوصا گبه های سبز ترنج در ایل تکه بازلو
از طایفه عمله ونیز درمیان قشقایی ها گبه های تیره ارد کپان از طایفه عمله بسیار زیبا واز معروفیت خوبی برخوردار است.شیوه بافت انها ترکی وفارسی است،گبه ها بر روی دارهای افقی
(زمینی)بافته می شود.(طرح شیروتصویر نادرشاه وطرحهای تخت جمشیدی درایل تکه بازلو بافته می شود)محل استقرار این طایفه در اطراف لار،فیروزاباد،خونچ،دیرم وقسمتی ازمنطقه فراشوند وقیروکارزین می باشد.ومحل استقراردر ییلاق اطراف اباده،اس وپاس وخسروشیرین می باشد.
ایل کشکولی بزرگ وکوچک:
به زبان ترکی صحبت می کنند ،کاملا به سبک چادرنشینی زندگی میکنند ومدام در حال کوچند . زندگی انها ازطریق دامداری ودامپروری و فروش دستبافته ها تامین می شود وقالیچه های انها بسیار معروف است. در گبه بافی از شهرت خاصی برخوردارند. نوع بافت انها فارسی وترکی بوده وازرنگهای شفاف وروشن استفاده می کنند،پشمهای مورد مصرف در دستبافته ها توسط دست ریسیده می شود و رنگرزی خامه ها به روش طبیعی با رنگها ی گیاهی انجام می شود. چله کشی به روش فارسی و ترکی بر روی دارها ی زمینی افقی انجام می شود، جنس چاهها،پودها وخامه ها از پشم است. این طایفه در گبه بافی پس از طایفه عمله معروفیت دارند. معروفترین طرحها ی این طایفه طرح شیرتک یا جفت شیر می باشد و دیگر طرحها ی هندسی در
بافت گبه های این طایفه مرسوم می باشد.
قشلاق طایفه کشکولی بزرگ در منطقه ماهو میلاتی در جنوب ممسنی می باشد. ییلاق این طایفه در شمال غربی استان فارس اطراف کاکال، کمهر، در کل شمال غربی استان فارس می باشد.
قشلاق طایفه کشکولی کوچک اطراف قیر کارزین ، دهستان هنگام، جنوب غربی فیروز اباد ،خونچ و روستای زاخویه و روستای جگردان می باشد. ییلاق طایفه کشکولی کوچک در جوار طایفه کشکولی بزرگ در اطراف کمهر می باشد.
طایفه دره شوری:
دستبا فته های انها بسیار مرغوب است. معمولااز گره ترکی در بافته ها ی خود استفاده می کنند و در گبه بافی از تبحر خاصی بر خوردارند. و گبه ها یشان کلا از جنس پشم می باشد ونوع انها به روش فارسی است که بر روی دارهای افقی بافته می شود.
این طایفه در گبه بافی پس از دو طایفه عمله و کشکولی قرار دارد، طرح و نقش گبه های این طایفه بسیار متنوع می باشد. از معروفترین تیره های این طایفه می توان تیره شکر لو،ایزد لو، ایمانلو، نره ای ها وزاهدی ها را نام برد.حدودا در منطقه چنار شای جان یا کازرون هستند. قشلاق شان در اطراف کازرون و نزدیک بوشهر و برازجان می باشد. ییلاق انها درقسمت سرد سیر اطراف کوه اپادانا و منطقه یاسوج می باشد.
شامل ورد 37صفحه ای