دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 177 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 126 |
هوالمحبوب
گفتم با گذشت زمان، تو نیز می روی . اما تو همچنان ماندی ، با نگاههای تیز و عمیق، با دستهایی که هنوز هم به زندگی جنگ می زنند و با تکه کلامهای تکراری.
تو ماندی پررنگ ، آنقدر پررنگ که به تنهایی سوژه یک تحقیق شدی؛
« بچه های خیابانی»
کسی نگفت که نام تورا بر روی نسیم دود آلود خیابانها و چهارراههای شهر نوشته اند. کسی ننوشت تو ،هشدار ظهور قشر جدیدی از کودکان خیابانی قرن اکنونی. تویی که نامت در هیچ کجا با مُهر و بی مُهر ثبت نشده است.
من این کار کوچک را با تمام مهری که در وجودم نهفته است به شما شکوفه های شهرم تقدیم می کنم.
مقدمه پژوهش
مقدمه
انسان در نتیجه فرآیند اجتماعی شدن ، برخی از مهارتهای ارتباط بین فردی را کسب میکند. اما سطح عملکرد او در این مهارتها را می توان بهبود بخشید. هرفردی، برای آنکه در روابط انسانی خود فهمیدهتر؛ مودبتر، صمیمیتر، بیریاتر، آزاد اندیش تر، صریح تر و عینی تر رفتار کند، از ظرفیت بالایی برخوردار است . ارتباط سبب می شود که انسان دربارهء نیازها و شرایط محیط زندگی خودش، اطلاعات لازم را بدست آورد. کنش های متقابل و هماهنگی با محیط نیز با تبادل اطلاعات ساده می شوند. ارتباط، از طریق پیامهای خود، مجراهای نفوذ بر محیط را آماده می کند و متقابلاً از طریق پس خورد پیامها، اطلاعات مروبط به عکس العمل های محیط و نیاز های متغیر آن را به سیستم می رساند. اندیشمندانی چون ارسطو، گربنر هدف اصلی ارتباط را تاثیر گذاری بر مخاطبان معرفی می کند.[1]
اصولاًمددکاران و کسانی که با کودکان خیابانی در ارتباط می باشنداز این موضوع شکایت می کنند که نمی توانندبا این کودکان ارتباط موثری برقرار کنند و اطمینان آنها را جلب کنندو کمک کنند تا از بحران ها جان سالم به در برند.
ما بواسطة این پژوهش و به کمک مجموعه مستحکمی از دانش نظری ، الگوی مناسب و فرصتهای تجربة شخصی ،می توانیم فرایند انسان کاملتر شدن را تا حدزیادی تسریع نماییم.و سعی برآن داریم تا بتوانیم ارتباط موثر و بهتری را با کودکان خیابان برقرار کنیم تا بدین طریق در راستای اهداف خود کمک شایانی به مدد کاران و این کودکان کرده باشیم.
در این پژوهش پس از بیان مسئله و اهداف و اهمیت موضوع ارتباط با کودکان خیابانی به پیشینه و تاریخچه پیدایش آنها می پردازیم و همچنین تاملی بر نظریه های ارتباط می کنیم و راهکارهای مفیدی را برای ایجاد ارتباط موثر با این کودکان عنوان می کنیم و سپس در بخش سوم به وسیله پرسشنامه و مصاحبه به جایگاه عملی می رسیم و نتیجه گیری حاصل از این پژوهش را عنوان خواهیم کرد.
بیان مسئله
ارتباط بر قرار کردن با کودکان خیابانی می تواند عاملی باشد موثر در جهت رفع مشکلات این کودکان تا بتوانند تعامل با دیگران و اعتمادکردن را بیاموزند. از این جهت به جوابگویی سوال ذیل اقدام گردید :
چگونه می توان با کودکان خیابانی شرکت کننده در NGOناصر خسرو ارتباطی موثر در راستای ایجاد یک ارتباط روشن ،متقاعد سازی، شکستن مقاومت برقرار کرد؟ برای جوابگویی به سوال فوق راه مقایسه مددکاران برتر و سایر مددکاران را در پیش گرفته شد و به سه سوال ذیل در رابطه با مهمترین مولفه ها و راه کارهای ایجاد ارتباط موثر با کودکان اهمیت خاصی داده شد .
- چه تفاوتی در زمینه راه کارها و مولفه های مهم و موثر در ایجاد ارتباط روشن با کودک بین مددکاران برتر و سایر مددکاران وجود دارد ؟
- چه تفاوتی در زمینه راه کارها و مولفه های مهم و موثر در متقاعد کردن کودک بین مدد کاران برتر و سایر مددکاران وجود دارد؟
- چه تفاوتی در زمینه راه کارها و مولفه های مهم و موثر در شکستن مقاومت کودک بین مدد کاران برتر و سایر مدد کاران وجود دارد؟
لازم به ذکر است که یکی از مهمترین موارد در ایجاد ارتباط موثر راپورت مناسب می باشد که متاسفانه به خاطر بروز مسائلی در اجرای پژوهش ، این مفهوم در بخش عملیاتی حذف گردید.
هدف تحقیق
این تحقیق با هدف تشخیص مولفهها و راه کارهای مهم مورد استفاده بوسیله مددکاران برتر در ایجاد یک ارتباط موثر با کودکان خیابانی در NGOها طراحی شده و این راه کارها و مولفه ها در سه زمینه (ایجاد ارتباط روشن ، متقاعد سازی ، شکستن مقاومت) مد نظر می باشد.
برای چه تحقیق
هدف نهایی این تحقیق کمک به مسیر آموزش این کودکان است، که پیش زمینه برنامه ریزی اصولی و علمی برای ساماندهی کودکان کار و خیابان در NGO های مربوطه در تهران همچون خانه حمایت از کودکان خیابانی ناصرخسرو، خانه حمایت از کودکان کار و خیابانی شوش، خانه حمایت از کودکان کار و خیابانی مولوی و ... فراهم می نماید، چرا که کودکان خیابانی یکی از معضلات بزرگی است که نهادهای دولتی و خیریه باید به آن توجه زیادی بکنند.
اهمیت و ضرورت تحقیق
در رابطه با پرورش کودکان خیابانی این پرسش مهم برای ما مطرح می شود که(چگونه می توان با کودکان خیابانی ارتباط موثری بر قرار کرد؟)به نظر من هرچه این مسئله اساسی تر و دقیق تر و روشن تر شناخته شود، توفیق ما در امر شناسایی و کمک بیشتر می شود و در موقعیتی قرار می گیریم که مشکلات کودکان خیابانی را بشناسیم و با درک مناسب به رفتار و برخورد درست با آنها رو به رو می شویم.
دوران کودکی، دوران شکل پذیری و تکوین شخصیت است .پایه هایی که در این مرحله از زندگی برای او گذارده می شود، می تواند بنایی از انسانیت و اخلاق بسازد که کج میرود یا همچنان راست و استوار کودک را به سر منزل مقصود میرساند.
سالهای اولیه زندگی مهم ترین مرحله برای پرورش استعداد،شرافت یا بزهکاری است . تمام صفات و عاداتی که در این مرحله اخذ می شود همانهایی هستند که در بزرگسالی مورد استفاده قرار می گیرند و سلامت یا انحراف دوران طفولیت مقدمه ای برای دوران بزرگسالی کودک است . و همچنین در بُعد اجتماعی با گسترش زندگی شهری و افزوده شدن تعداد اَبَر شهرها و معضلات حاشیه ای خاص آن این موضوع بیشتر حائزهمیت می شوند.
تعاریف نظری
کودکان کارو خیابانی: کودکانی که اکثر اوقات در NGO های خانه کودک ناصر خسرو ،خانه کودک شوش، خانه کودک مولوی و ... رفت و آمد می کنند و اغلب از قشر کم در آمد جامعه می باشند .
و ممکن است از بسیاری حقوق خود ، بقا، رشد، امنیت، تحصیل، مراقبت های بهداشتی، حفاظت در برابر سو استفاده های جسمی و روحی و محیط خانوادگی سالم محروم باشند و برای امرار معاش خود خانواده هایشان بر خلاف قانون کار ، مجبور به کار کردن در خیابا ن و یا در محیط نا مناسب می باشند و از قشر کودکان عادی یا همسالان خود دور می مانند و احتمالا دچار بسیاری از مشکلات عاطفی و شناختی می شوند که محتاج توجه و رسیدگی فوری می باشند.
لازم به ذکر است که تعریف فوق در برخی از موارد می تواند شامل حال کودکان خیابانی خانه کودک ناصر خسرو نشود.
ارتباط موثر:ارتباط در این تحقیق عبارتست از افکار، گفتار وکردار هایی که ما را با دیگران ، جهان هستی و ابعاد معنوی آن مرتبط می سازد و یک روش علمی و کاربردی است؛ و در دید گاه NLP به راه کار های کاربردی چون بر قراری راپورت ، ارتباط روشن ، متقاعد سازی ، شکستن مقاومت، توجه خاصی شده است.
مددکاران برتر: مددکارانی هستند که بوسیله درصد قابل توجهی از کودکان در زمینه برقراری ارتباط موثر و خوب معرفی شده اند و مورد تایید مدیر خانه کودک ناصرر خسرو بوده اند. که به روشی خاص مورد مطالعه قرار گرفته اند.
تعاریف عملیاتی
کودکان خیابانی خانه کودک ناصر خسرو: کودکانی هستند که اوقات فراغت خود را در خانه کودک به سر می برند و در کلاسهای هنری چون نقاشی ، معرق، کتاب خوانی ، فرش بافی ، خیا طی، ... و در کلاسهای تقویتی چون زبان، ریاضی ، فیزیک، ... و در کلاسهای ورزشی چون یوگا ، فوتبال ، والیبال ، تکواندو و... شرکت میکنند و اغلب دچار مشکلات اخلاقی ، خانوادگی ، اقتصادی ، عاطفی و فرهنگی می باشند.
ارتباط موثر: زمانی که مدد کار بتواند از طریق بهترین و مهمترین راهکار ها و مولفه ها با کودک ارتباطی روشن برقرار کند و کودک را در راستای اهداف مورد نظر متقاعد سازد و بتواند برخورد مناسبی با مقاومت کودک ارائه دهد ، ارتباط موثر گویند.
مددکاران برتر: مددکارانی که از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته ، از جانب کودکان برگزیده شدند و بعلت فراوانی آرا با اختلاف زیادی از سایر مدد کاران جدا گشته و راهکارها و مولفه های آنها با سایر مددکاران مقایسه شده است .
فصل دوم
پیشینه پژوهش
مقدمه:
در این فصل به طور مختصر به مباحثی چون تعاریف کودکان کار و خیابانی ، خصوصیات ، ساختار اجتماعی ، ویژگی های روانی ، اجتماعی وعلل پیدایش کودکان کار و خیابانی اشاره شده است و بعد به تعاریف ارتباط ، شناخت فرا گرد و مدلهای ارتباطی و هدف ارتباط پرداخته شده است و اصول و مواردی را در زمینه ارتباط اثر بخش، موانع ارتباطی ، مهارتهای روابط انسانی ، مراحل بهبود ارتباط را عنوان گردیده است. ودر نهایت با الهام از مدل ارتباطی سیستمهای فرهنگی هستی گرا و مدل ارتباطی گربنر کمک گرفته و مبانی خاص نظری در تدوین پرسشنامه جهت مددکاران را بر اساس مدل ارتباطی NLP سازمان داده است. بر اساس این نظریه به چهار زمینه برقراری راپورت، ایجاد ارتباط روشن، متقاعدسازی، روبرو شدن با مقاومت توجه گردیده است.
تعاریف کودکان کار و خیابانی[2]
به اعتقاد بعضی از محققان هنگا می که از کودکان خیابانی در معنای دقیق یا صریح کلمه سخن می گوییم منظور کودکان خیابانی هستند و تصور قالب نیز از کودکان خیابانی همین است. واژه فرانسوی که هم در تفسیر موسع و هم در تفسیر مضیق بکار می رود عبارتست از (Lesen fantsde lane) که نسبت به واژه انگلیسی(Street children) در بر گیرندة (Children onthe street ) و همچنین تعریف مضیق ( Children of the street ) دارای نقص و اشکال است . همچنین به کودک خیابانی « کودک بی خانمان» یا (Homeless children) نیز می توان گفت . در آفریقای جنوبی به آنها (Malapipe) یعنی کسانی که در فاضلابها می خوابند ، در تانزانیا (Chan gudou) بمعنای ماهیهایی که به دلیل کوچکی زیاد بی مصرف هستند و صیادان آنها را دوباره به دریا می اندازند و همچنین دزدان (thieves) ، طاعون (pests) و اوباش ( Hood lums) در ویتنام به آنها (duidoi) یعنی کودکان خاکی ( Dast children) و در برزیل به آنها (Marginis) گفته می شود.
بعضی ها معتقدند که واژه کودکان خیابانی در دهه ۱۹۸۰ میلادی برای توضیح و تشریح کو دکانی بکار می رفت که اکثر اوقات خود را در خیابانها با مشاغل گوناگون سپری می کنند، با بررسی و مطالعه متون به نظر می رسد تعریف جامع و مانع مورد قبول همگان برای واژه مذکور وجود ندارد و این امر ناشی از دیدگاههای متفاوت درباره پدیده کودکان خیابانی است بعنوان نمونه به بعضی از این تعاریف اشاره میشود.
در تحقیق منتشره از سوی صندوق کودکان سازمان ملل متحده« یونیسف» در تهران کودکان خیابانی چنین تعریف شده اند : کودکانی که عمده وقت خود را بدون سرپرستی بزرگسالان در خیابانها می گذرانند.[3]
در تعریفی دیگر که از یونیسف در سال ۱۹۹۷ارائه شده آمده است:
کودکان خیابانی به کودکانی اطلاق می گردد که در شهر های بزرگ برای ادامه بقاء خود مجبور به کار یا زندگی در خیابانها هستند.
این تعریف سه ایراد دارد .اول: عبارت«شهرهای بزرگ» مبهم و از آن تعریفی ارائه نشده است و معلوم نیست که منظور از بزرگی یک شهر ابعاد جغرافیایی یا تعداد سکنه آن است. دوم: ممکن است کودک کار یا زندگی در خیابان را به اختیار پذیرفته باشد . سوم: اگر منظور از زندگی در خیابانها سپری نمودن شب و روز در خیابان باشد این تعریف ، کودکانی را که در خیابان کار یا زندگی نمی کنند اما با این حال مدت قابل ملاحظه ای از روز یا شب را در آن می گذرانند را در بر نمی گیرد.
« خوزه آرتور ریوس» در مقاله ای تحت عنوان « وضعیت کودکان خیابانی در آمریکای لاتین» کودکان خیابانی را صغاری می داند که دوره های زمانی قابل ملاحظه و اغلب منظمی از عمر خود را تنها یا به صورت گروهی در خیابانها می گذرانند.[4] این تعریف اگرچه ایرادات تعاریف قبلی را ندارد با این حال دوره های زمانی قابل ملاحظه و اغلب منظم امری است که به نظر می رسد به عرف و شرایط اجتماعی بستگی دارد . بعنوان مثال کودکی که تنها یک هفته را در خیابان سپری کند کودک خیابانی محسوب نمی گردد . حال اینکه به اعتقاد ما اطلاق واژه کودک خیابانی بر او مانعی ندارد زیرا مدت خیابانی بودن تاثیری در ماهیت امر ندارد.
این کودکان را به چند گروه تقسیم می کنند[5] :
۱- کودکانی که در خیابانها زندگی می کنند اولین نگرانی آنها زنده ماندن و داشتن سر پناه است.
2- کودکانی که از خانواده جدا شده اند و موقتاً در مأمنی مانند خانه های متروک و پناهگاهها زندگی می کنند.
3- کودکانی که تماس با خانواده خود را حفظ می کنند ولی بعلت فقر ، پرجمعیت بودن خانواده یا سوء استفاده جسمی و جنسی از آنان در خانواده بعضی از شبها یا اکثر ساعات روز را در خیابانها به سر میبرند .
4- کودکانی که در مراکز ویژه نگهداری می شوند .
ملاحظه میگردد ارائه تعریفی جامع و مانع در این باره امری دشوار است . با این همه اگر بخواهیم تعریف نسبتاً جامع و مانع انجام دهیم باید بگوییم اگرچه وضعیت کنونی این کودکان بغرنج و تاسف آور است، اما گامهای فراوانی در این حیطه برداشته شده است که این گامها گاهی تو سط دولتمردان نوع دوست، گاهی توسط سازمان های جهانی و زمانی به واسطه افراد خیر برداشته شده است. در کشور ما ایران با توجه به گامهای مثبتی که در این راستا بر داشته شده است. اما باید اذعان داشت که این گامها هرچند مفید بوده اند اما با توجه به رشد فزاینده جمعیت این گروه، اقدامات مذکور کافی نبوده است . قبل از هر اقدامی باید در جهت شناخت کودکان با توجه به فرهنگ کشور اقدام کرد.
باید علل به وجود آمدن سیر تحولی و جمعیت شناسی این کودکان مورد بررسی قرار گیرد تا بر اساس این شناختها اقداماتی جهت نگهداری و باز پروری و باز گرداندن آنها به محیط خانواده صورت گیرد بدون شناخت سبب شناسی و نشانه شناسی و سیر تحولی پدیده در کشور با توجه به فرهنگ منطقه ای برنامه ریزی در این وادی کاری عبث خواهد بود و فقط باعث اتلاف هزینه و نیروی متخصص و عدم ثمر بخشی کار انجام شده خواهد شد و این تحقیق گامی هر چند کوچک در این حیطه است و برای رسیدن به اهداف نهایی نیاز به تحقیقات گسترده ای می باشد. زیرا که موضوع، خود نیز از گستردگی قابل توجهی برخوردار است . و تلاش محققان را در حیطه های گوناگون جامعه شناسی، فرهنگی ، اقتصادی و روانشناسی و علوم تربیتی می طلبد .
پدیده کودکان خیابانی محصول افزایش مهاجرت ، گسترش حاشیه نشینی و صنعتی شدن جوامع در شهر های بزرگ است و تهران نیز از این قاعده مستثنی نیست . کودکان خیابانی به شدت در معرض آسیبهای اخلاقی و جسمانی هستند و در بسیار از موارد توسط گروه های سازمان یا فته جذب کارهای خلافکارانه می شوند.
همچنین کودکان خیابانی حاصل فقر اجتماعی هستند برخی خانواده ها بعلت نداشتن هزینه مخارج فرزندانشان آنها را وادار به کار می کنند. فقر در ایران بطور مستقیم بر کودکان تاثیر میگذارد . کودکان خاموش ترین و بی دفاع ترین بخش جامعه علاوه بر خشونت رفتارهای سنتی و عقب افتاده پدر سالاری ، در جدالی نا برابر و از پیش تعیین شده با فقر وتنگ دستی قراردارند . باز تاب تکانه اجتماعی ناشی از بی عدالتی ، عدم تامین اجتماعی ، گسترده تر شدن فاصله طبقه اجتماعی و ...هر روز کودکان بیشتری را به کودکان خیابانی اضافه میکند . کودکان بعنوان یکی ازابزار ایجاد درآمد در نتیجه فقر خانواده مورد استفاده قرار می گیرند. امروزه بعلت آسیبهای اجتماعی از جمله اعتیاد ، طلاق ، بی سرپرستی و بد سرپرستی ، کودکان از خانه های خودفرار کرده و به شهر های بزرگ می روند . این کودکان معمولا ه کارهای پست مثل دست فروشی ، واکسی ، گل فروش و غیره مشغول می شوند . در بعضی مواقع این کودکان مورد سوء استفاده های جنسی و توسط افراد سود جو واسطه فروش مواد مخدر می گردند .
طبق بر آورد یونیسف در ایران ٪۹۰کودکان دارای پدر یامادر هستند و در خانواده های پر جمعیت زندگی می کند و در تهرا ن٪۸۰این افراد مهاجر هستند و٪۹۸آنها مذکر هستند .
به طور خلاصه کودکان خیابانی کودکانی هستند که برای ادامه زندگی وبقای خود مجبور به کار کردن هر چند سخت و طاقت فرسا هستند و اینها از داشتن حق طبیعی و حقوق اساسی و انسانی محرومند.
براستی در کشوری وجود چنین کودکانی قابل فهم است [6].
خصوصیات کودکان خیابانی [7]
۱ - بیگانه شدن و طرد شدن آنها از نظام و ساختار های معمول اجتماعی
۲- اقدام به رفتارهای شدید ضد اجتماعی و صدمه به خود
۳- این کودکان بعلت مشکلات تغذیه ای معمولا کوچکتر از سن خود به نظر می رسند و از لحاظ جسمانی وضع خوبی ندارند.
۴- دختران معمولا مورد سوء استفاده جنسی قرار می گیرند و اغلب به خود فروشی روی می آورند .
۵- ترس از باز داشت ، زندان ، خشونت و تهدید پلیس معضلی است که همیشه با کودکان خیابانی همراه است .
۶- اینان قربانیان شوم شرایط اجتماعی هستند و بیشتر از طبقات پایین جامعه می باشند .
۷- معمولا تک سرپرست بوده و معمولا مادر سرپرستی ایشان را بعهده داشته و نتوانسته به خوبی کودک خودرا اداره کند .
۸- تمایل و اعتمادی به بزرگسالان و انجمنها ی حمایتی ندارند زیرا اغلب از سوی بزرگسالان طرد شده مجبور به انجام کارهای سخت شده اند .
۹- بیشتر آنها آرزو دارند به خانه هایشان باز گردند مشروط بر اینکه فاکتور هایی که باعث فرار آنها از منزل شده حذف شود.
۱۰- بچه های خیابانی معمولا به صورت گروههایی هستند که دور هم جمع می شوند و بین خود رابطه برقرار می کنند تا کمبود های عاطفی ، اقتصادی و حمایتی خود را از گروه دریافت نمایند . این گروهها با هم وحدت و صمیمیت دارند و از یکدیگر حمایت می کنند و اغلب به هم وفادار هستند.
۱۱- استفاده از مواد مخدر برای فرار موقت از واقعیت هاست که نه فقط تریاک ، بلکه استنشاق چسب های صنعتی و بنزین و مواد شیمیایی را نیز شامل می شود .
۱۲- از نظر بافت خانوادگی تعداد افراد خانوار زیاد می باشد .
۱۳- بررسی آمار محل سکونت مدد جویان بیانگر آن است که بیشتر این کودکان از استانهای غربی کشور می باشند و پس از تهران و خراسان استانهای غربی بیشترین آمار کودکان خیابانی را به خود اختصاص داده اند[8] .
ساختار اجتماعی کودکان خیابانی
این گروه از کودکان برای محافظت از خویش گروههای کوچک تشکیل می دهند که این گروهها جای خانواده را برای آنها پر می کند و در بین آنها نوعی هم بستگی و محبت ایجاد میکند و رهبر گروه همیشه فرد قدرتمند و با هوش گروه است [9].
دسته بندی | معماری |
بازدید ها | 8 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 37 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 91 |
فهرست مطالب
عناوین صفحه
مقدمه ...............................
فصل اول :
مطالعات اقلیمی و جغرافیائی منطقه: ...
1-1- خلاصه روند دویست ساله توسعه و گسترش شهر تهران:
1-1-1- تاریخچه هسته تاریخی شهر تهران و مراحل توسعه فیزیکی شهر تهران
2-1-1- ساختار جمعیتی شهر تهران ......
2-1- موقعیت جغرافیائی ...............
3-1- موقعیت طبیعی ...................
4-1- بهینه بندی خطر زمینلرزه در تهران
5-1- ویژگیهای اقلیمی:................
1-5-1- دما ..........................
2-5-1- میزان بارش ...................
3-5-1- رطوبت نسبی ...................
4-5-1- روزهای یخبندان ...............
5-5-1- روزهای بارانی ................
6-5-1- باد ..........................
7-5-1- تأثیر جهات وزش باد در ساختمان
8-5-1- تأثیر جهات تابش خورشید در استقرار ساختمان
9-5-1- ارتفاع بناها .................
10-5-1- بررسی و نتیجهگیری از آمارهای موجود جغرافیائی و اقلیمی منطقه
6-1- احکام و ضوابط طراحی معماری .....
فهرست منابع و ماخذ فصل اول ..........
فصل دوم:
تعریف و تبیین موضوع پروژه و نتیجهگیری برای انتخاب موضوع: ......................................
1-2- تعریف و تبیین موضوع ............
2-2- تعریف کودک .....................
1-2-2- تعریف کودکان خیابانی .........
3-2- تاریخچه کودکان خیابانی .........
4-2- وضعیت کودکان خیابانی در جهان ...
1-4-2- وضعیت کودکان خیابانی در ایران
5-2- «کودک در خیابان» و «کودک خیابان»
6-2- عوامل موثر بر خیابانی شدن کودکان
7-2- بزهکاری و بزهدیدگی کودکان خیابانی
8-2- وضعیت بهداشتی کودکان خیابانی ...
9-2- وضعیت روانی- اجتماعی کودکان خیابانی
1-9-2- مدرسه (اجتماع) ...............
2-9-2- وضعیت روانی ..................
3-9-2- مشکلات رفتاری .................
10-2- اقدامات ملی انجام شده در مورد این کودکان
1-10-2- سازمان بهزیستی ..............
2-10-2- شهرداری .....................
3-10-2- سازمان بینالمللی ............
11-2- آمار کودکان خیابانی ...........
12-2- نتایج بدست آمده از تحقیق دکتر رسول روشن در رابطه با وضعیت زیستی، روانی و اجتماعی کودکان خیابانی ایران
13-2- مقالات برخی از جرائد در مورد وضعیت نابسامان کودکان خیابانی ..............................
14-2- نتیجهگیری برای انتخاب موضوع فوق
فهرست منابع و ماخذ فصل دوم ..........
فصل سوم:
مباحث عمومی مرتبط با پروژه:..........
فصل 2
ویژگیهای جغرافیائی و اقلیمی منطقه :
موقعیت جغرافیایی- موقعیت طبیعی- زمین لرزه- ویژگیهای اقلیمی- احکام و ضوابط طراحی
ویژگیهای جغرافیایی و اقلیمی منطقه
محل مورد نظر برای طراحی، در منطقه دو، شهرداری تهران واقع میباشد. مطالعه ویژگیهای اقلیمی پروژه حاضر، بر اساس آمار 15 ساله (1344-1359 هـ .ش) ثبت شده در ایستگاه کلیماتیک مستقر در نمایشگاه بینالمللی تهران انجام مییابد. ایستگاه نمایشگاه بینالمللی در ارتفاع 1541 متری با عرض جغرافیایی 57 35 شمالی و طول جغرافیایی 25 51 قرار گرفته است.
در ابتدا توضیحاتی کلی در مورد موقعیت جغرافیایی شهر تهران آورده شده و سپس به تفصیل ویژگیهای اقلیمی منطقه مورد نظر بررسی شده است.
هدف از این مطالعات دستیابی به اطلاعاتی است که از طریق آن، میتوان معماری بناهای مورد نظر را تا حد امکان با شرایط و مقتضیات اقلیمی انطباق داد و شرایط زندگی و یا بهرهگیری از فضاهای مجموعه را با وضعیت آب و هوایی محیط تنظیم نمود.
1-2- خلاصه روند دویست ساله توسعه و گسترش شهر تهران
شهر تهران از حدود دویست سال پیش که پایتخت اعلام شد تا به امروز تحولات بسیاری را از سر گذرانیده است و طی ادوار مختلف توسعه، به کلان شهر کنونی تبدیل شده است. شهر تهران عمدتاً در سه مقطع گسترش یافته است؛ اول در زمان صفویه و قاجاریه، دوم در زمان پهلوی اول و سوم در زمان پهلوی دوم. حرکت طبیعی گسترش شهر تهران طی دوران صفویه و قاجاریه و به حکومت رسیدن رضاشاه، دچار تحولات جدیدی شد. وسعت شهر تهران طی دوران کوتاه حکومت وی به سرعت افزایش یافت و از حدود 24 کیلومتر مربع در سال 1301 هـ . ش به حدود 45 کیلومتر مربع در سال 1320 هـ .ش رسید. یعنی مساحت شهر در ظرف کمتر از 20 سال، تقریباً دو برابر شد. هسته مرکزی شهر نیز با توجه به جاذبه شمال شهر و شمیرانات به طرف آن کشیده میشود، به طوریکه امروزه مرکز تهران از بازار به خیابان انقلاب تغییر مکان داده است، یعنی 4 کیلومتر حرکت کرده است. در نقشههای گسترش شهر تهران در دورههای مختلف، این تغییرات به وضوح دیده میشود. جمعیت شهر تهران در طی سالهای 1166 هـ . ش تا 1365 هـ . ش از بیست هزار نفر به 6 میلیون نفر رسید. یعنی 300 برابر و وسعت شهر از 2/7 کیلومتر مربع به 620 کیلومتر مربع رسید یعنی وسعت شهر 76 برابر شد. (1)
2-2- موقعیت جغرافیایی
شهر تهران در دامنه جنوبی کوههای البرز و حاشیه شمالی کویر مرکزی ایران، در دشتی نسبتاً هموار واقع شده که شیبش از شمال به جنوب است و به وسیله دو رود اصلی کرج در باختر و جاجرود در خاور همراه با رودهای فصلی جعفرآباد یا دربند، دارآباد، درکه و کن که همگی از شمال به جنوب جریان دارند، مشروب میگردد. شهر تهران از نظر جغرافیایی در عرض شمالی 35 و 35 تا 50 و 35 و طول خاوری 4 و 51 تا 33 و 51 قرار دارد و ارتفاعش در جنوب (پالایشگاه تهران) 1160 متر و در نواحی مرکزی (پارک شهر) 1210 متر و در شمال (سعدآباد) 1700 متر است. دشت تهران به طور کلی دارای آب و هوایی گرم و خشک است و فقط نواحی شمالیاش که در دامنههای کوهستان البرز واقع است، اندکی متعادل و مرطوب میباشد.
هوای شهر تهران در تابستان گرم و خشک و در زمستان معتدل و سرد است. حداکثر دمای ثبت شده حدود 44 درجه و حداقل 8/14- درجه و متوسط سالانه آن حدود 7/16 درجه سانتیگراد است. متوسط بارندگی حدود 320 میلیمتر و دامنه تغییرات آن از 200 تا 400 میلیمتر، از سالی به سال دیگر نوسان دارد. از نظر زمین لرزه، تهران جزء مناطق پرزیان (8 تا 10 درجه مرکالی) محسوب میگردد. (2)
3-2- موقعیت طبیعی
شهر تهران در بخشی واقع شده، که از نظر طبیعی بزرگترین تغییرات را در کنار خود دارد. دریای مازندران در فاصله جغرافیایی 120 کیلومتری محدوده تهران قرار دارد. رطوبت و بارندگی زیاد در سواحل آن، نواحی سرسبز شمالی را ایجاد نموده و هوای معتدل را به طرف جنوب هدایت میکند. سلسله جبال البرز، تهران را از سواحل دریای مازندران جدا نموده و مناظر کوهستانی شمال شهر را به وجود میآورد. منطقه تهران در دامنه بلندترین ارتفاعات البرز قرار گرفته، که از شمال به جنوب دارای شیبتندی میباشد. برودت هوای کوهستان و اختلاف درجه آن با دشتهای گرم منطقه جنوب تهران، وزش باد خنکی را از جانب شمال به جنوب باعث میشود. در جنوب شهر تهران ناحیه بیابانی قرار گرفته و هوای آن گرم و خشک است. در قسمت غربی دشت قزوین قرار گرفته که یکی از مناطق حاصلخیز جنوب کوههای البرز را تشکیل میدهد. (3)
4-2- پهنهبندی خر زمین لرزه در تهران
مطالعات زمینشناسی نشان میدهد که اصولاً شهر تهران در منطقه زلزله خیز قرار دارد و با توجه به این نکته، لازم است که در ساخت و سازهای تهران به این نکته توجه کامل شود. اما در همین رابطه بخشهایی از گستره تهران در مناطقی از پهنه زمین لرزه قرار دارند که لازم است از ساخت و ساز در این نقاط اجتناب شود. این مناطق عموماً در شمال تهران متمرکز شده و مجموعهای از این نقاط نیز در جنوب شهر تهران به سمت غرب تمرکز یافتهاند. لذا در تمامی طراحیها، مسئله زلزله خیزی باید مد نظر قرار گیرد. در ایران فعالیتهای مختلفی جهت شناسایی این پدیده مخرب صورت گرفته، که در نهایت منجر به تدوین آئیننامه طرح و محاسبه ساختمانها در برابر زلزله (نشریه شماره 82 مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن) شده است. با توجه به این آئیننامه، سازه باید حتیالامکان با پلانی ساده و متقارن طراحی گردد. همچنین باید دارای سیستم فلزی یا بتنی باشد و قدرت انتقال نیروهای زلزله را داشته باشد. (3)
5-2- ویژگیهای اقلیمی
؟؟؟؟؟؟؟؟ نمیتوان نشان داد، تهران به 5 حوزه اقلیمی تقسیم شده است لذا با در نظر گرفتن این مطلب تنها آمار مربوط به حوزه مورد نظر بررسی شده است.
1-5-2- دما
بر اساس امار تحلیل شده 15 ساله ایستگاه نمایشگاه بینالمللی تهران، سردترین ماه سال، دی با حداقل 4/3- درجه و گرمترین ماه تیر با حداکثر 4/33 درجه است. برای گرمایش با توجه به حرارت پایین میتوان از وسایل مکانیکی خصوصاً نوع غیر مرطوب آن در ساختمانها استفاده کرد. به طور کلی آب و هوای حوزه شمالی تهران در تابستان نسبتاً مناسب و در زمستان سرد است. مطلق درجه حرارت ثبت شده در طی 15 سال در حوزه شمالی حداقل 5/13- درجه و حداکثر مطلق 39 درجه است. میانگین مطلق درجه حرارت در فصول مختلف سال در این حوزه از 5/7- تا 7/35 تغییر میکند. (4)
2-5-2- میزان بارش
بر اساس آمار بارندگی دوره 15 ساله (1344 تا 1359) در حوزه شمالی شهر تهران، میزان بارندگی در این منطقه از 300 تا 500 میلیمتر در فصول مختلف سال متغیر بوده است و حداکثر میزان بارندگی در ماه اسفند به میزان 82 میلیمتر است. در ماههای آذر، دی و بهمن، بارندگی در این حوزه متداول است. ماههای خرداد، تیر، مرداد و شهریور با بارندگی محدود از کم بارانترین ایام در این حوزه میباشد. با توجه به نمودار میانگین دمای روزانه و بارش ماهانه، فصل خشک حوزه شمالی، از ماه تیر شروع شده و تا شهریور ادامه مییابد. حداکثر مطلق ثبت شده بارندگی طی یک ماه در این حوزه 185 میلیمتر است و میانگین مجموع بارندگی سالیانه در طی این 15 ساله 409 میلیمتر گزارش شده است. (4)
3-5-2- رطوبت نسبی
متوسط حداکثر میزان رطوبت نسبی در حوزه شمالی مربوط به ماههای آذر و دی است که میزان رطوبت به 76 تا 79 درصد میرسد و حداقل آن مربوط به ماههای تیر، مرداد، شهریور میباشد که این میزان بین 40 تا 43 درصد است. از رابطه بین میزان رطوبت و دما استنباط میگردد که ماههای سرد این حوزه دارای رطوبت کافی و در فصول گرم از میزان رطوبت کاسته شده و در حدود نامناسبی قرار دارد. (5)
4-5-2- روزهای یخبندان
آمار میانگین دوره 15 ساله حوزه شمالی نشان میدهد که در این حوزه در طول سال به طور متوسط 73 روز یخبندان طی ماههای آبان الی اسفند به وقوع میپیوندد که حداکثر آن در ماه دی و حداقل آن در ماه آبان گزارش شده است. (5)
5-5-2- روزهای بارانی
تعداد روزهای بارانی که در آن بیش از 1 میلیمتر در حوزه شمال تهران باران باریده است، بر اساس آمار 15 ساله مورد مطالعه، به صورت میانگین 57 روز میباشد. حداکثر باران که در طی یک ماه باریده، در طی این دوره آماری 185 میلیمتر و طی یک روز 5/24 میلیمتر گزارش شده است. در طی آمار ثبت شده 15 ساله در ماه شهریور در این حوزه بارش نبوده و بیشترین بارش متداول در ماه اسفند با میانگین 9 روز میباشد. (5)
6-5-2- باد
جمعبندی امار جدول حداکثر وزش باد 15 ساله نشانگر آن است که :
ماههای آذر، دی، بهمن ماههای آرامی هستند.
بیشترین میزان وزش باد در ماه فروردین است.
سرعت تمامی بادهای منطقهای تهران از 16 کیلومتر در ساعت کمتر بوده و این آمار، حاکی از بودن باد مطلوب، در طول فصول گرم سال است.
به جز فصل تابستان نیمی از بادها از سمت غرب و 10 درصد از جنوب شرقی میوزند.
در فصل تابستان 35 درصد بادها از سمت جنوبشرقی و 17 درصد از سمت جنوب منطقه میوزند.
بادهای نسبتاً شدید (از 10 کیلومتر به بالا) از سمت غرب به سوی منطقه میوزند که سرعت این گونه بادها در فصول بهار، پائیز و زمستان تا 14 کیلومتر در ساعت به ثبت رسیده است.
در فصل تابستان، علاوه بر بادهای وزنده از سمت غرب، بادهای جنوبشرقی نیز از سرعت و دفعات کافی بهرهمند میباشد. بادهای جنوب شرقی از جریانهای هوای نواحی مرکزی ایران بوده و به عنوان باد غالب در فصل تابستان گرد و غبار و شن به همراه میآورند. بادهای موسمی و محلی تهران به دلیل وجود ارتفاعات و درجه حرارت توده سنگی شمال و دشت جنوب، در روز از جنوب به شمال و در شب از شمال به جنوب میوزد. (6)
7-5-2- تاثیر جهات وزش باد در ساختمان
دومین عامل مهم در تعیین جهت مناسب ساختمان، وزش باد میباشد. با توجه به مطالعه آمار مربوطه، در فصول بهار، پائیز و زمستان بادهای نسبتاً شدید از سمت غرب میوزد و در فصل تابستان علاوه بر سمت غرب، بادهای جنوبشرقی که از جریانات هوای نواحی مرکزی ایران بوده، به عنوان باد غالب تابستان، گرد و غبار و شن به همراه میآورند. بنابراین میتوان باد غرب را به عنوان باد غالب و مزاحم در نظر گرفت و تمهیدات لازم را جهت تعدیل آن اتخاذ کرد. با توجه به این نکته که زاویه 25 درجه، زاویه حد پذیرش باد و یا رد باد میباشد و با توجه به جهت باد مزاحم که از سمت جنوب غربی میوزد، مناسبترین جهت استقرار بنا در رابطه با وزش باد، محور 45 درجه جنوبشرقی است و با توجه به زاویه حد پذیرش و یا رد باد. جهات 20 درجه از جنوب به شرق تا 20 درجه از شرق به جنوب جهات قابل قبول در رابطه با رد باد مزاحم میباشد. ضمناً بهتر است که از امتدادهای طولانی و ایجاد کانال در جهات شرقی- غربی اجتناب کرد و با توجه به جهتهای اصلی استقرار واحدهای ساختمانی در حوزهای که توضیح داده شد، به کمک ایجاد شکستگیهای در راستای شرقی- غربی، باعث جلوگیری از کانالیزه شدن باد غالب غربی شده و برای استفاده از بادهای محلی که باد مطبوع میباشد و از سمت شمال به جنوب و بالعکس میوزد، بهتر است. کانالهای تهویهای بین ساختمانها در جهت شمالی- جنوبی در نظر گرفته شود. (6)
8-5-2- تاثیر جهات تابش خورشید در استقرار ساختمان
اگر به نمودار وضعیت تابش خورشید در عرض جغرافیایی مربوط به تهران توجه شود (نمودار موقعیت و زوایای تابش آفتاب در طول سال) مشاهده خواهد شد، زاویه تابش آفتاب در اول دی ماه به حداقل (30 درجه) و در اول تیرماه به حداکثر (78 درجه) میرسد. بدین ترتیب در اول دی ماه که کوتاهترین و معمولاً یکی از سردترین روزهای سال است، یک دیوار جنوبی به ارتفاع یک متر، سایهای به طول 73/1 متر، در پشت خود ایجاد مینماید. همین دیوار در اول تیرماه سایهای به طول 21 سانتیمتر، در پشت خود ایجاد مینماید.
بر این اساس، لازم است به این زاویه توجه شده، فاصله دو ساختمان از یکدیگر به نحوی باشد که تابش خورشید به داخل هر دو ساختمان نفوذ نماید. بدین خاطر ساختمانها میباید به نسبت 1 به 73/1 ارتفاع ساختمان جنوبی و با توجه به کسر اختلاف تراز از یکدیگر فاصله داشته باشند. رعایت این نسبت فاصله موجب میگردد تا در طول زمستان، ساختمانها و یا بخشهای مجزای یک بنا آفتابگیری کاملی داشته باشند.
با توجه به نمودار مذکور مشخص میشود که در گرمترین مواقع سال مدت زمانی که خورشید در آسمان تهران حضور دارد، از ساعت 5 صبح الی 19 و در سردترین مواقع سال از ساعت 30/7 الی 45/16 میباشد. به همین منظور، نمودار مسیر حرکت خورشید در منطقه میتواند در تعیین موقعیت و جهات اصلی و فرعی ساختمانها، طراحی پنجرهها، سایبانها و محاسبات حرارتی و … مورد استفاده قرار گیرد. برای تعیین جهت استقرار بنا و مقابله با گرمای حاصله از خورشید در مواقع گرم و در اختیار گرفتن این انرژی در مواقع سرد، باید حالتی را انتخاب کرد که بنا در تابستان کمترین حرارت را از آفتاب و محیط اطراف کسب کند و در زمستان علاوه بر اینکه کمترین حرارت را از دست بدهد، بیشترین حرارت را از آفتاب و محیط اطراف کسب نماید. از وسایلی از قبیل پیرانومتر (Pyranometer) میتوان دریافت که برای کسب گرمای حاصله از خورشید در مواقع سرد و گرم باید بنا در محدوده جنوب تا 45 درجه به سمت شرق قرار بگیرد. با توجه به این مطلب که تهران از نظر آب و هوایی دارای زمستان سرد و تابستان تقریباً گرم است باید سعی بر این داشت که انرژی خورشیدی تابنده شده بر سطوح قائم بنا در زمستان به بیشترین سطوح بنا تاثیر بگذارد و در تابستان کمترین سطوح ساختمان در معرض این پرتوها باشد.
در نمودار انرژی خورشیدی تابیده شده بر سطوح قائم حداکثر انرژی که توسط دیوارهها (در 36 درجه عرض جغرافیایی برای زمانی که بنا 5/22 درجه به طرف شرق انحراف داشته باشد) از خورشید تابیده شده کسب میشود مشاهده میگردد. در این وضعیت جبهه جنوبی مجموعه در زمستان تقریباً از ساعت 5/7 صبح شروع به کسب انرژی از پرتوهای خورشید میکند و در ساعت 30/10 به حداکثر میزان ذخیره میرسد و تا ساعت 4 بعداز ظهر این ذخیره را به تدریج از دست میدهد که در همین زمان جبهه غربی به حداکثر میزان ذخیره انرژی خورشید میرسد.
از دیگر جهات شایان تاثیر تابش آفتاب، مقابله با تابش آفتاب در فضاهای باز و مرتبط با هوای آزاد است.
در مراکز تجاری و اداری، عمدتاً فعالیتهای آمد و شد در معابر بین ساعت 8 صبح الی 5 بعداز ظهر صورت میگیرد و لازم است در فصول تابستان و زمستان آسایش عبوری تامین شود. در استقرار تراکمی چنین کاربریهایی میتوان با تو رفتگی طبقات همکف به نسبت طبقات فوقانی فضای عبوری سرپوشیدهای را تامین نمود. این فضا در تابستان عابرین را از تابش آفتاب محفوظ خواهد داشت و در مواقع بارانی از خیس شدن عابرین جلوگیری خواهد کرد.
9-5-2- ارتفاع بناها
نورگیری کامل و بهرهوری از انرژی خورشیدی محدودیتهایی را در حداکثر ارتفاع بناهای شهر با توجه به قطعات تفکیکی خواهد داشت. به طوری که اگر قطعات تفکیکی اراضی داخل شهری طولی حدود 20 متر داشته باشند، حداکثر ارتفاع بنا با توجه به شیب 5 تا 6 درصد و پوشش 60 درصد زمین در همکف، حدوداً 6 متر یا دو طبقه است. برای رسیدن به ارتفاعهای چندین طبقه طول قطعات تفکیکی باید بسیار بیش از 20 متر باشد.(6)
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 52 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 53 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 43 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
سازمان های مردمی حمایت از کودکان خیابانی
سازمانهای مردم نهاد و مفاهیم آن
سازمانهای مردم نهاد که به اختصار [1]NGO نامیده میشوند در دنیای معاصر جایگاه و کارکرد بسیار مناسبی دارند. روند حرکت جوامع پیشرفته به سوی واگذار کردن بیش از پیش این امور به این سازمانها و تلاش بیش از پیش این سازمانها در جهت حل مسائل و مشکلات افراد جامعه بر مبنای تواناییها و قابلیتهای محلی، باعث افزایش توجه روز افزون به این سازمانها شده است. در اینجا به توضیح مختصری درباره سازمانهای مردم نهاد و وظایف و کارکردهای آنها در جامعه پرداخته میشود:
2-5-1 تعریف سازمانهای مردم نهاد
با اینکه سازمانهای غیردولتی و مردمنهاد مفهومی است که نمیتوان تعریفی خاص، دقیق و جامع و تاریخچه پیدایش معینی برای آن قائل شد، با این حال رشد بیسابقه اینگونه سازمانها و کارکرد خارقالعاده آنها در حل معضلات و نابهنجاریهای بشری، خاصه در شهرها، باعث شده است تا از مفهومی تقریباً ناشناخته با حیطه وظایفی ثابت و محدود به گونهای شگفتآور تغییریافته و به بازیگری قدرتمند در عرصه ملّی و بینالمللی تبدیل شود و توانایی تأثیرگذاری هرچه بیشتری را- گاهی همدوش دولتها و سازمانهای بینالمللی- کسب کنند. از سوی نهادهای بینالمللی و پژوهشگران، تعاریف مختلفی از سازمانهای مردم نهاد عنوان شده که در اینجا به چند مورد از مشهورترین این تعاریف اشاره میشود:
1) در سطح بینالمللی، واژه سازمانهای غیردولتی برای نخستین بار در قطعنامه شورای اجتماعی و اقتصادی سازمان ملل در فوریه 1950 اینگونه مورد استفاده قرار گرفت: هر نوع سازمان بینالمللی که با موافقت دولتی ایجاد نشده باشد سازمان غیردولتی محسوب میشود. از آن پس واژۀ NGO برای انواع متعدد سازمانهایی که در درون مرزهای هرکشور فعالیت میکنند بکار گرفته شد (سازمان ملل، 1992 به نقل از ببری، 1384)
2) بانک جهانی سازمانهای مردم نهاد را به چند دسته تقسیم میکند: الف- سازمانهایی که برای جامعه و از سوی آن تشکیل یافته و دولت در آن دخالتی ندارد. ب- سازمانهایی که در درون خود حالت منعطف و دموکراتیک داشته و تلاش میکنند تا خالی از مقاصد منفعت طلبانه برای خویش، به مردم خدمت کنند. ج- سازمانی با ساختار غیرانتفاعی و ماهیتی داوطلبانه و توسعه محور است. د- سازمانی که به احزاب سیاسی وابستگی نداشته باشد و برای کمک، توسعه، بهداشت و سلامت جامعه فعالیت میکند. ه- سازمانی که تلاش دارد کیفیتزندگی افراد را با تأکید بر علل ریشهای مشکلات ارتقاء بخشد (بانک جهانی، 2001: 246).
3) سازمان ملل متحد اصطلاح NGO را به گروههای غیرانتفاعی داوطلبانه از شهروندان جهانی اطلاق میکند که در سطح محلی، ملّی و بینالمللی تشکیل شده باشند. آنها نظرات و ارزیابیهای کارشناسی خود را ارائه میدهند و به مثابه مکانیسم هشداردهنده عمل میکنند، همچنین آنها در اجرای توافقنامههای بینالمللی همکاری و نظارت دارند. درتعریف دیگر از سازمان ملل آمده است: گروهی از افراد که داوطلبانه و با هدف غیرانتفاعی گردهم میآیند و درسطح محلی یا بینالمللی فعالیت میکنند (سازمان ملل متحد، 1992 به نقل از جوانی، 1390: 55).
4) اداره اطلاعات عمومی سازمان ملل: به هر سازمان غیردولتی و داوطلبانهای اطلاق میشود که درسطح محلی، ملّی یا بینالمللی فعالیت دارد و افرادی با علائق مشترک، آن را اداره میکنند. خدمات انسان دوستانه، توجه دادن مردم به اعمال دولت، نظارت برسیاستهای اتخاذ شده ازسوی دولت و تشویق به مشارکت سیاسی در امور خارجه، در شمار فعالیتهای این سازمانها قرار میگیرند. سازمانهایی از این دست، با تحلیل و کارشناسی امور، نقشی مشابه سازوکارهای هشداردهنده را بازی میکنند.
5) شورای اروپا[2] برای سازمانهای غیردولتی تعریف ذیل را دارد: «سازمانهای غیردولتی، جمعیتها یا جنبشها یا گروههایی هستند که مستقل از دولت، بدون قصد منفعتطلبی و در جهت منافع خاص همچون مسائل شغلی، اجتماعی، فرهنگی، تجاری، سیاسی، علمی، انساندوستانه، مذهبی و... تشکیل گردیدهاند»(ببری، 1383).
دایان اتو[3] تعریف ذیل را ارائه داده است: «یک سازمان غیردولتی، شخصیتی غیرانتفاعی است که اعضای آن، شهروند یا مجموعهای از شهروندان یک یا چند کشور است که نوع فعالیت آن به منظور پاسخگویی به احتیاجات افراد جامعه و یا جوامعی که سازمان مذکور با آن همکاری مینماید تعیین میشود».
تعریف سالامون لستر و هلمونت آنهیار[4]: «سازمان غیردولتی، تشکل مستقل، منعطف، دموکراتیک و غیرانتفاعی است که فعالیتهای خود را در جهت کمک به تقویت بنیههای اقتصادی و اجتماعی گروههای حاشیهای، حل معضلات عامه و گاه رفع مسائل قشری خاص متمرکز نموده است».
غفاری و نیازی(1386) عنوان میکنند که «این سازمانها شامل گروهها و نهادهای بسیاری هستند که به طور کامل، مستقل از حکومت عمل میکنند و در درجه نخست، همکاری و انسان محوری را بر هدفهای تجاری ترجیح میدهند» (غفاری، نیازی، 1386: 172 به نقل از جوانی، 1390).
نمازی(1380) سمنها را نهادی مستقل و بدون وابستگی به دولت میداند که بدست افرادی خیرخواه و بشردوست اداره میشوند و اهداف مشترک و معینی دارند و نسبت به جامعه مدنظر خود احساس مسئولیت میکنند (نمازی، 1380: 251).
برای اینکه در این پژوهش یک تعریف اساسی برای آغاز سخن وجود داشته باشد و از آنجا که پژوهش در جامعه ایران انجام گرفته، تعریف ارائه شده در بانک اطلاعات سازمانهای غیردولتی ایران به عنوان اساس کار انتخاب و بیان میشود. در این تعریف آمده است: «سازمانی غیردولتی محسوب میشود که تشکیلات و ساختاری مشخص داشته، غیرحکومتی باشد، همچنین عمده اعتبار آن از بخش غیردولتی تأمین شود، نیز غیرانتفاعی و داوطلبانه بوده، پاسخگوی تمام یا بخشی از نیازهای جامعه خود باشد».
2-5-2 ویژگیهای سازمانهای مردم نهاد
از آنجا که این سازمانها از لحاظ نوع فعالیت و وظایف، حوزه کاری، وسعت جغرافیایی و زیرپوشش، تعداد اعضا و مسائلی از این قبیل دارای تنوع و گستردگی زیاد هستند، از نظر متخصصان و مسئولان ذیربط دارای ویژگیهای مختلفی هستند که برخی از آنها ویژگی عام این سازمانها به شمار آمده و مورد قبول همگان میباشد و برخی دیگر از آنها نیز خاص برخی از آنها میباشد. از آنجا که شناخت این سازمانها از طریق شناخت ویژگی آنها امکانپذیر است، در ادامه به ویژگیهایی که محققان و مسئولان ذیربط این سازمانها برای آنها برشمردهاند، پرداخته میشود. از مجموع بررسیهای صورت گرفته در زمینه سازمانهای غیردولتی و نیز شناسایی و تمیز سازمانهای مختلفی که با چنین هدف و فلسفهای فعالیت میکنند، میتوان ویژگیهای زیر را مورد تأکید قرار داد:
1- غیرانتفاعی بودن[5]: این سازمانها با انگیزه سودجویانه شکل نگرفتهاند و در پی کسب سود برای اشخاص یا دستههای خاص نیستند. هرچند میتوانند در فعالیتهای بازرگانی شرکت کرده تولید سود و سرمایه کنند، سود و سرمایهی آنها باید صرفاً برای اجرای مأموریت سازمان به مصرف برسد یا در سازمان سرمایهگذاری شود.
2- نداشتن وابستگی به دولت[6]: سازمانهای غیردولتی را مردم تأسیس میکنند و عموماً دولت در ایجاد و مدیریت آنها نقشی ندارد از قبیل انجمنها، مجامع، گروههای حرفهای و سازمانهای خیریه و مذهبی. به دیگر سخن این سازمانها در ساختار دیوانسالاری دولتی جایی ندارند. با وجود غیردولتی بودن این سازمانها، برخی دولتها با هدف گسترش مشارکتهای مردمی در تأسیس و مدیریت این سازمانها دخالت میکنند.
3- داوطلبانه بودن[7]: خصلت عمدهی سازمانهای غیردولتی آن است که مردم به صورت داوطلبانه آنها را تشکیل دادهاند. با وجود آنکه این سازمانها باید تابع قوانین و مقررات باشند، هیچ تشکیلات دولتی نباید در شرایط عادی دستور ایجاد، اداره و انحلال آنها را صادر کند و هرچند این سازمانها به استخدام کارمند اقدام میکنند، به مشارکت داوطلبانهی بسیاری از افراد علاقهمند، برای خدمت در هیئت مدیره و کمکهای دیگر متکی هستند.
4- برخورداری از شخصیت حقوقی[8]: برای گسترش فعالیت سازمانهای غیردولتی، قوانینی وضع میشود که براساس آن، این سازمانها به ثبت رسیده، از شخصیت حقوقی مستقل برخوردار میشوند. این امر موجب جلب اعتماد مردم به آنها شده و از این طریق آنها میتوانند با سازمانهای دولتی قرارداد امضا کرده، از تسهیلات مختلفی نظیر وام بانکی استفاده کنند.
5- مدیریت دموکراتیک و مشارکتی[9]: در این سازمانها فرآیند دموکراتیک یا مردمسالاری اهمیّت بالایی دارد زیرا این روند مشارکت مستمر افراد داوطلب را تضمین میکند. ماهیت مردمی آنها اقتضا میکند که فرآیند اداره آنها از پایین به بالا و مشارکتی باشد. برهمین اساس نیز مدیران آنها از سوی اعضا انتخاب و درصورت عدم رضایت از عملکردشان برکنار میشوند. این ویژگی سبب میشود که اعضا همواره برعملکرد مدیران نظارت داشته باشند و مدیران پاسخگوی عملکردشان در مقابل اعضا باشند و به این ترتیب نیز سازمان از پویایی بیشتری برخوردار شود. بنابراین، هرچند سازمانها به سوی نخبهگرایی حرکت کنند از ماهیت دموکراتیک بودن به در خواهند شد.
6- خودگردان[10]: سازمانهای غیردولتی، ازنظر مالی خودگردان هستند. هرچند آنها از دولت، افراد خیّر، سازمانهای بینالمللی و... کمکهایی دریافت میکنند، این کمکها نباید بهگونهای باشد که وابستگیشان را به کمک دهنده فراهم کرده، آنها را از اهداف و تعهدات اجتماعیشان دور سازد.
7- غیرسیاسی بودن[11]: سازوکارهای تأسیس سازمانهای غیردولتی با سازمانهای سیاسی(احزاب) متفاوت است و معمولاً آنها در زمان تأسیس تعهداتی مبنی بر وارد نشدن به حوزههای سیاسی میسپارند. در برخی کشورها نظیر اندونزی زمانی که سازمانهای غیردولتی با احزاب سیاسی همدستی داشتهاند، دولت مانع از گسترش آنها شده است. با این همه، این ویژگی نباید به معنی اجتناب ازحرکتهای جمعی و انتقادی به برنامهریزیهای دولتی و بینالمللی تلقی شود. آنها میتوانند از سازمانهای ملّی و بینالمللی انتقاد کنند، برنامههایشان را افشا کنند و راهپیماییهای مسالمتآمیز ترتیب دهند.
[1][1]Non government organization
[2]The council of Europe and NGOs 1995,bruxell
[3]Otto, Dianne
[4]Lester, salamon. Anhier, Helmut
[5]Being Nonprofit
[6]Lack of dependence on government
[7]Voluntary
[8]Having legal personality
[9]Democratic and participatory management
[10]Autonomous
[11]Being apolitical
دسته بندی | مدیریت |
بازدید ها | 33 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 131 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 51 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
توانمند سازی کودکان خیابانی
تاریخچه موضوع در جهان
توجه به مفهوم توانمندسازی به صورتهای متفاوت و با معانی مختلف درگذشته وجود داشته است، با این حال توانمندسازی به معنای امروزی تاریخچه چندان طولانی ندارد. وتن و کمرون[1](1998) اظهار میکنند که این مفهوم به هیچ عنوان تازه نیست بلکه در سایر زمینههای علوم از جمله روانشناسی، علوم اجتماعی، علوم دینی، سیاسی و نظرات فمنیستی و مبارزات جنبش زنان برای کسب حقوق مدنی خود و همچنین پیرامون کمکهای اعطایی از جهان غرب و سازمانهای بینالمللی و حمایتی مثل سازمان ملل متحد، یونیسف، خوار و بار جهانی و... به کشورهای فقیر و جهان سوم مورد استفاده قرار میگرفت.
در زمینه روانشناسی، آدلر(1927) مفهوم "انگیزش تسلط"، وایت(1959) مفهوم "انگیزش اثرگذاری"، بریهم(1966) مفهوم "واکنش روانشناختی" و هاتر(1978) "انگیزش شایستگی" را مطرح کردهاند. در هر یک از مطالعات یاد شده، توانمندشدن به معنی تمایل افراد به تجربه خودکنترلی[2]، به خود اهمیّت دادن[3] و خود آزادسازی میباشد(عبدالهی، 1385: 22-21).
شاید بیشترین تشابه مفاهیم دیگر را با توانمندسازی، قبل از هر کسی بتوان در آرای هگل فیلسوف آلمانی پیدا کرد. هگل در آرای خود به مفاهیمی همچون نقد، شکوفایی، نقد عمومی و مشارکت توجه خاصی کرده است و بیشتر از اینکه ویژگی افراد توانمند و غیرتوانمند را بیان کند به خصوصیات جامعه توانمند میپردازد. بعد از هگل هم سایر اندیشمندان و جامعهشناسان این سنت را ادامه دادند برای مثال سرانجام مباحث و نظریههای آنها به مشارکت بویژه مشارکت مدنی، توسعه اجتماعی، وجود نهادهای خصوصی و گسترده، جنبشهای مثبت اجتماعی، تلاشهای جمعی برای حل معضلات و مفاهیمی همچون خودیاری و دیگریاری ختم میشود که قرابت موضوعی و معنایی زیادی با توانمندسازی دارند (فاطمی، 1391: 22-21).
در دینشناسی، مجادلات درباره اختیار و اجبار، خودرائی درمقابل تسلیم، قضا و قدر در مقابل ایمان درطول قرنها مطرح بوده است. در جامعهشناسی مفهوم توانمندشدن در مورد جنبشهایی که در آن مردم برای آزادی و کنترل اوضاع و احوال شخصی خود مبارزه میکردند، معنی پیدا کرد. ریشه همه این مباحث، اشکال تغییریافته مفهوم توانمندسازی در مقابل ناتوانی و درماندگی است (ابطحی و عابسی، 1386: 19).
اگرچه مفهوم توانمندسازی در مددکاری اجتماعی از گذشته وجود داشته ولی در دهه 1990 وارد بسیاری از شکلهای فعالیت مددکاری اجتماعی شد بویژه، به کار فردی، به مثابه «قدرتبخشی»[4] نگریسته میشده است، اگرچه، کاربردهای اصلی این واژه در مددکاری اجتماعی بیشتر در کار با گروههای تحت ستم بوده است، تا اینکه دربارۀ افراد بکار برده شود (پین، 1391: 547-546).
ریشه اصلی توانمندسازی در اصل به انقلاب صنعتی و پیامدهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و به تبع آن انقلاب در مدیریت بر میگردد(بلانچارد، کارلوس، راندلف، 1378: 22 به نقل از شیخی، 1387). نیمۀ دوم قرن نوزدهم و نیمۀ اول قرن بیستم با تداوم توسعۀ سرمایهداری نامتوازن و نابرابر و پیدایش استثمار و جنگهای هولناک اوّل و دوم جهانی و آوارگی و مهاجرت گسترده در مقیاس جهانی و جهانی شدن فرآیند استثمار و بهره کشی به وخامت اوضاع کودکان و نوجوانان بویژه در جوامع فقیر و درحال توسعه منجر شد. اصطلاح توانمندسازی به معنای امروزی در کار با کودکان خیابانی از دو دهه 1980 و 1990 بسیار رایج و مسئله روز شده است که به اختصار به آن پرداخته میشود:
2-2-1 توانمندسازی کودکان مفهومی جدید در دهه 1980
توانمندسازی در گفتمان عمومی خود میتواند در کاهش فقراز طریق دیگران مهّم، فعالیتهای اجتماعی، سیاسی،اقتصادی واثرات آموزشیبکار برده شود. توانمندسازی یک اصطلاحی است که خاستگاه آن را میتوان به اجتماع و جنبشهای اجتماعی از 1960 و 1970مرتبط دانست. توانمندسازی در این دوره با مشارکت جامعه،به حاشیه رانده شدن فقرا، اقلیتها و پتانسیل سازمانهای مردمی مرتبط بود[5]. زمانی که توجه زیادی به مشارکت اجتماعی،اقلیت ضعیف و نقش ایفا شده توسط سازمانهای مردمی شد. با این حال، یک درک جامع از چگونگی رسیدن به توانمندسازی در هر دو سطح فرد و جامعه وجود ندارد(Rocha 1997: 31).
2-2-2 توانمندسازی کودکان معانی گوناگون در دهه 1990
افزایش در ادبیات توانمندسازی اجتماعی در 1980 و 1990 صورت گرفت که در این دهه شاهد تنوعی از مبانی هستیم و روچا یکی از برنامهریزان اجتماعی است که برای پرداختن به تفاوتها و شباهتها در ادبیات موجود از طریق مدل نردبان توانمندسازی میپردازد. او پنج نوع از توانمندسازی را در مفهوم نردبان توانمندسازی ارائه داد و از طریق چهار ابعاد: منبع، فرآیند، اهداف، تجربه و قدرت مورد مطالعه قرار داد (Rocha 1997: 37). نظریه توانمندسازی بالغ در دهههای 1980 و 1990 رشد کرد و در اشکال مختلف در جوامع در روانشناسی اجتماعی،مددکاری اجتماعی، علومسیاسی، فمینیسم، برنامهریزیو مطالعات توسعه مورد بحث قرار گرفته است. اغلب در مورد گروههای به حاشیه رانده شده، مانند زنان و مردمان بومی، در جهان سوم مورد استفاده قرار گرفته است[6].
2-3 تاریخچه موضوع در ایران
علیرغم اینکه توانمندسازی به عنوان هدف غایی برنامههای رفاه اجتماعی و به ویژه مددکاری اجتماعی است، با این وجود به صورت برنامهای هدفمند و سازمان یافته در کشور وجود نداشته و تنها اخیراً مورد توجه جدی قرار گرفته است(کیمیایی، 1390: 75) لذا نمیتوان برای آن تاریخچهای را در نظر گرفت بنابراین در اینجا تنها به ذکر تاریخچهای کوتاه از توجه به کودکان خیابانی در ایران بسنده میشود.
تعاریف و دیدگاهها در ساختار سنتی جامعه ایران تا قبل از دوره معاصر، عمدهترین منبع و عامل حمایتی از کودکان خیابانی، ساختار سنتی و گسترده خانواده و شبکه خویشاوندی بوده است. مطالعات آریه[7] نشان میدهد که جوامع در ابتدا هیچ تمایزی بین کودکان و بزرگسالان قائل نمیشدند و در واقع کودک مینیاتوری از بزرگسالان تلقی شده و مشابه با بزرگسالان با آنها برخورد میشد (سبحانی، 1385: 124).
مطالعات تاریخی حاکی از آن است یکی از اولین سیاستهای حکومت که به طور خاص، در مورد کودکان اجراء شده است-درکنار مسئله تعلیم و تربیت-به دوره قاجاریه برمیگردد: «نخستین کوششها برای تحول در زندگی کودکان امروز، به روزگار صدارت میرزا تقیخان امیرکبیر باز میگردد که در سال 1229شمسی قانون آبلهکوبی کودکان را به اجرا گذاشت» (سایت شورای کتاب کودک به نقل از محمد زاده ساری، 1387: 30). مواجهه بیشتر ایران با مدرنیته و فرآیند نوسازی درجامعه ایران درقرن اخیر بویژه پس از روی کارآمدن حکومت پهلوی، تحولات اجتماعی که زمینهساز گسترش آسیبهای اجتماعی کودکان و افزایش کودکان خیابانی بوده از قبیل گسترش فقر و نابرابریهای اجتماعی، رشد شهرنشینی، مهاجرت و حاشیهنشینی و دگرگونی در ساختار و مناسبات خانواده گسترده یا شکلگیری دولت مدرن، مجموعهای از اقدامات و برنامههای رفاه و تأمین اجتماعی برای اقشار آسیبپذیر، خانواده و کودکان خیابانی در ساختار حکومت و نهادهای وابسته به آن شکل گرفت از جمله نخستین موسسات جدیدی که برای این کودکان در ایران دوره معاصر بوجود آمد پرورشگاه بود (محمد زاده ساری، 1387: 30).
اساساً پیدایش کودکان خیابانی پدیدهای مدرن و ناشی از تحولات اخیر در جوامع بشری است و در تاریخ ایران به دلیل حوادث و وقایعی همچون حوادث طبیعی و جنگها زمینه پیدایش این کودکان همواره بوده است و نهادهای خیریه به ارائه خدمات به این کودکان پرداختهاند.
[1]Veten & Cameron
[2]Self-control
[3]Self-importance
[4]Empowerment
[5]ریشه های تاریخی نظریه توانمندسازی در اندیشه مارکسیستی یافت می شود.در دهه 1960 و 1970 تجدید حیات علاقه به ایدئولوژی مارکسیستی وجود دارد، و این ایده از توانمندسازی در این زمان ظاهر شده، در برخی از محافل مرتبط بود، به مبارزه طبقاتی و سرنگونی طبقه حاکم سرمایه داری است.در مطالعات توسعه، بحث توانمند سازی نه تنها به مبارزه طبقاتی بلکه به مبارزه جهانی جنوبی در برابر جهان شمال شد. نظریه توانمند سازی اغلب در چنین مباحثی تنها به نظریه نئومارکسیستی توسعه مرتبط است.برای نگاه به چگونگی شکل گیری نظریه توانمندسازی، نگاه کنید به:
Alinsky ،1969 Arnstein ، Boyte 1980، Klark 1965، Fredmann 1973،
[6]Goldsmith and Blakely, 1992; Friedmann, 1992; Jacobs, 1992; Krumholz & Forester, 1990; Rappaport, 1984, 1985, 1987; Regalado, 1988; Trickett, 1984; Zimmerman, 1990
[7]مورخ انگلیسی