دسته بندی | کامپیوتر و IT |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 129 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 97 |
جزوه درسی تایپ شده تجزیه و تحلیل سیستم ها
تجزیه وتحلیل سیستم
برای آشنایی بیشتر با سیستم باید ادبیات سیستم بررسی شودکه در ابتدا مختصری از تا ریخچه جهان بینی های مربوطه را میاوریم و سپس به تعریف سیستم خواهیم پردا خت .
1-تاریخچه جهان بینی ها
در تاریخ بشر عمدتاً دو مسیر فکری داشته است خط فکری اول بنامهای اتمیسم A tomism عنصر گرایی lementalism E و تجزیه گرایی Reducationism شناخته شده است ومسیر دوم تفکرات بشری بنام های ارگانیکی organism وکل گرایی wholism معرفی شده اند این دو طرز تفکر زیر بنای تفکرات سیستمی یا جهان بینی سیستم هستند که بصورت خلاصه ومجمل بررسی میشوند.
1 - مکتب اتمیسم
این مکتب از قدیمی ترین شیوه های جهان بینی است که در طول تاریخ تحولات فراوانی داشته است و از قرن سوم وچهارم قبل از میلاد شروع شد لئوسیپوس و دموکریت از پایه گذاران این مکتب بشمار میروند.
نظریه این دو نفر مبنی بر این است که :
جهان از تعداد بیشماری ذرات تقسیم ناپذیروتجزیه نشدنی تشکیل شده است این ذرات همان اتم های (زبان یونانی ) هستند که خود دارای اشکال متفاوت میباشند اجسام مادی از اتمهای نسبتاً سنگین وارواح از اتمها ی سبک ساخته شده اند دراین مکتب پدیده های جهان نتیجه برخورد اتفاقی اتمها است و بر تعادل اتمها علت و غایتی متصور نمی باشد .
نظریه اتمی در قرون پس از میلاد تا قرن 15 در حوزه تفکرات پیروان زیادی نداشت وبعد از آن با تحولات فکری و فرهنگی احیا گردید و ابعاد جدیدی پیدا کرد کشف قوانین و پیشرفتهایی که در علوم فیزیک و سیستمی و تغییراتی در جهان بینی اتمی ایجاد کرد و شاخه های جدید تجزیه گرایی و عنصر گرایی متولد شدند در نظریه تجزیه گرایی موجودیت را می توان به اجزایی تقسیم بندی کرد و از راه مطالعه اجزاء موجودیت اصل را شناسایی کرد. تفکرات عنصر گرایی نیز با تفکرات تجزیه گرایانه شباهتی نزدیک و زیاد داشت . در ادامه تحول مکتب اتمیسم جهان بینی مکانیستی یا جهان بینی مادی پا به عرصه هستی گذاشتند . در نگرش مکانیستی ماشین های حیاتی یا مکانیزمهای زنده همانند دستگاههای مکانیکی از قوانین فیزیک و شیمی پیروی می کنند به عبارت دیگر بین اشیاء زنده و اشیاء بی جان تفاوتی متصور نمی شوند در این دیدگاه ماشین ازاجزایی تشکیل می شود که هر کدام دارای شکل و عملکردی هستند و کارکرد کل ماشین را می توان با شناخت رفتار هر کدام از اجزاء به شناخت اصل علت و معلولی از ارکان اصلی جهان بینی مکانیستی بوده بر مبنای این اصل شناخت تمامی فرایند ها و پدیده ها در نهایت شناخت حلقه های این زنجیره منجر می شود . در مقابل این تفکرات پدیده ای پیچیده ارگانیکی قرار داشت آیا موجود زنده ماشین است یا فراتر از یک ماشین است آیا جوامع زنده بشری دارای قوانین متفاوتی از قوانین فیزیک هستند و تفکرات مکانیستی را تا مرز بطلان پیش برد .
1- 1 کل بینی و ارگانیسم organism
این تفکر نیز تاریخچه ای طولانی دارد در این دیدگاه جهان مجموعه ای در هم و تصادفی از اتمها به شمار نمی رود بر عکس جهان و کلیه موجودات یک وحدت ارتباطی و ذاتی دارند به عبارت دیگر هستی قانون است و بر آنها قوانینی عمومی و جهان شمول حاکم است . اندیشه کل گرایانه در تاریخ فرهنگهای باستانی چین – هند – ایران و یونان ریشه های عمیقی دارد . در ادامه این تفکرات باورهای اعتقادبه سلسله مراتب وجود و سلسله مراتب قوانین وجود باورهای دیگر همراه شد . از نظر حکمای اسلامی جهان یک کل و یک موجودیت مرتبط می باشد آنها معتقدند که ارتباط موجود جهان بر طبق سلسله مراتبی و در درجاتی صورت می گیرد .
2-بینش سیستمی
روند تکاملی علوم فیزیک نظریه های جدید نسبیت و کوانتوم همراه بود در فیزیک کلاسیک تمام فرآیند ها به ارتباط اتمیک ختم
می شد ولی در فیزیک جدید ضمن تأیید واقعیت وجود اتمها به کلیت پدیده ها نیز توجه شده است با تحولات جدید در علوم فیزیک و شیمی بشر به قلمروهای ناشناخته ای از اسرار جهان رسید . در علوم مادی که در حصار جهان بینی مکانیستی محصور بوده است رها شده و به سوی اتحاد و ارتباط با شعب دیگر علوم گام بر می دارد و تفکر ارگانیستی را پایه گذاری کرد در این نظریه موجود زنده یک سیستم متعالی است که یک پدیده پویاست و مادامی که زنده است این پویندگی را از دست نمی دهد و آرامشی بنام تعادل استاتیکی وجود دارد و به طور مستمر در حال شدن است و برشدن های او اصولی حکم فرماست و تحت دو نیروی متضاد متحول می شوند این تفکر در علوم دیگری مانند روانشناسی ، جامعه شناسی و … تحولات عمده ای پدید آورده است . این نگرش زیربنای جهان بینی سیستمی است .پیشرفتهایی که در سایر دانش ها حاصل شده به طور کلی در پیدایش بینش ها و روشهای جدید علوم انسانی تأثیر به سزایی داشته است . انسان و جوامع انسانی از دیدگاههای جدید سیستمهای باز هستند که همانند سیستمهای متعالی دارای خواصی چون سلسله مراتب نظام قانونمندی و پویایی می باشد .
2- تفکر سیستمی
نگرش مکانیستی با ایجاد مکتب ارگانیسمی مورد انتقاد قرار گرفت برتا لنفی (von bertalanffy )معتقد بود که یک ارگانیسم صرفاًیک مجموعه عناصر جداگانه نیست بلکه سیستمی است که دارای نظام و کلیت می باشد به اعتقاد وی یک ارگانسیم را نمی توان باشناخت تفکر و روشهای معمول در مکاتب مکانیستی شناخت و باید طرز تفکر نوینی را برای شناخت موجودیت های ارگانیک اختراع کرد به عبارت دیگر ارگانیسم یک منظومه دینامیک که از کلیّت و نظام فعالیت ذاتی برخوردار است و به اجزای موجودات به عنوان یک سیستم می نگرد پیشرفتهای عظیمی که در زمینه علوم و تکنولوژی موجب تغییرات شگرف اجتماعی شد و مبنای تفکرات سیستماتیک را پایه گذاری کرد .
3- مبنای تفکرات سیستمی
مبنای تفکرات سیستمی که چشم انداز بینش سیستمی را روشن می کند در قالب های زیر بیان می شود:
1-4 .نقطه آغازین این تفکر مفهوم کلیتی دارد در این اندیشه بر خلاف تفکر اتمیک هر پدیده اساس کار است .
2-4. مفهوم سیستم و تصور یک کل با مفهوم ارتباط بین اجزای سیستم قرین و دارای اهمیت ویژه ای است .
3-4. تمامیت ارتباط های یک سیستم در قالب یک مفهوم و کلی بنام ساخت structure یا نظام organization قابل بیان است .
تعریف سیستم
واژه (سیستم ) از علوم دقیقه ، بویژه فیزیک ، به علوم اجتماعی راه یافته است . فیزیک با ماده ، انرژی ، حرکت و نیرو سر و کار دارد که همگی قابل سنجش بوده ، از قوانینی معین پیروی می کنند . به همین دلیل ، در فیزیک ( سیستم ) را با واژگانی بسیار دقیق و در قالب یک مدل ریاضی که بر وجود روابط معینی میان متغیر ها دلالت دارد تعریف می کنند. به هر حال در علوم اجتماعی که در متغیرهایی بسیار پیچیده تر و اغلب چندی بعدی سر و کار دارند این نوع تعریف کاربرد کمتری دارد . تعریفی که در اینجا ارائه می شود ، یک تعریف کاربردی است . با وجود آنکه این تعریف غیر کمی است ، ولی مانند آنچه که در علوم دقیقه مطرح می شود ، تعریفی کاملاً جامع و کامل است :
« سیستم ، مجموعه از اجزاء و روابط میان آنهاست که توسط ویژگیهایی معین ، به هم وابسته و یامرتبط می شوند و این اجــزاء بــا
محیط شان یک کل را تشکیل می دهند »
این تعریف دو ویژگی دارد :
1 – به اندازه کافی جامع است و کاربرد گسترده دارد .
2 – به اندازه کافی ژرف نگری دارد ؛ به گونه ای که همه عناصر لازم برای تمییز و شناسایی سیستم ها را معرفی می کند .
عناصر سیستم :
عناصر هر سیستم همان اجزای تشکیل دهنده ( یا رخداد های قابل توصیف ) آن هستند . البته بسیاری از این عناصر ، خودشان یک سیستم بحساب می آیند . برای مثال ، یک کلاس درس را یک سیستمی متشکل از دانشجویان ، استاد ، میز ، کتاب و غیره دانسته اند . در حالی که دانشجویان و اساتید نیز سیستم های بسیار پیچیده هایی هستند که از سیستم های متعدد تشکیل شده اند هنگامی که بتوان عنصر از یک سیستم را به منزله سیستمی جداگانه در نظر گرفت ، آن عنصر «خرده سیستمی » از سیستم بزرگ تلقی می شود هر خرده سیستم نیز به منزله یک سیستم ممکن است از خرده سیستم های دیگر تشکیل شده باشد همانطور که ذکر شد فقط به رخدادهایی قابل توصیف را به منزله عناصر شناخته شده سیستم به شمار می آوریم و هنگامی که نتوانیم درون یا محتوای یک خرده سیستم را شناسایی کنیم آن را « جعبه سیاه » می نامیم . جعبه های سیاه ، عناصر ضروری اولیه یا اتم های اولیه تشکیل دهنده یک سیستم هستند . یک نگرش ایستا ، عناصر هر سیستم ، همان بخش هایی هستند که سیستم را تشکیل می دهند . در حالی که در یک نگرش کارکردی ، بخشهایی که وظایف اساسی سیستم را بر عهده دارند ، عناصر آن هستند . به این ترتیب عناصر یک سیستم ، عبارتند :
1- ورودیها
2- فراگرد ( خانه پردازش )
3- خروجیها
4- باز خور کنترلی
ورودیها :
ورودی یک سیستم ممکن است ماده ، انرژی ، انسان ، محصول ، خدمت و اطلاعات باشد . ورودی همان نیروی محرکه سیستم است که نیازهای عملیاتی آن را برطرف می کنند . برای نمونه ، ورودیهای مورد استفاده در برخی از سیتمها عبارتند از : مواد اولیه ای که فراگردهای تولیدی را بکار می اندازند . ورودیهای هر سیستم ، به سه طبقه اساسی زیر قابل تقسیم هستند :
الف) ورودیهای زنجیره ای
ب) ورودیهای تصادفی
ج) ورودیهای بازخور
الف ) ورودی های زنجیره های : ورودی زنجیره ای نوعی ورودی است که خودش نتیجه و خروجی سیستم دیگری است « مانند خروجی سیستم پیش بینی که ورودی برخی سیستم های دیگر – نظیر سیستم طراحی محصول – است » که با سیستم مورد نظر به طور زنجیره ای یا مستقیم مرتبط است .
ب ) ورودی های تصادفی : وجود ورودی های تصادفی در مفهوم آماری آن بر وجود ورودی های بالقوه برای یک سیستم دلالت دارد . سیستم ، ورودی های خود را از میان خروجی های خرده سیستم های گوناگون موجود انتخاب می کند . به این ترتیب می توان هر یک از خروجیهای سیستمهای دیگر را به مثابه یک ورودی متحمل برای سیستم مورد بررسی در نظر گرفت . در نتیجه برای هریک از ورودی های بالقوه در دسترس ، یک احتمال وقوع – بین « صفر» و « یک » - معین می شود .
ج) ورودی های باز خور : برخی از ورودی های یک سیستم ، در واقع بخشی از خروجی های قبلی همان سیستم هستند . این نوع ورودی ها را باز خور می نامند . باز خور فقط نشان دهنده بخش کوچکی از یک سیستم است که برای نشان دادن تفاوت میان وضع مطلوب « دستیابی به هدف » و وضع موجود « عملکرد واقعی سیستم » ، در نظر گرفته می شود .
2- فراگرد « خانه پردازش »
در فراگرد سیستم ورودی به خروجی تبدیل می شود . ممکن است عواملی نظیر ماشین ، انسان ، سازمان ، کامپیوتر، مواد شیمیایی و مانند آن انجام دهنده عمل تبدیل در فراگرد یک سیستم باشند. تحلیلگران همواره مترصد آن هستند که نحوه تبدیل ورودی به خروجی را در فراگرد سیستم شناسایی کنند . هنگامی که نحوه این تبدیل مشخص باشد ، فراگرد را «جعبه سفید » می نامند . معمولاً فراگرد ها یا خانه های پردازش توسط مدیران طراحی می شود . با وجود این ، در بیشتر موارد فراگیری تبدیل بسیار پیچیده است و نحوه تلفیق ورودی ها یا ترتیب تنظیم آنها در آن ممکن است و به تولید خروجی های متفاوتی می انجامد . در این حـالت فراگـرد را
« جعبه سیاه می نامند »بسیاری از مدیران سازمانهای بزرگ توان تشخیص روابط موجود میان اجزای متعدد تشکیل دهنده سازمان خود را ندارند به همین دلیل نمی تواند عوامل موثر در کسب هدف آن را شناسایی کند .
3 – خروجیها
خروجیهای یک سیستم مانند ورودی های آن ،ممکن است نوعی ماده ، انرژی ، محصول ، خدمت و اطلاعات باشد نظیر کار برگهای کامپیوتر ( خروجی های یک سیستم اطلاعاتی ) برق تولید شده ( خروجی یک نیروگاه برق و افراد آموزش دیده )خروجی یک سیستم آموزش دیده . معمولاً فراگردهای تبدیل بیش از یک نوع خروجی دارند . این خروجی ها را می توان به سه دسته تقسیم کرد :
دسته اول ) خروجی هایی هستند که به طور مستقیم توسط سیستم های دیگر مصرف می شوند برای مثال خروجی اصلی یک شرکت تولیدی برای مصرف یا پردازش بیشتر در اختیار مشتریان شرکت قرار می گیرد . یک بیماستان یا واحد آموزشی خدمات خود را بطور مستقیم به ارباب رجوع ارائه می دهد . در واقع هدف همه سیستم ها به حداکثر رساندن این نوع خروجی است معمولاً نسبت به این خروجی به کل ورودی ها را کارائی می نامند .
دسته دوم ) خروجی هایی هستند که در فراگرد تولید همان سیستم در مرحله بعد مصرف می شود گاهی اوقات نیز ضرورت دارد که محصول معیوب خروجی دوباره به فراگرد تولید بازگردد برای مثال در فراگرد تولید شیشه که مقدار خورده شیشه به مواد اولیه صاف شیشه افزوده شود . همچنین خروجی خرده سیستم حسابداری بانک یا بیمارستان علاوه بر برآورده ساختن انتظارات سهام داران و دستگاه های نظارتی برای بهبود و اصلاح عملکرد سیستم بانک و بیمارستان نیز به کار می رود
دسته سوم ) خروجی ها برای خود سیستم با سایر سیستم ها قابل استفاده نیستند بلکه ضایعات دور ریختنی هستند که وارد سیستم کلوژیکی می شوند . همه سیستم ها برای به حد اقل رساندن این نوع خروجی تلاش می کنند بطوری که کنترل ضایعات « خروجی های دسته سوم » یکی از مهمترین معضلات سازمانهای معاصر است .
4 – بازخور کنترلی
باز خور ها ، ابزار ایجاد تعادل در سیستم هستند در مباحث قبلی مطالب مختصری در مورد « ورودی های بازخور » ذکر شد . در مباحث بعدی نیز تحت عنوان « حلقه بازخود » و « باز خود به مثابه ابزاری برای کنترل » توضیحات بیشتر در این مورد ارائه خواهد شد
1- روابط :
مسیر های ارتباطی عناصر سیستم با یکدیگر را « روابط » می نامند . در سیستم های پیچیده ای که هر عنصر آن یک خرده سیستم ( یا یک جعبه سیاه ) به شمار می آید اصطلاح « روابط » بر مسیر های پیوند دهنده خرده سیستم ها دلالت دارد . با وجود آنکه هر رابطه وضعیتی مختص به فرد دارد همه روابط را باید دریافت عناصر سیستم بررسی کرد . بطور کلی روابط موجود در عالم در عالم واقع در یکی از سه طبقه ذیل جا می گیرند :
1 – روابط حیاتی ( منطقی )
2 – روابط هم نیروزایی ( مراوده ای )
3 – روابط مکرر لازم (موقتی یا زمانی )
1 - روابط حیاتی : روابط حیاتی ، رابطه ای است که در هر صورت قطع آن سیستم های وابسته به آن نمی توانند به وظیفه خود عمل کنند در برخی از روابط حیاطی یک سویه است و در یک جهت جریان دارد . در حالی که در برخی از موارد روابط حیاتی دو سویه است .
2- رابطه هم نیروزایی :
وجود رابطه « هم نیروزایی » از حیث کارکردی ضرورت ندارد ولی به طور قابل ملاحظه ای بر عملکرد سیستم تأثیر می گذارد . « هم نیروزایی » در اثر «اقدام تلفیقی » ایجاد می شود . در متون علمی سیستم ها واژه هم نیروزایی بر مفهومی متفاوت با « تلاش و مبتنی بر همکاری و تشریک مساعی مجموعه ای از خرده سیستم های نیمه مستقل خروجی و بازده کل سیستم پیش از جمع بازده و خروجیهای هر یک از خرده سیستم ها در حالتی که تنها و مستقل عمل می کنند خواهد شد ، یعنی هم نیروزایی موجب می شود که حاصل تلاش جمعی دو عنصر که برای مثال هر یک « دو واحد » نیرو دارند ، چیزی بیش از « چهار » شود .
3 – رابطه مکرر لازم ( موقتی یا زمانی ( :
رابطه مکرر و لازم بر تکرار یا بیان دیگری از روابط موجود دلالت دارد هدف از این تکرار افزایش قابلیت اعتماد ( اعتبار ) است ، زیرا وجود رابطه مکرر و لازم احتمال عدم توقف سیستم واستمرارفعالیت آن را افزایش می دهد . هر چه اینگونه روابط بیشتر باشند ، قابلیت اعتماد به سیستم بیشتر می شود ، ولی هزینه آن نیز افزایش می یابد . از روابط مکرر و لازم ( یا روابط پشتیبانی ) به وفور در مجموعه ساخته های بشری استفاده می شود ، برای مثال : در طراحی سیستم های مورد استفاده فضا پیما ها ، ماهواره ها و هواپیما ها با استفاده از روابط مکرر تلاش می شود که عملیات سیستم در همه وضعیت های بالقوه ایمن گردد .
ویژگیها :
خواص اجزاء ، عناصر و روابط درون هر سیستم را ویژگی های آن سیستم می نامند . شناخت ، مشاهده و معرفی هر چیز به منزله یک فراگرد ، با استفاده از ویژگی های آن صورت می پذیرد .
برای نمونه : یک ماشین اداری ویژگی های ذیل را دارا است :
1 – شماره معین
2 – ظرفیت ورودی و خروجی معین بر حسب واحد زمان
3 – جریان الکتریکی معین
4 – عمر فنی
5 – عمر مفید
به این ترتیب می توان ویژگی ها را به دو نوع کلی تقسیم کرد :
الف : ویژگی های توصیفی
ب : ویژگی های همراه
ویژگی های توصیفی ) ویژگی هایی هستند که یک موجودیت را آنگونه که هست توصیف می کنند ،
ویژگی های همراه ویژگی هایی هستند که مطرح شدن یا نشدن آنها ، برای توصیف جنبه های مورد نظر از یک موجودیت ، تفاوتی نداشته باشند .
پویایی سیستم :
سیستم ها در طی زمان تغییر می کنند این تغییرات بر پویایی سیستم دلالت دارند . از این رو سیستم های تغییر پذیر را سیستم های پویا نیز می نامند . در واقع روابطی که دو سویه عناصر و همچنین تعامل عـناصر با محیط را باری تعقیب هـدف های سیستم مـحدود
می سازند ، منشأ اصلی این تغییرات هستند .
مرز سیستم :
هرگاه پرسشی در مورد « محیط سیستم » مطرح می شود در پاسخ سخن از « مرز سیستم » به میان می آید. مرز سیستم، مجموعه ای از عناصر سیستم است که علاوه بر عناصر درونی سیستم عوامل دیگری نیز در تعیین رفتار آن مؤثر هستند . در واقع رفتار عناصر درون سیستم تحت تأثیر محدودیت هایی است که از سوی همسایگان سیستم « در محیط خارجی » به آنها تحمیل می شود . البته عناصر در طول مرزهای سیستم نیز نسبت به محیط خارجی واکنش نشان می دهند .
مرز سیستم ) بر اساس یک تعریف عملیاتی،عبارت است از« یک خط منحنی بسته که دور متغیرهائی معین قرار دارد و در محدوده ای که از پیرامون این خط تا درون آن امتداد می یابد ، میزان ارتباط و تبادل انرژی کمتر است » . در واقع « مرز» جداکننده سیستم از محیط آن است . البته معمولاً مرز سیستم را به صورت قراردادی ؛ بر اساس متغیر های مورد نظر ترسیم می کنند . تحلیلگر می تواند مرز سیستم را به گونه ای تنظیم کند تا معلوم شود که « آیا متغیر های معیین موجود در محیط یا خارج از آن ، به سیستم مربوط یا
نا مربوط هستند ».
رفتار عناصر خارجی دور از « مرز سیستم » نیز تا حدودی قابل پیش بینی است : ولی این پیش بینی به میزان آگاهی سیستم از آن عناصر بستگی دارد . رفتار یک سیستم بر خلاف رفتار عناصر آن تا حدی به محیط وابسته است . زیرا محیط همواره با سیستم سر و کار دارد و اغلب بر آن اثر می گذارد البته سیستم نیز به یکی از سه شیوه ذیل در برابر محیط عکس والعمل نشان می دهد :
1 – تعمیر و نگهداری
2 – دفاع
3 – رشد
دسته بندی | کامپیوتر و IT |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 26 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 20 |
تحلیل سیستمی پیچیدگی
مقدمه
یکی از وجوه اساسی علم که آن را از هنر و ادبیات متمایز می کند امکان بیان آن به کمک اعداد و کمی کردن آن با استفاده از روابط ریاضی است.این پدیده چنان فراگیر شده است که بسیاری از اوقات کار علمی براساس کیفیت ریاضیات آن سنجیده میشود و نه محتوای تجربهاش. بهکارگیری روابط ریاضی، علاوه بر ایجاد شرایط جدید برای نگرش به پدیدهها (نوآوری)، نوعی سیستم ارزشی برای اندازه گیری و کمی کردن نیز بهوجود می آورد.
نظریة پیچیدگی مطمئناً راه جدیدی برای نگاه کردن به پدیدههاست و به تدریج در حال تغییر دادن تکنیکهای ریاضی سنتی است. به همین دلیل نیز برخی از دانشمندان نظریة پیچیدگی را گنگ و مبهم میدانند و آن را شایستة عنوان علم نمیشناسند. نیاز به تکنیکهای جدید ریاضی جهت مواجهه با علوم جدید، موضوع تازهای نیست (ریاضیات نیوتونی و لایبنیتز، توپولوژی پوآنکاره، هندسة غیر اقلیدسی ریمان، آمار بولتزمن و نظریة مجموعههای کانتور). تمام این دیدگاههای جدید در ریاضیات به دلیل نیاز به کمی کردن نظریههای جدید علمی که در آن زمان پا به عرصه وجود گذاشته بودند ابداع شدند.
بهتر است در اینجا نگاهی به اجزای اصلی یک سیستم پیچیده بیندازیم. به طور کلی هر سیستم پیچیده یک سیستم کاملاً عملکردی است که شامل اجزای متغیر و وابسته به هم است. به بیان دیگر، برخلاف یک سیستم کاملاً سنتی (نظیر هواپیما) اجزا دارای ارتباطات دقیقاًٌ تعریف شده و رفتارهای ثابت یا مقادیر ثابت نیستند و عملکردهای انفرادی آنها نیز ممکن است با روشهای سنتی قابل تبیین نباشد. به رغم این ابهام، این سیستمها بخش اعظم جهان ما را تشکیل میدهند و ارگانیسمهای زنده و سیستمهای اجتماعی و حتی بسیاری از سیستمهای غیر ارگانیک طبیعی نیز در زمرة آنها قرار میگیرند.
پیچیدگی ایستا (نوع اول). براساس نظریة پیچیدگی اجزایی که دارای برهم کنشهای بحرانی هستند خود را به گونهای سازمان دهی میکنند که به سوی ساختارهای تکاملی پیش روند و سلسله مراتبی از خصوصیات سیستمهای غالب را ایجاد کنند. در این نظریه سیستمها را باید به صورت یک کل نگریست و برخلاف دیدگاههای سنتی، از تجزیه و ساده سازی آنها پرهیز کرد. به دلیل وجود عوامل غیر خطی در سیستمهای به شدت وابسته به هم، دیدگاههای سنتی قادر به تجزیه و تحلیل نیستند. در اینجا علتها و معلولها قابل تفکیک از هم نیستند و مجموع اجزا برابر با کل نخواهد شد. رویکرد مورد استفاده در نظریة پیچیدگی بر مبنای تکنیکهای جدید ریاضی قرار دارد که سر منشأ آنها را باید در شاخه های مختلف چون فیزیک، زیست شناسی، هوش مصنوعی، سیاست و ارتباطات راه دور جستجو کرد. سادهترین شکل پیچیدگی که معمولاً توسط ریاضی دانان و دانشمندان مورد مطالعه قرار می گیرد، در ارتباط با سیستمهای ثابت است. در اینجا فرض می کنیم که ساختار مورد نظر در طول زمان تغییر نمی کند. به بیان دیگر، به اصطلاح دانشمندان سیستم، با یک تصویر ثابت از سیستم سرو کار داریم. به عنوان مثال، می توان به یک ریز تراشة کامپیوتر نگاه کرد و آن را پیچیده یافت. میتوان آن را با یک مدار الکترونیک مرتبط دانست و برای تعیین پیچیدگی نسبی آن، آن را با سیستمهای جانشین مقایسه کرد (مثلاً از نظر تعداد ترانزیستورها). میتوان همین کار را با اشکال زندة حیات نیز انجام داد و آنها را بر حسب تعداد سلولها، تعداد ژنها و غیره اندازه گیری کرد. تمامی این جنبه های کمی، فاقد مهمترین مسئلة تفکر در پیچیدگی هستند و آن این است که آیا واقعاًٌ پیچیدگی به تعداد اجزا بستگی دارد و چرا پیچیدگی سیستمی مثلاً با 100 جزء متفاوت با سیستم دیگر با همین تعداد اجزاست.
برای نگرشی دقیقتر به این سئوال، نیازمندیم به دنبال الگوها و آمارهای کمیتها باشیم. روشن است که پیچیدگی ترتیبی از 50 توپ سفید و 50 توپ سیاه، از پیچیدگی 5 توپ سیاه، 17 توپ سفید، 3 توپ سیاه، 33 توپ سفید و 42 توپ سیاه کمتر است. با این حال معنای چنین ترتیبی نامشخص است. آیا ترتیب تصادفی است یا معنادار؟ هنگامی که چنین تحلیلهایی به سه بعد تعمیم داده میشوند و بیش از یک مشخصه برای هر جز تعریف میشود (اندازه، چگالی، شکل) پیچیدگیهای احتمالی به نحوه غیر قابل تصوری افزایش می یابند و توانایی ریاضیات موسوم را به چالش فرا میخوانند. در اینجا صرفاً یک سطح مورد نظر قرار داشت ولی در طبیعت سطوح مختلفی از ساختار در تمام سیستمها وجود دارند و این سطوح باعث افزایش پیچیدگی خواهند شد (پیچیدگی یک مولکول، به علاوة سلول، به علاوة ارگانیسم، به علاوة اکوسیستم، به علاوة سیارة زمین و ...). این پدیده باعث میشود تا ریاضیات پیچیدگی ایستا نیز دشوار باشد.
پیچیدگی پویا (نوع دوم). با افزایش بعد چهارم، یعنی زمان، موقعیت بسیار بغرنجتر خواهد شد. از زاویة دید مثبت، شاید تشخیص الگوها با تغییراتشان در زمان ساده تر از حالت سکون آنها باشد (فصول، ضربان). اما از سوی دیگر ممکن است با اجازه دادن به اجزا برای تغییر با زمان، الگوهای حالت سکونی را که قبلاً شناسایی کرده بودیم و طبقه بندیهای انجام گرفته بر پایة آنها از دست بروند (برگها سبز هستند، به جز در پاییز که زرد میشوند و در زمستان که اصلاً وجود ندارند!).
تشخیص عملکرد، یکی از راههای اصلی تحلیل علمی است. پرسش «سیستم چه کاری انجام میدهد؟» و به دنبال آن «چگونه این کار را انجام میدهد؟» هر دو دارای مفهوم حرکت در زمان هستند. با توجه به ضعف ما در بررسی تجربیات تکرارپذیر، مهم خواهد بود که تشخیص دهیم آیا پدیدة مورد مطالعه ایستاست یا آنکه دارای تغییرات دورهای است. علم همواره با آزمایش و تأیید آزمایشها سروکار دارد و پیشنیاز این امر، داشتن نمونههای متعدد است. روابط ریاضی مورد استفاده به گونهای هستند که برای دادههای یکسان، همواره پاسخهای یکسانی را ارائه می کنند و این یک نکتة اساسی در نظریة پیچیدگی است. ما در بسیاری از اوقات ناچار میشویم تا به طور مصنوعی پیچیدگی پدیدة مورد بررسی را کاهش دهیم تا در چارچوب محدودیت فوق قرار گیریم. یک فرد دارای وجوه گوناگونی است ولی، او را با آن دسته از مشخصههایش تعریف می کنیم که در طول زمان بدون تغییر باقی میمانند (و یا قابل پیش بینی هستند) نظیر نام، رنگ پوست، ملّیت یا سن، شغل، قد و مانند آنها. نظریة پیچیدگی نیازمند آن است که سیستم را به صورت یک کل مورد بررسی قرار و از آن تعریفی به دست دهیم که تمامی جنبههای آن را پوشش دهد و در این نقطه است که روشهای سنتی و ریاضی پاسخگو نخواهند بود.
پیچیدگی تکاملی (نوع سوم). یکی از پدیدههای مهم در اطراف ما پدیدههای ارگانیک هستند. بهترین مثالهای مربوط به این پدیدهها، مربوط به نظریة نوین داروین در انتخاب طبیعی است که طی آن سیستمها در طول زمان تکامل پیدا میکنند و سیستمهای دیگری ابداع میشوند (مثلاً یک موجود دریایی تبدیل به یک موجود خشکی میشود). این شکل از تغییر که ظاهراً منتهایی نیز برای آن قابل تصور نیست، بسیار بغرنجتر از آن است که پیش از این انگاشته میشد. میتوان همین مفهوم تغییرات غیردورهای را با مواردی چون سیستمهای ایمنی بدن، آموزش، هنر و کهکشانها نیز توسعه داد. طبقه بندی پیچیدگی، عملاً به معنای برداشتن قدم دیگری، به سوی تاریکی خواهد بود چرا که اگر امکان شمارش مصداقهای آن وجود نداشته باشد چگونه میتوان نام علم را بر آن نهاد؟
پاسخ این سئوال به مبحث الگو باز میگردد. در هر سیستم پیچیده، ترکیبات بسیار زیادی از اجزا میتوانند وجود داشته باشند و در حقیقت میتوان مشاهده کرد که بسیاری از این ترکیبات پیش از این هرگز در طول حیات جهان وقوع پیدا نکردهاند. با بررسی تعداد زیادی از سیستمهای متفاوت، میتوان شباهتها (الگوها) را در آنها تشخیص داد و طبقه بندی هایی را برای تعریف آنها ایجاد کرد. این تکنیکها، که می توان آنها را آماری دانست، بسیار مناسب اند و راهنماییهایی کلی ارائه میکنند، ولی فاقد یک نیازمندی اساسی در کار علمی هستند و آن قابلیت پیشبینی است. در به کارگیری علم (فناوری) ما نیازمند آن هستیم که سیستم را به گونهای طراحی و ایجاد کنیم که وظایف خاصی را به انجام برساند واین یعنی خواستهای که به نظر نمیآید از دیدگاه تکاملی قابل بررسی و تعمیم باشد.
پیچیدگی خود سازمان دهی (نوع چهارم). آخرین شکل سیستم پیچیده، شکلی است که مهمترین و جدیدترین نوع در نظریة پیچیدگی محسوب میشود. در اینجا محدودیتهای داخلی سیستمهای بسته (نظیر ماشینها) با تکامل خلاقانة سیستمهای باز (نظیر مردم) با همدیگر تلفیق میشوند. در این دیدگاه سیستم با محیط خود تکامل می یابد به گونهای که پس از مدتی، دیگر سیستم در طبقه بندی قبلی خود نمیگنجد. در اینجا میبایستی عملکردها و وظایف سیستم به گونهای تعریف شوند که چگونگی ارتباط آنها با جهان وسیع خارج از سیستم مشخص شود. از انواع قبلی سیستمهای گسسته و سیستمهای خود نگهدارنده، به نظر میآید که به مفهومی از پیچیدگی رسیدهایم که نمیتوان آن را از دیگاه کیفی یک سیستم جدا دانست.
عملاً سیستمهای خود تکاملی نظیر بومشناسی و زبان سعی دارند عملکردهای خود را کاملاً با تطابق با محیط شکل دهند و عملاً از این دیدگاه میتوان روش شناسیای را تدوین کرد که طی آن فرایند طراحی از درون سیستم به برون آن سوق داده شود. ما میتوانیم به جای طراحی خود سیستم، محیط آ ن را طراحی کنیم (محدودیتها) واجازه دهیم تا سیستم خود به گونهای تکامل یابد تا پاسخ صحیح را بیابد، نه آنکه پاسخی از طرف ما به سیستم تحمیل شود. این دیدگاه در فناوری ارگانیک، دیدگاهی جدید و نتایج آن در حال حاضر در مهندسی ژنتیک و طراحی مدارها در حال بررسی است.
از دیدگاه نظریة پیچیدگی، بسیار مایل هستیم پیشبینی کنیم کدام حل غالب از بین شقها و محدودیتهای گوناگون رخ خواهد داد.
دسته بندی | مدیریت |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 7 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 7 |
crm چیست؟
واژه CRM مخفف Customer Relationship Management یا سیستم مدیریت ارتباط با مشتری است. در حقیقت این سیستمها راهبردی است برای جمع آوری نیازها و رفتارهای تجاری مشتریان تا به ایجاد روابطی قویتر با آنها منجر شود. در نهایت، رابطه قوی با مشتریان مهمترین رمز موفقیت هر کسب و کار است. تکنولوژیهای بسیاری در قالب مدیریت ارتباط با مشتری CRM ارائه شده اند اما داشتن تصویری از CRM به عنوان مجموعه ای از تکنولوژی نیز نادرست است. به عنوان روشی بهتر برای درک CRM ، می توان آنرا به مانند فرایندی دانست که به ما کمک می کند تا اطلاعات مختلفی از مشتریان، فروش، اثر بخشی فعالیتهای بازاریابی، سرعت عمل در پاسخگویی به مشتری و نیز تمایلات بازار را به شکل یکجا جمع آوری کنیم.
هدف از CRM چیست؟
ایده اصلی CRM کمک به بنگاهها برای استفاده از تکنولوژی و منابع انسانی در به دست آوردن دیدی بهتر نسبت به رفتارهای تجاری و ارزشی است که هر مشتری برای سازمان ایجاد می کند. در صورتی که یک سیستم CRM بتواند مطابق با ایده بالا عمل کند، سازمان قادر خواهد بود:
• خدمات بهتری به مشتریان ارائه دهد
• بازدهی و اثربخشی مراکز تلفنی تماس با مشتری را افزایش دهد
• ارائه محصولات جنبی موثرتر خواهد بود
• کارمندان فروش را در عقد سریعتر قراردادهای فروش یاری دهد
• فرایندهای فروش و بازاریابی را تسهیل کند
• مشتریان جدیدی برای خود پیدا کند
• گردش مالی مشتریان خود را افزایش دهد
این رویداد چگونه اتفاق خواهد افتاد
مزایایی که برای CRM برشمردیم تنها با خرید و نصب یک نرم افزار CRM محقق نخواهد شد. برای آنکه یک سیستم CRM عملاً اثربخش باشد، سازمان باید پیشتر تصمیم گرفته باشد که به دنبال کدام یک از اطلاعات مشتری است و نیز از جمع آوری این اطلاعات چه چیزی را دنبال می کند. به عنوان مثال بسیاری از موسسات مالی شرایط زندگی مشتریان خود را به دقت پیگیری می کنند تا بتوانند خدمات بانکی مناسبی نظیر رهن یا اجاره را در مواقع مناسبی به آنها ارائه کنند تا نیازهای آنها را به بهترین شکل پاسخ دهند.
در گام بعدی، سازمان باید به منابع مختلفی که از طریق آنها اطلاعات مشتریان وارد سازمان می شود توجه داشته باشد و مشخص کند که در حال حاضر این داده ها در کجا و به چه شکل ذخیره شده و چگونه مورد استفاده قرار می گیرد. به عنوان مثال یک سازمان ممکن است از راههای بسیار متعددی با مشتریان خود تعامل داشته باشد مانند نامه نگاری، وب سایت، انبارهای فیزیکی، مراکز تلفنی ارتباط با مشتری، تیمهای سیار فروش و بازاریابی و نیز تبلیغات. سیستمهای CRM بسیار مطمئن قادراند این نقاط را به یکدیگر متصل کنند. اطلاعات جمع آوری شده بین سیستمهای عملیاتی (مانند فروش و انبار) و سیستمهای تحلیل کننده اطلاعات، رد و بدل شده و می توانند قالبهای موجود در آنها را استخراج و مرتب کنند. تحلیلگران سازمان سپس از طریق همین اطلاعات قادر خواهند بود تا تصویر جامعی از هر مشتری و حوزه هایی که به خدمات بهتری نیاز دارند، به دست آوردند. به عنوان مثال، در صورتی که فردی از خدمات رهن املاک، وام تجاری، حساب ذخیره بازنشستگی و یک حساب جاری یک بانک استفاده کند، برای بانک کاملاً مقرون به صرفه است که با چنین شخصی به محض تماس به بهترین وجه رفتار کند.
دسته بندی | مدیریت |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 40 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 12 |
سیستم های پشتیبانی مدیریت ارشد ESS
مقدمه
بسیاری از صاحبنظران مدیریت و سازمان تصمیم گیری را جوهر مدیریت دانسته اند و موفقیت و شکست بسیاری از سازمانها را در گرو تصمیم گیری مدیران قلمداد کرده اندبرای مثال هربرت سایمون مدیریت و تصمیم گیری را دو واژه مترادف دانسته و این وظیفه را مهمترین و اصلی ترین وظیفه مدیران تلقی نموده است . به علاوه ازنظر دارکر مدیریت چیزی جز عمل تصمیم گیری نیست و تصمیم گیری کانون اصلی مدیریت و اساس وظیفه مدیران را تشکیل می دهد.مدیران همواره با مسائلی مواجه هستند که اخذ تصمیم از جانب آنان را میطلبد به طوریکه از یک سو چگونگی این تصمیم ها ، میزان موفقیت اهداف سازمان را معین می کند واز سوی دیگر تصمیم گیری مجموعه ای از مراحل و اقدامات مشخص را در بر م گیرد که اطلاعات در آن نقش مهم و حیاتی ایفا می کند.بر همین اساس تصمیم گیری را آخرین مر حله استفاده از اطلاعات دانسته اند.
در نتیجه مشخص است که هر قدر دسترسی به اطلاعات در مراحل مختلف فرایند تصمیم گیریسریع تر ، دقیق تر و بهنگام تر باشد میزان اتکا و اطمینان به تصمیمات اخذ شده و نتایج آن بیشتر خواهد بود . بنابراین نقش نظامهایی که بتوانند به مدیران در انجام تصمیم هایشان کمک کنند مهم و اساسی است.
پیشینه سیستم های پشتیبانی مدیریت ارشد
واژه EIS ابتدا در اواخر دهه 1970 از MIT شروع شد و بوسیله راکارت Rokart” “و تریسی treacy” “در سال 1981 در چندین مقاله کاری مختلف و یک مقاله در هاروارد بیزینس رویو “Harvard business review”به شهرت رسید
( 1994، Cheng & Negi)
تعریف سیستم پشتیبانی مدیریت ارشد
سیستم های اطلاعاتی هستند که نیازهای اطلاعاتی مدیران ارشد را تامین می کنند .(صرافی زاده ،علی پناهی،1380)
تعریف دیگر
ess یک سیستم کامپیوتر محور است که این قابلیت را برای مدیر سطح عالی ایجاد می کند که دسترسی آسان به اطلاعات داخلی و خارجی که با تصمیم گیریهای استراتژیک و سایر مسئولیتهای اجرایی مرتبط است را داشته باشند .Horn Nord & Deryl nord, 1995) )
تعریف دیگر
سیستم پشتیبانی مدیر ارشد سیستم های کامپیوتری هستند که متناسب با شیوه مدیریت و مسئولیتهای مدیران ارشد ایجاد شده اند . و با تعبیه امکانات خاص این سیستمها نیازهای زیر را تامین می کنند.
نیازهای اطلاعاتی مدیران ارشد
• به سرعت بتوانند موقعیت را درک کنند
• کارهای تجاری سازمان را تسهیل نمایند
• مطرح شدن چند مسئله همزمان
• برای ایجاد برنامه کاری
• برای حفظ دیدگاه از موسسه
• برای حفظ چشم انداز در صنعتsenn, 1990))
ویژگیهایی که یک سیستم پشتیبانی مدیریت اجرایی باید داشته باشد
نمایش به صورت نمودار و تصویر به منظور آسان بودن
رابط جهت استفاده آسان
ارائه اطلاعات کلی و جامع
ارائه جزئیات در صور ت لزوم
هماهنگی منابع مختلف داده ها
به موقع بودن اطلاعات
اثر بخشی در شرایط عدم اطمینان
داشتن نگاه به آینده
استفاده کنندگان از Ess
اگر چه Ess تنها برای استفاده مدیران اجرایی ارشد و ceo ها طراحی شده است با این حال در خیلی از سازمانها صدها استفاده کننده از Ess وجود دارد . ولی هدف اصلی سیستم های پشتیبانی مدیران ارشد اجرایی تامین اهداف مدیر ارشد اجرایی است
Horn Nord & Deryl nord, 1995) )
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 36 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 38 |
روشهای نوین تدریس
کلیات
جامعه در حال خیزش ما به شدت نیازمندیک دیدگاه آموزشی جدید و در عین حال شاداب است که هم نوعی " فلسفه توسعه آموزشی ـ پرورشی " باشد و هم بتواند چشم انداز روشنی از آینده آموزش کشور ترسیم نماید. شرایط جدید، ملت ها را در برابر دو دیدگاه آموزشی زیر قرار داده است :
• دیدگاه آمـــوزش با تکیه بر فناوری اطلاعاتی و ارتباطی
• دیدگاه یادگیری دائمی و مادام العمــر و ژرف
انقلاب تکنولوژی سیمای جهان را به سرعت تغییر میدهد و فناوری اطلاعات هم اکنون نیز زندگی مردم رادگرگون کرده است. خط شکنیهایی که در فناوری مواد و نانو تکنولوژی و بیوتکنولوژی روی میدهد این دگرگونیها را تشدید خواهد کرد. این تکنولوژیها نه تنها تاثیرات عمیقی بر زندگی انسان دارند بلکه چنان در هم تنیده اند که انقلاب فناوری را به انقلاب چند رشته ای تبدیل کرده اند از اینرو شتاب پیشرفت درهر زمینه مضاعف شده است. فناوری اطلاعاتی و ارتباطی ((ICT شالوده بقا و توسعه ملی کشور, در یک محیط جهانی به سرعت در حال تغییر و تحول است و همین امر ما را در پی ریزی طرحهای نو, برجسته و شوق انگیز به چالش فرا می خواند تا در پرتو آن ,منابع انسانی و زیرساخت های قابل اعتماد بنا شود و در واقع ابزارها و وسایل لازم برای برنامه ریزی, مدیریت و ارزیابی تغییرات توسعه و دستیابی به رشد پایدار مورد نظر قرار گیرد و البته از سویی نیز اطلاعات بدون ارتباطات و ارتباطات نیز بدون اطلاعات کاربرد نداشته استفاده از فناوری برای تسهیل در رفع نیازهای افراد هر جامعه بسیار مهم است. داشتن دید و دانشی جامع راجع به فناوری , مهارت های ابزاری و توانایی به کارگیری فناوری و مهارتهای مربوطه, درک فرایندهای گردش اطلاعات, توانایی سازگاری همراهی و تسلط بر تغییرات سریع و مداوم همه و همه از طریق آموزش فناوری اطلاعات و ارتباطات در قالب مدلهای نوین آموزش در کلاسهای درس میسر خواهد بود.
یادگیری, فراگیران را آماده می کند تا از موضع لیاقت با چالش های خصوصی و حرفه ای خود روبه رو شوند اما این کافی نیست فراگیران باید بتوانند به شهروندان شایستهی جامعهی مدنی جهانی در عصر حاضر و آینده تبدیل شوند و این تنها در سایه یادگیری ژرف از راه توزیع عادلانه فرصتهای یادگیری در جامعه, مشارکت عمومی همه بخشهای کشور در ایجاد جامعه یادگیرنده و بهره برداری از منابع آن امکان پذیر خواهد بود. از طریق تمرکز یادگیری, جامعه شرایطی را می آفریند که پشتیبان توسعه پایدار و موفقیت آمیز و مبتنی بر دانش خواهد بود. جامعه یادگیرنده بالاترین اولویت ها را به آموزش می دهد و بر توسعه ظرفیتهای آموزشی خود تاکید می کند. در جامعه یادگیرنده, خلاقیت و نو آوری دو ارزش اجتماعی بسیار پرقیمت محسوب می شوند و گسترش همکاریها و هم افزاییها در خلق و توزیع دانش ,تسهیل و تشویق می شود و تعامل دانش و مهارت به مثابه ی فرایند افزایش خلاقیت, مورد توجه قرار می گیرد. کلید طلایی جوامع یاد گیرنده, سیستم آموزشی و در راس آن مدارس به ویژه مدارس با مدلهای خاص یادگیزی است. در مدلهای خاص یادگیری تلاش میشود تا یادگیرندگان آینده را ببینند, بفهمند و در اختیار بگیرند.
مقدمـــــــــه
بهره گیری ازتکنولوژی آموزشی به مفهوم جدید آن بی شک یکی از نوآوریهای آموزشی محسوب میشود. تکنولوژی آموزشی یا فناوری آموزشی اکنون صرفا" کاربرد دستگاههای سمعی و بصری نیست آموزش نیز امروز معنی و مفهوم جدیدی پیدا کرده است. مواد و وسایل آموزشی روز به روز تنوع بیشتری می یابند و کتاب درسی تنها یکی از آنها به حساب می آید. نقش معلم هم بیشتر راهنمایی و رهبری و هدایت است تا متکلم وحده بودن. پیشرفت علوم وفنون و توسعه حجم دانش بشری,تغییر شرایط و امکانات زندگی فردی و اجتماعی ,نفوذ تکنولوژی و صنعت در روابط ملی و بین المللی, نقش زمان در سرنوشت ملتها, ظهور مشاغل وتخصصهای جدید تغییر نیازهای جامعه, آگاهی ملت و... همه و همه در تغییر و تحول برنامه ها اثر میگذارند. یکی از برنامه های ویژه, تاسیس هسته اصلی فعالیت مدارس, محیطهایی است که به صورت ( مرکز مواد آموزشی (IMC طراحی میشوند. چند نوع مرکز مواد آموزشی تا کنون طراحی شده و مورد بهره برداری قرار گرفته است.
نــــــوع اول
این مرکز به گونه ای است که مورد استفاده مشترک معلمان و دانش آموزان چندین مجتمع آموزشی به هم پیوسته است.
نـــــوع دوم
مزکز مواد آموزشی یک مجتمع آموزشی است که منبع ذخیره و تغذیه همه مدارس یک مجتمع است.
نـــــــوع سوم
مربوط به یک مدرسه است و امکان یادگیری از یک مجموعه وسایل آموزشی را در مدرسه فراهم می سازد.
نــــــوع چهـــــارم
مربوط به کلاس درس است و فرصت یادگیری مفاهیم هر ماده درسی را در محیط کلاس درس فراهم می آورد. در این نوع مرکز یادگیری تحت عنوان مرکز یادگیری کلاس classroom learning center دانش آموزان میتوانند با دسترسی به انواع ابزارها ی آموزشی فرصتهای یادگیری را در سطوح مختلف گسترش دهند در نوع چهارم مرکز موادآموزشی انواع لوازم و ابزار آموزشی از قبیل کتاب و سایر مطالب چاپی, فیلمهای علمی, آموزشی, نشریات, عکس, اسلاید, کلکسیونها و دستگاههای سمعی و بصری (تلویزیون, نوار ضبط صوت, ویدئو, و کامپیوتر و ...) هنگام اجرای روشهای تدریس با توجه به تفاوتهای فردی فراگیران شرایطی را پدید می آورند که تحت این شرایط مفاهیم آموخته شده عمق و وسعت بیشتری می یابند و مطالب درسی با درک کامل دریافت میشوند.
دسته بندی | مدیریت |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 30 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 26 |
مراکز رشد benchmarking
مقدمه:
در این نوشتار سعی شده به برخی از موارد مهم در خصوص مراکز رشد بخصوص benchmarking ارزیابی و نظارت بر مراکز رشد اشاراتی گردد. از آنجا که در مورد benchmarking مانند بسیاری موارد دیگر معادل فارسی واحدی صورت نگرفته، واژه انگلیسی آن بکار می رود. برای ورود به بحث ابتدا تعریفی از این واژه صورت خواهد گرفت. در تعریف benchmarking گفته شده که استاندارد یا مبنای رجوع که براساس آن تخمین ها زده می شود و راهنمایی است که براساس آن تصمیمات اتخاد می گردد. مواردی که در benchmarking مراکز رشد غیر خصوصی مد نظر است می تواند از این قرار باشد:
ماموریت و اهداف، شهرت، نتایج نظرخواهی دیگران، میزان مشارکت و شکل حقوقی، موقعیت جغرافیانی، تامین بودجه، مدیریت، طراحی کسب وکار، بازار هدف و ارتقای آن، معیار پذیرش و خروج، تعداد کل متقاضیان و پذیرفته شده ها و نیز تعداد فارغ التحصیل شده های موفق، فضا و خدمات مرکز رشد، استانداردهای کیفی، نرخ راه اندازی و بقا، اثرات استخدام، عملکرد شرکت ها، نتایح نظرخواهی از فارغ التحصیلان پس از سه سال
در بخش های بعدی به مراکز رشد می پردازیم. در مورد اهداف آن گفته شده که محلی است که:
فرصت های شغلی ایجاد و در رقابت شرکت می کند
به مراکز تحقیق و توسعه کمک می کنند تا دانش فنی را تجاری کنند
به شرکت ها کمک می کنند تا فعالیت های off-spin داشته باشند
به افراد و گروه های نیازمند کمک می کنند
نقش دولت ها و مقررات باید بگونه ای باشد که: مقررات را ساده کرده و زمان و هزینه پذیرفته شدن را کمتر کنند. برای اخذ اعتبار و وام مکانیسم های منعطف و مناسبی بوجود آورند. از نظر مالیات و ایجاد سرمایه تشویق هایی در نظر بگیرند. تقویت سیستم های مرتبط با حقوق شرکت ها و مالکیت فکری ایده.
اصولا مراکز رشد مفید تلقی شده و اعتقاد بسیاری بر این است که می تواند محلی باشد برای تجمع افراد خلاق و کارآفرین، ایجاد فرصت های شغلی، تجاری شدن تکنولوژی های برتر و مطرح و نیز پیشرفت و توسعه مسائل حقوقی. شرکت ها به مراکز رشد روی می آورند بدلایل زیر: داشتن فضا و چهره موجه، کیفیت قیمت و داشتن واحدهای قابل تغییر، در اختیار گذاشتن خدمات حرفه ای و ایجاد فرصت های شبکه شدن و یافتن همکاران.
برای ورود به بحث لازم است ابتدا تعریقی از مرکز رشد صورت پذیرد سپس موارد مهم آن مورد مطالعه دقیقتر قرار گیرد. در خصوص تعریف یک مرکز رشد مطالب مختلفی گفته شده که ذیلا به برخی از آنها اشاراتی می نمائیم:
براساس تعریف الن و مک کلاسکی (1990) یک مرکز رشد جایی است که موارد زیر را فراهم می سازد:
داشتن فضای فیزیکی قابل پرداخت، به همراه امکانات مشترک اداری و مساعدت های کسب و کار آنهم در فضائی که منجر به ایجاد، بقا و رشد مشخص در یک کسب جدید می شود.
براساس تعریف دیگر مرکز رشد عبادرت است از جایی که شرکت های تازه تاسیس در فضای محدود دور گرد هم می آیند، هدف مراکز رشد افزایش بقا و رشد این شرکت ها از طریق در اختیار گذاشتن فضای اداری و خدمات مشترک مانند تلفن فاکس و تجهیزات کامپیوتری، حمایت های مدیریتی و خدمات پشتیبانی می باشد. البته تاکید اصلی بر توسعه اقتصاد محلی و ایجاد فرصت های شغلی است.
براساس تعریف انجمن ملی مراکز رشد آمریکا، مرکز رشد یک روند پویای توسعه تجاری است. مراکز رشد به شرکت های نوپا کمک می کنند تا در مراحل آسِیب پذیری اولیه، رشد و بقای بهتری داشته باشند و در این مسیر از حمایت های مستقیم مدیریتی، تامین سرمایه و حمایت های فنی برخوردار می شوند. همچنین خدمات اداری مشترک، دسترسی به تجهیزات، پرداخت اجاره بهای قابل انعطاف و فضای اداری قابل توسعه را همه زیر یک سقف جمع کرده است.
در حدود 3000 مرکز رشد با این تفکیک تقریبی در جهان داریم: آمریکا 1000، اروپا 900، شرق دور 600، آمریکای جنوبی 200، اروپای شرقی 150 و بقیه 150 عدد. 20% مراکز رشد آمریکا با دانشگاه ها و یا پارک های علمی همکاری دارند. این مراکز ابتدا بصورت مفهومی ایجاد شده بودند سپس بصورت مراکز رشد چند منظوره رشد کردند در پی آن مراکز رشد تخصصی شکل گرفت. نسل بعدی عبارت بود از مراکز رشد تکنولوژیک، مراکز رشد بدون دیوار، و مراکز رشد مختص یک بخش. در حال حاضر مراکز رشد مجازی و نیز مراکز رشد اقتصاد نوین منتسب به لالکاکا مشهورترند. نوع دیگری از مرکز رشد هم در آمریکا وجود دارد که 18 درصد کل مراکز رشد را تشکیل و داده و معروف به مرکز رشد پیوندی می باشد. در این مرکز رشد، امکانات دولتی در کنار تسهیلات بخش خصوصی جمع شده است. البته مراکز رشد دیگری هم داریم که معمول نیست از جمله مراکز رشد ایجاد شده توسط کلیسا ها و یا اتاق های بازرگانی که 8درصد کل مراکز رشد آمریکا را تشکیل می دهد. از نظر استفاده از دیگران، برخی از این مراکز رشد مانند مرکز رشد پاناسونیک در آمریکا به دنبال یافتن همکارانی از بیرون است در حالیکه مرکز رشد رویتر به کارکنان خود اتکا نموده است. در سوئد بیش از نیمی از مستاجران مرکز رشد جدا شده های (spin off) دانشگاهها می باشند.
در آمریکای جنوبی برزیل پیشتاز می باشد. در حالیکه در شرق پس از کمک های UNDP چین با 160 مرکز رشد، بزرگترین مراکز رشد را در بین کشورهای در حال توسعه داراست و اکنون 160 مرکز رشد دارد. در ژاپن تخمین زده می شود که تا سال 2010 تعداد مراکز رشد به 300 عدد و تعداد مدیران تربیت شده به سقف 500 نفر و فرصت های شغلی به 150000 برسد. هند، کره، مالزی، اندونزی، ازبکستان و ایران نیز بدنبال بقیه هستند. در آفریقا، مصر، افریقای جنوبی، غنا، جامائیکا نیز مراکز رشد بنا نهاده اند. در اروپا بالاترین مرکز رشد را به ترتیب آلمان، فرانسه و انگلیس با 300، 190 و 150 عدد دارا هستند.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 26 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 18 |
روشهای نوین انشا با رویکردی به خلاقیت
چکیده :
متاسفانه تدریس انشا با شیوه های خلاق،که دانش آموز را در نوشتن ماهر و توانا کند در هیچ یک از مقاطع تحصیلی کشور ما رایج نیست و به همین علت دانش آموزان اغلب از این درس گریزانند و بسیاری از آنان تا آخرین سال تحصیلی انشا نوشتن را یاد نمی گیرند شاید هم انشارا درسی بیهوده می دانند و یا تصور می کنند این درس را برای آزار آنان در برنامه درسی گنجانده اند. در این مقاله تلاش شده است با استفاده از روش دلفی* به جمع آوری اطلاعات در زمینه ی علل ضعف دانش آموزان در درس انشا و پایین بودن خلاقیت آنهاپرداخته ایم وبه اختصار برخی موانع خلاقیت را که با ضعف انشا بی ارتباط نیست مطرح نموده ایم.ودر بخش دوم راهکار هایی را برای رفع این نواقص ارائه کرده ایم.ودر بخش پایانی شیوه های نوین تدریس انشا را مطرح نموده ، که بدون شک این شیوه ها تاثیر مستقیم در پرورش خلاقیت دانش آموزان دارد.به امید آنکه تجارب ناچیز اینجانب مورد استفاده قرار گیرد.
آب دریا را اگر نتوان کشید هم به قدر تشنگی باید چشید
*در این روش برای بررسی مشکل و تدوین راه حل از افراد صاحب نظر در این رشته از قبیل کارشناسان ،نویسندگان،معلمان موفق و درمرحله بعد از دانش آموزان برتر المپیادهای ادبی ودانش آموزان نویسنده یا شاعر نظر خواهی می شود.مجددا" جمع بندی نظریات بدون ذکر نام و بصورت چرخشی ادامه می یابد تا بعد از یک تبادل نظر جامع سند نهایی تدوین شود.لذا این روش دو ویژگی مهم دارد :
1-حل مشکل بطور ریشه ای 2-واقع گرایی بالا
از محاسن روش دلفی این است که اولا" لزومی ندارد افراد صاحب نظر و دخیل در تصمیم گیری در یک جا جمع شوندکه این بااستفاده از امکانات ICT فراهم است.ثانیا" نظرات وسوالات بدون ذکر نام توزیع میشود که درکاهش تعصبات واعمال نظرهای شخصی بسیارمهم است.ثالثا" ،درگیر کردن گروههای مختلف صاحب نظر در مسئله تعریف شده سند نهایی بسیار واقع بینانه
مقدمه:
توضیح درباره فواید نوشتن و اینکه هر انسان کار آمد روزی بتواند بنویسد شاید کار بی فایده ای باشد چرا که ضرورت این امر به همگان روشن است اما انگار در برنامه ریزی جدید درسی این مهم فراموش شده است و بدیهی است که اگر دانش آموزان هر هفته چند ساعتی را به موضوع انشایی فکر نکنند ودرباره آن ننویسند بعد از مدتی مهارت نوشتن در آنها ضعیف می شود. وبرای بر آوردن ساده ترین نیازهای نوشتاری خود دچار مشگل خواهند شد. ضمن اینکه نوشتن ،مزایای جانبی دیگری،مانندپرورش خلاقیت، تفکر و مطالعه نیز دارد و برای خوب نوشتن در مرحله اول باید خوب ببینند و مرحله دوم با دقت گوش کنند و در مرحله سوم آنچه را که دیده و شنیده اند بتوانند خوب بیان کنند و در مرحله پایانی اینها را بنویسند و تا زمانی که دانش آموز مراحل قبل را به دقت تمرین نکند در مرحله ی نوشتن موفق نخواهد بود.
اگر دانش آموزان یک جامعه نیاموزند چگونه ذهن خود را به جریان در آورند و روح سیال خود را به تکاپو وادارند حتی اگر به مدارج بالای علمی نیز دست یابند بی شک سرنوشت غم انگیزی در انتظار آنها خواهد بود چرا که انشا به عنوان یک سیستم ذهنی باز می تواند زیبا ترین آموزنده آزادی باشد . و محیطهای آموزشی باید جهت پرورش خلاقیت فرصتهای مختلفی را برای کودکان فراهم نمایند چرا که با به کارگیری روشهای درست پرورش خلاقیت، دانش آموزان در سطوح مختلف هنر، علم و خلاقیت را یاد می گیرند. قبل از ورود به بحث اصلی ذکر این نکته لازم به نظر میرسد که مبنای پرورش خلاقیت تخیل می باشد اما متاسفانه برخی از مربیان تخیلی بودن دانش آموزان را امری مضر می دانند در صورتیکه تاثیر بسزایی در امر خلاقیت می گذارد. با توجه به عللی که دانش آموزان برای ضعف خود در انشامطرح نموده اند(به روش دلفی) در می یابیم که محیط آموزشی مخصوصا معلم می تواند تاثیر مهمی در رشد خلاقیت و تقویت قوه ی تفکر داشته باشد.به همین جهت در این مقاله ابتدا به تعریف خلاقیت و موانع آن پرداخته ایم و سپس درس انشا را به عنوان یکی از راههای پرورش خلاقیت مطرح کرده ایم در این راستا ابتدا علل ضعف دانش آ موزان را در این درس، که بی ارتباط با موانع خلاقیت نیست ،بررسی کرده ایم. سپس به ارائه ی راهکار هایی برای رفع این موانع پرداخته ایم. و در قسمت پایانی مقاله روشهای نوین تدریس انشا را که به طور مستقیم با پرورش خلاقیت در ارتباط است شرح داده ایم.
خلاقیت
خلاقیت به معنای خلق و آفرینش اندیشه ها ، متفاوت نگریستن به امور و ابداع راه حلهای جدید برای یک مساله است. خلاقیت تشخیص و بیان مساله و ارائه راه حلهای جدید برای آن است . این توانایی در بشر به اندازه حافظه عمومیت دارد و می توان آن را با روشهای معین پرورش داد . به گفته ی اندرسن " خلاقیت در کودکان امری همگانی است در حالیکه در بین بزرگسالان تقریبا وجود ندارد. خودبخود این سوال پیش می آید که بر سر این توانایی بشر چه پیش آمده است." [1]
مهمترین موانع خلاقیت :
الف) موانع فردی ب) موانع اجتماعی (مدرسه و خانواده)
1- موانع فردی:
برخی عوامل فردی که باعث عدم رشد خلاقیت می شوند عبارتند از : عوامل روانی ، بیولوژیک و فیزیولوژیک. [2]
برخی موانع روانی و فردی که در رشد خلاقیت تاثیر دارند عبارتند از :
1- تاکید بر محفوظات ذهنی و حافظه
2- ترس از شکست و ریسک پذیر نبودن
3- عدم شفافیت در اهداف
4- عدم اعتماد به نفس
5- نداشتن پشتکار و مقاوم نبودن
6- خجالتی و کم رو بودن
7- اعتقاد به ارثی بودن خلاقیت
8- منفی گرایی و داشتن تصور منفی از خود
9- عدم تمرکز ذهنی
10- استراحت طلب بودن
11- انعطاف پذیر نبودن
12- تمایل به هماهنگ بودن با دیگران
13- عدم تحمل مخالفت و تضاد
2- موانع اجتماعی
1- عدم شناسایی و استفاده از مربیان خلاق و نوآور
2- مقاومت در برابر طرحهای جدید
3- اجرای روشهای تدریس سنتی
4- برقرای مقررات خشک انضباطی
5- توجه به نمره گرایی به جای توجه به فعالیتهای نوآورانه
6- انتقاد مکرر از رفتار دانش آموز
7- عدم مشارکت فعال دانش آموزان در فعالیتهای آموزشی
8- بی توجهی به تخیلات دانش آموزان و عدم شناسایی علایق آن ها
9- نبود امکانات کافی برای رشد خلاقیت
علل ضعف انشا :
اشکالات مربوط به درس انشا در واقع از همان سالهای اول دبستان که کودکان این درس را با جمله نویسی شروع می کنند پدید می آید برخی از معلمان دانسته یا ندانسته کمترین اهمیتی برای تمرینهای کتاب فارسی قائل نیستند و پس از آنکه چند بار از روی درس خوانده شد شخصا پرسش ها را در کلاس پاسخ می دهند تا دانش آموزان در کتابهایشان بنویسند اغلب دانش آموزان این کلاسها چون متن درس را درک نکرده اند بدیهی است که قادر نخواهند بود جملات محکم و زیبایی بسازند یا برداشتهای خود را از موضوع درس در چند جمله بنویسند یا بیان کنند این دانش آموزان همان هایی هستند که در سالهای بعد برای نوشتن انشا شب هنگام به سراغ والدینشان می روند تا صبح روز بعد در کلاس نمره ی خوبی به دست آورند .در حالی که اگر انشا را به مثابه ی روح سیال و جریان ذهنی دانش آموزان در نظر بگیریم می بینیم بی توجهی به این درس چه خسران عظیمی در بر دارد و تاکنون هم چه زیان عظیمی را متحمل شده ایم .و اما مهمترین علل ضعف دانش آموزان که با روش دلفی گردآوری شده است عبارتند از:
موضوعات انشا عموما تکراری و خسته کننده است و معلم توضیحی درباره ی موضوع انشا سر کلاس ارائه نمی دهد.
1- به درس انشا و نگارش بهای کمتری نسبت به دروسی نظیر ریاضی ، زبان ، فیزیک و .... داده می شود و همین امر سبب کمبود در این زمینه است.
2- معلمین اهمیت درس انشا را برای دانش آموزان بازگو نمی کنند و چه بسا دانش آموزان انشا را امری بیهوده تلقی می کنند و انگیزه کافی برای این درس ندارند.
3- برخی دانش آموزان از نمرات کم انشاء سرخورده می شوند و رغبتی به نوشتن دوباره ندارند و دیگر اینکه معلمین برای نوشتن انشا حجم خاصی را مشخص می کنند به عنوان مثال می گویند باید بیشتر از ده خط بنویسید. حال آنکه این شیوه اشتباه است.
4- دلسوزی بی جای والدین در درماندگی فرزندان خود از نوشتن انشا که با کمترین خواهش و اصرار فرزند خود از نوشتن انشا که با کمترین خواهش و اصرار فرزند حاضر می شود کار او را خود بر دوش بگیرند.
5- بی توجهی به فرهنگ کتابخوانی در اکثر خانواده ها به دلیل گرفتاریها و مشکلات ، زیرا اگر پدر و مادر قسمتی از اوقات فراغت خود را صرف خواندن کتابهای مفید و سودمند کنند می توانند عاملی برای ترغیب فرزند به امر مطالعه باشد.
6- سطح مطالعه در میان دانش آموزان بسیار کم است و آنها علاقه چندانی به خواندن کتابهای مفید غیر درسی ندارند و همین کمبود اطلاعات باعث ناتوانی آنها در نوشتن می شود.
7- دیده شده است دانش آموزی به علت اینکه نوشته اش خودش را راضی و خرسند نکرده از بیم دانش آموزان و احیانا تمسخر آنان ، سرزنش معلم و حتی نمره بد را به جان می خرد و به بهانه اینکه انشایش را نیاورده یا ننوشته، از خواندن انشا سرباز می زنند و کم کم این عقده در او شکل می گیرد که نمی تواندچیز خوبی بنویسد.
8- استفاده های مکرر از این ساعت درسی برای جبران دروس عقب افتاده.
10- عدم استفاده از وسایل کمک آموزشی مثل فیلم و تصویر و عدم تنوع ساعتهای انشا.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 32 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 25 |
جزوه آموزشی طراحی ، تولید و کاربرد مواد آموزشی
تکنولوژی آموزشی چیست؟
قبل از کاربرد مفهوم جدید تکنولوژی برنامه ریزان و معلمان در راه بهبود امر تدریس و حصول نتایج بهتر آموزش از مواد و وسایل آموزشی با مفهوم «سمعی و بصری» آن کمک می گرفتند.
مفهوم امروزه تکنولوژی آموزشی- سطحی وسیعتر از مفهوم قبلی داشته و صرفاً در کاربرد مواد و وسایل خلاصه نمی شود.
تکنولوژی آموزشی را می توان به «مهندسی آموزشی» تشبیه نمود که می تواند با استفاده از تکنیک هایی که می داند برای آموزشی طرحی ارائه دهد که ضمن تسهیل آن یادگیری سریع تر، موثرتر و پایدارتری را به همراه داشته باشد.
بهره گیری تکنولوژی از سایر علوم:
تکنولوژی آموزشی از علوم مختلف خصوصاً از علم روان شناسی (روان شناسی تربیتی) بهره ی زیادی می برد از دیدگاه تکنولوژی آموزشی امروزه ثابت شده آموزش موفق آموزشی است که مبتنی بر
خط زنجیره ای طراحی اجراء ارزشیابی باشد.
تعاریف تکنولوژی آموزشی
- تعریف لغوی تکنو به معنی فن و روش و لوژی به معنای شناخت
- معنی اصطلاحی- استفاده از یافته های علمی برای مقاصد آموزشی
- در طول زمان که تکنولوژی آموزشی دچار تغییر و تحول گردید تعاریف مختلفی نیز از آن ارائه گردید.
(1950)- آن رشته از فعالیتهای سیستمیک می دانستند که ماشین، مواد و تکنیک را برای رسیدن به هدفهای آموزشی و پرورشی به یکدیگر نزدیک می کرد.
- تعریف کمیته ملی مهندسی آمریکا- مجموعه ای از معلومات ناشی از کاربست علوم آموزشی، یادگیری در دنیای واقعی کلاس درس، همراه با ابزار و روشهایی که کاربست علوم نامبرده در بالا را تسهیل کنند. (آرمزی ودال 1353)
- از دیدگاه جی. آر. گاس: طرح سازمان یافته و استقرار یک سیستم فراگیری که از مزایای روشهای نوین ارتباطی جمعی، ابزار و وسایل بصری، سازمان بندی کلاس درس و روش های جدید تدریس بهره گیری می کند.
- تعریف مورد توافق همگان (تعریف جیمز براون و همکاران)
طراحی، اجراء و ارزشیابی سیستمیک تمامی فرآیند یادگیری و آموزش براساس هدف های مشخص و نتایج تحقیقات در زمینه های یادگیری انسانی و ارتباط و همچنین به کار گرفتن مجموعه ای از منابع انسانی و غیرانسانی به منظور ایجاد آموزشی موثرتر.
مراحل تکامل مفهوم تکنولوژی آموزشی (5 مرحله)
مرحله اول- مرحله ابزار و وسایل:
از سال 1900 کارخانه های سازنده ابزار شروع به ساختن انواع پروژکتورها کردند که این ابزارها قادر بودند تصاویری را بر روی پرده نمایش دهند و گاه همزمان صدا را نیز با تصویر تولید کنند.
- بیشتر هدف سرگرم کننده داشت و مواد مورد نیاز مدارس تولید نمی شد (جنبه تجارتی داشت).
- عدم توفیق (تحقیق در مورد کارایی آن صورت نگرفته بود- با اهداف هم خوانی نداشت. فرد متخصص جهت کار با آن وجود نداشت.
مرحله دوم- مواد آموزشی
در این مرحله صاحبان صنایع با توجه به دست یافتن به بازار فروش خوبی که پیدا کرده بودند شروع به تولید نرم افزار نموده و کلاسها پرجنب و جوش تر شدند، فیلمبرداری ها، عکاس ها، وارد میدان شده و شروع به تولید مواد کردند.
- در این دوره پژوهش هایی درباره ی تأثیر رنگ بر آموزش، اندازه و تصویر و همچنین تأثیر مشخصات تصویربرداری مورد توجه بیشتر بود.
- عدم توفیق- عناصر دیگری مثل معلم و شاگرد نیز در آموزش دخالت دارند که مد نظر قرار نگرفته بود.
مرحله سوم- مرحله نظامها درسی
- در این مرحله به این نتیجه رسیدن برای موفقیت در آموزش باید بین کلیه عناصری که به نحوی در آموزش دخالت دارند هماهنگی صورت گیرد. (این مرحله از سال 1950 به بعد در غرب مطرح شد).
ویژگی های این دوره:
• توجه دقیق به نیازهای یادگیرندگان
• متخصصین به کل یادگیری و آموزش مدرسه ای به عنوان یک نطام نگریستند.
• از نظریه عمومی سیستم ها استفاده شد.
• طراحی منظم آموشی (تدریس)- تکنولوژی آموزشی مد نظر قرار گرفت.
• انواع خودآموزها و آموزشهای برنامه ای به کار گرفته شد.
مرحله چهارم- نظام های آموزشی
در این دوره متخصصین دریافتند که متغیرهای دیگری بر آموزش موثرند که الزاماً جزء سیستم آموزشی نیستند.
- در این دوره به نیاز خاص فرد و نیاز جامعه توجه شد.
- از نظر جامعه شناسان- اقتصاددانان و روان شناسان و تحلیل کنندگان نظام به عنوان افراد متخص استفاده شد.
مرحله پنجم- نظامهای اجتماعی
در کشور ما در حد مقالات پراکنده می باشد.
مراحل تکامل مفهوم تکنولوژی در ایران
1- مرحله اول- از سال 1306 با ایجاد آزمایشگاه های فیزیک و شیمی و علوم زیستی آغاز شد و به دلایل زیر ناکام ماند:
- نداشتن کادر متخصص
- کمبود ابزار و وسایل
- عدم اعتماد به کاربرد وسایل
2- مرحله دوم- از سال 1341 با تأسیس اداره ی آموزشی فعالیت های سمعی و بصری در وزارت فرهنگ آغاز شد.
توجه به فیلم- خرید فیلمها و جشنواره های بین المللی و...
3- مرحله سوم- از سال 1353 آغاز- و با برگزاری دوره ی فوق لیسانس تکنولوژی به اوج رسید. ادامه ی آموزش های برنامه ای و تولید مواد بر اساس آن در همین سال توسط تلویزیون آموزشی شروع شد.
4- مرحله چهارم- ایجاد دانشگاه آزاد و پیام نور از شاخص های این دوره بود.
بر اساس نیازهای فردی و تربیت افراد متخصص مورد نیاز جامعه
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 18 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 15 |
شیوه های نوین در آموزش عالی
چکیده
گرایش شدید و روزافزون نسبت به آموزش الکترونیکی حاکی از مزایای مختلف این روش نسبت به روشهای سنتی آموزش است. اما باید به این نکته هم توجه داشت که شاید هیچگاه کامپیوتر و روشهای آموزش الکترونیکی نتواند کاملا" جایگزین آموزش چهره به چهره شوند. آنچه مهم است این است که بدانیم آموزش الکترونیکی دقیقا" چیست و چه مزایایی دارد و باتوجه به محدودیتهایی که دارد، در چه مواردی استفاده از آن توصیه می شود. بر خلاف سایر شیوه های آموزش از راه دور، آموزش الکترونیکی تجربه منحصر به فرد استفاده همزمان از سه شیوه آموزش یعنی دیداری، شنیداری و متنی را فراهم می کند. خصوصیت منحصر به فرد دیگر این شیوه آموزشی که به مدد پیشرفت تکنولوژی فراهم گردیده است، کارایی بیشتر آموزش و مخاطبینی است که نه در یک منطقه یاکشور خاص، بلکه در سرتاسر جهان پراکنده اند. بعلاوه، با تبدیل تدریجی آموزش از طریق وب به استاندارد آموزش الکترونیکی، هزینه های انتشار و توزیع برنامه های آموزشی بسیار کاهش یافته است. آموزش الکترونیکی همچنین امکان آموزش خصوصی را فراهم می کند. چیزی که با استفاده از رسانه های چاپی امکان پذیر نیست و بصورت حضوری نیز هزینه بسیار زیادی در بر خواهد داشت. خصوصیت دیگر آموزش الکترونیکی در این است که این امکان را برای دانشجو فراهم می کند تا به میل خود ومتناسب با توان یادگیریش سرعت پیشرفت درسی را تعیین کند. دراین شیوه آموزش، دانشجویانی که از سطح اطلاعاتی بالاتری برخوردارند می توانند مطالب ساده تر را بسرعت بگذرانند درحالی که دانشجویان ضعیفتر می توانند وقت بیشتری را صرف یادگیری همان مطالب کنند. این امر درمقایسه باکلاسهای حضوری، موجب کاهش اضطراب و نگرانی این گونه دانشجویان ناشی از عدم توانایی همگامی با سایر دانشجویان می شود. در این مقاله سعی می شود تا با نگاهی اجمالی بر تاریخچه آموزش الکترونیکی و سیر تحولات آن و همچنین شیوه های مختلف آموزش الکترونیکی و مزایای آنها، معروف ترین و متداول ترین انواع آموزش الکترونیکی یعنی آموزش با استفاده از لوح های فشرده و آموزش از طریق وب معرفی شده و در مورد مزایا و معایب هریک توضیح داده شود.
مقدمه
گرایش شدید و روزافزون نسبت به آموزش الکترونیکی حاکی از مزایای مختلف این روش نسبت به روشهای سنتی آموزش است. اما باید به این نکته هم توجه داشت که شاید هیچگاه کامپیوتر و روشهای آموزش الکترونیکی نتواند کاملا" جایگزین آموزش چهره به چهره شوند. آنچه مهم است این است که بدانیم آموزش الکترونیکی دقیقا" چیست و چه مزایایی دارد و باتوجه به محدودیتهایی که دارد، در چه مواردی استفاده از آن توصیه می شود. تاریخچه آموزش الکترونیکی تاریخچه آموزش الکترونیکی به چند دهه قبل بازمی گردد هرچند که در آن زمان با این نام شناخته نمی شد. در نخستین شکل آن، اطلاعات در کامپیوترهای بزرگ موسوم به مین فریم ذخیره شده بود و دسترسی به آنها از طریق ترمینال های ابتدایی و تک رنگ که تنها قادر به نمایش متون سبزرنگ بودند امکان پذیر بود. اما با اختراع اولین کامپیوترهای شخصی و علی الخصوص ساخت و پیشرفت مرورگرهای وب تحول بسیار بزرگی در تکنولوژی آموزشی ایجاد گردید. بعضی اشخاص و سازمانها به سرعت خود را با آخرین تغییرات تکنولوژی تطبیق می دهند؛ در حالی که برای بیشتر سازمانها زمان زیادی برای ارزیابی، خرید و به کارگیری سخت افزارها و نرم افزارهای جدید لازم است. این بدان معناست که همواره تکنولوژی های قدیمی، معمول و جدید توسط افراد و سازمانهای مختلف مورد استفاده هستند. به دلیل نقش مهم و اساسی وسایل ذخیره و انتقال اطلاعات در آموزش الکترونیکی در ابتدا به معرفی آنها پرداخته می شود. فلاپی دیسک ها در اواخر دهه 80 و اوایل دهه 90 میلادی، برنامه های آموزشی عمدتا" بر روی فلاپی دیسک ها عرضه می شدند. هر فلاپی دیسک 5/3 اینچی ظرفیت ذخیره سازی 44/1 مگابایت اطلاعات را دارد که تقریبا" معادل 5/1 میلیون حرف یا 700 صفحه متن معمولی است. نرم افزارهای ذخیره سازی اطلاعات می توانند این مقدار را تقریبا" به پنج برابر افزایش دهند اما در این حالت برای دسترسی به اطلاعات باید ابتدا با استفاده از همان نرم افزارها مطالب بر روی دیسک سخت کامپیوتر نصب شوند. با توجه به حجم زیاد فایل های صوتی و تصویری نمی توان برای ذخیره برنامه های چند رسانه ای به راحتی از فلاپی دیسک ها استفاده نمود زیرا بدون استفاده از نرم افزارهای فشرده سازی، بر روی هر دیسکت می توان تنها حدود 6 ثانیه فیلم با کیفیت پایین ذخیره کرد. به همین دلیل برنامه های آموزشی اولیه که بر روی فلاپی ها عرضه می شدند عمدتا" مبتنی بر متن و با استفاده محدود از تصاویر ساده بودند. البته این بدین معنی نیست که نمی توان از فلاپی دیسک برای عرضه برنامه های چند رسانه ای آموزشی استفاده کرد بلکه بدان معنی است که برای ارائه یک برنامه آموزشی ساده چندرسانه ای به تعداد بسیار زیادی دیسکت نیاز است. البته انواع جدید تر فلاپی دیسک ها (مانند زیپ دیسک ها یا سوپر دیسک ها)که قابلیت ذخیره سازی بسیار بیشتری دارند نیز به بازار آمده اند اما به دلیل نیاز روزافزون به وسایل ذخیره سازی با ظرفیت و سرعت بسیار بالاتر، امروزه دیگر کمتر از فلاپی دیسک ها برای عرضه برنامه های آموزش الکترونیکی استفاده می شود. CD-I سی دی آی که به معنای "دیسک فشرده تعاملی" است یک سیستم چند رسانه ای است که در اواخر دهه 1980 میلادی به بازار آمد و برای استفاده در خانه، مدرسه و تجارت طراحی شده بود. دستگاه گرداننده سی دی آی نسبتا" ارزان بود و همانند دستگاههای ویدیوئی وی سی آر مستقیما" به تلویزیون متصل می شدند. این دیسکها می توانستند متن، صدا، تصویر و فیلم های ویدیوئی ذخیره شده بر روی خود را بصور تمام صفحه نمایش دهند. محبوبیت زیاد سی دی آی در آن زمان، بیشتر به خاطر قیمت بسیار پایین و سادگی استفاده از آن در مقایسه با کامپیوترهای دارای سی دی رام و مجهز به سیستم چند رسانه ای بود. بعلاوه کیفیت نمایش برنامه های چند رسانه ای از طریق آن بسیار بالاتر از سی دی رام بود. عمده ترین مشکل در استفاده از این وسیله در آموزش الکترونیکی، عدم وجود دیسک سخت یا وسیله ذخیره سازی اطلاعات مورد نیاز مانند فلاپی دیسک به منظور ذخیره نتایج تمرینات فراگیران یا یادداشت های آنها بود. بنابراین، با کاهش سریع قیمت کامپیوترهای مجهز به سیستم های چند رسانه ای، به شدت از محبوبیت این وسیله کاسته گردید. CD-ROM لوح فشرده یا سی دی رام که به معنای "دیسک فشرده فقط خواندنی" است؛ وسیله ای برای انتقال برنامه های چند رسانه ای به یک کامپیوتر شخصی می باشد. هر سی دی رام معمولی ظرفیت ذخیره سازی 650 مگابایت اطلاعات و یا به بیان دیگر ظرفیتی معادل 450 فلاپی دیسک را دارد. بر روی هر سی دی رام می توان حدود 70 دقیقه فیلم با کیفیت پایین ذخیره نمود. به دلیل ظرفیت بالا، سی دی رام ها وسیله ای ساده و ارزان برای انتقال فایل ها و برنامه های حجیم از قبیل فایل های صوتی، تصویری و انیمیشن های پیچیده درآمده است. در اواسط دهه 1990 میلادی، برنامه های آموزش الکترونیکی عمدتا" بر روی سی دی رام ها ارائه می شدند. DVD-ROM دی وی دی رام یا "دیسک ویدیوئی دیجیتال فقط خواندنی"در واقع سی دی رام های سریعتر و پرظرفیت تری هستند که به تدریج جایگزین سی دی های معمولی می شوند. دی وی دی رام ها از نظر شکل ظاهری کاملا" شبیه سی دی رام معمولی هستند با این تفاوت که می توانند 7/4 گیگابایت اطلاعات یا 2 ساعت و 17 دقیقه فیلم ویدیوئی با کیفیت بسیار بالا بر روی خود ذخیره کنند. تکنولوژی دی وی دی رام امروزه جایگزین تکنولوژی سی دی رام شده و به استاندارد کامپیوترهای جدید تبدیل شده است. دستگاههای گرداننده دی وی دی رام به گونه ای طراحی شده اند که با استفاده از آنها می توان سی دی های معمولی قدیمی را نیز مورد استفاده قرار داد. گرایش شدید و روزافزون نسبت به آموزش الکترونیکی حاکی از مزایای مختلف این روش نسبت به روشهای سنتی آموزش است.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 21 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 17 |
سنجش پرونده ای
معلمان عموماً بر این باورند که پرونده ای که آنان از دانش آموزان خود تهیه می کنند ابزار مهمی برای سنجش پیشرفت شاگرد و دارای چنان قابلیت انعطافی است که زمینه ساز رویکردهای گوناگون تدریس است . این پرونده سنجشی که حاوی اطلاعات فراوان و مستمر راجع به وضعیت پیشرفتهای دانش آموز است . برای قضاوت درباره شاگرد و مقایسه او با سایر دانش آموزان ، تصمیم گیر ی درباره جایدهی دانش آموز ، یه بکار گیر ی شیوه های متناسب تدریس ، و بررسی ثمر بخشی فعالیتهای معلم به کار می آید . این روش را برخی از محققان به عنوان یک شیوه مستقل و متفاوت سنجش به حساب می آورند که فرصتهای مناسبی را در اختیار معلم قرار می دهد تا سنجش دانش آموزان را به تدریس کلاس مربو ط نماید .
(آشباخر ، 1991 ؛ فرید من ، 1993 )
پرونده ای اختصاصی که برای دانش آموزان تهیه می شود . اگر چه معمولاً محتوای متفاوتی دارند و هدفهای کما بیش مختلفی را دنبال می کنند . عموماً نموداری از فعالیتهای دانش آموزان و حاوی پیشرفت کار ، انگیزه و علاقمند یو ، خود سنجیهای شاگرد هستند ( هرمان و همکاران ، 1993 ؛ آرتر و اسپاندل ، والنسیا و کالفی ، 1991 ؛ پاولسون و همکاران ، 1991 ) .
این پرونده ا گاهی توسط معلم ، گاهی با همکاری معلم و شاگرد و گاهی توسط یک ارزشیابی کننده خارج از کلاس درس تهیه می شود . چگونگی ارزشیابی این پرونده ها نیز با یکدیگر متفاوت است . این کار گاهی به رو ش نمره گذاری کلی یا تفضیلی ، و گاهی از طریق توصیف وضعیت دانش آموز صورت می گیرد .
رزنیک و رزنیک کارکرد سنجش یا آزمون در دورة کنونی را در سه مقولة اصلی توضیح داده و گفته اند که سنجش پرونده ای ابزار کار آمدی در هر سه مورد ( یعنی در اجرای تدریس ، گزینش و گواهی دادن به دانش آموز ، و ارزشیابی ثمر بخشی برنامه ها ) است . آنها می گویند برای هر نوع از سنجش موضوعات گوناگون و روابط متفاوت بین نتایج آزمون و برنامة درسی و تدریس وجود دارد .
آن نوع از سنجش که به اجرای تدریس مربوط است باید با برنامة درسی ارتباط داشته باشد . هدف از این سنجش آن است که به معلّم و شاگرد کمک کند تا در مورد میزان دانش شاگرد ( یعنی آنچه می داند و آنچه نمی داند ) و سطح مهارت های او اطّلاعات لازم را به دست آورند و این اطّلاعات را راهنمای تدریس قرار دهند . وصول به این هدف مستلزم سنجش مداوم ، بازخورد دادنِ سریع به دانش آموز ، و دستیابی به اطّلاعات دقیق راجع به او است .
نوع دیگری از سنجش که برای گزینش و پذیرش و یا گواهی دادن به دانش آموز به کار می رود باید همراه با دریافت اطّلاعات دقیق راجع به وی باشد . این نوع سنجش که معمولاً در آموزش ویژه به کار گرفته می شود وسیله ای برای پیش بینی عملکردهای آتی دانش آموز است و نیازی ندارد که به برنامة درسی ارتباط داشته باشد . همچنین ، به نظر رِزنیک و رِزنیک ، این آزمون ها می تواند حالت غیر مستمرّ داشته باشد و نیازی به بازخورد سریع نیز ندارد . به نوشتة آنها « در سنجشی که برای گزینش صورت می گیرد مهمّ این است که بتوانیم ، با کمک یک استاندارد مشترک ، دانش آموزان خود را با شاگردان سایر مدارس مقایسه کنیم .
در نوع سوم سنجش ، یعنی ارزشیابی میزان ثمر بخشی عمومی برنامه ها هدف این است که اطّلاعاتی راجع به عملکرد کلّی مدرسه به دست آوریم و به همین جهت به اطّلاعات دقیق راجع به یکایک دانش آموزان و مهارت های آنها نیازی نداریم . همچنین ، به بازخورد سریع و آزمون مستمرّ نیز احتیاجی نیست .
برخی دیگر از محقّقان ، علاوه بر ثمر بخشی عمومی آزمون ها که مورد توجّه معلّمان و مسؤولان آموزشی و دیگر نهادهای دولتی است ، به ضرورت پاسخگویی آزمون ها به نیازهای خود دانش آموزان و والدین آنها توجّه کرده و آن را یک ضرورت اخلاقی و وظیفة اختصاصی سنجش شاگرد دانسته اند ( نگاه کنید به بِرگس ،1992 ، و فار ، 1994 ) . آنها این « پاسخگویی به شاگرد یا مُراجع » را تا حدّ پاسخگویی به والدین و سرپرستان نیز فرا می برند و معتقدند که معلّم باید نتایج سنجش و تدریس را نه تنها با شاگرد در میان گذارد بلکه والدین و افراد ذیصلاح خارج از کلاس درس را نیز در جریان امر قرار دهد . نوع اطّلاعاتی که به هر یک از این افراد ارائه می شود ممکن است با دیگری متفاوت باشد . اطّلاعات مورد نیاز معلّم و شاگرد این است که پیشرفت شاگرد را مشخّص کنند و به این وسیله برنامة تدریس را تدارک ببینند . امّا عموم مردم نیازمند آنند که بدانند کارآیی مدرسه تا چه حدّی است . فار ( 1994 ) معتقد است که والدین به هر دو نوع اطّلاعات مذکور نیازمندند .
با چنین ادراکی از سنجش است که سنجش پرونده ای می تواند پاسخگوی نیازهای معلّم و شاگرد و والدین و یا افراد دیگری در خارج از کلاس درس باشد . این روش سنجش ، حتّی اگر شیوه ای مستقلّ و یا معادل با شیوه های روان سنجی به حساب نیاید ، کمک ارزشمندی برای معلّم و تدریس است و پروندة ارزشیابی و پروندة مستند دانش آموز و معلّم نیز به حساب می آید . در این نوع سنجش ، همان طور که پاولسون و همکاران( 1991 ) می نویسند : « دانش آموز به جای آن که موضوع سنجش باشد ، شریک سنجش است . » آرتر و اسپاندل ( 1992 ) براساس اظهار نظرهای تعدادی از متخصّصان تعلیم و تربیت در انجمن ارزشیابی شمال غرب ( NWEA ) تعریف زیر را از سنجش پرونده ای ارائه نموده اند :
« پروندة دانش آموز یک مجموعة هدفدار از فعالیت های او است که شرح حال تلاشها ، پیشرفتها ، و دستیابی های شاگرد در یک حوزة معیّن را ارائه می دهد . این مجموعه باید در برگیرندة سهم دانش آموز در انتخاب محتوای پرونده ، دستورالعمل های گزینش و پذیرش ، معیارهای قضاوت دربارة شایستگیها ، و شواهد مربوط به واکنش های شخصی دانش آموز باشد ».
برخی از متخصّصان پا را از این نیز فراتر گذاشته و تأکید می کنند که « واکنش های شخصی دانش آموز ، ارزشیابی وی از خود ، و انتخاب شخصی او ، اولویّت برتری از معیارهای استاندارد دارد » .
آنچه مسلّم است این است که آزمون های سنّتی ، و از جمله آزمون های استاندارد چند گزینه ای ، تناسب لازم را با نگرش ها و پیشرفت های تدریس و یادگیری ندارد . مشکل اساسی این آزمون های سنّتی همان پیش فرض های فلسفی رفتارگرایی و به خصوص جدا کردن موضوع مطالعه از زمینة طبیعی آن و نادیده گرفتن روابط عنصر مورد مطالعه با سایر اجزاء است .
در مورد پیش فرض اوّل ، یعنی جدا کردن موضوع مطالعه از زمینة طبیعی آن ، چنین پنداشته می شود که گویا هر جزء از یک مهارت ، مقولة ثابتی است و در هر جا و هر موقعیّتی شکل یکسان و همانندی به خود می گیرد . به همین جهت نتایج حاصل از آزمون در فضای روان سنجی را ، که معمولاً متفاوت از فضای طبیعی ـ مثلاً محیط کلاس درس ـ است ،به محیط های طبیعی تعمیم می دهند . امّا واقعیّت این است که ، به قول رزنیک و رزنیک ( 1992 ) « ما نمی توانیم سنجش معتبری از شایستگی فرد در یک وضعیّت کاملاً متفاوت از محیط طبیعی عملکرد او انجام دهیم .
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 22 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 14 |
علل تشکیل کلاس هاس درس چند پایه
مقدمه:
بر پایه آمار موجود حدود یک میلیون دانش آموز در کلاس های درس چند پایه در کشور ما مشغول به تحصیل می باشند که اکثر دانش آموزان کلاس های چند پایه را دانش آموزان روستایی یا دانش آموزان حومة شهرهای کوچک و دورافتاده تشکیل می دهند.
که شاید بی مهری و تا حدودی عدم توجه خاص به آموزش در مدارس چند پایه از سوی نظام آموزشی این محرومیت را دو چندان ساخته و می توان به جرأت گفت که همان گونه که دانش آموزان مدارس چند پایه از محرومیت خاصی در امربرخورداری از امکانات مختلف رفاهی برخوردارند معلمان و مدیر آموزگاران شاغل در این مدارس نیز مظلوم و محروم از خیلی امکانات خصوصاً آموزشی واقع گردیده اند. امید است که برگزاری چنین همایشی بتواند تا حد امکان از جنبه های مختلف اهمیت و ارزش کار در این مدارس را به ظهور و اثبات رسانده و مسئولین محترم نظام آموزشی نیز با علم و آگاهی از آن بتوانند زمینه های لازم را برای رفع محرومیت های موجود فراهم نموده تا ان شاء الله در آینده ای نه چندان دور شاهد حضور نیروهای کارآمد، توانمند وفعال در امر آموزش مدارس چند پایه باشیم. چرا که کار در چنین مدارسی نعمت بزرگی است که شاید خیلی از ما معلمین اهمیت آن را درک نکرده و بیشتر سمتی کار در این مدارس برایمان تداعی شود امّا بنده مطمئن هستم زمینه تحقق اهداف مدرسه زندگی در چنین مدارس فراهم می باشد. امید است با شناخت چالش ها و مشکلات موجود بتوانیم حداکثر بهره را از ظرفیت ها و ظرافت های موجود در راه خدمت به دانش آموزان محروم در مدارس چند پایه را نام ببریم. ان شاء الله
وضعیت موجود
قطعاً برای رسیدن به وضعیت مطلوب نیازمند بررسی همه جانبه ی وضعیت موجود می باشیم تا بتوانیم با شناخت کامل اهداف، برنامه ها، ابزارها و امکانات و روشها و محتوای آموزش و... در مدارس کوچک وضعیت مطلوبی را پی ریزی نمائیم که تحقق بخش شعار مدارس کوچک، مدیریان بزرگ- آینده ی سبز باشیم.
ان شاء الله
علل تشکیل کلاس هاس درس چند پایه:
به منظور تبیین هر چه بهتر وضع موجود لازم است نگاهی گذرا به علل تشکیل کلاس های درس چند پایه در سطح کشور داشته باشیم که تیتر وار به آن اشاره ای گذرا می نمایم:
1- کاهش جمعیت دانش آموزی
2- رفع نیازهای آموزشی افراد واجب التعلیم
3- موقعیت جغرافیایی خاص
4- نیازهای اداری- مالی
5- ایجاد امکان دسترسی همگانی به مراکز آموزشی
6- فضای فیزیکی- آموزشی
7- امکانات و تجهیزات آموزشی
8- نیروی انسانی و ....
با توجه به دلایلی که ذکر آن گذشت بهتر می توان وضعیت موجود کلاس های چند پایه را تبیین نمود.
1- وضعیت موجود (فضای فیزیکی – آموزشی)
وضعیت موجود در خصوص فضاهای فیزیکی مورد استفاده در امر آموزش مدارس کوچک (چند پایه) نشان می دهد که به نسبت مدارس مستقل از فضای مناسب مبتنی بر استانداردهای فنی و مهندسی برخوردار نمی باشد به طور مثال کلاس های مدارس چند پایه از لحاظ اندازه، زیر بنای مفید، و نوردهی وضعیت مناسب ندارد.
2- تجهیزات و امکانات
امروزه مدارس چند پایه همان گونه که گفتم اگرچه در مناطق محروم و غیربرخوردار تشکیل گردیده ولی از لحاظ تجهیزات و امکانات نیز متأسفانه محروم واقع گردیده و ما کمتر شاهد مدارس کوچک با امکانات و تجهیزات کافی در زمینه های مختلف خصوصاً امکانات آموزشی از جمله مواد و وسایل آموزشی و رسانه ها می باشیم.
3- انتخاب معلم
شاید یکی از مهمترین مسائل تأثیرگذار بر روند آموزش کلاسهای چند پایه انتخاب معلم برای چنین مدارسی می باشد.
در حال حاضر به دلیل مسائل و مشکلات معیشتی بیشتر مدیر آموزگاران مشغول به کار در مدارس چند پایه، معلمین با مدارک تحصیلی پایین و سابقة بالا می باشند که بتوانند از مزایای مدیرآموزگاری آن بهره مند گردند و از سوی دیگر معلمین چند پایه باز معلمینی هستند که دارای سوابق پایین و امتیازات پایین در نقل و انتقالات می باشند که این مهم در جای خود نیازمند توضیح و تفسیر می باشد که در این مقوله نمی گنجد.
4- وجود دانش آموزان در اندازه های سنی و سبک های مختلف یادگیری و بعضاً دارای مشکلات خاص رفتاری و... قطعاً در وضعیت موجود وجود دانش آموزان در اندازه های سنی مختلف و دارای مشکلات بعضاً یادگیری و رفتاری یکی از مشکلاتی است که وجود داشته و باید راهکارهایی برای رفع آن اندیشیده شود.
5- عدم تسلط بر امر برنامه نویسی و اجرای صحیح آن در کلاس های چند پایه
در وضعیت موجود به دلیل عدم آموزشها و مهارتهای لازم حرفه ای خاص معلمین چند پایه اکثر معلمین ما با نحوه برنامه نویسی و ایجاد هماهنگی و تلفیق بین دروس پایه های مختلف دچار ضعف می باشند.
6- مشکل کمبود وقت
شاید یکی از مشکلات مهمی که اکثر معلمین در مدارس چند پایه به آن اشاره می نمایند کمبود وقت و زمان کافی برای آموزش می باشد که باز هم به نظر بنده به دلیل عدم آشنایی به شیوه های فعال و تعاملی در امر تدریس می باشد.
7- نبود برنامه مدون و آموزشی در جهت بالا بردن سطح تخصص و توانایی های حرفه ای معلمین چند پایه به جرأت می توان گفت در طول بیست سال سابقه معلمی ام حتی یک دوره یا جلسه در خصوص بالا بردن سطح اطلاعات و آگاهی های شغلی و حرفه ای برای معلمین چند پایه در زمینه های مختلف که می توانسته راهگشا باشد برگزار نگردیده است.
8- حجم بالای تدریس محتوای آموزشی
تدریس محتوای آموزشی 30 کتاب درسی (132 ساعت تدریس در هفته) را می طلبد که معلم چند پایه باید چنین محتوایی را در 28 ساعت در هفته تدریس نماید که این امر باعث گردیده در خیلی از موارد بعضی از دروس را نیمه تمام رها کرده و یا حتی بعضی از کتب درسی تدریس نگردد.
9- عدم آشنایی معلمان راهنمایی تعلیماتی با ویژگی های و شرایط خاص مدارس چند پایه
قطعاً یکی از مشکلاتی که مزید بر علت در فشار بر معلمان کلاس های چند پایه گردیده عدم درک شرایط خاص کلاس های چند پایه از سوی معلمان راهنما می باشد که این امر باعث گردیده معلمان راهنما صرفاً در زمان حضور در مدارس عادی به اعمال اداری توجه کرده و با پرسیدن چند سئوال از دانش آموز و با نوشتن صرفاً جملاتی مانند ضعیف می باشد و نیاز به تلاش بیشتر دارد سال تحصیلی را به پایان رساند بدون اینکه نقش تسهیل کننده و مشاوره ای و ارائه اطلاعات شغلی و حرفه ای را به معلمین ایفا نمایند.
10- نقصان تجربه و کمبود اطلاعات معلمان چند پایه
کمبود تجربه لازم در امر تدریس در کلاسهای چند پایه حتی برای نیروهای جوان و فارغ التحصیل از تربیت معلم که هیچ آموزشی پیش از خدمت خود که زمینه ساز تجربه عملی و تفکر جدی دربارة تدریس در کلاس های چند پایه باشد برخوردار نیستند.
11- عدم هماهنگی بین مدرسه و خانواده
عدم ارتباط و تعامل سازنده بین اولیاء دانش آموزان و مدارس در وضعیت موجود قطعاً تاثیر بسیار زیادی در روند آموزشی و کیفیت آموزشی در مدارس چند پایه دارد که در جای خود نیازمند تفسیر و توضیح می باشد.
12- انجام امور آموزشی و اداری در حجم بالا
در مدارس چند پایه در مواردی معلم به عنوان مدیر، دفتردار، خدمتگزار، معاون، نامه رسان هم ایفای نقش می کند که این هم یکی از دیگر مسائل مهم و مورد توجه در وضعیت موجود می باشد.
13- نوع نگرش مسئولین
با توجه به مشکلات عدیده در مدارس چند پایه نگرش مسئولین آموزشی در یک منطقه یا اداره نیز دارای اهمیت خاص می باشد به گونه ای که در خیلی از موارد در طول سال حتی یکبار هم یک مسئول حتی برای خسته نباشید گفتن هم به مدارس چند پایه سر نمی زند.
14- عدم آشنایی معلمین با رسانه های آموزشی و تأثیر گذار بر فرآیند آموزش
خیلی از معلمین محترم چند پایه به ندرت از رسانه های آموزشی که تا حدود زیادی می تواند در کیفیت بخشی آموزشی در کلاس های چند پایه مؤثر باشد استفاده می کنند.
15- آشنا نبودن معلمین با شیوه های نوین یاددهی- یادگیری
امروزه استفاده از یافته های علمی در زمینه های آموزشی باید در اولویت کار معلم قرار گیرد ولی متأسفانه خیلی از معلمین ما با شیوه های نوین آشنا نیستند و هنوز که هنوز است از شیوه های سنتی و ناکارآمد خصوصاً در مدارس چند پایه بهره می برند.
16- عدم بهره مندی از تجارب موفق معلمین توانمند و کارآمد
تاکنون حتی یکبار هم نشده که آموزش و پرورش زمینه های لازم را برای تهیه و تدوین تجارب سودمند و موفق معلمین چند پایه را برای سایر معلمین فراهم نماید.
17- عدم رضایتمندی شغلی و حرفه ای معلمان چند پایه
زمانی که یک معلم سه پایه آن هم در یک روستای محروم را تدریس می نماید با یک معلم تک پایه در یک روستا یا مدرسه برخوردار از لحاظ مزایای شغلی، سختی کار و... یکسان باشد قطعاً عدم رضایتمندی شغلی را به دنبال خواهد داشت که این امر در کیفیت کار آموزشی معلم تأثیر گذار خواهد بود.
18- وضعیت معیشتی و اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و... اولیاء فراگیران
قطعاً به دلیل محرومیت روستاهایی که کلاس های چند پایه در آن تشکیل می گردد این امر و پایین بودن سطح درآمد و اطلاعات و آگاهی های والدین، عدم توجه به نیاز فرزندان و ارتباط با مدرسه نیز یکی از مسائلی است که در وضعیت موجود قابل تأمل می باشد.
19- عدم یک نگرش سیستمی و هدفمند در فرآیند آموزشی مدارس چند پایه
نبود یک برنامه مدون و سیستمی از سوی نظام آموزشی و تهیه برنامه جامع میان مدت و بلند مدت در جهت رفع مشکلات و ارتقاء جایگاه مدارس چند پایه باعث گردیده در طول 27 سال پس از انقلاب تغییر محسوسی در فرآیند آموزشی و ارتقاء کیفیت آموزشی در مدارس چند پایه احساس نشود.
20- نبود یک عزم عمومی بین مسئولان محلی و منطقه ای در راه رفع موانع موجود بر سر راه مدارس چند پایه
21- وجود گویش های محلی و دوزبانه یا چند زبانه بودن فراگیران مدارس چند پایه
22- حضور کودکان و دانش آموزان در صحنه کار و تلاش و ایجاد وقفة تحصیلی در مدارس چند پایه
23- متناسب نبودن میزان کار و فعالیت معلمین چند پایه با پاداش و حقوق دریافتی
24- عدم وجود نگاه ویژه و خاص هم به مدارس چند پایه و هم معلمین چند پایه از سوی مسئولین
25- رابطه مدار بودن انتخاب مدیر آموزگاران در مدارس چند پایه
26- انعطاف ناپذیر بودن برنامه های درسی و محتوای آموزشی در مدارس چند پایه
27- عدم بهره گیری از توانمندیها و استعدادهای فراگیران در کلاس های چند پایه
28- عدم بهره مندی از حمایت های سایر معلمین
29- طولانی بودن راه و مسیر مدارس چند پایه و خستگی ناشی از آن برای معلمین
30- ناهماهنگی و ناهمگونی تربیتی- آموزشی خانواده های دانش آموزان
31- تمرکز فعالیتهای آموزشی معلمان چند پایه بر سطح *** (حفظ طوطی وار مطالب) در فرآیند آموزش
32- آشنا نبودن با طراحی آموزش (تفکر تدریس) معلمین چند پایه
33- عدم ایجاد تغییر در فرآیند یاددهی- یادگیری مختصر مدارس چند پایه
34- آشنا نبودن مدیر آموزگاران با مباحث مدیریتی خصوصاً مدیریت زمان و راه های استفاده بهتر از وقت
35- عدم توجه به شناخت درون داد سیستم کلاس در کلاس های چند پایه از سوی معلمین
36- عدم آشنایی معلمین با فرهنگ خاص و ویژه در بعضی از مناطق
37- عدم بهره گیری از محیط های یادگیری تعاملی
38- متمرکز بودن فعالیت های آموزشی معلم در محدودة کلاس درس (of line) بودن آموزش
39- آشنا نبودن با سبک های یادگیری
40- عدم وجود برنامه های حمایتی و مشاوره ای هم برای معلمین و هم برای فراگیران کلاس های چند پایه
41- عدم تسلط بر شیوه های کنترل رفتار و پیامدهای آن در فراگیران توسط معلمین چند پایه با توجه به شرایط خاص کلاس های چند پایه
42- به روز نبودن شیوه های ارزشیابی در کلاس های چند پایه
43- آشنا نبودن معلمین با ارزشیابی های جایگزینی که جایگاه خاصی در روند آموزشی کلاس های چند پایه دارد.
44- وجود مشکل در بهداشت، ایمنی و تغذیه فراگیران در مدارس چند پایه
45- نبود و عدم ایجاد فرصت های مناسب برای رشد شغلی بلندمدت معلمین چند پایه
46- تغییر و جابجایی معلمین به صورت متوالی (سالیانه) در مدارس چند پایه
47- محروم بودن دانش آموزان چند پایه از برنامه های متنوع فرهنگی- تفریحی و...
48- به حاشیه رفتن و خنثی شدن دروس مهمی چون هنر- ورزش- انشا در کلاس های چند پایه
49- فراهم نبودن مقدمات حضور فعال فراگیران کلاس های چند پایه در فرآیند تصمیم گیری مسائل آموزشگاه
و.... البته قلم زدن و نوشتن مطلب در خصوص موضوع وضعیت موجود و مطلوب مدارس کوچک و تبیین آن با توجه به حجم تعیین شده آسان نیست و بنده به همین مقدار بسنده نموده و وارد مقوله وضعیت مطلوب می شوم.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 526 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 20 |
طرح درس روزانه تک آموزشی شنا
طرح درس روزانه تک آموزشی شنا
مدت کلاس 80 دقیقه
افراد مبتدی :2 دبیرستان
تعداد کلاس :25 نفر
هدفها :
کسب مهارت آشنایی با آب ،
آموزش پای کرال سینه ،
آموزش سینه دست کرال آموزش نفس گیری ،
هماهنگی کرال سینه ،
آموزش پای کرال پشت ،
آموزش دست کرال پشت ،
هماهنگی کرال پشت ،
آموزش استارت،
ارزشیابی
آشنایی با آب، جلسه اول 1/9/86 ،مدت کلاس :80 دقیقه
هدف ها :
1-کسب مهارت آشنایی با آب (حیطه روانی –حرکتی )
2- بحث در مورد استخر وآموزش فراگرفته شده است (حیطه شناختی )
3- بهبود نظم وانضباط با مراعات نوبت دیگران (حیطه عاطفی )
1-ابتدا مربی از بچه می خواهد که کفشهایشان را در آورده ودمپایی پوشیده وکفشها را به مسئول استخر تحویل دهند کلید را دریافت کنند ،مربی بچه ها را به سالن رختکن استخر راهنمایی کرده واز بچه هامی خواهد وسایل خود را داخل کمد بگذارند وتاکید براینکه هر فرد لزوما از مایو وحوله خود استفاده کرده وآن را به دیگران ندهد .یکی یکی وبه نوبت دوش گرفته ووارد استخر شوند .
تذکر :مربی به فراگیران عنوان کند که با شکم پر وبلافاصله پس از صرف غذا وارد استخر شوند .
1- آماده سازی (حیطه عاطفی )مدت به دقیقه (10 دقیقه )
تعویض لباس :
هرکس باید مایوی مناسب داشته باشد واگر کسی نداشت اجازه ورود راندارد
دوش گرفتن :
به ترتیب وارد شده وبا رعایت نوبت دیگران دوش بگیرند .
حضور وغیاب :
حضور به موقع در کلاس وعدم غیبت در هر جلسه هر کس که با تاخیر وارد کلاس شوند باید کنار استخر بنشیند واجازه ورود به آب راندارند وارد شدن به استخر با نظم وترتیب ورعایت قوانین استخر وکلاس .
2-آموزش مهارت (حیطه روانی –حرکتی (45 دقیقه )
1- ابتدا فراگیران را در محوطه استخر راه بردن وقوانین استخر را شرح می دهیم وقسمت کم عمق را نشان داده وبه فراگیران یاد آور می شویم که به هیچ عنوان در کنار استخرندوند وشوخی نکنند
5 دقیقه
2-از فراگیران می خواهیم که لبه استخر نشسته وپا رااز مچ به پایین داخل آب نموده با حرکت پا روی آب ودایره های بزرگ وکوچک می سازیم .
3- از فراگیران می خواهیم خم شده وبا دست آب را با صورت خود پاشیده .یا با دس تآب را مثل باران بامحیط اطراف پخش کنند .
4- از فراگیران می خواهیم با استفاده از نردبان وارد آب شده ودر هنگام خروج ازآب از نردبان گرفته وآهسته بالا بیایند.
تمام فراگیران را داخل استخر کم عمق برده وبه آنها می گوییم که بنشینند وبرخیزند به نحوی که تمام بدن حتی سروصورت نیز داخل آب شوند خم شدن در آب وگذاشتن سر وصورت در آب وحرکت دستها در حالات مختلف .
پاشیدن آب برروی سر وصورت همدیگر .
(تاکید به فراگیران که در هنگام قرار گرفتن در آب حتما چشمهای خود را باز نگه دارند ) 10 دقیقه
از فرا گیران می خواهیم که دوبه دو تقسیم شده ودر داخل آب روبه روی هم ایستاه وبا چشمان باز تعداد انگشتان فرد مقابل از زیرآب مشاهده نموده واعلام نمایید .5 دقیقه
واز فراگیران می خواهیم سررا داخل آب کرده وسرامیک های ته استخر را بشماریم 5 دقیقه
وبه فرا گیران می گوییم که به صورتی لی زدن تا انتهای استخر بروند وبرگردند .10 دقیقه
به فراگیران می گویم که داخل استخر راه بروند ودر ضمن راه رفتن راه رفتن به طرف بالا پرش کنند ناانتهای استخر برگردند 10 دقیقه
راه رفتن با گامهای کوتاه وبلند 5 دقیقه
راه رفتن به پهلو 5 دقیقه
4- اجرای مهارت در حالت واقعی 15 دقیقه
فراگیران را به گروه های 5 تایی تقسیم کرده وبه آنها می گوییم که لی زدن تا انتهای استخر به صورت مسبقه بروندومقامهای اول هر گروه را مشخص می کنیم 15 دقیقه
(ایجاد انگیزه برای بهتر کار کردن )
5- اختتام 10 دقیقه
پایان پذیرفتن فعالیتها
بحث در باره آنچه که یاد گرفته اند (حیطه شناختی )
شستشو وتعویض لباس(حیطه عاطفی )با نظم وبه نوبت از استخر خارج شده دوش بگیرند
ادمه آشنایی با آب 3/9/86 جلسه دوم مدت به دقیقه 10 دقیقه
1-آماده سازی (حیطه عاطفی )
تعویض لباس مانند جلسه اول
دوش گرفتن مانند جلسه اول
حضور وغیاب مانندجلسه اول
2- تمرینات عمومی وگرم کردن بدن 10 دقیقه
- به فراگیران می گوئیم که به صف شده دستان یکدیگر را گرفته وبا گامهای بلند وکوتاه تا انتهای استخر بروند .
- وبا لی لی کردن برگردند 5 دقیقه
- از فرا گیران می خواهیم که ستونی پشت سر هم ایستاده وبه پهلو راه پروند 5 دقیقه
3- آموزش مهارت (حیطه روانی –حرکتی )50 دقیقه
-به فراگیران می گو ئیم که دستهایشان را از میله ی لبه استخر گرفته وسپس بیرون آب نفس گرفته سر را وآنرا در داخل بیرون بدهند .
-فلوتینک لاکپشتی :در قسمت کم عمق می ایستیم .پس از نفس عمیق بدن راجمع کرده ورانوها را در سطح آب بغل می کنیم وچانه به سینه می چسبد در این حالت نیزسگینی بدن خودرا برروی آب رها می کنیم 25 دقیقه
- از فرا گیران می خواهیم که پاهایشان رابه میله لبه استخر متصل کرده وبه پشت در آب شناور شوند .10 دقیقه
- به فرا گیران می گوییم که همانطور که پشت به آب شناور شده اند باپا به دیواره استخر وفشار وارد کرده (پارا از میله جدا کرده ) دستها کنار بدن قرار می گیرد وسینه را بالا نگه داشته وروی آب شناور می شویم (حد اقل تالانگ 3 باید روی آب بمانیم)10 دقیقه
4- اجرای مهارت در حالت واقعی 10 دقیقه
-ازفراگیران می خواهیم به گروه های 5 تایی تقسیم شده به صورت دایره باستید وفلوتینگ لاک پشت رفته وبه همان صورت دایره ایتستاده دستهای همدیگر را گرفته وبیرون نفس را حبس کرده سررا داخل آب برده و نفس رابیرون می دهیم ( بصورت رقابتی) ومربی زمان می گیرد تا فرا گیر انگیزه بیشتری برای نفس گیری بهتر پیدا کند
5- اختتام 10 دقیقه
پایان پذیرفتن فعالیت ها
بحث درباره آنچه که یاد گرفته اند (حیطه شناختی )فرا گیر باید بتواند فلوتینگ لاک پشت وبه پشت شناور شدن برای بچه ها توضیح دهد .
شسشووتعویض لباس (حیطه عاطفی ) بچه ها با نظم از استخر خارج شده وبا رعایت نوبت دیگران دوش گرفته ولباس می پوشند.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 15 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 10 |
طرح درس آموزش نشانه ی "گ"
اهداف کلی:
1. آشنایی با نشانه صامت گ
2. شناخت جنگل و حیوانات و جنگل و خصوصیات آن
اهداف جزئی:
1. دانش آموز نشانه گ رابشناسدوان را در کلمات مختلف نشان دهد. (حیطه شناختی)
2.چند کلمه که نشانه گ داشته باشد بیان کند. ( حیطه شناختی)
3. دانش آموزکلماتی راکه صدای گ داردازمیان کلمات دیگرجدا نماید(حیطه شناختی)
4. دانش آموزان هر گروه، پازل مختص این نشانه را درست کنند.( حیطه مهارتی)
5. دانش آموزان نسبت به جنگل و حیوانات جنگل علاقه نشان می دهند( حیطه عاطفی)
6. دانش آموزنسبت به یادگیری صدای گ دقت و علاقه نشان می دهد(روانی حرکتی)
7. دانش آموزان با جانوران اهلی و وحشی آشنا می شوند( حیطه شناختی)
ارزشیابی تشخیصی فعالیتهای مدیر یادگیری فعالیت یادگیرندگان روش زمان
مدیر یادگیریمکعب های رنگی که روی انها کلمات نوشته شده است. در اختیار یادگیرندگان قرار داده سپس هر یک از آنها با توجه به رنگ مخصوص در یک گروه قرار می گیرند، مدیر یادگیری از آنها می خواهد با توجه به کلماتی که روی مکعب ها نوشته شده جمله ای بسازند.
( نام گروه ها عبارتند از: گل یاس، گل رز، گل مریم، گل بنفشه، گل نرگس) یادگیرندگان بعد از اینکه در گروه خود قرار گرفتند با توجه به صحبتهای مدیر یادگیری، جمله خود را آماده نموده و با اجازه معلم، نماینده گروه جمله را بیان می کند گروهی
هدف: تقویت هوش، کوشایی گسترش واژگان
آمادگی و ایجاد انگیزه فعالیتهای مدیر یادگیری فعالیت های یادگیرندگان روش زمان
معلم با دادنپازل به هرگروه از انها می خواهد پازل خود را درست کنند( با پخش یک موسیقی ملایم در کلاس، آنها به چیدن پازل مشغول می شوند) یادگیرندگان با شنیدن موسیقی آوای زمینی که شامل صداهای جانوران است پازل خود را می چینند و همزمان به سخنان مدیر یادگیری گوش فرا می دهند و به خلق و بیان اندیشه خود میپردازند پرسش و پاسخ
برای رسیدن به هدف گسترش واژگان برطرف کردن اشکالات تلفظی
رسانه های آموزشی مکعب های رنگی- پازل- کارتهایی که کلماتی با نشانه گ روی ان نوشته شده اند چارت- گچ- جعبه مغناطیسی- اسباب بازی های جانوران
ارائه درس معلم پس از اینکه همه دانش اموزان پازل خود را درست کردندجداگانه از هر گروه سوالاتی به صورت زیر انجام می دهد:
نماینده گروه گل رز: شما چه پازللی را چیده اید؟
- ایا تا به حال به جنگل رفته اید؟
-چه حیواناتی در ان جا زندگی
می کنند؟
نماینده گروه گل مریم: شما چه پازلی را چیده اید؟
- آفرین چه گربه ناز و قشنگی می توانی بگی گربه در کجا زندگی می کند یک نفر دیگر از گروه درباره گربه چند کلمه ای صحبت کند.
جواب احتمالی: جنگل
جواب احتمالی: بله یا خیر
جواب احتمالی: شیر، گرگ، پلنگ و...
جواب احتمالی: گربه
جواب احتمالی: در خانه در کوچه و...
دانش اموز با نشان دادن تصویر نمایشی ایفای نقش کرده و به جای گربه صحبت می کند و احتمالاً می گوید من گربه هستم. من دشمن موش هستم و...
همیاری- ایفای نقش
مهارتها: رسیدن به استقلال فردی
روش
گل یاس
شما چه پازلی را چیده اید؟ خوبه آفرین چه سگ بامزه ای، یکی از شما هم در مورد جانور با وفایی مثل سگ صحبت کنید.
گروه گل بنفشه:
شما چه پازلی را چیده اید؟
صدای گاو چیه
مدیریادگیر: گاو چه فایده هایی دارد؟
گل نرگس:
شما چه پازلی را چیده اید؟
گرگ کجا زندگی می کند؟
بچه ها گرگ چه کار می کند؟
آیا شما تا به حال داستانی در مورد گرگ شنیده اید
آفرین به شما بچه های خوب و زرنگ که گول آدمای بدکاری را که مثل گرگ می مانند نمی خورید. سگ
یکی از دانش اموزان نیز با تقلید صدای سگ به کلاس شادی می بخشد.
گاو
ما....ما....ما...
یکی از فرا گیران: از شیر آن استفاده می کنیم و...
گرگ
در جنگل بیابان
گوسفندان ما را می خورند
احتمالاً بله، گرگ و هفت بزغاله شنگول و منگول و...
همیاری
هدف: شادی، نشاط
ارائه درس جدید معلم تصویر جنگل را روی تابلو نصب نموده و با توجه فراگیران را به آن جلب می نماید
بچه های عزیز در این تصویر چه می بینید؟ چه جایی را نشان می دهد؟ فراگیران در گروه با هم صحبت می کنند و احتمالاً جواب می دهند جنگل همراه با حیواناتی مثل گرگ- شیر-ببر و.. پرسش و پاسخ
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 86 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 68 |
نظام آموزشی هندوستان
ساختار نظام آموزشی
در ساختار نظام آموزشی کشور هند تمرکز عمده بر بعد وسیع ارائه خدمات آموزشی و اهمیت ساختار، سازماندهی و ارتقاء آن استوار می باشد. بعلاوه، ساختار سیستم آموزشی کشور هندوستان بر رشد آموزشی مناطق مختلف کشور و برقراری رقابتهای آموزشی میان این مناطق تأکید دارد. در حال حاضر، تعداد 888 نهاد آموزشی در کشور هندوستان فعالیت دارد که به ثبت نام از 179 میلیون دانش آموز مبادرت می نمایند. سیستم آموزش ابتدایی در هندوستان از دومین رتبة جهانی برخوردار است. این سیستم آموزشی از 4/149 میلیون کودک 6 تا 14 ساله و 9/2 میلیون آموزگار، متشکل می گردد. لازم به ذکر است که نرخ مذکور به 82 درصد از کل کودکانی است که در این گروه سنی قرار دارند مشتمل می گردد. پس از استقلال هند طی سال 1947 سیاستمداران ,مسئولان و صاحب نظران آموزش و پرورش کشور تلاشهای فراوانی در جهت ارائه الگوی مشترک ساختار آموزشی پذیرش کلیه ایالت عمل آورند. طی سال 1966 کمیسیون آموزش و پرورش هند مبادرت به انتشار ساختار آموزشی طرح سیستم (2+10) نمود. سیستم مذکور پس از بازنگری و جرح و تعدیل طی سالهای 1986 و 1992 به عنوان خط مشی جدید نظام آموزشی ملی به تصویب رسید در حال حاضر کلیه ایالت های کشور از آن پیروی می نمایند. نکته قابل تامل در فرایند تصویب طرح مذکور طول مدت بررسی آن است که مدت زمان سه دهه از زمان طرح اولیه آن تا جرح و تعدیل و تصویب و اجرای فراگیر و نهایی آن به طول انجامید است که خود نشان دهنده بر طرف نمودن احتمالی نواقص و نارسایی های طرح اولیه می باشد. بر اساس الگوی قید شده در فوق نظام آموزش پیش دانشگاهی کشور هند خود از دو دوره آموزش ابتدایی و متوسطه متشکل می گردد. با وجودی که ساختار آموزشی کشور هند بر (سیستم 2+10) استوار می باشد. با این حال در میان ایالات مختلف در خصوص تعداد مدارس ابتدایی و متوسطه، شرایط سنی پذیرش در مدارس متوسط، آزمون های عمومی، آموزش هندی و انگلیسی، تعداد ساعات و جلسات درسی، مدت تعطیلات، میزان دستمزدها، آموزش پایه و … تفاوت عمده ای وجود دارد. آموزش در کشور هند، از سن پنج سالگی آغاز شده و از سه مرحله ابتدایی، متوسطه و عالی (دو دوره 5 ساله ابتدایی و متوسطه و یک دوره 2 ساله تکمیلی) متشکل می گردد. در مجموع، دوره تحصیلات ابتدایی و متوسطه 12 سال به طول می انجامد.
طبق آمار به دست آمده طی سال 1996 نرخ ثبت نام ناخالص بر مبنای سطوح مختلف آموزشی به شرح ذیل می باشد:
. پیش دبستانی : 5 درصد
. اولین سطح : 101 درصد
. دومین سطح : 49 درصد
. سومین سطح : 9/6 درصد
ساختار آموزش پس از استقلال
پس از استقلال کشور هند به دلیل نرخ بالای بی سوادی (در حدود 85 درصد) ، سرمایه هنگفتی به تولید کتب درسی ارزان قیمت تخصیص یافت. سه دهه پس از استقلال کشور، هزینه آموزشی به 40 برابر و نرخ افراد باسواد به بیش از 2 برابربالغ گردید.از سوی دیگر پیشرفت های آموزشی و افزایش تعداد موسسات آموزش عالی و مراکز تحقیقاتی وصنعتی به گسترش انواع کتابخانه ها و فراهم آمدن بازار کار برای افراد آموزش دیده منجرگردید. در سال1956 کمیسیون اعتبارات دانشگاهی هند با عنوان (یو.جی .سی ) عهده دار مسوو لیت تصویب مقررات ویژه آموزش عالی و تعیین استانداردهای آموزشی و تحقیقاتی گردید. طی سال 1961 کمیسیون مذکور به منظورارزیابی و پیشنهاد معیارهایی جهت ارتقائ استانداردهای آموزشی در هند، به تشکیل کمیته بررسی علوم به ریاست دکتر رانگاناتان مبادرت نمود. تا پیش از دهة 70 ، تنها سه دانشگاه دهلی (1948) ، بنارس (1966) و بمبئی (1967) از دوره کارشناسی ارشدبرخوردار بودند.این درحالیست که در آغاز این دهه 4 دانشگاه ا لیگر، میسور ،کارناتاک و ویکرام به افتتاح دوره های کارشناسی ارشد خود مبادرت نمودند. پس از استقلال کشور این روند سرعت گرفت.
آموزش پایه
در 4 ایالت مختلف کشور آموزش پایه منحصرا بر نخستین مرحلة آموزشی (آموزش ابتدایی) شامل می گردد و این در حالی است که در 8 ایالت دیگر کشور دوره آموزش پایه بر کلیه مقاطع آموزشی (ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان) مشتمل می گردد.
وسیع سازی بعد سیستم آموزش پایه
کشور هندوستان، 50 سال پس از استعمار انگلستان اقدام به اجرای سیاست آموزش توده ای نمود. از آن زمان تاکنون این سیستم از لحاظ تعداد مدارس و تعداد کودکان ثبت نامی در این مدارس چندین بار گسترش یافته است. جدول ذیل نرخ ثبت نامی افراد طی دهة 1990و 4 دهة قبل از آن را به تصویر می کشد.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 173 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 135 |
ساختار کلی نظام آموزش
• آموزش رسمی پیش دانشگاهی
• آموزش پایه
• آموزش پیش دبستانی
• آموزش ابتدایی
• آموزش متوسطه
• آموزش عالی
• آموزش بزرگسالان
• آموزش استثنایی
• آموزش معلمان
• آموزش ضمن خدمت
• آموزش غیر رسمی
آموزش رسمی پیش دانشگاهی
از آنجایی که اصل اساسی درساختار آموزشی کشور سوئد بر فراهم آوردن امکانات آموزشی برای کلیه شهروندان سوئدی بدون توجه به پیشینه قومی واجتماعی و تابعیت فردی آنان استوار میباشد، از این روی کلیه مدارسی که از قوانین آموزشی پایه تبعیت مینمایند (مدارس ابتدایی و مقدماتی و تکمیلی متوسطه) به صورت فراگیر طراحی شدهاند تا کلیه نسل جوان را تحت پوشش قرار دهند.
علاوه برمواد درسی، کتب آموزشی مدارس ابتدایی ومقدماتی و تکمیلی متوسطه مراکز آموزشی سراسر کشور یکسان است. قوانین کشوری خاصی نیز در خصوص ساختار آموزشی کشور در قوانین آموزشی کشور توسط مجلس ملی به تصویب رسیده است. تحصیلات ویژه بزرگسالان نیز درکشور سوئد از سابقه تاریخی طولانی برخوردار بوده وگزینه های گوناگونی درسراسر کشور جهت ادامه تحصیلات وجود دارد. تحصیلات ویژه بزرگسالان به صورت یکسان با آنچه در مدارس، از ابتدایی تا متوسطه، ارائه میگردد، بخشی از ساختار مدارس عمومی محسوب میگردد. این امتیاز خود به هر فرد این امکان را میدهد که به تکمیل تحصیلات خود تا مقطع متوسطه مبادرت نموده و مجددا به ساختار رسمی مدارک آموزشی بپیوندد . بنابراین آموزش در سوئد از نظر ساختاری به صورت دورههای آموزشی یکسان از سطح ابتدایی تا آموزش متوسطه وآموزش بزرگسالان برای کلیه شهروندان سوئدی فراهم میباشد. علاوه براین طرحهای مالی گوناگونی نیز اتخاذ گردیده که به دانش آموزان ودانشجویان اجازه میدهد تا درطول سنوات آموزشی خود (آموزش متوسطه و آموزش بزرگسالان) و همچنین تحصیلات عالی منابع مالی مورد نیاز خود را فراهم نمایند.
آمار تحصیلی تعداد دانشآموزان و مدارس
طبق آخرین آمار بدست آمده تعداد 305300 دانشآموز سوئدی در مراکز تکمیلی آموزش متوسطه آموزش میبینند.گفتنی است از %7/4 از این تعداد (14300) درمراکز تکمیلی متوسطه مستقل(خصوصی) ثبتنام به عمل میآید.سهم مذکور طی سالهای اخیر بهطور چشمگیری افزایش یافته و این در حالیاست که طی سال 1996 تنها از %8/1 دانشآموزان در مدارس مستقل ثبتنام به عمل میآمد.
طبق آخرین آمار بدست آمده طی سال 1996 تعداد 654 مدرسه فعالیت داشته که %15 از این مدارس، مستقل بوده و توسط نهادها و مؤسسات خصوصی اداره شده و 5 در صد نیز توسط شوراهای استانی اداره میگردند. طبق آمار مذکور میانگین دانشآموزان هر مدرسه به 467 دانشآموز بالغ میگردد.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 10 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 12 |
علل ضعف دانش آموزان در درس ریاضی
مقدمه
درس ریاضی ، یکی از ارکان مهم تدریس و یکی از پایه های بنیادین در سطوح مختلف تحصیلی می باشد که مقدمه ورود به سالهای بعدی برای نیل به اهداف مهم جامعه می باشد که هر زمان بـاید مورد اهمیت خاصی از سوی معلمین و دست اندرکاران آموزش و پرورش در تمامی پایه ها و مراکز قرار گیرد که با شاخص قرار دادن این درس ، انتظار می رود جوامع در سالهای آتی نه تنها در این درس به مشکلی برخورد نکرده باشند بلکه بتوانند از عهده انجام مسئولیتهای محوله در رابطه با این درس برآیند . با این مقدمه کوتاه می خواهم در تحقیق خود از علل ضعف دانش آموزان ابتدایی در درس ریاضی بپردازم که امیدوارم که مورد اهمیت قرار گیرد.
در پژوهشی که در چند مدرسه ابتدایی و چندین کلاس ، علی الخصوص کلاس خودم ، کلاس پنجم مدرسه ابتدایی وحدت شهرستان پارس آباد به انجام رسانده ام به نتایجی برخورد کرده ام که ذکر آن در این مطلب خالی از لطف نمی باشد.
« حدود شش سال است که در کلاس پنجم در دوره ابتدایی به تدریس اشتغال دارم . در این مدت درس ریاضی چندان به نظر من پرنشاط و فعال نیست. از روشهای مختلف تدریس و از وسایل کمک آموزشی و رسانه ای مختلفی برای تدریس این درس استفاده می کنم و در این میان از اولیای دانش آموزان و کتابهای مختلفی که در این زمینه باشد کمک گرفته ام. پس از تدریس درس مربوطه ، از تک تک دانش آموزان یا بصورت گروهی به نوبت و از روی دفتر اسامی می خواهم پای تخته بیایند تا تمرین مربوط به درس امروز را حل کنند . دانش آموزان هم این کار را انجام می دهند و من هم به طور نظری و هم از جنبه ی عملی نمره ای برای آنها منظور می کنم.
در حین نوشتن تمرین می خواهم که همگی توجهشان را به روی تخته سیاه جلب کنند ولی معمولا این کار به صورت فعال و از روی علاقه انجام نمی گیرد. برخی با هم حرف می زنند – برخی می خوابند – برخی درس دیگر می خواند – برخی جدول حل می کند یا گروهی می خندند. به هر طریق این کلاس معمولا بدون فعالیت موثر و یادگیری اکثر دانش آموزان طی می شود. »
این وضعیت چندان برای من و دانش آموزان خوب نبود تصمیم گرفتم تا آنجا که می توانم در این وضعیت نامطلوب کلاس ریاضی تغییر و تحولی ایجاد کنم برای اینکار فکر کردم بهتر است نخست از خود دانش آموزان بپرسم که چرا کلاس درس ریاضی این اندازه بی روح و ناکارآمد است. یک روز تصمیم گرفتم در چنین وضعیتی موضوع را با خود آنان در میان بگذارم . روبه آنان ایستادم ، چند دقیقه ای سکوت کرده و نظاره گر حرکات و رفتارشان شدم ؛ چند دقیقه که به این صورت گذشت . کلاس آرام شد همه سکوت کردند. از دانش آموزان خواستم تمام وسایل روی میز خود را جمع و در بحثی که می خواستم مطرح کنند و همه نیز قبول کردند.
روبه بچه ها گفتم : بچه ها همان گونه که خود شما هم شاهد هستید زنگ ریاضی شما مثل سایر زنگها فعال و موثر نیست . بلکه یک کلاس بی روح و کسل کننده است و نتیجه لازم نیز عاید و مطلوب نیست. من فکر می کنم بهتر است نخست این موضوع را با خود شما در میان بگذارم پرسشی را مطرح کردن تا از نظرهای مختلف دانش آموزان راجع به درس ریاضی و وضعیت آنها آشنا شوم.
بچه ها نیز با علاقه خاص پذیرفته و در بحث راجع به موضوع شرکت جستند. گفتم : بچه ها پرسش من از شما انی است : چرا به درس ریاضی که یکی از درسهای مهم پایه و اساسی هر درس توجه لازم و کافی را مبذول نمی فرمایید. اگر می خواهید در هر رشته مهم دانشگاهی شرکت کنید و وارد بازار کار شوید و به جامعه خود خدمت کنید باید این درس مهم و پایه را در نظر قرار دهید. چون دانستن این درس برای شما لازم و ضروری است اگر می خواهید دکتر و مهندس و ... شوید و در جامعه نقش داشته باشید باید حتما درس ریاضی را بلد باشید. موافقید نظرتان را راجع به این درس جویا شوید که در این موقع شور و هلهله ای راه افتاد : سخنان بسیاری گفته شد خلاصه آنچه گفته شد به شرح زیر است :
1- از اول ابتدایی تاکنون بسیار از معلمان ما درس ریاضی را جدی نگرفته اند.
2- بسیاری از معلمان راه و روش تدریس درس ریاضی را بلد نیستند.
3- از وسایل کمک آموزشی مناسب و کافی استفاده نمی شود.
4- درس ریاضی خیلی سخت است و نیاز به تمرین و تمرکز زیادی است.
5- به درس ریاضی آن طور که باید معلمان خود بها نمی دهند و از اهمیت آن ما را آگاه نکرده اند.
اکثر مطالب گفته شده را یادداشت کردم . با دانش آموزان قرار گذاشتم گاهی اوقات در باره نحوه بهبود کلاس های ریاضی صحبت کنیم و راههایی را که به نظر میرسد در شیوه تدریس این درس برای بالا بردن کیفیت و بهبود آن بیان کنند تا به نتیجه ای برسیم.
گردآوری اطلاعات (شواهد1)
برای این که بتوانم در باره پرسشی که مطرح کرده بودم اطلاعات دقیق تری به دست آورم تصمیم گرفتم علاوه بر دانش آموزان موضوع را با همکارانی که در این زمینه صاحب نظر هستند در میان بگذارم.
در زنگ تفریح این موضوع را با بعضی از همکارانم در میان گذاشتم و از آنانی که احساس می کردم علاقه مندتر و آماده تر هستند تقاضا کردم روزی پس از پایان وقت کلاس در این باره که اتفاقا موضوع تحقیق بنده نیز می باشد صحبت کنیم. در آن جلسه موضوع علل ضعف دانش آموزان ابتدایی در درس ریاضی بود که آن را مطرح کردم. هر یک از همکاران نظراتشان را اعلام کردند من نیز از نکات عمده حرفهای همکارانم یادداشت برداری می کردم. برخی از مطالب شبیه نظرات دانش آموزان بود. برخی نیز پخته تر و اساسی تر از آن ، روی هم رفته قرار شد یک جلسه ای را با مدیر مدرسه در میان بگذارم.
مدیر مدرسه پیشنهاد بنده را پذیرفت ، مدیر ضمن تشویق ، به ادامه کار و مطالعه بیش تر پیشنهاد کرد اگـر صـلاح می دانیم موضوع را با چند نفر از والدین دانش آموزان در میان بگذاریم. همین کار را انجام دادیم. نتایج صحبتها را یادداشت کردم. یکی از والدین اطلاعات و اسناد قابل توجهی در این زمینه در اختیار ما قرار داد. این اسناد بین همکاران تقسیم شد و در جلسه مطرح شد.
تجزیه و تحلیل اطلاعات
پس از مطالعه اسناد و مدارک و بحثها ، اطلاعات حاصل از این فرایند مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت ، اشکالات و کاستی های کلاس های درس ریاضی تعیین شد. راههای مناسبی برای تقویت بچه ها فهرست شد و خلاصه یادداشت برداری شد.
خلاصه یافته های اولیه
برخی علل ضعف دانش آموزان در درس ریاضی به این شرح است:
1- آشنا نبودن برخی از معلمان به فنون و نحوه تدریس درس ریاضی ( روش تدریس ریاضی)
2- آموزش ندیدن برخی از معلمان در این زمینه ( معلمانی که با مدرک دیپلم بدون گذراندن درس دانشگاهی و روشهای تدریس و نحوه بررسی کتب درسی استخدام شده اند طبیعی است که در تدریس این درس به مشکل اساسی برخورد نموده باشند.
3- تخصصی نبودن تدریس درس ریاضی در ابتدایی.
4- بی توجهی معلمان ابتدایی به طرح درس ( شیوه جدید – روش 9 گانه گانیه ) – فقدان ارزیابی کار معلمان در این زمینه.
5- تمرین نکردن ، بی توجهی به دفتر تمرین درس ریاضی.
6- تنوع نداشتن تدریس درس ریاضی ، استفاده از روشهای قدیمی و سنتی و حل در تخته سیاه و استفاده نکردن معلمان از روشها و شیوه های نوین تدریس درس ریاضی (به کارگیری مواد آموزشی و ... . )
7- آشنا نکردن دانش آموزان با اهمیت درس ریاضی و ناشناخته ماندن قلمرو و اهداف درس ریاضی در این سطح.
8- ناآشنایی برخی از معلمان درس ریاضی به روان شناسی تربیتی و شناخت ذهنی و زبانی کودکان ابتدایی.
9- نداشتن معیار مشخص در ارزشیابی درس ریاضی.
10- بی توجهی معلمان به راههای شکوفا سازی خلاقیت های کودکان ابتدایی.
11- بی توجهی به علایق و انگیزه ها و توان فکری دانش آموزان به هنگام تدریس درس ریاضی.
12- بی سوادی و کم سوادی برخی از اولیا در نرسیدن به تکالیف و تمرینات درس ریاضی.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 11 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 10 |
اختلال در خواندن (بیان شفاهی/ بیانی)
خواندن
کودکان معمولاً خواندن را در کلاس اول و گاهی زودتر آغاز می کنند و در تمام طول دوران تحصیلشان این وابستگی به خواندن ادامه پیدا می کند. تحقیقی که توسط کرک و الکنیز در 1975 انجام شد نشان داد که 60 تا 70 درصد کودکانی که در این برنامه ها ثبت نام کرده اند، دارای مشکل ناتوانی خواندن بوده اند.
انواع آموزش خواندن
1- خواندن تحولی: شامل نظامهایی از آموزش خواندن است که یک زنجیره تحولی ورود به تکامل از مهارتهای خواندن را در یک برنامه گروهی فراهم می آورند. این نظامها معمولاً از کودکان انتظار دارند با سرعت و در مراحل خاصی خواندن را یاد بگیرند.
2- خواندن اصلاحی: به روش هایی اطلاق می شود که برای اصلاح عادات بد و غلط خواندن یا پر کردن شکافهایی که در معلومات کسب شده در طول دوره های برنامه خواندن تحولی برای کودکان پیش آمده، به کار می روند. ممکن است کودک در مورد مهارت های بازشناسی نکات، درک، فهم معانی، آواها، سریعتر خواندن و یا در مورد سایر زمینه های تعبیر و تغییر نوشته ها به کمک احتیاج داشته باشد. که با استفاده از آموزش تکلیف یعنی آموزش مستقیم یا اصلاح غلط های خواندن به صورتی که کودک بتواند پس از آن با سرعت و نرخ نسبتاً بهنجاری پیشرفت کند.
3- خواندن ترمیمی: گاهی اوقات این کودکان را با عنوان خوانش پریش می نامند. آنها احتمالاً دارای نوعی ناتوانی یادگیری تحولی (توجه، حافظه، ادراک، تفکر یا اختلال زبان) هستند.
اکثریت قریب به اتفاق کودکانیکه کلاس اول را شروع می کنند احتمالاً 85 تا 90 درصد آنها با استفاده از برنامه های خواندن تحولی در خواندن پیشرفت می کنند، از میان 10 تا 15 درصد بقیه که مشکلاتی در پیشرفت بهنجاری خواندن دارند، بیشترین تعداد می توانند از طریق روشهای خواندن اصلاحی و یا استفاده از روش های آموزش تکلیف و آموزش مستقیم پیشرفت کنند. 1- یا حداکثر 2 درصد دچار ناتوانی یادگیری تحولی درونی هستند.
بعضی از کودکان هنگام خواندن، خطاهای زیر را مرتکب می شوند.
1) حذف ها: مثلاً من علی را دیدم (خواندن می شود ) من علی دیدم
2) افزایش ها: مثلاً مرد یک خرس چاق بزرگ دید در حالیکه چاق بزرگ وجود نداشته است.
3) جانشین سازی ها: جمله «سالی یک پیشی خوب است» می تواند به این صورت خوانده شود: «سالی یک پیشی خوب دارد»
4) تکرارها: جمله رنگ آبی آن اتومبلی را ببین (خوانده می شود ) رنگ آبی آن روی کلمه اتومبیل متوقف شود و تکرار می کند ... رنگ آبی آن ... رنگ آبی آن ...
5) حذف یا اضافه حروف: کودک بعضی صداها را حذف کرده یا بعضی حروف را به کلمه ای که می خواند اضافه می کند.
6) خطاهای وارونه سازی: کودک می تواند کلمه «داس» را «ساد» و یا کلمه «با» را «آب» بخواند.
7) خواندن سریع و بی دقت: بعضی کودکان که برای خواندن مطالب عجله می کنند، خطاهای بسیاری مرتکب می شوند و بویژه بسیاری از لغاتی که نمی توانند بخوانند را جا می اندازند.
8) خواندن کند و لغت به لغت: بعضی کودکان به کندی و لغت به لغت می خوانند علت تشکیل این عادت می تواند تمرکز بیش از حدودی رمزگردانی لغات باشد.
9) فقدان درک مطلب: بعضی کودکان لغات را رمزگردانی می کنند ولی توجه اندکی به معنای متن قرائت شده دارند.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 19 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 20 |
ناتوانی های بیان نوشتاری (اختلال در جمله نویسی و انشاء)
پیشگفتار
بر طبق 142-94.P.L یکی از انواع ناتوانی های یادگیری، بیان نوشتاری است از زمانی که در سال 1975 این عنوان مطرح گردید، واژه بیان نوشتاری، هجی کردن و همه اشکال دیگر ارتباط کتبی را در بر گرفت.
یکی از مهمترین مهارت هایی که کودکان می بایست بر آن تسلط پیدا کنند ارتباط برقرار کردن است. یعنی فهمیدن آنچه که دیگران می گویند و بیان عقاید و منظورهایشان بصورت شفاهی و کتبی.
از طریق ارتباط برقرار کردن کلامی و غیرکلامی است که ما موضوعات، وقایع و روابط خود با یکدیگر را بازنمایی می کنیم. بر روی این عقیده که بیان نوشتاری مناسب برای ایجاد ارتباط، برای پیشرفت در مدرسه و برای زندگی روزمرة امروزی، اساسی است، توافق وجود دارد. علی رغم پیشرفتهای تکنولوژی در رشد تایپهای الکترونیکی، پردازش گرهای لغت و کامپیوترها، هنوز یادگیری خواندن و نوشتن ضروری است.
هدف ما در این مقاله:
1- توصیف مشکلات اصلی در کودکان در ارتباط نوشتاری و ارائه برخی متدهای ترمیمی
2- یاری رساندن به معلمان برای تشخیص و درمان کودکانی که در زمینه بیان انشائی دچار ناتانی های اساسی هستند می باشد.
3- امید است که تلاش های ما برای ارزیابی و ترمیم مشکلات بیان نوشتاری مورد استفاده خوانندگان، معلمان، والدین و بزرگسالانی که دچار ناتوانی بیان نوشتاری هستند، قرار گیرد.
مقدمه
بیان نوشتاری به ارتباط اندیشه ها با یکدیگر از طریق علائم نگاره ای اشاره دارد. این مسئله مستلزم داشتن فکری برای ارتباط، داشتن زبانی برای بیان این افکار، ترجمه ی شفاهی به علائم به صورتی که دیگران بتوانند افکار مورد نظر را بفهمند، است.
علاوه بر دست خط و هجی کردن به عنوان پیش نیازهایی برای بیان نوشتاری، پیش نیاز مهمتر رشد زبان می باشد.
آلی و دیش لر (1979 و Alley , Deshler) اظهار داشتند که بسیار احتمال دارد که بزرگسالان مبتلا به ناتوانی یادگیری در سنین اولیه کودکی در زمینه ی شنیدن، صحبت کردن، و نوشتن مشکلاتی داشته اند. همچنین جانسون و میکل بست (1967 و Mykelebust و Johnson) بر اهمیت درک شنیداری، بیان شفاهی و خواندن در تحول زبان نوشتاری، تاکید کرده اند.
فلپز- گان و فلپز- تراساکی (1982و) اظهار داشتند که، علاوه بر تحول زبان، «عمل نوشتن نیازمندی توانائیهای بصری مختلفی ست که به آرامی با مهارتهای حرکتی مناسب هماهنگ شده و یکپارچه می شوند.»
دانش آموزانی که دامنه ی لغاتشان محدود بوده و در خواندن و استفاده از گرامر و ترکیب جمله ضعیف هستند، مستعد داشتن مشکلاتی در سازماندهی و تنظیم افکارشان به شکل مناسبی جهت بیان نوشتاری هستند. انشاءهای کتبی آنها کوتاه بوده و به نظر می رسد که از افکار پیچیده اجتناب می کنند.
بلچ (1975 و Belch) دریافت اشکالات در بیان نوشتاری شامل خطاهای گرامری، اشتباه هجی کردن کلمات، و خطاهایی در نقطه گذاری، می باشد.
دشلر و فرول وکاس )1978 و Deshler , Ferrell , Kass) دریافتند که، دانش آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری، در بازبینی تکالیف تحصیلی خویش، فقط در حدود یک سوم از خطاهایی را که مرتکب شده اند، تصحیح می کنند. آنها غلط گیری کردن و یا خود-بازبینی تکالیف خویش را فرا نگرفته اند.
در نتیجه، دانش آموزان یاد می گیرند به شیوه های مختلفی این نوع از مشکلات بیان نوشتاری را جبران کنند. آنها از نوشتن اجتناب می کنند. دانش آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری از نوشته های دیگران استفاده می کنند، گزارش ها را به شکل خلاصه می نویسند. اگر قابل دسترسی باشد از ضبط صوت استفاده می کنند، و امتحانات شفاهی را به امتحانات کتبی ترجیح می دهند. (آلی و دیشلر، 1979) به هر حال این نوع از راهبردهای جبرانی، کمک های محدودی برای دانش آموز هستند زیرا این راهبردهای برای انجام تکالیف فراوان روزانة او که نیازمند بیان نوشتاری است، کافی نیستند.
بیان نوشتاری
یکی از انواع ناتوانیهای یادگیری بیان نوشتاری است که به انتقال ایده ها و افکار به دیگران از طریق علائم نگاره ای اشاره دارد. ناتوانی های زبان نوشتاری شامل نواقصی در درک مطلب شنوایی، بیان شفاهی و خواندن می باشد. نگرش نسبت به تکالیف نوشتنی نیز یک جنبه ی مهم مشکلات زبان نوشتاری است.
عوامل موثر در ناتوانیهای زبان نوشتاری
در ملاحظه همبسته های بیان نوشتاری، اعتقاد به این امر که بیان نوشتاری، بالاترین پیشرفت بشریت است، ضروری به نظر می رسد و فقط وقتی همه ی سطوح مقدماتی آن فراهم شده باشد، بدست می آید. (میکل بست- 1965)
سلسله مراتب اجزاء فنون زبان توسط گلوگ (1971-Kellog) طرح شده است. این اجزاء شامل تجربه کردن، شنیدن، صحبت کردن، خواندن و نوشتن می باشد. از آنجائیکه توانائیهای تحولی و مهارتهای تحصیلی زیادی، برای آسان ساختن زبان نوشتاری ضروری می باشد، امکان بررسی همه آنها در اینجا وجود ندارد. ما چهار عامل اصلی که به نظر میرسد بطور اختصاصی با زبان نوشتاری مرتبط می باشند، را مورد بحث قرار می دهیم: 1- زبان شفاهی دریافتی 2- زبان شفاهی بیانی 3- خواندن 4- انگیزه
زبان شفاهی دریافتی
دانش آموزانی که در فهم آنچه می شنوند اختلال دارند، معمولاً در رشد سلامت بیان شفاهی مانند زبان نوشتاری دچار مشکل هستند. این دانش آموزان به دلیل دامنه لغات محدود، مشکلاتی در درک مطلب خواهند داشت و مستعد هستند که به جای تفکر انتزاعی در سطح تفکر عینی باقی بمانند. (جانسون و میکل بست- 1967).
ناتوانی های تحولی که باعث مشکلاتی در زبان شفاهی دریافتی می شوند همچنین با زبان نوشتاری نیز تلاقی خواهند داشت.
زبان شفاهی بیانی
اختلالات در زبان شفاهی بیانی معمولاً در زبان نوشتاری دانش آموز به شکل مشکلاتی در ترکیب و دیگر کنش های گرامری، سازماندهی کلمات در درون جملات، حذف انتهای کلمه، استفاده ناصحیح از زمان افعال و ضمائر، اغتشاش در ترتیب کلمه، دامنه لغت پراکنده و اشکال در کلمات یادآوری شده، می باشد.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 24 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 23 |
نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات درتوسعه آموزش و دانش با تاکید برنقش کتابخانه های مجازی
چکیده:
عصرحاضر را باید تلفیقی ازارتباطات و اطلاعات دانست. عصری که بشر درآن بیش ازگذشته خود را نیازمند به داشتن اطلاعات و برقراری ارتباط برای کسب اطلاعات مورد نیاز می باشد. امروزه با دراختیارداشتن فناوری اطلاعاتی و ارتباطی مختلف و پیشرفته،امکان برقراری سریع ارتباط و تبادل سریع اطلاعات بیش ازپیش میسرگردیده است. افراد درهرکجا که باشند میتوانند آخرین اطلاعات مورد نیاز خودرا درهرزمینه ای دریافت میکنند. اما بی شک- بیشترین تاثیر پدیدآمدن فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی برمحیطهای آموزشی بوده است. کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات درآموزش سبب شده است تا محیط آموزشی به سوی مجازی شدن سوق پیدا کند.این امرسبب میشود تا ارتباطات میان افراد به منظورآموزش و گسترش دانش به گونه ای فزاینده ازطریق رایانه امکان پذیرشود. با ظهور و گسترش اینترنت- این رسانه به عنوان یک مکمل جهت تامین نیازهای اطلاعاتی و آموزش مورد استفاده قرارگرفت. با توجه به نقشی که کتابخانه ها باید درامرآموزش ایفا نمایند بدیهی است با دارا بودن امکانات پیشرفته تر-منابع اطلاعاتی بسیار غنی تری را نسبت به گذشته فراهم میکنند و جهت آموزش افراد دراختیار آنها قرارمیدهند. فراهم کردن وب سایتهای اینترنتی و پایگاههای اطلاعاتی- کتابخانه ها را به یک محیط مجازی و دیجیتالی جهت تبادل اطلاعات تبدیل کرده است که نقش آموزشی آن بیش ازپیش دراین محیط نمایان میشود. این مقاله درصدد آن است تا پس ازارائه تعریفی جامع ازفناوری اطلاعاتی و ارتباطی- مساله آموزش مجازی و ازراه دورو نقش فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی دراین آموزش را مورد بررسی قراردهد و با تاکید برآموزش سیستمی- انواع آموزش به صورت مجازی را بیان کند. مسلما برای آموزش افراد به صورت مجازی و توسعه دانش آنها- نیازمند منابعی خواهیم بود که این منابع جزازطریق کتابخانه ها قابل تامین نیستند. کتابخانه ها میتوانند با تهیه منابع الکترونیکی و تحویل آنها به اعضای جامعه اطلاعاتی نقش عمده ای درآموزش و گسترش دانش داشته باشند.
مقدمه
انسانها از اولین لحظات زندگی درحال تلاش و تکاپو هستند. دلایل مختلفی برای این تلاش وجود دارد. عده ای درجستجوی نان و عده ای درصدد کسب نام هستند.عده ای مجموعه ای ازخواسته ها را می طلبند. نقطه مشترک تمام این تلاشها نیازاست و این تکاپو جهت تامین نیازها صورت میپذیرد.نیازاست که شخص را به تحرک وا میدارد و به کارهای فرد جهت میدهد.
هرخدمتی که ارائه شود و هرنیازی که تامین گردد یک محصول است که میتواند شامل عقاید-مکانها-خوراک-پوشاک و اطلاعات باشد. یکی ازاساسی ترین نیازهای بشر دسترسی به اطلاعات است. تا اطلاعات وجود نداشته باشد- امکان تامین هیچ یک ازنیازهای بشری وجود ندارد. پس به گونه ای میتوان عنوان کرد که اطلاعات مادر تمام نیازهای بشری میباشد. اطلاعات عنصری است که همواره با بشر همراه بوده است- ولی به دلیل محدود بودن نیازهای بشر چندان مورد توجه قرارنداشت. با برقراری ارتباط میان جوامع و پدید آمدن نیازهای مختلف و ابداعات گوناگون-اطلاعات نیز اهمیت پیدا کرد تا آنجا که بشر وارد دوره ای شد که آنرا عصراطلاعات نامید(3).
اطلاعات با زندگی بشر آمیخته شده و پدیده ای اجتماعی میباشد. علت اطلاق اصطلاح "عصر اطلاعات" به دوره حاضر به دلیل گستردگی میزان اطلاعات و سرعت تبادل آنها ازطریق محملهای اطلاعاتی مختلف میباشد. دراین دوره-بشر بیش ازپیش خود را نیازمند به داشتن اطلاعات و برقراری ارتباط با جوامع دیگربرای کسب اطلاعات میداند. این حجم گسترده اطلاعات و چگونگی تبادل آن- جامعه امروزرا درآستانه ورود به فرهنگی قرارداده است که درآن آموزش-اطلاعات و دانش محورهای اصلی پیشرفت جامعه خواهند بود. امروزه اطلاعات جایگزین تمامی عناصرتعیین کننده شده و نیز انقلاب صنعتی شده است. دراین مقاله، پس ازتعریف اجزای اصلی دریک فرایند آموزشی، انواع یادگیری درمحیط الکترونیکی معرفی خواهند شد و نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات و نیزکتابخانه های مجازی، درامریادگیری، مورد بحث قرارخواهدگرفت.
تعریف اطلاعات
اطلاعات عبارت است از داده های شکل گرفته و تغییر یافته به طوری که معنی دار و مفید باشند.
اطلاعات با بشر آمیخته شده و پدیده ای اجتماعی است به دلیل آنکه انسانها سبب انتقال اطلاعات میشوند. تقسیم کارمیان انسانها به منظورتامین نیاز ارتباطات میان انسانها زمینه سازانتقال اطلاعات بین افراد است. اطلاعات آن چیزی است که بتواند درسیستم ذهنی دریافت کننده دگرگونی ایجاد کند و ازبی نظمی بکاهد. حاصل این دگرگونی درسیستمهای انسانی- پدید آمدن دانش و توانایی تصمیم گیری است.
تعریف دانش
هرفرد درهرلحظه اززمان دارای ساختی ذهنی است که دانش اورا تشکیل میدهد. این دانش به تدریج و درطول زمان ازطریق جذب پاره های مختلف اطلاعاتی به دست آمده است و چون افراد-پیوسته ازمحیط پیرامون خود –آگاهانه یا ناآگاهانه-اطلاعات کسب میکنند این دانش درحال افزایش و گسترش است. به این ترتیب میتوان گفت که دانش ترکیبی سازمان یافته ازاطلاعات میباشد.درصورتی که پیشداشته های فرد با یافته های نو ترکیب شود دانسته پدید می آید. هرچه که برای فرد چیز تازه ای داشته باشد دانش خواهد بود. اطلاعات باید ازمجراهای مختلف بگذرد و جذب ذهن شود. پس کسب دانش باید تدریجی باشد تا کاملا درترکیب ذهن جای بگیرد.
دانش را به دودسته تقسیم میکنند:
• دانشی که خودش را می شناسیم.
• دانشی که میدانیم درکجا میتوانیم اطلاعاتی راجع به آن پیدا کنیم.
دردنیای امروز- مورد دوم اهمیت فراوانی پیدا کرده است و بیاموزیم که چگونه بیاموزیم بیانگراین مطلب است.. کسب دانش میتواند به طرق مختلفی صورت بگیرد. اما به طورکلی ازدوطریق میتوان به کسب دانش پرداخت، به صورت رسمی و محدود دریک مکان و زمان خاص و برنامه ای منظم یا اینکه غیررسمی، بدون اینکه نیازباشد درمکان و زمان خاصی افراد گردهم جمع شوند و دانش مورد نیازخودرا به دست آورند.این نوع کسب دانش،یادگیری مادام العمرهم نامیده شده است. بنابراین میتوان گفت هدف نهایی بشر ازکسب دانش، یادگیری میباشد. اما باید دید که فرایند یادگیری چیست.
تعریف یادگیری
تحولات و دگرگونی هایی که درزندگی بشر رخ داده است، به دلیل آموزش و یادگیری میباشد.شکی نیست که اهمیت یادگیری دررشد آدمی، بسی فراترازچشم انداز اندیشه های اوست.چون محیط زندگی آدمی همواره درمعرض تغییراست، انسان برای غلبه براین دگرگونی ها ناچار است یادبگیرد.
یادگیری به طورکلی، فعالیتی دگرگون کننده است و افراد را برای مقابله با رویدادهای محیطی آماده می سازد. یادگیری درواقع هم یک رشته فرایند است و هم فرآورده تجربه هاست. یادگیری درحقیقت، دارای مفهوم بسیارگسترده ای است که درقالبهایی چون نگرشهای نو، حل مساله، کاربرد معلومات دراستدلال، تفکر و ... به وجود می آید. تعاریف گوناگونی برای یادگیری ارائه شده است.اما بسیاری ازمحققان معتقدند که(( یادگیری تغییری است که براثرتجربه یا آموزش دررفتارموجود زنده پدید می آید.)) یادگیری، تغییری است که دراثرتدریس مطالب و مهارتهای گوناگون دررفتار یادگیرندگان ایجاد میشود. ممکن است این رفتار درکوتاه مدت قابل مشاهده باشد و یا این رفتار ممکن است درکوتاه مدت غیرقابل مشاهده باشد(2).به هرحال، این آموخته ها درطول زندگی موجب تغییر دررفتار و بینش یادگیرندگان می شوند. همانطورکه ذکرشد، انسانها برای دستیابی به نیازهای مختلف به کسب اطلاعات و دانش می پردازند و می آموزند. بنابراین دریادگیری باید این اختلاف درنیازها و سلایق و تفاوتهای یادگیری را درنظرگرفت. نباید انتظارداشت که افراد به طوریکسان، مطلبی را یادبگیرند. باید به انگیزه های یادگیرنده نسبت به مواد آموختنی توجه کرد. بدون شک، حالت ایده آل یادگیری، یادگیری مطلوب است. برای اجرای یادگیری مطلوب هم ابزارها و منابع متنوعی وجود دارند که با پیشرفت فناوری برتعداد آنها افزوده میشود. باید درنظرداشت که میزان موفقیت هرجامعه، وابسته به توان یادگیرندگانی دارد که درگیرفرایند یادگیری همیشگی هستند.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 32 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 40 |
بررسی اختلالات یادگیری (گروه بندی، سبب شناسی، راهبردها وروش های آموزش و توانبخشی)
مقدمه
در سالهای اخیر پژوهش و مطالعه درباره ی کودکانی آغاز شده است که حالت و کردار آنان برای بسیاری از پدران و مادران و معلمان و مددکاران حیران کننده است، زیرا اغلب آنان علی رغم داشتن هوش طبیعی، بدون بهره گیری از آموزش های ویژه قادر به ادامه ی تحصیل نیستند. یا برخی دیگر ممکن است یک روز مطالبی را بخوبی فرا گیرند و روز دیگر تمام آن را فراموش می کنند.
عده ای دیگر در پاره ای از کارها بر بسیاری از همگنان خود برتری و پیشی می گیرند و در قسمتی دیگر مانند کودکان کوچکتر از خود عمل می کنند. این کودکان به تدریج در می یابند که سایر کودکان از نظر وضع درسی از آنها بهتر هستند و احساس حقارت را تجربه می کنند. کم کم بیزاری از درس مدرسه در آنها به وجود می آید. والدین آنها که اغلب از دلایل ناتوانی های یادگیری آنان بی خبر هستند، با فشارهایی که به کودک می آورند، مشکل را چند برابر می کنند.
در این مجموعه ابتدا به نظریات و تعاریف مختلف در مورد ناتوانی های یادگیری از جمله نظریه های رشدی، نظریه های رفتاری، نظریه های رشد مهارت های حرکتی، نظریه های شناختی پرداخته شده است. همچنین این مشکل از جنبه های پزشکی و عصب شناختی نیز مورد بررسی قرار گرفته است.
سپس به انواع و گروهبندی ناتوانی های یادگیری به گروه ها یا کودکانی که با دشواری ها در رشد مهارت های ادراکی- حرکتی، پردازش اطلاعات دیداری، پردازش اطلاعات شنیداری، تکلم یا گفتار، مشکل در حافظه، خواندن یا هجی کردن، یان نوشتاری، ریاضیات، تقسیم گردیده اند.
بخشی به سبب شناسی این اختلال و درمان های دارویی و قسمتی به ارائه ی راهبردها و راهکارهای عملی جهت رفع مشکلات رایج تحصیلی و یادگیری پرداخته است.
فهرست مطالب
تعریف
رویکردهای نظری بر ناتوانی های یادگیری
نظریه های رفتاری
نظریه های شناختی
راهبردهای فراشناختی
جنبه های پزشکی
درمان دارویی
فنون شناختی در درمان
فنون رفتاری در درمان
رشد حسی حرکتی
دید حرکتی گتمن
تئوری تشکیل نظام عصبی دمن و دلاکاتو
اختلالات زبان
محاسبه
اختلاق نقص توجه
رشد اجتماعی
*************