دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 56 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 60 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 41 |
پیشینه ومبانی نظری پژوهش مشاوره گروهی
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
انسان از ابتدای کودکی تا سن پیری پیوسته به نقش ها و روابط تازه ای در زندگی خود وارد می شود و نقش های قدیمی را رها می کند و یا تغییر می دهد. برخورد با نقش های جدید، گاهی مشکلاتی را برای فرد ایجاد می کند و رشد او را کند و یا متوقف می سازد. مشاوره، از دیدی روان شناسانه به ساده سازی رشد شخصیت افراد کمک می کند و بین نقش های مختلف مانند نقش عضو خانواده و دانش آموز، پل می زند تا فرد بتواند رشد یابد. این پل زدن عبارت است از این که به فرد کمک شود تا مجموعه ای از رفتارهای تازه را کسب نماید و بتواند با تقاضاها و انتظارات نقش جدید سازگار گردد(احمدی، 1387). مک لیود( 2003)، معتقد است مشاوره محصول شگفت انگیز قرن بیستم می باشد که فعالیتی است به نظر ساده اما بسیار پیچیده، ساده از این نظر که مشکل مراجع شنیده و درباره اش صحبت می شود اما آن چه مستلزم این شنیدن و گفتن است دانش، واکنش و فعالیت بسیار گسترده و پیچیده ای می باشد. چرا که ارتباط بین مشاور و مراجع به طور همزمان در سطوح بدنی و جسمی و از طریق زبان و با افکار و احساسات و ذهنیات شرکت کنندگان در جلسه مشاوره اتفاق می افتد(فلاحی یخدان، 1382). به طور کلی مشاوره جایگاه منحصر به فردی در میان حرفه های یاورانه دارد که نیازهای هم انسان و هم اجتماع را برآورده می سازد(احمدی، 1387). تجربه هر فردی نشان می دهد گاهی، مشکلاتی به وجود می آیند که باید حل شوند، تصمیماتی که باید گرفته شوند و راه حل های عملی که باید انتخاب و یا ترک شوند. کم تر فردی می تواند همه مشکلات را خود حل نماید و همیشه درست تصمیم بگیرد و بهترین راه حل عملی را انتخاب کند. با این حال، افراد توانایی فکر کردن و دوباره فکرکردن، تصمیم گرفتن و دوباره تصمیم گرفتن، رفتار کردن و تغییر رفتار خود را دارند. بنابراین، مشخصه یک مشاوره مؤثر این است که بتواند به افراد کمک کند تا بتوانند دوباره فکر کنند، دوباره تصمیم بگیرند و رفتار خود را تغییر دهند(شلینگ، 2003، ترجمه آرین، 1385).
البته مشاوره فقط جهت حل مشکلات موجود صورت نمی گیرد بلکه مشکلات بالقوه را نیز در بر می گیرد. در واقع مشاوره، دلالت بر یک رابطه تخصصی بین یک مشاور کارآزموده و مددجویان دارد و هدف از آن کمک به مددجویان برای شناخت و تصریح نظر آن ها نسبت به فضای زندگیشان است، طوری که آن ها بتوانند دست به انتخاب های با معنا و آگاهانه در زمینه هایی بزنند که با طبیعت ذاتی آن ها هماهنگ است و در حیطه هایی قرار دارد که برای آن ها امکان انتخاب وجود دارد. بنابراین می توان گفت مشاوره، از نظر لغوی به معنی رأی و نظر دیگری را در انجام کاری خواستن می باشد(حلم سرشت و دل پیشه، 1384). این تعریف دلالت می کند بر این که مشاوره یک روند و رابطه ای است برای کمک به تصمیم گیری و زیربنای تصمیمات بهتر در زمینه هایی از قبیل یادگیری، رشد شخصیت و خودشناسی که نتیجه آن می تواند ادراک بهتر نقش و ایفای نقش مؤثرتر باشد(هرشن سن و همکاران،1999، ترجمه منشی طوسی، 1374). در مشاوره چون شخص مددجو تصمیم می گیرد، لذا راه حل های مورد قبول عملی تر خواهد بود(حلم سرشت و دل پیشه، 1384).
دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 56 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 60 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 41 |
پیشینه ومبانی نظری پژوهش مشاوره گروهی
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
انسان از ابتدای کودکی تا سن پیری پیوسته به نقش ها و روابط تازه ای در زندگی خود وارد می شود و نقش های قدیمی را رها می کند و یا تغییر می دهد. برخورد با نقش های جدید، گاهی مشکلاتی را برای فرد ایجاد می کند و رشد او را کند و یا متوقف می سازد. مشاوره، از دیدی روان شناسانه به ساده سازی رشد شخصیت افراد کمک می کند و بین نقش های مختلف مانند نقش عضو خانواده و دانش آموز، پل می زند تا فرد بتواند رشد یابد. این پل زدن عبارت است از این که به فرد کمک شود تا مجموعه ای از رفتارهای تازه را کسب نماید و بتواند با تقاضاها و انتظارات نقش جدید سازگار گردد(احمدی، 1387). مک لیود( 2003)، معتقد است مشاوره محصول شگفت انگیز قرن بیستم می باشد که فعالیتی است به نظر ساده اما بسیار پیچیده، ساده از این نظر که مشکل مراجع شنیده و درباره اش صحبت می شود اما آن چه مستلزم این شنیدن و گفتن است دانش، واکنش و فعالیت بسیار گسترده و پیچیده ای می باشد. چرا که ارتباط بین مشاور و مراجع به طور همزمان در سطوح بدنی و جسمی و از طریق زبان و با افکار و احساسات و ذهنیات شرکت کنندگان در جلسه مشاوره اتفاق می افتد(فلاحی یخدان، 1382). به طور کلی مشاوره جایگاه منحصر به فردی در میان حرفه های یاورانه دارد که نیازهای هم انسان و هم اجتماع را برآورده می سازد(احمدی، 1387). تجربه هر فردی نشان می دهد گاهی، مشکلاتی به وجود می آیند که باید حل شوند، تصمیماتی که باید گرفته شوند و راه حل های عملی که باید انتخاب و یا ترک شوند. کم تر فردی می تواند همه مشکلات را خود حل نماید و همیشه درست تصمیم بگیرد و بهترین راه حل عملی را انتخاب کند. با این حال، افراد توانایی فکر کردن و دوباره فکرکردن، تصمیم گرفتن و دوباره تصمیم گرفتن، رفتار کردن و تغییر رفتار خود را دارند. بنابراین، مشخصه یک مشاوره مؤثر این است که بتواند به افراد کمک کند تا بتوانند دوباره فکر کنند، دوباره تصمیم بگیرند و رفتار خود را تغییر دهند(شلینگ، 2003، ترجمه آرین، 1385).
البته مشاوره فقط جهت حل مشکلات موجود صورت نمی گیرد بلکه مشکلات بالقوه را نیز در بر می گیرد. در واقع مشاوره، دلالت بر یک رابطه تخصصی بین یک مشاور کارآزموده و مددجویان دارد و هدف از آن کمک به مددجویان برای شناخت و تصریح نظر آن ها نسبت به فضای زندگیشان است، طوری که آن ها بتوانند دست به انتخاب های با معنا و آگاهانه در زمینه هایی بزنند که با طبیعت ذاتی آن ها هماهنگ است و در حیطه هایی قرار دارد که برای آن ها امکان انتخاب وجود دارد. بنابراین می توان گفت مشاوره، از نظر لغوی به معنی رأی و نظر دیگری را در انجام کاری خواستن می باشد(حلم سرشت و دل پیشه، 1384). این تعریف دلالت می کند بر این که مشاوره یک روند و رابطه ای است برای کمک به تصمیم گیری و زیربنای تصمیمات بهتر در زمینه هایی از قبیل یادگیری، رشد شخصیت و خودشناسی که نتیجه آن می تواند ادراک بهتر نقش و ایفای نقش مؤثرتر باشد(هرشن سن و همکاران،1999، ترجمه منشی طوسی، 1374). در مشاوره چون شخص مددجو تصمیم می گیرد، لذا راه حل های مورد قبول عملی تر خواهد بود(حلم سرشت و دل پیشه، 1384).
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 87 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 37 |
سازگاری در فرهنگ روانشناسی، عبارت است از رابطهای که هر ارگانسیم با محیط خود برقرار میکند. این اصطلاح معمولاً به سازگاری روانشناختی یا اجتماعی با توجه به معنای ضمنی مثبت آن اشاره دارد. یعنی فرد خوب سازگار یافته و این اصطلاح وقتی به کار برده میشود که فرد در یک فرایند جاری و غنی از رشد بالقوه خودش، درگیر است و به تغییرات محیطی به طرز مؤثری واکنش نشان میدهد. این واژه از طرفی اشاره به یک حالت تعادل کامل بین ارگانیسم و محیط دارد. حالتی که در آن همه نیازها ارضاء شدهاند و عملکردهای ارگانیسمی به آسانی تحقق بخشیده میشوند (عیدیان، 1385).
سازگاری به فرایندهای روانشناسی که مردم را با تغییرات روزمره هماهنگ میکند، اشاره دارد (وایتن ولیویید[1] به نقل از شهسواری، 1382) به زعم سینها وسینگ[2] (1993) سازگاری عبارت است از ثبات عاطفی و جسارت در روابط اجتماعی و نیز علاقه به تحصیل و مدرسه در فرد که به صورت سازگاری عاطفی، سازگاری اجتماعی و سازگاری آموزشی نیز بیان شده است (سینها وسینگ، ترجمه کرمی، 1377) منظور از سازگاری اجتماعی داشتن رابطه صحیح و مطلوب با دیگران و سازگاری شخص با محیط خود میباشد که با تغییر دادن خود و یا محیط به دست میآید (پورافکاری، 1373) و به مکانیسمهایی که بوسیله آنها یک فرد ثبات عاطفی پیدا میکند سازگاری عاطفی اطلاق میگردد و سازگاری تحصیلی را به عنوان داشتن نگرشهای مثبت نسبت به اهداف تحصیلی وضع شده، کامل کردن شروط تحصیلی و اعتقاد فرد به مؤثر بودن تلاش برای رسیدن به درجات علمی بالاتر تعریف کردهاند (پور دهقان اردکانی، 1383).
عوامل زیادی با سازگاری که یک ضرورت حیاتی برای انسان محسوب میشود در ارتباطند که مهمترین آنها «نحوة برقرار کردن ارتباط و تعامل با دیگران» میباشد. به عبارت دیگر، ارتباط و تعامل ناموفق باعث بوجود آمدن ناسازگاری در فرد خصوصاً در نوجوانان و جوانان که داشتن تعاملات اجتماعی به ارتباط با دیگران بویژه همسالان نقش مهمی در سلامت روانی آنها دارد، میشود (احمدی، 1375).
از دیدگاه روانشناسی ارتباطات، کوچکترین واحد ارتباطی در اجتماع رابطه بین دو شخصیت است. برن[3]، معتقد است که شخصیت هر انسانی از سه بخش که در ارتباط با یکدیگر هستند تشکیل میشود. کودک، والد و بالغ.بنابراین وقتی انسان میخواهد در جامعه سازگار باشد، باید ابتدا خصوصیات شخصیتی سهبعدی خود را بشناسد و سپس وارد اجتماع شود. آنگاه خصوصیات سهبعدی طرف مقابل را نیز به طور نسبی بشناسد تا بهتر بتواند با او ارتباط برقرار کند. چه اگر ندانیم چگونه و با کدام بعد و در چه موقعیتی رابطه انسانی برقرار کنیم ، دچار شکست در تعامل اجتماعی شده و حالت سرخوردگی و ناکامی پیدا میکنیم و در نهایت با محیط انسانی خود ناسازگار میشویم (شفیعآبادی و ناصری، 1380).
در همین رابطه در پژوهشی حاجی نصیر (1384) با عنوان «تأثیر مشاوره گروهی با رویکرد تحلیل رفتار متقابل برخود پنداره[4] و منبع کنترل[5] دانشجویان دختر دانشگاههای تهران به این نتیجه دست یافت که مشاورة گروهی با رویکرد تحلیل رفتار متقابل با اطمینان 99% بر تغییر خود پنداره و منبع کنترل دانشجویان مؤثر بوده است.
با توجه به تحقیقات صورت گرفته اینکه نظریة تحلیل رفتار متقابل نظریه قابل فهم و پیشرفته روانشناسی دربارة تفکرات، احساسات و ارتباطات افراد است و درک آن برای سنین نوجوانی راحتتر است و از طرفی رویکردی است که مفاهیم و متون آن برای گروههای درمانی طراحی شده (کرسنی[6]، به نقل از شفیعآبادی، 1380) و نوجوانان گرایش شدیدی به شرکت در گروه دارند، در این پژوهش سعی شده است که تأثیر مشاوره گروهی با رویکرد تحلیل رفتار متقابل بر سازگاری اجتماعی، عاطفی و آموزشی دانشآموزان سنجیده و مورد بررسی قرار گیرد.
فهرست مطالب
فصل اول.. 1
مقدمه.. 2
بیان مسئله.. 3
اهمیت و ضرورت پژوهش...... 4
اهداف پژوهش...... 5
هدف اصلی... 5
اهداف فرعی... 5
فرضیه های پژوهش...... 5
فرضیه اصلی... 5
فرضیههای فرعی... 5
متغیرهای پژوهشی... 6
تعریف متغیرها. 6
تعریف نظری مشاوره گروهی با رویکرد تحلیل رفتار متقابل... 6
تعریف عملیاتی:6
سازگاری... 7
تعریف نظری :7
تعریف عملیاتی :7
فصل دوم.. 8
ادبیات و پیشینه تحقیق... 8
مقدمه.. 9
الف) زمینه نظری پژوهش...... 9
سازگاری... 9
1- تعریف سازگاری... 9
2- عوامل مؤثر بر سازگاری... 10
الف) خانواده. 10
ب) مدرسه.. 11
ج) گروه همسالان.. 11
ویژگیهای افراد سازگار.. 16
نظریه تحلیل رفتار متقابل... 17
مبانی نظری نظریه تحلیل رفتار متقابل... 18
الگوی حالات نفسانی... 18
موقعیتهای روانی و طرحهای زندگی... 20
آسیبشناسی روانی از دید تحلیل رفتار متقابل:21
هدف درمان در تحلیل رفتار.. 22
فرآیند گروهی در رویکرد تحلیل رفتار متقابل... 22
مشاوره و درمان :23
ارزشهای مشاوره گروهی... 24
- تحقیقات انجامشده در داخل کشور.. 25
تحقیقات خارجی... 27
سازگاری از دیدگاه تحلیل رفتار متقابل... 28
جمعبندی مطالب..... 31
منابع.. 32