دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 30 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 68 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 28 |
پیشینه ومبانی نظری پژوهش بهزیستی ذهنی
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
بهزیستی ذهنی، یک مفهوم شخصی و فردی است و بر حسب ارزیابی افراد از زندگی خودشان تعریف میشود (دینر و همکاران، 1996). در واقع ارزیابی افراد از زندگی خودشان در حوزههای مختلف زندگی مانند بهزیستی هیجانی، بهزیستی روانشناختی و بهزیستی اجتماعی است. بهزیستی هیجانی به تعادل بین عاطفه مثبت و منفی اطلاق میشود. بهزیستی روانشناختی، عمدتاً ملاکی شخصی و خصوصی برای ارزیابی فردی از کنشهای روانی فرد است، اما بهزیستی اجتماعی عمدتاً ملاکی عمومی و اجتماعی برای ارزیابی کنشهای اجتماعی افراد در طول زندگیشان و در تعامل با دیگران محسوب میشود (کی یز، 1998).
عناصر بهزیستی ذهنی
بنابراین، بهزیستی ذهنی دارای سه عنصر اصلی است: دو عنصر هیجانی «یعنی تجربه مکرر عاطفه یا هیجان مثبت، تجربه نامکرر و اندک هیجان یا عاطفه منفی» و نیز یک عنصر شناختی «ارزیابی افراد از رضامندی از زندگی که شامل رضایت افراد از جنبههای مختلف زندگی مثل رضایت زناشویی، رضایت شغلی و. . .» میباشد. طی 40 سال اخیر، روانشناسان و جامعهشناسان به مفهومسازی، اندازهگیری و مطالعه ابزارهای اندازهگیری سلامت روان از طریق تحقیقات بهزیستی ذهنی پرداختهاند (کی یز، 2003).
بهزیستی ذهنی شامل طیف گستردهای از رگهها و ویژگیهای ذاتی و محیطی است. لیبومیرسکی، شلدوم و اسچکاد (2005)، مدلی تلفیقی یا التقاطی ژنتیک- شخصیت یا مدل عوامل جمعیت شناختی- محیطی را برای بهزیستی و شادمانی ارائه دادند که شامل مجموعه عوامل ژنتیکی، عوامل و شرایط محیطی و نیز فعالیتها و تمرینهای ارادی و انتخابی است که طبق فرمول زیر تدوین شده است (لیبومیرسکی و همکاران، 2005):
رفتارهای ارادی + عوامل محیطی + عوامل ژنتیکی= بهزیستی
عوامل مؤثر بر بهزیستی
نخستین عامل مهم و عمده در تعیین بهزیستی افراد، عوامل ژنتیکی است. تعیین کنندههای ژنتیکی در طول عمر افراد ثابت، در طول زمان پایدار و نسبت به تغییر یا کنترل ایمن هستند. این عامل به تنهایی 50 درصد از کل واریانس بهزیستی را به خود اختصاص داده است (لیبومیرسکی و همکاران، 2005).
همچنین طی مطالعهای که بر روی دوقلوها در سن 20 تا 30 سالگی انجام شد، میزان همبستگی بازآزمایی تقریباً 50 درصد بود، مهمتر این که میزان همبستگی در مطالعات بازآزمایی شادمانی دوقلوهای یک تخمکی در زمانهای مختلف 80 درصد بوده است (اسنایدر و لوپز، 2002).
در واقع وراثت، مؤلفه ثابتی در بهزیستی و شادمانی محسوب میگردد. در مقابل، همبستگی در دوقلوهای دو تخمکی، نزدیک به 7 درصد بود. مطالعات دیگر، گر چه تخمینهای متفاوتی در خصوص سهم وراثت در شادمانی را نشان داده اند ولی همگی حاکی از این هستند که دو قلوهای یک تخمکی به طور قابل توجهی دارای الگوهای شادمانی مشابه بیشتری در مقایسه با دوقلوهای دوتخمکی بودند و همچنین میزان شادمانی این افراد در بزرگسالی نیز بخش وسیعی از تعیین کنندههای ژنتیکی را نشان میدهد (هاشمیان، پورشهریاری، بنی جمالی و گلستانی بخت ، 1386).
بنا به تحقیقات لیبومیرسکی (2005)، تعیین کنندههای ژنتیکی موجب ویژگیهای خلقی شخصیت مثل برونگرایی، درونگرایی، خلق منفی، برانگیختگی و. . . میشوند که همگی ریشه در نوروبیولوژی افراد دارد. تغییرات این ویژگیها طی طول عمر بسیار اندک است. به عنوان مثال کگان، کودکان را از سن 4 ماهگی تا 11 سالگی مورد پیگیری و مطالعه قرار داد و نشان دادند که عدم مردمآمیزی کودکان در سن 11 سالگی احتمالاً ناشی از ویژگی عمده و خاص برخی نوزادان است که به واکنش کند معروف است، که این واکنش کند ناشی از الگوهای عصبی شیمیایی و ژنتیکی آنهاست (هاشمیان و همکاران، 1386).
عامل دیگری که بر بهزیستی مؤثر است اوضاع و شرایط محیطی است، این عامل 8 الی 15 درصد واریانس بهزیستی و شادمانی را به خود اختصاص میدهد و شامل عواملی همچون ملیت، فرهنگ، شرایط جغرافیایی مثل آب و هوا، عوامل جمعیت شناختی مانند سن، جنس، تحصیلات، نژاد، وضعیت تأهل، پیشینه و تاریخچه زندگی فرد مثل ضربههای دوران کودکی، تصادف، سوانح، وضعیت شغلی، امنیت کاری، درآمد، سلامتی، مذهب و. . . است (هاشمیان و همکاران، 1386).
n
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 49 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 27 |
خلاصه ای از کار:
بهزیستی ذهنی
بهداشت و سلامت روانی از نیازهای اجتماعی است؛ چراکه عملکرد مطلوب هر جامعهای مستلزم داشتن افرادی است که از نظر سلامت و بهداشت روانی در وضعیت مطلوبی باشند.(موحد ابطحی، 1387). بررسی پیشینه¬ی نظری و پژوهشی مربوط به سلامت روان نشان میدهد که سالیان طولانی رویکردی آسیب شناختی یا منفی به مطالعه¬ی آن وجود داشته است؛ به این معنی که سلامت روان، معادل نبود بیماری و مشکلات روانی تعریف شده است. از حدود دهه¬ی شصت میلادی با ظهور دیدگاه¬های جدیدی که به جای درمان مشکلات روانی بر پیشگیری آن¬ها تأکید می¬کردند، مدلهای سلامت روانی با تأکید بر رویکرد روان شناسی مثبتگرا بر ابعاد روانی مثبت، مانند تواناییهای انسان، رشد شخصی، بهزیستی و ارتقای خوب بودن متمرکز شدند(رایان و دسی، 2001).
.............
تاریخچه بهزیستی ذهنی
کیفیت زندگی مطلوب، همواره آرزوی بشر بوده و هست. در ابتدا رفاه و طول عمر بیشتر، معنی کیفیت زندگی بهتر را داشت. اما امروزه کیفیت زندگی در نقطه مقابل کمیت، قرار گرفته و با توجه به ابعاد گسترده سلامتی، تعریف میشود و منظور از آن سالهایی از عمر است که همراه با رضایت، شادمانی و لذت بخشی باشد. کیفیت زندگی مفهومی پویا و گستردهتر از سلامتی است. بر طبق مدل سلامتی، کیفیت زندگی مطلوب باید چند بعد فیزیکی، عاطفی- روانی، اجتماعی، معنوی
....................
اهمیت بهزیستی ذهنی
اهمیت پرداختن به بهزیستی و سلامت روان در مطالعات گوناگون نشان داده شده است. بدین گونه که افراد راضی و خشنود، هیجانات مثبت بیشتری را تجربه می کنند و از رویدادهای پیرامون خود ارزیابیهای مثبتتری دارند(اویستر و همکاران، 2000) احساس مهار و کنترل بالاتری دارند و میزان پیشرفت تحصیلی و رضایت از زندگی بیشتری را تجربه میکند (ونسا و همکاران، 2000). نظام ایمنی
...............
مؤلفههای بهزیستی ذهنی
بهزیستی ذهنی شیوه و روشی است که فرد یک زندگی خوب را تعریف می کند و معمولاً اشاره به شادکامی دارد. افرادی که احساس بهزیستی ذهنی بالایی دارند، احساس زیاد لذت و خوشی و ناراحتی کم دارند و از زندگیاشان احساس رضایت میکنند. بهزیستی ذهنی شامل دو مؤلفه جداگانه است مؤلفه نخست مؤلفه عاطفی است که خود به عواطف مثبت و منفی تقسیم میشود و مؤلفه دوم مؤلفه شناختی است. که معمولاً به رضایت از زندگی اشاره دارد(داینر، 2000).
..........
رضایت از زندگی
رضایت از زندگی یکی دیگر از مؤلفههای بهزیستی ذهنی است که نگرش و ارزیابی عمومی فرد نسبت به کل زندگی یا برخی از جنبههای آن