دسته بندی | علوم اجتماعی |
بازدید ها | 9 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 24 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 17 |
بی گمان مسئولیت و نقش زنان درخانواده از ارکان مهم و تاثیرگذاریست که طی قرون و اعصار از بدو خلقت انسان تا کنون مورد بحث و تفکر بوده و گاهی سیر صعودی و گاهی سیری نزولی داشته، از زمانی که زنان بزرگ و سالار خانواده بودند (دوران مادرسالاری) و چه زمانی که بشکل ابزار و لوازم مصرفی روزگار می گذراندند.
گر چه امروزه هم در جوامع سرمایه داری و به اصطلاح پیشرفت اغلب زنان جز ظاهری عروسکی و سمبلی از موجودات مصرفی بیش نیستند و در جوامع عقب مانده انسانهایی زجر کشیده و ستم روا شده و ابزاری برای بهره کشی و در عین حال کم نیز نبودند زنانی که از بالاترین پست های علمی و فرهنگی و سیاسی، هنری و مذهبی برخوردار بودند و افتخار جوامع انسانی خود شدند. چه جنگها و خرابی ها و ویرانی هایی که به گوشه چشم و غمزه زنی رخ نداده و چه اختراعات و اکتشافاتی که به همت زنان بوقوع نپیوسته ، چه بزرگ مردان تاریخ سازی که اسیر فکر و احساس زنانشان نبودند و چه سیاستهایی که توسط زنان درجهان اعمال نشده، این نقش زن از کوچکترین جامعه یعنی خانواده تا بزرگترین آن یعنی کشور و دنیا همیشه تاثیرگذار و مؤثر بوده است. در این مقاله سعی می کنم به طور اختصار مسئولیت زن را در خانواده و جامعه در ادوار مختلف بررسی کوتاهی بنمایم.
دوران زن سالاری
با برتریهایی که زن در مسائل اقتصادی، خانوادگی و پرورشی ، اجتماعی و سیاسی بدست آورد، دوره ای در زندگی بشر آغاز شد که به نام عصر زن سالاری (مادرشاهی) مشهور است. این دوره به دنبال دوره ای است که زن و مرد بی آنکه زحمتی را در امور تولید متحمل شوند، یکسان از مواهب طبیعی بهره مند بوده اند.
و آغاز آن زمانی است که انسان به امر کشاورزی و برخورداری بیشتر از زمین آگاهی می یابد. به قول گوردون چایلد : در بین ملل کشاورز، زن عامل خویشاوندی است. در زندگی کلان، کارهای مهم به دست زن انجام می شود، به همین مناسبت نقش اساسی به عهده اوست. مسئله قدرت و اولویت زن بیشتر از همین جا سرچشمه می گیرد[1]. در این دوره واحد خانواده تعلق به طایفه مادر داشت، شوهر وارد خانواده زن می شود و در صورت ناتوانی و داشتن معایب دیگر زن می توانست او را طرد نماید. شوهر به طایفه مادری خود پایبندی نشان می داد. اداره کنندگان امور خانه و سازمان دهندگان امر تولید، زنان بودند. علاوه برآن طبیعت نیز بچه آوری را به عهده آنان نهاده بود. در این دوره هنوز ستم و اجحاف و زورگویی سیمای خود را نشان نداده بود و زن به منزله فرمانروا و قاضی و توزیع کننده خوراک و نظم دهنده ی گروه با عدالت پیوندی استوار داشت.
گیرشمن اشاره می کند که دراین جامعه بدوی مسئولیت مخصوصی به عهده زن گذاشته شده بود، وی گذشته از اینکه نگهبان آتش و شاید اختراع کننده و سازنده ظرف سفالین بود. می بایست در کوهها بدنبال گیاهان و ریشه گیاهان خوردنی و جمع آوری میوه های وحشی بپرازد[2].
در دوران زن سالاری در فلات ایران، اغلب خدایان و الهه ها (ارباب انواع) به شکل زنان زیبا و خوش اندام و مظهر خرد و دانش تصویر شده اند. در موزه ی برلین مجسمه ای نگهداری می شود که از کوههای زاگرس ایران پیدا شده است. این مجسمه برنزی که 1800 کیلوگرم وزن و 75/1 متر ارتفاع دارد متعلق به دوره مفرغ است، نامش ناپیراسو، الهه یا ملکه برجسته ساکنان فلات است. و بیش از 3500 سال عمر دارد، چهره و اندام این مجسمه زنانه است و نشان دهنده دوران قدرت زن در جامعه به شمار می رود.
در این دوران زنان چه در خانه و چه در اجتماع نقشی پررنگ و برتر از مردان داشتند و آنچه امروز مردان بعنوان رئیس و بزرگتر خانواده اعمال می کنند توسط زنان انجام می گرفت چه از لاحظ تعلیم و تربیت فرزندان و روابط خانوادگی چه از لحاظ اقتصادی و سیاست های اجتماعی و خلاصه در کل نظام خانواده، زن تصمیم گیرنده و مسئول بود.
دسته بندی | علوم اجتماعی |
بازدید ها | 0 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 24 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 17 |
بی گمان مسئولیت و نقش زنان درخانواده از ارکان مهم و تاثیرگذاریست که طی قرون و اعصار از بدو خلقت انسان تا کنون مورد بحث و تفکر بوده و گاهی سیر صعودی و گاهی سیری نزولی داشته، از زمانی که زنان بزرگ و سالار خانواده بودند (دوران مادرسالاری) و چه زمانی که بشکل ابزار و لوازم مصرفی روزگار می گذراندند.
گر چه امروزه هم در جوامع سرمایه داری و به اصطلاح پیشرفت اغلب زنان جز ظاهری عروسکی و سمبلی از موجودات مصرفی بیش نیستند و در جوامع عقب مانده انسانهایی زجر کشیده و ستم روا شده و ابزاری برای بهره کشی و در عین حال کم نیز نبودند زنانی که از بالاترین پست های علمی و فرهنگی و سیاسی، هنری و مذهبی برخوردار بودند و افتخار جوامع انسانی خود شدند. چه جنگها و خرابی ها و ویرانی هایی که به گوشه چشم و غمزه زنی رخ نداده و چه اختراعات و اکتشافاتی که به همت زنان بوقوع نپیوسته ، چه بزرگ مردان تاریخ سازی که اسیر فکر و احساس زنانشان نبودند و چه سیاستهایی که توسط زنان درجهان اعمال نشده، این نقش زن از کوچکترین جامعه یعنی خانواده تا بزرگترین آن یعنی کشور و دنیا همیشه تاثیرگذار و مؤثر بوده است. در این مقاله سعی می کنم به طور اختصار مسئولیت زن را در خانواده و جامعه در ادوار مختلف بررسی کوتاهی بنمایم.
دوران زن سالاری
با برتریهایی که زن در مسائل اقتصادی، خانوادگی و پرورشی ، اجتماعی و سیاسی بدست آورد، دوره ای در زندگی بشر آغاز شد که به نام عصر زن سالاری (مادرشاهی) مشهور است. این دوره به دنبال دوره ای است که زن و مرد بی آنکه زحمتی را در امور تولید متحمل شوند، یکسان از مواهب طبیعی بهره مند بوده اند.
و آغاز آن زمانی است که انسان به امر کشاورزی و برخورداری بیشتر از زمین آگاهی می یابد. به قول گوردون چایلد : در بین ملل کشاورز، زن عامل خویشاوندی است. در زندگی کلان، کارهای مهم به دست زن انجام می شود، به همین مناسبت نقش اساسی به عهده اوست. مسئله قدرت و اولویت زن بیشتر از همین جا سرچشمه می گیرد[1]. در این دوره واحد خانواده تعلق به طایفه مادر داشت، شوهر وارد خانواده زن می شود و در صورت ناتوانی و داشتن معایب دیگر زن می توانست او را طرد نماید. شوهر به طایفه مادری خود پایبندی نشان می داد. اداره کنندگان امور خانه و سازمان دهندگان امر تولید، زنان بودند. علاوه برآن طبیعت نیز بچه آوری را به عهده آنان نهاده بود. در این دوره هنوز ستم و اجحاف و زورگویی سیمای خود را نشان نداده بود و زن به منزله فرمانروا و قاضی و توزیع کننده خوراک و نظم دهنده ی گروه با عدالت پیوندی استوار داشت.
گیرشمن اشاره می کند که دراین جامعه بدوی مسئولیت مخصوصی به عهده زن گذاشته شده بود، وی گذشته از اینکه نگهبان آتش و شاید اختراع کننده و سازنده ظرف سفالین بود. می بایست در کوهها بدنبال گیاهان و ریشه گیاهان خوردنی و جمع آوری میوه های وحشی بپرازد[2].
در دوران زن سالاری در فلات ایران، اغلب خدایان و الهه ها (ارباب انواع) به شکل زنان زیبا و خوش اندام و مظهر خرد و دانش تصویر شده اند. در موزه ی برلین مجسمه ای نگهداری می شود که از کوههای زاگرس ایران پیدا شده است. این مجسمه برنزی که 1800 کیلوگرم وزن و 75/1 متر ارتفاع دارد متعلق به دوره مفرغ است، نامش ناپیراسو، الهه یا ملکه برجسته ساکنان فلات است. و بیش از 3500 سال عمر دارد، چهره و اندام این مجسمه زنانه است و نشان دهنده دوران قدرت زن در جامعه به شمار می رود.
در این دوران زنان چه در خانه و چه در اجتماع نقشی پررنگ و برتر از مردان داشتند و آنچه امروز مردان بعنوان رئیس و بزرگتر خانواده اعمال می کنند توسط زنان انجام می گرفت چه از لاحظ تعلیم و تربیت فرزندان و روابط خانوادگی چه از لحاظ اقتصادی و سیاست های اجتماعی و خلاصه در کل نظام خانواده، زن تصمیم گیرنده و مسئول بود.
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 32 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 54 |
فهرست
عنوان
فصل اول :
پیشگفتار
بیان مسئله
اهمیت مسئله
ضرورت و اهمیت تحقیق
اهداف تحقیق
سوالات
تعریف مبانی نظری
زن
فرهنگ
نقش
تعاریف عملیاتی
فصل دوم :
ادبیات تحقیق
پیشینه تحقیق
جایگاه زن در چهار گفتار
گفت نخست : نگرش به زن در شاهنامه
همسر فردوسی
فرانک
رودابه
تهمینه
گردآفرید
گفتار دوم : نگرش به زن بر اساس اوستا
حق گزینش همسر برای دختران
وضع اجتماعی زنان در بحرانهای مختلف
نقش زن در دوران مادها
نقش زن در دوران اشکانیان
نقش زن در دوران ساسانیان
قوانین زن در اوستا
گفتار سوم : نگرش به مسائل حقوقی زن با استناد به حقوق ایلام باستان
ایلام باستان
گفتار چهارم : نگرش به زن بر اساس متون کهن پارسی و شماری کتیبه
زن در متون کهن پهلوی
رقص دسته بند زنان
وره نوعی تعاونی سنتی کهن زنانه
وره ظیفه ای برای زنان
بزرگداشت زن
بررسی جایگاه زن به استناد لوحهای یافته شده در تخت جمشید
فرانک وار نواز
مادر سالاری
آیین های زمان فرانک
تثبیت قدرت زنانه در منطقه ی ایران فرهنگی همزمان با عصر کشاورزی
عصر کشاورزی
حجاب در ایران باستان ، پوشش زنان ایرانی
ارزشهای فرهنگی
تصویر زن در سنگ نگاره ها
لباس زن
فصل سوم : روش تحقیق (روش شناسی)
فصل چهارم : نتیجه گیری
فصل پنجم : منابع
موضوع پایان نامه : بررسی جایگاه زن در ایران باستان
پیشگفتار
زن یکی از آفریده های خداوندی می باشد.زنان نیمی از این جهان هستی را در برگرفته اند و مثل موجودات زنده از پیدایش این جهان هستی بوده و خواهند بود.زمانی که آدم خلق شد در کنار آن هم زن آفریده شد.
زنان در طول تاریخ نقش بسیار فراونی داشته اند و جایگاه والایی را برای خود اختصاص داده اند.مثلاً در ایران باستان حتی واژه زن معنای زیبایی را در بر می گرفت و یکی از القاب زن کدبانو است.یعنی همان روشنایی خدا.نیاکان ما برای زنان خود نامهای زیبایی را می گذاشتند و برای زن ارزشش فراوانی قائل بودند.از جمله پنج اسفند را جشن اسفندگان می گرفتند و این روز را روز زن می نهادند و در این روز برای زنان هدیه می آوردند.در این روز زنان در تخت شاهی می نشستند و کاری انجام نمی دادند.در ایران باستان زنان نقشهای فراوانی داشتند و آنها علاوه بر خانه داری در کارهای بیرون از منزل نیز فعالیت داشتند.مثلاً در کارگاههای خیاطی و سوزن دوزی حتی به عنوان مدیر فعالیت داشتند.
حق کار و فعالیت اجتماعی داشتند.زنان نه تنها حق فعالیت در بیرون از خانه بلکه حتی در انتخاب همسر هم آزاد بودند و خود برای خود همسر بر می گزیدند.در اوستا برای زن اهمیت و ارزش زیادی قائل بودند.مردمان باستان حتی در نمازهای خود زن پاک دامن را مورد ستایش قرار می دادند.در جای جای اوستا اگر از مردان به نیکی یاد می شد و صفات نیکی برای مردان می نهادند در کنار آن هم همان صفات را برای زنان می بردند.
در آن زمان های کهن برای زنان حق و حقوقی قائل بودند مثلاً در ایلام باستان زن حق ارث داشت یا در دوران هخامنشی زنان کار می کردند همانند مردان حقوق می گرفتند.و حتی زنانی که کار می کردند و باردار بودند به آنها مرخصی داده می شد و حقوق دوران مرخصی تعلق می گرفت.
در دوران باستان در دورانی که دین اسلام ظهور نکرده بود زنان ایران برای خود پوشش داشته اند که این امر در دوران ایلامیها نیز صدق می کرده است.نیاکان ما برای همه چیز این گیتی و جهان ارزش قائل می شدند.
از آب و زمین و خاک و حیوان و گیاه گرفته تا تن انسان.آنها برای تن انسان ارزش قائل می شدند و از جمله نشان دادن ارزش پوشیدن کفش و پوشاندن بدن انسان می باشد چه برای مرد و چه برای زن.
شواهد از زنان ایران باستان را می توان در سنگ نگاره های تخت جمشید و تاق سقبان مشاهده کرد که چه اندازه نیاکان ما برای زنان خود ارزش قائل می شدند و حجاب را یک نوع شرم و حیا می دانستند.
بیان مسئله- فرضیه موضوع
موضوع مورد تحقیق بررسی و نقش جایگاه زن در ایران باستان می باشد که زنان چه نقشها و جایگاهی داشتند و برای آن ها قائل می شدند و نظریاتی که در مورد زنان می باشند و هم چنین نقش وسائل ارتباط جمعی در نشان دادن نقش زنان در جامعه و خانواده.
اهمیت مسئله
زنان نیمی از جامعه انسانی را تشکیل می دهند که در طول تاریخ تحت ظلم و ستم فراوان قرار گرفته اند.زن در عرصه های پهناور جهان پیوسته زن بوده است و در همه جای این جهان از آغاز پیدایش بر زمین فارغ از زمان و مکان و نژاد و رنگ و آیین ، بار مسئولیتی ویژه را بر دوش داشته است : زادن- پروردن و به بلوغ رساندن که این بخشی از حیات زن است.نقشی که زن در کنار یا جدای از وظیفه بار تولید نسل بشری در ساختار اجتماعی ، ساختار تاریخی ، زیر بنای فرهنگ و تمدن در دوران اجتماعی پیدایش باورها و اعتقادها و سرانجام در اعتلای بشر داشته اند.
خانواده که اولین و مهمترین نهاد اجتماعی می باشد.زن در آن به عنوان یکی از ارکان این نهاد اجتماعی نقش بسزایی را ایفا می کند و یکی از نقشهای کلیدی بر عهده ی زن می باشد.همان طور که گفته شد نیمی از جامعه جهانی را زنان تشکیل می دهند و بدون وجود زن زندگی مردان در کل جهان دچار اختلال می شود.
وقتی به نقش و جایگاه زنان در جامعه نگاه می کنیم ، زنان در ساختار جامعه یکی از اجزای این جامعه هستند که اگر با اجزای دیگر آن هماهنگ نباشند در کل اجتماع اختلال ایجاد می شود زنان کارکردهای سپاری در جامعه دارند.زن به عنوان مادر ، معلم ، پرستار ، یک استاد ، یک همسر مهربان و دلسوز و فداکار و... هنرمندی واقعی در تمامی عرصه های هنری زندگی است.حتی زنان بر اساس شرایط زندگی شان می توانند کارهای سنگین مردانه را انجام دهند.مثل مکانیکی ، رانندگی با ماشین های سنگین و...
پس اگر زنان بخواهند به آنها میدان دهند می توانند کارهای فراتر از مردان انجام دهند.زنان در تمامی عرصه های فرهنگی ، اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی نقشهای بسزایی را ایفا می کنند چه در گذشته و چه در حال زنان همواره همراه مردان بودند و باعث موفقیت آنها شده اند و به قول معروف هر مردی به مقامی یا پیشرفتی می رسد پشت سر او یک زن بزرگ می باشد.
ضرورت و اهمیت تحقیق
همانطور که قبلاً گفته شد زنان نیمی از جامعه را تشکیل میدهند.در ساختارهای اجتماعی نقش بسزایی دارند.کارکردهای فراوان در جامعه دارند.ارزش بسیای از لحاظ مادی و معنوی دارا هستند اما متاسفانه نقش آنها در جامعه نادیده گرفته شده و یک سری مسائل بر آنها تحمیل شده است.زنان باید از نقش و جایگاه خود آگاهی داشته باشند.آنها باید همراه با رشد جامعه رشد کنند و مخصوصاً این که زنان امروزی کشور ما بدانند که بودند و در گذشته های دور نیز نیاکان ما به زنها چه احترامات خاصی قائل بودند حتی دورانهای دوری که در هیچ کجای دنیا نه تمدنی وجود داشت و نه این که به زنها احترامی قائل بودند.
اهداف تحقیق
شناخت و بررسی جایگاه و نقش زن در ایران باستان ، ایرانیان باستان چه دیدگاه و نگرشی به زن داشته اند و چه ارزشهایی برای زن ها قائل بودند ؟ شناخت و بررسی نقشهایی که زنان در جامعه ی باستان ایفا می کردند چه اجتماعی و چه فرهنگی و چه....
بررسی نقش زن در ایران باستان بعد از پیدایش کشاورزی؟
بررسی وسایل ارتباطی در آگاهی دادن جامعه در رابطه با نقش و جایگاه زنان.
سوالات
در ایران باستان چه دیدگاهی در مورد زنان داشته اند ؟
آیا برای زن ارزشی قائل می شدند؟
در ایران باستان زنان چه نقش یا نقشهایی را ایفا می کردند؟
ایرانیان کهن به مسئله پوشش زنان چگونه می نگریستند؟
مبانی نظری
زن
در فرهنگ ایرانی زن همان نام را دارد که در دوران کهن مادر سالاری داشته که دارندگی خانه به او باز می گردد.
از آنجا که مرد از ریشه «مرت» است که مردن و درگذشتن را می رساند ، کسی که در می گذرد و در گونه ی مردم زن و مرد ، هر دو را می رساند.پاژ نام زن به نشانه ی دارنده خانه اگر چه هنوز در ایران برای زنان به کار می رود اما در ازنای چند هزار سال زن در فرهنگ ایرانی نام های دیگر نیز به خود گرفته است که شایسته ی نگرش است.
زن در اوستا افزون بر «جنیکا» (از همان ریشه ی جن و ژن و کن) با پاژ نام «نائیریکا» نیز خوانده شده است.«نئیری» در اوستا ، دلیر و جنگاور و پهوان است و به مردان پهلوان گفته می شده و همین واژه به گونه ی مادینه برای زنان دلیر و نام آور نیز بکار رفته است.
«نائیریکا» این واژه در زبان پهلوی به گونه ی «نائیریک» بکار رفته ، در یادگار بزرگمهر نوشته وزیر دانشمند زمان انوشیروان ، از نائیریک یا همسر نیک به بزرگی یاد شده است و با همین آوا هنوز در زبان ارمنی برای همسر و زن کاربرد دارد.پاژنام دیگری که زن ایرانی از دوران اوستایی تا کنون بر خود دارد «بانو» است که در اوستا فروغ و روشنایی است و در همین فرهنگ بانوی خانه یا زن این واژه در پهلوی بگونه ی «بانوک» و در فارسی «بانو» به همان گونه کاربرد دارد ، تا آنجا که در فارسی پاژنام همگانی زنان «کدبانو» است که در آن «کد» خانه است و بانو همان روشنایی است.افزون بر این ها مردان زنان خود را همدوش (= همکار و در همه ی کارهای زندگی) یا همسر (= کسی که با مرد در همه کار و همه جا برابر است و سرا و با سر مرد یکسان است) می خوانند (فریدون جنیدی 1384 ص44).
در اندرز گواه گیران با پیوند زناشویی در ایران باستان نخست از دختری پرسند که آیا می پذیرد که مرد نامزد خود را به همسری و همتنی و همروانی او در آورد؟ و پس از دختر همین پرسش از مرد می شود.
چون به نام زن پرداختیم می بایست که به واژه ی دختر نیز بپردازیم.دختر در زبان سانسکریت «دهی تَرَ» خوانده می شود که «دوشیزه ی شیر» بوده است.این پاژ نام از هنگام دامپروری و نگه داری آریاییها است که کار دوشیدن شیر و برآوردن فرآورده های آن بر دوش دختران و زنان بوده.این واژه در اوستا «دونخدَر» در زبان پهلوی «دوخت» و «دوختر» و در فارسی «دخت» و «دختر» است.چنان که در انگلیسی «doughter» خوانده می شود.(فریدون جنیدی 1384 ص 44).
اما ایرانیان با آنکه پاژنام دختر یا یادگار دوران کهن را در زبان خویش نگاه داشتند در درازنای زمان دو پاژنام دیگر بدو داده اند.نخست کنیزک یا زن کوچولو که کهن تر از پاژ نام دختر است.دو دیگر یا دوشیزه به معنای دوست داشتنی کوچولو نیز از همین واژه است.
«دوشَست» پهلوی برابر با معشوق به زبان تازی و «دوشام» پهلوی یا عشق و نیز «دوست» پهلوی و فارسی و بر این بینیاد «دوست» پاژنام دختر است و در زبانهای باستانی برای مردان ، کاربرد نداشته است.افزون بر این در فرهنگ ایرانی انبوه نامهای زیبای گلها و بوی گلها و زیبایی گل ، درخت ، جان و جهان را که بر دختران می نهند با هیچ فرهنگ و زبان کشور دیگر نمی توان برابر کرد و این به نشانه ی آزرمی[1] است.(همان ص 45).
فرهنگ
فرهنگ (فَ هَ) مرکب از فر که پیشاوند است و هنگ از ریشه ی ثنگ[2] اوستایی- به معنی کشیدن و فرهیختن می باشد که فرهنگ بر دو مطابق است.با ریشه ی ادوکا[3] و ادوار [4] در لایتنی که به معنی تعلیم و تربیت است.
فرهنگ Far – hang (= فرهنج ، Farhang) 1- ادب (نفس) تربیت.2- دانش و علم و معرفت.3- مجموعه آداب و رسوم : «و فرهنگ شاهان و مهتران و فرزانگان و کارساز پادشاهی .....» (معین ، 1360 ص 2538).
به بیان «سمنر» جامعه شناس آمریکایی ، فرهنگ مجموعه آداب و رسوم و سنت ها و نهادهای اجتماعی است.(منوچهر محسنی 1379 ص 85).
نقش
نقش اجتماعی در حقیقت مجموعه «انتظاراتی» است که به یک پایگاه اجتماعی خاص ضمیمه است ، نقش رفتاری است که دیگران از فرد انتظار دارند چرا که ما ایفای وظایف خاص را به عهده داریم و یا آنکه پایگاه مشخصی را اشغال کرده ایم.بنابراین نقش مفهومی هنجاری و مبتنی بر آن چیزهایی است که از فرد انتظار می رود.(همان ص 221).
تعریف عملیاتی
فرهنگ مادی
غیر مادی
نقش اقتصادی
اجتماعی
سیاسی
فرهنگی
پیشینه تحقیق
یکی از منابع پر باری که بصورت علمی و تخصصی به مسئله ی زنان پرداخته کتاب زنان (فصلنامه شورای فرهنگی ، اجتماعی زنان) می باشد.این فصلنامه پژوهش خود را از سال 1378 آغاز نموده و صاحب امتیاز آن شورای فرهنگی اجتماعی زنان است) کتاب زنان مجموعه مقالاتی است که با همکاری مشاوران و محققان علمی زن را در ابعاد اجتماعی ، سیاسی ، فرهنگی و حقوقی مورد بررسی قرار داده است.
دومین منبع پر باری که به صورت علمی و تاریخی به مسئله ی زنان پرداخته کتاب «شناخت و هویت زن ایرانی در گستره ی پیش تاریخ و تاریخ» می باشد که در این کتاب به هویت زن ایرانی پرداخته است.در این مجموعه که توسط انتشارات روشنگران به چاپ رسیده زن را از دوره های اولیه زندگی بشر و شکل گیری و تکامل جسمی و ورحی اش در دوره های بابلی ، آشوری ، ایلامی و ایرانی پرداخته و حقوق زن و نقش آن را بیان کرده است.
میزگرد حقوق انسانی زن به میزبانی انجمن مطالعات ایرانی زنان با سخترانی آیت الله موسوی بجنوردی مدیر گروه فقه و حقوق پژوهشکده امام خمینی ، دکتر رزا قراچورلو عضو کمیسیون حقوق بشر کانون وکلا ، شهلا معظمی استاد دانشکده حقوق دانشگاه تهران و زهرا داور حقوقدان و رئیس کار گروه انجمن تشکیل شد.
موسوی بجنوردی در میزگرد حقوقی انسانی زن گفت :
هیچ وقت نمی توان جنسیت را ملاک فضیلت دانست.کسانی که زن یا مرد را برتر می دانند در اشتباهند زیرا ملاک فضیلت در انسان اعم از زن و مرد چیزی است که موجب تکامل می شود مانند : علم ، تقوا و مبارزه با نفس.
وی درباره جایگاه زن تاکید کرد : زن و مرد بودن هیچ ارتباطی به نفس ناطقه عقلانیت ندارد و مربوط به خواص بدن و بعد حیوانی انسانی است.زن و مرد هر دو انسان هستند و در بعد انسانیت هیچ تفاوتی بین زن و مرد نیست.
در ادامه شهلا معظمی با بررسی تاریخ باستان ایران اظهار داشت : انسان های باستان جز پیشرفته ترین مردم بودند و اثری از تبعیض نژادی ، جنسی و قومی در بین آنها نبوده.این حقوقدان بیان کرد ، با ازدیاد جمعیت و پیشرفت کشاورزی و گله داری انسان از زندگی در طبیعت آزاد دست کشیده و حوالی مزارع ساکن شد.کشاورزان اعم از زنان و مردان با یکدیگر همکاری می کردند تا برای گذران زندگی نیروی کافی به دست آورند.
خانواده هسته مرکزی تشکیلات اجتماعی بود و بعد از آن عشیره و قبیله مطرح شد.با تشکیل اولین حکومت جامعه طبقاتی شکل گرفت و از قدرت و نیرو و اقتصاد کشاورزان کاسته شد.
اکنون به جایگاه زن در 4 گفتار می پردازیم :
1- نگرش به زن در شاهنامه
2- نگرش به زن بر اساس اوستا ، متون کهن و برخی کتیبه ها در دورانهای مختلف
3- نگرش به مسائل حقوق زن بر اساس اسناد حقوقی ایلام باستان در ایران
4- نگرش به زن بر اساس آثار باستانی
بی گمان دوشادوش هر مردی و در پس زندگی هر پل و سربلندی ، زنی پر توان ایستاده و هموار کننده راه های زندگی اوست.در این سخن برای بررسی جایگاه زن در شاهنامه بهتر از پیش از هر کسی از همسر فردوسی یاد کنیم.از یار مهربان و یگانه ی او که در گردآوری کتاب تاریخ و فرهنگ ایران زمین ، نخست یار فردوسی بوده و همراه او برای انجام این مهم شتافته است.
جایگاه زن در چهار گفتار
گفتار نخست : نگرش به زن در شاهنامه
همسر فردوسی : نمونه ی کامل یک زن خردمند و با دانش بسیار است که همه ی ابعاد شخصیت او برجسته و نیکوست.او زنی آگاه ، آگاه به نیازهای همسر خود ، آگاه به نیاز ایران زمین در شناختن تاریخ کشورش برای دوباره شکفتن ، آگاه به تاریخ فرهنگ ایران ، آگاه به هنر موسیقی و نواختن چنگ ، آگاه به خط و زبانهای باستانی و آگاه از همه ی آنچه که خردی جاودانه به او بخشیده بود.او شب هنگام که اندیشه ی سرودن تاریخ ایران و سختی آن جسم و جان فردوسی بزرگ را بیدار نگه می داشت به دلداری و یاری او شتافت و جسم و جان و روانش را برای سرودن شاهنامه نثار ایرانیان کرد.او خردمندانه داستانها و تاریخ ایران را از دخترها و نوشته های کهن که به زبان فارسی میانه (پهلوی) بود به فارسی بر می گرداند و فردوسی به شعر می سرود.
در این سخن کوتاه نمی توان از همه ی شایسته زنان بزرگ ایران زمین یاد کرد.چندین تن از زنان را که نماینده ی دیگر زنان و سرآمد در طبقه و قشر خود هستند یاد می کنیم.
زنان در شاهنامه با صفاتی چون نوبهار ، ماه رو ، پوشیده رو ، پاکیزه ، خردمند ، افسر بانوان جهان ، مهربان ، خوب چهره ، نیکی شناس ، هنرمند ، شیر زن ، بهشت آراسته ، پارسا و .... آورده شده اند.
فرانک
فرانک همسر آبتین مادر فریدون (نیامی بزرگ آریاییهای جهان) و مادر همه ایرانیان است.دوره های فرانک در شاهنامه دوره ی مادر سالاری و زن سالاری است.دوره ای که در ایران زنان اداره ی همه امور را عهده دار بودند.
دوره ی فرانک دوره ای است که اندیشه و تدبیر زنان ایرانی ، جوانان را از کشته شدن به دست بیگانگان (ضحاک) رها ساخت و سرانجام به یاری این مادران ، رهبرای ایران به فرزندان ایران رسید.دوره ی فرانک دوره ی رفاه و آرامش و خوشی برای ایرانیان بود.در تاریخ ایران این یکی از دورانهایی است که نام یک زن شناخته شده است.(ژول حل ، چاپ سکو).
رودابه
دختر سهراب کابلی همسر زال و مادر رستم بود ، رودابه نخستین زنی است که زایمان او نه به شکل طبیعی بلکه به صورت رستمزاد یا رستمینه بوده است که امروز ناآگاهان از تاریخ این نوع زایمان را سزارین می گویند.در حالی که سزار دوم قرنها پس از رستم دیده به جهان گشود.هنر رودابه در گزینش همسر و پرورش فرزند است.همسری چون زال و فرزندی چون رستم.
تهمینه دختر شاه سمنگان ، همسر رستم ، مادر سهراب
تهمینه نیز از زنان شایسته ای که زندگی او در خور نگرش است تهمینه نیز به رسم دختران ایران خود از رستم خواهان پیوند شد و رستم نیز که تهمینه را در همه چیز سرآمد و شایسته دیدار او را به همسری خود پذیرفت و نتیجه و ثمره ی آن جوان ناکام ایران سهراب دلاور بود.
تهمینه دختری با خرد و جسور و زنی کاردان بود.او به تنهایی در شهر بیگانه فرزندش سهراب را بزرگ کرد و پرورش داد.او که تنها در هنگام پیوند و اروسی (2) با همسر خود دیدار داشت همیشه دور از رستم زیست و برای سهراب پدر نیز بود.وفاداری و بزرگمنشی او ستودنی است.تهمینه با آینده نگری تمام هنگام سفر به ایران ، برادرش را همراه سهراب که تا رستم را به او بشناساند اما دریغ که سپر زمانی پدرش را شناخت که زخم از پدر خورده بود و مادر را در اندوهی جاودان نگاه داشت.تهمینه نمونه ی زنی بردبار و شکیباست که در همه ی عمر خود در هجران و دوری زیست و هیچ گاه عنان صبر از کف نداد.
گردآفرید
دوشیزه ی جنگاور و دلیری از خاک ایران است و همانگونه که نامش گویاست گرد و پهلوان و جنگاور بود.دختری جوان و زیبا ، چاره گر و چیره دست که تیر و کمان در دستانش به زیبایی می رقصید گردآفرید دوشیزه ی دلاور ایرانی دژ سپید را از دست دشمن نجات و مردمان دژ را از بیراه فراری داد.او که از شکست مردمان ایرانی در جنگ با سهراب خونش به جوش و غیرتش به خروش آمده بود زره بر تن ، کلاه بر سر ، سوار بر اسب و کمان را به زه کرد و به نبرد با سهراب شتافت و آنگاه توان مبارزه با سهراب را در خود ندید ، چاره ای زنانه اندیشید ، کلاه خود را از سر برداشت.سیاه گیسوانش را آشکار ساخت تا سهراب گرفتار ؟ کلاله ی او شود و همین نیز شد و سهراب از نبرد با او کناره گرفت و آیین جنگ را نیکو به جا آورد و ضعیفتر از خود را هلاک نساخت.
گفتار دوم : نگرش به زن بر اساس اوستا و متون کهن پارسی و شماری کتیبه
در اوستا آمده است : «... هر مرد و زن نیک و بد را شخصاً بر گزینند».(گات ها ، هات 30 ، بند 3) و یا «فروهرهای مردان پاکدین ممالک ایران را می ستاییم ، فروهرهای زنان پاکدین ممالک ایران را می ستاییم...» (فروردین شیت ، کرده ی 31 ، بند 143).
در این بند صنعتی را که مرد قائل شده و آن را ستایش می کند ، همان را برای زن نهاده و آن را مورد ستایش قرار می دهد.اما بالاترین بزرگداشت برای زن همانا در بند 107 از کرده ی 23 فروردین شیت آمده است که «اشی» یا پاکی و راستی خدایی را به دختری همانند می کند (کسی که در خان و جانشین ، اشی نیک زیبای درخشان به در آید.در کالبد دختر زیبای بسیار نیرومند ، خوش اندام ، کمر بند بسته ، راست بالا ، مجلل ، آزاده نژاد ، کسی که مغلوب نشدی در رزم با بازوان خویش بهتر گشایش جوید و...» و ستایش زنان در نماز شب (3) ایرانی «کدبانوی خانه که اشو (پاک راست) و سردار اشویی شد می ستاییم ، زن پارسایی را می ستاییم بسیار نیک اندیش ، نیک گفتار ، نیک کردار.... شد».
حق گزینش همسر برای دختران
درگات ها ، هات 53 بند 3 سخنی از سوی زرتشت به جوانترین دختر او آمده است که همواره در آیین های گواه گیران برای دختران خوانده می شود.
با این مفهوم ، دختری می باید همسر آینده را با بررسی خرد خود برگزیند و نیز در کتاب ماتیکان هزار داتسیتان که یک متن دارستانس (حقوقی) با زمانده از دوران ساسانی است ، آمده : «حتی زنی از گروه اشراف نیا به خواست و انتخاب خود می تواند همسر مردی اسیر از کشور دیگری شود.در شاهنامه نیز خوانده ایم که هرگاه سخن از پیوند است.دختران خود همسران خود را بر می گزینند و خود گام می نهند و این شایسته ی دختر ایرانی است که خود با خودش همسر گزیند.
وضع اجتماعی و حقوق زنان در دورانهای مختلف
به عقیده دکتر گرشمین ، در آغاز هزاره ی اول پیش از میلاد ، دو واقعه ی مهم و غیر مرتبط روی داد که در حیات اجتماعی ملل آسیای غربی تاثیر فراوانی داشت.اول مهاجرت اقوام هند و اروپایی به هند و اروپا است و دیگر کشف و استعمال آهن کوهستان های شمالی و شرقی آسیای میانه که شمال و شرق و مغرب را در بر می گیرد.آریایی های ایران به طوایف و قبایل متعددی تقسیم می شدند که مهم ترین آنها مادها در غرب و پارتی ها در جنوب بودند.
پارتها در خاور ایران نیز از نژاد آریایی ها بودند.قوم ماد روابط نزدیکی با تمدن پیشرفته بین النهرین داشت و فرهنگ و تمدن آنها تا جنوب روسیه و ترکمنستان می رسید.
نقش زن در دوران مادها
پس از استقرار سلسله ی ماد در مغرب ایران اندک اندک رژیم مادر شاهی جای خود را به رژیم پدر شاهی داد.بنابراین فعالیت کشاورزی با زنان بود و مردان برای زنان اهمیت ویژه ای قائل بودند.در دوران مادها زن به ریاست قبیله و نیز قضاوت می رسید ، هنوز بقایایی از سیستم مادر شاهی وجود داشت.طبق تحقیقات انجام شده زن مادی با اختلاف اندکی شبیه پوشاک مردان بوده است و حجاب نداشتند.
اشکانیان
در زمان اشکانیان گرچه زن ایرانی تا حدی موقعیتش تحکیم شد ولی به هر حال حکومت سلوکی ها و تاثیرات ناشی از آن و نفوذ هلینیسم اثر خود را گذاشت.از طرفی در دوران پارت ها یا اشکانیان به علت گستردگی قلمرو پارت ها طوایف و اقوام و ملل گوناگون در امپراتوری وسیع اشکانیان می زیستند که هریک آداب و رسوم و سنن مخصوص به خود داشتند و طبیعتاً دگرگونی در وضعیت زن و خانواده ایرانی اثر بخش بود.
دسته بندی | علوم سیاسی |
بازدید ها | 25 |
فرمت فایل | rar |
حجم فایل | 466 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 67 |
درباره کتاب : زن زیادی که شاید مهمترین اثر در میان همۀ داستان های کوتاه آل احمد محسوب شود، سرگذشتی است دقیق از مصائب و مشکلات زنی محروم و مطلقه که با توصیفاتی واقعی و مو به مو همراه است. شخصیت اصلی داستان، زنی است که در خانواده ای فقیر بزرگ شده و از حیث مالی، ظاهری، سواد، تجربه و… فقیر و مستضعف است. زن پس از ازدواجی سراسر توام با نارضایتی و دلهره، با شوهری مذهبی نما و حیله گر، مدتی مانند موجودی اضافی و وسیله ای تزئینی در خانۀ او نگهداری می شود و در حالی که بسیار مستضعف و بی دفاع است، نیش و کنایه های مادر شوهر را به خاطر زشت رو بودن و داشتن کلاه گیس تحمل می کند.
راوی داستان زن زیادی که همان شخصیت اصلی می باشد، نسبت به شوهر خود به کلی احساس بیگانگی و غریبگی می کند و مجبور است به خاطر فقر مالی خانواده اش، زندگی در خانه ای که با آن به کلی بیگانه است را تحمل کند. پس از مدت کوتاهی، شوهر زن که خودش در محضر کار می کند و به قول زن “همۀ راه و چاه را بلد است”، در کمال خونسردی او را به خانۀ مادرش باز می گرداند. نکتۀ شگفت انگیز دربارۀ داستان، دقت نویسنده در شخصیت پردازی این زن است. نویسنده در این داستان هم مشکل رایج مقهور بودن یک زن را مطرح می کند و صحنه هایی تکان دهنده از فقر و نادانی و عقب ماندگی در جامعه را به تصویر می کشد.
درباره جلال آل احمد :جلال آلاحمد (۱۱ آذر، ۱۳۰۲، تهران(اصالتاً طالقانی) – ۱۸ شهریور ۱۳۴۸، اَسالِم، گیلان) نویسنده و مترجم ایرانی و همسر سیمین دانشور بود.
دسته بندی | پزشکی |
بازدید ها | 216 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 39 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 11 |
*تحقیق در مورد بیماری سرطان و روش های تشخیص آن*
سینه نرم قادر است کمک کند به تشخیص دادن سرطان .
اخبار قانون گذار |
زندگی سالم |
§ IMO تغییرات سازندهی به NIH توصیه میکند. |
§ کادمیوم ممکن است احتمال سرطان را افزایش دهد. |
§ انجمن در رفع کردن اختلافات در مسائل پزشکی قانون وضع می کند . |
§ پژوهشگران پیدا کرده اند کلیدی راجع به چگونگی شیوع سرطان . |
§ تعلل مجلس سنا رسیدگی می شود از منشاء لایحه قانونی . |
§ هپارین ممکن است بیشتر موثر باشد برای بیماران سرطان بوسیله لخته شدن خون |
§ Pharma دسترسی به تصویب نامه را در جایگاه تصویب شده به بازار عرضه میکند. |
§ میزان مرگ و میر سرطان اروپایی رو به کاهش است . |
مطابق با گزارش مرکز سرطان Fox chase در پنسیلوانیا ، ماماگرافی در زنان چهل ساله و مسنتر ، سرطان سینه را در مرحله زودتری نمایان می سازد و یک محدوده انتخاب درمان وسیع تری را اجازه می دهد . در گزارش منتشر شده است زنان چهل ساله و مسن تر در سه گروه ظاهر شده اند :
1)192 زن که ماماگرافی قبلی راتحّمل نکردند ؛
2)695 زن که به ماماگرافی کمتر از یک بار در سال مراجعه کرده اند ؛
3)704 زن که یک بار در سال و یا به دفعات بیشتر به ماماگرافی مراجعه کرده اند .
کمترین احتمال برای تشخیص سرطان سینه در مرحله زودتر در زنان گروه 1 وجود داشته است و جراحی (برداشتن سینه ) برای بیشتر زنان در گروه 1 سفارش شده . تکرار بیشتر ماماگرافی ارتباط داشته بود با پایین آوردن احتمال در پیشرفته شدن غده و تکرار کمتر اندازه غده را افزایش میدهد. جراحت غده در گروه 1 نسبت به گروه 2 یا بیماران گروه 3 به تناسب بیشتر از دو برابر ، مثبت می باشد . محققان از این یافته ها نتیجه گرفتند که آزمایش سالیانه ماماگرافی در زنان بالای 40 سال مورد تأیید است .
مطالعات انگلیسی ها تأثیرات موثر پرتو درمانی را تأیید کرده است .
محققان بواسطه هماهنگی با کمیسیون uk در تحقیق سرطان که در زنان با مجرای carcinoma در موقعیت (DCIS) ، زودتر سرطان سینه ظاهر می شود . را تأیید کردند . اگر درمان بعد از یک لامپکتومی با پرتو درمانی انجام گیرد رویدادن مجدد بیماری کمتر انجام می گیرد . بطوریکه مطالعات محققان به طور تند و سریع منتشر کرده بود ، 1700 زن که برای DCIS یک لامپکتومی داشته بودند . بعضی از آنها درمان اضافی نداشته بودند . دیگران هیچکدام پرتو درمانی یا tamoxifen یا ترکیبی از هر دو را دریافت نکرده بودند . زنانی که پرتو درمانی داشتند نسبت به زنانی که اشعه دریافت نکرده بودند 60 درصد خطر کمتری در گرفتن DCIS دوباره در همان سینه داشتند . خطرشان آنها در گرفتن سرطان حمله ور در آن سینه بیشتر از 50 درصد کم شده بود . محققان متوجه شدند که مطالعات بعد تیر نیازمند این هستند که آیا همه بیماران DCIS باید اشعه دریافت کنند و آیا زنان در خطر پایین تر می تواند بدون آن مجدد برگردد.
ممکن است گیاه یائسگی به گسترش سرطان کمک کند .
محققان U.S و کانادایی نشان داده اند که black cohosh ، گیاهی که بطور عادی در نزد زنان یائسه برای کمک به مرتفع ساختن علائم یائسگی نامطبوع و همچنین بروز ناگهانی حاد آن استفاده می شده است ، در حقیقت ممکن است باعث شیوع سرطان احتمالی زیادتری شود . این می توانست خطرناک باشد مخصوصاً برای زنانی که نمی دانستند که سرطان سینه دارند . محققان کشف کرده اند که black cohosh ، برای موشهای ماده چنانچه مستعد سرطان سینه باشند ، سرطان سینه ایجاد می کند و نیز دریافته اند که موشهایی که سرطان سینه گرفته اند بیستر محتمل برای مشاهده یک شیوع کشنده هستند . موشها در مرحله اول محتمل برای ایجاد سرطان سینه نبودند . تاکنون مشخص نشده است که چگونه black cohosh ممکن است باعث گسترش بیشتر سرطان شود .
امکان دارد سینه نرم به تشخیص دادن سرطان کمک کند .
محققان مطابق آزمایشگاه ملی شمال غربی Wash اظهار کردند که نرمی سینه پروتئینهایی را حمل می کند که ممکن است حضور سرطان سینه را نمایان بسازد . در یک گروه 121 نفری افراد تندرست ، شرکت کننده ها را non-cactating بررسی کردند . بیشتر از 90 درصد از زنان بواسطه ماساژ سینه با بکار بردن تحریک ملایم و بعد با استفاده از یک تلمبه سینه محسوس شده ، نرمی ( افتادگی ) حاصل کرده بودند . نمونه ها نشان دادند که کاملاً از 46 پروتئین ، تقریباً در خون یا نمونه های توموری در زنان دارای سرطان سینه تغییر کرده است . محققان پروتئینهای مابین زنان سالم و زنان مبتلا به سرطان سینه را مقایسه خواهند کرد و امیدوارند که خصوصیات پروتئینهایی که به انواع مختلف سرطان اشاره می کنند را تشخیص بدهند .
برگشت به عناوین
سرطان غده پروستات
آزمایش ژنتیک می توانست از نیاز به بافت برداری جلوگیری کند .
در مجله سرطان ملی انجمن علمی ، محققان طبق Wake Forest دانشگاه پزشکی در یک روش جدید ، هدف از نتیجه آزمایش PSA را تصحیح کردن آزمایش سرطان غده پروستات و کمک به تشخیص دکترها در تفسیر کردن سرطان اعلام کردند . بسیاری از دکترها از 4 نانوگرم برای هر میلی لیتر از خون برای مصمم شدن به اینکه مردان به یک بافت برداری از پروستات بخاطر تجسس سرطان ، استفاده می کنند . هر چند بعضی از مردان میزان PSA خونشان زیاد است اما سرطان غده پروستات ندارند .
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 26 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 30 |
شعر ایرانی، در عصر حاضر، توانسته است چهره های برجسته ایی را به قلمرو فرهنگ این سرزمین عرضه دارد، از جملة این افراد، سیمین بهبهانی، شاعر و نویسندة معاصر است.
یکی از مواردی که باعث شهرت سیمین و شعر او گردیده است، تحولی است که وی در قالب غزل بوجود آورده است، به این صورت که با ایجاد مضامین و موضوعات نو و ریختن آن در همان قالب غزل قدیم و سخن گفتن از دردها و مشکلات مردم، مجموعه شعرهایی را به عالم شعر و ادب تقدیم نمود که نشان می دهد که شعر وی زبان همدلی با مردم زمانش است و بنابراین باید سیمین را یک شاعر اجتماعی و مردمی دانست. قابل ذکر است که وی در غزل قدیم هم شعر سروده اما به گفتة خود این کار وی را قانع ننموده است و پیوسته به این هدف می اندیشیده که سخن از دل بگوید و یک شاعر تأثیر گذار باشد و دیگر سخن از مکررات و مضامین تکراری به میان نیاورد.
در این گفتار سعی شده است که با نگرش و درنگی هرچند کوتاه به شعر و قصه و خاطرات سیمین، برخی از ویژگیها و مضامین و عوامل مؤثر در ایجاد کلام وی مورد ارزیابی قرار گیرد.
کلید واژه
شعر معاصر، غزل، مضامین اجتماعی، عشق، زن، همدلی و همدردی، مردم، شاعر، نویسنده.
عنوان
-مقدمه و پیشگفتار
-ویژگیهایی از شعر سیمین
-پاره ای از مضامین شعر سیمین
- عشق
- زن
- نگرشی بر قصه ها و خاطرات سیمین
- معرفی آثار سیمین بهبهانی
- عوامل موثر در ایجاد شعر از دیدگاه سیمین
- نتیجه گیری
- فهرست منابع و مآخذ