توضیحات:
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 80 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 52 |
مقدمه
در اختلال هیپوکندریا فرد نگران سلامت خود و ابتلاء به اختلالات بدی فرضی است که عمده شکایت این افراد در رابطه با بیماریهای بدی است و شکایاتی که به الگوی مرضی منطقی محدود نمی شود مثلاً ممکن است از نوعی ناراحتی و درد غیر عادی در ناحیه معده و سینه و سر و دستگاه تناسلی یا سایر قسمتهای بدن شکایت کند .
نظریه های اولیه درباره اختلالات روانی بخصوص بیمار انگاری بود که شیطان در درون فرد مبتلا جایگزین شده و موجب اختلال رفتاری گردیده است . به تعبیر دیگر نظریه های اولیه درباره رفتار نا بهنجار و تبیین نابهنجاری نیروهای جادوئی و ماورالطبیعه مانند دیو شیطان و ارواح خبیثه بودند بنابراین ، برای درمان فرد مبتلا کوشش شد تا شیطان از درون وی بیرون رانده شود به همین دلیل آنان را شلاق می زنند و این اختلالات و بیماریها که بیماری انگاری جزء آسیب شناسی روانی به حساب می آیند که رفتار و احساسها و هیجانهای افراد را از نظر برخورد با محیط و جامعه مورد بحث قرار می دهد و همچنین چگونگی احساس متفاوت بودن افراد از نظر جامعه و برخورد آنان را مورد بررسی قرار می دهد و محدوده رفتار ناسازگار از ترسهای مزمن که نارحت کننده است اما موجب از بین رفتن کامل فعالیت فرد نمی شود تا تعریف شدید واقعیت و ناتوانی در ارتباط با دیگران را شامل می شود و گاهی فقط فرد از رفتارناسازگار خویش ناخشنود است که در این مواقع باعث می شود که مشکلات بدنی خود را دو برابر بیشتر کند و این مسائل باعث دستخوش آشوب ونگرانی می شود بررسی مسئله آسیب روانی و پرداختن به موضوع هیپوکندریا در بین زنان متاهل و مجرد و یا شاغل و غیر شاغل و یا حتی از لحاظ جنسیت مورد بررسی قرار می گیرد و اینکه کدام یک از جنسیتها بیشتر دچار این عارضه و خود بیمار انگاری می شود البته با توجه به آمار بدست آمده در چند سال اخیر میزان هیپوکندریا در مردان بیشتر از زنان است و بر عکس اختلالات تبدیلی یا هیستری در بین زنان بیشتر است تا نسبت به مردان و تعیین اینکه شخص تا چه اندازه ای می تواند بر مشکلات خود واقف باشد و آنها را سپری کند به دو عامل بستگی دارد .
1- خصوصیات شخص یعنی مهارتها به نگرشها
2- ماهیت فرد که در این تحقیق مورد توجه قرار گرفته است .
بیان مساله
تغییرات فوق العاده سریع درونی فشار خاصی بر تواناییهای سازگاری فرد وارد می سازند که باعث ایجاد مشکلات روانی درونی بسیاری بر روحیه افراد می شود هر چند باید متذکر شد که سازگاری موفقیت آمیز فرد در یک موقعیت به موفقیت وی را در موقعیتهای دیگر تضمین می نماید که بخش عمده رفتارهایی که در آسیب شناسی روانی مورد بررسی قرار می گیرد مربوط است بر شکستها و ناشایستگیهای فرد . این شکستها عمدتاً عبارتند از شکست فرد در سازگاری با محیط برای رسیدن به این مقصود فرد می کوشد تا بین آنچه انجام می دهد یا مایل است انجام دهد از یک سو و آنچه محیط از وی انتظار انجام دادن آن رادارد از سوی دیگر تعادل برقرار نکند که به صورت ناسازگاری این موارد باعث ایجاد اختلالات بیماری انگاری در فرد می شود که فرد جهت جلب توجه دیگران همیشه از موارد و بیماریهایی رنج می برد و این مسئله مورد نظر است و اینکه آیا زنان و افرادی که شاغل یا مجرد یا متاهل هستند از لحاظ خود بیمار انگاری در مورد بالاتری قرار دارند تا افراد دیگر .
سوال مسئله
آیا خود بیمار انگاری ( هیپوکندری ) در بین دانشجویان زن متاهل بیشتر از دانشجویان دختر مجرد است ؟
اهداف تحقیق
هدف کلی بررسی هیپوکندریا در بین زنان متاهل دانشجو و دختران مجرد دانشجو 25-20 ساله مسئله ازدواج است که تاثیر ازدواج را بر هیپوکندری بررسی می شود و اینکه آیا زنان متاهل بیشتر از خانم های مجرد در معرض خطر هستند .
و با توجه به اینکه مسئولیت متاهلین بیشتر است با توجه به اینکه مشغول به تحصیل هستند آیا تفاوتی بین آنها با خانم های مجرد دیده می شود و آیا شیوه زندگی بر هیپوکندری اهمیت دارد و نقش ازدواج دراین امر چقدر است .
اهمیت و ضرورت تحقیق
توجه به این نکته ضروری است که ملاک تعیین رفتار طبیعی فقط این است که اجتماع آن را نپذیرد بلکه رفتار طبیعی رفتاری است که رفاه فرد در سر انجام رفاه جامعه را تامین نماید که عدم ایجاد این محیط آرام باعث ایجاد بیماریهای روانی از جمله افسردگی ، هیپوکندری یا هیستری و موارد دیگر می شود که امید است با پژوهشهای انجام شده سعی کنیم که راه حلهای مناسبی جهت از بین رفتن این عارضه در کشور شویم و آسیب شناسی روانی عملی است که در آن کوشش می شود با به کار گرفتن اصول اساسی رفتار نا بهنجار شناخته شده و علل آن مورد بررسی قرار بگیرد که منظور از اصول روان شناسی عبارت است از احساس و ادراک و شخصیت و یادگیری و این موارد که باعث کاهش اختلالات روانی گردد و این پژوهشهاو بررسی آنها می تواند در محیط خانواده و جامعه مورد بحث و بررسی قرار گیرد .
فرضیه تحقیق
میزان HS زنان متاهل دانشجو بیشتر از خانم های مجرد دانشجو است .
تعریف عملیاتی
هیپوکندری نمره ایی که بر اساس آزمون MMPI بدست می آید است .
تعریف نظری
زنان متاهل : دانشجویان زنی که ازدواج کرده اند .
دختران مجرد : خانم هایی که ازدواج نکرده اند .
فصل اول
کلیات تحقیق
اختلالات شبه جسمانی ( Somato .from )
اصطلاح شبه جسمی از ریشه یونانی some به معنی جسم اخذ شده است و اختلالات شبه جسمی گروهی وسیع از بیماریها هستند که علائم و نشانه های جسمی یک جزء اساسی آنهاست . این اختلالات در بر گیرنده کنشهای متقابل جسم – روان هستند که در آنها مغز به طرقی که هنوز به خوبی روشن نیست هشدارهای مختلف صادر می کند که اثرش بر هوشیاری فرد القاء وجود مسائل جسمی جدی است به علاوه تغییرات جزیی یا هنوز شناخته شده در نوروشیمی نوروفیزیولوژی و نوروایمیولوژی ممکن است از مکانیزمهای نا شناخته یا مغزی حاصل شود که به وجود آورنده بیماری هستند ( کاپلان و ساروک ، 1384 ، ص 262 ) .
اختلال شبه جسمی شامل پنج اختلال شبه جسمی خاص می باشد که یکی از انها اختلال خود بیمار انگاری است .
خود بیمار انگاری چیست ؟
خود بیمار انگاری عارضه ای است روانی که با اشتغالاتی وسواسی که فرد درباره وضع سلامت خود دارد مشخص می شود . در این عارضه بیمار در چنگ دریافتهای حسی فاعلی دردناک اسیر است و تمایل دارد تا این دریافتها را به اختلالات بدنی که وجود ندارد ، نسبت دهد . نوسانهای بهنجار کنش و ری جسمانی مانند سرفه موقت آزاگیهای سطحی پوست ، تعرق را به منزله ملائم یک بیماری وخیم تغییر کند و پیوسته در طلب کمک و مواظبت باشد .
کوششهای دوستان ، خویشاوندان یا پزشکان به منظور منصرف کردن بیماران از این افکار به جایی نمی رسند و به رغم معاینه های مکرر این بیماریها به ایمنی خاطر دست نمی یابند و برای یافتن کمکی موثر مداوم از یک پرسشنامه به پزشک دیگر مراجعه می کند .
پاره ای از آنها جنبه افراطی نگران خود را می پذیرند و برخی دیگر از پذیرش این امر خودداری می کنند . گرچه غالباً این اختلالهای بدنی شکل به اضطراب یاافسردگی گسترده ای منجر می شوند اما تاثیر آنها بر کنش وری اجتماعی یا حرفه ای در حد اختلالهای هیستریک نیست . پس خود بیمار انگاری به صورت مشخص دارای نشانه ای مرضی بدنی است بی آنکه کنشهای جسمانی به صورت واقعی از دست رفته یا دچار فشار شده است ( دادستان 1376 ، ص 236 )
شروع و شیوع خود بیمار انگاری
گرچه این اختلال می تواند در هر سنی آغاز شود اما معمولاً در نخستین سالهای بزرگسالی بروز می کند پاره ای از بیماران بر دل مشغولی خود غلبه می کنند ولی اختلال غالباً به صورت مزمن در می آید و نشانه های مرضی ، سالیان دراز پا بر جا می ماند .
به رغم آنکه پزشکان این اختلال را به خوبی می شناسد اما فراوانی آن در سطح کل جمعیت هنوز مشخص نیست و تعداد مبتلایان به خود بیمار انگاران را که به کلینیکها مراجعه می کنند بین 4 تا 9 درصد و نسبت آن را در هر دو جنس مساوی گزارش کرده اند. ( دادستان ، 1376 ، ص 236)
شکل گیری خود بیمار انگاری در جریان تحول
نشانگان خود بیمارانگاری که شکل خاصی از اضطراب است متوسط کانو ( 1972) و آنتولی[1] به خوبی توصیف شده اند . خود بیمار انگاری فی نفسه یک بیماری نیست بلکه بر حسب سنین مختلف در یک چهار چوب روان – پویشی پیچیده قرار می گیرد .
خود بیمار انگاری در کودکی
خود بیمار انگاری در کودکان بر اساس شکایات از کنش وری بد جسمانی ، احساس بدی وضع سلامت یا پیش بینی اضطراب آمیز بیمار شدن در آینده بروز می کند و بدین ترتیب شاهد رفتارهایی تقسیم کرد که دل مشغولی کودک را نسبت به وضع بدنی خود نشان می دهند :
- دل نگرانی دائم نسبت به سلامت خود یا نسبت به یک بیماری اجتماعی
- خستگی مبهمی که مانع کار یا حتی بازی می شود .
- دردها یا ناراحتی هایی در اعضای مختلف ، سردرد ، دل درد ، حالت تهوع و جزآن ( آزوریاگرا ، 1982 )
خود بیمار پنداری در نوجوانی
ترسهای متمرکز بر بدن ، بر سلامت جسمانی و حتی روانی در خلال نوجوانی بسیار پیش پا افتاده اند و علایم جسمانی ( ناراحتی ، رنگ پریدگی ، تعرق ، لرزش و جز آن ) تقریباً همواره با حالات اضطرابی نوجوان همراهند ( مارسلی ، 1984 )
بنابراین مرزهای مشخص بین نشانگان خود بیمار پنداری و دل مشغولی مبهم بدنی که هنوز به صورت رفتار نشانه ای سازمان نیافته است وجود ندارند اما می توان فراگیر شدن نگرانیهای جسمانی و باور فرد نسبت به ابتلا به بیماری را به منزله ضابطه اصلی در نظر گرفت .
ترسهای مبتنی بر خود بیمار پنداری در نوجوانی به صورت سر درد ، نگرانی درباره قلب ، ترسهای مربوط به خون ، شکایتهای مربوط به ناحیه شکمی ( در سطح آپاندیس و تخمدانها ) متجلی می شوند به عکس آنچه در بزرگسالی مشاهده می شود هرگز شکایتهایی در مورد گذار دوره ایی یا کنش هضمی دیده نمی شوند و آنچنان که ابتین گرا[2] ویسکل [3](1971) خاطر نشان کرده اند شکایتهای خود بیمار پندارنده نوجوان غالباً با عضوی که آشکار ( جنبه حیاتی دارد ( قلب و خون ) ) مرتبط اند . ( روانشناسی مرضی تحولی ،دادستان ، 1376، ص 237 )
ضوابط تشخیص خود بیمار پنداری بر اساس DSMIV
ضابطه اصلی خود بیمار پنداری ترس از ابتلا به یک بیماری جدی و یا فکر ابتلایی به آن بر اساس تغییر اشتباه آمیز یک یا چند علامت یا نشانه بدنی است در حالی که معاینه های دقیق بدنی نمی توانند هیچگونه اختلال جسمانی را که کاملاً با دل مشغولی های فرد درباره بیماری یا با علامتهای یا نشانه های جسمانی مطابقت داشته باشد تشخیص دهند گرچه این اختلال دارای شدت هذیانی نیست و بیمار غالباً می تواند جنبه افراطی ترسهایش و این احتمال را بپذیرد که ترس او از بیماری یا با روش به یک بیماری شدید بی اساس است بااین حال دل مشغولی های وی به ایجاد درماندگی یا عارضه های بالینی معنادار در قلمرو کنش وری اجتماعی ، حرفه ای و یا قلمرو های مهم دیگر منجر می شوند .
دل مشغولی ها ممکن است به صورت همزمان یا متناوب بر بخشهای مختلف بدن متمرکز شوند و به رغم معاینه های پزشکی دقیق و اطمینان بخش همچنان پا برجا بمانند . نگرانی درباره بیماری ترسناک غالباً به منزله هسته اصلی تصور از خود موضوع گفتگوهای اجتماعی و پاسخ به تنیدگی های زندگی در می آید( 1994-dsmiv )
( روانشناسی مرضی تحولی 1، دادستان 1376 ، ص 238 )
ویژگی های افتراقی خود بیمار انگار با اختلالات مشابه
به هر حال در اختلال تعارضی یا ساختگی فرد به دنبال رسیدن به هدف بیرونی است در حالی که در خود بیمار پنداری فرد در صدد دستیابی به هیچ گونه هدف بیرونی ( خارجی) نیست . ( آسیب شناسی روانی 1 ، ریجاردین . هالجین و ... ، یحیی سیدمحمد ، 1383 )
اختلالات بدنی شکل[4] و اختلالات تجزیه ای[5]
هدف این فصل عبارت است از : بررسی اختلالاتی که گرچه به صورت بدنی جلوه گر می شوند ولی عامل اصلی آنها مسائل روانی و هیجانی است . بعضی از این اختلالات بسیار شهستند و بعضی شیوع کمتری دارند بنابراین کوشش خواهد شد نشانه های مرضی ، علل و درمان هر یک به تفضیل مورد بحث و بررسی قرار گیرد . (حسین آزاد – 1379)
اختلالات بدنی شکل اختلالاتی هستند که دارای نشانه های بدنی مشخصی هستند ولی هیچ آسیب معینی در آنها ملاحظه نمی شود و به بیماریهای بدنی شباهت بسیار دارند . در dsmiii-r برای این دسته از اختلالات شش نوع اختلال ذکر شده که عبارت است از :1- اختلال بدنی شده[6] 2- اختلال تبدیلی[7] 3- خود بیمار انگاری[8] 4- اختلال درد روانزاد[9] 5- اختلال بدنی شکل بدنی[10] 6- اختلال بدنی شکل نامتفاوت [11] .(حسین آزاد -1379)
1- اختلالات بدنی شده : نشانه های اختلال بدنی شده عبارت است از : شکایات بدنی متعدد که مزمن یا برگشت پذیر هستند اغلب این اختلال به نام سندرم بریکه ، پزشکی که اولین بار در 1959 آن را به تفضیل مورد بحث قرار داد نامیده شده است . شکایات چند گانه افراد مبتلا بخ اختلالات بدنی شده با الگوهای ویژه شخصیتی آنان و مشکلات اجتماعی و خانوادگیشان همراه است آنان بسیاری از حالاتی را که در افراد مبتلا به اختلال شخصیت هیستریانیک [12]وجود دارد از قبیل نگرشهای خود محوری و ظهور فوق العاده هیجانات را نشان می دهد . اضطراب و افسردگی حالات معمولی است که ممکن است به صورت تظار به اقدامات و تهدیدهای خودکشی جلوه گر شوند . افراد مبتلا به اختلالات بدنی شده به صورتی رشد نایافته و هیجانی دیگران را تحت تاثیر خود قرار می دهند انان در توصیف رویدادها تخیلات زنده و واکنشهای خود نسبت به آنها را به کار می برند . مبتلایان به اختلالات بدنی شده معمولاً تاریخچه پزشکی طولانی که دست کم به اوائل بزرگسالی آنان بر می گردد دارند این اختلالات اساساً در زنان رخ می نماید به طوری که می توان گفت که تقریباً 1 درصد اززنان این حالت را دارذند هر چند ممکن است در مردان نیز ملاحظه شود . غیر معمول نیست که چند افراد یک خانواده مبتلا باشند زیرا افراد مبتلا تمایل زیاد به تلقین پذیری دارند و شیوع بالای آن در خانواده ممکن است انعکاس تاثیر یک والد مبتلا ( معمولاً مادر ) به این اختلال باشد تا تاثیر توارث. (حسین آزاد – 1379)
اختلالات تبدیلی : این اختلاللت عبارتند از نارسایی یا تغییر در اعمال بدنی ناشی از یک یک تعارض یا نیاز روانی که آنها را نمی توان به بک اختلال پزشکی یا آسیب شناختی فیزیولوژیایی نسبت داد . افراد مبتلا به اختلال تبدیلی از علل روانی آن آگاهن و به همین دلیل نمی توانند به طور ارادی آن را کنترل نمایند . اصطلاح هیستری از واژه یونانی رحم گرفته شده بود زیرا بقراط و سایر فلاسفه یونان قدیم فکر می کردند که این اختلال خاص زنهاست و به دلیل مسائل جنسی رخ می نماید . مفهوم ارتباط بین اشکالات جنسی و هیستری بعداً به صورت اصلاح شده ای توسط فروید ابراز گردید . فروید اصطلاح هیستری تبدیلی را به کاربرد که دلالت بر نشانه های مرضی خاصی داشتند که تظاهری بودند از انرژی جنسی سرکوب شده و منحرف گردیده . در روان شناسی معاصر واکنشهای هیستریایی بر اساس نظر فروید به عنوان تعارضهای جنسی یا سایر مسائل روانی به نشانه های مرضی بدنی تفسیر نمی شوند بلکه این نشانه های مرضی بدنی یک کنش دفاعی محسوب می شود که فرد را قادر به فرار از موقعیت استرس زا می کند .در جنگ جهانی اول واکنشهای تبدیلی شایعترین اختلالات روانپزشکی بودند زیرا بسیاری از سربازان در تعارض بسیار تهدید کننده نزدیک شدن اجتناب ورزیدن به سر می بردند که عبارت بود از : دستورات فرماندهان ارتش و انجام وظیفه در برابر ترس از کشته شدن . در جنگ جهانی دوم نیز واکنشهای تبدیلی در بین سربازان بسیار متداول بود . در زمانهای قدیم اختلالاتی از قبیل کور شدن یا فلج شدن ناگهانی که اساس بدنی مشخصی نداشت جزئ بیماریهای بدنی محسوب می گشت . در سالهای بعد این مشکلات که در بین افراد نظامی و غیرنظامی شیوع داشت جز اختلالات کنشی طبقه بندی شدند امروز به نظر می رسد که این اختلالات کاهش یافته اند . موضوع قابل توجه در کاهش این واکنشها می تواند مربوط به تردید فزاینده درباره پایه پزشکی و بدنی مربوط به آنها باششد .(حسین آزاد – 1379 )