مرجع کامل طرح های گرافیکی و پروژه های دانشجویی

مقاله های دانشجویی و دانش آموزی ، پاورپوینت و اسلاید ، تحقیق ، فایلهای گرافیکی( هر آنچه درباره پروژه های و تحقیقات خود می خواهید فقط در قسمت جستجو مطلب مورد نظر خود را وارد کنید )

مرجع کامل طرح های گرافیکی و پروژه های دانشجویی

مقاله های دانشجویی و دانش آموزی ، پاورپوینت و اسلاید ، تحقیق ، فایلهای گرافیکی( هر آنچه درباره پروژه های و تحقیقات خود می خواهید فقط در قسمت جستجو مطلب مورد نظر خود را وارد کنید )

تحقیق با موضوع اضطراب و انواع آن

تحقیق با موضوع اضطراب و انواع آن

تحقیق-با-موضوع-اضطراب-و-انواع-آنتحقیق با موضوع اضطراب در قالب فایل پاورپوینت و در حجم 27 اسلاید . اضطراب به معنای واکنش فرد در مقابل یک موقعیت تهدیدآمیز، یعنی موقعیتی که در آن فرد توانایی مهار محرکات بیرونی یا درونی را ندارد، است


دانلود فایل


دانلود تحقیق اضطراب تعمیم یافته

اضطراب از همراهان طبیعی رشد، تغییر یافتن ، یا تجربه چیزی تازه وامتحان نشده و یافتن هویت شخصی و معنی زندگی است برعکس، اضطراب بیمارگونه پاسخی نا متناسب به محرکی مشخص با توجه به شدت یا طول مدت آن است
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 9
فرمت فایل doc
حجم فایل 17 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 29
دانلود تحقیق اضطراب تعمیم یافته

فروشنده فایل

کد کاربری 8067
کاربر

اضطراب از همراهان طبیعی رشد، تغییر یافتن ، یا تجربه چیزی تازه و امتحان نشده و یافتن هویت شخصی و معنی زندگی است. برعکس، اضطراب بیمارگونه پاسخی نا متناسب به محرکی مشخص با توجه به شدت یا طول مدت آن است.

مقدمه

قبل از اینکه بخواهیم به مساله اصلی ( اضطراب) بپردازیم جالب است بدانیم که اضطراب یکی از شایعترین اختلالات در بین مراجعان به روانپزشکان و روانشناسان بالینی وپزشکان می‌باشد . و بنابراین توجه بسیاری از متخصصان را بخود جلب کرده است . و بدنبال آن راههای موفقیت‌آمیزی نیز برای درمان این اختلال ابداع شده است . یکی از این روشهای درمانی، رفتار درمانی شناختی می‌باشد . که به معرفی آن در این مقاله می‌پردازیم . البته نظریه‌های درمانی ارائه شده در این زمینه آورده خواهد شد. وراههای تشخیص آنرا نیز بیان می‌کنیم.


اضطراب را در واقع همة انسانها تجربه می‌کنند. اضطراب یک احساس منتشر، بسیار ناخوشایند ، و اغلب مبهم است که با یک یا چند تا از احساس‌های جسمی همراه می‌گردد مثل احساس خالی شدن سردل ، تنگی قفسه سینه، طپش قلب، تعریق، سردرد ، یا میل جبری ناگهانی برای دفع ادرار، بیقراری ومیل برای حرکت نیز ازعلائم شایع است.

اضطراب یک علامت هشدار دهنده است، خبر از خطری قریب‌الوقوع می‌دهد و شخص را برای مقابله آماده می‌سازد. ترس، علامت هشدار دهنده مشابه ،از اضطراب با خصوصیات زیر تفکیک می‌شود:

ترس واکنش به تهدیدی معلوم ، خارجی، واز نظر منشاء بدون تعارض است. اضطراب واکنش در مقابل خطری نامعلوم ، درونی ، مبهم و از نظر منشاء خمراه با تعارض است

تاریخچه

تقریبا یک قرن پیش ، زیگموند فروید« نوروز اضطراب» را ابداع ودو نوع اضطراب مشخص نمود . یک نوع اضطراب از لیبیدو مهارشده ناشی می‌شود . به‌عبارت دیگر ،افزایش فیزیولوژیک در تنش جنسی به افزایش برابر در لیبیدو ،معرف ذهنی آن رویداد فیزیولوژیک، منجر می‌شور.

از دیدگاه فروید:، مفر طبیعی چنین تنشی برقراری رابطه جنسی است. معهذا ، سایر اعمال جنسی، نظیر پرهیز وجماع منقطع ، مانع تنش و موجب نوروز واقعی(actual) می‌گردد. اختلالا‌ت اضطراب شدید مربوط به سد شدن لیبیدو مشتمل است بر نوروزهای نورآستنی ، خود بیماری‌انگاری،و اضطراب،که همه آنها از دیدگاه فروید واجد اساس زیست‌شناختی بودند.

نوع دیگر اضطراب ، به بهترین وجه با احساس نگرانی یا ترس که از فکریا میلی سرکوب شده ناشی می‌شود، مشخص می‌گردد این نوع اضطراب مسئول پیدایش پسیکو نوروزهااست ـ نوروزهای هیستری، فوبی و وسواس (کاپلان وهمکاران، 1994 )

نظریه نو فرویدی

این نظریه‌ها در دهه‌های 1920 و1940 وعمدتاً در نتیجه اختلاف نظر دربارة آنچه تاکید افراطی فروید بر اهمیت تکانه‌های بیولوژیکی تلقی می‌شد ، خصو صا‌ً تکانه جنسی و تهدیدی که آن تکانه‌ها بر فرد تحمیل می‌کنند مطرح شدند. نو فروید‌یها شخصیت آدمی را به میزان زیادی پیامد و نتیجة تاًثیرات اجتماعی می‌دانند . آنها براین باورند که «اضطراب اولیه» نه در آغاز تولد بلکه بعدها بروز می‌کند. زمانی که کودک نه تنها برای ارضای نیازهای فیزیولوژیکی اساسی بلکه برای حفاظت وحمایت نیز به والدین وابسته است . اضطراب در نتیجه ناکامی بالقوه یا واقعی چنین نیازهایی ایجاد می‌شود.

بر طبق نظریه نو فرویدیها وقتی که دفاعهای اولیه که علیه اضطراب اولیه بکار گرفته می‌شوند منطقی ومعقول باشند به آسانی در موقعیتهای جدیدی مورد تهدید قرار نخواهند گرفت. اگر چنین دفاعهایی ضعیف باشند یا در نتیجه فشار روانی دراز مدت تضعیف گردند. آنگاه دفاعهای جدیدی شکل می‌گیرند که اضطرابهای جدید را دامن می‌زنند ودر نتیجه روان‌نژندی تمام عیاری ایجاد می‌شود. ( پاول و انرایت ، ترجمة رودسری وصبوری مقدم 1380 )

نظریه‌های رفتاری اضطراب

واتسن و دیگر نظریه‌پردازان رفتارگرا ، اختلالات اضطرابی را نتیجه یادگیری غلط و شرطی شدن می‌دانند ، یک موقعیت استرس‌زا که با موقعیتهای استرس‌زای قبلی شبیه است ممکن است موجب برانگیختن اضطراب در فرد شود

توقعات و مدلهای نادرست والدین بعنوان علت اضطراب در دیدگاه یادگیری مورد تاکید واقع شده است.

والدین که انتظارات خارق‌العاده ویا بیش ازاندازه از کودکان خود دارند ، موجب ایجاد اضطراب درآنان می‌شوند. به همین ترتیب اگر والدین دارای واکنشهای اضطرابی در برابر موقعیتهای یی‌اهمیت باشند، کودکانشان می‌آموزند که در برابر مسا ئل جزئی وبی‌اهمیت واکنشهای اضطرابی شبیه به واکنشهای والدین ازخود ظاهرسازند

قصور درآموختن شایستگی‌های لازم نیز می‌تواند علت اضطراب محسوب شود زیرا شخصی که شایستگی‌های لازم را آموخته است در سازگاری وحل مسائل زندگی، موقعیت‌های کمی را تهدید کننده می‌بیند، ولی شخص مبتلا به اضطراب بدلیل نبود شایستگی‌های لازم، بسیاری از موارد معمولی زندگی را اضطراب‌زا و تهدید کننده احساس می‌کند. ( آزاد: 1372 )


نظریه یادگیری شناختی ـ اجتماعی (csl )

این دیدگاه از رفتار گرایی تحول یافت وگسترش آن در نتیجه نارضایتی از چیزی بود که انعطاف ناپذیری وعقاید ساده گرایانه رفتارگرایی محض خوانده می‌شد.

بندور(1969 ) این نظر را درست می‌دانست که ترس و اضطراب فراگرفته می‌شوند ولی برای این یادگیری چهار مکانیسم اجتماعی را بر شمرد:

نخست ترس ممکن است ازطریق شرطی‌سازی کلاسیک دقیقاً به همان ‌شیوه‌ای که توصیف شد، فرا گرفته شود.

دوم : بنا به اظهار بندورا « تجربه نیابتی » (دیدن فردی‌دیگر که دچار ناخرسندی، تنبیه، یا درد بعنوان پیامد رفتار خود شده است ) می‌تواند با اهمیت باشد. این فرآیند «سرمشق‌گیری» نیز خوانده شده است. سوم:« آموزش نمادین » به یادگیری از طریق آموزش اشاره دارد، خواندن یا گفتن این که چیزهایی معینی تهدید زا ، دردزا، یا منع شده هستند.

چهارم، بندورا به منطق نمادین که بالقوه در ایجاد اضطراب مهم می‌باشدنیز اشاره دارد. شخصی ممکن است استنباط کند که چیزی خطرناک است. این فرآیند ممکن است منطقی باشد. برای مثال، کوسه‌ماهی‌ها در دریا شنا می‌کنند، کوسه‌ماهی‌ها خطرناک هستند، پس دریا خطرناک است.

بنابراین درنظریه‌های یادگیری شناختی ـ اجتماعی براهمیت ترکیب اصول یادگیری همراه با نقش تفکر واستدلال فردی در ایجاد اختلالات اضطراب تاکید می‌شود مؤلفه مهم دیگر csl ، مفهوم خودکارآمدی است.

بندورا(1997 ) اظهار داشت که انتظارات کارآمدی شخصی است که تعیین می‌کند آیا رفتارهای مقابله با مشکل به اجرا در خواهند آمد و به چه میزان شخص به این رفتارها دست خواهد زدو این الگو‌ها مقابله‌ای بردرک صحیح از موقعیت ، تجربه پیشین واعتماد شخص به توانایی ارائه پاسخ مناسب برای مقابله، مبتنی است. (پاول وانرایت، رودسری وصبوری مقدم1380 )

نظریه‌های وجودی

نظر‌یه‌‌های وجودی اضطراب، مدل‌های عالی برای اختلال اضطراب منتشر بوجود آورده است که درآن‌ها محرک قابل شناسایی خاصی برای احساس اضطراب مزمن وجود ندارد. مفهوم مرکزی نظریه وجودی این است که شخص از پوچی عمیقی در زندگی خود آگاه می‌گردد ،که ممکن است حتی از پذیرش مرگ غیر قابل اجتناب خود نیز برای او دردناکتر باشد. اضطراب واکنش شخص به این پوچی وسیع وجود و معنا است . گفته شده است که پس از کشف سلاح‌های هسته‌ای نگرانی‌های وجودی افزایش یافته است. (کاپلان وهمکاران1998 )


نظریه‌های شناختی اضطراب

نظریه پردازان شناختی معتقدند که رویدادها یا حوادث نیستند که اضطراب یا فشار روانی را موجب می‌شوند بلکه تعبیر این رویدادها ست که ممکن است به این مشکلات بیانجامد.

نظریه‌های شناختی بطور گسترده‌ای بعنوان رویکردی برای تبیین و درمان افسردگی بوجود آمدند.

اخیراً این رویکرد‌ها در مورد اضطراب نیز بکار گرفته شده‌اند زیرا در این حوزه نتایج درمانی بدست آمده به اندازه حوزه افسردگی معتبر است. هر چند نظریه‌های متفاوتی با تاکیدات کم وبیش متفاوتی ارائه شده است،نظریه‌های شناختی عموماً اظهار می‌دارند اضطراب از طریق ارزیابی نادرست یا ناسازگارانه یک موقعیت که به ادراک خطر می‌‌انجامد ، ایجاد می‌شود. روشهای شناخت درمانی، علاوه بر تحلیل تفصیلی وبازسازی الگوهای غیرمنطقی و ناقص تفکر یا تغییر واصلاح رفتاری را نیز به عنوان بخشی از کل فرایند درمانی بکار می‌گیرند.

بک (1976 ) اظهار می‌دارد که اضطراب بیمارگون از بیش از حدخطر آفرین تلقی کردن یک موقعیت همراه با یک یا چند بعد از چهار بعد زیر ناشی می‌شود:

1- تخمین بیش از حداحتمال روی دادن حادثه ترسناک

2- تخمین بیش از حد شدت حادثه ترسناک

3- بی‌اعتمادی به توانایی خود در مقابله کردن

4- احتمال کمی دادن به این که فرد دیگری می‌تواند به او کمک کند.

بک (1985 ) معتقد است که اشتغال ذهنی فرد مضطرب بصورت خطر کردن غیرارادی ومداوم افکار خودکار به شکل تجسم یا خودگویی‌های کلامی ظاهر می‌شود، این افکار دربارة آسیب بالقوه جسمی یا روانی است که فرد را تهدید می‌کند. چنین افکاری چنان با سرعت رخ می‌دهند که شخص از وقوع آن آگاه نیست و شخص صرفاً متوجه می‌شود که اضطراب مفرطی اورا فرا گرفته است . با وجود این، این افکار یا تصاویر ذهنی تنها به موقعیت‌های خارجی مربوط نمی‌شوند.فرد احتمالاً هر نشانه جسمانی را هم که رخ می‌دهد، به شیوه‌های شدید اً اغراق‌آمیز وفاجعه‌آفرین سوء تعبیرمی‌کند . یک سردرد خفیف یک تومور مغزی می‌گردد، گرفتگی قفسه سینه، علامتی از حمله، دشواری در تنفس بعنوان مرگ حتمی تعبیر می‌شود. چنین تعبیرهایی ، اضطراب را تشدید می‌کند و بنابراین نشانه‌هارا افزایش می‌دهد.

بک اظهار می‌دارد که افکار بر انگیزاننده اضطراب تقریباً با یک یا ترکیبی از چهار نوع خطای عمومی تفکر همراه است:

1- فاجعه‌آمیزسازی ـ وقتی که فرد مضطرب خطر را پیش‌روی می‌بیند نتیجه مورد پیش‌بینی یک فاجعه است.

2- اغراق آمیز‌سازی ـ خطاها یا نقصهای جزیی به شکست مطلق یا نقاط ضعف تک مبدل می‌شوند.

3- تعمیم بیش از حدـ یک تجربه دشوار به قانونی حاکم بر کل وجود شخص مبدل می‌شود.

4- نادیده گرفتن امور مثبت ـ چشم پوشی از تمامی موفقیت‌های گذشته، تکیه‌گاههای شخصی و تواناییها

بک همچنین به این نکته اشاره دارد که در حین لحظات تشویش، توجه ودقت فرد خیلی موشکافانه و انتخابی می‌شود. برای مثال، فردی که هوشیاری مفرط نسبت به خود دارد در صف اتوبوس ممکن است توجه نگاه خیره را نشانه عدم تایید تعبیر نماید وبدین طریق اضطراب افزایش می یابد . بک همچنین تاکید می کندکه افراد مضطرب رویدادهای ناگوار را در تخیل خود دوباره و با چنان وضوحی تجسم می‌یابند که قادرند به اندازه همان رویداد اصلی اضطراب برانگیزند. همین امر موجب گسترش بالقوه محرکهای برانگیزنده اضطراب می‌گردد، بگو‌نه‌ای که رخدادهای فراوانی حادثة تلخ اولیه را برای شخص تداعی می‌کند.

فایل ورد 29 ص


دانلود تحقیق اضطراب تعمیم یافته

اضطراب از همراهان طبیعی رشد، تغییر یافتن ، یا تجربه چیزی تازه وامتحان نشده و یافتن هویت شخصی و معنی زندگی است برعکس، اضطراب بیمارگونه پاسخی نا متناسب به محرکی مشخص با توجه به شدت یا طول مدت آن است
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 9
فرمت فایل doc
حجم فایل 17 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 29
دانلود تحقیق اضطراب تعمیم یافته

فروشنده فایل

کد کاربری 8067
کاربر

اضطراب از همراهان طبیعی رشد، تغییر یافتن ، یا تجربه چیزی تازه و امتحان نشده و یافتن هویت شخصی و معنی زندگی است. برعکس، اضطراب بیمارگونه پاسخی نا متناسب به محرکی مشخص با توجه به شدت یا طول مدت آن است.

مقدمه

قبل از اینکه بخواهیم به مساله اصلی ( اضطراب) بپردازیم جالب است بدانیم که اضطراب یکی از شایعترین اختلالات در بین مراجعان به روانپزشکان و روانشناسان بالینی وپزشکان می‌باشد . و بنابراین توجه بسیاری از متخصصان را بخود جلب کرده است . و بدنبال آن راههای موفقیت‌آمیزی نیز برای درمان این اختلال ابداع شده است . یکی از این روشهای درمانی، رفتار درمانی شناختی می‌باشد . که به معرفی آن در این مقاله می‌پردازیم . البته نظریه‌های درمانی ارائه شده در این زمینه آورده خواهد شد. وراههای تشخیص آنرا نیز بیان می‌کنیم.


اضطراب را در واقع همة انسانها تجربه می‌کنند. اضطراب یک احساس منتشر، بسیار ناخوشایند ، و اغلب مبهم است که با یک یا چند تا از احساس‌های جسمی همراه می‌گردد مثل احساس خالی شدن سردل ، تنگی قفسه سینه، طپش قلب، تعریق، سردرد ، یا میل جبری ناگهانی برای دفع ادرار، بیقراری ومیل برای حرکت نیز ازعلائم شایع است.

اضطراب یک علامت هشدار دهنده است، خبر از خطری قریب‌الوقوع می‌دهد و شخص را برای مقابله آماده می‌سازد. ترس، علامت هشدار دهنده مشابه ،از اضطراب با خصوصیات زیر تفکیک می‌شود:

ترس واکنش به تهدیدی معلوم ، خارجی، واز نظر منشاء بدون تعارض است. اضطراب واکنش در مقابل خطری نامعلوم ، درونی ، مبهم و از نظر منشاء خمراه با تعارض است

تاریخچه

تقریبا یک قرن پیش ، زیگموند فروید« نوروز اضطراب» را ابداع ودو نوع اضطراب مشخص نمود . یک نوع اضطراب از لیبیدو مهارشده ناشی می‌شود . به‌عبارت دیگر ،افزایش فیزیولوژیک در تنش جنسی به افزایش برابر در لیبیدو ،معرف ذهنی آن رویداد فیزیولوژیک، منجر می‌شور.

از دیدگاه فروید:، مفر طبیعی چنین تنشی برقراری رابطه جنسی است. معهذا ، سایر اعمال جنسی، نظیر پرهیز وجماع منقطع ، مانع تنش و موجب نوروز واقعی(actual) می‌گردد. اختلالا‌ت اضطراب شدید مربوط به سد شدن لیبیدو مشتمل است بر نوروزهای نورآستنی ، خود بیماری‌انگاری،و اضطراب،که همه آنها از دیدگاه فروید واجد اساس زیست‌شناختی بودند.

نوع دیگر اضطراب ، به بهترین وجه با احساس نگرانی یا ترس که از فکریا میلی سرکوب شده ناشی می‌شود، مشخص می‌گردد این نوع اضطراب مسئول پیدایش پسیکو نوروزهااست ـ نوروزهای هیستری، فوبی و وسواس (کاپلان وهمکاران، 1994 )

نظریه نو فرویدی

این نظریه‌ها در دهه‌های 1920 و1940 وعمدتاً در نتیجه اختلاف نظر دربارة آنچه تاکید افراطی فروید بر اهمیت تکانه‌های بیولوژیکی تلقی می‌شد ، خصو صا‌ً تکانه جنسی و تهدیدی که آن تکانه‌ها بر فرد تحمیل می‌کنند مطرح شدند. نو فروید‌یها شخصیت آدمی را به میزان زیادی پیامد و نتیجة تاًثیرات اجتماعی می‌دانند . آنها براین باورند که «اضطراب اولیه» نه در آغاز تولد بلکه بعدها بروز می‌کند. زمانی که کودک نه تنها برای ارضای نیازهای فیزیولوژیکی اساسی بلکه برای حفاظت وحمایت نیز به والدین وابسته است . اضطراب در نتیجه ناکامی بالقوه یا واقعی چنین نیازهایی ایجاد می‌شود.

بر طبق نظریه نو فرویدیها وقتی که دفاعهای اولیه که علیه اضطراب اولیه بکار گرفته می‌شوند منطقی ومعقول باشند به آسانی در موقعیتهای جدیدی مورد تهدید قرار نخواهند گرفت. اگر چنین دفاعهایی ضعیف باشند یا در نتیجه فشار روانی دراز مدت تضعیف گردند. آنگاه دفاعهای جدیدی شکل می‌گیرند که اضطرابهای جدید را دامن می‌زنند ودر نتیجه روان‌نژندی تمام عیاری ایجاد می‌شود. ( پاول و انرایت ، ترجمة رودسری وصبوری مقدم 1380 )

نظریه‌های رفتاری اضطراب

واتسن و دیگر نظریه‌پردازان رفتارگرا ، اختلالات اضطرابی را نتیجه یادگیری غلط و شرطی شدن می‌دانند ، یک موقعیت استرس‌زا که با موقعیتهای استرس‌زای قبلی شبیه است ممکن است موجب برانگیختن اضطراب در فرد شود

توقعات و مدلهای نادرست والدین بعنوان علت اضطراب در دیدگاه یادگیری مورد تاکید واقع شده است.

والدین که انتظارات خارق‌العاده ویا بیش ازاندازه از کودکان خود دارند ، موجب ایجاد اضطراب درآنان می‌شوند. به همین ترتیب اگر والدین دارای واکنشهای اضطرابی در برابر موقعیتهای یی‌اهمیت باشند، کودکانشان می‌آموزند که در برابر مسا ئل جزئی وبی‌اهمیت واکنشهای اضطرابی شبیه به واکنشهای والدین ازخود ظاهرسازند

قصور درآموختن شایستگی‌های لازم نیز می‌تواند علت اضطراب محسوب شود زیرا شخصی که شایستگی‌های لازم را آموخته است در سازگاری وحل مسائل زندگی، موقعیت‌های کمی را تهدید کننده می‌بیند، ولی شخص مبتلا به اضطراب بدلیل نبود شایستگی‌های لازم، بسیاری از موارد معمولی زندگی را اضطراب‌زا و تهدید کننده احساس می‌کند. ( آزاد: 1372 )


نظریه یادگیری شناختی ـ اجتماعی (csl )

این دیدگاه از رفتار گرایی تحول یافت وگسترش آن در نتیجه نارضایتی از چیزی بود که انعطاف ناپذیری وعقاید ساده گرایانه رفتارگرایی محض خوانده می‌شد.

بندور(1969 ) این نظر را درست می‌دانست که ترس و اضطراب فراگرفته می‌شوند ولی برای این یادگیری چهار مکانیسم اجتماعی را بر شمرد:

نخست ترس ممکن است ازطریق شرطی‌سازی کلاسیک دقیقاً به همان ‌شیوه‌ای که توصیف شد، فرا گرفته شود.

دوم : بنا به اظهار بندورا « تجربه نیابتی » (دیدن فردی‌دیگر که دچار ناخرسندی، تنبیه، یا درد بعنوان پیامد رفتار خود شده است ) می‌تواند با اهمیت باشد. این فرآیند «سرمشق‌گیری» نیز خوانده شده است. سوم:« آموزش نمادین » به یادگیری از طریق آموزش اشاره دارد، خواندن یا گفتن این که چیزهایی معینی تهدید زا ، دردزا، یا منع شده هستند.

چهارم، بندورا به منطق نمادین که بالقوه در ایجاد اضطراب مهم می‌باشدنیز اشاره دارد. شخصی ممکن است استنباط کند که چیزی خطرناک است. این فرآیند ممکن است منطقی باشد. برای مثال، کوسه‌ماهی‌ها در دریا شنا می‌کنند، کوسه‌ماهی‌ها خطرناک هستند، پس دریا خطرناک است.

بنابراین درنظریه‌های یادگیری شناختی ـ اجتماعی براهمیت ترکیب اصول یادگیری همراه با نقش تفکر واستدلال فردی در ایجاد اختلالات اضطراب تاکید می‌شود مؤلفه مهم دیگر csl ، مفهوم خودکارآمدی است.

بندورا(1997 ) اظهار داشت که انتظارات کارآمدی شخصی است که تعیین می‌کند آیا رفتارهای مقابله با مشکل به اجرا در خواهند آمد و به چه میزان شخص به این رفتارها دست خواهد زدو این الگو‌ها مقابله‌ای بردرک صحیح از موقعیت ، تجربه پیشین واعتماد شخص به توانایی ارائه پاسخ مناسب برای مقابله، مبتنی است. (پاول وانرایت، رودسری وصبوری مقدم1380 )

نظریه‌های وجودی

نظر‌یه‌‌های وجودی اضطراب، مدل‌های عالی برای اختلال اضطراب منتشر بوجود آورده است که درآن‌ها محرک قابل شناسایی خاصی برای احساس اضطراب مزمن وجود ندارد. مفهوم مرکزی نظریه وجودی این است که شخص از پوچی عمیقی در زندگی خود آگاه می‌گردد ،که ممکن است حتی از پذیرش مرگ غیر قابل اجتناب خود نیز برای او دردناکتر باشد. اضطراب واکنش شخص به این پوچی وسیع وجود و معنا است . گفته شده است که پس از کشف سلاح‌های هسته‌ای نگرانی‌های وجودی افزایش یافته است. (کاپلان وهمکاران1998 )


نظریه‌های شناختی اضطراب

نظریه پردازان شناختی معتقدند که رویدادها یا حوادث نیستند که اضطراب یا فشار روانی را موجب می‌شوند بلکه تعبیر این رویدادها ست که ممکن است به این مشکلات بیانجامد.

نظریه‌های شناختی بطور گسترده‌ای بعنوان رویکردی برای تبیین و درمان افسردگی بوجود آمدند.

اخیراً این رویکرد‌ها در مورد اضطراب نیز بکار گرفته شده‌اند زیرا در این حوزه نتایج درمانی بدست آمده به اندازه حوزه افسردگی معتبر است. هر چند نظریه‌های متفاوتی با تاکیدات کم وبیش متفاوتی ارائه شده است،نظریه‌های شناختی عموماً اظهار می‌دارند اضطراب از طریق ارزیابی نادرست یا ناسازگارانه یک موقعیت که به ادراک خطر می‌‌انجامد ، ایجاد می‌شود. روشهای شناخت درمانی، علاوه بر تحلیل تفصیلی وبازسازی الگوهای غیرمنطقی و ناقص تفکر یا تغییر واصلاح رفتاری را نیز به عنوان بخشی از کل فرایند درمانی بکار می‌گیرند.

بک (1976 ) اظهار می‌دارد که اضطراب بیمارگون از بیش از حدخطر آفرین تلقی کردن یک موقعیت همراه با یک یا چند بعد از چهار بعد زیر ناشی می‌شود:

1- تخمین بیش از حداحتمال روی دادن حادثه ترسناک

2- تخمین بیش از حد شدت حادثه ترسناک

3- بی‌اعتمادی به توانایی خود در مقابله کردن

4- احتمال کمی دادن به این که فرد دیگری می‌تواند به او کمک کند.

بک (1985 ) معتقد است که اشتغال ذهنی فرد مضطرب بصورت خطر کردن غیرارادی ومداوم افکار خودکار به شکل تجسم یا خودگویی‌های کلامی ظاهر می‌شود، این افکار دربارة آسیب بالقوه جسمی یا روانی است که فرد را تهدید می‌کند. چنین افکاری چنان با سرعت رخ می‌دهند که شخص از وقوع آن آگاه نیست و شخص صرفاً متوجه می‌شود که اضطراب مفرطی اورا فرا گرفته است . با وجود این، این افکار یا تصاویر ذهنی تنها به موقعیت‌های خارجی مربوط نمی‌شوند.فرد احتمالاً هر نشانه جسمانی را هم که رخ می‌دهد، به شیوه‌های شدید اً اغراق‌آمیز وفاجعه‌آفرین سوء تعبیرمی‌کند . یک سردرد خفیف یک تومور مغزی می‌گردد، گرفتگی قفسه سینه، علامتی از حمله، دشواری در تنفس بعنوان مرگ حتمی تعبیر می‌شود. چنین تعبیرهایی ، اضطراب را تشدید می‌کند و بنابراین نشانه‌هارا افزایش می‌دهد.

بک اظهار می‌دارد که افکار بر انگیزاننده اضطراب تقریباً با یک یا ترکیبی از چهار نوع خطای عمومی تفکر همراه است:

1- فاجعه‌آمیزسازی ـ وقتی که فرد مضطرب خطر را پیش‌روی می‌بیند نتیجه مورد پیش‌بینی یک فاجعه است.

2- اغراق آمیز‌سازی ـ خطاها یا نقصهای جزیی به شکست مطلق یا نقاط ضعف تک مبدل می‌شوند.

3- تعمیم بیش از حدـ یک تجربه دشوار به قانونی حاکم بر کل وجود شخص مبدل می‌شود.

4- نادیده گرفتن امور مثبت ـ چشم پوشی از تمامی موفقیت‌های گذشته، تکیه‌گاههای شخصی و تواناییها

بک همچنین به این نکته اشاره دارد که در حین لحظات تشویش، توجه ودقت فرد خیلی موشکافانه و انتخابی می‌شود. برای مثال، فردی که هوشیاری مفرط نسبت به خود دارد در صف اتوبوس ممکن است توجه نگاه خیره را نشانه عدم تایید تعبیر نماید وبدین طریق اضطراب افزایش می یابد . بک همچنین تاکید می کندکه افراد مضطرب رویدادهای ناگوار را در تخیل خود دوباره و با چنان وضوحی تجسم می‌یابند که قادرند به اندازه همان رویداد اصلی اضطراب برانگیزند. همین امر موجب گسترش بالقوه محرکهای برانگیزنده اضطراب می‌گردد، بگو‌نه‌ای که رخدادهای فراوانی حادثة تلخ اولیه را برای شخص تداعی می‌کند.

فایل ورد 29 ص