مرجع کامل طرح های گرافیکی و پروژه های دانشجویی

مقاله های دانشجویی و دانش آموزی ، پاورپوینت و اسلاید ، تحقیق ، فایلهای گرافیکی( هر آنچه درباره پروژه های و تحقیقات خود می خواهید فقط در قسمت جستجو مطلب مورد نظر خود را وارد کنید )

مرجع کامل طرح های گرافیکی و پروژه های دانشجویی

مقاله های دانشجویی و دانش آموزی ، پاورپوینت و اسلاید ، تحقیق ، فایلهای گرافیکی( هر آنچه درباره پروژه های و تحقیقات خود می خواهید فقط در قسمت جستجو مطلب مورد نظر خود را وارد کنید )

بررسی تاثیرات اختلالات زبان در میزان افسردگی کودکان

زبان به معنای اعم عبارت است از وسیله کلامی یا غیر کلامی که جهت تفاهم و تفاهیم بین موجودات زنده به کار می‌رود و غنی ترین تجارب آدمی را ایجاد می‌نماید (بلو اشتاین 1699) زبان در واقع نه تنها ارتباط فرد را با درون گروه و برون گروه فراهم می سازد بلکه وسیله ای برای انتقال فرهنگ از نسلی به نسل دیگر است به علاوه وسیله تنظیم زندگی بشر نیز می‌باشد چه در اط
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 1
فرمت فایل doc
حجم فایل 57 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 73
بررسی تاثیرات اختلالات زبان در میزان افسردگی کودکان

فروشنده فایل

کد کاربری 8044
کاربر

چکیده:

تحقیق حاضر به منظور بررسی تاثیرات اختلالات زبان در میزان افسردگی کودکان انجام گرفته است. در این پژوهش افراد مورد مطالعه 60 نفر دانش‌آموز دختر مقطع راهنمایی (سوم راهنمایی) از مناطق 17 و 13 و 10 آموزش و پرورش استان تهران در سال تحصیلی 84 انتخاب شده‌اند و این پژوهش به شیوه تصادفی از میان دانش‌آموزان مدارس عادی و استثنایی انتخاب شده‌اند.

و ابزار و اندازه گیری در این پژوهش شامل تست افسردگی بک بود و نتایج بررسی نشان داد که بین میزان افسردگی دانش‌آموزان مبتلا به لکنت زبان و عادی تفاوت معناداری وجود ندارد.



مقدمه

زبان به معنای اعم عبارت است از وسیله کلامی یا غیر کلامی که جهت تفاهم و تفاهیم بین موجودات زنده به کار می‌رود و غنی ترین تجارب آدمی را ایجاد می‌نماید. (بلو اشتاین 1699) زبان در واقع نه تنها ارتباط فرد را با درون گروه و برون گروه فراهم می سازد بلکه وسیله ای برای انتقال فرهنگ از نسلی به نسل دیگر است به علاوه وسیله تنظیم زندگی بشر نیز می‌باشد. چه در اطراف انسان امور پراکنده وجود دارد که زبان آنها را طبقه بندی کرده و نامگذاری می‌کند (ریبو بروبیکر 1977 آزاد 1380).

گروهی از روانشناسان اندیشه را کلام صامت و زبان را فکر گویا دانسته و حتی با استفاده از وسایل فیزیکی دقیق ثابت کرده اند که هنگامی که فکر می‌کنیم در حقیقت به نوعی دستگاه تلکس خود را به کار می اندازیم (برنشتاین 1966 به نقل از فریاد درخشان 1382).

با توجه به آنچه گفته شد می‌توان زبان را عامل اساسی در رشد و تکامل اجتماعی عقلانی و اخلاقی انسان دانست پژوهشهایی که توسط روانشناسان شوروی صورت گرفته حاکی است که کاربرد زبان موجب تسریع در اکتساب رفتارهای مختلف و تصمیم به جا در کودکان می‌گردد (جایخوف 1984 عبادی 1380).

همچنین بررسیهای متعدد نشان می‌دهد که کودکانی که رشد هوشی سریع دارند، سخن گفتن را زودتر شروع می‌کنند (کراوتیز 1966، به نقل از فریاد درخشان 1381).

یکی از عقب‌ماندگی ذهنی و بدنی اختلال در رشد تکلم شناخته شده است علاوه بر اهمیت رشد تکلم و تاخیر آن در سازگاری های اجتماعی افراد می‌توان از اهمیت تکلم در رابطه با وضعیت اقتصادی و میزان تحصیلات فرد نیز سخن گفت با توجه به اهمیت زیادی که برای تکلم برشمردیم اختلال در تکلم می‌تواند مشکلات زیادی در جنبه های مختلف اقتصادی تحصیلی و اجتماعی افراد مبتلا ایجاد کند (به قول پیچسمن 1986) لکنت زبان چیزی بیش از قطع جریان روان واژه هاست که از آن به عنوان ناروانی صحبت می‌کنیم لکنت زبان ناشی از واکنشهای عاطفی در مقابل تجربه های تلخ گفتاری است.

(سوال پژوهش)

آیا بین اختلال تکلم (لکنت زبان) و میزان افسردگی کودکان شهر تهران رابطه وجود دارد؟

آیا کودکان دچار لکنت زبان از کودکانی که روان و عادی صحبت می‌کنند افسرده تر هستند؟

(فرضیه پژوهش)

بین میزان افسردگی دانش‌آموزان مقطع راهنمایی (سال سوم) دچار لکنت زبان در شهر تهران با دانش‌آموزان عادی همان سن تفاوت وجود دارد.

(هدف پژوهش)

هدف این پژوهش بررسی رابطه لکنت زبان با افسردگی است بدین معنی که میزان افسردگی در بین افراد دارای لکنت زبان تا چه حد با افراد سالم (بدون لکنت) متفاوت است.

(ضرورت پژوهش)

زبان وسیله تفهیم و تفاهم و وسیله ارتباط بشر است و هر نوع اختلال که در زبان و بیان به وجود بیاید خللی در روابط اجتماعی به وجود می‌آورد. توجه به این اختلال به دلیل وجود عدد نسبتاً زیاد کودکان یا افرادی که دچار این اختلالات هستند دارای اهمیت فراوان می‌باشد.

از علل دیگری که باید حتماً به افراد دارای این اختلال توجه و رسیدگی بیشتری نمود، علت عاطفی ارثی، خانوادگی و اقتصادی است و عدم توجه به افراد دارای اختلال گویایی، موجب رنجش عاطفی آنان می‌شود. و از آن جایی که این افراد همیشه در سنین کودکی باقی نخواهند ماند بلکه بزرگتر شده و وارد اجتماع می‌شوند. آن وقت است که به علت بی توجهی به وضع عاطفی در کودکی به این نقص خود پی برده اند نسبت به اجتماع در آنها کینه ایجاد می‌شود (یریس، 1977، داوریان، 1367).

همچنین بی توجهی به ناسازگاری حسی- حرکتی کودک در دوران کودکی و نوجوانی موجب سوق دادن او با ناسازگاری در دوران جوانی خواهد شد. از نظر خانوادگی هم این موضوع حائز اهمیت است که وقتی چنین فردی خود ناخواه خانواده ای تشکیل می‌دهد چگونه می‌تواند فرزندان سالم تربیت کند؟

چگونه می‌توان به فرزندانی که در دامان او لب به سخن باز می‌کنند طریقه سخن گفتن درست کلمات را بیاموزند؟ باید حداقل مرجعی باشد که پدران و مادران این کودکان بتوانند با مراجعه به آن مکانها مشکلات خود را رفع کنند. و احیاناً راهنمایی نیز بشوند. به آنها یاد داده شود که از نظر عاطفی چگونه با کودکان مبتلا به اختلالات گویایی خود رفتار کنند. تا آنها احساس حقارت نکرده و به خاطر این نقض قابل علاج، نقایص دیگری پیدا نکنند. گوشه گیر، دور از اجتماع و کینه‌توز بار نیایند. اینگونه تحقیق های اجتماعی اگر با دلسوزی و علاقه‌مندی انجام شود می‌تواند تا حدی توجه خانواده ها و اجتماع را به این موضوع جلب کند: زیرا همین امر باعث می‌شود خانواده ها زودتر به وضع کودک پی برده و در نتیجه شانس بیشتری در معالجه کودک خود داشته و بنابراین توجه به این امر چه بسا موجب تسریع معالجه فرد مبتلا نیز بشود (یریس، 1977، داوریان، 1367).

از طرف دیگر می‌توان با استناد از اطلاعات حاصل از این تحقیق برنامه ریزی های موثری جهت راهنمایی و کمک به افراد مورد مطالعه با توجه به توانمندی ها و خصوصیات آنها انجام داده و به ویژه این بررسی باعث می‌گردد که علاوه بر یافتن دیدی کمی جهت نگریستن و برخورد با این اختلال در زمینه ای یادگیری اجتماعی و سایر جنبه ها می‌توان با اختیار گزاردن این اطلاعات به خانواده ها در آموزش آنان طرز برخورد آنها با افرادی که دارای این اختلال هستند را نیز کنترل و تعلیم نمود. تا برخوردهای غلط موجب بروز احتمالی ناراحتی ها و مشکلات جنبی نشوند.

شناخت ویژگیهای بارز روانی این افراد در زمینه عاطفی- هیجانی موجب استفاده صحیح از نیرومندی های موجود در افراد دارای لکنت زبان می‌گردد.

همچنین اگر بتوان در سطح وسیعی و بطور همه جانبه به این توانمندی ها توجه کافی مبذول داشت می‌توان انتظار داشت که در پایان دوره آموزشی دبیرستان این افراد یک رضایت روانی در ارتباط با نوع و کیفیت آموزشی که دارا بودند برخوردار شوند. (یریس، 1977، داوریان، 1367).

مفاهیم و واژه ها:

لکنت زبان:

اختلال ریتم و سلامت تکلم که ممکن است بصورت سیلابها و کلمات یا انسداد در تولید آنها باشد (جانسون پورافکاری 1368).

تعریف عملیاتی لکنت زبان:

منظور از لکنت زبان در پژوهش حاضر افرادی هستند که با مراجعه به مراکز گفتار درمانی بنا به تشخیص متخصصان گفتار درمانی دارای لکنت زبان می‌باشند و به عنوان فرد لکنتی تشخیص داده شده‌اند.

افسردگی:

واژه افسردگی به تجربه حالات نا‌شادی گفته می‌شود که تحمل آن دشوار است.

تعریف عملیاتی افسردگی:

منظور از افسردگی در این پژوهش نمره ای است که آزمودنی از آزمون افسردگی بدست می‌آورد.


مقدمه

قرنها و شاید بیش از دو هزار سال است که لکنت زبان مورد توجه قرار گرفته است و عقاید مختلف بسیاری در مورد طبیعیت و علت و درمان آن پیشنهاد شده است. علی‌رغم تلاشهای بسیار علت این اختلال هنوز کاملاً شناخته نشده است. برخی علت لکنت زبان را نارسایی مغزی می دانستند. گروهی تصور می‌کردند با جراحی زبان و یا لوزه ها مشکل برطرف می‌شود و عده ای آن را یک مشکل مادرزادی لاعلاج قلمداد می‌کردند.

اگرچه اختلال لکنت زبان ممکن است گاهی با ناهنجاری ها و یا مشکلات فیزیکی همراه باشد ولی در اکثر مواقع هیچگونه ضایعه و بیماری در شخص نمی توان یافت. مگر تنها لکنت زبان که آن هم تحت تاثیر عوامل متعدد طبیعی شدت و ضعف می یابد. احتمالاً لکنت زبان بیش از تمام اختلالات گفتاری دیگر توجه را به خود جلب کرده است ولی همچنان آیینه تاریک گفتار اختلال در مراحل رشد و تکامل گفتار است که تحت تاثیر عوامل مختلف به وجود می‌آید. نظر آدافر (1982) بر این است که فراوانی لکنت زبان در سنین سه تا هفت سالگی همزمان با تغییرات فیزیکی و روانی متعدد و قابل توجهی در این مقطع سنی است. او عقیده دارد که تکامل هماهنگ تمام سیستمهایی که در تکلم و بیان نقش دارند برای سلامت گفتار ضروری است و عناصر ژنتیک و محیط بر روند عادی تکامل این سیستمها تاثیر می‌گذارد.

کوپر (1976) معتقد است که لکنت زبان ثمره اثر زیانبخش عوامل متعدد روانی- فیزیکی است. بنابراین تا آنجا که امکان دارد باید علت اختلال را یافت و بر مبنای آن برای درمان مناسب برنامه ریزی کرد.

معلولیت گفتاری می‌تواند یکی از مهمترین عوامل شکست و ناکامی برای شخص باشد به ویژه وقتی که آن بی توجهی گردد و یا به اشتباه به معلولیت ذهنی یا جسمی ربط داده شود. بنابراین هر کوششی برای شناخت عمیق تر آن به رشد طبیعی کودک کمک می‌کند.

کثرت ناروانی گفتار در کودکان زیر سن دبستان و به نسبت کمتری در دوران دبستان و راهنمایی و مشاهده اضطراب و نگرانی والدین که گاهی به برخوردهای نادرست با کودکان می انجامد.

یافته های پژوهش

اختلالات زبانی

1-1 تعریف اختلالات زبانی:

اختلال زبان به هر گونه نارسایی در بیان و درک گفتار اطلاق می‌شود. نمونه ای از این اختلال لکنت زبان است که در آن شنونده به جای توجه به محتوای صحبت یک فرد به نحوه صحبت او توجه دارد، به عبارت دیگر هرگونه ناتوانی فرد در برقراری ارتباط طبیعی کلامی با افراد همزمان خود را اختلال زبانی گویند. این ناتوانی می‌تواند هم به درک و هم به بیان گفتار و زبان مربوط باشد. مثلاً فرد ناشنوایی که گفتار دیگران را به زبان مادریش درک کند دچار اختلال زبانی است. (خواجه پور، 1378).

اختلال زبانی به دلیل اشکالاتی که در برقراری ارتباط با افراد دیگر در جامعه ایجاد می‌کند مانع بزرگی در راه پیشرفت فرد در جامعه محسوب می‌شود. فردی که اختلال زبانی دارد شفعی متناسب با مهارت و توانایی های خود به دست نمی آورد و معمولاً نمی تواند تا سطح مطلوب تحصیل کند. اختلال در زبان سبب گوشه گیری اجتماعی فرد می‌شود و او را از مشارکت شایسته در گروههای اجتماعی باز می دارد به این دلیل و دلایل متعدد دیگر، این اختلال به بروز مشکلات عاطفی مثل خجالت، گوشه گیری، پرخاشگری، اضطراب و... منجر می‌شوند.

در نهایت باید گفت: همان گونه که زبان به عنوان وسیله ارتباطی بی نظیر در خدمت پیشرفت فردی و اجتماعی انسان است، اختلالات زبانی نیز مانع این پیشرفت اند (خواجه پور، 1378).

1-2 خصوصیات اختلالات زبانی

علائم ظاهری مختلفی وجود یک یا چند مقوله از اختلالات زبانی را در افراد مشخص می‌کند. مهمترین این علائم که با مشاهده آنها می‌توان به وجود اختلال در فرد پی برد عبارتند از:

1- گفتار فرد به آسانی شنیده نمی‌شود. یعنی صحبت فرد خیلی آهسته است و شنونده معمولاً از فرد می خواهد که بلندتر صحبت کند یا حرف خود را تکرار کند. در این مورد افراد خجالتی که خیلی آهسته صحبت می‌کنند یا افرادی را که تارهای صوتی آنها فلج شده است و نمی تواند صداسازی کنند و در نتیجه فقط به صورت نجوا صحبت می‌کنند می‌توان نمونه آورد. نمونه دیگر آنهایی هستند که حنجره شان مبتلا به سرطان شده است و آن را برداشته اند در نتیجه صدای آنها به صورت نجوا درآمده است (خواجه پور، 1378).

نمونه دیگر شخصی است که برای عارضه سرماخوردگی شدید به طور موقت دچار گرفتگی صدا و به عبارت دیگر گرفتار بی صدایی شده است و مخاطب او هنگامی متوجه حرفهای این شخص می‌شود که در برابر دهان او قرار گیرد (خواجه پور، 1378).

در مواجهه با موارد بالینی ای که این نوع در کلینیک های گفتار درمانی در حین مصاحبه و ارزیابی بیمار، مجبوریم گوشمان را نزدیک دهان او قرار دهیم یا در صورت امکان برای برقراری ارتباط از نوشتن استفاده کنیم.

2- گفتار فرد از نظر صوتی خوش آیند نیست: یعنی موقعی که فرد صحبت می‌کند، صدای او شنونده را ناراحت می‌کند. افرادی که صدایشان خیلی بلند است و یا کسانی که دورگه و زنگدار دارند شنیدن صدای آنها در درازمدت باعث خستگی و ناراحتی می‌شود گفتاری از این نمونه دارند. نمونه دیگر این گفتار در افرادی دیده می‌شود که صدایشان گرفته است و به هنگام بلند حرف زدن از گفتار آنها صدای خش‌خش شنیده می‌شود شایع ترین موارد فوق که با آن مواجه می شویم گرفتگی صدا از نوع خفیف تا شدید در بین کودکان، زنان و مخصوصاً معلمان و گویندگان است (خواجه پور، 1378).

3- فرد در زبان بومی خود، در تلفظ صداهای خاص مشکل دارد. نمونه این افراد کسانی اند که بیشتر صداها را غلط تلفظ می‌کنند، مثلاً کسانی که صدای «س» «s» را به صورت بین دندانی تلفظ می‌کنند، نمونه بارز‌ آن در افراد ناشنوا است که به سبب ناتوانی در شنیدن درست صداهای بعضی از آنها را غلط تلفظ می‌کنند در نتیجه صحبت آنها نامفهوم است و فقط متوجه ریتم و آهنگ جمله شان می شویم(خواجه پور، 1378).

نمونه بالینی شایع این نوع کودکانی است که در موقع صحبت در شعر و سرود خوانی فقط آهنگ کلام را ادا می‌کنند و جمله ای مثل «سلام، صبح به خیر!» را به این صورت بیان می‌کنند «تلات توب به یل» (Talam tob beyl)

4- گفتار فرد فاقد وزن، آهنگ و تکیه و سرعت طبیعی است: نمونه این گفتار در افراد لکنتی دیده می‌شود که گفتار آنها سرعت طبیعی لازم را ندارند و پر از مکث و کشش و تکرار است. مورد نادری نیز به نام تندگویی وجود دارد که وزن، سرعت و آهنگ گفتار در آن مختل است و فرد به حدی تند صحبت می‌کند که کلام او نامفهوم جلوه می‌کند. موارد بالینی این نوع گفتار در برخوردهای روزمره با افرادی که لکنت زبان دارند مکرر مشاهده می‌شوند (خواجه پور، 1378).

5- گفتار فرد با سن و جنس او نامتناسب است: مثل فرد سی ساله ای که لحن هماهنگ صحبتش کاملاً کودکانه است. نمونه دیگر موردی است که صدای زیر زنانه دارد، یا زنی که صدای بم مردانه داشته باشد، این افراد معمولاً خودشان از غیرطبیعی بودن گفتارشان اطلاعی ندارند و به توصیه دیگران به کلینیک مراجعه می‌کنند و وقتی صدای ضبط شده خود را می شنوند متوجه تفاوت صحبت خود با دیگران می‌شوند (خواجه پور، 1378).

6- فرد در درک گفتار اشکال دارد: این گفتار بیشترین مقدار از افراد مبتلا به اختلال زبانی تشکیل می‌دهد. در اینجا فرد به دلایل مختلفی ممکن است قادر به درک زبان بومی خود نباشد و یا این توانایی را از دست بدهد. نمونه اول کودکان عقب مانده ذهنی و یا کودکان ناشنوا هستند که از درک گفتار دیگران ناتوان اند و یا به زحمت آن را درک می‌کنند. نمونه دوم افراد بزرگسالانی اند که در اثر ضربه یا سکته مغزی، توانایی درک گفتار دیگران را از دست می دهند مورد مربوط به ضربه مغزی در طی هشت سال جنگ تحمیلی به وضوح در کلینیک ها مشهود بوده است افراد متعددی به کلینیک مراجعه کرده اند که در اثر موج انفجار، اصابت ترکش به مغز از بین رفتن قسمتی از مغز و غیر آن.دچار مشکل شده اند ( خواجه پور ،‌1378).


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.