مرجع کامل طرح های گرافیکی و پروژه های دانشجویی

مقاله های دانشجویی و دانش آموزی ، پاورپوینت و اسلاید ، تحقیق ، فایلهای گرافیکی( هر آنچه درباره پروژه های و تحقیقات خود می خواهید فقط در قسمت جستجو مطلب مورد نظر خود را وارد کنید )

مرجع کامل طرح های گرافیکی و پروژه های دانشجویی

مقاله های دانشجویی و دانش آموزی ، پاورپوینت و اسلاید ، تحقیق ، فایلهای گرافیکی( هر آنچه درباره پروژه های و تحقیقات خود می خواهید فقط در قسمت جستجو مطلب مورد نظر خود را وارد کنید )

مبانی نظری و پیشینه تبلیغات محیطی و ارزش های فرهنگی

مبانی نظری و پیشینه تبلیغات محیطی و ارزش های فرهنگی
دسته بندی علوم اجتماعی
بازدید ها 11
فرمت فایل docx
حجم فایل 318 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 76
مبانی نظری و پیشینه تبلیغات محیطی و ارزش های فرهنگی

فروشنده فایل

کد کاربری 14636
کاربر

بصورت فایل ورد

همراه با منابع

مقدمه

در فصل دوم پژوهش، به بررسی تاریخچه ­ی تبلیغات بازرگانی و نیز تاریخچه ­ی تبلیغات محیطی در جهان و ایران پرداخته ­ایم. سپس پژوهش های داخلی و خارجی انجام شده در زمینه ­ی تبلیغات محیطی و نقش ارزش­ های فرهنگی در این تبلیغات را بررسی کرده ­ایم. پس از آن ادبیات و مفاهیم پژوهش را بسط داده ­ایم و در نهایت دیدگاه ­های علمی و نظریه های مرتبط با رسانه­ ها و تبلیغات را آورده و بر اساس آن­ ها به تدوین چارچوب نظری پرداخته ­ایم.

2-1- مرور تاریخی؛ پیشینه ­ی پژوهش در جهان و ایران:

2-1-1- تاریخچه تبلیغات بازرگانی در جهان

آﮔﻬﯽﻫﺎ و ﺗﺒﻠﯿﻐﺎت ﺑﺎزرﮔﺎﻧﯽ ﺗﺎرﯾﺨﭽﻪای ﻃﻮﻻﻧﯽ دارد و ﺷـﯿﻮهﻫـﺎی ﻣﻌﺎﺻـﺮ ﺗﺒﻠﯿﻐـﺎت و ﺑﺎزارﯾﺎﺑﯽ، ﻣﺤﺼﻮل ﺗﮑﺎﻣﻞ ﻗﺮن­ ها ﺗﺠﺮﺑﻪ و ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﭘﯿﺎم ­رﺳﺎﻧﺎن، ﻣﺒﻠّﻐـﺎن و ﺑﺎزرﮔﺎﻧـﺎن ﺑـﻪ ﺷـﻤﺎر ﻣﯽآﯾﺪ. آﮔﻬﯽﻫﺎی ﺗﺠﺎری و ﺗﺒﻠﯿﻎ از آن ­جا ﺑﺮای اﻧﺴﺎن اﻫﻤﯿـﺖ ﯾﺎﻓـﺖ ﮐـﻪ او ﺑـﻪ ﻣﺒﺎدﻟـﻪ­ی ﮐـﺎﻻ ﻣﺒﺎدرت ﮐﺮد. ﻣﺒﺎدﻟﻪ­ی ﮐﺎﻻ وﺳﯿﻠﻪای ﺑﺮای ﺗﻌﻮﯾﺾ ﻣـﺎزاد ﺗﻮﻟﯿـﺪات (ﺷـﺎﻣﻞ ﺳـﺒﺰﯾﺠﺎت و ﻣـﻮاد ﻏﺬاﯾﯽ، ﭘﻮﺷﺎک، ﻟﻮازم زﻧﺪﮔﯽ و...) ﺑﺎ ﻣﺎﯾﺤﺘﺎج ﺿﺮوری از ﻣﺤﻞ ﺗﻮﻟﯿﺪات ﻏﯿﺮه ﺑـﻮد. ﺗﺒﻠﯿﻐـﺎت ﺑﺎ ﻇﻬﻮر ﺷﻬﺮﻧﺸﯿﻨﯽ ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺖ و ﺑﻪﺗﺪرﯾﺞ ﺑﺎ ﺑﻬـﺮهﮔﯿـﺮی از روش ­های ﮔﻮﻧـﺎﮔﻮن ‫ﺗﮑﺎﻣﻞ ﯾﺎﻓﺖ (باهنر و همایون، 1388: 43).

تبلیغاتی که به فروش کالاها و اجناس مرتبط است، گذشته ­ای به قدمت دوران ماقبل تاریخ دارد. چنان­ که برخی غارنگاره ­ها به سازندگان اشیای ابتدایی نسبت داده شده است، اما می ­توان گفت این تبلیغات همگام با رشد جوامع و تکوین ارتباطات انسانی با به­ کارگیری علائم تجاری یا استفاده از نشانه­ های دیواری و یا استخدام جارچی­ های شهری توسعه یافته است. با این حال کشف گوتنبرگ[1] در سال 1450 میلادی را باید نقطه عطف این روند دانست، چرا که این اختراع تبلیغات بازرگانی را چون بسیاری از حوزه ­های دیگر تحت تأثیر قرار داد. این کشف، انقلاب عظیمی در تبلیغات چاپی ایجاد کرد و صنعتی به ­وجود آورد که اگرچه به کندی پیش رفت، اما به تدریج در اروپا با اقبال و توجه فراوانی روبرو شد (اربابی، 1350: 59).

‫ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ­ی ﺗﺎرﯾﺦ ﺗﺒﻠﯿﻐﺎت دارای ﺗﻘﺴﯿﻢﺑﻨﺪیﻫﺎی ﻣﺘﻨﻮﻋﯽ اﺳﺖ. ‫در یک ﺗﻘﺴﯿﻢﺑﻨﺪی، ﺗﺎرﯾﺦ ﺗﺒﻠﯿﻐﺎتﺗﺠﺎری را دارای ﭘﻨﺞ ﻣﺮﺣﻠﻪ داﻧﺴﺘﻪاﻧﺪ:

‫1. ﻣﺮﺣﻠﻪ­ی ﭘﯿﺶ از ﻇﻬﻮر ﺻﻨﻌﺖ ﭼﺎپ

‫2. ﻣﺮﺣﻠﻪ­ی ﻇﻬﻮر ﺻﻨﻌﺖ ﭼﺎپ: در اﯾﻦ دوره، اﻃﻼع ­رﺳﺎﻧﯽ ﻣﺘﺤﻮل ﮔﺸﺖ ﺑـﻪ­ﮔﻮﻧـﻪای ﮐـﻪ اﻃﻼع ­رﺳﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺟﻤﻊ زﯾﺎدی از ﻣﺮدم در ﺧﺎرج از ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺟﻐﺮاﻓﯿﺎﯾﯽ ﻣﻌﯿﻨـﯽ اﻣﮑـﺎنﭘـﺬﯾﺮ ﺷـﺪ.

‫اﻟﺒﺘﻪ در اﯾﻦ راﺳﺘﺎ، ﻧﺸﺮ و ﺗﺮوﯾﺞ آﻣﻮزش ﺧﻮاﻧﺪن و ﻧﻮﺷﺘﻦ و ﻧﯿﺰ ﻇﻬﻮر روزﻧﺎﻣﻪﻫـﺎ و اﻧﺘـﺸﺎر ‫آﻧﻬﺎ ﻧﻘﺶ ﻣﺆﺛﺮی داﺷﺘﻪ اﺳﺖ.

‫3. ﻣﺮﺣﻠﻪ اﻧﻘﻼب ﺻﻨﻌﺘﯽ: در اﯾﻦ ﻣﺮﺣﻠﻪ، ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﻓﺰاﯾﺶ ﺣﺠﻢ ﺗﻮﻟﯿﺪ و ﺗﻨﻮع آن و ﻧﯿـﺰ ﺷﺪت ﯾﺎﻓﺘﻦ رﻗﺎﺑﺖ، اﻃﻼع ­رﺳﺎﻧﯽ اﻫﻤﯿﺖ روزاﻓﺰوﻧﯽ ﯾﺎﻓﺖ ﺗﺎ ﺟـﺎﯾﯽ ﮐـﻪ ﺟـﺰو ﺿـﺮورﯾﺎت ‫زﻧﺪﮔﯽ اﻗﺘﺼﺎدی و ﯾﮑﯽ از ﻟﻮازم اﺳﺎﺳﯽ ﺗﻮﻟﯿﺪﮐﻨﻨﺪه، ﺗﻮزﯾﻊﮐﻨﻨﺪه و ﻣﺼﺮفﮐﻨﻨﺪه ﺷﺪ.

‫4. ﻣﺮﺣﻠﻪ ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ وﺳﺎﯾﻞ ارﺗﺒﺎﻃﯽ و ﻧﯿﺰ ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ ﻋﻠﻮم، ﻓﻨﻮن و ﻇﻬﻮر اﺧﺘﺮاﻋـﺎت ﺟﺪﯾـﺪ: در اﯾﻦ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺳﻄﻮح ﻧﮕﺎرش، روش ﻃﺮاﺣﯽ و اﻃﻼع رﺳﺎﻧﯽ و ﺳﺎﺧﺖ آﮔﻬـﯽ ﺑـﻪ‫ﺷﺪت ﻣﺘﺤﻮل ﺷﺪ و اﻃﻼع ­رﺳﺎﻧﯽ ﻧﯿﺰ ﺑﻪ ﺷﺪت اﻧﺘﺸﺎر ﯾﺎﻓﺖ.

‫5. ﻣﺮﺣﻠﻪ اﻓﺰاﯾﺶ ارﺗﺒﺎط ﻣﯿﺎن اﻃﻼع ­رﺳﺎﻧﯽ و ﻋﻠﻮم دﯾﮕﺮ ﻣﺎﻧﻨﺪ رواﻧﺸﻨﺎﺳﯽ، ﺟﺎﻣﻌﻪﺷﻨﺎﺳـﯽ و رﯾﺎﺿﯿﺎت: در اﯾﻦ ﻣﯿﺎن، ﻣﺒﺎدی و اﺻﻮل اﻃﻼع ­رﺳﺎﻧﯽ و ﺗﺒﻠﯿﻎ ﻣـﺪون ﺷـﺪ و ﻣﯿـﺎن­ رﺷـﺘﻪﻫـﺎی ﻋﻠﻤﯽ دﯾﮕﺮ ﺑﻪ ﻣﺜﺎﺑﻪ رﺷﺘﻪای ﻋﻠﻤﯽ ﮐﻪ ﻧﺎﻇﺮ ﺑﺮ ﻓﻌﺎﻟﯿﺘﯽ ﻣﺘﻤﺎﯾﺰ اﺳـﺖ، ﺟﺎﯾﮕـﺎه وﯾـﮋه­ ای ﯾﺎﻓـﺖ.


[1]. Gutenberg

[2].Sisro


مبانی نظری و پیشینه تبلیغات دینی

مبانی نظری و پیشینه تبلیغات دینی
دسته بندی علوم اجتماعی
بازدید ها 26
فرمت فایل docx
حجم فایل 106 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 40
مبانی نظری و پیشینه تبلیغات دینی

فروشنده فایل

کد کاربری 14636
کاربر

بصورت فایل ورد

همراه با منابع

مقدمه :

در گذشته آگهی تنها به منظور اعلان یا مطلع کردن عامه مردم به کار می رفت که به اشکال مختلف از جمله «جارزدن» در اماکن عمومی، «نصب اعلانات دولتی» در معابر و یا «چاپ آگهی» در مطبوعات، در تاریخ ضبط شده است. در دنیای امروز که عصر تولید انبوه و مصرف نام گرفته، بخش مهمی از هدف تبلیغات، مطلع کردن مردم از تازه های تولید است و تبلیغات،کوششی کم و بیش نظامند برای تحت تأثیر قرار دادن عقاید، نگرشها و یا رفتارهای دیگران با استفاده از نمادهایی چون کلمات، اشارات ، پلاکاردها، بناهای یادبود، موسیقی، لباس، آرایش مو، نشانه ها، طرح های روی سکه ها، تمبرهای پستی و نظایر آنهاست. وجه تمایز عمده تبلیغات با گفت و گوهای معمولی و تبادل آزادانه عقاید، تأکید به نسبت بالا بر هدفمندی و قابلیت نفوذ فعالیتهای تبلیغاتی است. به بیان روشن تر، مبلغ، هدف یا اهدافی خاص را دنبال می کند و برای دستیابی به این اهداف، در بیان حقایق، بخشها و نمادها به گزینش می پردازد و راه و روشی را برمی گزیند که بیشترین میزان تأثیر را به همراه آورد.

امروزه تبلیغات جزء لاینفک اجتماع در کشورهای توسعه یافته و جهان سوم بشمار می رود و ریشه های نفوذ تبلیغات را می توان در همه عرصه های زندگی بشر امروز اعم از: هنر، فن آوری، تولید و حتی سیاست و ... دید. تبلیغات یک ابزار مهم ارتباطی و ترویجی است و یکی از مهمترین ابزارها برای تأثیرگذاری بر رفتار خریداران احتمالی می باشد.گستره وسیعی از نهادها، مؤسسات و شرکتها، از شرکتهای بزرگ چند ملیتی تا خرده فروشی های کوچک، جهت ارائه نگرش یا سیاست ها و یا به فروش رساندن کالاها و محصولات خود بر تبلیغات تکیه دارند .

افزایش روز افزون هزینه های تبلیغاتی مؤسسات و شرکتها نشان دهنده افزایش اهمیت تبلیغات می باشد. هر یک از ما روزانه خواسته یا ناخواسته در معرفی حجم عظیمی از تبلیغات هستیم . بنابراین شناخت علمی و صحیح تبلیغات و انواع آن و نقش ها و شیوه های تبلیغاتی لازم و ضروری به نظر می رسد .

تبلیغات به این مفهوم است که توجه مخاطب هدف به یک پیام خاص جلب شود، که توسط تبلیغ کننده یا همان منبع پیام ارائه می شود. در این مفهوم، تبلیغات جلب توجه افراد به سمت محصولات، خدمات و ایده های شرکت و یا مؤسسات می باشد. امروزه کارکرد تبلیغات در مسائل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی نیز به شدت اهمیت یافته و این موضوع نیز مؤکد اهمیت علم تبلیغات است .


دانلود فایل بررسی عوامل مؤثر بر کژرفتاریهای نوجوانان با تکیه بر از هم گسیختگی خانوادگی.

انسانها در فراز و نشیبهای تاریخ همیشه از دردها و آسیب های اجتماعی بسیاری رنج برده اند و همواره در جستجوی یافتن علل و انگیزه های آنها بوده اند تا راهها و شیوه هایی را برای رهایی از آنها بیابند حال یکی از مسائل پیچیده و ناراحت کننده فعلی که توجه بسیاری از محققین ، جامعه شناسان ، جرم شناسان ، روانشناسان و متخصصین امر را به خود معطوف داشته موضوع مجرم
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 1
فرمت فایل doc
حجم فایل 85 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 94
بررسی عوامل مؤثر بر کژرفتاریهای نوجوانان با تکیه بر از هم گسیختگی خانوادگی.

فروشنده فایل

کد کاربری 8044
کاربر

فصل اول

کلیات


1- مقدمه

انسانها در فراز و نشیبهای تاریخ همیشه از دردها و آسیب های اجتماعی بسیاری رنج برده اند و همواره در جستجوی یافتن علل و انگیزه های آنها بوده اند تا راهها و شیوه هایی را برای رهایی از آنها بیابند . حال یکی از مسائل پیچیده و ناراحت کننده فعلی که توجه بسیاری از محققین ، جامعه شناسان ، جرم شناسان ، روانشناسان و متخصصین امر را به خود معطوف داشته موضوع مجرمین کم سن وسال و یا به اصطلاح « اطفال و نوجوانان بزهکار » می باشد که روزبه روز هم گسترش بیشتری می یابد.

با توجه به وضع موجود نخستین پرسشی که مطرح می شود این است که اقدامات لازم در زمینه مبارزه با جرایم اطفال و نوجوانان چیست ؟

عده ای ازدیاد جرایم را در سطح جهانی از اختصاصات جوامع متمدن دانسته و معتقدند که بشر به همان سرعتی که به سوی ترقی و تکامل صنعتی و مادی پیش می رود از معنویت دور شده و در نتیجه به تبهکاری و قانون شکنی روی می آورند.شماری نیز ازدیاد جرایم را محصول سستی اعتقادات دینی و مذهبی دانسته و معتقدند که علم و ایمان موجبات رشد انسان را فراهم می آوردو آفاتی نظیر خودپرستی ، حب دنیا ، مجادله با حق راسبب می شود که در نتیجه انسان از رشد و کمال بازمانده و به سوی تبهکاری سوق داده می شود.

از طرفی می توان گفت که قرن حاضر ، قرن اضطراب و سرعت است و اطفال و نوجوانان عجله دارند تا هرچه سریعتر خود را به مقصد خیالی و مورد نظر برسانند، هر چند که در این راه قواعد و مقررات و قوانین درهم شکسته شوند. بنابراین بزهکاری به عنوان یک پدیده شوم به گونه های مختلف در همه جوامع بشری در طول اعصار و قرون وجود داشته و هر زمانی به شکلهای متفاوت ولی با ریشه های مشترک انجام می گیرد.

فرد بزهکار بیماری است که در اجتماع رشد کرده و بیماری خود را به دیگران نیز منتقل می سازد ، در نتیجه باید او را شناخت ، علل و عوامل بیماریش را پیدا کرد و درمانش نمود تا امنیت اجتماعی از دست رفته به جامعه برگردد و جامعه بتواند فعال و پویا و با نشاط باقی بماند.


2- بیان مسئله :

افرادی که دریک جامعه معین زندگی می کند به عنوان سرمایه ومنافع انسانی آن جامعه محسوب می گردند .پیشرفت می گردند .پیشرفت یک جامعه علاوه برمنابع مناسب مالی به طور تنگاتنگی بستگی به کیفیت منابع موجود انسانی دارد واطفال ونوجوانان به عنوان اصلی ترین ومهمترین بخش این منابع ، نقش بسزایی رادراین زمینه ایفا می نمایند .

همانگونه که توجه به مسائل تغذیه وبهداشتی در دوران کودکی مابه معنای تربیت منابع سالم انسانی ( ازنظرجسمی ) می باشد عنایت به مسائل روانی اطفال پذیر متضمن رفتارهای سازگار وبهنجار آنان است وهرگاه این توجه به مسائل اقتصادی سیاسی ، فرهنگی واجتماعی ... نیز معطوف گردد مثبت این ادعا خواهد بود که نوعی پیشرفت نسبی وهمه جانبه در جامعه صورت پذیرفته است ودر غیر اینصورت آن جامعه شاهد پیامدهای زیانباری خواهد بود که به منابع انسانی خود بها ندهد ، به همان اندازه خسارات ناشی ازاین غفلت خواهد بود . ازمهمترین عواقب سوئی که در کمیت چنین جامعه ای می باشد ، پیدایش پدیده بزهکاری ، ناسازگاری و کثر مداری نوجوان است

بزهکار ی یک پدیده زیستی اجتماعی – روانی است که متاسفانه اکنون درجامعه آماربالایی رابه خود اختصاص داده است وابعاد گسترده ای را شامل می شود که می تواند پیامدهایی را به دنبال داشته باشد که ریشه یابی درمورد آن جای تامل واندیشه دارد و دلایل گوناگونی رابرای آن می توانیم بیان کنیم ، بنابراین علل وعوامل این پدیده را با تکیه برکسیختگیهای خانوادگی بررسی می کنیم

3- نظریه بی هنجاری رابرت مرتن

آیا اهداف فرهنگی و وسایل اجتماعی نهادی در جامعه سازگار هستند یا ناسازگار و اگر ناسازگار هستند علت آن ناسازگاری چیست؟

مرتون که از ساخت گرایان است معتقد است که درحیات اجتماعی دوعنصر ساختاری نقش تعیین کننده دارند. یکی از این عناصر فرهنگ است و عنصر دیگر اجتماع .

ساختار فرهنگی عبارتست از مجموعه ای سازمان یافته از ارزشها و هنجاری که هدایت کننده رفتار در بین اعضای یک جامعه یا گروه مشترک است.

ساختار اجتماعی عبارتست از مجموعه ای سازمان یافته از روابط اجتماعی که اعضای جامعه در اشکال مختلف در آن درگیر و شریک هستند . عنصر اصلی این تعریف روابط اجتماعی است.

نقش و کارکرد اساسی عنصر فرهنگ تعیین و معرفی اهداف و ارزشها در زندگی اجتماعی است.

عنصر اجتماع نیز تعیین کننده وسایل نهادی شده نیل به اهداف است ، یعنی بایدها و نبایدها را تعیین می کند . مرتون معتقد است که اگر در جامعه ای کارکرد این دو عنصر اساسی هماهنگ با هم باشد در آن جامعه نظم وجود دارد و الگوی تطابق مردم در زندگی الگویی هم نوایانه خواهد بود. به عبارت دیگر در چنین جامعه ای افراد دنبال اهدافی می روند که در درجه اول فرهنگ تعیین کرده است و راه تحقق آن اهداف با وسایل دنبال می شود که در جامعه مشروعیت دارد. حال اگر این هماهنگی نباشد یعنی بین فرهنگ و اجتماع از لحاظ کارکردی ناهماهنگی و گسست پیش بیاید آنگاه شاهد ناهمنوایی در میان مردم و رواج انحراف خواهیم بود.

مرتون می گوید الگوی انحرافات و ناهمنوایی و ناسازگاری در جامعه تابع کم و کیف رابطه بین فرهنگ و اجتماع است . مرتون مسأله اجتماعی را اینگونه تعریف می کند : اختلاف اساسی میان معیارهای اجتماعی و واقعیت اجتماعی ، به عبارت دیگر اختلاف کلی میان آنچه هست و آنچه مردم طبق هنجارها و ارزشهایشان می پندارند که باید باشد. ناسازگاری اهداف و وسایل از طریق ایجاد آنومی(بی هنجاری) منجر به بروز اختلال در نظم اجتماعی می شودبه عبارت دقیق تر این ناسازگاری منجر به بروز کجرویهای اجتماعی می شود و این کجرویها طی یک مجموعه فرآیندهای اجتماعی به آنومی(بی هنجاری) تبدیل می شود . بدین ترتیب که اگر رفتار انحرافی یعنی عدول از هنجاریها با توجه به عدم کنترل اجتماعی منجر به دستیابی موفقیت آمیز به اهداف گردد این موفقیت می تواند موجب ترغیب دیگران به انجام رفتار انحرافی شود . با این روند مشروعیت هنجارهای نهادی شده از بین می رود و رفتار انحرافی در سطح وسیعی شیوع می یابد.

رابطه میان اهداف و وسایل

رابطه میان اهداف و وسایل طبق الگوی مرتون چهار نوع می باشد:

1- همنوایی 2- مناسک گرایی 3- واپس گرایی 4- شورش(طغیان)

1- همنوایی یعنی پذیرش جمعی اهداف و وسایل دستیابی به اهداف که هر دو بنا کننده هماهنگی متعالی بین دو جنبه ساختار زندگی است.

2- مناسک گرایی یعنی پذیرش وسایل و طرد اهداف . مناسک گرایی پاسخی انطباقی است . فرد علی رغم ترک و فراموشی اهداف مهم فرهنگی ، همچنان هنجارهای نهادی را رعایت می کند.

3- واپس گرایی پاسخی است که در آن فرد هم اهداف و هم وسایل را طرد می کند . بدین ترتیب وی نه آرزویی دارد و نه در فعالیتهای عادی روزمره درگیر می شود.

4- شورش وطغیان افراد به مانند افراد پیشین نه اهداف را قبول دارند و نه وسایل را. اما سعی در جایگزین آنها دارند در این وضعیت اهداف و وسایل ترد افراد تغییر می یابد و ممکن است نوع جدیدی از یکپارچگی بین اهداف جدید و وسایل جدید ایجاد شود.

مرتون در خلال بحث درباره اهداف و وسایل نهادی شده مفهوم یکپارچگی را یادآور

می شود.

نظام اجتماعی به واسطه تأکید بیش از حد بر اهداف اجتماعی و متقابلاً عدم تأکید بر وسایل نیل به آن اهداف از یک نوع سوء یکپارچگی رنج می برد در این نظام اغلب مردم دریافته اند که امکان دسترسی به موقعیت را ندارند یا حداقل در محدوده مقررات اجتماعی موجود چنین امکانی وجود ندارد با درک چنین مطلبی مردم برای حصول به موقعیت به شیوه های انحرافی روی می آورند . حاصل این وضع زوال بیشتر مقررات اجتماعی است. به طور خلاصه آنومی هنگامی پدید می آید که شکافی بین اهداف و هنجارهای فرهنگی و ظرفیتهای ساختار اجتماعی برای نیل به موقعیت وجود داشته باشد . یعنی اولی از ایجاد رفتار و نگرش و دومی از تحقق آن جلوگیری نماید. در نتیجه کیفرهای نهادی شده به عنوان وسیله نظم اجتماعی ضمانت خود را از دست می دهند و نبوغ و استعدادهای افراد به تباهی کشیده می شود.

نظریه بی هنجاری دورکیم

هرگاه نظارتی که جامعه بر رفتارها و هنجارها دارد ضعیف یا حذف شود ، حالت بی هنجاری یا نابسامانی در جامعه به وجود می آید . بی هنجاری از تضعیف وجدان اخلاقی ناشی می شود و عموماً با بحرانهای بزرگ اجتماعی، اقتصادی یا سیاسی همراه است. به نظر دورکیم نظم اخلاقی نیروی بیرونی است که برخواهشها و امیال درونی انسان مهار می زند این نظم اخلاقی یا وجدان اخلاقی به صورت وجدان جمعی در می آید و امیال سیری ناپذیر انسان را کنترل می کند. وقتی تغییرات ساختاری (ناشی از پیشرفت یا پسرفتاقتصادی) یک ساخت هنجارمند را به هم می ریزد ، امیال سیری ناپذیر از قید هنجارها آزاد می شود، اما منابع اقتصادی و اجتماعی برای پاسخ به خواهشها ،ماهیتاً محدود است فرد نمی داند که نمی تواند به هر خواهشی دست یابد. رقابت برای رسیدن به هدفهای دست نیافتنی افزایش می یابد. لذت در رقابت است و هدف دست نیافتنی است . کوششها افزایش می یابد و نتیجه کمتر حاصل می شود درا ین وضعیت شوق زندگی از میان می رود و در نتیجه گرایش به انحراف و ناامنی در جامعه فراهم می گردد.

آنومی یا بی هنجاری صرفاً به دوران بحران ورونق اقتصادی محدود نمی ماند ، به نظر دورکیم مسأله بی هنجاری در جامعه مدرن به صورت مزمن در آمده است و این وضع بسیار اسفبار است . به نظر او ورود جوامع به دنیای صنعت در قرن بیستم ، روابط انسانهارا از نظارت نظم اخلاقی جامعه سنتی آزاد می کند به طوریکه اجتماع سنتی مورد هجوم نیروهای گسستگی جامعه مردن قرار گرفته و اجتماعات ساده رو به تحلیل می روند و با افزایش تراکم جمعیت، زندگی اجتماعی پیچیده می شود ، ارتباطات از صورت برخورد آشنا به صورت برخورد با بیگانه در می آید . از همه مهمتر اعتقادات و رسوم مذهبی مشترک که موجب انسجام اجتماعی می گردید ، رو به تحلیل و تضعیف رفته و با کاهش محدودیتهای مذهبی ، حالت بی هنجاری تسریع می شود ، به طوریکه سودجوییهای آدمها از فشار هنجارها رها شده و کسب سود فراتر از هر قاعده ای قرار می گیرد. در این صورت وقتی فرد نتواند به اهداف مورد احترام جامعه نائل شود با واقعیت تلخ شکست رو به رو شده و با توجه به تضعیف مذهب در جامعه مدرن که در این موقعیت می توانست احساس شکست در فرد را به نحوی جبران و ترمیم کند، موجب روی آوردن فرد به خودکشی ، اعتیاد یا دیگر انحرافات اجتماعی خواهد شد و در نتیجه امنیت فردی و امنیت اجتماعی را به چالش خواهد کشاند.

از نظر دورکیم اگر نتوان فرد را در اجبار اجتماعی قرار داد و با اجتماع همراه کرد ، وی منافع فردی خودرا بر منافع جمعی تفوق می دهد و جامعه با آسیبهای اجتماعی رو به رو شده و این آسیبها و انحرافات با گرایشهای خودگرایانه نمود خواهد یافت.

رویکردها در مورد علل بزهکاری

1- رویکرد شکل ظاهری

رویکرد شکل ظاهری یکی از قدیم ترین نظریه های بزهکاری است که براساس ساختار زیستی و ظاهری بدنی بزهکاری را تبیین نموده است. این رویکرد در مورد بزه نظری کاملاً متفاوت با رویکردهای دیگر دارد. شلدون و کراچمر اندیشه تأثیر ریخت بدنی در پاسخ های فرد را نسبت به موقعیت مطرح نمودند و بر اساس آن سه تیپ شخصیتی اندومرفیک ، فرومرفیک و اکتومرفیک را معرفی کرده اند. در مطالعه شلدون نشان داده شده است که تیپ های شخصیتی تأثیر بسیاری در رفتار بزهکارانه دارند. بعدها مطالعات گلاک در مورد 500 نفر که بزهکاری آنها ثابت شده است در مقابل 500 نفر غیر بزهکار، تیپ شخصیت مزومورف را خشمگین تر و مساعدتر برای رفتار بزهکارانه تعریف کرده است . اگر چه در مطالعه او چهل ودو عامل فرهنگی و اجتماعی نیز با بزهکاری همبستگی داشته اند. در ارزیابی این رویکرد دی موی می نویسد آنچه در باور این اندیشه امروز باقی مانده است در نقشهای شخصیتی هنرپیشگانی است که در فیلم های سینمایی و یا تلویزیونی مشاهده می کنیم . معمولاً نقشهای خشن و بزهکارانه را افراد زشت صورت ایفا می کنند و نقشهای مثبت توسط افراد جذاب ایفا می شود. بعضی از مطالعات نیز در تأثیر موضوع به نتیجه قضاوتهای قضات پرداخته اند. یافته های برخی از آنها نشان می دهند تمایل قاضی در تأئید بیگناهی افرادی است که ازجذابیت ظاهری بیشتری برخوردارند.

2- رویکرد ساختار زیستی

این رویکرد به دور از هر ارتباطی بین شکل ظاهری و اختلالات ذهنی ، بر تأثیر نقش شخصیت زیستی فرد در رفتار بزهکارانه تأیید دارد مثل تأثیر ژنها بر رفتار. در این نظریه ها مسئله توارث و ژنها بطور جداگانه بررسی می شود. سابقاً مسئله توارث در رفتار بیشتر مورد توجه قرار گرفت در حالیکه در نظریه های نوین به مسئله ژنها و بزهکاری به نوعی دیگر نظر دارند. دیدگاه های نوین این رویکرد به تغییراتی که در اثر تخریب ژنتیکی در ژنها به وجود می آید تأکید می کنند. در نظریات جدید زیست شناختی تأثیر مستقیم زیستی در رفتار بزهکارانه مورد حمایت نیست ، در عوض شرایط زیستی خاص را در فرد که باعث بروز الگوهای رفتاری غیرعادی است پیش می کشد. رویکرد زیست شناختی به تعامل بین عوامل زیستی و محیط اجتماعی بیشتر تأکید دارد تا تأثیرات خالص زیستی . به همین دلیل در دیدگاههای جدید این مکتب نظریه های زیست شناختی تحت عنوان رویکرد زیستی ـ اجتماعی بیان می شود. بررسی جرم از دیدگاه زیستی ـ اجتماعی عوامل مانند توارث، غدد، سیستم عصبی، ژنها و تغییراتی را که در پاسخ تغییرات محیطی به وجود می آید مورد توجه قرار می دهند. برای مثال در چند مطالعه همبستگی زیادی بین جراحتهای مغزی و رفتار بزهکارانه یافت شده است. تأثیر اختلالات روانی مادر در حاملگیهای پیچیده نیز در رفتار بزهکارانه فرزندان در بعضی از مطالعات تأئید شده است.

در ارزیابی این رویکرد پیشنهاد می شود موضوع جرائم و تخلفات از دیدگاه زیست شناختی لازم است به صورت رویکردی چند عاملی موردتوجه قرار گیرد. اگر چه ممکن است حضور چند عامل زیستی عامل خطر بزهکار شدن در فرد را تقویت کند اما تعامل مسائل روانشناختی و اثرات عوامل اجتماعی در مسئله بزه باید درنظر گرفته شود. (لاندمن:Lundman ).

3- رویکرد روانشناختی

در این رویکرد علاوه برعوامل زیستی ، عوامل موقعیتی در تبیین رفتار بزهکارانه مهم به نظر می رسند. به همین جهت بسیاری از پژوهشهای زیست شناختی در مسئله بزهکاری توسط روانشناسان انجام شده است. برخی از نظریه های روانشناختی معتقد است ؛ رفتار بزهکارانه ریشه در یادگیری رفتار مشاهده شده دارد موضوعی که در بحثهایی که در رویکردهای جامعه شناختی رفتار بزهکارانه نیز مطرح است.

به طور اختصاصی تر رویکردهای روانشناختی بیشتر جنبه های روانپزشکی مسئله را در تبیین بزه مهم می دانند تا موضوع زیست شناختی را، نظریه های این رویکرد عمدتاً عنصر شخصیت را در بررسی رفتارهای بزهکاری آنچه که اصطلاحاً شخصیت ضد اجتماعی نامیده می شود را مورد بحث قرار می دهند. زمینه تاریخی این نظریه ها از اندیشه های فروید و دیدگاههای فروید نشأت گرفته است. بررسیهای نوین این رویکرد در پژوهشهای کاسپی(Caspi ) و مافیت(Moffitt ) نشان می دهد، خشم ، اضطراب، بی ثباتی شخصیت عواطف منفی از عوامل مرتبط و مستعد کننده رفتار بزهکارانه است و افرادی با خصوصیات ذکر شده در مقایسه با افراد معمولی بیشتر در خطر بروز رفتار انحرافی هستند . ارزیابی این رویکرد و بیانگر آن است که افراد دارای شخصیتهای درونی هستند که با جرم و رفتار بزهکارانه در ارتباط است.

4- رویکرد وضعیت اقتصادی

در تقابل بین دیدگاههای زیست شناختی و روانشناختی و در مطالعه بزه عده ای نیز عامل اقتصادی را مورد بررسی قرار داده اند. در رویکرد تأثیر عامل اقتصادی به موضوع بزهکاری ، مسئله فقر و بیماری به طور گسترده مطالعه شده اند. موضوع فقر و دلایل ارائه شده از تأثیر آن در بروز رفتار بزهکارانه ایجاب می کند که محله فقیرنشین و محله های غنی نشین با همدیگر مقایسه شوند تا بتوان ادعا کرد که فقر به عنوان عامل تأثیر گذار شناخته شده است. در مطالعاتی که از سالهای 1970 به بعد انجام شده است ، آمارهای موجود حاکی از آنند که درصد زیادی از افرادی که در 49 ایالت آمریکا در پایین تر از خط فقر هستند هیچکدام از هفت بزه مهم را که به عنوان شاخصهای جرم از طرف سازمان FBI تعیین شده مرتکب نشده اند. اما در مقابل به پژوهشهایی بر می خوریم که میزان درآمد ، تحصیلات و تک والدی را در بزهکاری مؤثر شناخته اند اما سهم وضعیت اقتصادی را تبیین نکرده اند. پژوهش در مورد بیکاری به عنوان یک شاخص درآمد نیز نشان می دهد ارتباطی بین بیکاری و بزهکاری نوجوانان یافت شده است ( گلاسر و رایس). در ارزیابی رویکرد اقتصادی نیز همانند رویکرد روانشناختی می توان ادعا نمود ، تأثیر نابرابریهای اقتصادی در بزه بیشتر از تأثیر عامل فقر است. اگرچه اکثر پژوهشها نشان داده اند، ارتباطی بین فقر و بزه وجود دارد ؛ لیکن فقر را به عنوان عامل اصلی بزه مطرح نشده است، به طوری که با افزایش و کاهش افراد فقیر بزهکاری نیز افزایش و یا کاهش یابد.

5- رویکرد کنترل اجتماعی

به عقیده هیرشی بزهکاری به عنوان یک مسئله اجتماعی باید در عرصه خانواده ، محله، مدرسه ، همسالان، و سایر ارگانها یا مؤسسات اجتماعی که نوجوانان به نوعی در آنها عضویت دارد بررسی گردد. هیرشی معتقد است که بزهکاری وقتی اتفاق می افتد که قیود فرد نسبت به اجتماع ضعیف شوند یا به طور کلی از بین بروند. این قیود را تحت چهار مفهوم کلی خلاصه می کند:

وابستگی: حساسیتی است که شخص نسبت به عقاید دیگران درباره خود نشان می دهد، در حقیقت یک نوع قید وبند اخلاقی است که فرد را ملزم به رعایت هنجارهای اجتماعی می کند. این وابستگی را هیرشی همپایه وجدان و یا من برتر می داند.

تعهد: میزان مخاطره ای است که فرد در تخلف از رفتارهای قراردادی اجتماع می کند. بدین معنی فردی که خود را نسبت به قیود اجتماعی متعهد می داند از قبول این مخاطرات پرهیز می کند. اگر وابستگی را همپای وجدان بدانیم تعهد همپایه عقل سلیم یا خود است.

درگیر بودن: میزان مشغولیت فرد در فعالیتها مختلف است، که باعث می شود او وقت برای انجام کار خلاف نداشته باشد. مثل درگیر شدن در سرگرمیهای مدرسه، خانه و اشتغال به فعالیتهای فوق برنامه .

باورها: میزان اعتباری است که فرد برای هنجارهای قرار دادی اجتماع قائل است، در حالیکه می تواند طبق میل خود از آنها تخلف کند، ولی به آنها پایبند باقی می ماند، مانند باور به نیکوکاری.

6- رویکرد انتقال فرهنگی (پیوند افتراقی)

این رویکرد بر این نکته تأکید دارد که رفتار انحرافی از طریق معاشرت با دوستان ناباب آموخته می شود. ادوین ساترلند بر این اعتقاد است که رفتار انحرافی از طریق معاشرت با اغیار یا پیوند افتراقی یعنی داشتن روابط اجتماعی با انواع خاصی از مردم مانند جنایتکاران ، آموخته می شود. او می گوید: برای آنکه شخص جنایتکار شود ، باید نخست بیاموزد که چگونه می توان جنایت کرد(کوئن؛1370:167).

در واقع فرآیند یادگیری رفتار انحرافی به وسیله دوستان فرد مجرم تعیین می شود.

چهار گام زیر این فرآیند رانشان می دهد:

1- رفتار انحرافی ، مانند دیگر رفتارهای معمولی در اثر کنش متقابل اجتماعی با دیگران به ویژه دوستان ناباب آموخته می شود.

2- یادگیری رفتار انحرافی هم مستلزم یادگیری تکنیکهای ارتکاب جرم و هم انگیزه ها، سایقها و گرایشهای مناسب برای تبهکاری است.

3- رفتار انحرافی فرد می تواند از جنبه های خاصی مانند: فراوانی، اولویت، دوام و شدت تماس متفاوت باشد. هر چه سطح تماس فرد با افراد یا گروههای تبهکار برحسب این چهار متغیر بالاتر باشد ، احتمال کجروی بیشتر می شود.

4- انسان بدان سبب مجرم می شود که فراوانی امکانات قانون شکنی بر محدودیتهای نامساعد آن بچربد. در واقع اگر ارزشهای یک نفر و ارزشهای افرادی که بر او تأثیر شدید دارند به جای حمایت از رفتار بهنجار از رفتار انحرافی حمایت کنند احتمالاً آن فرد مجرم خواهد شد.

7- رویکردهای التقاطی

در حالیکه نگرشهای اختصاصی به موضوع منجر به استفاده از چهار چوب نظری خاص آن رویکرد در پژوهشها گردیده است ، عده ای نیز دیدگاههای التقاطی را مورد توجه قرار داده و بادید وسیعتری به موضوع نگریسته اند . یکی از مطالعات کلاسیک در این زمینه پژوهشی است که توسط مشکارنی و مشکانی انجام شده است. نظریه تلفیقی این پژوهشگران شامل دو مؤلفه است که مجموعاً چهارچوب نظری پژوهش را تشکیل می دهد و به صورت مدل تحلیلی در آلگوریتم 1- نشان داده شده است. مؤلفه اول را کنترل های خانوادگی ، اجتماعی، روابط عاطفی کودک و نوجوان با افراد مهم در زندگی او قبیل اقوام، معلمین، دوستان صالح و غیره تشکیل می دهند که نقش بازدارنده در گرایش به بزهکاری دارند. مؤلفه دوم از نیروهای وارده بر کودک و نوجوان اثر می گذارند و او را درجهت بزهکاری سوق می دهند تشکیل می دهد. بدیهی است که بین مؤلفه اول و دوم کشمکشی در بین است و تعامل بین آن دو است که نهایتاً موضع کودک و نوجوان را نسبت به بزهکاری تعیین می کند. جمعیت مورد مطالعه در پژوهش 140 نوجوان پسر در کانون اصلاح تربیت و 15 دختر در زندان اوین بخش زنان می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد نتایجی که از تلفیق دو نظریه پیوند افتراقی و کنترل اجتماعی از این آزمون تجربی حاصل شده است، نشانه یا شاخص مؤلفه وابستگی نوجوان به خانواده و مؤلفه وضع سلامت خانواده با شدت بزهکاری مؤثر است . بدین ترتیب که هر چه پیوندهای عاطفی نوجوانان با خانواده بیشتر می شود و روابط پدر و مادر با فرزندان سالمتر و امن تر باشد بزهکاری کاهش می یابد.


مبانی نظری و پیشینه پرخاشگری و درگیری های دسته جمعی

مبانی نظری و پیشینه پرخاشگری و درگیری های دسته جمعی
دسته بندی علوم اجتماعی
بازدید ها 9
فرمت فایل docx
حجم فایل 136 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 36
مبانی نظری و پیشینه پرخاشگری و درگیری های دسته جمعی

فروشنده فایل

کد کاربری 14636
کاربر

بصورت فایل ورد

همراه با منابع

مقدمه:

تحقیق در بستری از آگاهی و معلومات گذشته برای کشف مجهولات انجام می شود. ادبیات و مبانی نظری تحقیق، محقق را در جریان یافته­ های دیگران و نظریات مرتبط با مسأله تحقیق قرار می­ دهد. به این وسیله محقق نسبت به موضوع اشراف بیشتری پیدا می­ کند و بر اطلاعات ­او در زمینه­ موضوع مورد مطالعه افزوده می ­شود. مبانی نظری، دید محقق را نسبت به جنبه­ های مختلف موضوع باز کرده، تکیه ­گاه محکمی برای استدلال منطقی در زمینه موضوع، در اختیار او قرار می ­دهد. بنابراین مطالعه ادبیات تحقیق، یکی از مراحل مهم در فرایند انجام تحقیق علمی است (حافظ نیا، 1381).

این فصل بر اساس مقدمه و بیان مسئله که در فصل یک آمده است، بنا نهاده شده است. هدف از این فصل این است که بررسی ادبیات تحقیق در زمینه هایی که تحقیق به آن توجه داشته است صورت گیرد، تا خواننده با آن آشنا گردد. مطالعات مقدماتی نخست به منظور آشنایی محقق با تحقیقاتی که پیشتر درباره مضمون تحقیق انجام گرفته است و نیز امکان تعیین موقعیت تحقیق در دست انجام نسبت به تحقیقات پیشین را به محقق می­ دهد. در گام بعدی، محقق خواهد توانست چشم اندازی را که به نظرش برای موضوع تحقیقش مناسب تر است تعیین کند. تهیه چکیده هایی با ساختار صحیح اجازه می دهد که ایده های اصلی متون مشاهده شده را استخراج کرده و آن ها را با یکدیگر مقایسه کند (رفیع پور،1382)، به همین دلیل در این بخش ابتدا مفهوم نزاع و نزاع دسته جمعی تبیین می­ شود. بعد عوامل موثر در نزاع دسته جمعی و ابعاد آن توضیح داده می شود سپس به بررسی دیدگاه های مختلف در مورد نزاع پرداخته می شود.


دانلود فایل بررسی رابطه رضایت شغلی و پرخاشگری بین کارمندان دانشگاه علم و صنعت

خشنودی شغلی از عوامل مهمی است که باید در توسعه صنعتی مورد توجه قرار گیرد ، مطالعه و بررسی تاریخچه توسعه و تحول جوامع صنعتی نشان می دهد که نیروی انسانی ماهر و تعلیم یافته در تبدیل جوامع به جوامع صنعتی تاثیر انکار ناپذیری داشته است
دسته بندی کار و امور اجتماعی
بازدید ها 1
فرمت فایل doc
حجم فایل 2340 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 111
بررسی رابطه رضایت شغلی و پرخاشگری بین کارمندان دانشگاه علم و صنعت

فروشنده فایل

کد کاربری 8044
کاربر

فهرست مطالب

عنوان صفحه

*فصل اول ( کلیات پژوهش)

مقدمه ................................. 2

بیان مسئله ............................ 4

اهداف پژوهش ........................... 5

ضرورت و اهمیت پژوهش.................... 6

فرضیه پژوهش............................ 8

تعریف متغیر ها ......................... 9

تعاریف نظری و عملیاتی متغیرها و اصطلاحات 10

* فصل دوم ( ادبیات و پیشینه پژوهش )

تاریخچه تعاریف رضایت شغلی.............. 14

ابعاد رضایت شغلی ...................... 16

تعریف شغل ............................. 17

تعریف رضایت شغلی ...................... 18

عوامل موثر در انتخاب شغل .............. 21

1-2 وضع جسمانی ......................... 21

2-2 استعداد............................. 22

3-2 رغبت................................ 22

4-2 امکانات فردی ـ اجتماعی.............. 22

عوامل موثر بر رضایت شغلی .............. 22

پیامد های رضایت شغلی و عدم رضایت شغلی . 25

علل اساسی رضایت از شغل ................ 31

مفاهیم انتخاب شغل ..................... 36

1-2 تصادفی یا اصولی بودن انتخاب شغل .... 36

2-2 آگاهانه یا نا آگاهانه بودن اتنخاب شغل 36

3-2 عقلانی یا عاطفی بودن انتخاب ......... 37

4-2 آنی یا تکاملی بودن انتخاب........... 37

تقسیم بندی ویلیامسون................... 38

نظریه های تصمیم گیری .................. 39

تقسیم بندی کراتیز...................... 41

2-1 نظریه های غیردولتی انتخاب شغل و حرفه 41

2-2 نظریه های روانی انتخاب شغل و حرفه .. 42

3-2 نظریه های عمومی اتنخاب شغل و حرفه .. 42

نظریه سوپر ............................ 43

نظریه روان کاوی ....................... 44

نظریه بوهلر ........................... 45

نظریه کنیز برگ......................... 46

نظریه آنارو ........................... 50

نظریه جان هالند ....................... 51

علل و انگیزه های پرخاشگری ............. 52

عوامل تعیین کننده پرخاشگری ............ 53

هنجاری بودن پرخاشگری................... 54

ابزار پرخاشگری ........................ 54

آیا پرخاشگری همواره زیان آور است یا فایده ای هم دارد ؟ 56

خلاصه عوامل مربوط به خشنودی شغلی ....... 57

نا خشنودی شغلی و پر خاشگری............. 57

فرضیه نا کامی ــ پر خاشگری ............ 58

نظریه های خشنودی شغلی ................. 59

نظریه گروه مرجع ....................... 61

نظریه انگیزشی ــ بهداشتی هرزبرگ ....... 61

همبسته های خشنودی شغلی ................ 61

عوامل مرتبط با رضایت شغلی ............. 63

نظریه های سازش شغلی ................... 64

نظریه خصیصه و عامل .................... 65

نظریه روان پویایی ..................... 65

نظریه رشدی ............................ 66

انگیزش ................................ 66

نظریه نیاز های آشکار................... 68

نظریه های انگیزش شغلی ................. 70

نظریه عقلی و استدلالی .................. 71

تحقیقات انجام شده در ایران ............ 72

تحقیقات انجام شده خارج از ایران ....... 76

* فصل سوم ( روش پژوهش)

مقدمه .................................. 80

جامعه پژوهش ........................... 80

نمونه و روش نمونه گیری................. 81

ابزار اندازه گیری و جمع آوری اطلاعات.... 81

روش نمره گذاری ........................ 82

طرح تحقیق.............................. 85

روش جمع آوری داده ها .................. 86

* فصل چهارم ( تجزیه و تحلیل داده ها)

مقدمه ................................. 88

- توصیف آماری .......................... 88

- تحلیل آماری.......................... 90

* فصل پنجم ( بحث و نتیجه گیری )

مقدمه ................................. 106

نتیجه گیری ............................ 106

محدودیت های پژوهش...................... 108

پیشنهادات پژوهش ....................... 109

* پیوست ها

پیوست یکم : پرسش نامه خشنودی شغلی ( JDI ) 110

پیوست دوم : پرسش نامه پرخاشگری ( SCL-90) 112

پیوست سوم : فهرست منابع ............... 114


مقدمه :

خشنودی شغلی از عوامل مهمی است که باید در توسعه صنعتی مورد توجه قرار گیرد ، مطالعه و بررسی تاریخچه توسعه و تحول جوامع صنعتی نشان می دهد که نیروی انسانی ماهر و تعلیم یافته در تبدیل جوامع به جوامع صنعتی تاثیر انکار ناپذیری داشته است.

هر فردی سعی دارد شغلی را انتخاب کند که علاوه بر تامین نیاز های مادی ازنظر روانی نیز او را ارضا نماید. بدین لحاظ برای نیل به این هدف یعنی گماردن افراد در مشاغل مناسب مطالعه فردی و بررسی خصوصیات آن ها لازم و ضروری است. در غیر این صورت با سپردن مشاغل به افرادی که یا علاقه ای به انجام شغل مورد نظر ندارد و یا فاقد خشنودی شغلی لازم برای انجام آن هستند علاوه بر آن که فردی ناشایست بر سر کار گمارده می شود بلکه موجب تغییر در سطح پرخاشگری نیز می گردد.

در جامعه صنعتی بر خلاف جوامع سنتی هیچگاه مشاغل افراد از قبل تعیین شده نیست بلکه رغبت ها ، توانایی ها ، استعداد ها و نیاز های شغلی جامعه تعیین کننده آینده فرد می باشند هر فردی باید از بازار کار مطلع بوده و با مؤسسات استخدام کننده و نحوه استخدام آن ها آشنا باشد.

ارضای نیاز های جسمانی که از طریق کسب پول در مقابل انجام کار حاصل می شود نمی تواند تنها علت لازم و کافی برای کار کردن محسوب گردد. ارضای نیاز های روانی ، اجتماعی نیز از تعیین کننده های مهم در اشتغال و نوع آن به شمار می روند.

تحقیق حاضر به بررسی رابطه بین خشنودی شغلی با پرخاشگری پرداخته است. اگر خشنودی شغلی به شکل صحیح مطالعه و بررسی بشود و با توجه به نتایج به دست آمده برای دستیابی به آن ، طرح ریزی شده و بر اجرای طرح ها نظارت شود ، منابع چند گانه عام و خاص به همراه خواهد داشت.

یکی از منافع مطالعه و بررسی رابطه بین خشنودی شغلی و پرخاشگری این است که جهت سطح عمومی خشنودی کارکنان بر پرخاشگری در صنعت را به مدیریت نشان می دهد.

نتایج تحقیق منعکس کننده بخشی از خشنودی یا ناخشنودی گروه های خاصی از کارکنان است و به عبارت دیگر بیانگر احساسات کارکنان در خصوص کارشان است. که این احساسات مربوط به کدام بخش از خشنودی شغلی
می شود. پرخاشگری بیشتر از کدام بخش از خشنودی تاثیر خواهد پذیرفت و به چه عاملی مربوط می شود.

تحقیق و مطالعه خشنودی شغلی راهی است تا از نظرات کارکنان مطلع شویم و از سوی دیگر آنان را نیز از طریق بیان احساسات خود به تغییرات توسعه نزدیک نماییم . بر اساس نتایج تحقیق می توان نیاز های آموزش را تعیین کرد. نگرش ، شناخت و دید کارکنان را نسبت به شاخص های زمینه ساز خشنودی بخش مورد شناسایی قرار داد و همچنین درک کرد که کارکنان چه انتظاراتی از عناصر تاثیر گذار و نحوه سلوک و عملکرد آن دارند.

بیان کلی مسئله :

در دنیایی که هر روز به سوی صنعتی شدن گام بر می دارد و در دنیایی که هر فرد برای داشتن زندگی در آن نیاز به کارکردن دارد، آیا ضروری است که مدیران و برنامه ریزان بخش تولید با خواست ها و ملاک هایی که یک فرد در زمینه عوامل خشنودی شغلی با آن رو به روست آشنا شوند ؟

آیا شناخت خواسته های افراد می تواند منجر به تغییر سطح پرخاشگری و خشنودی شغلی گردد ؟ آیا وقتی شخصی برای شغل خود ارزش و اعتبار قائل شود و یا اهمیت آن را واقعاً در یابد ، این فرایند به تغییر سطح خشنودی شغلی او می انجامد؟ و از همه مهم تر این که آیا همیشه خشنودی شغلی موجب پرخاشگری پایین می شود ؟ یا خیر ؟ ( دعائی ، 1377 )

مهم ترین مسئله تلاش در جهت انجام مطالعه هدفمند و معطوف به خشنودی شغلی در راستای پرخاشگری کار است. یعنی شناخت علمی فرآیند متغییر مستقل ، بر متغییر وابسته در شرایط تعدیل کننده و ... در بحث خشنودی شغلی و پرخاشگری.

آنچه در پی می آید جزئیات کوشش پژوهشگری است برای شناسایی و سنجش میزان خشنودی شغلی و اولویت بندی عوامل مربوط به آن در میان کارکنان دانشگاه علم و صنعت و در نهایت ارائه استراتژی های مناسب برای بهبود وضعیت موجود در تحقیق پرخاشگری کار.

بیان مسئله : آیا بین رضایت شغلی و پرخاشگری کارمندان دانشگاه علم و صنعت رابطه وجود دارد؟

هدف پژوهش :

هدف اصلی در تحقیق حاضر آزمون پیش فرضهای دو گانه است که برخی از آن ها معتقدند خشنودی شغلی بر پرخاشگری تاثیر کاهنده دارد و بعضی بر این اعتقاد رابطه ای بین آن ها نیست. با حد اقل خشنودی شغلی همواره موجب پرخاشگری بالا نمی شود.

خشنودی از شغل پدیده ای است احساسی که یک فرد سازمانی از اشتغال به شغل مورد نظر خود می تواند به دست آورد. در گذشته بعضی از مدیران تصور می کردند که روحیه بستگی غیر قابل انکار ناپذیری با خشنودی از شغل دارد. در صورتی که امروزه روحیه را مجموعه ای کیفی تمام خصیصه های فردی ، اجتماعی ، خانوادگی و سازمانی ، اقتصادی و سیاسی ، علمی است. از این رو هدف اساسی از انجام پژوهش حاضر بررسی اثرات خشنودی شغلی بر پرخاشگری کار است. ( آبراهام ، ترجمه شکر کن ، 1370 )

با وجود آن که مقصود اصلی این پژوهش بررسی خشنودی شغلی اعم از شناخت عوامل مانند نفس کار ، سرپرستی شغلی ، حقوق و مزایا ، امکان ترفیع و رشد در شغل و نقش همکاران در این حوزه از یک سو و درک عوامل معطوف به پرخاشگری را در سطح واحد ( میزان نیل به هدف نیست به نیروی انسانی و میزان خشنودی ذینفعان اصلی نسبت به نیروی انسانی ) از سوی دیگر است . اما در این میان ایجاد حساسیت در مدیران شرکت از ناحیه درک بیشتر پیامد های عدم خشنودی شغلی و همچنین بستر سازی جهت اثر گذاری بر ادراک و طرز تلقی کارکنان نسبت به تلاش های شرکت در جهت اهمیت دادن به منابع انسانی و اولویت بندی خشنودی شغلی معطوف به پرخاشگری کار است. ( همان منبع )

اهداف خاص پژوهش به شرح ذیل است:

مطالعه نقش نفس کار در حوزه طراحی شغلی و اثر آن در پرخاشگری کارمندان دانشگاه علم و صنعت ، مطالعه تاثیر شاخص حقوقی و مزایای در پرخاشگری کارمندان دانشگاه ، بررسی نقش همکاران در شغل و پرخاشگری در کارمندان ، مطالعه پرخاشگری یعنی ارتباط بین خشنودی شغلی و میزان نیل به هدف نسبت به نیروی انسانی در کارمندان ، مطالعه ارتباط بین خشنودی شغلی و میزان خشنودی ذینفعال اصلی نسبت به نیروی انسانی در کارمندان دانشگاه است که شاخص های برنامه ریزی شده تولید و نسبت های واقعی آن را شامل می شود.

اهمیت موضوع پژوهش :

خشنودی شغلی مفهومی است که به مشخص کردن برنامه ریزی های مهم جامعه و وضعیت اجتماعی سبک زندگی و ضوابط خانوادگی ، بهداشت و درمان و نیاز های آموزشی تاثیر گذاراست.

از آن جا که رفتار فرد توسط تعامل میان شغل او یا ویژگی های محیطی ـ شغلی تعیین می شوند ، چنین تعاملات فرهنگی میان افراد و محیط آن ها به انتخاب شغلی با ثبات تر ، پیشرفت شغلی بیشتر ، دست یابی به خشنودی بیشتر و سر انجام تولید موثر منجر می شود. اغلب بزرگسالان بیشتر اوقات خود را در محل کار می گذارند پس تعجب آور نیست که مشاغل یا حرفه ها منبع مهم در بهداشت روانی اجتماعی نقش موثر ایفا کنند. بنا بر این بررسی خشنودی شغلی علی رغم اهمیت در صنعت و تولید برای بهداشت روانی افراد در جامعه از اهمیت بالای پژوهش برخوردار است. ( شفیع آبادی ، عبد الله ، 1384 )

از سوی دیگر ، خشنودی شغلی نیروی انسانی به عنوان استراتژیک ترین عامل سازمانی نقش ویژه ای در روان شناسی صنعتی بازی می کند. به طوری که متون جدید مدیریتی ارزش هر سازمان را معادل ارزش کارکنان آن می دانند.

اگر با نگرش واقع بینانه به سازمان های موفق نظری بیفکنیم متوجه خواهیم شد که تنها و تنها سازمان های صنعتی که به منابع انسانی توجهی عمیق داشته اند به توفیق واقعی دست یافته اند.

امروزه منابع انسانی چه به لحاظ مهارت ها و توانایی ها و چه به لحاظ تفکرات ، ارزش ها ، نیاز ها و خواسته ها با گذشته متفاوت است و دیگر نمی توان با همان انگیزه های ساده و غیر پویای گذشته ، انسان پیچیده امروزی را به تحرک و پویایی ترغیب نمود. بنا بر این درک میزان خشنودی کارکنان از سازمان ها و شناسایی عوامل انگیزاننده و نگهدارنده در دنیای امروز برای هر سازمان متناسب با شرایط خاص خود مهم به نظر می رسد که این اهمیت ، ضرورت انجام این تحقیق را ایجاب نموده است. ( آبراهام ، ترجمه شکر کن ، 1370 )

از آن جا که خشنودی شغلی در صنایع مفهومی پیچیده و چند بعدی است و عوامل موثر بر خشنودی شغلی در کار و تولید صنعتی به علت فقدان تعاریف و مفاهیم روشن از یک سو و تکثر و تقاوت فرهنگ ها و محیط های متفاوت صنعتی از سوی دیگر بسیار گسترده و فراوانند. از این رو انجام پژوهش عملیاتی بر اساس مفاهیم نظری و پرداختن به شاخص های آن در فر آیند علمی و تجربی فعالیتی تازه محسوب می شود . ( همان منبع )

مطالعه موردی کارمندان دانشگاه علم و صنعت زاویه ای دیگر از صنایع تولدی به حساب می آید که پژوهش در حیطه آن گاهی مهم تلقی می شود. از جهت دیگر پاسخ به سؤالات کارشناسان تولید ابهامات فرایند نظامدار در زمینه تغییر سطح تولید و افزایش آن را مرتفع خواهدا ساخت. زیرا پرداختن به این بخش تولید زمینه های بسط و توسعه پژوهش در سایر منابع تحقیق نیروی انسانی و پرخاشگری را امکان پذیر می سازد. در بخش مبانی نظری پژوهش ،هدف پژوهشگر ذکر مهم ترین تعاریف ، مفاهیم و نظریه های رایج و عوامل و روش های ارزیابی خشنودی شغلی بوده است. بدیهی است آشنایی بیشتر با معیار های خشنودی شغلی کارکنان در حیطه پرخاشگری بستر مناسب تری جهت بهبود تولید فراهم خواهد آورد.

فرضیه پژوهش :

فرضیه اصلی :

بین خشنودی شغلی و پرخاشگری در میان کارمندان دانشگاه علم و صنعت رابطه وجود دارد.

فرضیه های فرعی :

1- بین شاخص نفس کار و پرخاشگری در میان کارمندان دانشگاه علم و صنعت رابطه وجود دارد.

2- بین شاخص سرپرستی و پرخاشگری در میان کارمندان دانشگاه علم و صنعت رابطه وجود دارد.

3- بین شاخص حقوقی و مزایا و پرخاشگری میان کارمندان دانشگاه علم و صنعت رابطه وجود دارد.

4- بین شاخص امکان ترفیع و پرخاشگری میان کارمندان دانشگاه علم و صنعت رابطه وجود دارد.

5- بین شاخص همکاران و پرخاشگری میان کارمندان دانشگاه علم و صنعت رابطه وجود دارد.

تعاریف نظری و عملیاتی متغیر ها :

تعریف عملیاتی متغیر ها :

خشنودی شغلی : بر نمره حاصل جمع ارزشیابی مجموع معیار های پنجگانه پرسشنامه سنجش خشنودی شغلی ( JDI ) ویسوکی و کروم اطلاق می شود.

نفس کار : که طراحی شغل در خصوص غنی سازی ، توسعه شغلی وبه مجموعه امتیاز های استناد دارد که پیچیدگی ، غیر تکراری و خلاقانه بودن ، شیفته بودن ، خوب ، خشنودی ، محترمانه ، مفید و ارزشمند ، مطبوع و سود مند همراه با احساس موفقیت و رسیدن به هدف را می سنجد.

سرپرستی شغل : که به کار بردن در روابط انسانی و مواردی همچون شایستگی هوش ، دردسترس بودن ، مورد پسند بودن ، میانه روی ، انعطاف پذیری ، عدم دخالت در کار ، بازخورد دهی ، سرپرست را مورد سنجش قرار می دهد.

حقوق و مزایا : به مجموعه ارزیابی عملکرد و ارزشیابی شغل و ملاک های خوب بودن ، امنیت شغلی ، پرداخت بالا ، مکفی و متناسب و توانمند بون حقوق را اندازه گیری می نماید.

امکان ترفیع و رشد شغل : که برنامه ریزی کار را با ملاک ارتقاء مناسب ، منظم و بر اساس توانایی ، مستمر همراه با فرصت پیشرفت را مورد سنجش قرار می دهد.

همکاران در شغل که مجموعه روابط انسانی ، مشاغل گروهی و حلقه های کیفیت را با زیر مجموعه انگیزه دهنده ، وفادار ، سریع ، مسئولیت پذیر ، زیرک ، فعال ، مراعات کننده ، خوشایند ، دوستانه و پرجاذبه بودن را می سنجد.

پرخاشگری : آن است که پرسشنامه پژوهش حاضر می سنجد که تست پرخاشگری SCL 90 است.

تعریف نظری /متغیر ها :

پرخاشگری :

پرخاشگری به هر گونه رفتاری که معرف آن صدمه زدن به خود یا دیگری باشد. آنچه در این تعریف حائز اهمیت است قصد و نیت رفتار کننده است یعنی یک رفتار آسیب زا در صورتی پرخاشگری محسوب می شود که از روی قصد و عمد به منظور صدمه زدن به دیگران یا به خود انجام گرفته باشد . ( کریمی،1379 )

پرخاشگری تلویحاً به قصد آسیب رساندن نیز دلالت می کند که این قصد باید از اتفاقات پیش و پس از عمل پرخاشگری استنباط نمود . در واقع رفتاری که به دیگران آسیب می رساند پرخاشگری تلقی می شود. به خصوص وقتی که شخص بداند که رفتارش به دیگران آسیب می رساند. همچنین اعمال خصمانه ای که از روی قصد باشد نیز پرخاشگری تلقی می شود. ( یاسایی ، 1380 )

پرخاشگری آن است که با علائمی مانند تپش قلب ، لرزش ، احساس تنفر ، علائم فیزیکی مثل فحش دادن ، فریاد زدن ، عبارات نیش دار و استهزاآمیز مشاهده شود.

در ضمن به بی اعتنایی انتخابی نسبت به شخص یا گروهی نیز پرخاشگری گفته می شود ( ستوده ، هدایت الله ، 1374 )

افسردگی :

این اصطلاح بسیار وسیع و تا حدودی مبهم است برای شخصی عادی حالتی مشخص با غمگینی و گرفتگی و بی حوصلگی و برای پزشک گروه وسیعی از اختلالات خلقی با زیر شاخه های متعدد را تداعی می کند. خصوصیات اصلی و مرکزی حالات افسردگی کاهش عمیق میل به فعالیت های لذت بخش روز مره مثل معاشرت ، تفریح ، ورزش ، غرایز و روابط جنسی است. این توانایی برای کسب لذت حالتی نافذ و پایا دارد. ( پور افکاری ، 1376 )

رضایت شغلی : عبارت است از حدی احساسات و نگرش های مثبت که افراد نسبت به شغل خود دارند رضایت شغلی نتیجه ادارک خود است و این احساس مثبت می تواند منجر به سلامت فیزیکی و روانی افراد گردد. عوامل موثر در رضایت شغلی عبادتند از حقوق و دستمزد ، پاداش ، ترفیع مدیران و سرپرستان مناسب و محیط کار امن . ( شفیع آبادی ، 1369 )

مدل عملیاتی ارتباط متغیر ها :

1- متغیر های مستقل (Independent Variable ) خشنودی شغلی با پنج شاخص

1 ) نفس کار ، 2 ) سرپرستی شغل، 3) حقوق و مزایا ، 4 ) امکان ترفیع و رشد در شغل ، 5 ) همکاران در شغل .

2- متغیر وابسته ( Depedent Variable ) پرخاشگری .

3- متغیر تعدیل گر ( Moderators ) متغیر تعدیل گر در این تحقیق عبارت از کارکنان دانشگاه علم و صنعت است.

4- متغیر مداخله گر ( Inter vening Variable ) متغیر مداخله گر در این تحقیق عبارتند از عوامل غیر قابل کنترل در خشنودی شغلی ( عوامل خانوادگی و اجتماعی ) .

[ مدل تحلیلی تحقیق ( Analytical model )]


تاریخچه تعاریف رضایت شغلی

مطالعه رسمی رضایت شغلی یا مطالعات هاموژن در اوایل دهه 1930 شمع شد و از دهه 1930 رضایت شغلی به طور گسترده مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت در اصل رضایت شغلی به این دلیل اهمیت پیدا کرد که طرفداران اولیه رویکرد روابط انسانی صاحب نظران و مدیران را قانع کردند که کارگر خوشحال کارگری سود آور است . ( هوی و میسکل 1370)

تلاش کلاسیک برای تعریف رضایت شغلی در سال 1935 توسط رابرت هاپاک [1] انجام شد وی رضایت شغلی را به عنوان ترکیبی از موارد روان شناختی فیزیولوژی و محیط تعرف کرد که باعث می شوند شخص از شغل خود اظهار رضایت نماید.

شرترز [2] معتقد است رضایت شغلی به معنای دوست داشتن وظایف مورد لزوم یک شغل شرایطی که کار در آن انجام می گیرد و پاداشی که برای انجام آن دریافت می شود می باشد او اضافه می کند این که فعالیت ها امور وشرایطی که کار را تشکیل می دهند تا چه مواردی به چه میزانی و به چه خوبی نیازهای فرد بر آورده می سازند بستگی به قضاوت فرد دارند فرد باید موارد خوب وبد شغل خود را موازنه کند ؛ چنان چه خوبی ها بر بدی ها غلبه کند احتمال دارد که فرد از شغل خود راضی باشد ( شرترز ، 1371)

هرسی و بلانچارد [3] معتقد هستند رضایت شغلی تابعی است از سازگاری انتظارات سازمانی با نیاز های سرشت کلی فرد در حالتی که این دو توافق و تعادل داشته باشند رفتار به طور هم زمان بر آورنده انتظارات سازمان و نیاز های فرد است یعنی اثر بخشی و رضایت توأم حاصل می کردند ( هرسی و بلانچارد ، 1386 )

فلامن و آرنولد 1985 [4] رضایت شغلی را به مجموع تمایلات مثبت که افراد نسبت به شغل خود دارند تعریف کرده اند آن ها می گویند وقتی می گوییم یک فرد از شغل خود رضایت بالایی دارد حقیقت منظور مان این است که وی به طور کلی به میزان زیاد شغل خود را دوست دارد. و توانسته است از طریق شغل خود نیاز های خویش را ارضا کند و در نتیجه احساسات مثبتی نسبت به آن دارد.

هیولین 1966 [5] می گوید که رضا مندی شغلی یک پدیده احساسی است که یک کارمند در باره شغل خود می تواند به دست آورد . بنا بر این رضایت شغلی زمانی حاصل می شود که کارکنان از طبیعت کار خود رضایت داشته باشند از حقوق و مزایای خود راضی باشند و فرصت های مناسبی برای ارتقاء ترفیع داشته واز همکاران و سرپرستان خود راضی باشد از رضایت شغلی یک پدیده فردی می باشد.

ابعاد رضایت شغلی :

به طور کلی سه بعد مهم در رضایت شغلی تشخیص داده شده است که عبارت است از :

1- رضایت شغلی یک پاسخ عاطفی نسبت به شرایط یا وضعیت شغل است.

2- رضایت شغلی اغلب در رابطه با بر آورده شدن نیاز ها و انتظارات تعیین می شود.

3- رضایت شغلی منبعث از چند نگرش به هم پیوسته می باشند.

اسمیت ، کندل و هیوسن پنج بعد شغلی پیشنهاد کرده اند که عبارت است از ماهیت شغل ، دستمزد ، فرصت های ارتقاء ، سرپرست یا مدیر و همکاران این ابعاد از مهم ترین ویژگی های شغلی هستند که افراد پاسخ موثر نسبت به آن ها نشان می دهند.

به طور کلی رضایت و عدم رضایت شغلی دور از انتهای یک پیوستار نیستند و نیز آن چنان که بسیار تصور می کنند رضایت و یا عدم رضایت به طور کلی یک جانبه نتیجه حقوق و دستمزد کم یا زیاد نمی باشند گرچه متأثر از آن نیز هستند بلکه رضایت شغلی ماحصل تأثیر و تأثر عوامل زیادی نظیر نیازها ، علائق، انگیزه ها ، نگرش و شخصیت افراد از یک طرف و مختصات شغلی نظیر محیط کار ، جو زمانی ، فرهنگ سازمانی و نیز مدیریت از طرف دیگر می باشد چنان چه این عوامل موید یکدیگر باشند موجب حالتی می شوند که خود را در خود احساس رضایت می کند که به رضایت شغلی منجر می گردد. (عباس زاده ،1369 )

رضایت شغلی وعوامل موثر در انتخاب آن :

ناگفته پیداست که رضایت شغلی مفهومی پیچیده و چند بعدی است . عوامل موثر بر رضایت شغلی به علت تعدد تعاریف و مفاهیم از یک سو و تکثر و تفاوت فرهنگ ها و محیط ها از سوی دیگر، بسیار گسترده و فراوانند . ارائه تعریفی دقیق از آن را اندکی مشکل کرده است ، لیکن دو بخش مبانی نظری پژوهش هدف پژوهشگران ذکر مهم ترین تعاریف ، عوامل روش های ارزیابی رضایت شغلی بوده است گرچه انتخاب این مهم ترین ها نیز خود جای بحث دارد.

تعریف شغل:

« شغل» از نظر لغوی به معنای به کار واداشتن کسی است و آن چه ماید مشغولیت می باشد.از طریق اشتغال ، فرد فعالانه در جریان تولید و خدمات مشارکت می کند و پاداشی نقدی یا جنسی در یافت می دارد.( شفیع آبادی ، 1376 راهنمایی و مشاور) . کار و شغل فعالیتی بدنی یا فکری در جهت تولید و خدمت است . به طور کلی ، فعالیتی است که از کسی خواسته شده و در مقابل آن به وی مزد پرداخت می شود . (بروس آی ، شرتزر ، بررسی و برنامه ریزی زندگی شغلی ، ترجمه زندی پور (1369) ص 207 .)

به طور خلاصه می توان گفت : شغل یعنی کار که فرد مشغول به انجام آن است و از طریق آن هم انجام وظیفه می کند و هم امرار معاش می نماید.

در تعریفی دیگر ، شغل عبارت است از گروهی از موقعیت های مشابه در یک مؤسسه ، اداره یا کارگاه که افراد واجد شرایط خاص می توانند این موقعیت ها را احراز کنند و وظایف محوله را انجام دهند . (شفیع آبادی ، عبدالله . ص 3 )

تعریف رضایت شغلی:

تلاش اولیه برای تعریف رضایت شغلی توسط ، رابرت هاپاک انجام شد . وی عوامل رضایت شغلی را به عنوان ترکیبی از موارد روان شناختی ، فیزیولوژیکی و محیطی معرفی کرد که باعث می شود شخص اظهار نماید که «من از شغل خود رضایت دارم»[6]

« رضایت شغلی» مجموعه ای از احساسات و باور هاست که افراد در مورد مشاغل کنونی خود دارند (عبدالله شفیع آبادی) رضایت شغلی یکی از عوامل مهم در موفقیت شغلی است عاملی که موجب افزایش کارایی و نیز احساس رضایت فردی می گردد. ( بروس آی ، شرترز) رضایت شغلی یعنی دوست داشتن شرایط و لوازم یک شغل ، شرایطی که در آن کار انجام می گیرد و پاداشی که برای آن دریافت می شود[7].

با توجه به مطالب مزبور می توان گفت : « رضایت شغلی» یعنی احساس خرسندی وخشنودی که فرد از کار خود می کند و لذتی که

از آن می برد و در پی آن به شغل خود دل گرمی و وابستگی پیدا می کند. (رضایت شغلی) حالتی مطبوع ، عاطفی و مثبت حاصل از ارزیابی شغل و یا تجارب شغل است . مفهومی دارای ابعاد ، جنبه ها و عوامل گوناگون که باید مجموعه آن ها را در نظر گرفت. از جمله این عوامل می توان به صفات کارگر و کارمند ، نوع کار ، محیط در روابط انسانی کار اشاره نمود. ( عبد الله شفیع آبادی .)

فیشر ( V.E.Fisher ) و هانا ( J.V.Hanna) رضایت شغلی را عاملی درونی می دانند و آن را نوعی سازگاری عاطفی و شرایط اشتغال می انگارند یعنی اگر شغل مورد نظر لذت مطبوع را برای فرد تأمین کند ، او از شغلش راضی است. در مقابل چنان چه شغل مورد نظر رضایت و لذت مطلوب را به فرد ندهد در این حالت او از کار خود خدمت می نماید و در صدد تغییر آن بر می آید ( خدیجه سفیری ، جامعه شناسی اشتغال زنان ، تبیان 1377 )

چستر بارنارد(1985) عقیده دارد که رضایت شغلی باعث تداوم همکاری فرد و سازمان می گردد. خشنودی های ویژه ای که انسان را بر می انگیزد تا کوشش های خود را به یاری یک سازمان روانه سازد.

کنزل و بارت در مقاله رضایت مندی شغلی انجام کار و شرایط شغل بیان کرده اند که رضایت مندی شغلی باید به عنوان یک بازده که متکی به دیگر متغیر ها است مورد توجه قرار گیرد نه این که به شکل متغیری مستقل تلقی گردد.

دیویس و نیواستوم (1985) خشنودی شغلی را مجموعه ای از احساسات سازگار و ناسازگار می دانند که کارکنان با آن احساسات به کار خود می نگرند. و این احساس از اندیشه های عینی و وین های رفتاری جدا است؟

خشنودی شغلی ابعاد دارد و می تواند نمایانگر نگرش کلی یا تنها به پاره هایی از شغل انسان باز گردد. خشنودی شغلی به همان شتابی که پدید می آید از میان می رود ، بنا بر این نیاز به توجه مستمر دارد.( عباس محمد زاده وارمن مهر واژن ، رفتار سازمانی نگرش اقتضایی ،1375) .

شرترز رضایت شغلی را به معنای دوست داشتن وظایف مورد لزوم یک شغل ، شرایط که کار در آن انجام می گیرد و پاداشی که برای آن دریافت می شود ، می داند . وی همچنین اظهار می کند که فعالیت ها و شرایطی که کار را تشکیل می دهند تا چه حدودی و به چه میزانی نیاز های فرد را بر آورده می سازند. بستگی به قضاوت فرد دارد. فرد باید موارد خوب و بد شغلش را موازنه کند. چنان چه خوبی ها غلبه کند احتمال دارد که فرد از شغلش راضی باشد.

آرنولد وفلامن (1986) رضایت شغلی را میزان بالایی از علائق (احساسات مثبت) که افراد در مورد شغل خویش دارند تعریف کرده اند .

به نظر هاپاک[8] رضایت شغلی ، مفهومی پیچیده و چند بعدی است و با عوامل روانی ، جسمانی واجتماعی ارتباط دارد. تنها یک عامل موجب رضایت شغلی نمی شود. بلکه ترکیب معینی از زمان از شغلش احساس رضایت کند و به خود بگوید که از شغلش راضی است و از آن لذت می برد، وقتی گفته می شود کسی از رضایت شغلی سطح بالایی برخوردار است یعنی به طور کلی شغلش را دوست دارد.

عوامل موثر در انتخاب شغل

شغل موضوعی است که انتخاب آن تصادفی نیست ونیازمند عوامل بسیاری است که عبارتند از:

1- وضع جسمانی

هر شغل به خصوصیات مشخص نیاز دارد. در برخی مشاغل ، جثه بزرگ و قوی لازم است . در حالی که در برخی مشاغل ممکن است این امر مانع از انجام وظایف شود. همچنین در بعضی مشاغل وجود و سلامت دست وپا لازم است ، در حالی که در برخی دیگر فقدان و یا نقص دست و پا و سایر اعضا مشکلی به وجود نمی آورد.

2- استعداد

استعداد یکی ا ز عوامل مهم در انتخاب شغل و ادامه اشتغال موفقیت آمیز است . استعداد به معنای مهیا شدن ، آمادگی و توانایی بر انجام کاری است . توانایی فطری که به یادگیری او کمک می کند و آن را تشریع می نماید.

بدین معنا ، استعداد نحوه و میزان یادگیری را در زمینه های گوناگون در آینده پیش بینی می نماید و کسی که در زمینه خاصی استعداد دارد، از تجربیات خود در آن مورد بهره بیشتری می برد.

3- رغبت

«رغبت » به معنای میل داشتن ، خواستن و آرزوی چیزی است . همچنین احساس خوشایند یا تمایل و کنجکاوی نسبت به چیزی یا موضوعی «رغبت» نامیده می شود. رغبت انگیزه مهمی برای تلاش و حرکت انسان به حساب می آید . موفقیت در انجام هر شغلی ، مستلزم داشتن رغبت است.

4- امکانات فردی ـ اجتماعی

علاوه بر موارد مذکور عوامل دیگری نظیر شخصیت فردی و واقع نگری ، امکانات محیطی و نیاز های جامعه در انتخاب شغل تاثیر به سزایی داد.( شفیع آبادی ، عبدالله 1370 )

به طور خلاصه می توان گفت : عوامل فردی ( از قبل وضعیت جسمانی و استعداد و رغبت و صفات شخصیتی ) عوامل اجتماعی (نظیر فشار خانواده ارزشهای اجتماعی و فرهنگی ، میزان امکانات هر جامعه و فرصت های که در اختیار افراد قرار می دهد ) عوامل اقتصادی ( همانند فقر و بیکاری ) و نیز وراثت وجنسیت در انتخاب شغل موثر است.

عوامل موثر بر رضایت شغلی:

مطالعات مختلف در زمینه رضایت شغلی نشان می دهد که متغیر های زیادی با رضایت شغلی مرتبط است که این متغیر ها در چهارگروه قابل طبقه بندی است :

1- عوامل سازمانی ، 2- عوامل محیطی ، 3- ماهیت کار ، 4- عوامل فردی

عوامل سازمانی : بعضی از عوامل سازمانی که منبع رضایت شغلی هستند عبارتند از :

الف) حقوق و دستمزد : مطالعات لاک نشان می دهد که حقوق و دستمزد و یک عامل تعیین کننده رضایت شغل است.

ب) ترفیعات : شامل تغییر مثبت در حقوق (حقوق بالاتر) کمتر مورد سرپرستی قرار گرفتن، چالش کاری بیشتر مسئولیت بیشتر و آزادی در تصمیم گیری است. ترفیع منجر به افزایش روحیه فرد می گردد.

ج) خط مش های سازمانی : ساختار دیوانسالارانه برای فردی که دارای سبک رهبری دمکراسی است مناسب نیست . خط مش های سازمانی نیز در رضایت شغلی تاثیر می گذارد. خط مش های غیرمنعطف باعث برانگیختن احساسات منفی شغلی می شود و خط مش منعطف باعث رضایت شغلی می شود.

2-عوامل محیطی : عوامل محیطی کار شامل موارد زیر است :

الف) سبک سرپرستی : هرجا که سرپرستان با کارکنان رفتاری حمایتی و دوستانه داشته اند رضایت شغلی نیز زیاد بوده است.

ب) گروه کاری : اندازه گروه و کیفیت ارتباطات متقابل شخصی در گروه ، نقش مهمی در خشنودی کارکنان دارد. هر چه گروه کاری بزرگ تر باشد رضایت شغلی نیز کاهش می یابد. زیرا ارتباطات متقابل شخصی ضعیف شده و احساس همبستگی کم رنگ تر نهایت شناخت تمامی افراد مشکل می شود. همچنین گروه کاری به عنوان یک اجتماع ، سیستم حمایتی ، احساس و روحیه ای برای کارکنان محسوب می شود . اگر افراد در گروه دارای ویژگی های اجتماعی مشابهی ( نگرش و باور) باشند جوی را به وجود می آورند که در سایه آن رضایت شغلی فراهم می گردد.

ج) هرچه شرایط کاری مطلوب باشد باعث رضایت شغلی می شود . چرا که در شرایط کاری مطلوب آرامش فیزیکی و روانی بهتری برای فرد فراهم می شود.

3- ماهیت کار: کار به خودی خود نقش مهمی در تعیین سطح رضایت شغلی دارد . محتوای شغل دارای دو جنبه است، یکی محدوده شغل است که شامل میزان مسئولیت ، اقدامات کاری و باز خور است . هرچه این عوامل سریع تر باشد باعث افزایش حیطه شغلی می شود که آن نیز به نوبه خود رضایت شغلی را فراهم می آورد . دومین جنبه تنوع کاری است . تنوع کاری متوسط موثرتر است . تنوع وسیع باعث ابهام و استرس می شود و از طرف دیگر تنوع کم نیز باعث یک نواختی و خستگی می شود که نهایتاً منجر به عدم رضایت شغلی می گردد.

4- عوامل فردی : در حالی که محیط بیرونی سازمان و ماهیت شغل عوامل تعیین کننده در رضایت شغلی هستند صفات و ویژگی های فرد نیز نقش مهمی درآن دارد.

افرادی که به طور کلی دارای نگرش منفی هستند همیشه از هرچیزی که مربوط به شغل است شکایت دارند. مهم این نیست که شغل چگونه است آن ها همواره به دنبال بهانه ای می گردند تا به گله و شکایت بپردازند . سن ارشدیت و سابقه تاثیر قابل ملاحظه ای بر رضایت شغلی دارد . کارکنانی که دارای سن بالا و طبقه زیاد در سازمان هستند انتظار دارند که رضایت بیشتری از شغل خود داشته باشند. همچنین بعضی صفات مشخصه شخصیتی طوری است که باعث افزایش رضایت شغلی می شود . به علاوه می توان این طور نتیجه گرفت افرادی که در سلسله مراتب نیاز های هازلو در سطح بالاتری قرار دارند رضایت شغلی بیشتری خواهد داشت.

پیامد های رضایت شغلی و عدم رضایت شغلی:

رضایت شغلی باعث می شود بهره وری فرد افزایش یابد به فرد نسبت به سازمان متعهد می شود سلامت فیزیکی و ذهنی فرد تضمین شود، روحیه فرد افزایش می یابد از زندگی راضی باشد و مهارت های جدید شغلی را به سرعت آموزش ببیند. عدم رضایت شغلی باعث کاهش روحیه کارکنان می شود که روحیه پایین در کار بسیار نامطلوب است . مدیران وظیفه دارند که علائم روحیه پایین و عدم رضایت شغلی را به طور مستمر زیر نظر بگیرند. و در این فرصت اقدام لازم راانجام دهند. بعضی از شاخص های روحیه پایین عبارتند از:

1- تشویق : یک شرایط کلی است که ناخشنودی فرد از شغل را نشان می دهد و ممکن است به صورت مختلف ظاهر شود. فرد ممکن است تمایل زیادی به شغل خود نداشته باشد ، در محیط کاری خواب آلود شود، فراموشکار شود، در کار بی دقتی کند ، از شرایط کاری شکایت کند . دیر سر کار حاضر شود و یا غیبت کاری داشته باشد که همگی این شرایط بر سلامت ذهنی فرد تاثیر بر جای می گذارد.

2- غیبت کاری : مطالعات نشان می دهد . کارکنانی که رضایت کمتری دارند احتمالا بیشتر غیبت می کنند . دونوع غیبت وجود دارد : یکی غیبت غیر اداری که به علت بیماری و سایر دلایل متوجه و حوادث و پیش بینی نشده اتفاق می افتد که غیر قابل اجتناب است و ارتباطی با رضایت شغلی ندارد. دیگری غیبت اختیاری است که ناشی از عدم رضایت شغلی فرد است.

3- تاخیر در کار: تاخیر کاری همانند غیبت این باور را به وجود می آورد که فرد از کارش ناراضی است . این نشان می دهد که فرد برای شغل خود اهمیتی قائل نیست و بیشتر اوقات خود را به استراحت در خانه اختصاص می دهد. وقتی هم که سرکار حاضر می شود بیشتر به تلفن های شخصی پرداخته و در پی اتلاف وقت است.

4- ترک خدمت: ترک خدمت کارکنان موجب وقفه در عملیات سازمان شده و جایگزین نمودن افراد برای سازمان پر هزینه بوده و از نظر فنی و اقتصادی نیز نا مطلوب است. بر اساس مطالعات آرنولد و فلامن در واحد های سازمانی که میزان رضایت شغلی افراد آن از حد متوسط پایین تر است . نرخ ترک خدمت کارکنان آن بالاتر خواهد بود. البته ترک خدمت ممکن است ارادی و مربوط به عدم رضایت شغلی باشد . ویا دلایل شخصی داشته باشد که خارج از کنترل مدیر است . از طرف دیگر ترک خدمت می تواند ناشی از مدرنیته شدن کارخانه فقدان سفارشات برای تولید ، کمبود مواد اولیه وبه طور کلی ناشی از وضعیت دشوار اقتصادی باشد.

5- فعالیت اتحادیه : مطالعات نشان می دهد که کارکنان با رضایت شغلی بالا تمایلی به عضویت در اتحادیه ندارد و به آن عنوان یک ضرورت نمی نگرند . شواهدی در دست است که نشان می دهد عدم رضایت شغلی علت اصلی اتحادیه گرایی است و سطوح فعالیت اتحادیه ها به سطوح عدم رضایت شغلی بستگی دارد.

6- باز نشستگی زود رس : مطالعات اشمیت + ارتباط رضایت شغلی و بازنشستگی زود رس را نشان می دهد. شواهدی مبنی بر این که کارکنانی که تقاضای باز نشستگی پیش از موعد را می کنند. تمایل دارند نگرش های مثبت خود را کمتر معطوف به کار خود بسازند . از طرف دیگر کارکنانی که پست های سازمانی عالی تری دارند دارای فرصت های کاری چالشی هستند نسبت به مشاغل سطوح پایین تر کمتر به دنبال باز نشستگی زود رس هستند.

رضایت شغلی و عمل کرد

یکی از موضوعات بحث انگیز رضایت شغلی ، ارتباط آن با عملکرد است. سه دیدگاه مختلف در این مورد وجود دارد.

1- رضایت شغلی باعث افزایش عملکرد می شود.

2- عملکرد شغلی موجبات رضایت شغلی را فراهم می آورد.

3- ارتباط ذاتی بین رضایت شغلی و عملکرد وجود ندارد . بلکه پاداش های متغییری هستند که مداخله می کنند.

اشکال زیر ارتباط رضایت شغلی و عملکرد را با توجه به دیدگاه های فوق نشان می دهد:

رضایت شغلی علت 1- عملکرد کاری

کارمند راضی مولد تر و کارآ تر است.

رضایت شغلی معمول 2- عملکرد کاری

کارمند مولد و کارا راضی تر است .

رضایت شغلی 3- عملکرد کاری

هیچ ارتباطی با جهت نهایی وجود ندارد.

برای دو دیدگاه اول پشتوانه تحقیقاتی ضعیفی ارائه شده است. بیست مطالعه انجام یافته در این زمینه نشانگر آن است که بین رضایت شغلی و عملکرد ارتباط ضعیفی وجود دارد و بیانگر آن است که کارمند راضی عملکرد بالایی ندارد. البته نتایج تحقیقات دیدگاه دوم تا حدودی مورد تایید قرار گرفته و عملکرد بالاتر رضایت بالاتری را نیز به دنبال دارد. اما در این میان دیدگاه سوم که عامل پاداش رابه عنوان متغییر مداخله گر در ارتباط بین عملکرد و رضایت شغلی معرفی می کند بیشتر مورد تایید قرار گرفته است.


مبانی نظری و پیشینه برنامه های پزشکی تلویزیون و ارتقاء آگاهی های بهداشتی و پزشکی

مبانی نظری و پیشینه برنامه های پزشکی تلویزیون و ارتقاء آگاهی های بهداشتی و پزشکی
دسته بندی علوم اجتماعی
بازدید ها 7
فرمت فایل docx
حجم فایل 90 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 42
مبانی نظری و پیشینه برنامه های پزشکی تلویزیون و ارتقاء آگاهی های بهداشتی و پزشکی

فروشنده فایل

کد کاربری 14636
کاربر

بصورت فایل ورد

همراه با منابع

تاریخچه موضوع در جهان و ایران

امروزه متوجه به مسایل ذهنی و عینی در زمینه احساس رفاه و آسایش، اهمیت زیادی پیدا کرده است. واژه های طول عمر و درمان با بهداشت و سلامتی پیوند دارد و باید به همان اندازه که به آن دو اهمیت داده می شود، به بهداشت و سلامتی نیز توجه کرد. بهداشت و سلامتی یک جزء ذهنی از رفاه است. شاید بتوان مجموعه ای از رفاه جسمی، روانی را که شخص یا گروهی از افراد درک می کنند تعریف مناسبی از بهداشت و سلامتی دانست.

سرآغاز توجه نوین به سلامتی به تعریف سازمان بهداشت جهانی در سال 1948 از سلامتی برمی گردد. این سازمان سلامتی را به عنوان رفاه کامل جسمی، روحی، روانی،اجتماعی و نه فقدان بیماری تعریف کرده است. از دهه 1970 توجه به مفهوم سلامتی بیش از پیش گردید(جوی وگوردون[1]، 2002(

تاریخچه تحقیق در سلامتی به تحقیقات جامعه شناختی باز می گردد. به طور کلی تحقیق درباره بهداشت و سلامتی از دهه 1960 به دنبال نهضت بیمارستان زدایی آغاز شد و در توانبخشی کاربرد عمده ای پیدا کرد ( یکی از اهداف دیرینه بشریت، جستجو و تلاش برای زندگی بهتر و ارتقاء زندگی بهتر بوده است. این واقعیت را می توان در لابلای اسناد تاریخی و همچنین نوشته های ادیان و شعرا و فیلسوفان به وفور مشاهده نمود. اهداف و آرزوهای انسان ها در داستان های اقوام و ملل در زبان های گوناگون متجلی گردیده است و از سوی دیگر افکار فلاسفه و دانشمندان را به خود معطوف نموده است.

جنبه دیگری که در مفهوم سلامتی باید مورد توجه قرار گیرد این است که، آیا باید استنباط فرد را به عنوان عامل تعیین کننده در تعریف بهداشت و سلامتی در نظر گرفت یا خیر؟ اینکه فرد تنها مرجع معتبر برای ارزیابی سلامتی خود می باشد، به طور فزاینده ای مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است.

ارزیابی شخصی از تجارب زندگی خود فرد قابل بررسی می باشد. قضاوت شخصی بدین جهت عامل تعیین کننده می باشد، زیرا افراد مختلف برای چیزهای مختلفی ارزش قائل می باشند.

بهداشت را می توان یک جزء از رفاه دانست که به عنوان یک شاهد برای سلامت مطرح شده است و به همین منظور سازمان ها، دولت ها و همچنین صاحب نظران، عموم تلاش ها را به منظور اندازه گیری سلامتی به عرصه بررسی گذاشته اند. به گونه ای که می توان گفت یکی از پرطرفدارترین ارزیابی در سال های اخیر بررسی سلامتی در جوامع مختلف بوده است.

ارائه تعریفی قابل قبول به طور عام از کیفیت یا تنظیم شاخص هایی برای اندازه گیری و ارزیابی کیفیت زندگی دشوار به نظر می رسد، زیرا این مفهوم علاوه بر رساندن شرایطی عینی، نمایشگر احساسات درونی و ذهنی می باشد. متأسفانه بسیاری از افراد، کارکنان مراقبت های بهداشتی و محققین این واژه را بدون تعریف به کار می برند. اما مؤلفین و محققین زیادی برای تعریف سلامتی تلاش کرده اند.

وقتی بحث از سلامتی به میان می آید، توافق ادراکی در بین متخصصین وجود دارد که این مفاهیم شامل ابعاد مثبت و منفی می باشد و یک مفهوم چند بعدی است که شامل مواردی چون وضعیت بهداشتی و امیدواری به زندگی و بهتر بودن را دارد که این ابعاد را می توان در موارد فیزیکی، روانی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی خلاصه نمود.

در ابتدا سلامتی بیشتر به شاخص های مادی داده می شد در اواخر دهه 1950 این مفهوم توسط فردی به نام « جی . کی . گالبریث[2] » دوباره تعریف شد و علاوه بر توجه به ارزش های مادی، ارزش های غیر مادی موجود در حوزه های محیطی و اجتماعی نیز در آن لحاظ گردید. (میلر ،1984)

در حوزه های پزشکی، جنبه های اجتماعی مرتبط با سلامت 1948 میلادی و بعد از آن که « سازمان بهداشت جهانی » سلامت را به عنوان « نه تنها نبود ناتوانی و مریضی، بلکه همچنین رفاه اجتماعی، روانی و جسمانی » تعریف کرد معرفی شده بود.


[1] -Joye& Gordon

[2] . J. K. Galbraith


مبانی نظری و پیشینه بازنمایی زن در آثار سینمایی

مبانی نظری و پیشینه بازنمایی زن در آثار سینمایی
دسته بندی علوم اجتماعی
بازدید ها 16
فرمت فایل docx
حجم فایل 115 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 35
مبانی نظری و پیشینه بازنمایی زن در آثار سینمایی

فروشنده فایل

کد کاربری 14636
کاربر

بصورت فایل ورد

همراه با منابع

مقدمه

در یک تحقیق کیفی، محقق برخورداری از یک چارچوب نظری از قبل تعیین‌ شده را برای تحقیق ضروری می‎‌داند، به این جهت که عمل محقق را محدود می‌کند (ایمان، 1388: 172). برای پرداختن به مبانی نظری موجود پژوهش، این نظریه‌ها را می‌توان در سه رویکرد تقسیم‌بندی کرد:

1)رویکرد رسانه‌ای که شامل نظریه‌های کاشت، برجسته‌سازی، مارپیچ سکوت، قالب‌بندی رسانه‌ها، جامعه‌ی توده‌ای و بازنمایی می‌شود.

2)رویکرد فمینیستی که دربردارنده‌ی نظریه‌های تفاوت جنسی، نابرابری جنسی و ستمگری جنسی است.

3)نظریه‌های کمکی در تعیین مقوله‌ها با توجه به دو رویکرد رسانه‌ای و فمینیستی که عبارتند از: نظریه‌ی نقش جنسیتی، نظریه‌ی سرمایه بوردیو، نظریه‌ی فمینیستی خشونت، نظریه‌ی ادبیات گفتاری زنانه، نظریه‌ی سبک پوشش، نظریه‌ی باورهای اعتقادی زنان، نظریه‌ی فنای نمادین زنان در رسانه و نظریه‌ی تحقیق فمینیستی.

3-2- رویکرد رسانه‌ای

3-2-1- نظریه‌ی کاشت[1]

این نظریه که به اثرات رسانه‌ها پرداخته، اولین‌بار توسط جرج گربنر[2] (1973) مطرح شده است. گربنر بر این باور است که تلویزیون در میان رسانه‌های مدرن چنان جایگاه محوری در زندگی روزمره‌ی ما یافته است که منجر به غلبه‌ی آن بر محیط نمادین ما شده و پیام‌هایش در مورد واقعیت جای تجربه‌ی شخصی و سایر وسایل شناخت جهان را گرفته است (مک کوئیل، 1385: 399). اهمیت رسانه‌ها نه در تشکیل توده، بلکه در آفرینش راه‌های مشترک انتخاب و نگریستن به رویدادها است که با استفاده از نظام‌های مبتنی بر تکنولوژی عملی می‌شود و بر راه‌های مشترک نگریستن و فهم جهان می‌انجامد. در واقع، رسانه گرایش به این دارد که روایت‌های یکسان و نسبتاً مورد وفاق از واقعیت‌های اجتماعی ارائه دهد و مخاطبان خود را نیز سازگار با آن فرهنگ‌پذیر کند. رسانه‌ی تلویزیون، ذهنیت بینندگان قوی خود را چنان شکل می‌دهد و قالب‌گیری می‌کند که از نظر بینندگان، جهان پدیده‌ای پست، ناآرام و غیر قابل اعتماد است (مهرداد، 1380: 162). این نظریه تماشاگران را به دو دسته‌ی ضعیف و قوی تقسیم می‌کند. تأثیرپذیری از تلویزیون همان چیزی است که گربنر آن را «کاشت» نامیده است و به علت نظم و هماهنگی که رسانه در ادامه‌ی پیام در طول زمان دارد، دارای قدرت تأثیرگذاری فراوان است، چنان که باید آن را شکل‎دهنده‌ی جامعه دانست (دیباچی، 1384: 236).


[1]- Culativation Theory

[2]- Gerbner


دانلود فایل بررسی علل همسر آزاری در ایران مورد مطالعه: زنان ساکن در منطقه 15 تهران

خشونت خانوادگی1پدیده ای جدید نیست اما توجه به آن به عنوان مسئله اجتماعی جدید است در کشورهای غربی از حدود سی سال پیش و در ایران از چند سال پیش نگاه افراد متخصص به این پدیده جلب شده است
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 1
فرمت فایل doc
حجم فایل 171 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 190
بررسی علل همسر آزاری در ایران  مورد مطالعه: زنان ساکن در منطقه 15 تهران

فروشنده فایل

کد کاربری 8044
کاربر

فهرست مطالب

عنوانها صفحه ها

فصل اول :

- مقدمه .............................. 1

- موضوع تحقیق ........................ 9

- مساله تحقیق ........................ 15

- اهداف تحققیق ....................... 16

- ضرورت و اهمیت تحقیق ................ 17

- فرضیه های تحقیق .................... 21

فصل دوم : پیشینه تحقیق

- مروری بر مطالعات پیشین.............. 24

- مطالعات و تحقیقات داخلی ............ 25

- مطالعات و تحقیقات خارجی ............ 34

- شرایط اجتماعی زندگی زنان ........... 37

- تعاریف خشونت ...................... 40

- تعاریف خشونت خانوادگی .............. 44

- اشکال خشونت علیه زنان .............. 45

- زن آزاری و موارد خشونت علیه زنان ... 49

- اعمال جنسی خشن زیانبار علیه زنان ... 52

- ختنه دختران ........................ 55

- خشونت مربوط به تهیه جهیزیه ......... 58

- ازدواج زودهنگام .................... 59

- همسر آزاری در جامعه (زن آزاری)...... 61

- سبب شناسی خشونت علیه زنان کتک خورده 64

- آثار و عواقب خشونت علیه زنان ....... 72

- عواملی که خشونتهای مبتنی برجنسیت را دوام می بخشد 76

- علل و انگیزه تزلزل در خانواده ...... 77

- خشونت نسبت به زنان ................. 79

- تعریف خانواده و انواع آن ........... 82

- انواع خانواده ...................... 84

- وضعیت حقوقی زنان در ایران .......... 88

- قوانین مربوط به ضرب و شتم .......... 89

- روابط حقوقی زوجین .................. 91

- روابط حقوقی مادر با فرزند .......... 92

- انتخاب حرفه وشغل ................... 96

- تابعیت.............................. 96

- سهم الارث زوجین از یکدیگر ........... 98

- ریاست خانواده ...................... 99

- دستگاههای قضایی و اجرایی در ایران نسبت به خشونت 100

- دادگاهها چگونه علیه زنان رای صادر می کنند 102

- مراکز مشاوره ....................... 107

- حمایت و نگرش خانواده ............... 108

- نظریه مربوط به خشونت شوهران علیه زنان 109

- نظریه سطح خرد....................... 110

- نظریه منابع......................... 110

- نظریه یادگیری اجتماعی .............. 112

- نظریه سطح کلان....................... 116

- نظریه خرده فرهنگ خشونت.............. 117

- نظریه نظارت اجتماعی ................ 121

- نظریه ساختار اجتماعی................ 123

- دیدگاه پدرسالاری .................... 125

- چهارچوب نظری ....................... 129

- مدل فرضی تحقیق ..................... 135

فصل سوم : مبانی روش شناسی تحقیق

- روش تحقیق .......................... 137

- نمونه و روشهای نمونه گیری .......... 138

- تعریف نظری و عملیاتی متغیرها........ 139

- تکنیک گردآوری داده ها و تجزیه وتحلیل داده ها 147

فصل چهارم : تجزیه و تحلیل آماری

جدول (3-1-1) توزیع جمعیت نمونه برحسب تعداد فرزندان 149

جدول (3-2-1) توزیع جمعیت نمونه برحسب درآمد ماهیانه مرد 150

جدول (3-3-1) توزیع جمعیت نمونه برحسب استفاده از مواد مخدر یا الکل....................................... 151

جدول (3-4-1) توزیع جمعیت نمونه برحسب عدم رضایت زن در انتخاب همسر.................................... 152

جدول(3-5-1) توزیع جمعیت نمونه برحسب دخالت خویشاوندان 153

جدول (3-6-1) توزیع جمعیت نمونه برحسب تجربه خشونت در خانواده 154

جدول (3-7-1) توزیع جمعیت نمونه برحسب میزان بدبینی در مرد 155

جدول (3-8-1) توزیع جمعیت نمونه برحسب اعتقادات مذهبی مرد 156

جدول (3-1-2) توزیع جمعیت نمونه برحسب تعداد فرزندان و ارتباط آن با خشونت مرد در خانه ................... 157

جدول (3-1-2) محاسبه کی 2 برای تعیین رابطه میان تعداد فرزندان و خشونت مرد علیه زن در خانه .............. 157

جدول (3-2-2) توزیع جمعیت نمونه برحسب درآمد ماهیانه و ارتباط آن با خشونت در خانه ....................... 158

جدول (3-2-2) محاسبه کی 2 برای تعیین رابطه میان درآمد ماهیانه و خشونت مرد علیه زن درخانه ............... 158

جدول (3-3-2) توزیع جمعیت نمونه برحسب استفاده از مواد مخدر و ارتباط و ارتباط ان با خشونت مرد در خانه 159

جدول (3-3-2)محاسبه کی 2 برای تعیین رابطه میان استفاده از مواد مخدر و خشونت مرد علیه زن در خانه ....... 159

جدول (3-4-2) توزیع جمعیت نمونه برحسب رضایت در انتخاب همسر و ارتباط آن با خشونت مرد در خانه ......... 160

جدول (3-4-2) محاسبه کی 2 برای تعیین رابطه میان رضایت در انتخاب همسر و خشونت مرد علیه زن در خانه ....... 160

جدول (3-5-2) توزیع جمعیت نمونه برحسب دخالت خویشاوندان و ارتباط ان با خشونت مرد در خانه ................ 161

جدول (3-5-2) محاسبه کی 2 برای تعیین رابطه میان دخالت خویشاوندان و خشونت مرد علیه زن در خانه . 161

جدول (3-6-2) توزیع جمعیت نمونه برحسب تجربه خشونت در خانواده و ارتباط ان با خشونت مرد در خانه ......... 162

جدول (3-6-2) محاسبه کی 2 برای تعیین رابطه میان تجربه خشونت در خانواده و خشونت مرد علیه زن در خانواده . 162

جدول (3-7-2) توزیع جمعیت نمونه بر حسب بدبینی مرد وارتباط آن با خشونت مرد در خانه....................... 163

جدول (3-7-2) محاسبه کی 2 برای تعیین رابطه میان بدبینی مرد و خشونت مرد علیه زن در خانه .............. 163

جدول (3-8-2) توزیع جمعیت نمونه بر حسب اعتقادات مذهبی و ارتباط آن با خشونت مرد در خانه................. 164

جدول (3-8-2) محاسبه کی 2 برای تعیین رابطه میان بدبینی مرد و خشونت مرد علیه زن در خانه .............. 164

نمودار (3-1-1)مربوط به توزیع جمعیت نمونه بر حسب تعداد فرزندان 165

نمودار(3-2-1) مربوط به توزیع جمعیت نمونه بر حسب درآمد ماهیانه مرد........................................ 166

نمودار(3-3-1) مربوط به توزیع جمعیت نمونه بر حسب استفاده از مواد مخدر.................................. 167

نمودار(3-4-1)مربوط به توزیع جمعیت نمونه بر حسب رضایت زن در انتخاب همسر............................. 168

نمودار(3-5-1) مربوط به توزیع جمعیت نمونه بر حسب دخالت خویشاوندان................................. 169

نمودار(3-6-1) مربوط به توزیع جمعیت نمونه بر حسب تجدید خشونت در خانواده................................. 170

نمودار(3-7-1) مربوط به توزیع جنسیت بر حسب بدبینی مردان نسبت به زنان....................................... 171

نمودار (3-8-1)مربوط به توزیع جمعیت نمونه بر حسب اعتقادات مذهبی مردان

........................................ 172

فصل پنجم:

- بحث ونتیجه گیری..................... 174

- مشکلات و محدودیتهای تحقیق ........... 180

- پیشنهادات .......................... 181

- منابع............................... 184

- ضمائم

فصل اول

مقدمه

موضوع تحقیق

مساله تحقیق

هدفهای تحقیق

اهمیت و فایده تحقیق

فرضیه های تحقیق


مقدمه

خشونت خانوادگی[1]پدیده ای جدید نیست اما توجه به آن به عنوان مسئله اجتماعی جدید است .

در کشورهای غربی از حدود سی سال پیش و در ایران از چند سال پیش نگاه افراد متخصص به این پدیده جلب شده است .

در حال حاضر در ایران بسیاری از مسائل و آسیبهای اجتماعی در رابطه با خانواده وجود دارد .

می توان از مشکل دختران فراری و افزایش خودکشی و خودسوزی در میان زنان و افزایش طلاق و خشونت خانوادگی نام برد .

به احتمال زیاد شرایط زندگی در خانواده ها مشکلاتی برای اعضای خود به وجود می آورد برای حل مشکلات خانوادگی نمی توان تنها به پند و نصیحت یا نظارت بر رفتار افراد اکتفا کرد بلکه در عین حال باید به رابطه متقابل میان جامعه و خانواده نیز توجه داشت اگر ساختار جامعه بر اساس اقتدار و نابرابری میان اعضا شکل گرفته باشد قوانین[2] آداب[3] و رسوم،
باورها[4] و نگرشهای اجتماعی سلسله مراتب موجود را تایید می کنند و بازتاب آن در خانواده نیز مشاهده می شود و اقتدار و نابرابری و استفاده از خشونت برای پیشبرد امیال فرد مقتدر در خانواده به عنوان رفتاری طبیعی در نظر گرفته می شود. نتیجه خشونت خانوادگی نه فقط باعث ایجاد مشکلات اجتماعی و تشدید روابط اقتداری در جامعه خواهد شد که بار دیگر در خانواده ها انعکاس خواهد یافت .

از آنجا که خشونت علیه زنان به ویژه در محیط خانواده پیامدهای جدی و جبران ناپذیری در خانواده و جامعه بر جای می گذارد لذا توجه به زنان جهت کاهش آسیبهای اجتماعی به روشهای مختلف لازم و ضروری به نظر می رسد خشونت علیه زنان از موانع جدی برای دستیابی به اهداف توسعه و صلح است و بررسی آن ضروری است .

نتایج[5] بررسی ها نمایشگر این امر بوده اند که خشونت های خانگی در جوامع مختلف از گستردگی زیادی برخوردارند و در میان کلیه طبقات اجتماعی و فرهنگ های مختلف دیده می شود و عواملی مانند فشارها و تنشهای اجتماعی یا بحرانهای خانوادگی نیز در ظهور آنها دخالت دارند زیرا خشونت فقط در میان خانواده های مساله دار مشاهده نمی شود .

خشم در انسان وجود دارد اما اگر در مسیر صحیح هدایت نشود امنیت خانواده را مختل می کند و موجب بروز رفتارهایی از قبیل کودک آزاری و زن آزاری خواهد شد زن آزاری اغلب در خانواده بصورت رقابت، حمله کلامی و آسیب بدنی است که باعث در هم کوبیدن شخصیت زن و در نتیجه عکس العمل های نابهنجار بر کودکان می شود .

زن آزاری ( همسر آزاری ) یکی از آفتهایی است که از گذشته تا کنون متوجه جوامع بوده و یکی از مخربترین عواملی است که کانون خانواده را مورد هجوم قرار می دهد .

زنان ایران در میان انواع 9 گانه خشونت خانگی بیشتر تحت خشونتهای روانی و کلامی قراردارند .

7/52 درصد از کل پاسخگویان در پژوهش ملی بررسی خشونت خانگی دقیقاً اعلام کرده اند که از اول زندگی مشترک تا کنون قربانی این نوع خشونت که شامل به کاربردن کلمات رکیک ، دشنام و داد و فریاد، بهانه گیری های پی درپی بوده اند (اعزازی، 1380 : 30) .

میانگین وقوع این نوع خشونت برای زنانی که درگیر آن بوده اند 10 بار است .

رتبه بعدی از آن خشونت فیزیکی از نوع دوم است که 8/37 درصد از زنان ایرانی از اول زندگی مشترک خود آن را تجربه کرده اند که شامل سیلی زدن زدن با مشت یا چیز دیگر، لگدزدن و...است. متوسط میزان تجربه این نوع خشونتها برای زنان درگیر درخشونت خانگی برابر با 46/2 بار است. رتبه[6] سوم با رقم 7/ 27 درصد متعلق به خشونتهایی است که مانع از رشد اجتماعی و فکری و آموزشی است که شامل ایجاد محدودیت در ارتباطهای فامیلی – دوستانه و اجتماعی، کاریابی و اشتغال و ایجاد محدودیت در ادامه تحصیل و مشارکت در انجمنهای اجتماعی است که 3/72 درصد از زنان اظهار کرده اند که از اول زندگی مشترک تا کنون در معرض این نوع از خشونتهای همسران خود نبوده اند .

خشونت جنسی و ناموسی که شامل مجبور کردن به دیدن عکسها و فیلمهای مبتذل یا اجبار به روابط زناشویی نا خواسته یا غیر متعارف می شود با رقم 2/ 10 درصد رتبه پایئنی را به خود اختصاص داده است .

آمارهایی که ابعاد میزان وقوع خشونت خانگی را در سطح ملی نشان می دهد حاکی است که 8 /89 درصد از زنان ایرانی گفته اند در طول زندگی مشترک تا کنون در معرض این نوع خشونت همسران خود نبوده اند (اعزازی، 1380 : 74).

بنابراین نتایج پژوهش بررسی خشونت خانگی [7]در28 مرکز استان نشان می دهد که وقوع خشونتهای جنسی و ناموسی در سطح ملی در مقایسه با خشونتهای دیگر کمتر گزارش شده است .

میانگین مرتب شده دوره های زندگی در بین پاسخگویان در سطح ملی بر حسب میزان وقوع خشونت خانگی نشان می دهد که دوره های زیر به ترتیب پرخشونت ترین دوره ها برای زنان ایران محسوب می شوند .

1 – یک سال اول ازدواج

2 – دوران تنگناهای مالی

3 – پس از تولد فرزندان

4 – حداقل یکباردر ماه

5 – دوران میانسالی

6 – دوران بارداری

خلاصه یافته های بدست آمده از خشونت خانگی در 28 مرکز استان کشور چنین نشان می دهد :

1 – مجبور کردن به انجام کارهای خلاف عرف و شرع و قانون ( 1/1 درصد )؛

2 – کتک کاری منجر به سقط جنین ( 2 /1 درصد ) ؛

3 – زدن تا حد نقص عضو ( 3 / 1 درصد ) ؛

4 – زدن تا حدی که پرده گوش پاره شده است ( 5 /1 درصد )؛

5 – زدن تا حدی که دست یا پا شکسته است ( 2 درصد ) ؛

6 – از دست دادن دندان ( 6 /1 درصد ) ؛

7 – زدن تا حدی که فک یا بینی شکسته است ( 5 /1 درصد ) ؛

8 – ازدواج مجدد شوهر بدون رضایت همسر اول ( 2 درصد ) ؛

9 – جلوگیری از نگهداری فرزندان توسط زن در زمان متارکه ( 2 درصد ) ؛

10 – مجبور کردن به سقط جنین ( 5 /2 درصد ) ؛

11 – زدن تا حدی که دندانها لق شده است ( 5 /2 درصد )؛

12 – عدم مراعات بهداشت زناشویی ( 6 / 2 درصد )(اعزازی، 1380 : 75).


بیان مسئله

خانواده یکی از نهادهای اجتماعی نخستین است که شالوده حیات اجتماعی محسوب می گردد و گذشته از وظیفه فرزند آوری و پرورش کودک و در نتیجه استمرار نسل ها و بقای نوع بشر وظایف دیگری از قبیل فعالیتهای اقتصادی آموزشی و اجتماعی کردن فرد را به عهده دارد ( وثوقی و نیک خلق 1379 : 199 ) .

در بین تمامی نهادها و سازمان ها و تاسیسات اجتماعی خانواده نقش و اهمیتی خاص دارد و هیچ جامعه ای نمی تواند ادعای سلامتی کند اگر از خانواده سالم برخوردار نباشد از آسیبهای اجتماعی در امام نیست اگر از تاثیر خانواده غافل باشد ( ساروخانی، 1375 : 11 ) .

این نهادها در دوره های مختلف تاریخی به اشکال گوناگونی مثل ( خانواده گسترده، خانواده هسته ای ) وجود داشته باشد و آنچه مهم است تنها شکل خانواده نیست بلکه تداوم مستمر آن در یک جامعه سالم از اهمیت برخوردار است .

مردم عموما خانواده را کانون آرامش و سازش و انطباق رفتار توام با آسایش تصور می کنند در حالی که خانواده محل برخورد عقاید و سلیقه های متضاد، سوء تفاهم های دراز مدت و هزاران تضاد و تناقض های فرهنگی دیگر است که مرد و زن به مدد نیروی صیانت ذات عشق و علاقه به یکدیگر پاره ای از آنها را نادیده گرفته و در موردی با یکدیگر سازش کرده و درباره تضادها که نه راه سازش دارد و نه راه اغماض برای یکدیگر حریم قائل شده و آنها را به عنوان پدیده ای مورد احترام طرفین تحمل می کنند .( زنگنه، 1380 : 2 ).

خشونت با زنان از پدیده های رایج در جامعه ی ماست که به صورت فیزیکی ( کتک زدن ) و کلامی ( ناسزا – تحقیر وتوهین ) و سایر اشکال انجام می گیرد در مقابل خشونت های فیزیکی مرد ، تنها کاری که زن می تواند بکند این که در صورت بروز ضرب و جرح به پزشکی قانونی از طریق مراکز انتظامی مراجعه کند گزارش دهد و طول درمان دریافت کند. در آن صورت مرد تعهد می سپارد که همسر خود را نزند و پرونده بسته می شود و در صورت تکرار جریمه ای هم به او تعلق می گیرد ( قاسم زاده، 1376 :31 ) .

تا حدود سه دهه قبل جامعه شناسان خشونت در خانه را امری استثنایی قلمداد می کردند و آن را خاص خانواده هایی می دانستند که دارای مشکلات مادی، سطح پایین فرهنگ و شرایط بحرانی مانند طلاق بودند اما نتایج بر خلاف تصور رایج نشان داد که خشونت در میان همه خانواده ها وجود دارد و معمولا قربانیان خشونت در خانواده زنان و کودکان هستند ( اعزازی، 1380 : 11 ).

زنان به انواع گوناگون خشونت در بیرون از خانواده دچارند از جمله آزار و اذیت جنسی در محل های کار، سوء استفاده نگهبانان زندان، حمله در مکان های عمومی خیابان ها و اتوبوس ها، سخنان زشت در خیابان که دیدار از برخی مکانها را برای زنان تنها یا بدون مرد، ناخوشایند یا نا ممکن می سازند حمله به زنان مسافر، تجاوز به عنف ، حمله به زنان معلول و سالمند هم در خانه و هم در مکانهای عمومی اما بیشترین حمله به زنان در خانه از جانب مرتکبان آشنا صورت می گیرد.از جمله شوهران ،پدران، ناپدریها، پدرخوانده ها، برادران یا پسران یا خویشاوندان دیگر .

خشونت شوهران علیه زنان در خانواده یکی از معضلات اساسی در جوامع امروزی اعم از توسعه یافته و در حال توسعه است به عبارتی دیگر خشونت علیه زنان یک امر جهانی است زیرا در کشورهای مختلف شاهد این پدیده هستیم برای مثال :

30 تا 35 درصد زنان امریکایی مورد آزار جسمی شوهران خود قرار می گیرند.

15 تا 25 درصد زنان آمریکایی به هنگام بارداری نیز مورد ضرب وشتم قرار می گیرند .

طبق گزارش اف . بی آی در 1992 در آمریکا از هر ده قربانی زن سه نفر توسط شوهر یا دوست پسر خود کشته شده اند .

21 تا 30 درصد زنان در آمریکا حداقل یک بار در طول زندگی مشترک مورد هجوم وآزار جسمی قرار گرفته اند .

در کلمبیا بیش از 120 درصد زنان مورد آزار لفظی یا روانی شوهران قرار می گیرند .

41درصد زنان هند بر اثر آزار جسمی همسران خود دست به خودکشی می زنند.

42درصد از زنان در کنیا به طور مرتب مورد آزار فیزیکی همسران خود قرار می گیرند .

در سانتاگوی شیلی 63 درصد از زنان مورد آزار جسمی قرار می گیرند. در گینه نو 67 درصد از زنان روستایی 56 درصد از زنان شهری مورد خشونت قرار می گیرند .

نظر بر اینکه خشونت شوهران علیه زنان در خانواده مسئله جهانی است بازتاب آن در جامعه بین الملل نیز وسیع بوده است در چهارمین کنفرانس حقوق بشر در وین در سال 1997 خشونت علیه زنان یکی از موضوعات دارای اولویت برای بررسی در کنفرانس تشخیص داده شد و این نکته مهم مورد تاکید قرار گرفت که خشونت جسم و روان آزادی زنان را تهدید می کند ( مهرانگیز کار، 1379 : 13 ) .

آنچه مسلم است در ایران نیز خشونت شوهران علیه زنان در خانواده در ابعاد مختلف آن ( اقتصادی، اجتماعی ،روانی، جسمی ،جنسی ) حتی خشونت هایی که منجر به قتل توسط شوهر یا خودکشی زنان می شود. اما اکثر زنان به دلایل مختلفی از جمله ترس از مواجهه با فقر عدم پذیرش مجدد در خانواده، حرفهای[8] مردم، بی آبرویی، ترس از دست دادن کودکان مشکلات خود را گزارش نمی کنند و ترجیح می دهند تحمل مصائب آنها را در معرض دید و قضاوت عمومی قرار ندهند. در بسیاری از فرهنگ ها ( سوختن و ساختن ) یک ارزش مثبت برای زنان تلقی می شود و مورد تحسین عمومی قرار می گیرد ( زنگنه، 1380 : 9 ).

آنچه که ضرورت توجه به این مسئله را جدی تر می کند آن است که اعمال خشونت علیه زنان علاوه بر زندگی فرد دارای پیامدهای بسیار منفی برای جامعه است .

عدم احساس امنیت اجتماعی، اختلال در روابط اجتماعی، بی اعتمادی اجتماعی از بین رفتن انرژیهای مثبت و بهینه اعضای درگیر در خشونت به جای صرف آن در جهت رشد و توسعه جامعه از جمله پیامدهای ذکر شده هستند. افسردگی، ترس، اضطراب، کاهش اعتماد به نفس و استرس های ناشی از خشونت بر روحیه زنان تاثیر ماندگار و طولانی دارد و این مساله تبعاتی نیز برای فرزندان این گونه زنان دارد .

با این توصیف باید گفت که سال هاست که پدیده خشونت مردان علیه زنان بوده و هست و این مسئله تبعاتی نیز برای فرزندان این گونه زنان دارد .

با این توصیف باید گفت که سال هاست که پدیده خشونت مردان علیه زنان بوده و هست و این مسئله همیشه ذهن مرا به خود درگیر کرده بود که چه علتی زمینه ساز یا باعث افزایش خشونت مردان علیه زنان میشود ؟ در این پژوهش به بررسی علل خشونت هایی که در کانون خانواده بر علیه زنان از جانب همسرانشان صورت می گیرد می پردازیم .

سوال اصلی تحقیق این است که چه علل موجب خشونت مردان علیه زنان در خانواده می شود ؟

سوالات تحقیق

1 – آیا زیاد بودن فرزند سبب بروز خشونت مردان علیه زنان می شود ؟

2 – آیا خشونت به وسیله مردانی اعمال می شود که از درآمد پایین تری برخوردارند ؟

3 – آیا وابستگی مرد به مواد مخدر بر روی خشونت علیه زن تاثیر می گذارد ؟

4 –آیا عدم رضایت و علاقمندی زن در انتخاب همسر روی خشونت در خانواده علیه زن تاثیر می گذارد ؟

5 – آیا دخالت اطرافیان سبب بروز خشونت علیه زنان می شود ؟

6 – آیا مشاهده یا تجربه خشونت مرد در خانواده خود می تواند بر خشونت علیه زن تاثیر گذارد ؟

7 – آیا بد بینی مرد نسبت به زن می تواند بر خشونت در خانواده علیه زن تاثیر گذارد ؟

8 – آیا پایبند نبودن به اعتقادات مذهبی مردان در خانواده بر روی خشونت علیه زنان تاثیر می گذارد ؟

9- آیا پایبند نبودن به اعتقادات مذهبی مردان در خانواده برروی خشونت علیه زنان تاثیر می گذارد؟

هدفهای تحقیق

هر تحقیقی دارای هدفهایی است که پژوهشگر باید آنهایی را که بدنبال دستابی است بیان کند .

در واقع تحقیق جهت دهنده و راهنمای پژوهشگر در جریان کار تحقیقی است که او را از ابهام و سر درگمی خارج و مشخص می کند که محقق به دنبال چه چیزی می گردد و چرا ؟

1 – بررسی علل موثر خشونت مردان نسبت به زنان در خانواده مثل : در آمد مرد، تعداد فرزندان، مشاهده و تجربه خشونت در خانواده مرد، میزان عدم رضایت و علاقه زن در انتخاب همسر .

2 – بررسی عوامل فردی – روانی موثر بر خشونت مردان علیه زنان مانند : اعتیاد به مواد مخدر، الکل و ...

3 – ارائه راهکارهای اجرایی مناسب و مطلوب در خصوص بسترسازی فرهنگی به منظور کاهش رفتارهای خشونت آمیز مردان علیه زنان در خانواده .


ضرورت تحقیق :

در هر تحقیق علمی در باب پدیده ها و واقعیات هستی در ابتدا این سوال مطرح می گردد که اهمیت و سودمندی این تحقیق و شناخت آن چیست ؟ یا از چه اولویتی نسبت به واقعیات دیگری در تحقیق برخوردار است . مثلا ممکن است پرسیده شود چرا بررسی خشونت خانوادگی در این مورد را مطالعه می کنید ؟

کافی است که بگوییم خشونت خانوادگی یک مسئله اجتماعی به شمار می رود و هر مسئله نیازمند مطالعه بررسی شناخت و پیشگیری است و اهمیت آن در مقایسه با دیگر مسائل اجتماعی به این خاطر است که نه تنها مشکلاتی برای فرد قربانی به همراه دارد بلکه به فرزندان آن خانواده و کل جامعه آسیب می رساند. ( بگر ضایی، 1382 : 10 ) .

پدیده خشونت علیه زنان یکی از معضلات مهم جامعه بشری است البته پدیده ای جدیدی به حساب نمی آید بلکه توجه به آن به عنوان مسئله اجتماعی جدید است .

در حدود سه دهه است که خشونت خانوادگی مورد توجه جامعه شناسان و محققان قرار گرفته است و در ایران حدود 10 سال پیش نگاه افراد متخصصین به این موضوع جلب شده است. تحقیقات نشان داده که با وجود تمام تفاوتهایی که در جوامع گوناگون وجود دارد پدیده خشونت خانوادگی در همه جا قابل مشاهده است. در گذشته توجیه رفتارهای خشونت آمیز نیز معمولا با توجه به خصوصیات فردی روانی افراد بود و بدون در نظر گرفتن شرایط اجتماعی دخیل در آن صورت می گرفت. اما چند سال پیش این پدیده وارد مباحث علمی تخصصی و دانشگاهی شد و در این زمینه سمینارها، کنگره ها و بررسی هایی انجام گرفته شد زیرا مشخص شد که خشونت خانوادگی هم در ایران ( بخصوص در نقاط شهری ) وجود دارد ( اعزاری، 1379 : 89 ) .

بررسی علیه زنان نه تنها از لحاظ فردی و خانوادگی مهم است بلکه از لحاظ اجتماعی نیز دارای اهمیت می باشد چرا که اثرات خشونت مردان علیه زنان فقط به زنان محدود نمی شود بلکه شوهران و فرزندان و به طور کلی خانواده و جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد و زنان که در معرض خشونت قرار می گیرند علاوه بر صدمات شدید جسمانی اثرات روانی جبران ناپذیری نیز از جمله افسردگی مزمن، اختلالات شخصیتی اضطراب[9] و اختلالات روان تنی[10] متحمل می شوند و همچنین خشونت شوهران علیه زنان در خانواده پیامدهای نامطلوبی بر کودکان از نظر روانی و عاطفی خواهد داشت .

خشونت شوهران نسبت به زنان در خانواده در یک دایره معیوب به خشونت در خانواده و جامعه منجر خواهد شد چرا که خانواده شالوده و زیر بنای جامعه به حساب می آید و سلامت جامعه مستلزم سلامت خانواده می باشد .

اهمیت کاربردی این تحقیق این است که می توان سیاستگذاران و مجریان جامعه را از خشونت و بدرفتاری که علیه زنان در خانواده انجام می شود آگاه ساخت تا سیاست هایی را جهت ارائه خدمات به قربانیان خشونت از قبیل تاسیس خانه های امن برای زنان، مراکز مشاوره تقویت، نهاد مددکاری اجتماعی، ایجاد فرصتهای شغلی برای زنان حمایت قانونی از قربانیان و پیگیری و برخورد با اعمال خشونت علیه زنان، اتخاذ کرد و از این طریق به کاهش بروز خشونت در خانواده و بهبود و حفظ سلامت و استحکام خانواده کمک موثری کرد همچنین نتایج این تحقیق می تواند اطلاعات و پیشنهاداتی در زمینه خشونت شوهران علیه زنان در خانواده و عوامل موثر بر آن و اثرات زیانبار آن بر فرد، اعضای خانواده و در نتیجه بر جامعه و اقدامات لازم جهت پیشگیری و کاهش آن در اختیار خانواده قرار دهد و بدین ترتیب در جلوگیری و کاهش خشونت در خانواده و در نتیجه بهبود روابط و ایجاد خانواده هایی سرشار از عشق، محبت، آرامش و احترام متقابل به حقوق یکدیگر مفید و موثر باشد. ارزش و اهمیت مطالعه خشونت خانوادگی در این است که شناخت علل و عوامل آن ممکن است کلید جهت گشودن درهای مسائل اجتماعی گوناگون باشد از این رو علل و عواملی که لزوم تحقیق و پژوهش در امر خشونت را افزایش می دهد متنوع و متعدد است . خشونت مردان علیه زنان به دنبال مجموعه ای از عوامل مختلف اجتماعی و خانوادگی، فرهنگی و فردی به وجود می آید . ( زنگنه، 1380 : 14 – 12 ) .

اگر به وجود انسان ها ارزش می نهیم و اگر خواهان خوشی و سلامتی انسان ها هستیم و اگر خواهان درمان دردها و رنج ها و فشارهای روانی جسمانی آنها هستیم جا دارد که با شناخت دقیق عوامل موثر برخشونت مردان نسبت به زنان اقدام نمائیم و با شناخت عوامل موجود آن به پیشگیری و درمان آن بپردازیم. از آنجایی که موفقیت در از میان برداشتن یک مشکل دستیابی به علل موجود آن است در مورد این معضل اجتماعی نیز تنها می تواند از طریق شناخت عوامل بوجود آورنده خشونت خانوادگی به موفقیت در امر ریشه کن کردن آن دست یافت این جا است که نقش محقق آشکار شده و لزوم و ضرورت وجود تحقیقات در چنین اموری باز می گردد .

فرضیات تحقیق :

در این تحقیق متغیر وابسته خشونت شوهران علیه زنان در خانواده است که بر اساس مدل تحقیق و پژوهشهای انجام شده در این زمینه موضوع فرضیات آن عبارتند از :

1 – به نظر می رسد بین تعداد فرزندان و میزان خشونت مرد نسبت به زن رابطه وجود دارد .

2 – به نظر می رسد بین میزان درآمد مرد و میزان خشونت وی نسبت به زن رابطه وجود دارد .

3 – به نظر می رسد بین اعتیاد مرد به الکل و مواد مخدر و میزان خشونت نسبت به زن رابطه وجود دارد .

4 – به نظر می رسد بین میزان رضایت و علاقه زن در انتخاب همسر و میزان خشونت مرد نسبت به زن رابطه وجود دارد .

5 – به نظر می رسد بین دخالت خویشاوندان نزدیک مرد در زندگی زوجین و میزان خشونت مرد نسبت به زن رابطه وجود دارد .

6 – به نظر می رسد بین تجربه و مشاهده خشونت توسط مرد در خانواده اش و میزان خشونتی که او نسبت به زن خود اعمال می کند رابطه وجود داردا .

7 – به نظر می رسد بین بدبینی مرد نسبت به زن و میزان خشونتی که از طرف وی نسبت به زن اعمال می شود رابطه وجود دارد.

8 – به نظر می رسد بین اعتقادات مذهبی مرد و میزان خشونتی که از طرف وی نسبت به زن اعمال می شود رابطه وجود دارد .

فصل دوم

پیشینه تحقیق

مروری بر مطالعات و تحقیقات پیشین

تعاریف خشونت ( خشونت خانوادگی )

اشکال خشونت

سبب شناسی خشونت علیه زنان

علل و انگیزه تزلزل در خانواده

انواع خانواده

نظریه های مربوط به خشونت شوهران علیه زنان در خانواده

چهارچوب نظری تحقیق

مدل فرضی تحقیق


مبانی نظری و پیشینه آموزش فناوری اطلاعات و توانمندسازی منابع انسانی

مبانی نظری و پیشینه آموزش فناوری اطلاعات و توانمندسازی منابع انسانی
دسته بندی علوم اجتماعی
بازدید ها 22
فرمت فایل docx
حجم فایل 2813 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 72
مبانی نظری و پیشینه آموزش فناوری اطلاعات و توانمندسازی منابع انسانی

فروشنده فایل

کد کاربری 14636
کاربر

بصورت فایل ورد

همراه با منابع

مقدمه:

در عصر مجازی، فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) محرک و عامل اصلی اقتصاد جهان است. تغییرات بزرگ این فناوری مدتی است که در عرصه های مختلف جهانی آغاز شده است و دستیابی بهتر و استفاده بهینه از اطلاعات را برای توسعة اقتصادی و پایدار در جهان فراهم ساخته است. (جهانگرد، 1384)

ICT توانایی‌ها و قابلیت‌های بسیاری را برای جامعه بشری عرضه کرده است و در رفع نیازهای جوامع مختلف موثر بوده است. فناوری اطلاعات و ارتباطات ابزاری برای ارضای نیازهای اطلاعاتی کاربران، برای ایجاد دانایی در همه اشکال توسعه می‌باشد و امروزه استفاده از آن تحول عظیمی در مفهوم اقتصاد جهان ایجاد کرده است(صمیمی ، 1386).

بهره گیری از ICT ، تولید، پردازش، ذخیره سازی و توزیع اطلاعات را متحول ساخته و با تغییر در مسیر انتقال اطلاعات و داده‌ها، اطلاعات مفیدی را در اختیار افراد، گروه‌ها و سازمان‌ها قرار می‌دهد که خود موجب توانمند سازی نیروی انسانی می‌گردد.(داور پناه، 1384)

توانمندسازی همان فرآیند توانمند ساختن افراد یک جامعه یا یک سیستم اجتماعی است. به عبارتی دیگر توانمندسازی به معنای ایجاد شرایطی است که افراد بتوانند کارهایشان را اولاً با انگیزه درونی، ثانیاً با موفقیت کامل به سرانجام رسانند. به عبارتی دیگر توانمندسازی برداشتن موانع رشد، ترغیب تعهد به اهداف، ترغیب خطرپذیری، خلاقیت و نوآوری و قادر ساختن افراد به حل مشکل، افزایش مسئولیت و از بین بردن ترس است. در فرآیند توانمندسازی سعی بر آنست تا محیطی ایجاد شود که تک تک افراد برای قبول مسئولیت در زمینه رشد و توسعه، توانایی، اعتماد به نفس، تعهد و آزادی عمل داشته باشند. باید توجه داشت توانمندی چیزی نیست که مدیران و رهبران به افراد اعطاء کنند بلکه ایجاد شرایطی است که در آن افراد به قله توانایی‌های بالقوه خود صعود کنند و به نافع‌ترین وجه ممکن تصمیم گیری و اقدام نمایند(آقاجانی و آقاجانی، 1385).

یکی از مهمترین دلایل تمایز سازمان ها از یکدیگر، درجه به کارگیری فناوری اطلاعات توسط آنها در فعالیت های سازمانی است. به این ترتیب، سازمان هایی که از فناوری اطلاعات به طور گسترده و بهینه استفاده کرده اند، دارای مزیت رقابتی پایدار هستند و از دیدگاه ذینفعان نسبت به سایر سازمان ها از تمایز بیشتری برخوردارند(تسیکناکیس و کوروبالی[1]، 2009) هم چنین در ایتو[2] نیز مطرح شد که آثار ناشی از گسترش کاربرد فناوری اطلاعات می بایست در حوزه‏های مختلف، در سه مرحله جداگانه مدنظر قرار گیرد.

با توجه به مطالب مطروحه می‌توان اذعان داشت توان افزایی فرصتی است در اختیار سازمان جهت آزاد کردن نیروهای نهفته در اعماق سازمان برای خلق ارزش‌های مطلوب بیشتری از طریق دادن اختیارات لازم و مناسب با شدت تحولات محیطی به منظور: ♦- جابجایی نقطه کنترل(از پایش ورودی‌ها به پایش ستاده ها). ♦- آزاد شدن ذهن مدیران ارشد از مسائل روزمره. ♦- خروج از گرداب بی اعتمادی، ناکارآمدی، دخالت جویی. ♦- مشتری مداری بجای رئیس مداری. ♦- مسئولیت در مقابل نتایج. ♦- پاسخگویی سریع به تحولات محیط. ♦- ایجاد انگیزه بیشتر در سطوح عملیاتی. ♦- از بین بردن زمینه فرافکنی. ♦- ایجاد رابطه برنده- برنده(برد- برد) که مطالب بیان شده فوق می‌تواند با استفاده از آموزش‌های لازم در زمینه فناوری اطلاعات و ارتباطات در سازمان جریان یابد و زمینه های توانمندسازی کارکنان را موجب گردد که این خود از اهداف تحقیق حاضر می‌باشد که محقق بدان خواهد پرداخت.

2-1-2-تاریخچه پیدایش و تحول فناوری اطلاعات:

فناوری اطلاعات به معنای عام آن به عنوان مجموعه ای از ابزارها و سیستم‌ها جهت گردآوری، سازماندهی، ذخیره و نشر اطلاعات اعم از صوت، تصویر، متن یا عدد می‌باشد. سابقه این علم به ۳۵۰۰ سال قبل از میلاد مسیح بر می‌گردد. یعنی از زمان رم باستان که نامه‌ها را روی لوح گلی و به صورت تصویر می‌نوشتند و نامه بر در طی یک هفته تنها مقصد کوتاهی را طی می‌نمود تا هم اکنون که با استفاده از ابزارهای پیشرفته رایانه ای و سیستم‌های مجهز مخابراتی در کوتاه‌ترین زمان ممکن اطلاعات دلخواه در اختیار قرار می‌گیرد. فناوری نوین اطلاعات یعنی فناوری اطلاعات مبتنی بر الکترونیک را می‌توان در چند سال پیش از دهه ۱۹۴۰ سراغ گرفت. در طی جنگ جهانی دوم و پس از آن بود که پیشرفت‌های عمده در فناوری الکترونیک رخ داد. تولید اولین کامپیوتر قابل برنامه ریزی و ترانزیستور که منشأ میکرو الکترونیک و هسته حقیقی انقلاب فناوری اطلاعات در قرن بیستم بود. به عقیده «کاستلز » تنها در دهه ۱۹۷۰ بود که فناوری‌های جدید اطلاعاتی در سطحی گسترده انتشار یافتند و توسعه توأمان خود را شتاب بخشیدند و در پارادایمی جدید گرد هم آمدند. کاستلز می‌گوید: بی گمان می‌توانیم بدون اغراق بگوییم که انقلاب فناوری اطلاعات به عنوان یک انقلاب در دهه ۱۹۷۰ متولد شد. به ویژه اگر پیدایش و رواج مهندسی ژنتیک به طور موازی و تقریباً در همان زمان و مکان را به آن اضافه کنیم. (عبدالله پور، 1389)


[1] Tsiknakis & Kouroubali

[2] EITO


مبانی نظری و پیشینه آموزش رفتارهای شهروندی و شعور جمعی

مبانی نظری و پیشینه آموزش رفتارهای شهروندی و شعور جمعی
دسته بندی علوم اجتماعی
بازدید ها 8
فرمت فایل docx
حجم فایل 96 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 36
مبانی نظری و پیشینه آموزش رفتارهای شهروندی و شعور جمعی

فروشنده فایل

کد کاربری 14636
کاربر

بصورت فایل ورد

همراه با منابع

مقدمه

معرفت و جوانب آن از دیر باز ذهن آدمی را به خود مشغول کرده است دقت و بررسی در این زمینه به پیدایش شاخه ای از فلسفه یعنی معرفت شناسی منجر شده است. یکی از موضوعات معرفت شناسی رابطه ذهن و عین و تأثیر یا استقلال این دو نسبت به یکدیگر است. اگرچه اصطلاح جامعه شناسی معرفت در قرن بیستم وضع شده است ولی طرح مسائل اولیه معرفت شناسی مسئله ای جدید نبوده و ریشه در عصر باستان دارد.

در دوران باستان و قرون وسطی، معرفت نیز مانند چیز های دیگر اهمیت داشت. یعنی معرفت هم چیزی است که در جهان وجود دارد، ولی ویژگی فلسفه جدید این بود که معرفت، در زندگی نقش محوری یافت و جهان را چیزی موجود در معرفت انگاشتند. می توان گفت اولین زمینه پیدایش جامعه شناسی معرفت که در صدر تجربه گرایی قرار دارد پژوهش های بیکن در باب بت ها است .نظریه بت ها اولین اندیشه در باب ارتباط معرفت با تعینات اجتماعی است.بیکن خطاهای ذهن انسان را بت می نامد.بت ها به عللی مانع شناخت انسان از واقعیت میگردند. مقصود او از بت نگرش هایی از پیش پذیرفته ای است که برخی از آنها ناشی از سرشت انسان و برخی دیگر تحت تأثیر عوامل اجتماعی است که باعث کج فهمی ها و بد اندیشی ها می شود. دغدغه ی فکری بیکن تعیین اجتماعی معرفت و مسئله آگاهی کاذب است و مباحث خود را به طور نمادین تحت عنوان بت ها مطرح کرده است(توکل،55:1987).

یکی از جریان های فلسفی عمده که تأثیری شگرف بر جامعه شناسی معرفت داشت. فلسفه عصر روشنگری فرانسه است فیلسوفان آن عصر ، شدیدا تحت تأثیر فلسفه تجربه گرایی و مکاتب مختلف فکری انگلیس بودند. منتسکیو، ولتر، سن سیمون و تا حدودی کنت از فیلسوفان عصر روشنگری فرانسه اند(علیزاده و دیگران،95:1388).

از عصر روشنگری، فیلسوفان فرانسوی و اسکاتلندی به این موضوع پرداختند که همه تفاوت ها و اخلاق های فرهنگی ، اجتماعی دارای منشا اجتماعی است و به همین جهت ، از عوامل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی سبب پیدایش آگاهی بشری می شوند و شکل و محتوای این آگاهی را تعیین می کنند.بنابراین می توان تبدیل معرفت شناسی کلاسیک و ناب را به نوعی معرفت شناسی تجربی، یکی از بنیاد های فکری جامعه شناسی معرفت دانست. (علیزاده و دیگران،1388: 35-36).

امروزه فیلسوفان معرفت به نقش دیگران در فرآیند شکل گیری باورداشت های روزانه و اندیشه های رسمی توجه یافته اند و شناخت را صرفا نوعی فعالیت ذهنی و فردی تلقی نمی کنند. . در جریان زندگی هر انسان ، روابط فراوان و پیچیده ای میان او و محیط(که شامل طبیعت و سایر انسانهاست) برقرار می شود. این روابط انسان را به طبیعت و انسان های دیگر پیوند می دهند. بنابر این "بیش از این که تفکر ،فردی باشد،سیمایی جمعی دارد،آن چنان که با اطمینان می توان گفت که در تفکر فردی،من های مختلف فرد،در کشاکش و مجادله اند.به سخن دیگر،امر فردی تا حدی تحت فشار امر جمعی قرار دارد"(گورویچ و دیگران،152:1388).بنابراین"موجودیت جامعه شناسی معرفت بدون قبول مناسبات دو سویه میان معرفت های جمعی و معرفت های فردی تثبیت نخواهدشد،معرفت های جمعی بر احکام جمعی مبتنی بوده و بر حقیقت تجربیات و شهود جمعی تاکید می کنند.هر وجدانی در مناسبات دو سویه میان من،دیگری و ما تحقق می یابد"(علیزاده و دیگران،360:1388).

ویژگی اصلی جامعه شناسی معرفت معاصر،فاصله گرفتن از نظریه جبر اجتماعی معرفت با تکیه بر عاملیت طبقه و ساختار اجتماعی و با تأکید بر ایدئولوژی و رفتن بطرف فضای معنا در جامعه،شکل گیری،تبادل و باز تولید آن است.در این رویکرد مسائلی از قبیل انواع جدید سازمان اجتماعی دخیل در معرفت،موقعیت جدید معرفت و فرهنگ مطرح است. و تمرکز بر موضوعاتی نظیر،معرفت غیر رسمی و معرفت زندگی روزمره است."کار کردفعال معرفت ها در زندگی عمومی،تولید و جهت دهی به افکار و رفتار عمومی است"(مک کارتی،21:1388)."این کارکرد های معرفتی عبارتند از:یکپارچگی نظم اجتماعی،فراهم کردن حس معنا دار و منسجم از واقعیت و غیر واقعیت برای انسانها،خلق و حفظ هویت گروهی و شخصی و مشروعیت بخشی به کنش و اقتدار"(مک کارتی،24:1388).

با توجه به کارکردهای معرفت می توان با نظارت و جهت دهی معرفت افراد به سوی درک و فهم منافع جمعی از طریق آموزش مهارت های مشارکت اجتماعی و تقویت حس همکاری و مسئولیت پذیری ،به جامعه ای یکپارچه و منسجم دست یافت،فضایی امن در جهت رشد و تعالی تک تک افراد جامعه.آموزش مهارت های مشارکت اجتماعی، نه تنها باعث ایجاد تعلق و حس جمعی می شود بلکه سبب رشد و تعالی کودک نیز می گردد.اگر از این دیدگاه به مسئله توجه شود،هدف،صرفاً پرورش افرادی مسئول و دارای حس همکاری در اجتماع نیست،بلکه راهی به سوی رشد انسانی سالم از نظر روانی است، هدف،تربیت شهروندانی است که خود را صاحب حقوق و در عین حال مسئول بدانند و فضا و عرصه عمومی شهر ها را متعلق به خود دانسته و در حفظ و نگهداری آن بکوشد.

با توجه به مطالب مطرح شده ،در پژوهش حاضر این دیدگاه مطرح می شود،که می توان از آموزش مهارت های شهروندی به عنوان ابزاری در جهت کسب و ارتقاء معرفت فردی و اجتماعی استفاده نمودو بدنبال آن کسب معرفت فردی و شهروندی می تواند سبب ارتقاء شعور جمعی افراد گردد.


دانلود فایل بررسی اثرا ت بازی گروهی و با قاعده در رشد اجتماعی دختران 4 تا 5 ساله مدارس آمادگی شهر تهران

در این تحقیق به بررسی اثرا ت بازی گروهی و با قاعده در رشد اجتماعی دختران 4 تا 5 ساله مدارس آمادگی شهر تهران پرداخته شد، بدین ترتیب پس از تدوین سوال و فرضیه دال بر اثبات ثبت بازی درمهد کودک بخصوص بازی گروهی و باقاعده درمهد کودک بر میزان رشد اجتماعی، بررسی مباحث نطری و بخصوص نظری وایلند درمحیط رشد اجتماعی تأکید شد، پس از آن تعداد و 60 نفر به عنوان ن
دسته بندی کار و امور اجتماعی
بازدید ها 1
فرمت فایل doc
حجم فایل 2956 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 110
بررسی اثرا ت بازی گروهی و با قاعده در رشد اجتماعی دختران 4 تا 5 ساله مدارس آمادگی شهر تهران

فروشنده فایل

کد کاربری 8044
کاربر

فهرست مطالب

عنوان صفحه

فصل اول

موضوع................................. 3

مقدمه ................................ 3

بیان مسئله ........ .. 9

ضرورت پژوهش........................... 11

هدف پژوهش............................. 12

فرضیه................................. 13

تعاریف مفهومی و عملیاتی............... 13

فصل دوم

تاریخچه بازی ......................... 17

اشاره­ای گذراند با تاریخچه روانشناسی کودک 18

بازی از دیدگاه اسلام .................. 20

بازی از نظر قرآن...................... 22

بازی در کردار و گفتار معصومین ........ 23

بازی از دید روانشناسی قدیم ........... 24

فهرست مطالب

عنوان صفحه

بازی از دید روانشناسی جدید .......... 26

تعریف بازی و فرق آن با کار ........... 28

بازی و رشد اجتماعی .................. 32

ارزش بازی برای کودکان ................ 42

شرط مقررات خوب و جامع ................ 43

فوائد بازی............................ 44

چرابازی برای رشد کودکان ضرورت دارد؟... 46

انواع بازی............................ 47

بازی سمبلیک........................... 50

بازی و بیان کلامی ..................... 52

عوامل مؤثر در بازی.................... 54

رشد اجتماعی کودک...................... 57

رفتار اجتماعی کودک.................... 59

اصول رشد شناختی اجتماعی کودک ......... 65

مراحل رشد ذهنی اجتماعی کودک کودکستانی و مهد کودکی 66

فهرست مطالب

عنوان صفحه

بازی درمانی........................... 69

فصل سوم

جامعه آماری........................... 77

نمونه و روش نمونه گیری................ 77

روش جمع آوری اطلاعات .................. 77

ابزار پژوهش .......................... 78

روشهای آماری.......................... 79

نمره گذاری ........................... 80

فصل چهارم

تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده ازپیمایش 84

توصیفی و استنباطی..................... 87

فصل پنجم

بحث و نتیجه گیری ..................... 99

خلاصه ................................. 101

یافته های اساسی مربوط به فرضیههای تحقیق 102

فهرست مطالب

عنوان صفحه

محدودیتهای تحقیق...................... 104

پیشنهادات تحقیق....................... 105

منابع................................. 107

ضمائم .................................. 110

چکیده:

در این تحقیق به بررسی اثرا ت بازی گروهی و با قاعده در رشد اجتماعی دختران 4 تا 5 ساله مدارس آمادگی شهر تهران پرداخته شد، بدین ترتیب پس از تدوین سوال و فرضیه دال بر اثبات ثبت بازی درمهد کودک بخصوص بازی گروهی و باقاعده درمهد کودک بر میزان رشد اجتماعی، بررسی مباحث نطری و بخصوص نظری وایلند درمحیط رشد اجتماعی تأکید شد، پس از آن تعداد و 60 نفر به عنوان نمونه تحقیق به صورت تصادفی با روش نمونه­گیری خوشه­ای گزینش شدند و از پرسشنامه وایلند بر روی آنها اجرا گردید. سپس از طریق آزمونt استیودنت گروههای مستقل با آزمون فرضیه تحقیق پرداخته شد و مشخص گردید که میانگین رشد اجتماعی کودکی یا کودکانی که درمهد کودک بازی گروهی و با قاعده انجام می­دهند درمقایسه با کودکانی که در مهد کودک بازی گروهی و با قاعده انجام نمی­دهند، بالاتر است و این تفاوت ازلحاظ آماری در سطح 1 0 / 0 * معنا دار می­باشد. بنابراین می­توان نتیجه­گیری نمود که بازی گروهی و با قاعده درمهد کودک می­توان تأثیر مثبتی را در افزایش رشد اجتماعی کودکان ایفا نماید.

فصل اول:

موضوع

مقدمه

بیان مسئله

ضرورت پژوهش

هدف پژوهش

فرضیه


تعریف مفهومی و عملیاتی

موضوع: بررسی تأثیر بازی گروهی و باقاعده در رشد اجتماعی دختران 4 تا 5 ساله مدارس آمادگی منطقه 7 تهران بر اساس تست رشد اجتماعی وایلند.

مقدمه:

بازی که به معنی تلاش و فعالیت لذت بخش و خوشایند و تفریح است برای رشد همه جانبه کودک ضرورت تام دارد. کودک از طریق بازی احساسات و رویاهای خود را بروز می­دهد. استعدادهایش راشکوفا می­سازد، کنترل به موقع اعمال و حرکات را می­آموزد، بر تجاربش می­افزاید، دنیای درون و اسرار و مشکلاتش را بارز می­سازد و انرژی ذخیره شده خویش راهر جهت مطلوب به مصرف می­رساند. کودک از طریق بازیها، مشکلات و همکاری و رعایت حقوق دیگران و قوانین اجتماعی را یاد می­گیرند. (شفیع آبادی، 1372 ) .

کودکان خردسال نمی­توانند افکار و عقاید و احساسات خود را به وضوح ازطریق کلمات و گفتار بیان کنند. بازی بخش عمده­ای از زندگی کودک پیش دبستانی را تشکیل می­دهد و باعث رشد شخصیت او می­گردد. موجبات شادی و لذت و انبساط خاطر کودک را فراهم می­کند. همکاری و نوع دوستی و اطلاعات و قوانین را به کودک یاد می­دهد، دامنه تجسم و قصور او را می­گستراند و کودک را به مشاغل گوناگون آشنا می­سازد. (قاضی، 1370 ) .

بنابه اظهار کارل[1]، گروهی یکی از روانشناسان بزرگ سوئیسی، بازی کودکان مقدمه ای برای کوششهای آینده و آماده شدن برای زندگی آینده است. بدان سان که درآن جدی بودن زندگی بزرگسالات بر دوش کودک سنگینی نمی­کند. او می­گوید دربازی پلیس و ژاندارم کودکی که نقش ژاندارم را می­آفریند و به دستگیری دردی می­رود، گذشته از این که نیروی جهانی او توسعه می­یابد به تأثیر اصل اخلاقی و اجتماعی نیز می­پردازد و در ضمن وظایف و حدود اختیارات این شغل رانیز می­آموزد. به عکس کودکی که نقش دزد را بازی می­کند، با دستگیر شدن و پذیرفتن گوشمالی و در واقع زشتی دزدی را می­پذیرد و به اجرای عدالت اجتماعی احترام می­گذارد، به هر حال از دیدگاه گروهی، هدف بازی در خود نرفته است و بازی نمایانگر زندگی و فعالیت آزاد کودک بوده، در حقیقت او را برای اجرای کارها و وظیفه های سنگین آینده خود آماده می­سازد(بهرامی ، 1370)

. در کتاب روان شناسی درمانی آلفرد، آدلر[2] که درسال 1907 نوشته شده است بازی به معنای ارضاء غیر واقعی (بیرون از حد حقیقت ) اجمالی مانند برتری جویی و خود نمایی تفسیر شده است و آدلرانیها را سر آغازی برای بیان گذاری ابتدایی ترین و اندیشه آدمی تلقی می­کند. برتری جویی و خود نمایی در سال های کودکی امکان می­دهد که امیال فرد را به سادگی نشان داده و آنها ر اآرام سازند. بدین معنی که کودکان خردسال در بازیهای خویش واقعیت را با توجه به خواستهای خویش دگرگون جلوه می­دهند. زیرا دانش لازم برای پیروی از حقیقت دارند و به این ترتیب ناتوانی و * خود را بر طرف می­سازند.روشن است که آنچه را که بزرگسالان ارضاء غیر واقعی می­نامند برای کودکان مفهوم ارضاء واقعی میل خود نمایی و برتری جویی ر ادارا می­باشد. (قشلاقی، 1356 ).

روان شناسان امروزی همه بر آنند که کودک بر اساس نیازهای درونی به بازی می­پردازند ، و فعالیتها و کوشش های آگاه یا ناخود گاه وی به منظور آماده ساختن خویش برای زندگی آینده است البته ممکن است از بازی نکات سودمندی فراگیرد که بعداً در زندگی وی به کار آینده. لکن به دست آوردن تجربه و مهارت، یک نتیجه فرعی بازی است و هدف اساسی به شمار نمی­رود. در نتیجه با توجه به نظریات علمای تعلیم و تربیت، توجه و ایجاد امکانات برای بازی ،به کودکان فرصت می­دهند تا بهتر یاد بگیرند. بنابر این بازی می­توان، تقریباً به تمام هدفهای تربیتی از قبیل رشد بدنی و ذهنی، فهم عمومی و تربیت اجتماعی و اخلاقی کودک کمک کند. تربیت بنیاد بشریت است. تربیت کوران رابینا ، لنگان راتوانا، خود خواهان را مردم دوست و نابشرها را بشر می­سازد. کودکان خود را چنان تربیت کنید که بنیان گذار زندگی نو وخادم بشریت باشد. روسو[3] می­گوید:«طبیعت انسان را نیکو خلق کرده و لی جامعه او را شریر تربیت نموده طبیعت انسان را آزاد آفریده لیکن جامعه او را بنده گردانیده طبیعت انسان را خوشبخت ایجاد کرده ولی جامعه او رابدبخت کرده است نسبت به عالم طبیعت به جامعه مثل نسبت خیر است به شر. تربیت عبارتست از ، اعمالی که موجب تجلی شخصیت انسانی و بروز تمایلات و عواطف عالی بشری است. پایه­های زندگی خود برروی چگونگی آموزش و پرورش کودکان قرار دارد. یکی از عواملی که در تربیت کودک مهم است ، محیط و هم صحبتان و مراودههای اجتماعی کودک است چون بشیر با کودکان همسال خود مشغول بازی و اعمال کودکانه است. مطمئناً عادات و اخلاق دیگران دراو موثر خواهد بود. روح کودک پاک است و برای گرفتن هرنقشی آماده پس در اثر روان اجتماعی نادرست ممکن است به زودی نا پاک گردد. بنابر این یکی از مسائلی که در تربیت کودکان اهمیت دارد بازی و تفریحات و سرگرمیهای اوست. پیاژه[4]، رشد اجتماعی کودک را به 3 مرحله تقسیم می­کند: مرحله نخست کودک خود محور یا خود میان بینی است. مرحله دوم کودک کوشش می­کند روابط اجتماعی واقعی بر قرار کند. مرحله سوم داد و ستد اجتماعی به وجود می­آید با دیگران رفتار احترام آمیز دارد.(پارسا، 1371 ) .

رابطه عاطفی بین کودکان و اطرافیان، مخصوصاً با مادر دراولین سال زندگی دررشد اجتماعی او نقش تعیین کننده­ای دارد. نحوه ارضاء نیازهای کودک زیر بنای نگرش وی را در آینده نسبت به دیگران می­سازد. کودک به تدریج و ضمن ارتباط با دیگرا ن به مهارتهای اجتماعی خود می­افزاید و علیرغم دوره اول کودکی که همبازی ها نقش چندانی در زندگی کودک ندارد، در دوره پیش دبستانی دوستان تأثیر بسزایی در رشد اجتماعی کودک دارند و مهارتهای اجتماعی کودک راافزایش می­دهند. کودک دراین مکان ها به تجربه و یادگیری می­پردازد و روشهای ارتباط با دیگران را فرا می­گیرد و به نقاط ضعف و قدرت خود پی می­برند. (شفیع آبادی، 1372 ) .

از 2 تا 4 سالگی کودکان که در آغاز افرادی غیر اجتماعی هستند به افراد اجتماعی تبدیل می­شوند. کودک در اثر بازی با کودکان دیگر یعنی از راه مشارکت در فعالیتهای آنان و دادن و گرفتن اسباب بازیها، در اندک زمان روح سازگاری دراو پدیدارمی­شود. همچنین او از راه تقلید کردار و گفتار همچنان های همبازیش می­کوشد خود را به شکل آنان در آورده و مطابق با الگوی قابل قبول گروه خود رفتار کند. (پارسا، 1371 ) .

نخستین رشد اجتماعی اندکی پس از تولد کودک آغاز می­شود و شامل آموزش های گوناگون است سپس زبان آموزی به تدریج انجام می­شود. کودک در سنین 5 تا 6 سالگی دچار دگرگونی های فراوانی در روابط با کودکان دیگر، با پدر و مادر و بزرگسالان می­شود، این دوره از لحاظ اجتماعی و سازگاری کودک در آینده چنان اهمیت دارد که باید دوره اصلاح و تصحیح رفتار اجتماعی کودکان نامید. در این دوره برای رشد کودک وجود کودکان دیگر از اهمیت فراوانی بر خورداراست و آرامش روانی او هنگامی تأمین می­شود که افراد گروه او را پذیرفته باشند. به تدریج که طرز رفتار و ارتباط با دیگران را در می­یابد،نظرش درباره خودش بهتر می­شود و در نتیجه در کارهایش توفیق بیشتری بدست می­آورد. (پارسا،1371 )


بیان مسئله:

از آنجا که به نظر می­رسد که کودک در سالهای اولیه زندگی به شخصیت خود پی می­برد و این شناخت را در خلال حرکات وی می­توان دید، تربیت و تعلیم صحیح می­تواند در این میان مؤثر واقع شود. یکی از بهترین وسایلی که می­توان آموزش و تربیت را ایجاد کند، بازی است. کودک در خلال بازی به کشف محیط خود می­پردازد و ازطریق بازی نخستین گامها را برای ایجاد اجتماعی شدن بر می­دارد. او همکاری و تعاون با گروه را می­آموزد، یاد می­گیرد که چگونه بر دیگران تأثیر بگذارد و چگونه از دیگران تأثیر پذیرد. بازی کودک را از افسردگی و خمودی خارج کرده و باعث شرکت وی درگروه می­شود و به او یاد می­دهد که برای پذیرش و موفقیت درگروه باید چه تواناییهایی داشته باشد و چگونه می­تواند ازتوانایی دیگران برای رفع نیاز خود و نیاز دیگران استفاده کند. بازیها در اجتماعی شدن کودکان سهم بسزایی دارد. اطفال اغلب برای اولین باز از راه بازیهای دسته جمعی خود به ارزش کودکان دیگر که بدون آنها بازی مقدور نیست پی می­برد. به وسیله بازی آنها یادمی­گیرند که چگونه یکدیگر را قبول داشته باشند، درباره قوانین بازی توافق کننده و دسته جمعی بر گروه رقیب پیروز شوند. مفهوم همکاری و پیروزی و شکست ، هم چشمی وبرتری طلبی اغلب در این دوره ازورای بازیهای البته جمعی استنباط می­شوند و به رشد لازم می­رسند از طرف دیگر بازیهای چون ، آشپزی ، خانه داری، دکتر بازی و غیره باعث آمادگی کودک برای احراز شغلی در آینده و تفهیم نظامی اجتماعی می­شوند. با توجه به این مطالب سوالی که در اینجا مطرح می­شود، این است که آیا بازی دسته جمعی و با قاعده در مهد کود ک که تحت نظر مربی است، باعث افزایش رشد اجتماعی می­شود؟

ضرورت پژوهش:

بر هیچ کس پوشیده نیست که عدم وجود امکانات لازم برای کودکان در هرسنی، ازرشد مناسب و لازم آنها دران سن جلوگیری یا آن راکند می­سازد.بدین ترتیب درصورتی که محیط دوران کودکی جهت پرورش و باروری جنبه اجتماعی کودک به اندازه کافی غنی نباشد، کودک درآینده فردی منزوی و گوشه گیر بار آمده ویاجهت ابزار وجود خویش و بودن درگروه هموار به افراد قویتر در این زمینه ها وابسته می­شود و با انتخاب شخصیت اتکایی و وابسته می­کوشد ضعف های خود را نسبت الگویی که بر می­گزیند مخفی سازد و چون بازی و بخصوص بازیهای گروهی و با قواعد برای کودکان 5 تا 6 ساله (دوران پیش دبستانی ) در آماده سازی آنها جهت شرکت در روابط اجتماعی آینده نقش مهمی ایفا می­نماید. لذا تحقیق حاضر به انعکاس اهمیت آن در زشد اجتماعی کودکان به والدین و مربیان خواهد پرداخت و اهمیت آن ، این است که به معلمان و مربیان و والدین کمک کند تا با استفاده از وسایل بازی و اهمیت دادن به بازیهای گروهی کودکان و دادن نقشهای اجتماهی در حین بازی به آنها به اجتماعی شدن آنها کمک کنند.

هدف پژوهش:

واضح است که کودکان درخلال بازیهای گروهی، انعطاف پذیری، نوبت گرفتن و اجتماعی شدن را تجربه می­کنند و رضایت خود را تاگرفتن نتیجه به تأخیر می­اندازد و با صبر و استقامت و انتظار کشیدن را درخود تقویت می­کنند. به این ترتیب بازی هایی که کودک درآن به صورت گروهی بازی می­کند او را مجبور به رعایت نکات اجتماعی می­کند. البته در ابتدا کودک ازنقش دیگران که با او بازی می­کنند آگاه نیست و در خلال بازی با آنها ، تمام قوانیش متمرکز به خودش می­باشد ولی به مرور به نقش آن افراد پی برده و یاد خواهد گرفت که چگونه با غریبه ها رابطه برقرار کرده و آنها را به بازی دعوت و مسائلی را که یک بازی مطرح می­کند به کمک آنها حل نماید. پس در خلال بازی گروهی که کودک مفاهیم صبر و حوصله ، احترام به حقوق دیگران، افزایش اعتماد به نفس ، پیروزی و شکست و مانند آن را یاد خواهد گرفت . به طوری که بامشاهده بازی کودک می­توان به میزان فعالیت اجتماعی او پی برد. با توجه به مطالب مذکور تحقیق حاضر در نظر دارد تفاوت رشد اجتماعی کودکان را از طریق تفاوت موجود درنوع بازیهایشان (بازیهای گروهی و باقاعده با بازیهای فردی یا چند نفره بدون قاعده ) مورد سنجش قرار دهد و چون اغلب بازیهای گروهی منظم درمهد کودک با نظارت مربی انجام می­گردد لذا دو گروهی که در این تحقیق جهت رسیدن به هدف پژوهش حاضر مورد استفاده قرار می­گیرند، از بین کودکان مهد کودک رو، و کسانی که به مهد کودک نیمی­روند ، انتخاب می­گردند. درصورتی که فرضیه تحقیق که مدعی وجود ارتباط بین میزا ن بازی دختران 4 تا 5 ساله و رشد اجتماعی آنان می­باشد،مورد تأیید قراربگیرد،درآن صورت می­توان با استفاده از بازیهای و افزایش کمیت و کیفیت آنها در رفع مشکلات موجود در روابط اجتماعی کودکان استفاده نمود . همچنین با افزایش آگاهی والدین از نقش و اهمیت بازیها می­توان از آنها جهت کاربرد بازیهای مناسب سن کودکانشان بهره گرفت.

فرضیه پژوهش:

1 – بازیهای گروهی و باقاعده که تحت نظر مربی در مهدهای کودک انجام می­گیرد به طور معنی داری باعث افزایش رشد اجتماعی دختران می­شود.

تعاریف مفهومی و عملیاتی واژه­ها:

مفهومی:

بازی عبارتست از فعالیتی که بدون وجود نیروی خارجی (زور و اجبار ) و کاملاً اختیاری و بدون هدف و منظور خاصی انجام داده می­شود، به طوری که انجام آن سبب لذت و آرامش می­شود.برای کودکان بازی یک راه میان بر برای دست یابی به مسائل دنیا است. بازی عبارت است ، از خود، بدون ترس. (طباطبایی نیا، 1366 ).

رشد اجتماعی عبارت است از ، توانایی کودک برای ایجاد روابط نیکو با دیگران و همکاری با آنان.و کودک تا زمانی که به رشد عقلی نرسد، استعدادهای اجتماعی دروی پدیدار نمی­شود و نمی­توان مردم و محیط خود را بشناسد و باآنان رابطه بر قرار کند. (پارسا، 1371 ) .

مهد کودک = کودکان پیش از دبستان برای آموزش و نگهداری به آنجا سپرده می­شوند و از خدمات آموزش و پرورش استفاده می­کنند.(پارسا، 1371).

عملیاتی:

اجتماعی شدن، منظور نمراتی است که فرد با کودک در تست وایلند به دست می­آورد. بازی، هر فعالیتی که بوسیله آن انسان خود را از دنیای کار جدا می­کند.

فصل دوم:

تاریخچه بازی

اشاره­ای گذرا به تاریخچه روانشناسی کودک

بازی ار دیدگاه اسلام

بازی از دیدگاه اسلام

بازی از نظر قرآن

بازی در کردار و گفتار معصومین

بازی از دید روانشناسی قدیم

بازی از دید روانشناسی جدید

تعریف بازی و فرق آن با کار

بازی و رشد اجتماعی

ارزش بازی برای کودکان

شرط مقررات خوب و جامع

فوائد بازی

چرا بازی برای رشد کودکان ضرورت دارد؟

انواع بازی

بازی سمبلیک

بازی و بیان کلامی

عوامل مؤثر در بازی

رشداجتماعی کودک

رفتار اجتماعی کودک

اصول رشد شناختی اجتماعی کودک

مراحل رشد ذهنی اجتماعی کودک کودکستانی و مهد کودکی

بازی درمانی

تاریخچه بازی

شروع بازی را می­توان به گذشته های دور، حتی از بدو پیدایش انسان نسبت داد. در حقیقت بازی جزیی از زندگی انسان از بدو تولد تا زمان مرگ است و در کل تاریخچه بشریت مندرج . انسان از نظر فیزیولوژیکی نیاز به جنبش و حرکت دارد و بازی جزمهم این جنبش و حرکت است. انسان برای رشد ذهنی و اجتماعی خود نیاز به تفکر دارد و بازی خمیر مایه تفکر است. تشکیل اجتماعات اولیه بشری نحوه و شکل جدیدی از بازی را پدید آورده بازیهای گروهی به صورت بازیهای نمایش از عبادت ارواح و پرستش اشیاء گرفته تا رقص شکار و رقص جنگ، مجموعه­ای ازراههای بر آوردن نیازهای جسمانی و ذهنی افرادی فراهم گرداند. خواه به این مجموعه بازی نام دهیم و خواه نامی دیگر، دراصل مطلب تفاوت چندانی پدید نمی­آید. در ابتدای تاریخچه بشر، مواد و اشیاء خام و طبیعی به دست آمده از طبیعت بود. قطعه­ای سنگ، به دست گرفتن آن ، حرکت دادن آن، و سر انجام غلتاندن یا پرتاب آن همه نوعی بازی محسوب می­گردید. رشد ذهنی یا اجتماعی انسان و تسلط پیش رونده او بر طبیعت امکان دست کاری در اشیاء طبیعی را به وجود می­آورد و از این زمان اشیایی به خواست انسان تغییر شکل دادند تا بتوانند اندیشه او را درشکل دهی به بازی غذای بیشتری بخشند و روح او راضی تر گردانند. از این زمانها آثاری دردست است. * روی دیواره نمادها و شاید آنها با مواد مورد نیازبازی به برداشت ها از قدمت بازی ارزش بیشتری خواهد بخشد. ابداع زمان در جهت انتقال اندیشه­ها و تشکیل جوامع بزرگتر بشری به علت آسانتر شدن راه تبادل اطلاعات ، بدعت جدیدتری دربازی به وجود آورد. در واقع این دوران آغازگر بازیهای خلاقانه تری است که نیاز به استفاده از زبان و کلمات برای انجام آنها ضروری بود. (مظلوم، 1377 )

اشاره­ای گذرا به تاریخچه روان شناسی کودک

مطالعه علمی درباره رفتار کودکان سابقه چندانی ندارد و مطالعه علمی در این زمینه تازه آغاز شده است، قبلاً فلاسفه درباره اهمیت دوران کودکی و تأثیر آن در شخصیت انسان در بزرگسالی بحث و گفتگو کرده­اند. درقرن 19 داروین بیوگرافی کورک را منتشر کرد. اولین مطالعه جامع در زمینه رشد کودک در سال 1882 قرن 19 توسط پرایر حاصل مطالعات وی در کتاب هیجانی به نام «ذهن کودکـ » منتشر شده، پرایر[5] درباره بازتاب ها، تواناییهای حسی و رشد هیجانی و فرایندهای فکری کودک مطالبی نوشت و در واقع این کتاب در تاریخ روان شناسی کودک نقطه عطفی بوده است. در مطالعه کودکان، روشهای تجربی اهمیت زیادی پیدا کرده است. وچون کودکان نمی­توانند درباره حالات درونی خود سخن بگویند به کاربردن روشهای درون نگری بی اهمیت تلقی گردید. (مظلوم، 1377 ).

بازی از دیدگاه اسلام

کودک را باید تا هفت سال آزاد گذاشت و پس از آن در مدت هفت سال باید به تربیت و ادب اهتمام نمود. « حضرت علی »

بازی امری طبیعی و همانند نفس کشیدن برای کودک ضروری است. کودک موجودی زنده است و هر موجود

زنده باید فعال باشد، بازی برای کودک ، نوعی فعالیت و کار است .کودک ندانسته عاشق بازی است و شاید شدیدترین محرومیت برای او باشد که از بازی محرومش کنند. کودک فطرتاً نیاز به بازی دارد. اسلام این آیین مقدس فطری نیز به نیاز طبیعی کودک توجه داشته و دستور داده که او را آزاد بگذارند تا بازی کند و بر این عقیده که بازی تلف کردن وقت نمی­باشد.رشد را به معنی دست یافتن به واقعیت های آفرینش گرفته اند. بر خلاف «فی » که باز ماندن از واقعیتهای آفرینش و گم کردن آنهاست. اما ژرف اندیشان که بهتر توانسته­اند به عمق معنی راه یابند می­گویند «رشد » عبارت است از این که تنی داشته باشی در خدمت و دلی در معرفت و سری درمحبت . بدین ترتیب، مربیان، والدین و غیره باید طفل را در مسیری قرار دهند که از رشد باز نماند. در انسان های بالغ و کودکان دانش­آموز این هدفها را از راه تقویت ایمان و فعالیتهای واقع­گرایانه به تفکر و عبادت ورزشی و بازی حاصل می­شود. اما در دوره اولیه کودکی راهی جز گرایش طفل به بازی وجود ندارد، او درضمن بازیهای مطلوب هم تنش برای خدمت آماده می­شود و هم اصل معرفت و محبت بار می­آید. به همین جهت است که کودکی و بازی با عنایت به رهنمودهای اسلامی لازم و ملزوم یکدیگرند و اگر بازی را از کودک بگیرند تنها ازرشد محرومش می­کنند، بلکه حیات را هم از او می­گیرند، برای این که کودک ضمن بازیهای کودکانه هر چه بهتر درمسیر رشد قرار بگیرد، لازم است که مربیان بیشتر به بازیهای سازنده توجه کرده و باهدایت دقیق و صحیح از بازیهای کور و بی هدف و بی معنا جلوگیری کنند و یا لااقل آنها را کاهش دهند.


بازی از نظر قرآن

اغلب بازی در قرآن «لعب » در 5 آیه و اغلب با لغات فرض قبل از آن و «لهو» بعد از آن ، آمده است.

گاهی با هزواء و در همه آیات اشاره به یک مشغول کننده و بیشتر به معنی غرق شدن در امور زندگی می­باشد و چون قرآن راهنمای یک زندگی همراه با فکر و هدف است، بازی را نهی کرده است و آن را از کار جدا می­داند، مگر در مورد کودک که به تدریج از احساس وادراک به تفکر و تکامل ذهنی عملی می­رسد. در سوره «یوسف » در گفتار برادران یوسف به پدرشان آمده است « یوسف رافردا با ما بفرست تا به جهد و بازی کند» حضرت یعقوب در مقابل این حرف منطقی آنان تسلیم می­شود ، یعنی با این که پیامبر است به خود اجازه نمی­دهد به خاطر دل خود حضرت یوسف را از زندگی طبیعی باز دارد و به این ترتیب واگذاشتن کودک برای بازی یکی از خصوصیات اخلاقی انبیاء و روش تربیتی قرآن می­باشد.


بازی در کردار و گفتار معصومین

در گفتار یکی از معصومین آمده است که « بگذار کودک بازی کند » و عملاً مردم در زندگی امام جعفر صادق (ع ) ، ما شاهد انواع بازیهای پرورش دهنده قوای عقلانی و جسمانی هستیم که به عنوان الگوی پرورش در عمل و فرهنگ تربیتی اسلام می­توان از آنها نام برد که دراین فرصت آن را بیان می­کنیم:

ازبازی ها دو بازی اختصاصی بدنی بود که بعد به شهرهای دیگر کشیده شد. بازی اول که جنبه آموزشی و تقویت ذهن را داشت و دوم جنبه حضور ذهن و توجه به هدف خاص داشتن.


بازی از دید روان شناسی قدیم

در قرن 19 این سئوال مطرح شد که چرا بچه انسان با حیوان بازی می­کند.

اسکینر[6]: عقیده داشت منظور از بازی کودکان خارج نمودن نیروی اضافی است. لگدزدن، غلطیدن ، جیغ زدن و دویدن و بازیهای جمعی برای مصرف نیروهای اضافی است.

هال[7]: در رشد دوره کودکی تاریخ نژاد تکرار می­شود پس کودک با بازیهای مختلف لازمه به هر دوران از عصر حجر و از دوره مفرغ باید بگذرد.

ویلیام استون[8]: بازی یک غریزه برای رشد و نمو استعدادها و تمرین مقدماتی برای اعمال آینده است.

گال[9]: در نظریه معروف به نظریه غریزی می­گوید: بازی عبارت از تمایل موجود زنده برای رسیدن به غرایز قبل از آن که میدان عمل پیدا کند.

فروبل[10]: این شخص را پیغمبر بازی می­دانند و اولین کسی است که کودکستان را به وجود آورد زیرا او مدرسه خود را به باغ و کودکستان تبدیل نمود، وی معتقد بود که بازی یکی از مواردی است که کودک می­تواند یادبگیرد، کشف کند و کنجکاویش را ارضاء کند وی اقدام به تهیه وسایل بازی متعدد برای کودکان نمود. (آرین، 1370 ) .


بازی از دید روانشناسی جدید:

یکی از بر جسته ترین مطالبی که در نظرات روان شناسان جدید به چشم می­خورد ، این است که کودک با وسایل نسبتاً عادی در زندگی به بازی می­کشاند و دیگر این که از طریق محسوسات به طور یکسان حواس پنجگانه ذهن او را پرورش می­دهند و مسئله دیگر این که برای هر سنی وسایل و بازی های خاص انتخاب می­کند و نه دیرتر حسی را رشد می­دهند و سعی بر این است که رشد سالم و همه جانبه در همه اعضاء و حواس ایجاد شود، اگرچه این نظر را روسو در کتاب اصیل در روان شناسی مترقی قدیمی بدین گونه ابراز داشته است . هر سن، هر حالت از حیات ، کمال بلوغ متناسب با خود رادارد که مخصوص آن است ، آموزش و پرورش باید این پیشرفت را تسهیل کند و به کمال برساند. مجموع این پیروزیها که سبب توفیق در کار تربیت می­شود اگر مرحله­ای از مراحل مورد غفلت قرارگیرد، فرصتی برای همیشه از دست رفته و اقدامات بعد سودی نخواهد داشت و نیز هر گاه تربیت قبل از پایان رشد متوقف گردد، شکست مربی هم از این هم بزرگتر خواهد شد ولی در روش جدید پرورش کودک بیشتر بر مبنای مشاهده و سپس راهنمایی است. دیگر این که وسایل و انواع بازیهای برای رشد در مراحل مختلف وجود دارد ، یعنی رشد کودک از روی «عوامل عمده تکوینی » مراحل تربیت روشن می­گردد، و در هر دوره از ادوار رشد فعالیتها ، یعنی : در سالهای نخستین و زندگی فعالیت اعصاب حسی – حرکتی درجه اول اهمیت قرار دارد. این تصورکه برای تربیت هر عامل عمده تکوینی زمان مشابهی وجود دارد ، بیشتر به تصور دورههای حساس است. ماریا مونته[11]، اهمیت آنها را ازلحاظ آموزش و پرورش نشان می­دهد، و می­توان گفت که دورههای عمر تقریباً دوره بازی است و دوره دیگر حافظه است و دوره شرم و دوره شرورو هیجانات . البته غرض پیروان مکتب جدید تربیتی این نیست که سنین عمر را بیش از اندازه به صورت منظور در آورند، بلکه این را معیاری برای شناختی حدود استعداد و کودک است.


تعریف بازی و فرق آن با کار:

دانشمندان مختلف ازبازی تعاریف مختلفی کرده­اند:

جانسون[12] عقیده دارد که « دنیای بازی غریزه می­باشد ، به عبارت دیگر تمایلی است فطری که در موقع تولد در کودکان موجود است ».

پارملی[13] معتقد است که «بازی عبارت است از صرف نیرو و بخاطر تفریح و خوش آیندی .بدون در نظر داشتن هدف و فواید آن » .

پاتریک[14] بازی ر ااینطور تعریف می­کند:« بازی عبارت است از عملی آزاد خود به خودی که هدفش در خودش است» .

هال می­گوید:«بازی عبارت است از عاداتی که در نسلهای سابق به یک صورت ابتدایی و بدون هدف موجود بوده و بعد با عقاب منتقل گردیده و چنان که بعد خواهیم دید، این عقیده به نام آتارسیسم خوانده می­شود».

عکس­العملهایی که بازی نام دارد حرکاتی هستند که خودبه خود آزادانه از شخص ناشی می­شوند . بازی عبارت است از عکس­العمل کودک در برابر عوامل محیطی و این فعالیت خوش آیند، وقتی موجب رضایت خاطر است که کودک برای بازی خود دلیل ندارد و از آن بهره برداری نمی­خواهد بلکه آزادانه با خوشحالی به بازی می­پردازد . بازی به هر شکلی که باشد میل شدید خود را به آزادی عمل ارضاء می­کند. بازی را می­توان به منزله فعالیتی دانست که شخص هنگام آزادی می­توان به میل خویش بدان مبادرت ورزد یا به عبارت دیگر عملی که بدون مانع از روی میل صورت می­گیرد ، این تمایل در کودک فطری است و لزومی ندارد که آموخته شود زیرا آنها خود به خود به کارهایی که برایشان نشاط انگیزه است، اقدام می­کنند. (آرین، 1370 ).

دردوران کودکی بازی جنبه غیر رسمی از دوران بلوغ دارد. باافزایش سن کودک از تعداد فعالیتهای تفریحی کاسته می­شود و به تدریج که شخص مراحل رشد را می­پیماید بازی هایش از صورت ساده اولیه خارج شده ترکیب و پیچیدگی پیدا می­کند و از بازیهای سالهای قبل صرف نظر می­کند. در اصطلاح روان شناسی بازی عبارت است از رفتار ذهنی یعنی طرز قضاوت شخص که فلان عمل را بازی یا کار تلقی نماید چنان که در یک زمان کاراست در زمان دیگر بازی است . طرز تلقی و انفعالات درونی هر کس در کار را تعیین می­کنند. این است که آن عمل کار یا بازی محسوب شود. بنابر این حد فاصل بین بازی و کار نمی­توان قائل شد هر فعالیتی می­تواند کار یا بازی باشد بر حسب اینکه عامل از تعقیب آن چه منظوری داشته باشد.

سلسله اعمال عصبی که باعث درک و تشخیص منظور می­شود و باعث قدرت در بازی است رشد می­کنند. کودکان و بزرگان بازی می­کنند به این که خود به خود رضایت خاطر اعصاب را که احتیاج به استراحت دارند فراهم آورند پس بازی جزء طبیعت ذاتی هر کسی است. یکی از اختلافات بین بازی و کاراین است که چون بازی امر غریزی و فطری است فشار و اجبار مداخله ندارد و امری است اختیاری و نوعی عادت به شمار می­رود. از این رو فی نفسه لذت بخش است و آسانتر از کار است ولی کار چون به خودی خود لذت ندارد غالباً همراه با اجبار است. دوم این که بازی فعالیت بیشتری نسبت به کار دارد ولی آسانتر و خوش آیندتر از آن است به همین جهت خستگی کمتری ایجاد می­کند.

اختلاف دیگر بازی در رشد بیش از کار مؤثر است. زیرا بیشتر با احتیاجات در تمایلات فطری مطابقت دارد بنابراین بیش از هر روشی برای فعالیت جسمی و فکری مناسبتر است. فرق دیگر این که در بازی تقریباًتوجه به یک جا و خود به خودی معطوف می­شود بنابراین انرژی کمتری مصرف می­شود.

اختلاف دیگر این که قائلند این است که کار را به عمل فکری و بازی رابه فعالیت جسمی تعبیر می­کنند اما این تعبیر به کلی غلط است و باموازین عملی مطابقت ندارند. زیرا ممکن است اعمال فکری به اندازه اعمال بدنی تولید رضایت خاطر کند و به همان اندازه متضمن مقصود و منظور باشد.علم فیزیولوژی معلوم می­دارد که هر پاسخ یا عکس­العملی شامل کار اعصاب و عضلات و غدد است پس دلیلی نیست که بازی و کار از لحاظ اعمال فیزیولوژی فرقی با هم داشته باشد.

اختلاف دیگری که بین دو است که بازی مقدم بر کاراست و در کارنشاط و علاقه خود به خودی و غریزی نیست و هدف کار مانند بازی در خودش نیست و برای کار تمرین و مراقبت زیاد لازم است. وقتی کار از بازی و تفریح خالی باشد خسته کننده بوده و ارزش نخواهد داشت هم چنین بازی وقتی به صورت ابتدایی و بدون هدف باشد مفید نخواهد بود. بازی طوری باید انتخاب شود که فواید جسمانی و عقلانی در ان مندرج باشد به طور خلاصه در بازی بایستی مقدار کار وکوشش گنجانده شود. اگربازی تا حد خستگی اعمال شود اثر معکوس دارد و بی فایده می­شود. کودکانی که در این امر فرط می­کنند از درس عقب افتاد . و نتیجه مثبت بدست نمی­آورند نظر به اهمیت جسمانی و عقلانی و نقشی که بازی در توسعه پرورش قوای ذهنی دارد، لازم است مطالعات بیشتری در این زمینه اعمال گردد. (مهجوری، 1378 ).

بازی و رشد اجتماعی

فروبل معتقد است که باید کودک را برای زندگانی اجتماعی اینده تربیت نمود،زیرا در کودک توان بالقوه اجتماعی بودن موجود است و صرفاً همنشینی با دیگران باعث به فعل در آوردن بالقوه اجتماعی کودک می­شود . او می­افزاید که همنشینی با دیگران می­تواند به صورت بازی انجام شود و در این هنگام بازی علاوه بر تکامل نیروهای جسمی و عقلی کودک باعث می­شود تا او در مورد پژوهش ویژگیها وخصوصیات همکاری، همیاری، بردباری ، راستگویی ، یک دلی ، وابستگی گروهی، استقلال و توجه به حقوق دیگران از طریق بازی است، بازی عاملی است برای ایجاد مراوده و دوستی میان کودکان زیرا وجود هدفی واحد در بازی، و لزوم مشارکت و همیاری برای رسیدن به هدف باعث اتحاد همبازی ها می­گردد.

کودک از طریق بازی در می­یابد که سهیم شدن یا سهیم کردن دیگران در بازی یا اسباب بازی برای مورد قبول قرار گرفتن و پذیرفتن لازم است. آدلر می­گوید: بازی بیش از هر چیز یک تمرین اشتراکی است، و این تمرینها باعث می­شود تا کودک ضمن بر آوردن احساسات اجتماعی خود آنها را ارضاء نماید. کودک در می­یابد که دیگران نیز مانند او تمایل دارند تا از اسباب بازیها استفاده کنند . استفاده از اسباب بازیها به او می­آموزد که جهت نیل به تفاهم باید از مقررات و اصولی که مورد قبول همگان و همبازیها باشد پیروی نماید و الا ازبازی و مشارکت با دیگران طرد می­شود. کودکانی که از بازیها و سرگرمی ها دوری می­کنند در واقع توانایی تطابق صحیح با محیط را در خود نمی­بینند و لذا همیشه آماده هستند تا نسبت به دیگران ظنین و بد گمان شوند.

این کودکان همیشه منزوی و به دور از سایر کودکان هستند .آنها بیشتر تمایل به در حاشیه قرار گرفتن دارند و هر گاه موقعیتی برای مشارکت با دیگران برایشان فراهم گردد، به علت عدم موفقیت، تکبر، کمبود اعتماد و احترام به خود و ترس از ایفای نقش خود با دیگر کودکان سازش و هماهنگی نداشته و بازی ر ابه کام خود و دیگران تلخ می­نماید.(احدی، 1376 ) .

بسیاری از روان شناسان عقیده دارند که کودک از طریق بازی کشش ها و کوششهای دوران بزرگسالی و یا درحقیقت نوعی از همانند سازی را تکرار می­کنند .آنها عقیده دارند که ورود تدریجی کودک به دنیای بزرگسالی به درک واقعیتهای تلخ و شیرین ان از قبیل سخت گیری، آشفتگی، عصبانیت، خشم، استدلال محبت و غیره منجر می­شود. تمام این خصوصیات را کودک بدون آنکه خود را درگیر مسائل و مشکلات و یا در مواقع وظایف ومسئولیت و مشکلات بزرگسالان نماید، از طریق بازی می­آموزد ، بر این اساس ، روان شناسان می­گویند که بازی اصولاً اجتماعی است و یکی از هدفها و بازده های آن ایجاد حس دوستی و معاشرت با دیگران است، یعنی در حقیقت بازی سازنده انسان اجتماعی است، آدلر عقیده دارد که بازی نوعی حرفه است که باعث مهارت و شکوفایی استعدادهای اجتماعی افراد می­گردد. کودک از طریق بازی و همانند سازی خود با بزرگسالان تصویر خود را به عنوان شهروندی که باید مسولیتها و نقشهای مناسبی ر ادر یک نظم اجتماعی به عهده گیرد، گسترش داده و به عنوان شخصیتی موجود و مستقل در یک جامعه آزاد جلوه گری می­کند بدین طریق کودک با هر تغییری در روابطش با جهان، به طور مستمر خود ر ااز نو کشف می­کند ، تصویرش را از «خود» تا آنجا که می­تواند و در توان دارد، مورد تجدید نظر قرارمی­دهد. به علاوه کودک در بازی تلاش می­کند که مشکلات و تضادهایش ر احل کند، وسایل بازی و اغلب وسایل بزرگتر ها را دست کاری می­کند. او در حالی که تلاش می­کند تا سرگرمی ها و پریشانیهای خود را حل کرده و بیرون ریزد، به زودی یاد می­گیرد که مواظب صحبت کردن خود باشد و به صحبت بی صدا برای خیال بافی ها و دست کاریهای کلامی خود متوسل می­شود. کودک معمولاً آنها را به سادگی ظاهر می­سازد ، در غیر این صورت این احساسات و عقاید در بازی مخفی می­مانند، یا همان طور که اریکسون معتقد بود، بازی کودک قطع می­گردد، زیرا که او با این کرانها در دنیای خصوصی­اش نمی­تواند بر خورد کند.(آرین ، 1370 ) .

دانشمندان زیادی از قبیل پیاژه در مورد بازی طبقه بندی هایی انجام داده­اند که به توصیف آن می­پردازیم:

1 – مرحله تمرینی (حسی – حرکتی ) که از بدو تولد تا حدود 24 – 18 ماهگی است.

2 – مرحله تخیلی که از 18 تا 24 ماهگی تا 4 تا 5 سالگی می­باشد و شامل بازیهای نشانه ای «رمزی سمبلیک » است.

3 – مرحله با قاعده که از 4 تا 5 سالگی به بعد می­باشد در این مرحله بازی با قاعده و قانون صورت می­گیرد.


مبانی نظری و پیشینه اینترنت و نگرش فرهنگی روحانیون

مبانی نظری و پیشینه اینترنت و نگرش فرهنگی روحانیون
دسته بندی علوم اجتماعی
بازدید ها 14
فرمت فایل docx
حجم فایل 308 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 81
مبانی نظری و پیشینه اینترنت و نگرش فرهنگی روحانیون

فروشنده فایل

کد کاربری 14636
کاربر

بصورت فایل ورد

همراه با منابع

مقدمه:

مفاهیمی چون «اینترنت»، «فرهنگ»، «نگرش»، «نگرش فرهنگی» و «روحانیت»، از جمله مهم‌ترین مفاهیم ساختاری و زیربنایی پژوهش حاضر هستند که در بخش نخست این فصل با عنوان «تعاریف مفهومی» به صورت مفصل تعریف و تحدید شده‌اند. هم‌چنین نظریه‌های مرتبط با این پژوهش، در بخش دوم با عنوان «مبانی نظری» ارائه گردیده است که با توجه به ماهیت بین رشته‌ای تحقیق حاضر، به دو دستۀ نظریه‌های ارتباطاتی و روان‌شناسی اجتماعی تقسیم شده‌اند، ضمن این که هر کدام از این دو دسته، تقسیمات درونی مربوط به خود را نیز دارند. با توجه به نظریه‌های مطرح شده، در بخش سوم این فصل، چارچوب نظریِ پژوهش ارائه شده است و در دامۀ این بخش نیز، پیشینۀ پژوهش، پرسش‌ها و فرضیه‌های تحقیق آورده شده است.

1ـ2ـ تعاریف مفهومی

1ـ1ـ2ـ اینترنت[1]

اینترنت را باید بزرگ‌ترین سامانه‌ای دانست که تاکنون به دست انسان طرّاحی، مهندسی و اجرا گردیده ‌است و به قول برخی از محققان ارتباطی، ستون فقرات ارتباطات کامپیوتری جهانی و به عبارت دیگر، «شبکۀ شبکه‌های اطلاع‌رسانی» جهان شناخته می‌شود (کاستلز، 1996: 401).

این شبکۀ عظیم ارتباطی، در واقع، ساختار تحوّل‌یافتۀ یک شبکۀ اطلاعاتی نظامی است و ریشۀ آن به دهۀ ۱۹۶۰ باز می‌گردد که به دنبال پرتاب نخستین قمرهای مصنوعی اتحاد جماهیر شوروی به فضای ماورای جوّ زمین و افزایش نگرانی ایالات متحدۀ امریکا از خطرات حملات هسته‌ای احتمالی آن کشور و به منظور حفظ و حراست اسرار نظامی ارتش امریکا در شرایط بسیار مخوف جنگ هسته‌ای، از طرف «آژانس طرح‌های پژوهشی پیشرفته»[2] (آرپا)[3] در وزارت دفاع ایالات متحده، پایه‌گذاری شد. شبکۀ یادشده، طوری طراحی شده بود که هر مجموعۀ اطلاعاتی، مسیر خاص خود را در میان مدارهای ارتباطی مختلف شبکۀ مورد نظر، به صورت افقی طرح می‌کرد و در عین حال، امکان گردآوری تمام آن‌ها از هر واحد خاص نیز وجود داشت. مدتی بعد، تحت تأثیر پیشرفت تکنولوژی دیجیتال، امکان جمع‌آوری و بسته‌بندی هر گونه پیام و از جمله اصوات، تصویرها و داده‌ها و ایجاد شبکه‌های اطلاعاتیِ منتقل‌کنندۀ انواع نمادها، بدون نیاز به هر گونه مرکز کنترل، پدید آمد و به این ترتیب، با استفاده از فراگیری بسیار گستردۀ زبان دیجیتال و شبکه‌بندی نظام ارتباطی، شالودۀ تکنولوژیک ارتباطات افقی جهانی فراهم شد.

نخستین شبکۀ اطلاعاتی از این نوع، که به عنوان قدردانی از مؤسسۀ بنیانگذار آن، «آرپانت»[4] نامگذاری گردید، در سال 1969، بر روی مراکز تحقیقاتی همکاری‌کننده با وزارت دفاع ایالات متحدۀ امریکا و از جمله دانشگاه کالیفرنیا و دانشگاه‌ هاروارد گشوده شد و در پی آن، پژوهش‌گران، برای برقراری ارتباط علمی متقابل با یکدیگر، به بهره‌بردای از این شبکه پرداختند. در سال 1983، برای جدا ساختن کامل کاربردهای نظامی و غیر نظامی شبکۀ مذکور، در کنار «آرپانت»، شبکۀ مستقلی موسوم به «میل‌نت»[5] برای پژوهش‌گران نظامی تأسیس گردید. در طول سال‌های بعد از دهۀ 1980، «بنیاد ملی علوم»[6] ایالات متحده، علاوه بر ایجاد یک شبکۀ خاص علمی به نام سی‌اس‌نت[7]، شبکۀ دیگری با همکاری شرکت مشهور «آی.بی.ام»[8] به نام «بیت‌نت»[9] برای استفادۀ محققان زمینه‌های غیر علمی تأسیس نمود.

با توجه به آن که تمام شکبه‌های مذکور، در فعالیت‌ها و تماس‌های ارتباطی خود، از سیستم اطلاعات «آرپانت» بهره‌مند می‌شدند، مدتی نام این شبکۀ میان‌شبکه‌ای، «آرپا ـ اینترنت»[10] گفته می‌شد و سرانجام به «اینترنت» موسوم گردید (معتمدنژاد، 1389: 143ـ147).

بدین ترتیب، در تعریف علمی (نظری)، اینترنت را می‌توان مجموعه‌ای از شبکه‌های اطلاعاتی مرتبط به هم دانست که از مجموعۀ پروتکل[11] (مقاوله‌نامه) واحدی استفاده می‌کنند و در جهت عرضۀ مجموعۀ اطلاعاتی واحدی به کاربران یا مشتریان خود، مشارکت دارند (محسنی، 1386: 80).

فضای مجازی[12] عبارت دیگری است که به عنوان مترادفی برای اینترنت به کار می‌رود. این عبارت، بیان‌گر دنیایی مجازی است که در آن، فناوری و تخیّل در ورای صفحۀ رایانۀ کاربر با یکدیگر پیوند می‌‌خورند. فضای مجازی و اینترنت، به عنوان سرحدی جدید در نظر گرفته می‌شوند که در آن، مردم این امکان را می‌یابند تا با یکدیگر و با اطلاعات، به طرقی جدید برخورد پیدا کنند؛ زیرا اینترنت، جابه‌جایی بین فضای واقعی و مجازی را سهل و آسان می‌کند. حرکت در بین محیط واقعی و محیط مجازی، به واسطۀ فناوری اینترنت، امکان‌پذیر می‌گردد. از این رو، اینترنت، ابزاری است که شکل‌دهندۀ فضا و حرکت است (استوت، 1388: 61). در توصیف اینترنت و بیان ویژگی‌ها و اهمیت آن، هم‌چنین از مفاهیمی مانند شبکۀ شبکه‌ها، تارعنکبوت الکترونیک، فضای سیبرنتیک[13] و... نیز استفاده شده است.

پروتکل اینترنت، با توجه به مزایایی که دارد، به سرعت روی تعداد زیادی از سیستم‌های کامپیوتری پیاده شد، چرا که تنها پروتکلی بود که به کامپیوترهای ساخته شده توسط شرکت‌های مختلف، امکان برقراری ارتباط با هم را می‌داد. رشد اینترنت از اواسط سال 1980 (زمانی که به شبکۀ عمومی مخابراتی متصل شد)، سرعت یافت. «بنیاد ملی علوم» امریکا نیز از سال 1987 با اعطای کمک‌های مالی به دانشگاه‌های این کشور به منظور برقراری ارتباط با شبکه، نقش مهمی در جهت فراگیر کردن دسترسی به اینترنت ایفا کرد، امکاناتی که در گذشته، فقط در اختیار تعداد محدودی از پژوهش‌گران و مسئولین حکومتی امریکا بود (محسنی، 1386: 82). در پایان دورۀ جنگ سرد، اینترنت از پردۀ آهنین نیز عبور کرد و به تدریج (از سال 1990) به کشورهای جهان سوم نیز وارد شد.

بر اساس آخرین آمار منتشر شده، در حال حاضر (30 ژانویۀ 2012) کاربران اینترنت، آماری نزدیک به دو و نیم میلیارد نفر از جمعیت هفت میلیارد نفری جهان را به خود اختصاص داده‌اند که از این آمار، 5/49 درصد در آسیا و اقیانوسیه، 21/5 درصد در اروپا، 22 درصد در قارۀ امریکا و 7 درصد در افریقا زندگی می‌کنند.



[1]- Internet

[2]- Advanced Research Project Agency

[3]- ARPA

[4]- Arpanet

[5]- Milnet

[6]- National Science Foundation (NFS)

[7]- Csnet

[8]- IBM

[9]- Bitnet

[10]- Arpa-Internet

[11]- Protecol

[12]- Cyberspace

[13]- Cybernetic Space


دانلود فایل بررسی ساختار سیاسی در روزنامه کیهان و سلام در سال 1377 و تجزیه و تحلیل مطالب و موضوعات موجود در آنها

به همراه گسترش وسایل ارتباط جمعی و گسترش سوادآموزی، نیروی تازه‌ای پای به صحنه گذاشته است که بدان افکار عمومی می گویند این نیروی تازه که تجلی اراده و خواست مردم است، در تمام جهان به ویژه در کشورهای دارای نظامهای پارلمانی و مردمی نقش مهمی در شکل دادن به حوادث و رخدادهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، دارد و کمترل دولتی است که بتواند از رای سرپیچی کند و یا
دسته بندی خبرنگاری
بازدید ها 1
فرمت فایل doc
حجم فایل 531 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 223
بررسی ساختار سیاسی در روزنامه کیهان و سلام در سال 1377 و تجزیه و تحلیل مطالب و موضوعات موجود در آنها

فروشنده فایل

کد کاربری 8044
کاربر

فهرست مطالب

عنوان

فصل اول- کلیات ومقدمات

پیشگفتار

مقدمه

تاریخچه مطالعاتی

طرح موضوع

چارچوب نظری: تالکوت

پارسونز

فرضیات و پرسشهای تحقیقاتی

اهداف تحقیق

اهمیت و ضرورت تحقیق

تعریف اصطلاحات تحقیق

فصل دوم

مرور متون مطالعاتی

خبر و تعریف آن

سبک های خبر نویسی

نظریه برجسته سازی یا اولویت گذاری

سه ضابطه خبر

نقبی به حقوق بشر

تاریخ روند آزادی مطبوعات

سوابق سانسور

پیدایی روزنامه در جهان غرب

انتشار روزنامه

دموکراسی و فضای باز سیاسی

تشکیلات صنفی و استقلال حرفه ای

جامعه مدنی

نقش دولت و جامعه مدنی در فرایند توسعه

دیدگاههای سنتی درباره نقش دولتو جامعه مدنی در توسعه

جامعه مدنی و روابط آن با جامعه سیاسی

تحولات توسعه ملی به سوی یک چارچوب نظری جایگزین

دیدگاه چند جامعه شناس در ارتباط با وسایل ارتباطی

فردیناند تونیس

دیوید رایزمن

مارشال مک لوهان

تعریف فرهنگ

لزوم تحقیق در تعاریف فرهنگ

تعاریف فرهنگ از دیدگاه دایرةالمعارفهای مشهور جهان

فرهنگ از دیدگاه آنتونی گیرتز

عناصر فرهنگ

جامعه مدنی و مطبوعات

تحولات روزنامه نگاری در کشور های در حال توسعه

تاسیس اولین چاپخانه و روزنامه در ایران

تاسیس دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی

مسائل اجتماعی مطبوعات ایران

مطبوعات ایران در قرن بیستم

طبقه بندی روزنامه ها بر حسب جناح

تعریف جناح و جناح بندی

آغاز فصلی نوین در تاریخ مطبوعات ایران

گامی در تحدید آزادی مطبوعات

در حاشیه طرح پیشنهادی مرکز

پژوهشهای مجلس شورای اسلامی درباره قانون مطبوعات

پیش نویس یک طرح موقت ارائه شده توسط مرکز پژوهشهای مجلس

پیش نویس طرح اصلاح قانون مطبوعات

روزنامه کیهان

روزنامه سلام

فصل سوم

جامعه آماری

شیوه نمونه گیری

ابزارهای اندازه گیری

روش جمع آوری اطلاعات

آزمون مجذور کی x

تعریف تحلیل محتوا

روش تحقیق

تحلیل محتوا، تحقیق درباره تاثیر ارتباط جمعی

شاخص ها و مراحل روش تحلیل محتوا

طرح

واحد بندی

نمونه گیری

رمز دهی (کد گذاری)

استخراج نهایی نتایج

معتبر سازی

نقاط قوت تحلیل محتوا

نقاط ضعف و معایب تحلیل محتوا

شروط عینیت، انتظام و عمومیت

شرط انتظام

موضوع عینیت و کیفیت

تعریف مقوله های تحقیق

فصل چهارم

ارائه و تجزیه و تحلیل داده ها

فصل پنجم

استنتاج

نتایج تحقیق

توصیه و پیشنهادات

ضمائم: جداول

جدول شماره 1. حلقه یک

(روزنامه های درجه اول تاثیرگذار و توقیف شده)

جدول شماره 2. حلقه دو.

(روزنامه های درجه دو تاثیر گذار و توقیف شده)

جدول شماره 3.

(هفته نامه های توقیف شده)

پیشگفتار

به همراه گسترش وسایل ارتباط جمعی و گسترش سوادآموزی، نیروی تازه‌ای پای به صحنه گذاشته است که بدان افکار عمومی می گویند. این نیروی تازه که تجلی اراده و خواست مردم است، در تمام جهان به ویژه در کشورهای دارای نظامهای پارلمانی و مردمی نقش مهمی در شکل دادن به حوادث و رخدادهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، دارد و کمترل دولتی است که بتواند از رای سرپیچی کند و یا آن را به حساب نیاورد، این واقعیتی است که همراه با تحولات عظیمی که در جوامع بشری از جهت ارتباطی و تکنولوژیک، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در قرن بیستم رخ داده است.

افکار عمومی می تواند بر رفتار فردی، گروهی وسیاست دولت تاثیر بگذارد. بنابراین نقش افکار عمومی در عرصه های مختلف (علمی) پذیرفته شده است.

دانشمندان علوم سیاسی و تاریخ نویسان بیشتر به آن بخش از افکار عمومی علاقمند بوده اند که در زندگی سیاسی نقشی را ایفا کرده و یا می کند، براین مبنا آنها اساسا به افکار عمومی به عنوان تجلی افکار از جانب عموم مردم نگریسته اند که به دولت می رسد و دولت شرط عقل را در توجه به آنها می بیند.

ژان ژاک روسو، براین باور بود که همه قوانین در نهایت به افکار عمومی مبنی بوده است. و بیان آزادانه آن را سد اصلی در برابر حکومت استبدادی می دانست:

«جرمی بنتام» تاکید می کرد که قانونگذاران نمی توانند وجود افکار عمومی را نادیده بگیرند. از این جهت شناخت افکار عمومی و ارزیابی آن و راههای نفوذ و تاثیر گذاری بر آن یکی از نیازهای اساسی تمام دولتها و سازمانهایی است که با مردم و افکار عمومی سروکار دارند، دولتها به شناخت افکار عمومی نیازمندند تا بتوانند میزان حمایت مردم را از برنامه و سیاستهای خود ارزیابی کنند و تا حد ممکن مشارکت آنها را در کارها جلب کنند.[1]

سازمانها و ارگانهائی که با افکار عمومی سروکار دارند (مانند، رادیو، تلویزیون، و مطبوعات) به این شناخت نیازمندند، زیرا بدون این شناخت نمی توانند با مردم ارتباط برقرار کنند و تاثیر لازم را بر افکار عمومی بگذارند و برد آن نفوذ کنند، می گویند ارزش یک جامعه به کیفیت افکار عمومی آن جامعه بستگی دارد، یا به عبارت دیگر هر جامعه شایسته همان افکار عمومی است که داراست. ارزش افکار عمومی در یک جامعه ارزش تمامی آن جامعه است. لذا هر تاثیری نفوذی بر این افکار بایستی مدنظر داشتن ارزشهای حاکم انجام شود، گسترش افکار عمومی در جامعه های قدیمی بسیار کند بوده است. و به همین نسبت از حدت و شدت و بالنتیجه تاثیرگذاری بی بهره مانده است. در جامعه های جدید با ورود وسایل ارتباط جمعی به عرصه زندگی و اشاعه سریع اخبار و انعکاس بلامانع و منازع رخدادهای اجتماعی، افکار عمومی نیز به ویژه از طریق مطبوعات و ادبیات و رادیو و تلویزیون گسترش می یابد.

از آنجا که مطبوعات افقها را وسیع می سازند، دیدگاهها و جهان نگریها را وسعت می‌بخشند، استعدادها را شکوفا می نمایند مردم را سرگرم می کنند، و فزون خواهی را در میان مردم رواج می دهند، بنابراین همکاری و مشارکت را در پیش مردم ایجاد می کنند، لذا از طریق این مشارکت می توان به اهمیت و نقش مطبوعات در شکل دهی و نفوذ بر افکار و عقاید مردم پی برد. مطبوعات را در مقایسه با سایر وسایل ارتباط جمعی باید بهترین و نافذترین وسیله تاثیر بر افکار عمومی و اقناع خواسته های گروههای مختلف اجتماعی دانست. مطبوعات می توانند افکار عمومی را در قالبهای دلخواه خود درآورد.و به آن شکل دهد. دولت را واژگون سازد. (ماجرای واترکیت که توسط روزنامه واشنگتن پست، افشا شد و به برکناری ریچارد نیکسون رئیس جمهور آمریکا منجر شد). و برروی کارآورد و بالاخره سازنده هر جامعه نو باشد.

این وسیله به قدرتمندترین وسیله ایجاد تفکر عمومی در قرون اخیر نیز هست. و چنانچه بتواند به رسالت حقیقی خود در تنویر افکار عمومی و آگاه ساختن آنها و قرار دادن اطلاعات صحیح به آنها عمل کند. می تواند بهترین نقش را در ساختن افکار عمومی سالم در جامعه ایفا کند، وقتی که وضع نامطلوب و یا یک کار غیرقانونی و خلاف از طریق مطبوات بر ملاء و افشا می‌شود، افکار عمومی علیه آن تهییج می گردد. و خواهان رسیدگی و پیگیری آن مورد و وضع خاصی می شود. و چونکه مطبوعات بازار انعکاس افکار سیاسی هستند، از طریق آنها عملکردها و خط مشی ها و هدفهای دولتها در معرض قضاوت و ارزیابی مردم قرار می گیرد و مفسران، موافقان، مخالفان و همچنین توده مردم، هر یک به رغم و سهم خود به اظهار نظر می پردازند، و از جمع بندی و یا تضارب افکار یک نظر کلی و واحد حاصل می شود. و حتی گاهی می بینم که مطالعه را روزنامه نگاران از واقعی نقل می کنند. و یا به ریشه یابی مساله ای می پردازند، در اماکن عمومی و یا تریبونهای مختلف و باشگاهها و کلاسهای درس نیز مردم به بحث درباره آن موضوع می پردازند و همه اینها تاثیر و نقشی است که مطبوعات در جهت دهی به افکار عمومی دارند.[2]


مقدمه

امروزه پژوهشها و بررسی های ارتباطات جمعی بیشتر بر مبنای پیام های ارتباطی صورت می گیرند و مطالعات و تحقیقات در مورد وسایل ارتباطی صرفنظر از محتوای پیامها به سبب فرضی نمودار شدن نظریات مربوط به آنها هنوز مراحل مقدماتی را می‌گذرانند، و به همین دلیل مطالعات در تحقیقاتی که در زمینه مندرجات مطبوعات و محتوای برنامه های رادیویی و تلویزیونی و فیلمهای سینمایی صورت می گیرد از اهمیت و اعتبار خاصی برخوردار می باشند و در این میان پژوهشها و بررسی هائی که درباره محتوای مطبوعات انجام می شوند از اهمیت خاصی برخوردار می‌باشد.

ریشه تجزیه و تحلیل محتوا نیاز طبیعی انسان برای ادراک اطلاعات مربوط به محیط زندگی اجتماعی او بوده است و به همین دلیل قرنها پیش از آنکه تحت تاثیر نیازهای جدید علمی روشهای دقیق برای آن مشخص گردد به روش گوناگون مورد استفاده قرار می گرفته است.

بدون تردید از سالها قبل بر اثر فعالیتهای ادراکی و شعور انسانی تجزیه و تحلیل محتوا قلمرو خود را درزمینه مکالمات و مکاتبات پیدا کرده بود اما آنچه در تجزیه و تحلیل محتوا به عنوان یک اصل مدنظر قرار می گیرد این است که تجزیه و تحلیل منطقی – لغوی هر محصول لفظی باید افشاگر عقاید و یا رفتارها و گرفتارهای ذهنی گوینده آن باشد، بنابراین تجزیه و تحلیل محتوا از آغاز در قالب «منطق» ارتباط بین انسانها قرار می‌گیرد.

تحقیقی که پیش روی شماست، با استفاده از تکنیک تحلیل محتوای مقالات سیاسی دو روزنامه کیهان و سلام در سال 1377 می باشد.

روزنامه ها گاه چنان دارای قدرت اثرگذاری و ارتباطی می شوند که حکومتها بدان به مثابه ناظری هوشیار بر عملکردهای خود و نیز مردم آنها را به پلی پیوند دهنده بین آنها و حکومت قلمداد می کنند. انتصاب و مخابره رویدادها باید براساس مبنایی صورت گیرد و توجه به ارزشهای خبری نباید مورد غفلت قرار گیرد. زیرا بر اهمیت و حساسیت کار انتخاب کنندگان اخبار در تحریریه می افزاید.

بررسی و تجزیه و تحلیل میزان و ساختار پیامها و توجه به پروسه مبادله اطلاعات و اخبار امروزه، در جهان به عنوان یک شاخص پراهمیت برای وسایل ارتباط جمعی به شمار می رود، چرا که سعی و تلاش در راه تهیه و تدوین، پردازش و انتقال پیام و بخصوص میزان و ساختار آن نیازمند شناخت عملکردهای روزنامه ها و یافته و نتایج بررسی های تحلیلی و آماری است.

پژوهش در مطبوعات و توجه به روشهای علمی و شیوه های نوین تحقیقاتی همچون تحلیل محتوا و بررسی آماری، تصویری از واقعیتها را نمایان می سازد: که این امر نیز در تحلیل محتوای مطالب سیاسی در روزنامه سلام و کیهان قابل ملاحظه است.

در این تحقیق (پژوهش) سعی شده در فصل اول به بیان اهداف و اهمیت تحقیق، سوالات و فرضیه ها و به طور کلی به شرح طرح تحقیق می پردازیم:

فصل دوم، چارچوب نظری تحقیق را شامل می شود، در ابتدا به بررسی سیر تحولی مطبوعات از زمان پیدایش روزنامه در ایران و بررسی جایگاه و نقش مطبوعات در دنیای امروزی می‌پردازد، سپس به تشریح فرایند خبر، گزارشگری خبر، برجسته سازی، می‌پردازد. افکار عمومی و نقش مطبوعات در این زمینه، بخش دیگری از این فصل را در بر می گیرد، در فصل سوم به تعریف روش تحلیل محتوا و بیان روش تحقیق و کاربرد آن و در فصل چهارم به تجزیه و تحلیل جداول و آزمونهای آماری می پردازیم.

فصل پنجم، نیز شامل خلاصه تحقیق و نتیجه گیری می باشد.

پیشینه پژوهش

در تحقیقات انجام گرفته، تحقیق خانم فاطمه امیری، به تحلیل محتوای روزنامه‌های جامعه، خرداد و صبح امروز با تاکید بر جانشین روزنامه‌ها در ارتباط با احزاب سیاسی مورد بررسی قرار گفت که سه روزنامه مورد بررسی (7/72 درصد) از مطالب سیاسی را به مقوله خبر اختصاص داده است، بیشترین فراوانی در ارزش خبری به مقوله شهرت با (5/39 درصد) اختصاص دارد.

مهمترین موضوع و رویداد مطرح شده در روزنامه ها در طول دوره مورد بررسی، قتل‌های زنجیره‌ای بوده است و مدیر کل احزاب و اعضای آن بیشترین فراوانی را در عامل خبری داشته‌اند (5/45 درصد) از مطالب جنبه اطلاع رسانی داشته و (6/33 درصد) از مطالب فاقد نام منبع در مطلب خبری بوده اند.

در زمینه دیدگاه مطالب سیاسی در سه روزنامه جامعه، خرداد و صبح امروز 597 ( 5/45 درصد) از مطالب جنبه اطلاع رسانی دارند. اخبار و مطالب انتقادی با 327 ( 8/24 درصد) در رتبه دوم اهمیت و مطالب مخالف با 209 (8/15 درصد) در رتبه سوم اهمیت قرار گرفته اند. خبرنگار مطبوعات با 512 (8/38 درصد) در رتبه دوم و خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) با 180 (6/13درصد) در رتبه سوم اهمیت قرار گرفته اند.

در زمینه استفاده از عکس از مجموع 1320 مطلب سیاسی 1196 ( 6/88 درصد) فاقد عکس بوده اند. در صورتی که عکس مکمل خبر است و خواننده را هر چه بیشتر به خواندن مطالب ترغیب می کند. می تواند خود گویای خبر باشد.

در عامل خبر گروههای فشار بیشترین فراوانی به موضوع مخالفت با دولت ایجاد موانع برای دولت با 51 ( 2/34 درصد)، قتل های زنجیره ای با 40 ( 8/26 درصد) تعطیلی و توقیف مطبوعات اطلاح قانون مطبوعات و دادگاه مطبوعات با 19 ( 8/12 درصد) اختصاص دارد.[3]

تحقیق دیگری که توسط دکتر مسعود حاجی‌زاده میمندی صورت گرفته است10 روزنامه در سال 1377 مورد بررسی قرار گرفت. روزنامه ها عبارتند از : ایران، اطلاعات، جمهوری اسلامی، جهان اسلام، رسالت، زن، سلام، کار و کارگر، کیهان و همشهری براساس این بررسی روزنامه همشهری مقام معظم رهبری را بیش از سایر روزنامه‌ها به عنوان شخصیت خبری تیترهای اول، دوم و سوم خود انتخاب کرده است و روزنامه زن از این نظر در مرتبه آخر قرار داشته است. موقعیت خبری شخصیتهای اجرایی کشور در روزنامه های مختلف به ترتیب زیر بوده است ایران، ریاست جمهوری بیشترین و رئیس قوه قضائیه کمترین مقدار. اطلاعات ، ریاست جمهوری بیشترین و ائمه جمعه تهران کمترین مقدار. جمهوری اسلامی، ریاست جمهوری بیشترین و شهردار تهران وزیر ارشاد کمترین مقدار. جهان اسلام، ریاست جمهوری بیشترین و رئیس قوه قضائیه و شهردار تهران کمترین مقدار ، رسالت ، ریاست جمهوری بیشترین مقدار و وزیر ارشاد کمترین مقدار، زن، ریاست جمهوری بیشترین مقدار و ائمه جمعه تهران کمترین مقدار ، سلام ، ریاست جمهوری بیشترین و ائمه جمعه تهران کمترین مقدار، کار و کارگر، ریاست جمهوری بیشترین ائمه جمعه تهران کمترین مقدار، کیهان، ریاست جمهوری بیشترین و ائمه جمعه تهران کمترین، و همشهری، ریاست جمهوری بیشترین و ائمه جمعه تهران کمترین مقدار، از نظر موضوع تیترهای اول روزنامه‌ها به جمهوری اسلامی بیش از هم و زن کمتر از همه سیاسی بوده است. کار و کارگر بیش از همه و رسالت کمتر از همه اجتماعی و زن بیش از همه و جمهوری اسلامی کمتر از همه سر مقاله داشته است. در موضوع سرمقاله‌ها، جمهوری اسلامی بیش از همه، همشهری کمتر از همه سیاسی، کار و کارگر بیش از همه و زن کمتر از همه اقتصادی، همشهری بیش از همه و سلام کمتر از همه فرهنگی جهان اسلام بیش از همه و جمهوری اسلامی کمتر از همه اجتماعی و کیهان بیش از همه و جهان اسلام کمتر از همه حقوقی بوده است. تعداد و عکس‌های خبری روزنامه اطلاعات بیش از همه جهان اسلام کمتر از همه بوده است. از نظر حجم اختصاص یافته به آگهی روزنامه اطلاعات در صدر و روزنامه زن در مرتبه آخر قرار داشته است، روزنامه سلام بیش از همه روزنامه و اطلاعات کمتر از همه خبر و مطالب درباره مطبوعات داشته است، از نظر حجم اختصاص یافته به اخبار داخلی روزنامه کار و کارگر در ردیف اول و روزنامه ایران در ردیف آخر قرار داشته است.

از نظر سبک مطلب در میان همه روزنامه ها و سلام بیشترین مقاله، ایران بیشترین گزارش، زن بیشترین مصاحبه را داشته است. رتبه بندی روزنامه ها بر حسب موضوع بندی مطالب، جهان اسلام بیشترین و همشهری کمترین مطالب سیاسی، کار و کارگر بیشترین و زن کمترین مطالب اقتصادی، رسالت بیشترین و کیهان کمترین مطالب فرهنگی،زن بیشترین و رسالت کمترین مطالب اجتماعی را داشته است.[4]


طرح موضوع

دنیای امروزی به ارتباطات مستمر یا کنش متقابل میان مردمی که بسیار جدا از یکدیگرند وابسته است. در قرن بیستم حمل و نقل سریع و ارتباط الکترونیکی انتشار جهانی اطلاعات را بسیار شدت بخشیده‌اند، باورها و نگرش و اطلاعات انسانها در دنیای امروز برگرفته از رسانه هاست. در بین رسانه ها مطبوعات در جامعه از نقش حساس تری برخوردارند، و به عنوان تعدیل کننده زندگی اجتماعی نقش ضروری و انکار ناپذیری دارد و بیش از عوامل دیگر قادر است در تهذیب تمایلات و استحکام پیوندهای افراد یا جامعه خود یا جوامع بین المللی موثر واقع شود. به خصوص در کشور ما که کار مطبوعاتی یک کار سیاسی است. و اشخاص که در عرصه های سیاسی، اقتصادی، و اجتماعی فعالیت می کنند به نوعی در کانون روابط و رفتارهای سیاسی دست و پنجه نرم می‌کنند، حتی آن عده از افراد مطبوعاتی که صرفا درقلمروهای فرهنگی، هنری، و حتی علمی قلم می‌زنند و ممکن است تصور کنند کارشان غیرسیاسی است، بعضا به طور مستقیم و یا غیرمستقیم به عنوان یک مطبوعات از خود عمل سیاسی بروز می دهند یا تحت تاثیر عمل سیاسی قرار می‌گیرند.

کار مطبوعاتی از جنس فکر و اگاهی است و به همین دلیل ارزش‌گذاری و ارزیابی آن با پیچیدگی‌های فراوانی آمیخته است. این ارزیابی و سنجش در جامعه از سوی افکار عمومی، مراجع قضائی و قانونی و منابع قدرت سیاسی صورت می‌گیرد.

در این تحقیق سعی شده با استفاده از روش تحلیل محتوا برای ارزیابی و سنجش عملکرد دو روزنامه سلام و کیهان در سال 1377، و جهت گیری آنها در ارتباط با مسائل مختلف از جمله، انتخاب رئیس جمهور جدید، و شیوه اعمال و خط مشی او، و ایجاد ارتباط با بیگانگان، و پرونده قتلهای زنجیره ای و ایجاد رعب و وحشت، و پرونده ها مربوط به عملکرد مطبوعات، چه موضعی داشته و هر یک در شکل دهی به افکار عمومی به چه نحوی عمل کرده اند، مورد بررسی قرار گیرند.

چارچوب نظری: تالکوت پارسونز

برطبق نظریه کارکردگرایی ساختاری پارسونز، هر سازمان اجتماعی دارای 4 خرده نظام می باشد که یکی از آنها خرده نظام فرهنگی است کار کرد این خرده نظام، انسجام و هماهنگی سیستم جامعه است. طبق این خرده نظام که مهم ترین آن نیز می‌باشد این نظام ترکیب یافته است از ایده ها، و اندیشه ها، آرزوها، اعتقادات، باورهای جمعی و اداب و رسوم زندگی اجتماعی که فرد از جامعه حال و گذشته‌اش فراگرفته است.

از سوی دیگر انسان هم می تواند تا اندازه ای بر این نظام تاثیر بگذارد و این بستگی به انتخابی دارد که او می کند منتها چون انسان از میان داده های موجود گزینش می کند، تاثیر او بر محیط بسیار محدود می شود یعنی چیز عمده ای به نظام اضافه نمی کند. بنابراین برای یافتن عوامل موثر دیگری باید بدنبال نظامهای دیگری بود که بر روابط اجتماعی و مسائل اجتماعی تاثیر می گذارند.

مهم ترین کارکردی که وجه مشخصه خرده نظام فرهنگی است پایداری یا بقاء می باشد. Latency، هر جامعه ای که پایداری نداشته باشد خیلی زود از بین می‌رود و هر جامعه‌ای که بتواند این کارکرد عمده را ایجاد کند قطعا بیشتر دوام می آورد، بنابراین بقای جامعه به خرده نظام فرهنگی مربوط می شود کارکرد عمده این نظام این است که کارهایی انجام دهد و وسایلی تعبیه کند تا بتواند جامعه را پابرجا نگهدارد. چون مسئله اساسی حفظ و ثبات نظام اجتماعی، بخصوص دفاع از نظام حاکم است. پایداری توسط دوسازه واره در «جامعه پذیری و کنترل اجتماعی social control» به کارکرد اصلی خود جامعه عمل می پوشاند.

جامعه پذیری فرایندی است که از طریق آن باورها و ارزشهای فرهنگی و یا به قول دورکیم، وجدان جمعی، در فرد از طریق فرایند ساختی تقسیم کار درونی شده و سبب می شود تا فرد همسان و همنوا با نظام اجتماعی کنش نموده و راههای متناسب را برگزیند ولی از آنجائیکه پارسونز نیز، مثل دیگر انسجام گرایان معتقد به شرارت طبع بشر است. معتقد است که در صورت عمل نکردن جامعه پذیری، لازم و ضروری است که از حربه زور و اجبار بهره گرفت و بدین ترتیب، کنترل اجتماعی در اشکال تعلیم و تربیت، تبلیغ، تلقین و سرانجام زور می تواند عمل نماید تا به هر طریقی افراد را موافق و همسو با کل نظام سازد.[5]

چگونگی عمل کارکرهای عمده خرده سیستمها:

کارکرد عمده اولین خرده نظام های فرهنگی ایجاد پایداری در جامعه است، این کارکرد موجب بقای سیستم می شود یعنی وظیفه بخش اطلاعات، اندیشه ها، و آرمانهای جامعه در این است که نظریاتی را باعث حفظ و تداوم حیات نظام می شود ارائه دهد و در عین حال به نوعی آنها را به خرده نظامهای دیگر جامعه منتقل کند، این امر طبق قانون هابس، در مکتب کارکرد گرایی سندیت دارد، بدین ترتیب که هرگاه نظام در عین به کارگیری قوانین آموزشی و پرورشی چه در سطح رسمی و چه غیررسمی نتایجی خلاف انتظار بدست آورد، در این صورت سعی می کند با حکم زور و اجبار آن نتایج را بدست آورد. مثل اعمال زور توسط نیروهای نظامی و انتظامی برای کنترل اجتماعی مردم. البته اگر خرده نظام فرهنگی به این طریق ممکن هم بتواند کارکرد و وظیفه اصلی خویش را انجام دهد. هنوز نمیتوان ادعا کرد که جامعه پایدار است مگر اینکه خرده نظامهای دیگر هم بتواند کارکرد خویش را به نحو مطلوب انجام دهند.

پارسونز فرهنگ را نیروی عمده ای می انگاشت که عناصر گوناگون جهان اجتماعی و یا به تعبیر خودش، نظام اجتماعی را به هم پیوند می دهد و فرهنگ میانجی کنش متقابل میان کنشگران است و شخصیت و نظام اجتماعی را با هم ترکیب می‌کند.

فرهنگ این خاصیت ویژه را دارد که کم و بیش می تواند بخشی از نظامهای دیگر گردد، بدین سان که فرهنگ در نظام اجتماعی به صورت هنجارها و ارزشها تجسم می یابد و در نظام شخصیتی ملکه ذهن کنشگران می شود اما نظام فرهنگی تنها بخشی از نظامهای دیگر نیست بلکه به صورت ذخیره دانش، نمادها، و افکار، وجود جداگانه‌ای نیز برای خود دارد، این جنبه‌های نظام فرهنگی در دسترس «نظام‌های اجتماعی» و شخصیتی هستند. ولی به بخشی از آنها تبدیل نمی‌شوند برای پارسونز، نظام فرهنگی حتی بیشتر از ساختارهای نظام اجتماعی اهمیت دارد. در واقع همچنانکه پیش از این دیده ایم نظام فرهنگی بر تارک نظام کنش پارسونز جای دارد. و او خودش را یک «جبرگرای فرهنگی» نامیده بود.[6]

از نظر پارسونز مفهوم نظام فرهنگی با مفهوم بقای الگو همراه است. منظوراز نظام فرهنگی بخش منتظمی از محیط نظام اجتماعی است که در اساس متشکل از اصول مشروعی است که کنش‌های هنجاری بر مبنای آن انجام می گیرد. لازم است دو نکته را در اینجا متذکر شویم. اول اینکه «ما به شیوه‌ای معین عمل می کنیم» دوم اینکه «ما بدلیل خاصی به این شیوه عمل می کنیم» در نهایت تنها توجهات برای کنش در یک جامعه، ارزش ها و اصول معمول در جامعه اند که مردم اعتقاد زیادی به آنها دارند. این توجیهات به نحو سازمان یافته ای در باورهای مذهبی، توصیف ماهیت جهان در هنر به عنوان تجلی هیجانات عاطفی و تجسم فردیت و امثال آن. صراحت می یابند. این جنبه‌های فرهنگ در هر حال بیانگر معنایی است که با زندگی اجتماعی پیوند دارد. نظام فرهنگی عمدتاً فراهم کننده پاسخ های انتزاعی است به این سوال که چرا زندگی بدین گونه است؟ الگوهای فرهنگی برای مدتی نسبتا طولانی دوام می‌آورند و موجب همبستگی فعالیت‌های متباین می‌شوند. از این روی، آنها را می توان حفظ کنده الگو دانست.

بقای الگو ملازم با نهادهایی است که بطور خاص به حراست و تنظیم آن چیزی که می توان آن را در «حقیقت اساسی» نامید ارتباط دارد. نهادهای مذهبی یک مورد از آن است نهادهای مذهبی براساس اصل عالی اخلاقی یا واقعیت غایی فتوای قانونی صادر کرده و آنها را در قالب بیانات اخلاقی تفسیر می کنند. این امر ممکن است به شیوه های غیرمستقیم انجام گیرد لیکن در نهایت، رفتار با ارجاع به یک ارزش فرهنگی است که مشروعیت می یابد.

پارسونز می خواهد بگوید که نهادهای بقای الگو «درستی» همیشگی بعضی از فعالیت‌های شخص را برای ما تعیین می‌کند. این حقانیت و درستی، اساس اخلاقی جامعه پذیری و تعلیم و تربیت را بنیاد نهاده است و زمینه ارزیابی و کنترل رویه های اجتماعی است. ارزش حیات، قانون طلایی یا اهمیت مسئولیت اجتماعی نیست که نهایتاً می‌تواند پشتیبان زمینه‌های عقلانیت، یا کارایی باشد مفاهیم ارزشهای فرهنگی صورت نمادی پیدا کرده است.[7]

پارسونز به همان سان که در مورد نظامهای دیگرش نیز عمل کرده نظام فرهنگی را برحسب رابطة آن با نظامهای دیگر کنش، تعریف نمود. بدین‌سان که فرهنگ را نظام الگودار و سامانمندی از نمادها می‌داند که هدفهای جهتگیری کنشگران، جنبه‌های ملکه ذهن شدة نظام شخصیتی و الگوهای نهادمند نظام اجتماعی را در بر می گیرد.

فرهنگ از آنجا که بسیار نمادین (ذهن) فرهنگ ویژگی دیگری به آن می‌بخشد که همان توانایی نظارت بر نظامهای دیگر کنش پارسونز است.[8]

پارسونز به این نتیجه می‌رسد که معیارهای اخلاقی، همان «شگردهای یکپارچه کننده و حاکم بر نظام کنش می باشند این نتیجه گیری این فکر تعیین کننده را در نظریه پارسونز، بازتاب می‌کند که نظام فرهنگی یک نظام مسلط است.

از نظر من جامعه متشکل از انواع خرده نظام می‌باشد که همه به اتفاق هم و بصورت پیوسته برطبق ارزشهای مشترک. جامعه را پیش می برند و نظام و قدرت سیاسی نباید قدرت نهادهای دیگر از جمله نظام فرهنگی یا نظام آموزشی و اقتصادی را مورد تعرض قرار دهد.

نظام فرهنگی که خود متشکل از خرده نظامهای متعددی می باشد یکی از نهادهای تأثیرگذار بر جامعه می باشد. که فعالیت این نظام باید همراه با آزادی اندیشه و عمل باشد. دولت باید کنترل از راه دور و محدودی بر فعالیت آنها داشته باشد، اگر نظارت و کنترل دولت بر نهادها به صورت عینی و ملموس باشد. فعالیتهای فرهنگی افراد جامعه توسط دولت مورد تعرض قرار گرفته و اعتراض آنها را برمی‌انگیزد. بعنوان مثال اگر جامعه‌ای در رسانه‌های جمعی با سانسور و سرکوب خبری و اطلاعاتی از جانب دولت بر بخش مختلف و رسانه‌های مختلف از جملة ‌رادیو تلویزیون مجلات و روزنامه های، ‌و غیره را حس کنند دولت با اعتراض و خشونت مواجه می شود. بنابراین وجود جو مناسب و مطلوب و تا حدودی آزاد برای فعالیتهای فرهنگی اقشار جامعه لازم است. در جامعه دموکراتیک و مردم سالار ایران نظام فرهنگی با محدودیت همراه است به خصوص رسانه‌های گروهی و از جمله مطبوعات که در اواخر دهه هفتاد و با سرکارآمدن دولت آقای خاتمی مطبوعات با فشار فراوان از جانب نظامهای مخالف دولت مواجه شدند و اشاعة افکار و اندیشه‌های جدید و از انحصار خارج شدن و لزوم تغییر خط مشی، صاحبان روزنامه ها را متحمل هزینه‌های گزافی کرد که دو روزنامة کیهان و سلام از جملة ‌آنان بودند.


فرضیات تحقیق

1-به نظر می‌رسد ساختار مطالب سیاسی روزنامه کیهان در جهت هماهنگی و تایید نظام سیاسی می‌باشد.

2-به نظر می‌رسد ساختار مطالب سیاسی روزنامه سلام در جهت هماهنگی و تایید نظام سیاسی می‌باشد.

3- به نظر می‌رسد که ساختار مطالب سیاسی روزنامه کیهان بیشتر در جهت انتقاد از نظام سیاسی باشد.

4-به نظرمی‌رسد که ساختار مطالب سیاسی روزنامه سلام بیشتر در جهت انتقاد از نظام سیاسی باشد.

5-به نظر می رسد که ساختار مطالب سیاسی روزنامه کیهان حول موضوعات داخلی می باشد.

6-به نظر می رسد ساختار مطالب سیاسی روزنامه سلام حول موضوعات داخلی می باشد.

پرسشها:

1-ساختار مطالب سیاسی روزنامه کیهان در چه جهتی می باشد؟

2-ساختار مطالب سیاسی روزنامه سلام در چه جهتی می باشد؟

3-ساختار مطالب سیاسی روزنامه کیهان دارای چه نگرشی می باشند؟

4-ساختارمطالب سیاسی روزنامه سلام دارای چه نگرشی می باشد؟

5-ساختار مطالب سیاسی روزنامه کیهان حول چه موضوعاتی است؟

6-ساختار مطالب سیاسی روزنامه سلام حول چه موضوعاتی است؟


اهداف تحقیق:

مطبوعات به عنوان رکن چهارم دموکراسی در کنار سه رکن دیگر یعنی قوه مجریه، قوه قضائیه، و قوه مقننه، و نیز سایر نهادها و ارگانها فعالیت می کنند و حتی باید به صراحت گفت «چالش جدی بین رکن چهارم و دیگر ارکان، امروزه جلوه تازه‌ای به خود گرفته است»[9].

بنابراین با علم به نقش مهم این رسانه در ایجاد اندیشه توسعه و پیشرفت به سوی جامعه‌ای متعالی، بررسی و تجزیه و تحلیل محتوای جزئی، از این رسانه ها مستلزم اهداف مهم دیگر نیز می‌باشد که هدف اصلی تحلیل محتوای ساختار مطالب سیاسی دو روزنامه سلام و کیهان،و شناخت نقش این دو روزنامه در طرح مسائل واقع شده در طول سال 1377.

آگاهی به موضع گیری و عملکرد نشریات مزبور نسبت به وقایع مهم جامعه در سال 1377، شناخت ارزشهای خبری مندرج در دو روزنامه کیهان و اسلام در خصوص وقایع 1377، اطلاع از نحوه هدایت و جهت دهی به افکار عمومی.

آگاهی نسبت به عناصر خبری در دو روزنامه سلام و کیهان، و در نهایت اینکه، روزنامه نگاران و سردبیران جراید، به خصوص کسانی که در بخش‌های سیاسی مطبوعات قلم می‌زنند و فعالیت می‌کنند، برای اینکه مسئولیت خویش را به نحو مطلوب به انجام رسانند، چگونه می توان چنین کاری را انجام دهند و چه ملاکهایی را باید مورد توجه قرار دهند.


اهمیت و ضرورت تحقیق

رسانه‌های ارتباطی به طور روز افزونی توانستند مرزها و محدوده‌های ملی را در نوردند و این باور را به وجود آورند که قادر به تضعیف اهداف ملی سایر کشورها هستند.

پس از پایان جنگ و تغییر فضای سیاسی کشور و بویژه با دیدگاههای آقای سیدمحمد خاتمی بعنوان وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی، اقداماتی در جهت تجدید فعالیت نشریات و توسعه مطبوعات صورت گرفت. بدنبال فراهم شدن بسیاری تسهیلات، تعداد نشریات تا سال 1373 بالغ بر 550 عنوان و تیراژ آنها به رقمی در حدود 5/1 میلیون نسخه رسید.

بدنبال انتخابات دوم خرداد سال 1376 و روی کارآمدن آقای خاتمی در مرداد ماه همان سال، عصر جدید و کاملا متفاوت با گذشته در زمینه توسعه کمی و کیفی مطبوعات و فعالیت های پیرامون آن آغاز شد. تشکیل اولین انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران، تجدید ترکیب اعضای هیئت منصفه مطبوعات افزایش سریع تعداد روزنامه ها، هفته نامه ها و ماهنامه ها در تهران و دیگر استانهای کشور، رشد فزاینده همراه با تکثری قریب به 1000 عنوان مختلف در حوزه های گوناگون سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، ورزشی و .. انتشار بیش از 30 روزنامه کثیرالانتشار روزنامه در تهران، تیراژ بیش از 3 میلیون نسخه در روز و غلبه عناوین و شمارگان نشریات غیردولتی بر دولتی از جمله مواردی است که در این رابطه می توان به آنها اشاره کرد.

علاوه برموارد یاد شده، نشریات در عصر خاتمی با کار کردن کاملا متفاوت وارد صحنه شدند، و علاوه براطلاع رسانی صرف در زمینه‌های مختلف عهده‌دار مسئولیتهای دیگری هم شدند. روزنامه‌ها و هفته نامه‌ها با توجه به فقدان احزاب و سایر نهادهای مدنی در جامعه به بسیاری از فضاهای خالی و حساس را پر کردند، افزایش روز افزون عناوین و تیراژ مطبوعات از یک سو و ارتباط، اعتماد و استقبال اقشار گوناگون جامعه با آنها از سوی دیگر بیانگر این نکته می‌باشد.[10]

در دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی به جرات می توان ادعا کرد که هیچ مساله‌ای به میزان مساله مطبوعات در میان مسئولان کشور به جناحهای سیاسی، مردم و حتی خود مطبوعات مطرح نبوده است، به طوری که در طی این سه سال هیچ یک از دست اندرکاران امور کشور به قوای مقننه، و مجریه و قضائیه، چهره‌های سیاسی و فرهنگی و جناحهای موجود در جامعه را نمی‌توان یافت که درباره مطبوعات اقدامی نکرده یا سخنی نگفته باشند.

وجود حوادث و وقایع مهمی از جمله انتخابات شوراها استیضاح وزرای هیات دولت، و مخالفت با دولت، ارتباط با آمریکا، پرونده قتلهای زنجیره ای، پرونده مربوط به عملکرد مطبوعات و جریانات کوی دانشگاه 18 تیرماه 1378 باعث شده که این دوره یک دوره مهم و استثنایی برای گام برداشتن به سوی جامعه مدنی و توسعه باشد، که البته با قربانیهای زیادی همراه بود، و لذا با بررسی و تحلیل محتوای دو روزنامه سلام و کیهان در سال 1377، سعی شده وقوع این حوادث چه بازتابی در این دو روزنامه داشته‌اند و این دو روزنامه چه علمکردی را نسبت به آنها در پیش داشتند؟


تعریف عملیاتی واژگان تحقیق:

تعریف روزنامه: نشریه‌ای که به صورت روزانه چاپ می‌شود و اخبار و رویدادهای روزانه را منتشر می کند.

الف: سبک مطلب

هر مطلب سیاسی روزنامه ، با توجه به سبکهای زیر کدگذاری می شود.

1) خبر:گزارش از وقایع عینی دنیای خارج که اطلاعات لازم از طریق مشاهده یا مصاحبه به دست آمده و نظرات خبرنگار در آن دخالت نداردو جنبه تازگی مطرح است.

2) یادداشت تفسیر و تحلیل خبری:

یادداشت:‌ این نوع مقالات در نشریات جای ثابتی نداردو باعناوینی مختلف چاپ می شود فراگیری مقالات در محدودة خاصی نیست. نشر این مقالات محدود به شیوه خاصی نیست و انتقاد در آن جایگاه ویژه‌ای دارد.

تفسیرو تحلیل خبری: مطلبی که جنبه تفسیر و اظهار نظر شخصی نویسنده را در بردارد و حاوی ارزشیابی و قضاوت او در مورد موضوعات خبری و غیر خبری است. همچنین مطالبی که با استفاده از منابع گوناگون به منظور روشنتر شدن و تفهیم بهتر وقایع منتشر می‌شوند در اینگونه مطالب نظرات گزارشگر مستقیماً منعکس نمی‌شود.

سایر؛ آنچه نتوان در مقوله فوق کدگذاری کرد.

ب: ارزشهای خبری: هر مطلب سیاسی روزنامه ، باتوجه به ارزشهای خبری آن به صورت زیر کدگذاری می‌شود.

1. شهرت: این ارزش خبری در مورد شخصیتهایی است که به خاطر فعالیتهایشان در گذشته یا حال در جامعه شناخته شده هستند. این اشخاص حقیقی یا حقوقی و همچنین دارای عملکرد مثبت یا منفی در زمان حال و یا گذشته باشد.

2. برخورد: اینگونه رویدادها، برخورد میان افراد، گروهها، ‌ملتها، حیوانات با یکدیگر یا با طبیعت است. برخورد ممکن است بصورت جسمی (فیزیکی) یا فکری و یا ایدئولوژی باشد. اخبار سرقت، قتل، تصادف، سیل، زلزله، جنگ، اعتصاب، سوء استفاده‌های مالی و جدالهای سیاسی و غیره از رویدادهایی هستند که عامل برخورد و یادگیری در آنها نهفته است .

3. در برگیری: رویدادوقتی دارای ارزش در برگیری است که بر روی تعداد زیادی از افراد جامعه درزمان حال یا آینده تأثیر داشته باشد. در برگیری یک رویداد ممکن است باعث نفع و یا ضررمادی یا معنوی افراد جامعه شود و تأثیر مستقیم و یا غیر مستقیم بر روی مردم بگذارد.

4. عجیب و استثناء: رویداد در این حالت غیرعادی، استثنایی،‌عجیب و نادر است. در بعضی از موارد این رویدادها برخلاف پیش بینی یا انتظار اتفاق می‌افتد، ‌اختراعات و اکتشافات را نیز می‌توان از اینگونه رویدادها دانست.

ج:‌مقوله بندی موضوعات: هر مطلب سیاسی، با توجه به موضوعات در رویدادهایی که در طول دوره مورد بررسی برجسته شده بود کد گذاری گردید.

د. عامل خبری: فرد یا افرادیکه خبر در رابطه با آنان است و یا منعکس کننده گفته های آنان به طور نقل قول مستقیم می‌باشد. و یا به عبارت دیگر خبر ساز در مطالب هستند.

هـ . نوع دیدگاه مطالب خبری: هر مطلب سیاسی، با توجه به نوع دیدگاه و گرایش هایی که سه روزنامه مورد بررسی دنبال می کردند کدگذاری شد. منظور از موافق یا مخالف این است که مطالب خبری که در جهت ایدئولوژی و سیاست روزنامه مورد بررسی بود در گزینه موافق و موضوعاتی که برخلاف اهداف و منش گردانندگان نشریه بود در گزینه مخالف کدگذاری شده است. مطالبی که صرفاً به دادن اطلاعات پرداختند در مقوله اطلاع رسانی و مطالبی که جنبة انتقادی نسبت به وقایع روز داشتند در گزینه منتقد کد گذاری شد .

و. منبع مطلب: هر مطلب سیاسی ،‌با توجه به منبعی که در ابتدا و داخل به آن اشاره شده بود با توجه به دستورالعمل کد گذاری گردید. مطبوعات، منظور از مطبوعات در این پژوهش رسانه های مکتوبی هستند که به صورت ادواری به چاپ می رسند و بیشتر مطالب آنها سیاسی است آن هم مطبوعات ایران، یعنی نشریاتی ادواری که در سرتاسر کشور توزیع می گردد. [11]

تعریف خبر

خبر گزارش یک رویداد است. آنچه یک گزارشگر می‌نویسد، خبرنامیده می‌شود. یعنی اینکه خبر(news) با اتفاق یک رویداد(event) فرق دارد ممکن است که آنچه گزارش میس شود عینا مانند واقعه ای که رخ داده است نباشد و فقط جنبه‌هایی از آن رویداد را منعکس کند. در این تعریف میان حقیقت رویداد و واقعیت خبرتفاوت وجود دارد و درحقیقت نگرش شخصی خبرنگار و سازمان خبری و سایر عوامل موثر برتغییر رویداد مخابره شد, تاثیر گذار هستند.

لرد نورث کلیف درتعریف خبر می‌گوید:

«خبر چیزی است که یکی می‌خواهد آن را در جایی سرکوب کند و آنچه می ماند، آگهی است. تعریف دیگر که متعلق به ویلیام گیبر(W.Gieber) است و از زاویه جامعه شناسی تولید خبر به تعریف خبر می پردازد و مورد قبول اکثر روزنامه نگاران می باشد.»

سبک‌های خبرنویسی:

1-سبک هرم وارونه (In verted – pyramid style)

2-سبک تاریخی (Chronological style)

3-سبک تاریخی به همراه لید (Combination style)

سبک هرم وارونه:

در سبک هرم وارونه قاعده هرم حاوی جذابترین، و در بسیاری از مواقع، حاوی مهم ترین بخش خبر است و بخش انتهایی حاوی بی اهمیت ترین بخشهای ماجراست.

گفته می‌شود که اختراع تلگراف بیشترین تاثیر را بر شکل گیری و تکوین سبک هرم وارونه گذاشت پس در سبک هرم وارونه پاراگراف اول اصلی‌ترین بخش مطلب را در خود جا می دهد و سایر پاراگرافها به ترتیب اهمیت به دنبال پاراگراف اول می‌آیند.

سبک هرم وارونه به دو منظور مورد استفاده قرار می گیرد و مقبولیت دارد:

1-شیوه طبیعی نقل وقایع 2- مشخص شدن سریع تکلیف خواننده با متن.

خواننده به محض خواندن پاراگراف نخست، اگر تمایلی به خواندن موضوع حس کند، بقیه مطلب را خواهد خواند و به این ترتیب وقت او تلف نخواهد شد.

مزیت دیگر کار تیتر زدن در سبک هرم وارونه به علت اینکه اصل مطلب در پاراگراف اول می‌آید آسان است وبه سبب اختصار و ایجازی که دارد جای کمتری در روزنامه می گیرد.

معایب سبک وارونه:

خبرنگار به خاطر قدرت مانوری که این سبک از نظر جابه جائی عناصر خبری به او می دهد قادر به اعمال نظر می شود. چون اصل خبر در پاراگراف نخستین خوانده می شود ممکن است بقیه مطالب خوانده نشود و همچنین آنچه در پاراگراف اول آمده است، دوباره در خبر تکرار می شود.

کاربرد سبک هرم وارونه، از این سبک برای تنظیم خبرهای مربوط به سمینارها، سخنرانیها و اخبار روزمره بهره می گیرند.

سبک تاریخی:

مطالب به همان صورتی که به لحاظ زمانی تحقق یافته اند در قالب خبر ارائه می شوند، در سبک تاریخی تا حدود زیادی از اعمال نظرخبرنگار جلوگیری می شود و مطالب به طرز کامل تری ارائه می‌گردد. البته سبک هرم تاریخی هم لید خاص خود را دارد که به صورت مقدمه بر تارک خبر قرار می‌گیرد، اما به این دلیل می توان آن را لید نامید. که بیش از حد کلی است موارد کلی خبر را بیان می‌کند.

معایب سبک تاریخی

- باید دقت بیشتری را در مقایسه با سبک هرم وارونه به وقف خواندن خبر یا متنی کرد که به این شیوه تهیه شده است.

- خواننده را خسته می‌کند، چون که طولانی است و لذا امکان ترغیب خواننده به خواندن لازم مطلب کم می شود.

- به خاطر طولانی بودن، مشکل تراکم مطلب، همواره وجود خواهد داشت.

- صفحه بندی و تهیه ماکت در شیوه سبک تاریخی دشوارتر از سبک هرم وارونه است.[12]

سبک تاریخی به همراه لید[13]:

این سبک تلفیقی از دو سبک وارونه و سبک تاریخی است و خاص پوشش دادن به خبرهایی شهری و حادثه‌ای، سبک تاریخی به همراه لید در بسیاری از مواقع به ویژه وقتی که از یک بلوغ مضمونی و ساختاری برخوردار شود، شانه به شانه داستان می‌زند، انتریگ دارد، تضاد می‌آفریند، راوی دارد، زاویه دید دارد، فراز و فرود دارد، ریتم یا آهنگ، رینگ یا نواخت، میزانسن یا صحنه‌پردازی، فضا، رنگ و ... خلاصه هر فن و تجربه‌ای را در خود حل می‌کند تا به مساحت درام هر چه نزدیکتر شود.


مبانی نظری و پیشینه اینترنت و سبک زندگی جوانان

مبانی نظری و پیشینه اینترنت و سبک زندگی جوانان
دسته بندی علوم اجتماعی
بازدید ها 9
فرمت فایل docx
حجم فایل 328 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 77
مبانی نظری و پیشینه اینترنت و سبک زندگی جوانان

فروشنده فایل

کد کاربری 14636
کاربر

بصورت فایل ورد

همراه با منابع

مقدمه

در ادبیات جامعه ­شناسی، از مفهوم «سبک زندگی» دو برداشت و دو گونه مفهوم­ سازی متفاوت به عمل آمده است. در فرمول­ بندی نخست- که سابقه­ ی آن به دهه­ ی 1920 باز­ می­ گردد- سبک زندگی، معرف ثروت و موقعیت اجتماعی افراد و غالباً به عنوان شاخصی برای تعیین طبقه­ ی اجتماعی به کار رفته است. در فرمول­ بندی دوم، سبک زندگی نه راهی برای تعیین طبقه اجتماعی، بلکه شکل اجتماعی نوینی دانسته می­ شود که تنها در متن تغییرات فرهنگی مدرنیته و رشد فرهنگ مصرف­ گرایی معنا می ­یابد؛. در این معنا سبک زندگی راهی است برای تعریف ارزش ­ها و نگرش ­ها و رفتارهای افراد که اهمیت آن برای تحلیل ­های اجتماعی روز به روز افزایش می­ یابد. اهمیت و رواج فزاینده ­ی سبک زندگی در علوم اجتماعی، ظاهراً ناشی از این واقعیت است که سنخ ­شناسی ­های موجود نمی­ توانند تنوع و گوناگونی دنیای اجتماعی را توضیح دهند (گیدنز[1] 1994، 141).

مفهوم «طبقه» که برای مدتی طولانی اصل طلایی تبیین بود، به تدریج سودمندی و کارآیی خود را از دست داده به گونه ­ای که یافتن روابط قطعی و مطمئن میان تحصیلات، مشاغل، درآمد و نگرش ­های افراد روز به روز دشوارتر می­ شود. برخی از نخبگان قدرت، فاقد مالکیت و یقه ­آبی ­ها مرفه ­تر از یقه سفیدان هستند. دیگر نمی­ توان خطوط تحرک اجتماعی و مقصد نهایی طبقاتی افراد را از خاستگاه طبقاتی آن­ ها پیش ­بینی کرد. منزلت شغلی، گاهی اختلاف زیادی با تحصیلات، درآمد و قدرت نشان می ­دهد.

در یک کلام، دیگر نمی­ توان به کمک مفهوم طبقه، تصویری از جهان ترسیم کرد. در چنین وضعیتی، مفهوم سبک زندگی انعطاف­ پذیر­تر است زیرا بر خلاف مفهوم طبقه، محتوا و منطق یا منشأ سبک ­های زندگی را از پیش تعیین نمی ­کند. سبک زندگی فقط حاکی از این است که برخی از پیشینه­ ها، فعالیت­ ها، درآمدها و نگرش ­ها با یکدیگر سازگارند و تحلیل­ گر اجتماعی می­ تواند طرحی از آن­ ها ترسیم کند. با توجه به این چرخش در جامعه ­شناسی امروز می­ توان نتیجه گرفت که مفهوم سبک زندگی بدیل یا جایگزینی برای مفهوم طبقه شده است. بررسی ماهیت و کارکرد منطقی این دو مفهوم می ­تواند مسایل و مضامین مندرج در این چرخش و جایگزینی را روشن­تر سازد (اباذری و چاوشیان 1381، 17).

در دهه­ ی اخیر بدون سبک زندگی، یعنی بدون چهارچوب­ های مشخصی که شباهت­ ها و تفاوت­ ها را آشکار می­ سازد، افراد یک جامعه امکان برقراری ارتباطی معنادار و پایدار میان خود نخواهد داشت. نمایش مدرن اشیاء، نمایش سلسله اشیایی است که یکدیگر را تکمیل می ­کنند و حق انتخاب را نشان می­ دهند و جامعه ­ای مملو از نمایش و جلوه، که در آن مصرف­ کننده احساس می­ کند که هر چه می ­خواهد را می­ یابد به وجود آمده است. کلیدی­ ترین ویژگی این جامعه را باید در اجتناب­ پذیری افزایش درجه انتخاب در ساخت و عرضه کالا به حساب آورد. تمرکز بر مصرف­ کننده به عنوان یک موجود اجتماعی است که با مصرف کالا در فرایند تعامل اجتماعی قرار می­ گیرد. در چنین مسیری، جامعه طبقاتی به جامعه­ ی توده ­ای تبدیل می­ شود؛ جامعه ­ای که در آن خود، به خود کالایی[2] تبدیل شده، فرد با کالاها همنوا و منطبق می­ شود. نظریه ­های اجتماعی در رویکردهای اخیر، بیشتر به روش ­هایی توجه دارد که از رهگذر آن­ ها زبان مخصوص صور و سبک ­های منزلت به تصویب می­ رسد، زیرا در حال حاضر به تبعیت از ماکس وبر، تمایزی سنتی بین طبقه و منزلت وجود دارد که بیانگر توجه به تفاوت­ های اجتماعی ناشی از روش ­های مصرف به جای روش ­های تولید است (کرایب[3] 1382، 226).


[1] Giddens

[2] Commodity Self

[3] Craib


دانلود فایل بررسی رتبه بندی مسائل و مشکلات مددکاران اجتماعی در بیمارستان های دولتی سال 1386 شهر تهران

هر بررسی هنگامی شروع می شود که در زمینه معینی قبلاً دانشی به دست آورده باشیم و بدانیم که این دانش ناقص است، درباره آن چیزی وجود دارد که ما نمی دانیم این دانش ممکن است دانشی باشد که ما درباره آن، برای پاسخ به یک پرسش اطلاعات کافی نداشته باشیم و یا اطلاعات موجود آنچنان پراکنده و بی سامان است که نمی توان آن را به سادگی به یک پرسش مربوط ساخت در هر صور
دسته بندی کار و امور اجتماعی
بازدید ها 1
فرمت فایل doc
حجم فایل 318 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 186
بررسی رتبه بندی مسائل و مشکلات مددکاران اجتماعی در بیمارستان های دولتی سال 1386 شهر تهران

فروشنده فایل

کد کاربری 8044
کاربر

فهرست مطالب

عنوان صفحه

فصل اول: کلیات موضوع مورد پژوهش

1- 1- مقدمه.................................... 2

1-2- چکیده..................................... 4

1- 3- بیان موضوع و مسأله پژوهش................. 5

1- 4- اهمیت و ضرورت............................ 6

1- 5- اهداف پژوهش ............................. 7

1- 5- 1- اهداف کلی پژوهشی...................... 7

1- 5- 2- اهداف کاربردی......................... 7

1- 6- سوالات پژوهش ............................. 7

1- 7- تعاریف، اصطلاحات و واژه­ها................. 8

فصل دوم : پیشینه پژوهش

1- پیشینه پژوهش ............................... 12

2- 1- مددکاری اجتماعی چیست؟.................... 12

رفاه اجتماعی چیست؟............................. 16

مؤسسه رفاه اجتماعی چیست؟....................... 17

تأمین اجتماعی چیست؟............................ 20

خدمات اجتماعی چیست؟............................ 21

تعریف مددکار اجتماعی........................... 23

2- 2- تاریخچه یادی از بنیانگذار حرفه مددکاری اجتماعی در ایران 23

2- 3- تعریف مددکاری اجتماعی در مراکز بهداشتی و درمانی 24

2- 3- 1- ویژگیهای مددکار اجتماعی .............. 25

2- 3- 2- مراجع ................................ 29

2- 3- 3- نحوه پذیرش مراجع...................... 32

2- 3- 4- انواع مراجع .......................... 33

2- 3- 5- روشهای مددکاری اجتماعی................ 34

2- 3- 6- ارزشهای اساسی در مددکاری اجتماعی ..... 38

2- 5- برخی از مکاتب و نظریه های جامعه شناسی و کاربرد آنها در مددکاری اجتماعی ....................................... 44

2- 1- 5- جامعه شناسی صدری...................... 44

2- 5- 2- جامعه شناسی ناب تونیز ................ 46

2- 5- 3- دیدگاه پدیدار شناسی .................. 49

2- 5- 4- نظریه مبادله ......................... 51

2- 5- 5- مکتب کارکرد گرایی و مکتب اثبات گرایی.. 53

2- 5- 6- نظریه کنش متقابل نمادی................ 54

2- 5- 7- دیدگاه تفهمی ......................... 56

2- 6- الگوهای مددکاری اجتماعی.................. 57

2- 6- 1- الگوی رشدی برستون..................... 57

2- 6- 2- الگوی ارتباطی – تعاملی ............... 58

2- 6- 3- الگوی رشدی تروپ....................... 59

2- 6- 4- الگوی کارکردی......................... 59

2- 6- 5- الگوی گشتالت درمانی .................. 60

2- 6- 6- الگوی میانجی گری...................... 61

2- 6- 7- الگوی تعقلی .......................... 62

2- 6- 8- الگوی واقعیت درمانی .................. 62

2- 6- 9- الگوی موقعیتی ........................ 63

2- 6- 10- الگوی برنامه ریزی اجتماعی ........... 64

2- 6- 11- الگوی وظیفه بندی..................... 64

فصل سوم :فرآیند روش شناختی پژوهش

فرآیند روش شناختی پژوهش ....................... 67

3- 1- جامعه آماری.............................. 67

3- 1- 1- نمونه آماری و روش نمونه گیری ......... 67

3- 2- ابزار اندازه گیری پژوهش ................. 68

3- 2- 1- برگه وویژگی های جمعیت شناختی ......... 68

3- 2- 2- پرسشنامه ............................. 69

3- 3- شیوه اجرای پژوهش ........................ 69

3- 4- طرح پژوهش ............................... 70

3- 5- روش تجزیه و تحلیل داده­ها و اطلاعات ....... 70

فصل چهارم نتایج پژوهش

4- 1- جداول و تفاسیر و نمودارها................ 77

فصل پنجم :بحث و نتیجه گیری

5- 1- نتیجه گیری .............................. 157

5- 2- محدودیتها و پیشنهادها.................... 159

5- 2- 1- محدودیتها ............................ 159

5- 2- 2- پیشنهادها ............................ 160

فصل ششم : منابع

نگاهی اجمالی به پدیده مددکاری.................. 162

نظر شمار درباره مددکاری چیست؟.................. 166

نمونه پرسشنامه................................. 169

منابع.......................................... 174


فهرست جداول

عنوان صفحه

جدول 1- 1- توزیع فراوانی جمعیت نمونه بر حسب جنسیت مددکاران + تفسیر............................................... 72

نمودار جدول 1- 1- ............................ 73

جدول 2- 1- توزیع جمعیت نمونه بر حسب وضعیت تأهل مددکاران + تفسیر 74

نمودار جدول 2- 1- ............................. 75

جدول 3- 1- توزیع جهت نمونه بر حسب رشته های موجود در بخش مددکاری که به شغل مددکاری در بیمارستان مشغول هستند + تفسیر 76

نمودار 3- 1- .................................. 77

جدول 4- 1- توزیع جمعیت نمونه بر حسب میزان علاقه مددکاران با کار در بیمارستان دولتی + تفسیر ....................... 78

نمودار جدول 4- 1............................... 79

جدول 5- 1- توزیع جمعیت نمونه بر حسب شرایط کاری مطابق به خواسته­ها و انتظارات مددکاران + تفسیر ..................... 80

نمودار جدول 5- 1 .............................. 81

جدول 6- 1- توزیع جمعیت نمونه بر حسب ارتباط رشته تحصیلی با کار در بیمارستان + تفسیر ............................. 82

نمودار جدول 6- 1 .............................. 83

جدول 7- 1- توزیع جمعیت نمونه بر حسب نیاز به دوره­های آموزشی در زمینه کار در بیمارستان + تفسیر ...................... 84

نمودار جدول 7- 1............................... 85

جدول 8- 1- توزیع جمعیت نمونه بر حسب میزان سرمایه گذاری مسئولین ذیربط برای دوره­های آموزشی مددکاران + تفسیر .......... 86

نمودار جدول 8- 1............................... 87

جدول 9- 1- توزیع جمعیت نمونه بر حسب اقدام برای ادامه تحصیل در زمینه رشته تحصیلی مددکاری + تفسیر ................... 88

نمودار جدول 9- 1............................... 89

جدول 10 – 1- توزیع جمعیت نمونه بر حسب بروز بیماریهای جسمی ناشی از کار در بیمارستان + تفسیر....................... 90

نمودار جدول 10- 1 ............................. 91

جدول 11- 1- توزیع جمعیت نمونه بر حسب اشتغال در مددکاری اجتماعی به بیمارستان باعث بروز بیماریهای روانی از قبیل (افسردگی) + تفسیر 92

نمودار جدول 11- 1 ............................. 93

جدول 12- 1- توزیع جمعیت نمونه بر حسب مشکلات کاری در بیمارستان دولتی باعث فرسودگی شغلی + تفسیر ..................... 94

نمودار جدول 12- 1 ............................. 95

جدول 13- 1- توزیع جمعیت نمونه بر حسب شرح وظایف مددکاران اجتماعی در بیمارستانهای دولتی + تفسیر .................... 96

نمودار جدول 13- 1 ............................. 97

جدول 14- 1- توزیع جمعیت نمونه بر حسب میزان نقش آنها در تنظیم آئین نامه های بیمارستان + تفسیر ................... 98

نمودار جدول 14- 1 - ........................... 99

جدول 15- 1-توزیع جمعیت نمونه برحسب میزان نقش مددکاران در تهیه و تدوین برنامه های بیمارسان...................... 100

نمودار جدول 15- 1.............................. 101

جدول 16- 1- توزیع جمعیت نمونه برحسب ضوابط و مقررات دست و پا گیر بیمارستان موجب تغییر رویۀ کاری مددکاران........ 102

نمودار جدول 16- 1.............................. 103

جدول 17- 1- توزیع جمعیت نمونه بر حسب شناخت کارکرد مددکاران اجتماعی برای مسئولین .................................. 104

نمودار جدول 17- 1.............................. 105

جدول 18- 1- توزیع جمعیت نمونه برحسب پاسخ گویی میزان درآمد مددکاران با حجم کارشان.................................. 106

نمودار جدول 18- 1.............................. 107

جدول 19- 1- توزیع جمعیت نمونه برحسب میزان علاقمندی به توسعه ارتباط با کادر بیمارستان................................. 108

نمودار جدول 19- 1.............................. 109

جدول 20- 1- توزیع جمعیت نمونه برحسب میزان آشنایی کادر بیمارستان با رشته و فعالیت مددکاران اجتماعی................. 110

نمودار جدول 20- 1.............................. 111

جدول 21- 1- توزیع جمعیت نمونه برحسب میزان مشارکت در کارهای تیمی ............................................... 112

نمودار جدول 21- 1.............................. 113

جدول 22- 1- توزیع جمعیت نمونه برحسب میزان سهم مددکاران در فعالیت های تیمی........................................... 114

نمودار جدول 22- 1.............................. 115

جدول 23- 1- توزیع جمعیت نمونه برحسب میزان هماهنگی مددکار با تیم کاری............................................... 116

نمودار جدول 23- 1.............................. 117

جدول 24- 1- توزیع جمعیت نمونه برحسب آگاهی مدیریت بیمارستان نسبت به مسائل و مشکلات مددکاران ........................ 118

نمودار جدول 24- 1.............................. 119

جدول 25- 1- توزیع جمعیت برحسب میزان توجه مدیریت بیمارستان به خواسته های مددکاران در زمان بروز مشکلات................ 120

نمودار جدول 25- 1.............................. 121

جدول 26- 1- توزیع جمعیت نمونه برحسب نداشتن شناخت مراجعین به بیمارستان از حرفه مددکاران..................... 122

نمودار جدول 26- 1.............................. 123

جدول 27- 1- توزیع جمعیت نمونه برحسب میزان همکاری خدمت گیرندگان (مددجویان بیمارستان)........................... 124

نمودار جدول 27- 1.............................. 125

جدول 28- 1- توزیع جمعیت نمونه برحسب میزان ایجاد مشکل براثر شناخت محدود خدمت گیرندگان بیمارستان از حرفه مددکاری.. 126

نمودار جدول 28- 1.............................. 127

جدول 29- 1- توزیع جمعیت نمونه برحسب میزان قدرت حل مشکل مددجویان............................................... 128

نمودار جدول 29- 1.............................. 129

جدول 30- 1- توزیع جمعیت نمونه بر حسب میزان بهره گیری مددجویان از بهره گیری از راهنمایی مدددکاران................ 130

نمودار جدول 30- 1.............................. 131

جدول 31- 1- توزیع جمعیت نمونه برحسب میزان اطلاع مردم جامعه از کارکرد مددکار اجتماعی در بیمارستان ................... 132

نمودار جدول 31- 1.............................. 133

جدول 32- 1- توزیع جمعیت نمونه برحسب طرز تلقی مردم از مددکاران (همان فرد نیکوکار)................................... 134

نمودار جدول 32- 1.............................. 135

جدول 33- 1- توزیع جمعیت نمونه برحسب میزان شناسایی رشته مددکاری به مردم از طریق مددکاران اجتماعی ................. 136

نمودار جدول 33- 1.............................. 137

جدول 34- 2- توزیع جمعیت نمونه برحسب میزان آگاهی عمومی از طریق رسانه های گروهی در مددکاران اجتماعی.................. 138

نمودار جدول 34- 2.............................. 139

جدول 35- 1- توزیع جمعیت نمونه برحسب عدم درک موقعیت شغلی از سوی همسر یک مددکار در بیمارستان موجب کاهش بازدهی می شود. 140

نمودار جدول 35- 1.............................. 141

جدول 36- 1- توزیع جمعیت نمونه برحسب میزان اختصاص محل مناسب در بیمارستان دولتی برای مدددکاران ................ 142

نمودار جدول 36- 1.............................. 143

جدول 37- 1- توزیع جمعیت نمونه برحسب میزان احساس آرامش و راحتی در محل کار مددکار..................................... 144

نمودار جدول 37- 1.............................. 145

جدول 38- 1- توزیع جمعیت نمونه برحسب میزان دارای از امکانات برای انجام فعالیت مددکاران در بیمارستان های دولتی... 146

نمودار جدول 38- 1.............................. 147

جدول 39- 1- توزیع جمعیت نمونه برحسب میزان در اختیار داشتن امکانات و ابزار جدید (مانند کامپیوتر و ....) برای مددکاران 148

نمودار جدول 39- 1.............................. 149

جدول 40- 1- توزیع جمعیت نمونه برحسب میزان دراختیار قرارگرفتن تسهیلات مالی در بیمارستان های دولتی برای مددکاران...... 150

نمودار جدول 40- 1.............................. 151

جدول 41- 1- توزیع جمعیت نمونه برحسب افت کارکردی مددکاران اجتماعی به علت دوری و نزدیکی محل سکونت به بیمارستان....... 152

نمودار جدول 41- 1.............................. 153

جدول 42- 1- توزیع جمعیت نمونه برحسب واگذاری مسئولیتها و نقش های غیرمرتبط به مددکاران در بیمارستان ها........... 154

نمودار جدول 42- 1 ............................. 155


کلیات موضوع مورد پژوهش

هر بررسی هنگامی شروع می شود که در زمینه معینی قبلاً دانشی به دست آورده باشیم و بدانیم که این دانش ناقص است، درباره آن چیزی وجود دارد که ما نمی دانیم. این دانش ممکن است دانشی باشد که ما درباره آن، برای پاسخ به یک پرسش اطلاعات کافی نداشته باشیم و یا اطلاعات موجود آنچنان پراکنده و بی سامان است که نمی توان آن را به سادگی به یک پرسش مربوط ساخت. در هر صورت با یک مسأله روبرو هستیم. تدوین و پرورندان مسأله به ویژه از این لحاظ مهم است که ما را در بقیه راه پژوهشی هدایت می کند.

این فصل با ذکر مقدمه و چکیده آغاز می شود. سپس بیان مسأله اهمیت و ضرورت پژوهش، اهداف، سؤالات پژوهش بیان می شود و در انتها متغیرها و اصلاحات مهم پژوهش تعریف می گردد.

1-1- مقدمه

در زندگی پیچیده امروزی که هر روز ماشینی تر و پیچیده تر می شود و ارتباط انسانها با یکدیگر از جامعه کوچک خانواده گرفته تا جوامع بزرگتر مانند مدرسه ، دانشگاه ، اداره ....بسیار کم رنگ تر می شود.و انسانها گاهی احساس می کنند تبدیل به یک ماشین شده اند. و دیگر جایی برای بروز احساسات و نیازهای روحی و فکری وجود ندارد.

در حالی که مهمترین و پیچیده ترین نیاز انسان نیاز روحی و فکری و احساس او است بطوری که امروزه حتی درست فکر کردن و مثبت اندیشی در موفقیت انسانها و تغییر منشا زندگی آنها و حتی در معالجه بیماریهای جسمی نیز ثابت شده است.

در این برهه از زمان نیاز مبرم جوامع به مددکاران تحصیل کرده و آموزش دیده که تسلط زیادی برعلم مددکاری داشته باشند ،آشنایی به ارتباط درست و دقیق با مددجویان داشته باشند و نه تنها خود بر افکار و احوال روحی خود احاطه داشته باشند و آنها را درست تربیت کرده باشند.

بلکه به انسانهای دیگر نیز این مهارت را بیاموزند و در زمان لزوم به کمک انسانهای دیگر بروند و انها را نیز آموزش دهند و در صورت نیاز با آنها همراهی و همفکری کنند تا آنها نیز بتوانند بر مشکلات خود فائق آیید.

و این نیاز مبرم در جامعه بیمارستان که انسانهایی که به آنجا مراجعه می کنند بیمار هستند و برای معالجه بیماران به آنجا می آیند بیشتر احساس می شود.

انسانی که بیماری دارد ممکن است اعتماد به نفس خود را از دست بدهد یا زجرو ناراحتی ناشی از بیماری جسم و فکر اداره را نیز ضعیف و خسته کند با تنی رنجور و افکار آشفته نتواند بر بیماری خود غلبه نماید تا به سمت بهبودی برود و اگر مشکل مالی نیز فرید برعلت شود این نیاز (نیاز به مددکاری اجتماعی بیمارستان) بیشتر احساس می شود این نیاز زمانی پررنگ تربه چشم می خورد که وقتی می بینم همراهان بیمار به جای اینکه بتوانند کمک و یار و یاوری برای او باشند خود نیز احتیاج به مددکاری و آموزش درست دارند تا نتوانند به بیمار خود کمک کنند.

و این نیاز در مورد بیماران خاص خیلی به چشم میخورد و به دلیل مسئولیتهای متعدد ومتفاوت پرسنل پزشکی و پرستاری بیمارستان و متفاوت بودن حیطۀ شغلی آنها با مددکاران اجتماعی و محدود بودن وقت انها و برخوردار نبودن آنها از دانش مددکاری عملا باعث می شود که آنها تنوانند مانند یک مددکار حرفه ای به مددجویان خدمات رسانی کند.

این مسئله باعث پدید آمدن مسائل و مشکلات بسیار فراوانی در بیمارستانها می شود که ممکن است تا حد زیادی بر روی خدمات پزشکی و پرستاری تاثیر معکوس بگذارد و اینجاست که نقش مهم یک مددکار حرفه ای در بیماستان باعث جلوگیری از بروز مشکلات عدیده شده و روند معالجه بیماران تسریع پیدا می کند و کمک بسزائی به پرسنل دیگر بیمارستانی اعم از پزشک و پرستار ....می کنند.

انیجاست که بخش مددکاری اجتماعی بیمارستانها بعنوان یکی از مهمترین بخشهای بیمارستان به حساب می آید. و دید مسئولین بیمارستان به بخش مددکاری باید تغییر کنند . به جای اینکه بخش مددکاری را یک بخش فرعی و در غیرمهم در نظر بگیرند، باید بعنوان یک بخش مهم که تاثیر بسیار مهمی در بازدهی دیگرقسمتهای بیمارستانی دارد تلقی شود و به همان اندازه نیز امکانات و تسهیلات مورد نیاز این بخش را در نظر داشته باشند و همان انداز ه نیز از بخش مددکاری بیمارستان توقع بازدهی داشته باشند.

1-2- چکیده :

پژوهشی که تحت عنوان بررسی و رتبه بندی مسائل و مشکلات مددکاران اجتماعی در بیمارستانهای دولتی در سال 86 در تهران عرضه می گردد دارای دو بخش است :

بخش اول: به مباحث نظری در مددکاری اجتماعی اختصاص دار که ابتدا به تعریف مددکاری، تعریف بیمارستان دولتی و سپس روشهای مددکاری می پردازد.

و بخش دوم که محقق پرسشنامه و اطلاعات را از جامعۀ آماری یعنی بیمارستان و نمونه ها که مددکاران اجتماعی این جامعه است ارتباط دارد و سپس به تفسیر و جمع بندی اطلاعات و داده ها می پردازد.

آنچه که موجب تشویق اینجانب به پژوهش در مورد مسائل و مشکلات مددکاران اجتماعی بیمارستان شده است دو علت داشت. علت اول کمبود شدید توجه به مسائل و مشکلات مددکاران اجتماعی و مخصوصاً مددکاران اجتماعی در بیمارستان از طریق مدیران موسسات بود. که البته جواب کافی به این کمبود ،تنها با همت و همکاری جبران کننده خواهد بود اطلاعات کافی در مورد این رشته و کار در بیمارستان در جامعه که باید دوباره هم خود مددکاران اجتماعی و هم مردم از مدد کاری اجتماعی بیمارستان آشنایی این رشته و کار در بین مردم شود. که این مطلب خود به کمک مددکاران آمده تا بتواند مشکلات مددجویان را برطرف و همچنین شناختی که مددجویان از این کار پیدا می کنند به خود آنها در مسائل و مشکلاتشان کمک می کنند. جامعه و مردم باید بیشتر با این رشته و نیز کار یعنی مددکاری اجتماعی واقع در بیمارستان اطلاعات کسب کنند تا بتوانند بهتر از امکانات موجود استفاده کنند در ضمن مددکاران اجتماعی نیز باید سعی براین داشته باشند که در عین اینکه به وظایف کاری خود عمل می کنند ولی در عین حال باید عزت نفس مددجویان را نیز در نظر بگیرند.

1-3- بیان موضوع و مساله پژوهش

در بین کشورهایی که روبه صنعتی شدن دارد ، به علت تغییر روشهای زندگی ماشینی تر شدن زندگی و بروز مشکلات و معضلات به واسطۀ ماشینی شدن زندگی مشکلات جدیدتر را پیش رو انسانها قرار می دهد در محدودیت که نتیجه آن سردی و محدودتر شدن روابط بین انسانها می باشد در ضمن به علت ماشینی ترشدن شهرها و نیاز مبرم به وجود مشاغل متعدد که جزء زندگی انسانها می باشد در جهان امروزی دهها هزار شغل و فرصت شغلی ایجاد شده است که یکی از مشاغل مددکاری اجتماعی است که از زمان زندگی امروز بشری است و یکی از دیگر گروههای مددکاری اجتماعی ، مدد کاری اجتماعی بیمارستان می باشد که کار در این بخش با مسائل و مشکلات مخصوص به خود همراه است .

مشکلاتی از قبیل:

1- میزان علاقه مندی مددکاران اجتماعی در بیمارستان به کار در رشتۀ خود.

2- شناخت این رشته برای خانواده های مددکاران.

3- شناخت رشتۀ مددکاری اجتماعی بیمارستان به مسولین.

4- میزان علاقه مددکاران اجتماعی در توسعه ارتباط.

5- میزان علاقه مددکاران اجتماعی در بیمارستان به کارهای تیمی و مشارکت و فعالیت در این کارها

6- میزان شناخت محدود و مددجویان بیمارستان از رشتۀ مددکاری و تاثیر آن برروی راندمان کاری مددکاران.

7- وجود فضا و امکانات مناسب به مددکاران اجتماعی در بیمارستان.

8- میزان آرامش و راحتی در محل کار مددکاران باعث بالا رفتن کارکرد مددکاران می شود .

و من به عنوان یک پژوهشگر می خواهم تمامی زوایای این مشکلات را مورد بررسی قرار دهم تا بتوانم یک بررسی و رتبه بندی از مسائل و مشکلات مددکاران اجتماعی در بیمارستانها داشته باشم.

1-3-1- اهمیت و ضرورت پژوهش:

1. شخصیت مددکار اجتماعی در روند کاری وی موثر است.

2. عزت نفس بالا می تواند باعث کارکرد بیشتر مددکاران اجتماعی در بیمارستان شود.

3. وقتی مددکار اجتماعی از منبع کنترل در کارخود استفاده کند باعث افزایش کارکرد می شود.

4. اثربخشی مددکاران اجتماعی باعث گسترش ارتباط بین مددکاران در مددجویان می شود.

5. نیاز به قدرت (تمایل به کنترل محیط کاری) در مددکاران اجتماعی بیمارستان ها باعث تغییر روند کاری آنها می شود.

6. شوق خطر کردن (ریسک کردن) در کار در مددکاران اجتماعی در بیمارستان باعث بالا رفتن راندمان کاری آنها می شود.

7. حالت ریسک کردن در بین مددکاران اجتماعی بیمارستانها باعث بالا رفتن حالت رقابت بین آنها می شود.

8. نگرش یک مددکار اجتماعی بیمارستان به کارش باعث بالا رفتن راندمان کاری آنها می شود.

9.نگرش مددکار اجتماعی در بیمارستان نسبت به همکارانشان در بیمارستان باعث تغییر رفتار در مددکاران می شود.

10. نحوۀ نگرش (احساس مثبت یا منفی به شخصی یا شیی) نسبت به مدیران بیمارستانها به مددکاران اجتماعی باعث تغییر در روند کاری مددکاران اجتماعی می شود.

11. نحوۀ نگرش مددجوهای به مددکاران اجتماعی در بیمارستان باعث تغییر رویۀ کاری در مددکاران می شود.

12. رضایت از کار در مددکاران اجتماعی در بیمارستان باعث تغییر رویۀ کاری در مددکاران می شود و راندمان کاری را بالا می برد.

13. بین عملکرد در کار مددکاران اجتماعی و عدم رضایت از کار در مددکاران اجتماعی بیمارستان رابطه وجود دارد.

14. همانند سازی به سازمان به ارزشهای مددکاران اجتماعی در بیمارستان تاثیر دارد.

1-4- اهداف پژوهش

1-4-1- اهداف کلی پژوهش :

هدف اصلی در این پژوهش رتبه بندی و بررسی مشکلات و مسائل مددکاران اجتماعی در بیمارستانهای دولتی سال 86 تهران است.

1-4-2- اهداف کاربردی

1- کمک به ارتقاء شناخت مسئولین دست اندر کار بیمارستانها با مسائل مددکاران اجتماعی.

2- بستر سازی جهت ارتقاء توان علمی و مهارت شغلی مربیان (با معرفی مسائل و مشکلات آنان).

3- بسترسازی جهت برقراری یک رابطۀ صمیمانه و در عین حال کاری در بین مسئولین بیمارستان و همکارانشان با مددکاران اجتماعی.

4- بسترسازی جهت ایجاد یک تیم کاری منسجم بین مددکاران اجتاعی با تیم ها ی مربوطه .

1-5- سوالات تحقیق

1- آیا میزان آگاهی و علاقه مددکاران اجتماعی در مورد کارشان در بیمارستان های دولتی در کارکرد آنها تاثیر می گذارد؟

2- آیا سلامتی جسمی و روحی در کارایی مددکاران در بیمارستانهای دولتی تاثیر دارد؟

3- آیا شرح وظایف و اهداف کاری مددکاران با روحیه و قدرت مددکاران اجتماعی در بیمارستانهای دولتی همخوانی دارد؟

4- آیا آیین نامه ها و برنامه ریزی هایی که تنظیم می شود با آیین نامه های کلی و دستورالعمل های جهانی یکی است ؟

5- آیا مسئولین بیمارستانها در جریان کار مددکاران خود هستند؟

6- آیا مسئولین بیمارستانها مددکاران اجتماعی را در کارهای تیمی سهیم می کنند؟

7- آیا مشارکت مددکاران اجتماعی با تیم های مربوط در بیمارستان ها در روند کاری آنها تاثیر می گذارد؟

8- آیا آگاهی عمومی از طریق رسانه ها (مانند تلویزیون و رادیو و ...) در مورد کار مددکاران اجتماعی در بیمارستانها داده می شود و این آگاهی ها کافی ا ست؟

9- آیا خانوادۀ مددکاران نسبت به کارها، سختی ها و مشکلات کارشان آگاهی دارند؟

10- آیا مددکاران اجتماعی در بیمارستانها از امکانات رفاهی و روانی کافی برخوردار هستند؟

1-6- تعاریف ، اصطلاحات و واژه ها:

مددکاری اجتماعی:

تعریف نظری: مددکاری اجتماعی یک خدمت حرفه ای است که بر دانش و خاصی قرار گرفته است که شامل انواع

مددکاری اجتماعی کار با فرد

مددکاری اجتماعی کار با گروه

مددکاری اجتماعی کار با جامعه

تعریف عملی : در این پژوهش مددکار اجتماعی خدمتی حرفه ای است که براساس دانش و مهارتهای ویژه بنا شده و هدف آن کمک به افراد گروهها و جامعه است تا بتوانند استقلال شغلی و اجتماعی و رضایت خاطر فردی و اجتماعی را بدست آورند و در سلامتی فیزیکی، روانی و اجتماعی مسئولیتهای فردی و اجتماعی خود را انجام دهند.

موسسات درمانی و بیمارستان دولتی: به موسسه ای اطلاق می گردد که بودجه و محل اعتبار این موسسات از مالیاتهای دولتی (عمومی ) می باشد. که از مددکاری اجتماعی به عنوان رسیدگی برای عرضۀ خدمات به مراجعان خود استفاده می کنند. در موسسات درمانی یا بیمارستانهای دولتی از منبع اختیارات حرفه ای استفاده می کنند این موسسه اختیارات و قدرت تام و تمام در قبول مسئولیتها و کارکرد دارند؛ در این دسته از موسسات بخش خدمات اجتماعی در درجۀ دوم اهمیت قرار گرفته است به کار گرفتن و بهره برداری از خدمات اجتماعی در این گونه موسسات به شناخت در واقعیت مهم ارتباط مستقیم داشته است . نخست آنکه هرگاه مشکل آشکار فردی به یک موسسه مربوط آورده می شود. مانند مراجعه بیمار به بیمارستان پیوسته این گمان می رود که عامل شرایط ساز این مشکل یکی از دشواریهای اجتماعی یا روانی با شد که در آن صورت برای بازشناخت و کمک به از منابع حرفه ای مددکاری اجتاعی می توان یاری جست.

مددکاری اجتماعی بیمارستان دولتی: در بیمارستانها اعم از دولتی خصوصی و مخصوصاً دولتی مددکاری اجتماعی می تواند نقش بسیار مهمی داشته باشد در بیشتر بیمارستانهای دولتی برای درمان بیمار درجه اول از خدمات مددکاری اجتماعی استفاده می شود. که برای بهتر شدن وضع اجتماعی بیماران و بیان احساساتشان می تواند مددکار اجتماعی بسیار موثر باشد.

15- مددکار اجتماعی در بیمارستان که ارزشهای سازمان (بیمارستان ) را به مانند ارزشهای خود بداند در روند کاری وی تاثیر می گذارد و باعث بالا رفتن کارکرد آنها می شود.

16- وقتی مددکار اجتماعی برای ادارۀ هرچه بهتر بخش مددکاری بیمارستان تلاش خود را به کار گیرد مشکلات محل کار و مسائل کاری برطرف می شود.

17- در صورتی که مدیران بیمارستانها ، مانند مددکاران اجتماعی همانند سازی با بخش مددکاری را مدنظر داشته باشند مشکلات بین مدیران و مددکاران مرتفع خواهد شد.

18- بیمارستانهایی که در تصمیم گیریهای خود از مددکاران اجتماعی نیز بهره می گیرند از کارائی بالای مددکاران استفاده می کنند .

19- امنیت شغلی مددکاران اجتماعی در روند کاری آنها در بیمارستان موثر است.

20- نگرش مثبت مددجویان به کارمددکاران اجتماعی بیمارستانها بر روند کاری مددکاران موثر است.

21- نگرش صحیح مردم و (جامعه) نسبت به کار مددکاران بیمارستانها تاثیر بسزایی در روند کاری مددکاران می گذارد .

23- سهیم بودن مددکاران اجتماعی در فعالیتهای تیمی در میزان بازدهی کار آنها موثر است.

24- به دلیل موقعیت خاص مدیریت بیمارستان که باعث دوری مدیر از مددکار اجتماعی بیمارستان می شود ،همین امر باعث بروز مشکلاتی می شود.

25- پایبند بودن به اصول اخلاقی در مددکاران اجتماعی بیمارستانها باعث بالا رفتن ارزش شخصیتی آنها در دید مددجویان می شود.

26- می توان در بین مددکاران اجتماعی این بارو را گسترش داد که نباید مسائل کاری را در زندگی شخصی دخالت دهند.

27- وقتی مددکار اجتماعی در بیمارستان به مهارتها و استعدادهای خود مطمئن باشد این اطمینان باعث بهتر شدن شرایط کاری آنها می شود.

28- ارزش نهادن به مقام انسانی و عزت نفس مددجود به هنگام ارائه خدمات به آنها باعث بالا رفتن بازدهی کاری مددکاران می شود.

29- مثبت اندیشی مددکاران اجتماعی مبنی بر اینکه تا چه اندازه می توانند مددجو را آموزش داده تا بتواند بر مشکلات خود فائق آیند . تاثیر بسزایی در روند کاری مددکاران خواهد داشت.



پیشینه پژوهش

بدون تردید، شناخت دانش و تجربیات گذشته، از ضروریات یک تحقیق علمی به شمار می رود. مطالعه منابع مربوطه به موضوع تحقیق به پژوهشگر کمک می کند تا بینشی عمیق در زمینه موضوع مورد پژوهش، حوزه­ای که تحقیق به آن تعلق دارد، کسب کند. آگاهی از تجربیات گذشته معلوم می دارد که این موضوع، از چه زمانی و به چه ترتیبی در جامعه به صورت مسأله درآمده و متعاقب آن چه تحولی را در پی داشته است. کسب اطلاع از آنچه در گذشته روی داده است، توأم با دانش موجود، ضمن افزایش آگاهی محقق از موضوع مورد تحقیق، استواری و استحکام یافته های جدید را برای افزایش بهره وری عملی تضمین می نماید. همچنین اصلاح نقاط ضعف و تقویت نقاط قوت، نیازمند اطلاع دقیق از نتایج تحقیقات گذشته دارد تا بتوان با بررسی همه جانبه آنها، پیشنهادهایی اصولی و دقیق جهت بهبود و پیشرفت امور ارائه نمود. بنابراین در این بخش ابتدا، تاریخچه، نظریه ها و یافته های پژوهشهای پیشین مربوط به موضوع مددکاری اجتماعی است. مفاهیم پایه، عوامل مؤثر، آثار و تبعات، نظریه ها و تحقیقات انجام شده قبلی، وضعیت موجود در ایران .

شناخت مفاهیم و اصطلاحات پایه و کلیدی هر دانش و حرفه­ای برای صاحبان آن ضروری است. به همین دلیل، در شناسایی هر دانشی ابتدا تعریف اصطلاحات پایه آن ارائه می شود. مددکاری اجتماعی نیز از این قاعده مستثنی نیست.

2- 1-

تعریف مددکاری اجتماعی: دکتر قندی در کتاب مددکاری اجتماعی، این حرفه را چنین تعریف کرده است:

«مددکاری اجتماعی یک خدمت حرفه­ای است که بر دانش و مهارتهای خاصی قرار گرفته است. هدف از آن کمک به افراد گروهها یا جامعه است تا بتواند استقلال شخصی، اجتماعی و رضایت خاطر فردی و اجتماعی را بدست آورند.»

(قندی / محسن / مددکاری اجتماعی / ص 12 / 1380 تهران)

پرلمن ضمن اینکه معتقد است مددکاری اجتماعی رویدادی زنده است و به این دلیل نمی توان آن را به تعریفی ساده محدود کرد، این تعریف را ارائه می کند: «مددکاری اجتماعی فعالیت و شیوه­ای است که برخی از مؤسسات رفاهی آن را به مراجعان خود عرضه می دارند و به آنان یاری می دهند تا با کارآیی بیشتری با مشکلاتی که در انجام دادن کار و وظایف اجتماعی فرد [با آن] روبرو شده­اند مقابله کنند».

(پرلمن، هلن هریس، مددکاری اجتماعی، ص 4)

در کتاب مددکاری اجتماعی و جامعه شناسی مسائل اجتماعی نیز تعریفی به شرح زیر ارائه شده است: «خدمت حرفه­ای است مبتنی بر دانش و مهارت در روابط انسانی. این خدمت، به افراد به طور انفرادی یا گروهی کمک می کند تا بتوانند استقلال مالی و نیازهای شخصی خود را به دست آورند که این امر معمولاً از سوی مددکاران اجتماعی و سازمانهای مشابه آن اعمال می شوند».

(شیخی، محمدتقی، مددکاری اجتماعی و جامعه شناسی مسائل اجتماعی، ص 9 و 10)

مری دابلیو، مافت و خوزه بی. اشفورد در کتاب خود چهار تعریف ارائه کرده­اند که به ترتیب آنها را ذکر می کنیم:

تعریف اول: «مددکاری اجتماعی کارکرد اجتماعی افراد را خواه به صورت فردی یا گروهی افزایش می دهد. برای این منظور فعالیتهای خود را بر روابط اجتماعی آنها که موجب شکل گیری کنشهای متقابل افراد و محیط می گردد، متمرکز می سازد. این فعالیتها در سه زمینه ظاهر می گردد: ترمیم و اصلاح قابلیتهای مختل شده ، تأمین منابع و امکانات اجتماعی و فردی و پیشگیری از کژکارکرده­های اجتماعی.»

تعریف دوم: «مددکاری اجتماعی فعالیتی تخصصی است مبتنی بر یاری رساندن به افراد، گروهها یا جوامع به منظور فراهم آوردن یا اصلاح قابلیتهای آنها جهت کارکردهای اجتماعی و ایجاد شرایط مساعد به منظور دستیابی به هدف تعیین شده».

تعریف سوم: «مددکاری اجتماعی فرایندی است برای تغییر برنامه ریزی شده و هدف دار».

تعریف چهارم: «مددکاری اجتماعی به کنشهای متقابل افراد و آن دسته از نهادهای اجتماعی که بر قابلیت آنها در انجام وظایف زندگی، خواسته­ها و ارزشها تأثیر گذاشته و فشارها را تخفیف می دهد، توجه دارد و به آنها می پردازد. این کنشهای بین افراد و نهادهای اجتماعی، در درون بافت رفاهی اجتماعی بزرگتر پدید می آید».

(مانت، مری دابلیو، خوزه بی، اشفورد، با اصول و مبانی مددکاری اجتماعی، ص 44)

کثرت تعریفهایی که از مددکاری اجتماعی به دست داده شده است جمع همه آنها و ارائه تعریفی جامع و مانع را دشوار می کند از سوی دیگر، تحولات سریع و پیچیده دنیای کنونی و تنوع مشکلات و نیازها و افرادی که از خدمات این حرفه استفاده می کنند، خود مانعی در ارائه تعریفی دقیق است. با این همه، تعریف زیر که برگرفته از تعاریف ارائه شده برای مددکاری اجتماعی است، مناسب می نماید:

مددکاری اجتماعی حرفه­ای است مبتنی بر دانش، اصول، مهارت و روشها که هدف از آن کمک به افراد، گروهها و جامعه است تا بتوانند با تکیه بر تواناییها و امکانات موجود، برای حل مشکل و یا رفع نیاز خود اقدام کنند و به استقلال نسبی و رضایت خاطر فردی دست یابند. در تعریف فوق چند نکته اساسی وجود دارد که به آنها اشاره می شود:

1- مددکاری اجتماعی حرفه ست ، یعنی بخشی از اطلاعات آن را هنگام کار و اجرا (با تجربه کردن) می توان آموخت.

2- مددکاری اجتماعی مبتنی بر دانش است به این معنا که باید بخش عمده­ای از دانش مربوط به این حرفه را از طریق آموزش فرا گرفت. مددکاری اجتماعی باید دو دسته ازدانشها را به طور نظری فراگیرد:

الف) اطلاعات خاص حرفه مددکاری (که معمولاً در دانشگاهها تدریس می شود).

ب) اطلاعات عمومی از علوم و دانشهای دیگر از جمله روانشناختی، روانشناسی اجتماعی، جامعه شناسی، حقوق، مشاوره و مردم شناسی مددکاری اجتماعی به همین دلیل بین رشته­ای است. در واقع، آگاهی عمومی مددکاری اجتماعی از رشته های دیگر علوم او را در خدمت رسانی بهتر یاری می دهد، خواه از طریق افزایش مهارت او در برطرف کردن مشکل مراجع باشد یا ارجاع درست مراجع به متخصص مربوطه.

3- مددکاری اجتماعی بر اصلهایی استوار است. این اصول ششگانه که در بسیاری از رشته های دیگر نیز مطرح است، عبارت است از: پذیرش فردیت، رازداری حرفه­ای، رابطه حرفه­ای، شرکت دادن مراجعه در فعالیتها و خودآگاهی مددکاری اجتماعی.

4- مددکاری اجتماعی مبتنی بر مهارت است. مددکاری اجتماعی در مقام فردی متخصص، برای جمع آوری اطلاعات، تشخیص مشکلات یا نیازها و غیره باید مهارتهای خاصی داشته باشد که از جمله آنها می توان به مهارت مصاحبه، مشاهده، خوب گوش دادن و بازدید از منزل اشاره کرد.

5- مددکاری اجتماعی روشهایی دارد ، یعنی مددکاری اجتماعی در عرضه خدمات می تواند از سه روش مددکاری فردی، گروهی یا جامعه­ای به صورت تلفیقی و کلی استفاده کند.

6- مددکاری اجتماعی هدف دارد. مددکار از رعایت اصل رازداری، ایجاد رابطه حرفه­ای، فراهم کردن زمینه مشارکت مراجعان در فعالیتها، خودآگاهی ، و غیره اهدافی را پیگیری می کند.

7- مددکاری اجتماعی کمک کننده است، به این معنا که برای حل مشکل یا رفع نیاز مراجعان خود به تنهایی همه کارها را انجام نمی دهد، بلکه در کنار آنان قرار می گیرد.

8- در مددکاری اجتماعی ، گروه هدف وجود دارد. در این حرفه سه گروه هدف تعیین شده­اند:

الف) فرد: یعنی فردی که مشکل یا نیاز دارد ، مثل معتاد، زندانی، دانش آموز، بیمار و ... البته در مددکاری ، خانواده دچار مشکل نیز در این گروه قر ار می گیرند.

ب) گروه: یعنی گروهی از افراد که دچار مشکل مشترک هستند، مانند افراد دچار مشکل سرطان، ایدز، طلاق و ....

ج) جامعه: گاهی، خدمات مددکاری اجتماعی به کل جامعه و بیشتر از اعضای گروه (که معمولاً بین دوازده تا پانزده نفرند) عرصه می شود، مثلاً عرضه خدمات پیشگیری از اعتیاد برای دانش آموزان منطقه یا محله­ای که اعتیاد در آنجا رواج زیادی دارد. یا پیگیری برای ساخت بیمارستان و درمانگاه در یک منطقه یا محله.

9- در مددکاری اجتماعی تکیه بر تواناییها و امکانات موجود است. وظیفه مددکاری اجتماعی این است که در کار با گروههای هدف اعم از فرد، گروه یا جامعه، آنها را با تواناییها و استعدادهای خود و منابع موجود در جامعه آشنا کند تا از این تواناییها برای حل مشکلات یا رفع نیازها استفاده کنند و در انجام دادن امور وابسته به مددکاری اجتماعی نباشند.

10- مددکاری اجتماعی با گروههای هدف دچار مشکل و یا نیازمند سر و کار دارد، یعنی هم گروههایی که مشکل دارند (مثل بیمار دیالیزی) می توانند از خدمات مددکاری اجتماعی استفاده کنند، هم کسانی که ممکن است مشکلی نداشته باشند. اما نیازهایی را احساس می کنند و به منظور راهنمایی شدن از خدمات مددکاری اجتماعی استفاده می کنند (مثل فردی که برای عمل جراحی قلب به مددکاری اجتماعی مراجعه می کند تا درباره مراحل جراحی از وی کمک بگیرد.)

11- در مددکاری اجتماعی، دستیابی به استقلال نسبی مهم است، یعنی اینکه وظیفه مددکاری اجتماعی این است که با استفاده از تواناییهای گروه هدف و منابع موجود در جامعه ایجاد استقلال نسبی آنان را فراهم کند تا بتوانند بدون نیاز به حمایت و کمک مستمر دیگران به زندگی مهم خود ادامه دهند.

رفاه اجتماعی: در زمینه رفاه اجتماعی نیز تعاریف متعددی ارائه شده است که به برخی از آنها اشاره می شود:

«رفاه اجتماعی عبارت است از سیستم و نظامی از خدمات یا مؤسسه ها و یا نهادهای اجتماعی که به منظور خدمت کمک به افراد به وجود آمده است تا سلامت، زندگی بهتر و موجبات روابط مناسبتری را برای پیشرفت استعدادها، قابلیتها، ظرفیتها و تواناییهای انسانها به منظور رفاه آنها فراهم کند.»

(قندی، محسن، مددکاری اجتماعی، ص 12)

تعریف دیگری نیز در کتاب تأمین اجتماعی ارائه شده است که به این شرح است: «رفاه اجتماعی نتیجه فعالیتهایی است که نهادهای اجتماعی برای دستیابی افراد گروهها و جوامع به سطح قابل قبولی از زندگی، تندرستی و فرصتهایی که اجازه می دهد آنان تمامی استعدادهای خود را پرورش دهند و مسائل خود را در سازگاری با جامعه حل نمایند، عرضه می دارد».

(طالب ، مهدی، تأمین اجتماعی، ص 23)

هری ام. کسیدی رفاه اجتماعی را چنین تعریف می کنند: «رفاه اجتماعی عبارت است از فعالیتهای سازمان یافته که مستقیماً به حفظ، نگهداری و بهبود منابع مربوط است و شامل خدمات اجتماعی نظیر کمک های اجتماعی، بیمه های اجتماعی، رفاه کودک، بهداشت روانی، آموزش و پرورش، تفریح و گذراندن اوقات فراغت، حمایت از نیروی کار و حل مشکلات مسکن است.»

(شیخی، محمد تقی؛ مددکاری اجتماعی و جامعه شناسی مسائل اجتماعی، ص10)

موسسه رفاه اجتماعی : مکانی که مدد جو برای دریافت کمک به خاطر مشکلاتش رجوع می کند، یک موسسه رفاه اجتماعی نامیده می شود. هرگاه موسسه امدادهایی از قبیل کمکهای اقتصادی، تعویض موقعیت، مشاوره و روان درمانی در اختیار مددجوی بگذارد ویا حتی مجموعه ای از این خدمات را براساس نیازهای فردی هر مددجو درکار مارکسیسهای فردی ارائه دهد و طرز کار خود را بر اصول روشها ی ویژه­ای پایه گذاری کند، آن موسسه را یک سازمان مددکاری اجتماعی فردی خواهند نامید. موسسات مددکاری اجتماعی هر یک با دیگری تفاوتهایی دارد. سه عامل اصلی را می توان نام برد که وجه تمایز موسسات از یکدیگر می شوند و عبارتند ازمنابع امداد موسسه، منابع اختیارات حرفه ای، وکاردکرد ویژه موسسه و هدفهای خاص آن. هر موسسه این عوامل رابه نحوی تواما درسازمان اداری خود مدعی می دارد وترکیب بخصوص هر یک از این سه عوامل در هر موسسه، هدفهای و نوع و شرایط آن را برای مددکاری فردی معین می کند. بودجه و محل اعتبار مؤسسات از مالیاتهای دولتی و یا اعانات بخش خصوصی تأمین می شود. مؤسسات نوع اول را مؤسسات عمومی یا دولتی می نامند که نه فقط شامل برنامه هایی با درآمد زیاد مثل کمک اطفال متکی می شود، بلکه شامل رفاه کودکان و برنامه های بهداشت جسمانی و روانی نیز می گردد، و مؤسسات خصوصی با همکاریهای افراد یا گروههای داوطلب اداره می شوند و خدماتی مشابه اینها را تدارک می بینند. هر دونوع مؤسسه می توانند از مددکاری اجتماعی به عنوان وسیله­ای برای عرضه خدماتشان به مراجعان خود استفاده کنند، ولیکن خط مشیها و روشها را انعطاف پذیری برنامه­شان به طرق مختلف تحت تأثیر منابع امدادی آنها قرار خواهد گرفت. همچنین چارچوب مقررات قانونی که یک مؤسسه دولتی باید در قالب آن انجام وظیفه کند، قوانین و مقتضیات مردم عادی و فرصتهای متساوی و یکسانی که برای مراجعان ذیصلاحیت خود فراهم می سازد. همه این عوامل بر میزان و نوع خدمات مؤسسه تأثیر می کنند. برای مؤسسات خصوصی نیز همین عوامل موجوداند: مقررات و انتظارات اعانه دهندگان، قوانین کلی مؤسسه، حقوق اختیاری، تعداد مراجعان، و غیره همه شکل، رنگ، آزادی یا محوریت و کیفیت خدمات مؤسسه و شرایط آن را مشخص می کنند.

عامل دوم در رده بندی یک مؤسسه اجتماعی دولتی یا خصوصی، منبع اختیارات حرفه­ای آن است. برخی از مؤسسات اختیارات و قدرت تام و تمام در قبول مسئولیتها و کارکرد دارند؛ بعضی دیگر به خاطر آنکه بخشی از یک موسسه وسیع ترانه، الزاماً باید حدود مسئولیتها و اختیارات خود را از سازمان اصلی به دست آورند. سازمانهای نخستین را «مؤسسات نوع اول» و سازمانهای دوم را «مؤسسات نوع دوم» می نامند.

در مؤسسات نوع اول (مانند مؤسسه های حمایت اطفال و خانواده ها) برنامه ها و منابع متفاوتند. بعضی از برنامه ها برای مقابله با نوع سازگاریهای اجتماعی که در نتیجه شکستهای اقتصادی یا جسمانی بروز می نمایند طرح ریزی شده­اند. کارکنان این نوع مؤسسات همه از میان مددکاران اجتماعی برگزیده شده اند و مقاصد حرفه­ای آنان با هدفهای مؤسسه هماهنگی کاملی دارند.در روش اصلی عرضه خدماتشان « مددکاری اجتماعی فردی» است. چنانچه اعضای حرفه­های دیگر نیز با این مؤسسه همکاری موقت یا دائم داشته باشند، خدماتشان تحت الشعاع و به خاطر همکاری با مددکاران خواهند بود. گونه های دیگر مؤسسات اجتماعی مانند بیمارستانها، مؤسسات آموزشی (دبستان و دبیرستان)، درمانگاهها، دادگاه­ها، شیرخوارگاه­ها نیز با یک مؤسسه مددکاری اجتماعی یا نماینده­ای از آن معمولاً روابط نزدیک و همکاریهایی برقرار می سازند و یا در دوران تشکیلات کلی خود یک بخش خدمات اجتماعی دایر می کنند و مددکاری اجتماعی را به کار می گمارند. در این دسته از مؤسسات بخش خدمات اجتماعی در درجه دوم اهمیت قرار گرفته است. به کار گرفتن و بهره برداری از خدمات اجتماعی در این گونه، مؤسسات با شناخت در واقعیت مهم ارتباط مستقیم داشته است. نخست آنکه هرگاه مشکل آشکار فردی به یک مؤسسه مربوطه آورده می شود – مانند مراجعه بیمار به بیمارستان ، شک یا تنبلی و کاهلی دانش آموز به رئیس دبستان – پیوسته این گمان می رود که عامل زیرساز این مشکل یکی از دشواریهای اجتماعی یا روانی باشد که در آن صورت برای بازشناخت و کمک به آن از دانش و منابع حرفه­ای مددکاری اجتماعی می توان یاری جست . دوم از آن جهت که افراد غالباً در به کار بردن و استفاده کردن از امکانات موجود آنطور که باید و شاید توانایی ندارند، از قبیل کودکانی که به دبستان می روند و قادر به فراگیری دروس نیستند و یا به بیماری که به استراحت نیاز دارد اما وضعیت خانوادگی او اجازه این قبیل آسایشهای تجملی را به او نمی دهد و یا مادری که نسبت به قابلیت و صلاحیت روانپزشک معالج فرزند خود مشکوک است. اصلاح همه این موقعیتها نیاز به نوعی کارکرد ویژه دارد تا بتوان خدمات مؤسسه به کار بست و بیشترین بهره برداری را برای مراجعان میسر ساخت . مددکاری اجتماعی یکی از خدماتی است که یک مؤسسه اصلی به مراجعان خود توأم با تسهیلات و خدمات دیگر عرضه می دارد. و می توان مشاهده کرد که نوع، هدف نیست و خدمات مددکاری به مقررات مؤسسه عمومی یا خصوصی بودن آن بستگی دارد.

سومین ویژگی یک مؤسسه مددکاری اجتماعی طبیعت کار طرز انجام وظایف آن است. مؤسسات نوع اول، چه دولتی و چه خصوصی، می توانند در صورتی که در عرضه داشتن یک رشته از خدمات مهارت و دانش و تجربه های ارزنده­ای کسب کنند به یک مؤسسه تخصصی تبدیل شوند. مؤسسات گوناگون متعددی وجود دارند که هدفهای خاصی را پیروی می کنند، مثلاً مؤسسات «رفاه اطفال» که فعالیتهای خود را در یک زمینه محدود می سازد؛ و یا مراکز «فرزندخواندگی» «اطفال عقب افتاده» و «درمانگاههای اطفال و ... همه از این دسته مؤسسات به شمار می آیند. به همان دلیل حرفه­های دیگر رشته های تخصصی بی شماری را پرورش می دهند. مددکاری اجتماعی نیز ناگزیر از این عمل است. بویژه آنکه امروز پیچیدگی و بزرگی سازمانهای نوین اجتماعی و همچنین گسترش و ژرفای بسیار زیاد دانشگاهها و خاصه ناشناخته های علمی، لزوم تبحر رشته­ای را ایجاب می کنند. و باز از آنجایی که دانستن و فراگرفتن همه طرق و روشهای پاسخگویی به نیازهای متنوع اجتماعی ازعهده یک نفر خارج است، بنابراین کوشش مؤسسات هرچه بیشتر در آن است تا خدمات، تجارب و دانشهای خود را در مورد یک مشکل خاص پرورش دهند و کارمندان نیز کارآییی و مهارت زیادتری در درک و کار با آن مشکل بخصوص به دست آورند .

در مؤسسات نوع دوم نیز رشته های تخصصی از آن جهت وجود دارند که خدمات اجتماعی بستگی مستقیم به حرفه­های دیگری مانند پزشکی ، آموزش و پرورش، حقوق، دانشهای خاص و هدفهای مربوطه آنها پیدا خواهند کرد. در هر حال چه مؤسسه تخصصی باشد و یا «چند وظیفه­ای» باشد اعم از اینکه به خاطر اشاعه و یا جلوگیری از منظور خاصی احداث گردیده باشد، کارکرد و هدفهای آن نیز تمرکز و تأکید خدمات مددکاران را مشخص می سازند.

این سه عامل – یعنی منابع امدادی – اختیارات حرفه­ای، و کارکرد ویژه مؤسسه – شاخص تفاوتهای مؤسسات هستند و اصولاً در نوع و طرز کار آن اثرات فراوان دارند. علیرغم همه تفاوتهای مؤسسات با یکدیگر، شیوه های و روشهای کلی نیز وجود دارند که مددکار با شناخت آنها توانایی شناخت بیشتر مؤسسه را بدست می آورد و در نتیجه­ برای مددجویان خود سودمندتر خواهد بود.

(پرلمن، هلن، هریس؛ مددکاری اجتماعی، فصل چهارم)

تأمین اجتماعی:

در کتاب تأمین اجتماعی تعریفی از این واژه از سر ویلیام بوریج آمده که چنین است: «اصطلاح تأمین اجتماعی بیانگر درآمدی است که به هنگام قطع درآمد به عللی از قبیل بیکاری، بیماری، یا حادثه جایگزین آن می شود و همچنین تأمین درآمد برای کسانی که به علت پیری بازنشسته شده­اند و نیز کسانی است که به سبب مرگ شخصی (سرپرست خانواده) از حمایت محروم مانده­اند».

(طالب، مهدی؛ تأمین اجتماعی؛ ص 37)

تعریف دیگر، تأمین اجتماعی را بخشی از رفاه اجتماعی در نظر می گیرد: «تأمین اجتماعی یکی از قلمروهایی که طبق مقررات دولتی و عمدتاً از طریق خدمات بیمه­ای، از افراد در برابر کاهش درآمد محافظت می کند و به آنها در مورد برخی هزینه های خاص (ازدواج، بیماری، تولد، مرگ و ..) و بروز بحرانهای اقتصادی امنیت خاطر می بخشد.»

(شورای برنامه ریزی سازمان بهزیستی کشور، پیش به سوی نظام جامع رفاه اجتماعی، ص 151)

با توجه به این تعریف می توان گفت که تأمین اجتماعی خاص تر از رفاه اجتماعی است. اما گر بخواهیم تأمین اجتماعی را به مفهوم عام آن در نظر بگیریم. که در اصل 29 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آمده.

(اصل 29 قانون اساسی ، برخورداری از تأمین اجتماعی از نظر بازنشستگی ، بیکاری، پیری، از کارافتادگی، بی سرپرستی، در راه ماندگی، حوادث و موانع، نیاز به خدمات بهداشتی، درمانی و مراقبتهای پزشکی بصورت بیمه و غیر حقی همگانی است. دولت مکلف است طبق قوانین از محل درآمدهای حاصل از مشارکت مردم، خدمات و حمایتهای مالی فوق را برای این افراد تأمین کند).

تأمین اجتماعی مترادف رفاه اجتماعی است و خاص تر از آن نیست: «فراهم کردن کلیه ضروریات زندگی برای تمامی اقشار جامعه است به نوعی که تأمین کننده نیازهای مادی و معنوی انسانها در حد متعارف باشد».

(زاهدی، اصل، محمد، مبانی مددکاری اجتماعی، ص 45)

خدمات اجتماعی: خدمات اجتماعی نیز از جمله مفاهیمی است که برای آن تعریفهای مختلفی وجود دارد. گاهی مترادف مددکاری اجتماعی در نظر گرفته شده و گاهی نیز قلمرویی از رفاه اجتماعی منظور شده است.

«منظور از خدمات اجتماعی، برنامه هایی است که به وسیله جامعه برای مبارزه با مسائل و مشکلات زندگی از قبیل بیماری، بیکاری، گرفتاریهای دوران پیری، حوادث و موانع صنعتی و سایر گرفتاریهایی که از فرد نمی توان انتظار حمایت از خویشتن و خانواده را داشت، به وجود آمده است. این هدف کلی که منظور از آن حمایت اجتماعی است از راههای مختلف چون کمکهای دولتی، بیمه های اجتماعی، برنامه های پیشگیری از بیماری و برنامه های رفاه اجتماعی تأمین میگردند».

(قندی، محسن، مددکاری اجتماعی، ص 13)

در این تعریف تأمین اجتماعی و خدمات اجتماعی یکسان فرض شده­اند. در تعریف دیگر آن را خاص تر از رفاه اجتماعی و تأمین اجتماعی در نظ گرفته­اند: «خدمات اجتماعی یکی از قلمروهای رفاه اجتماعی است که شامل فعالیتهایی مثل مراقبت از کودکان و زنان در خطر، سالمندان، معلولان، بیماران روانی، بی خانمها، آسیب دیدگان اجتماعی، مهاجران و پناهندگان می شود».

(پیش به سوی نظام جامع رفاه اجتماعی، ص 151)

اما در برخی از منابع خدمات اجتماعی به دو نوع عام و خاص، تقسیم شده است. که نوع عام آن مترادف رفاه اجتماعی است: «عبارت است از ارائه هر گونه خدمت مادی و معنوی به اقشار مختلف جامعه در جهت تأمین نیازهای مشترک و عمومی آنها».

(خدمات اجتماعی و تعاون در اسلام، ص 7).

در تعریف نوع خاص خدمات اجتماعی، آن را خاص افراد دچار مشکل از قبیل سالمندان و معلولان در نظر گرفته­اند. «مفهوم خاص خدمات اجتماعی در رابطه باگروههای خاص اجتماعی معنی پیدا می کند. منظور از گروههای خاص اجتماعی عبارت است از اقشاری از جامعه که به علل مختلف جسمانی. روانی، شخصیتی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی. علاوه بر نیازهای مشترک با همه مردم، نیازهای ویژه­ای دارند که ممکن است کوتاه مدت، میان مدت و یا دائمی باشد که از جمله آنها ایتام، خانواده­های نیازمند، سالمندان، آسیب دیدگان از حوادث و سوانح، پناهندگان، جانبازان، خانواده های شاهد، معتادین، بزهکاران، متکدیان، بیماران دارای بیماریهای خاص و ... هستند.)

(خدمات اجتماعی و تعاون در اسلام، ص 8).

در اوضاع امروزی کشور، منظور از خدمات اجتماعی همین مفهوم خاص است که گروههای دچار مشکل از آن بهره مند می شوند. و فعالیتهای مددکاری اجتماعی نیز در جهت ارائه بخشی از این خدمات می باشد. ذکر این نکته ضروری است که با توجه به تعاریف ارائه شده از سه مفهوم رفاه اجتماعی، تأمین اجتماعی و خدمات اجتماعی مشخص می شود که تفکیک کامل آنها میسر نیست، زیرا هر یک قسمتی از دیگری را در بر می گیرد. اما بر اساس اوضاع امروز کشور و ساختار موجود در این حوزه می توان گفت که رفاه اجتماعی عام است و محدود به سازمان یا نهاد خاصی نیست. خدمات تأمین اجتماعی نیز شامل کسانی است که در هنگام کار طبق ضوابط و مقررات، حق بیمه خود را پرداخت کرده­اند، اما خدمات اجتماعی شامل گروههایی است که امکان زندگی مستقل بدون حمایت دولت و نهادهای عمومی و مردمی برای آنها فراهم نیست و نیاز به حمایت دارند. بسیاری از گروههایی که مددکاران اجتماعی با آنها سر و کار دارند مشمول دریافت این نوع خدمات هستند.

(موسوی چلک، حسن، مددکاری اجتماعی (کار با فرد)، ص 45).

مددکار اجتماعی: لوئیز جانسون در کتاب خود در تعریف مددکاری اجتماعی آورده است: « مددکاری اجتماعی در وهله نخست شخصی است دارای تجارب زندگی، نیازهای بشری و روش زندگی شخصی و سیستم ارزشی، همچنین مددکار شخصی کمک کننده است که دارای مهارت برای ارتباط با افراد و گروههای دیگر و توسعه روابط است. مددکار در یک موقعیت امداد رسانی از دانشی بهره می گیرد که باعث درک افراد در موقعیتهای مختلف شده و دانش لازم برای روشهای امدادرسانی را فراهم آورده است و وسیله­ای برای پیاده سازی آن روشها می سازد به علاوه دانشی را که از موقعیتهای دیگر آموخته به همراه دارد».

(جانسون، لوئیز، حرفه مددکاری اجتماعی از دیدگاهی جامع، ص 157).

به طور کلی تعریفی که می توان برای مددکاری اجتماعی ارائه کرد چنین است: مددکار اجتماعی فردی است حرفه­ای که از علم و دانش و مهارت لازم برخوردار باشد و ضمن رعایت اصول حرفه خود، به افراد گروهها و جامعه کمک کند تا با تکیه بر تواناییها و امکانات موجود در جهت حل مشکلات یا رفع نیازهایشان گام بردارند و از این راه به استقلال نسبی یا رضایت خاطر برسند.

2- 2- یادی از بنیانگذار حرفه مددکاری اجتماعی در ایران:

با توجه به فعالیتهای آموزشی، پژوهشی، مشاوره و خدمات اجتماعی نزدیک به سه دهه، خانم ستاره فرمانفرماییان در ایران (1357 – 1336) ، از وی به عنوان بنیانگذار رشته مددکاری اجتماعی در ایران باید نام برد.

خانم ستاره فرمانفرماییان از میان یک خانواده نخبه سیاسی و اقتصادی که در اوضاع و احوال سیاسی اواخر قاجار بسیار تأثیرگذار بود، بپاخاست و به رغم سنتهای خانواده، با تحمل مشکلات فراوان برای تحصیل به آمریکا سفر کرد. در آغاز ابتدا او می خواست در رشته جامعه شناسی و یا روانشناسی تحصیل کند، اما مباحث نظری و صرفاً روشنفکرانه، او را که به شدت روحیه عمل گرا و مشتاق خدمت بهبود وضعیت زندگی انسانهای آزاده ستم دیده و نیازمند بود، امتناع نمی کرد و سرانجام در رشته مددکاری اجتماعی که هم رویکرد علمی به مسائل اجتماعی داشت و هم با اقدام اجتماعی (social Action) در ضد حل معضلات زندگی اجتماعی افراد جامعه به خصوص نیازمندان است ، او را به تحصیل و اخذ درجه فوق لیسانس (کارشناسی ارشد) از دانشگاه معتبر کالیفرنیا کرد. به رغم اینکه می توانست در آنجا بماند و در دانشگاه به تدریس و تحقیق بپردازد و یا در نهادهای تخصصی و اجرایی خدمات اجتماعی فعالیت نماید. اما به خاطر علاقه به وطن و مردمانش به کشور بازگشت. از همان اوایل ورود به کشور (1335 – 1334) به فعالیتهای پیگیرانه در راه شناساندن به رغم وجود موانع و تنگناهایی سخت کوشید. سرانجام در پایان سال 1336 در جوار ساختمان وزارت کار و امور اجتماعی توانست با حداقل امکانات آموزشگاه عالی خدمات اجتماعی را تأسیس کند. نویسنده این سطور، به عنوان کارشناس جوان سازمان برنامه، شاهد بودم که با چه جدیت و تلاش مادامی در جهت فراهم کردن موجبات بهره گرفتن از امکانات عمرانی و کمکهای بین المللی بود.


مبانی نظری و پیشینه استقلال زنان و رفتار باروری

مبانی نظری و پیشینه استقلال زنان و رفتار باروری
دسته بندی علوم اجتماعی
بازدید ها 11
فرمت فایل docx
حجم فایل 145 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 36
مبانی نظری و پیشینه استقلال زنان و رفتار باروری

فروشنده فایل

کد کاربری 14636
کاربر

بصورت فایل ورد

همراه با منابع

چارچوب نظری تحقیق

چارچوب اصلی این تحقیق بر نظریه کنش اجتماعی پاسونز می­ باشد. با توجه به این­ که باروری به طور کلی یک امر ارادی بوده و فرد در شکل ­گیری آن نقشی اساسی دارد، بنابراین می­ توان آن را یک کنش محسوب داشت. هر چند در اصطلاح رایج جمعیت شناسی از باروری به عنوان یک رفتار یاد می­ شود، ولی تالکوت پارسونز به عنوان مشهورترین نظریه ­پرداز در زمینه کنش اجتماعی، تلاش داشت نظریه کنش را از رفتارگرایی متمایز سازد. در واقع، او برای آن اصطلاح کنش را برگزید که دلالتی متفاوت از اصطلاح رفتار دارد. رفتار دلالت بر واکنش مکانیکی در برابر محرک­ ها دارد، حال ­آن ­که اصطلاح کنش بر یک فراگرد فعالانه، خلاقانه و ذهنی دلالت می کند (ریتزر، 1382: 529).

پدیده بنیادی در نظریه کنش پارسونز همان چیزی است که او واحد کنشی خوانده است که از نظر وی ماهیتی داوطلبانه دارد. کنش گر بر طبق شرایط حاکم و همچنین هنجارها و الزام­ های فرهنگی مسلط و با توجه به ابزارهای مختلفی که به آن ­ها دسترسی دارد، اهدافی را برای خود بر می ­گزیند. از طرف دیگر، بر اساس همین محدودیت­ ها و امکانات، نگرشی مشخص در ذهن وی شکل می­ گیرد. این نگرش بر روی یک طیف از عدم دست­ یابی کامل به اهداف مورد نظر تا کام­یابی کامل در رسیدن به اهداف قرار می­ گیرد. کنشگر در رسیدن به هدف با دسته ­ای از محدودیت­ ها مواجه است که در طرح نظری پارسونز به عنوان شرایط حاکم شامل شرایط فیزیکی و همچنین شرایط فرهنگی معرفی می­ شوند. با توجه به این­ که کنشگر توانایی ایجاد تغییر در این بخش از نظام اجتماعی را ندارد، بنابرین اهداف وی در راستا و تحت این شرایط شکل می­ گیرد. اما ابزارها و وسایل دست ­یابی به اهداف، با وجود این­ که تحت تاثیر شرایط حاکم هستند، ولی کنشگر می­ تواند در مورد این ابزار اقدام به انتخاب آزادانه ­ی مشروط به وضعیت بنماید. از این­ رو، می­ توان انتظار داشت با توجه به حضور طولانی مدت فرد در خانواده، شرایط خانوادگی در میزان باروری و فاصله ­گذاری تاثیر زیادی داشته باشد.

در نظریه منابع در دسترس، تقسیم قدرت در خانواده و پایگاه قدرت هر یک از همسران، متاثر از منابع در دسترس هر یک از آن­ ها بوده و همچنین میزان استقلال و وابستگی زوجین را تحت تاثیر قرار می ­دهد. بخشی از منابع قدرت زنان در خانواده مربوط به میزان توانمندی آن­ ها در زندگی اجتماعی و دسترسی به منابع اطلاعاتی و کسب آگاهی می ­باشد. امروزه یکی از منابع اصلی کسب آگاهی و توانمندی در سطح اجتماع، میزان دسترسی و استفاده از رسانه ­های جمعی می ­باشد. از سوی دیگر، مهارت­ های فرد شامل مهارت­ های ارتباطی و اجتماعی و همچنین توان انجام اموری می­ باشد که می ­تواند قدرت اقتصادی زن را بالا برده و از وابستگی وی به همسرش بکاهد.

در عصر حاضر رسانه ­ها، چه رسانه­ های جمعی و چه رسانه­ های نوین، نقش عمده ­ای در زندگی جمعی افراد ایفا می ­کنند. رسانه­ ها نقش عمده­ ای در تغییرات فرهنگی، اجتماعی شدن، هویت بخشی، آگاه سازی اعضای جامعه و ... ایفا می­ کنند، به همین دلیل، مصرف و کاربرد انواع رسانه­ ها از جهات گوناگون و در میان گروه­ های اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است (کلانتری و همکاران، 1391: 80). رفتار باروری نیز از جمله رفتارهایی است که با توجه به الگوبخشی رسانه­ ها و همچنین آگاهی بخشی نسبت به مزایا و معایب فرزندآوری تحت تاثیر میزان و نوع استفاده از رسانه­ ها قرار می­ گیرد.

به­ طور خلاصه به نظر می­ رسد رفتار باروری زنان تحت تاثیر میزان استقلال آن­ ها در خانواده می­ باشد. از طرف دیگر، میزان توانمندی­ های فردی و اجتماعی زنان که شامل آگاهی و ارتباطات اجتماعی آن ها و همچنین توانایی­ های فردی­ شان می­ باشد؛ بر رفتار باروری زنان موثر است. استقلال زنان بستری را برای ارتقای توانمندی­ های اجتماعی آن ها فراهم می­ سازد، هر چند توانمندی­ های اجتماعی نیز در دراز مدت می ­توانند بر استقلال زنان اثر­گذار باشند، ولی به طور نظری می­ توان گفت هر اندازه میزان استقلال زنان بیشتر باشد، میزان توانمندی­ های آن­ ها نیز بیشتر خواهد بود.


دانلود فایل تربیت جهانی انسان از منظر اسلام

انسان به دلیل امتیازات خاص خود نسبت به سایر جانداران از برتری خاصی برخوردار بوده، همچنین از توانایی های غیر قابل وصفی برخوردار است که برخی از آنها ذاتی و تعدادی اکتسابی اند انسان با کمک عوامل تربیت به شکوفایی استعدادهای بالقوه خود و جهت دهی مناسب به آنها می تواند به سرمایه ای بی بدیل تبدیل شده زندگی پر از رونق، امید، نشاط، پویایی و توأم با سازندگ
دسته بندی معارف اسلامی
بازدید ها 1
فرمت فایل doc
حجم فایل 467 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 359
تربیت جهانی انسان از منظر اسلام

فروشنده فایل

کد کاربری 8044
کاربر

فهرست مطالب

عنوان صفحه

چکیده

فصل اول : کلیات طرح

1-1 مقدمه ..................................... 2

1-2 بیان مسئله ................................ 4

1-3 اهداف تحقیق ............................... 9

1-4 ضرورت و اهمیت تحقیق ....................... 10

1-5 سوالات پژوهش ............................... 11

فصل دوم :مطالعات نظری

2-1 مبانی نظری تحقیق .......................... 13

بررسی مفهومی .................................. 13

الف- تربیت .................................... 13

- تربیت از دیدگاه فلاسفه و علمای اخلاق .......... 14

- تربیت از نظر روانشناسان ..................... 14

- تربیت از نظر جامعه شناسان ................... 14

- تربیت از نظر دیگر دانشمندان ................. 15

- تربیت از دیدگاه اسلام ........................ 15

ب- تربیت اسلامی ................................ 16

ج- اسلام ....................................... 19

د- انسان ...................................... 32

- ارزش های انسان ........................... 34

- ضد ارزش ها ............................... 37

- میدان آزادی و ارادۀ انسان ................ 38

ه- تربیت جهانی ................................ 40

2-2 پیشینه تحقیق............................... 40

فصل سوم : روش شناسی تحقیق

3-1 طرح تحقیق ................................. 53

3-2 روش تحقیق ................................. 53

3-3 جامعه و نمونه آماری ....................... 53

3-4 ابزار اندازه گیری ......................... 54

3-5 روش انجام تحقیق ........................... 54

3-6 محدودیتهای تحقیق .......................... 55

فصل چهارم : تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق

مقدمه ......................................... 58

4-1 فردی ...................................... 59

4-1-1 جسم ..................................... 59

- یک دستور مهم بهداشتی ..................... 61

- غذای حرام و فلسفۀ آن ..................... 62

- ضرر به خویشتن............................. 65

- پاکیزگی................................... 65

- مسواک زدن ................................ 66

- عطر ...................................... 66

- ورزش ..................................... 67

4-1-2 روان .................................... 68

- اراده .................................... 69

- تغییرات هنگام سختی ها .................... 69

- الهامات و وحی ............................ 70

4-3-1 ذهن ..................................... 71

- افعال عقل ................................ 72

- ارزش خرد در میزان قرآن ................... 73

- مقام عقل در روایات اسلام................... 77

4-1-4 بعد عاطفی ............................... 79

- محبت ........................................ 79

- ملاک ها و ضوابط محبت ......................... 80

- دین و محبت .................................. 81

- سفارش به محبت در روایات اسلامی ............... 81

4-1-5 جنبه های عالی رشد ....................... 82

- زیبادوستی ................................ 82

- حقیقت جوی ................................ 84

4-2 اجتماعی ................................... 85

4-2-1 خانواده ................................. 85

- تاکید بر ازدواج در اسلام .................. 85

4-2-2 نیکی به پدر و مادر ...................... 87

4-2-3 احسان و تفقد و رسیدگی به همۀ مردم ....... 92

4-2-4 حسن خلق ................................. 98

- خوش رویی ،خوش خویی........................ 98

- خوشگویی................................... 104

4-2-5 صبر ..................................... 106

4-2-6 فرو بودن خشم............................. 111

4-2-7 آداب عمومی یا آداب معاشرت ............... 114

4-2-7-1 آداب ورود به خانه ها .................. 114

4-2-7-2 سلام ................................... 118

4-2-7-3 آداب مجالس ............................ 121

4-2-7-4 راه رفتن با تواضع ..................... 122

4-2-8 حیات اجتماعی و روابط انسان ها ذیل عدالت . 124

4-2-9 ادای حقوق دیگران ........................ 135

4-2-9-1 امانت داری ............................ 135

4-2-9-2 وفای به عهد ........................... 138

4-2-10 نظارت اجتماعی........................... 140

4-2-11 احترام به حقوق بشر...................... 150

4-2-12 امنیت کامل و همه جانبه اجتماعی ......... 159

4-3 فرهنگی .................................... 166

4-3-1 علوم و اهمیت آن ......................... 166

- اهمیت علم ،منحصر به علوم دینی نیست ....... 170

- مقام علما و جایگاه معلم .................. 177

- ادب شاگرد واستاد.......................... 178

4-3-2 افکار ................................... 180

- عدم تکیه بر اخبار غیرموثق یا اخبار فاسقان. 183

- مذمت تقلید کورکورانه در تربیت اسلام ....... 183

4-3-3 منطق آزاد اندیشی اسلام ................... 185

4-3-4 برخورد منطقی با همه مخالفان ............. 187

4-3-5 هنر و ادبیات ............................ 189

- شعر و شاعری در اسلام ...................... 189

- موسیقی ................................... 190

4-3-6 داستان .................................. 181

4-3-7 سنن و مناسک ............................. 194

4-3-8 کار ..................................... 199

4-4- اقتصادی .................................. 203

4-4-1 معامله و مبادله و شرایط آن .............. 203

- تنظیم اسناد تجاری ........................ 203

- بستگی سلامت اجتماع به سلامت اقتصاد ......... 208

4-4-2 مالکیت در اسلام .......................... 209

4-4-3 اسراف ................................... 210

4-4-4 اقتار.................................... 212

4-4-5 اتراف.................................... 213

4-4-6 انفاق ................................... 214

4-4-7 پرهیز از ربا ،رشوه ، کم فروشی .......... 220

4-4-8 جمع آوری مال ............................ 229

4-4-9 مال یتیم................................. 230

4-5 سیاسی ..................................... 234

4-5-1 حکومت ................................... 234

4-5-2 صلح ..................................... 240

4-5-3 روابط بین الملل.......................... 248

4-5-4 آداب جهاد................................ 256

4-5-5 اسیران جنگی ............................. 267

4-5-6 انتظار .................................. 270

4-5-7 آزادی ................................... 274

4-5-8 وحدت سیاسی .............................. 281

4-5-9 مشورت ................................... 285

4-6 معنوی ..................................... 291

4-6-1 اثبات وجود خدا........................... 291

- برهان نظم ................................ 291

- برهان حرکت ............................... 292

- برهان وجوب و امکان........................ 293

- برهان علت و معلول......................... 294

- برهان صدیقین ............................. 294

4-6-2 رابطه خدا با انسان ...................... 299

4-6-2-1 رازقیت ................................ 299

4-6-2-2 خالقیت ................................ 307

4-6-2-3 احیاء و اماته ......................... 310

4-6-2-4 کرامت به انسان ........................ 313

4-6-3 رابطه انسان با خدا ...................... 315

4-6-3-1 تسلیم ................................. 315

4-6-3-2 عبادت ................................. 315

4-6-3-3 اطاعت ................................. 317

4-6-3-4 توکل .................................. 317

4-6-3-5 اخلاص .................................. 317

4-6-3-6 استعانت ............................... 318

4-6-3-7 تشکر .................................. 319

فصل پنجم :نتیجه گیری و پیشنهادها

5-1 خلاصه رساله ................................ 322

5-2 پاسخ پرسش های تحقیق ....................... 326

5-3 نتیجه گیری................................. 327

5-4 پیشنهادها.................................. 327

فهرست منابع و مآخذ............................. 329

فصل اول

کلیات طرح

1-1مقدمه

انسان به دلیل امتیازات خاص خود نسبت به سایر جانداران از برتری خاصی برخوردار بوده، همچنین از توانایی های غیر قابل وصفی برخوردار است که برخی از آنها ذاتی و تعدادی اکتسابی اند.

انسان با کمک عوامل تربیت به شکوفایی استعدادهای بالقوه خود و جهت دهی مناسب به آنها می تواند به سرمایه ای بی بدیل تبدیل شده زندگی پر از رونق، امید، نشاط، پویایی و توأم با سازندگی را برای خود و دیگران به طرزی شایسته بوجود آورد. (امیرحسینی،5،1383)

در اصطلاحات علمی و تربیتی شاکله انسان یعنی ساختار، قالب، حالات و حرکات و آنچه عادت اوست .این حالات و عادات در فرد به صورت یک مرکب و یک ترکیب وجود دارد. مجموعه این حالات و حرکات ،ساختاری برای افراد می سازد که به واسطه آن از یکدیگر باز شناخته می شوند.

«قُلْ کُلٌّ یَعْمَلُ عَلَى شَاکِلَتِهِ (اسراء/84) تو به خلق بگو هر کس بر حسب ذات و طبیعت خود عملی انجام خواهد داد »

اهمیت شاکله در تربیت بسیار نمود دارد، زیرا زمانی می شود شخص را خوب تربیت کرد که ابتدا بشود او را خوب شناخت که ذیلاً به توضیح آن پرداخته می شود.

شاکله انسان در زمان امروز و قدیم و در فلسفه با دولغت ذکر می شود: 1) هویت انسان یعنی کیستی انسان و 2) ماهیت انسان به معنی چیستی انسان.

راجع به هویت در انسان و در تبع آن شناخت شاکله باید راجع به 10 مسأله مهم شناخت صورت گیرد.

1- دربارة ساختار زیستی، جسمانی فرد

2- دربارة ذهن فرد از لحاظ هوش و عقل و حافظه و تخیل و تصور و استعداد

3- دربارة جنبه های عاطفی فرد شامل محبت و شجاعت و ...

4- دربارة هویت روانی فرد مثال با اراده بودن، خوش درک بودن، تعمق، ظرافت

5- دربارة هویت مرتبط به جنبه های عالی رشد که فقط صفات خاص انسان و مابه التفاوت های او با حیوان است. مثل فطرت، وجدان، دفاع از شرف و اعتقادات، حقیقت دوستی

6- دربارة خط سیاسی فرد مثلاً آیا صلح طلب است یا جنگ طلب

7- دربارة هویت اقتصادی فرد به عنوان مثال این که اهل بخشش است،‌ قانع است و...

8- دربارة هویت اجتماعی فرد مثلاً رفتارهای اخلاقی در اجتماع

9- دربارة هویت فرهنگی فرد به طور مثال اهل علم و تحقیق بودن، اهل هنر بودن

10- دربارة هویت معنوی فرد مثلاً انسان با دین یا بی‌دین بودن.

این ده بعد برای تربیت انسان باید شناسایی شود (قائمی امیری،1385)

نکته مهم در امر تربیت آنست که استعدادهای موجود در فرد در حالت تعادل و توازن باشد یعنی آن وقت انسان تربیت یافته است که فقط به سوی یک استعداد گرایش پیدا نکند و استعدادهای دیگرش را مهمل و معطل نگذارد و همه را در یک وضع متعادل و متوازن، همراه هم رشد دهد. همه هماهنگ با یکدیگر رشد کنند و رشد هر کدام از این ارزش ها به حد اعلی برسد (مطهری،41،1376)

البته باید توجه داشت که تربیت این موجود انسانی به دلیل پیچیدگی هایی که دارد خودبخود صورت نمی گیرد بلکه برای اقدام به امر تربیت او می باید برنامه ریزی اساسی و جدی از قبل طراحی نمود. قاعدتاً هر جامعه و هر مکتبی با توجه به مبانی و ارزش های خود ممکن است ساختار خاصی را برای امر تربیت انسان جامعه خود تدوین نماید.

در محتوای دین اسلام خصوصاً در قالب کتاب تربیتی قران، دقیقاً محورهای اساسی مورد نیاز در امر تربیت و مبانی مربوط به هر یک و خطوط و چهارچوب ها مشخص گردیده است.

این مکتب بر اساس پرورش استعدادها و نیروهای انسانی و بر اساس تنظیم آنهاست یعنی کاری که این مکتب می کند دو چیز است: یکی این که در راه شناخت استعدادهای انسانی و پرورش دادن آنها و نه ضعیف کردن آنها کوشش می کند؛ دوم این که نظامی میان استعدادهای انسانی برقرار نماید که چون انسان از یک نوع آزادی خاصی در طبیعت برخوردار است، در اثر این نظام هیچگونه افراط و تفریطی حکمفرما نیست، یعنی هر نیرویی، هر استعدادی حظ خویش را می برد و به بقیه تجاوز نمی کند (مطهری،267،1374)

البته توافق مختصری بین مکتب تربیتی اسلام و مسیر زندگیش با برخی از مکاتب تربیتی دیگر وجود دارد اما سپس از بررسی مطلب با حقیقت پایداری روبرو می شویم که بشریت در سراسر تاریخ خود هرگز نظامی بدین وسعت و جامعیت و همه جانبگی نشناخته است که تمام امور مربوط به زندگی انسان و همه لحظاتش را در حیطه روش های جامع و دقیق خود قرار داده باشد و امتیاز دیگرش اینست که این وسعت و همه جانبگی برگزار از وحدت راه و وحدت هدف منحرف نمی شود؛ و برای رسیدن راه‌های مختلفی انتخاب نمی کند که هر یک به غایتی منتهی شده شخص را به جهتی سوق دهد و نیروی او را میان کشمکش های گوناگون تلف کند. راه یکی است و هدف هم یکی. تمام پراکندگی‌های جان را گرفته، همبسته می سازد و بر پایة یک هدف گردآوری می کند.

1-2بیان مسأله

منابع احکام اسلام عبارتند از: 1- قران 2- سنت که شامل گفتار و کردار معصومین و آنچه در حضور آنها گفته شده یا اجرا گردیده و مورد تأیید ایشان واقع شده است 3- اجماع 4- عقل (شریعتمداری،99،1380)

قران کریم از آغاز نزول تا به امروز همواره مورد توجه اندیشمندان، زبدگان و متفکران بوده است. آنان از زوایای گوناگون به تدبر و تأمل در آن پرداخته و از این رهگذر، آثار گرانقدری از خود به یادگار گذارده اند. (قرائتی،1384،مقدمه)

اگر با دیدی عمیق، واقع بینانه و به دور از تعصب در قرآن بنگریم تمامی آیات به نحوی دارای مضامین تربیتی هستند و برخی از آیات شاهد روشنی بر این مدعا هستند.

«وَنَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَانًا لِّکُلِّ شَیْءٍ(نحل/89) و ما این کتاب آسمانی (قران) را بر تو نازل کردیم که بیان همه چیز در آن است. »

از این آیه به خوبی می توان استدلال کرد که در قران، بیان همه چیز هست ولی با توجه به این نکته که قران یک کتاب تربیت و انسان سازی است که برای تکامل فرد و جامعه در همه جنبه های معنوی و مادی نازل شده است روشن می شود که منظور از همه چیز، تمام اموری است که برای پیمودن این راه لازم است، نه این که قران یک دایره المعارف بزرگ است که تمام جزئیات علوم ریاضی و جغرافیایی و شیمی و فیزیک وگیاه شناسی و مانند آن در آن آمده است، هر چند قران یک دعوت کلی به کسب همه علوم و دانش ها کرده که تمام دانش های یاد شده و غیر آن در این دعوت کلی جمع است، به علاوه گاهگاهی به تناسب بحث های توحیدی و تربیتی، پرده از روی قسمت های حساسی از علوم و دانش ها برداشته است، ولی با این حال آنچه قران به خاطر آن نازل شده و هدف اصلی و نهایی قران را تشکیل می دهد، همان مسأله انسان سازی است و در این زمینه چیزی را فروگذار نکرده است.

گاهی انگشت روی جزئیات این مسائل گذرانده و تمام ریزه کاری ها را بیان می کند (مانند احکام نوشتن قراردادهای تجارتی و اسناد بدهکاری که در طولانی ترین آیه قران یعنی آیه 282 سوره بقره طی 18 حکم بیان شده است) و گاهی مسائل حیاتی انسانی را به صورت های کلی و کلی‌تر مطرح می‌کند مانند آیه: «إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ وَإِیتَاء ذِی الْقُرْبَى وَیَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنکَرِ وَالْبَغْیِ (نحل/90) خداوند فرمان به عدل و احسان و بخشش به نزدیکان می دهد و شما را از هر گونه زشتی و منکر و ستم، نهی می کند.»

وسعت این مفاهیم مانند وسعت مفهوم «وفای به عهد» در آیه «إِنَّ الْعَهْدَ کَانَ مَسْؤُولاً »(اسرا/34) و «وفای به عهد» در آیه «أَوْفُواْ بِالْعُقُودِ» (مائده/1) و لزوم اداء حق جهاد در آیة «وَجَاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ» (حج/78) و اقامه قسط و عدل در آیة «لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» (حدید/25) و توجه به نظم در تمام زمینه ها در آیة «وَالسَّمَاء رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِیزَانَ أَلَّا تَطْغَوْا فِی الْمِیزَانِوَأَقِیمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلَا تُخْسِرُوا الْمِیزَانَ» (الرحمن/9-7) و خودداری از هر گونه فساد در روی زمین در آیة «وَلاَ تُفْسِدُواْ فِی الأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاَحِهَا» (اعراف/85) و دعوت به تدبر و تفکر و تعقل که در بسیاری از آیات قران وارد شده است، و امثال این برنامه های انسان شمول که می تواند راهگشا در همه زمینه ها باشد، دلیل روشنی است بر این که در قران بیان همه چیز هست. حتی فروع این دستورهای کلی را نیز بلاتکلیف نگذارده و مجرایی که باید از آن مجرا این برنامه ها تبیین شود بیان کرده و می گوید: «وَمَا آتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا (حشر/7) آنچه پیامبر به شما دستور می دهد اجرا کنید و آنچه شما ر از آن نهی می کند باز ایستید.»

هر قدر انسان در اقیانوس بیکرانة قران، بیشتر شناور شود و به اعماق آن برای استخراج گوهرهای برنامه‌های سعادت بخش، فروتر رود، عظمت این کتاب آسمانی و شمول و جامعیت آن آشکارتر می‌شود و درست به همین دلیل آنها که در زمینه این برنامه ها دست نیاز به این سو آن سو، دراز می کنند مسلماً قران را نشناخته اند و آنچه خود دارند از بیگانه تمنا می کنند.

این آیه و آیات مشابه علاوه بر این که اصالت و استقلال تعلیمات اسلام را در همة زمینه ها مشخص می‌کند بار مسئولیت مسلمانان را سنگین تر می گرداند و به آنها می گوید بابحث مستمر و پیگیر در قران، هر چه را لازم دارید از آن استخراج کنید.

در حدیثی از امام صادق (ع) می خوانیم «ان الله تبارک و تعالی انزل فی القران تبیان کل شیء حتی والله ماترک شیئاً تحتاج الیه العباد، حتی لایستطیع عبد یقول لوکان هذا، انزل فی القران، الّا و قدانزله الله فیه؛ خداوند در قران هر چیزی را بیان کرده است به خدا سوگند چیزی که مورد نیاز مردم بوده است کم نگذارده، تا کسی نگوید اگر فلان مطلب درست بود در قران نازل می شد، آگاه باشید همه نیازمندیهای بشر را خدا در آن نازل کرده است. (ابن جمعه،ج740،3)

در حدیث دیگری از امام باقر (ع) می خوانیم: «ان الله تبارک و تعالی لم یدع شیئا تحتاج الیه الامه الّا انزله فی کتابه و بینه لرسوله (ص) وجعل لکل شیء احدا، و جعل علیه دلیلا یدل علیه، و جعل علی من تعدی ذلک الحدحدا؛ خداوند متعال چیزی را که مورد نیاز این امت است در کتابش فروگذار نکرده و برای رسولش تبین نموده است و برای هر چیزی حدی قرار داده، و دلیل روشنی برای آن نهاده، و برای هر کسی که از این حد تجاوز کند، حد و مجازاتی قائل شده است. (مکارم شیرازی،ج361،1373،11)

اگر ادعا شود که تعالیم قران بهترین و صاف ترین و مستقیم ترین راه تربیت و خوشبختی است ادعایی درست است.« إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ (اسرا/9) این قرآن مردم را به آیینی که مستقیم ترین و پابرجاترین آیین هاست هدایت می کند.»

صاف و مستقیم از نظر عقایدی که عرضه می کند، عقایدی روشن، قابل درک، خالی از هر گونه ابهام و خرافات، عقایدی که دعوت به عمل دارد. نیروهای انسانی را بسیج می کند و میان انسان و قوانین عالم طبیعیت هماهنگی برقرار می سازد.

صاف تر و مستقیم تر از این نظر که میان ظاهر و باطن، عقیده و عمل، تفکر و برنامه، همگونی ایجاد کرده و همه را به سوی الله دعوت می کند.

صاف تر و مستقیم تر از نظر قوانین اجتماعی و اقتصادی و نظامات سیاسی که بر جامعة انسانی حکم فرماست که هم ،جنبه های معنوی را پرورش می دهد و هم از نظر مادی، تکامل آفرین است.

به افراط و تفریط عبادت و همچنین برنامه های اخلاقی که انسان را از هر گونه تمایل به افراط و تفریط و آز و حرص و طمع و اسراف و تبذیر و بخل و حسد و ضعف و استکبار رهایی می بخشد.

و بالاخره صاف تر و مستقیم تر از نظر نظام حکومتی که برپادارندة عدل است و درهم کوبندة ستم و ستمگران. (مکارم شیرازی،ج 36،1373،12)

در آیه دوم سورة یس، خداوند قران را به حکیم توصیف می کند، «وَالْقُرْآنِ الْحَکِیم»،ِ در حالی که حکمت معمولاً صفت شخص زنده و عاقل است.

گویی قران را موجودی زنده و عاقل و رهبر و پیشوا معرفی می کند که می تواند درهای حکمت را به روی انسان ها بگشاید.

کتابی با این صفات و خصوصیات و سایر خصوصیات موجود دیگر بهترین کتاب تربیت و انسان سازی است چرا که هم همه مطالب لازم را بیان کرده (تبیاناً لکل شیء) و هم به بهترین وجه آن بیان شده است (للتی هی اقوم) و هم همواره به صورت زنده و پویا از آن بهره برداری می شود (والقران الحکیم).

این کتاب مقدس با برخی شرایط برشمرده و مسائل جامع تربیتی فقط مختص گروه خاص یا پیروان خود نیست همان طور که از همان ابتدای بلند شدن ندای اسلام- با وجود این که تنها افراد معدودی به این ندا پاسخ داده بودند و اقلیت مطرودی را تشکیل می دادند که هیچ پشتیبانی جز خدا نداشتند و از طرف تمام صاحبان زر و زور رانده شده تنها پناهگاهشان خدا بود- اسلام اعلام کرد که دعوتش جهانی است و خطاب به تمام انسان ها به مفهوم کلی کلمه است. (قطب،10،1352)

یعنی در آستانه قرن هفتم میلادی هنگامی که آیات اولیه وحی بر پیغمبر (ص) والاتبار اسلام نازل گردید، تعلیم و تربیت به صورت دیگری در زندگی بشر نمودار گشت و خداوند رحمان با نزول قران به پیامبر خود مهربانی و رحمت خویش را به نهایت بر عالمیان مبذول فرمود

در یکی از سوره هایی که در همان ابتدای امر در مکه نازل شده- سورة تکویر- می فرماید:

«إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ، در این قران چیزی جز یک یادآوری برای تمام جهانیان نیست.» در اولین گام می‌گوید برای «جهانیان» نه عرب می شناسد نه اهل مکه و نه قریش. برای تمام مردمی که بر روی این کرة خاکی زندگی می کنند.

در میزان و سنجش خدا هیچ تفاوتی بین عرب و غیر عرب، نیست جز آنان که بیشتر پرواگیرند و راه رستگاری یعنی شناخت حق را بهتر و بیشتر یافته باشند.

«وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ(حجرات/13) شما را بدین جهت به صورت ملت های گوناگون و قبایل مختلف درآوردیم تا یکدیگر را بشناسید و گرامی ترین شخص شما نزد خدا پروادارترین فردتان می باشد. »

نیز در آیات دیگر می فرماید: «وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا کَافَّةً لِّلنَّاسِ بَشِیرًا وَنَذِیرًا وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ (سبا/28)تو را نفرستادیم مگر آن که برای همه مردم بشارت دهنده و بازدارنده باشی ولی بیشتر مردم نادانند.»

«یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنِّی رَسُولُ اللّهِ إِلَیْکُمْ جَمِیعًا (اعراف/158)ای مردم، من فرستاده خدایم بر شما. »

در قران هیچ خطابی به صورت «یا ایهاالعرب» و یا «یا ایهاالقرشیون» پیدا نمی شود. گاهی در برخی جاها خطاب «یا ایهاالذین آمنوا» هست که مطلب مربوط به خصوص مؤمنین است که به پیغمبر گرویده اند (و در این جهت هم فرق نمی کند؛ مؤمن، از هر قوم و ملتی باشد داخل خطاب است) و گرنه در موارد دیگر که پای عموم در میان بوده عنوان «یا ایهاالناس» آمده است.

دعوت دین اسلام، دعوتی است همگانی که نه مرزی برای وطن می شناسد نه نژاد نه قبیله و نه خانواده ،دعوتی که مردم را نه به طایفه های گوناگون تقسیم می کند نه به رنگ های گوناگون و نه به نژادها، مستقیماً تا عمق نهادشان در آنجا که کمینگاه «انسان» است نفوذ می کند گوهر یگانه ای که انسانیت از آن بوجود می آید.

حال این نوشتار تلاش دارد موضوع تربیت جهانی را با توجه به آیات ذکر شده در متن قران کریم در محورهای مختلف فردی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و معنوی مورد بررسی قرار دهد.

1-3 اهداف تحقیق

- استخراج مفاهیمی در آموزه های دین اسلام (قران و کتب سایر ائمه اطهار) که دلالت بر جهانی بودن امر تربیت دارند

- دسته بندی و طبقه بندی وتحلیل آموزه های استخراج شده بر اساس مقولات اساسی تربیت.

1-4 ضرورت و اهمیت تحقیق

همان طور که در ذیل بیان مسأله اشاره شد «اسلام، دینی جامع، کامل و یگانه است»

این نوشتارو ساختارهایی نظیر آن درقالب های بیان، گفتار، نوشته های نویسندگان و کلام وعاظ وجود دارد ولی متأسفانه در مقام عمل و اجرا و به کارگیری، هم برای جهانیان (عامه مردم در ادیان دیگرو یا افرادبدون دین) و هم برای عموم مسلمانان و مع الاسف برای برخی روحانیون و مبلغین ،دین اسلام هنوز به صورت مبهم و یا کلی مطرح است و کمتر در ابعاد مختلف زندگی فردی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و ... ظرایف و لطایف آن روشن و به کار گرفته شده است.

اگر این دین با توجه به نکات دقیق آن بررسی گردد و بر همگان روشن شود برای جهانی شدن آن به تبلیغ نیاز ندارد و شاید مصادیق آیه «لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ (بقره/256) «واضح ترگردد.

حضور و وجود هر مسلمان چنانچه متخلق به اخلاق واقعی اسلام باشد، خود بهترین ملاک برای دعوت به اسلام و جهان شمولی اصول، روش ها و ... تربیت اسلامی است.

شهید مطهری درباره شعاع تأثیر اسلام می فرماید: آنچه بیش از همه در خور اهمیت و قابل توجه است دعوت هایی است که در همة ابعاد پیشروی داشته است. هم سطح بسیار وسیعی را اشغال کرده و هم قرن های متمادی در کمال اقتدار حکومت کرده و هم تا اعماق روح بشر ریشه دوانده است. که مسلما محتوای دستورات و اجرای آنها در این امر بی تأثیر نمیباشد.

نتیجتاً این که در مباحث انسان شناسی، اخلاق وتربیت، تنظیم روابط فردی و اجتماعی و... تربیت اسلام با تأکید بر کلام قران باید محور قرار گیرد.

ضمناً برخی تلاش ها و کوشش هایی که تا کنون از سوی نسل های پیشین دربارة قران صورت گرفته- در اوج ارجمندی- نمی تواند برای نسل حاضر قانع کننده باشد و نمی توان به آنها بسنده کرد. علاوه بر آن، امت های متأخر اگر بخواهند با همان زاویه دید و ابزارهاو روش های گذشتگان به تحقیق در قران بپردازند و خواست ها و نیازهای خود را، همانند متقدمان تلقی کنند ممکن است این پندار نادرست در ایشان راه یابد که معارف وحی الهی پاسخگونیست ،زیرا دراین صورت دستاوردهای دینی وقرآنی خودرا مطابق با نیازها و واقعیت های عصر خویش نخواهد یافت در صورتی که مفاهیم قران جاری و پویا و قابل استفاده برای هر نسل و عصر است.

برناردشاو سخنی در این رابطه دارد که:« دین محمد(ص) یگانه دینی است که با تمام ادوار بشری مناسب است و قابلیت آن را دارد که هر نسلی را به خود جلب کند. »

در آخر آن که پیامبر از گروه عظیمی از مسلمانان به پیشگاه خدا شکایت می برد که این قران را به دست فراموشی سپردند «وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا (فرقان/30)»، قرانی که رمز حیات است و وسیله نجات ،قرانی که عامل پیروزی و حرکت و ترقی است، قرانی که مملو از برنامه‌های زندگی می باشد این قران را رها ساختند و حتی برای قوانین مدنی و جزائیشان دست گدایی به سوی دیگران دراز کردند! مهجور از نظر مغز و محتوا، متروک از نظر اندیشه و تفکر و متروک از نظر برنامه های سازنده اش.

به همین خاطر ضرورت دارد که تلاش های علمی و تحقیقی در راستای بهره گیری بیشتر از مضامین قران کریم و آموزه های دینی همچنان ادامه داشته باشد به خصوص در عرصه مباحث تربیتی که در واقع زیرساز سایر مباحث در عرصه های مختلف می باشد. این تحقیق نیز در جهت پاسخگویی به همین نیاز تدوین گردیده است.

1-5 سؤالات پژوهش

1- آیا می توان با استناد به آموزه های دینی، مفاهیمی را استخراج نمود که دلالت بر جهانی بودن امر تربیت داشته باشد؟

2- مفاهیم استخراج شده را تحت چه مقولاتی می توان طبقه بندی وتحلیل نمود؟

فصل دوم

مطالعات نظری

2-1 مبانی نظری تحقیق

بررسی مفهومی

الف- تربیت

1- تربیت از 2 ریشة رً بَوَ یا رُبُو به معنای زیادتی یا افزایش و فزونی و رشد و رَ بَبَ (رَبَّ ) به معنای پرورش کاری به منظور افزودن، اضافه کردن این گونه نتیجه می شود:

«اداره و هدایت جریان ارتقایی و رشد بشر به منظور جهت دادنش به سوی کمال بینهایت»

در این تعریف اداره به معنای سرپرستی کردن و کفالت، هدایت در معنای راهنمایی و جهت را نشان دادن و جریان به معنی حرکت از یک نقطه به نقطه دیگر آمده است و کمال بینهایت مقصود خداوند است. (قائمی امیری،1385)

2- تربیت از نظر لغوی به معنای نشو ونموو نما دادن و زیاد کردن، برکشیدن و مرغوب یا قیمتی ساختن است .[1]

3- تربیت همانا کشاندن آدمی است به سوی ارزش های والای انسانی، چنان که آن ارزش ها را بفهمد، بپذیرد، دوست بدارد و به کار آورد.

تربیت از دیدگاه دانشمندان مختلف:

صاحب نظران در عرصه های مختلف نیز تعاریف خاصی از تربیت بیان داشته اند که به تعدادی از آنها اشاره می شود:

تربیت از دیدگاه فلاسفه و علمای اخلاق

- تربیت هنر رهبری و هدایت انسان در سازندگی و آموزش اوست.

- تربیت عبارت است از پروردن قوای جسمی و روحی انسان برای وصول به کمال مطلوب.

- تربیت عملی است که گرایش به رهبری، آسان کردن رشد انسانی، روانی، فکری، معنوی و مسئولیت اجتماعی کردن انسان را بر عهده دارد.

- تربیت رساندن جسم و روح است به بالاترین پایه جمال و کمال.

تربیت از نظر روانشناسان

- تربیت عملی است عمدی و آگاهانه و دارای هدف از سوی فردی بالغ به منظور ساختن، پروردن و دگرگون کردن فرد.

- تربیت پروردن قوای ذهنی، ادراک، حافظه، تداعی معانی، دقت و اراده است.

- تربیت کوششی است برای ایجاد تغییرات و رشد و نمو، آشکار کردن، فعلیت دادن استعدادها و قوای پنهانی.

تربیت ازنظرجامعه شناسان

- تربیت عبارت است از عملی که از طریق نسل بالغ درباره آنها که هنوز رشد کافی نیافته اند صورت می گیرد و غرض آن پرورش جسمی، فکری و اخلاقی آنهاست برای عضویت در جامعه و زندگی آینده.

- تربیت عبارت است از انتقال سنن، آداب و رسوم، مهارت ها و فرهنگ یک جامعه به اعضای جوان‌تر و یا انتقال میراث اجتماعی.

- تربیت عبارت است از پرورش عضوی مفید برای جامعه.

تربیت از نظر دیگر دانشمندان (رشته های دیگر علوم)

- تربیت عبارتست از ایجاد تغییراتی برای سیر تکاملی، و سیر تکاملی عبارتست از فعل و انفعال پرورش مستمر

- تربیت، هنر ساختن و پروردن انسان است.

- تربیت پروردش دادن حیات انسانی از طریق عملی است.

تربیت از دیدگاه اسلام

- تربیت وسیله ای است برای ساختن مستمر و به عمل آوردن آدمی که حاصل آن داشتن انسانی است متفکر، مؤمن، متعهد و مسئول که در برابر محیط ارزیاب، منتقد و در جنبه رفتار عامل به یافته های مکتب باشد.

- تربیت، هدایت و اراده جریان ارتقایی و تکاملی بشر است به گونه ای که او را به سوی الله(جل جلاله) جهت دهد.

- تربیت، ایجاد هیأتی تازه است در فرد از طریق فرا هم آورن زمینه جهت رشد و تکامل همه جانبه.

- تربیت عبارت است از احیای فطرت خدا آشنای انسان و پرورش ابعاد وجود او در جهت حرکت به سوی کمال بینهایت.

یکی از مشهورترین نظرهای معاصر درباره تربیت از آن جان دیویی است. او تربیت را عبارت از نوسازی تجربه می داند که این به نوبه خود به هستی ما مفهوم و معنا می بخشد و نیز در کسب تجربه‌های بعدی به ما یاری می دهد اما خود دیویی هم به نقص تعریف خود معترف است، زیرا معنای تجربه چندان وسیع است که در شمول مفهوم، با واژه زندگی برابری می کند، تجربه همان اندازه که ممکن است در راه های خردمندانه به کار رود، احتمال دارد در مسیر القای عقاید و تبلیغات زهرآگین افتد (مانند تجربه های هیتلر و موسولینی). در تربیت باید مفهوم کیفی تجربه مورد نظر باشد؛ بنابراین تربیت را باید فرایندی دانست که به روشنی افکار نوع بشر رهنمون می شود.

این تعریف نه تنها رشد عقلی، بلکه بلوغ عاطفی و بهبود اخلاقی را نیز از ملاک های تربیت می شمارد، بنابراین تربیت بدون تهذیب عادت های عمده کامل نیست.

همچنین در تعریف مذکور این مفهوم نیز نهفته است که در روش های تربیتی و هدف های تعلیم و تربیت باید همواره تجدید نظر شود.

ب-تربیت اسلامی

تربیت اسلامی عنوانی است که استعمال فراوان یافته و برای نشان دادن طرح اسلام در ساختن و پرداختن انسان به کار می رود.

واژه تربیت از ریشه «ربو» مصدر متعدی باب تفعیل است. در این ریشه معنای زیادت و فزونی اخذ گردیده است و در مشتقات مختلف آن، می توان این معنی را به نوعی بازیافت. مثلاً به تپه «ربوه» گفته می شود ... «إِلَى رَبْوَةٍ ذَاتِ قَرَارٍ وَمَعِینٍ، (مؤمنون/50)» زیرا نسبت به سطح زمین برآمده است، نفس زدن را «رَبو» می گویند به سبب این که موجب برآمدن سینه است.

«ربا» نیز از آن رو که زیادتی بر اصل مال است بدین نام خوانده می شود. البته در لسان شرع تنها به نوع خاصی از زیادت بر اصل مال، ربا اطلاق شده، نه به هر گونه زیادتی، فی المثل، برکت که نوعی زیادت بر اصل است، ربا (به معنای شرعی) محسوب نمی گردد. «یَمْحَقُ اللّهُ الْرِّبَا وَیُرْبِی الصَّدَقَاتِ (بقره/276)».

بنابراین واژه تربیت،با توجه به ریشه آن، به معنی فراهم آوردن موجبات فزونی و پرورش است و از این رو به معنی تغذیه طفل به کار می رود.

اما علاوه بر این، تربیت به معنی تهذیب نیز استعمال شده که به معنی زدودن خصوصیات ناپسند اخلاقی است. گویا در این استعمال، نظر بر آن بوده که تهذیب اخلاقی، مایه فزونی مقام و منزلت معنوی است و از این حیث می توان تهذیب را تربیت دانست.

در قران مفهوم تربیت (از ریشه ر ب و) چندان مورد توجه قرار نگرفته است و اگر جستجوگری بخواهد با پی جویی این واژه و موارد استعمال آن در قران، اصطلاحاً تربیت اسلامی را تببین کند توفیقی نخواهد یافت. در مواردی که این کلمه در رابطه با انسان به کار رفته عمدتاً مفهوم رشد و نمو جسمی مراد بوده است. چنان که در آیات زیر مشهود است، «وَقُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا کَمَا رَبَّیَانِی صَغِیرًا(اسرا/24)، و بگو خدایا بر والدین من که مرا در کودکی تربیت کردند رحم نما»

کلمه صغیر (کوچک) در برابر کبیر (بزرگ) است و این قرینه ای است بر آن که «تربیت» در این آیه به معنی رشد و نمو جسمی (از ر ب و) است و معادل دقیق آن در زبان فارسی «بزرگ کردن» است. اگر گفته شود که بزرگ کردن، بدون آن که شامل جنبه های معنوی و اخلاقی شود چه اهمیتی دارد که باید به سبب آن برای والدین طلب رحمت نمود، پاسخ واضح است؟ در قران، حتی صرف زحمات عادی والدین، مایه خضوع و احسان در برابر آنان محسوب شده است. «وَوَصَّیْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَیْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ کُرْهًا وَوَضَعَتْهُ کُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا (احقاف/15) هر چند آنان مشرک بوده باشند یا حتی فرزند را نیز به شرک ورزی واداشته باشند.

نظیر معنای فوق را در خطاب موسی (ع) نیز می یابیم. هنگامی که موسی (ع) به پیامبری رسید و در برابر فرعون ایستاد، فرعون را باز شناخت و گفت: «آیا ما ترا در کودکی تربیت نکردیم ... أَلَمْ نُرَبِّکَ فِینَا وَلِیدًا وَلَبِثْتَ فِینَا مِنْ عُمُرِکَ سِنِینَ (شعرا/18)»

مراد فرعون آن است که تو طفلی در معرض هلاکت بودی و ما ترا از آب برگرفتیم و بزرگت کردیم نه این که مقصود او تهذیب اخلاقی موسی باشد.

بنابراین طراح اسلام در ساختن و پرداختن انسان، در مفهوم تربیت نمی گنجد زیرا این مفهوم و استدلال قران به معنی بزرگ کردن و رشد و نمو جسمی است.

باید توجه داشت که تعاریف مختلفی از کلمه تربیت اسلامی به عمل آمده است اما از میان این تعاریف به نظر می آید تعریفی که باقری (1382) ارائه می دهد، مبنای دقیق تری دارد. به همین منظور با تأکید بر این تعریف، تلاش می گردد مفهوم تربیت اسلامی روشن گردد.

علیرغم دامنه محدودی که کلمه تربیت از (ر ب و) داشت، مادة (ر ب ب) و استعمال و مشتقات آن در رابطه با انسان، فراخنای وسیعی از آیات قران را دربرگرفته است و چنین به نظر می آید که در بررسی آنچه به عنوان تربیت اسلامی گفته می شود باید این طریق را پیمود.

ر ب ب ( که در صورت مضاعف، ربّ می شود) دو عنصر معنایی دارد: مالکیت و تدبیر؛ پس رب به معنای مالک مدبر است یعنی هم صاحب است و تصرف در مایملک از آن اوست و هم تنظیم و تدبیر مایملک در اختیار اوست.

کلمه رب در حالت اضافه، به غیر خدا نیز اطلاق می شود (ربّ الدار: صاحب خانه) اما هر گاه به طور مطلق به کار رود (یعنی به صورت رب) اختصاص به خدا خواهد داشت. زیرا وقتی چیز معینی (چون خانه یا غیر آن) به رب اضافه نشود معنی مالکیت و تدبیر نسبت به همه موجودات را افاده می کند و این تنها از آن خداست نکته دیگر آن است که چون کلمه رب دو عنصر معنایی دارد، می توان آن را تنها با توجه به یکی از دو معنی یا هر دو استعمال نمود. پس رب گاه معنی مالک و گاه معنی مدبر دارد و در صورتی که در استعمال قرینه ای بر اختصاص به یکی از این دو معنی موجود نباشد معنی مالک مدبر خواهد داشت.

در «المفردات» رب در معنای مصدری، معادل تربیت گرفته شده است، یعنی گرداندن و پروراندن پی در پی چیزی تا حد نهایت (انشاء الشی حالاً فحالاً الی حد التمام) و این معنی از دوجنبه مالکیت و تدبیر، تنها به جنبه دوم ناظر است و می توان گفت که تدبیر، متضمن مالکیت گرفته شده است. به هر حال تدبیر، فرع بر مالکیت است و رب، هم مالک است و هم مدبر.

بر اساس مطالب گفته شده تربیت اسلامی اصطلاحاً این گونه تعریف می شود «شناخت خدا به عنوان رب یگانه انسان و جهان و برگزیدن او به عنوان رب خویش و تن دادن به ربوبیت او و تن زدن از ربوبیت غیر».

در این تعریف سه عنصر شناخت، انتخاب و عمل وجود دارد بر این اساس مفهوم تلاش و کوشش فرد، به نحو اصولی در تعریف تربیت اسلامی لحاظ شده است؛ اگر حرکت از سمت فرد صورت نپذیرد مقصود حاصل نخواهد شد.

از همین رو است که در قران، تطهیر و تزکیه، هم به خدا و رسول خدا(ص) (به اصلاح رایج، به مربی) نسبت داده شده و هم به خود انسان (به اصطلاح رایج به متربی).


مبانی نظری و پیشینه ارتباط ازدواج خویشاوندی و بیماری های ژنتیکی

مبانی نظری و پیشینه ارتباط ازدواج خویشاوندی و بیماری های ژنتیکی
دسته بندی علوم اجتماعی
بازدید ها 28
فرمت فایل docx
حجم فایل 119 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 32
مبانی نظری و پیشینه ارتباط ازدواج خویشاوندی و بیماری های ژنتیکی

فروشنده فایل

کد کاربری 14636
کاربر

بصورت فایل ورد

همراه با منابع

2-1)پیشینه تحقیق............................................................10

2-1-1)مطالعات انجام شده در کشور های مختلف.............................10

2-1-2)مطالعات در ایران...............................................................12

2-1-3)مطالعات در اصفهان.................................................14

2-2)مبانی نظری تحقیق................................................18

2-2-1)نظریات صاحبنظران جامعه شناسی...............................19

2-2-2)نظریه مدرنیزاسیون...................................................20

2-2-3)نظریه ویلیام گود.............................................21

2-3-1)ازدواج فامیلی در تاریخ باستان و قبل از انبیای الهی..............23

2-3-2)ازدواج فامیلی در ادیان مختلف...................................24

2-3-3)ازدواج فامیلی در دین مسیح......................................24

2-3-4)ازدواج فامیلی در دین اسلام.......................................25

2-4)عوامل موثر بر افزایش یا کاهش ازدواج فامیلی در ایران...........26

2-5)بیماری ژنتیکی چیست؟.............................................31

2-6)انواع بیماری های ژنتیکی.......................................32

2-6-1)بیماری های ارثی چند ژنی.............................................33

2-6-2)بیماری های ارثی اتوزومال غالب....................................34

2-6-3)بیماری های ارثی اتوزومال مغلوب...............................34

2-6-4)بیماری های ارثی وابسته به جنس....................................35

2-7)ازدواج خویشاوندی و بیماری های ژنتیکی...............................36

2-8)چارچوب نظری تحقیق.......................................................39

2-9)فرضیات تحقیق.....................................................................42


مبانی نظری و پیشینه احساس عدالت و گرایش های سیاسی

مبانی نظری و پیشینه احساس عدالت و گرایش های سیاسی
دسته بندی علوم اجتماعی
بازدید ها 21
فرمت فایل docx
حجم فایل 141 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 46
مبانی نظری و پیشینه احساس عدالت و گرایش های سیاسی

فروشنده فایل

کد کاربری 14636
کاربر

بصورت فایل ورد

همراه با منابع

مقدمه

در این فصل به بیان مبانی نظری و چارچوب نظری پژوهش خواهیم پرداخت. پیش از آن به منظور تفهیم بیشتر متغیر وابسته پژوهش- گرایش سیاسی- به اختصار به بیان تفاوت میان نگرش و گرایش می‌پردازیم و در ادامه مبانی نظری در حوزه گرایش سیاسی و نظریاتی از قبیل نظریه تضاد، کارکردگرایی، کنش متقابل نمادین و نظریه روانشناختی انقلاب مورد توجه قرار خواهند گرفت. هر یک از این نظریات سهم بسیاری در تبیین گرایش های سیاسی دارند. در واقع بر اساس نظریه­ های تضادگرا، جامعه، سازمانی منسجم و عادلانه برای تمامی اقشار و طبقات تلقی نمی­ شود. آنان طبقات را نیرویی عمده­ در ایجاد نابرابری­ های اجتماعی (بی­ عدالتی) و انقلاب را راه حلی برای مقابله با آن دانسته ­اند. به طور کلی در این دیدگاه گرایش­ های سیاسی در جامعه به دو دسته کلی محافظه­ کارانه و دگرگون خواهانه تقسیم می­ شود که خود طرفدار دسته دوم هستند.

در مقابلِ دیدگاه تضادگرا نظریه­ های کارکردگرا قرار دارد. نظریه ­های کارکردگرا جامعه را نظام منسجمی دانسته که هر خرده نظام و اجزاء در آن، کارکرد خاص خود را برای حفظ نظام دارا هستند. نظام اجتماعی در فرایند تطبیق با محیط دگرگونی تدریجی را تجربه و از این طریق تعادل خود را حفظ می‌کند. از این رو گرایش­ های سیاسی رادیکال در این رویکرد مورد پذیرش قرار نمی‌گیرد. موضوع گرایش‌های سیاسی در دیدگاه کارکردگرا در ذیل مباحث مربوط به فرهنگ سیاسی مطرح می­ شود، و عواملی چون سرمایه اجتماعی، احساس امنیت، دینداری از عوامل تأثیرگذار بر آن به شمار می ­آیند. در این رویکرد نظریات افرادی چون اینگلهارت و آلموند و وربا مطرح می­ شود. در چارچوب نظریه کنش متقابل نمادین نیز بحث گروه مرجع و نظریه یادگیری و اهمیت آن ­ها در شکل ­گیری گرایشات افراد مورد توجه قرار می­ گیرد. در این زمینه نظریات روانشناختی نیز آخرین و مهمترین نظریه­ ای است که در پژوهش حاضر مورد بررسی قرار خواهد گرفت؛ چرا که مبنای چارچوب نظری پژوهش را تشکیل می­ دهند.

پس از بیان مبانی نظری در زمینه گرایش ­های سیاسی به بحث از عدالت می ­پردازیم. از آن جا که احساس عدالت متغیر مستقل پژوهش است، نیاز به طرح نظریه‌های تبیینی در رابطه با عدالت نداریم؛ بلکه صرفاً به مباحث توصیفی مربوط به احساس عدالت خواهیم پرداخت. در این باره به اختصار برخی سنت­ های فکری نظیر مارکسیسم، فایده ­گرایی، مساوات­ طلبی و راولزی را شرح می‌دهیم. در نهایت نیز چارچوب نظری منتخب پژوهش، فرضیه ­های پژوهش و مدل نظری پژوهش ارائه خواهد شد.


دانلود فایل بررسی رابطه بین هوش هیجانی و خلاقیت در بین دانش آموزان متوسطه نظری منطقه 11 تهران سال 85-84

هوش هیجانی از سازه هایی ا ست که از طریق تظاهرا ت هیجانی و با درک وا نسجام بخشیدن به هیجا نها جلوه گر می شود به نظر مایر وسا لووی1 (1993) هوش هیجانی گونه ای هوش اجتماعی ا ست که توانایی برخورد با عواطف در خود و دیگران را در بر می گیردهمچنین آ نان بر این باورند که هوش هیجانی قابلیتی ا ست که تفکر و اقدامات هر فرد را هدایت می کند چنین برداشتی از هوش ه
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 1
فرمت فایل doc
حجم فایل 265 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 117
بررسی رابطه بین هوش هیجانی و خلاقیت در بین دانش آموزان متوسطه نظری منطقه 11 تهران سال 85-84

فروشنده فایل

کد کاربری 8044
کاربر

فهرست مطالب صفحه

چکیده

مقدمه

فصل اول : کلیات پژوهش

بیان مسئله .................................... 2

اهمیت وضرورت موضوع پژوهش ...................... 3

اهداف پژوهش ................................... 6

فرضیه های تحقیق ............................... 7

متغیرها........................................ 8

تعاریف نظری وعملیاتی متغیرها .................. 9

الف ) تعاریف نظری ............................. 9

ب) تعاریف عملیاتی ............................. 11

فصل دوم :پیشینه تحقیق

پیشینه موضوع پژوهش درایران ................... 13

پیشینه موضوع پژوهش در جهان .................... 14

مبانی نظری تحقیق............................... 17

تعریف هیجان ................................ 17

تعریف هوش .................................. 19

ریشه های تاریخی هوش هیجانی ................. 19

هوش هیجانی وبهره هوشی ...................... 23

آموزش هوش هیجانی ........................... 26

آیامی توان هوش هیجانی را آموخت وآموزش داد .. 27

برنامه های آموزشی که مستقیماً درمورد هوش هیجانی می باشند 28

رشد تنظیم هیجانی ........................... 30

عوامل موثر در قابلیت هیجانی ................ 31

نقش خود..................................... 31

مهارت های قابلیت هیجانی .................... 32

هوش هیجانی در محیط کار ..................... 34

هوش هیجانی وتفکر انتقادی ................... 39

تمایز بین احساسات سازنده ومخری ............. 42

استفاده از عواطف برای تعیین اهداف .......... 44

طبقه بندی هیجانی ........................... 45

انگیزش وهیجان .............................. 46

ترس هیجان .................................. 46

دلیل اهمیت عواطف چیست ...................... 47

چگونگی شکل گیری هوش هیجانی ................. 48

انواع هوش .................................. 51

مدل های هوش هیجانی ......................... 54

ویژگیهای آزمون هوش هیجانی .................. 55

آزمونی Eqi ................................. 57

زمینه های تاریخی هوش هیجانی ................ 61

نظریه سالوی ................................ 67

هوش هیجانی وهوشبهر بالا...................... 69

خلاقیت چیست ................................. 71

تعریف خلاقیت ................................ 72

مراحل خلاقیت ................................ 75

نظریه های خلاقیت ............................ 77

رویکردتداعی گری و رفتار گرایی .............. 78

رویکرد شناختی .............................. 79

رویکرد روان کاوی ........................... 80

رویکرد انسان گرایی ......................... 81

رویکرد روان سنجی ........................... 83

ویژگیهای افراد خلاق ......................... 84

موانع خلاقیت ................................ 86

موانع خلاقیت در مدرسه ....................... 86

محیط کلاسی مناسب برای پرورش خلاقیت ........... 88

نقش معلم درپرورش خلاقیت دانش آموزان ......... 90

فصل سوم : روش شناسی تحقیق

مقدمه ......................................... 93

روش تحقیق ..................................... 93

جامعه آماری ................................... 93

نمونه وروش نمونه گیری ........................ 93

ابزار جمع آوری اطلاعات ......................... 94

الف: آزمون هوش هیجانی بار-آن (Bar-on).................... 94

ب: ـآزمون خلاقیت عابدی ...................... 95

روش آزمون خلاقیت عابدی ......................... 95

چگونگی اجرای تحقیق ............................ 96

شیوه نمره گذاری ابزار اندازه گیری خلاقیت ....... 97

روش آماری ..................................... 97

روش تجزیه وتحلیل داده ها ...................... 97

فصل چهارم : تحلیل یافته های پژوهش

مقدمه :........................................ 99

شاخص های آماری مربوط به کل آزمودنی ها.......... 100

نمودار هوش هیجانی ............................. 101

نمودار خلاقیت .................................. 102

آزمون فرضیه اصلی .............................. 104

نمایش گرافیکی همبستگی هوش هیجانی با خلاقیت ..... 105

نتایج آزمون همبستگی ........................... 106

آزمون فرضیه های فرعی .......................... 107

یافته های مربوط به مقایسه میانگین نمرات هوش هیجانی دختران وپسران ............................................... 108

یافته های مربوط به مقایسه میانگین نمرات هوش هیجانی رشته های علوم انسانی با ریاضی وتجربی ........................ 109

یافته های مربوط به مقایسه میانگین نمرات خلاقیت رشته های علوم انسانی با ریاضی وتجربی.................................... 110

یافته های مربوط به میانگین هوش هیجانی دانش آموزان پایه اول با دوم وسوم .......................................... 111

یافته های مربوط به میانگین خلاقیت دانش آموزان پایه اول با دوم وسوم............................................... 112

همبستگی بین خلاقیت وهوش هیجانی دختران( جدول 4-4) 113

همبستگی بین خلاقیت وهوش هیجانی پسران ( جدول 5-4) ... 113

همبستگی بین خلاقیت وهوش هیجانی دانش آموزان پایه اول دبیرستان (جدول 6-4) .......................................... 114

همبستگی بین خلاقیت وهوش هیجانی دانش آموزان پایه دوم وسوم ( جدول 7-4) ............................................... 115

همبستگی بین خلاقیت وهوش هیجانی دانش آموزان گروه تجربی وریاضی ( جدول 8-4) .......................................... 115

همبستگی بین خلاقیت وهوش هیجانی دانش آموزان گروه علوم انسانی ( جدول 9-4) ............................................ 116

فصل پنجم : نتیجه گیری

مقدمه ......................................... 118

پیشنهادات

الف : پیشنهادات مبتی بر فرضیه های بررسی شده 121

ب: پیشنهادات برای تحقیقات بعدی ............. 122

ج: پیشنهادات جانبی ......................... 122

محدودیتها ..................................... 122

منابع فارسی ................................... 124

منابع انگلیسی ................................. 129

پیوست ......................................... 130

پرسشنامه هوش هیجانی بار –آن ................... 131

پرسشنامه خلاقیت عابدی .......................... 134


بیا ن مسأ له

هوش هیجانی از سازه هایی ا ست که از طریق تظاهرا ت هیجانی و با درک وا نسجام بخشیدن به هیجا نها جلوه گر می شود . به نظر مایر وسا لووی[1] (1993) هوش هیجانی گونه ای هوش اجتماعی ا ست که توانایی برخورد با عواطف در خود و دیگران را در بر می گیرد.همچنین آ نان بر این باورند که هوش هیجانی قابلیتی ا ست که تفکر و اقدامات هر فرد را هدایت می کند .چنین برداشتی از هوش هیجانی این سوال را پیش می آورد که آیا هوش هیجانی با خلاقیت که یکی از انواع تفکر بوده و رفتاری است که از فرد سر می زند دارای همبستگی است یا خیر ؟

همچنین مساله دیگر آن ا ست که بسیاری از نظریه پردازان هوش هیجانی نظریه های خود را با ارزشیابی که از بزرگسالان به عمل آورده اند عملیاتی کرده اند و از ابزارهایی در این خصوص از آنها بهره گیری شده است مقیاس چند عاملی هوش هیجانی مایر و همکاران،(2000) مقیاس درک عاطفی بارنت[2] (1996) آزمون EQMAPکوپروساواف[3] (1997) و مقیاس هوش هیجانی شوتی[4] و دیگران (1998) بوده است . با این همه بیشتر ابزا رها یی که برای بر آورد هوش هیجانی با جنبه های مختلف آ ن ساخته ا ست عمومأ برای گروه سنی بزرگسالان و گاهی برای کودکان مورد استفاده قرار می گیرد (سالیوان 1999)[5].

در میان ابزارهای که برای گروه جوانان قابل استفاده ا ست سیاهه هوش هیجانی بارآن[6](2000) می باشد. به هر حال هوش هیجانی به دلیل مزایایی چون ارتقا سطح اعتماد به نفس انعطاف پذیری همدلی همسازی با دیگرا ن و تأ ثیر آ ن بر عملکرد خلاقانه افراد مورد تأ یید ا ست. چرنیس[7] (2000) و عاملی سازنده در حیات اجتماعی شخص تلقی می شود . لازاروی و فولکمن[8] (1984). در ایران در خصوص همبستگی و اثر گذاری هوش هیجانی و خلاقیت پژوهش چندانی انجام شده است . و با در نظر گرفتن اینکه هوش هیجانی زمینه ای برای ارتقا عملکرد خلاقانه است و نسل جوا ن برای سازندگی بیشتر نیازمندآن هستند کوشش زیادی صورت نگرفته است. ولذا پژوهش حاضر به دنبا ل پاسخگویی به ا ین سوا ل ا ست که آیا در بین دا نش آموزان دوره متوسطه همبستگی بین هوش هیجانی و خلاقیت آنان مشاهده می شود یا نه ؟

اهمیت و ضرورت موضوع پژوهش

از آنجا که توجه به هوش هیجانی و خلاقیت نقش مهمی در تعلیم و تربیت دارد لازم ا ست دست اندرکاران نظام آموزشی توجه به پرورش و رشد و شکوفایی خلاقیت را در نظر دا شته باشند.

بایستی به معلمان خاطر نشان ساخت که رفتار خلاق و عوامل درونی و بیرونی مرتبط با آن رفتار را می توان تغییر داد و در بهبود آن تلاش کرد. بار آن،(1999)،لذا شناخت خصوصیات افراد خلاق و ویژگیهای شخصیتی آنها امری ضروری است.

نلر[9] (1960) یک مانع بر سر راه خلاقیت را نحوه تفکر دانش آموزان درباره خودشان می داند که آنها ارزیابی های منفی از خود داشته ونیز عدم باور دا شتن خود می تواند خلاقیت را پایین بیاورد.

گلمن[10] (1995) معتقد است می توانیم با شناسایی پایه های هوش هیجانی و آموزش به افراد، توانایی درک خود، مقاومت و کنترل احسا سات خود را افزایش دهیم و در ابعاد مختلف رشد در بعد شناختی هیجانی اخلاقی و اجتماعی تغییرات زیادی ایجاد کنیم .

گمان بسیاری از محققان مانند گیلفورد و تورنس[11] (1985) این است که خلاقیت را باید مجموعه یکپارچه از عناصری مانند (سیالی، ابتکار، انعطاف پذیری و بسط ) دانست که در کنار هم صفتی وحدت یافته را به نام خلاقیت می سازند.

در مورد هوش عمومی و خلاقیت همواره این سوال مطرح است که آیا خلاقیت یکی از عوامل هوش است.یا اینکه بین این دو استقلالی وجود دارد ؟ عده ای معتقدند بین این دو ارتباطی قوی وجود دارد و آنها شبیه بهم هستند و خلاقیت بدون هوش بی معنی ا ست .

عده ای دیگر معتقدند بین این دو ارتباطی وجود ندارد و آنها مستقل از هم عمل می کنند . در این دیدگاه اظهار می شود خلاقیت ترکیبی یکپارچه از عناصر مختلف سیالی ابتکار انعطاف پذیری و بسط ا ست. که بعدی خاص تحت عنوان خلاقیت را می سازند و این عناصر با هم در تعامل و ارتباط هستند.

این گمان نیز هست که اگر پیوستگی بین هوش و خلاقیت وجود دارد تا حد معینی از ارتباط است (سطح آستانه ای ) . و پس از این حد دو حوزه عملکردی مستقل خواهند داشت. علاوه بر اینها ادعا می شود لزومأ هر فرد باهوشی خلاق نیست و هر فرد خلاقی نیز کم هوش نیست . چنین مساله ای بر این عقیده استوار ا ست که خلاقیت ویژه افرادی خاص (با ضریب هوشی معین )ا ست. که تنها آنها قادرند قدرت آفرینندگی را دارا باشند و بعبارت ساده تر خلاقیت دارای توزیعی غیر نرمال است . گیلفورد[12] (1967) اعتقاد دارد ارتباط بین دو مفهوم در زیر سطح آستانه ای 120 بسیار قوی تر از سطوح بالای آ ستا نه ای است .

نظریه آ ستانه ای در حقیقت به میزانی معین از هوش برای خلاقیت اشاره دارد. تورنس (1967) نیر این میزان را با حداقل ممکن بین 115 تا 120 فرض می کند . (دادستان 1372 ).

یکی از کارکردهای اصلی آموزش و پرورش این است که دانش آموزان را نسبت به شخصیت خودشان آگاه سازد. دانش آموزان باید از همان سالهای ابتدا یی مدرسه بی همتا بودن خود و دیگران را بطور عمیق و کامل احساس کنند. فرد برای رسیدن به خلاقیت و خود شکوفایی نیازمند اعتماد به خود است .شخص باید به ارزش فردی خود اطمینان داشته باشد . اسبورن (1370).

از جنبه کاربردی اهمیت موضوع پژوهش را باید بطور عمده به نفع نظام آموزشی تفسیر کرد. اگرچه در سیستم آموزشی ما کمتر به شناسایی و پرورش خلاقیت توجه شده اما لازم است به شناخت دقیق فرایند های هوش هیجانی و خلاقیت پرداخته شود و عوامل موثر بر آنها بررسی گردد.نتیجه ای که از پژوهش حاضر حاصل خواهد شد این است که آیا بین هوش هیجانی و خلاقیت رابطه وجود دارد یا خیر ؟

اهداف پژوهش

هدف اصلی در این تحقیق

بررسی رابطه بین هوش هیجانی و خلاقیت در بین دانش آموزان متوسطه نظری منطقه 11 تهران می باشد.

اهداف فرعی

1- بررسی رابطه هوش هیجانی و خلاقیت در بین دانش آموزان دختر و پسر.

2- بررسی رابطه هوش هیجانی و خلاقیت در بین دانش آموزان دختر رشته های ریاضی و تجربی وانسانی .

3- بررسی رابطه هوش هیجانی و خلاقیت در بین دانش آموزان پسر رشته های ریاضی و تجربی وانسانی.

4- بررسی رابطه هوش هیجانی و خلاقیت در بین دانش آموزان دختر سال اول عمومی

5- بررسی رابطه هوش هیجانی و خلاقیت در بین دانش آموزان پسر سال اول عمومی.


فرضیه های تحقیق:

الف : فرضیه اصلی

بین هوش هیجانی و خلاقیت در دانش آموزان دوره متوسطه منطقه 11 تهران همبستگی وجود دارد .

ب : فرضیه های فرعی

1- بین میانگین هوش هیجانی دختران و پسران تفاوت وجود دارد.

2- بین میانگین خلاقیت دختران و پسران تفاوت وجود دارد.

3- بین میانگین هوش هیجانی دانش آموزان علوم انسانی با علوم ریاضی و تجربی تفاوت وجود دارد.

4- بین میانگین خلاقیت دانش آموزان علوم انسانی با علوم ریاضی و تجربی تفاوت وجود دارد.

5- بین میانگین هوش هیجانی دانش آموزان پایه اول با پایه دوم و سوم تفاوت وجود دارد.

6- بین میانگین خلاقیت دانش آموزان پایه اول با پایه دوم و سوم تفاوت وجود دارد.


متغیرها

اصطلاح متغیر[13] به خصوصیتی اشاره می کند که بوسیله آن اعضای یک گروه یا مجموعه از یکدیگر متمایز می شوند. اعضای گروه ممکن است افرادی باشند که از لحاظ جنسیت، سن، رنگ چشم، هوش، افت شنیداری، زمان واکنش به محرکها، نگرش نسبت به یک موضوع سیاسی و بسیاری از جنبه های دیگر با هم تفاوت دارند. چنین ویژگیهایی را می توان متغیر نامید (فرگوسن[14]، 1989)

متغیر مستقل: متغیری است که پژوهش گر می تواند در آن دخل و تصرف کند و در پژوهش حاضر هوش هیجانی به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شده است.

متغیر وابسته: متغیری که پژوهشگر نمی تواند در آن دخل و تصرف کند و در پژوهش حاضر خلاقیت بعنوان متغیر وابسته می باشد.

متغیر کنترل: متغیری که حضورش در پژوهش ملموس است و پژوهشگر آن را کنترل می کند در این پژوهش، سن، پایه تحصیلی، جنسیت و رشته تحصیلی متغیر کنترل می باشند.

تعاریف نظری وعملیاتی

الف) تعاریف نظری

هوش هیجانی[15]

مایر و سالوی هوش هیجانی را به عنوان مجموعه ای از توانایی های مرتبط به هم که دارای چهار بُعد اساسی می باشند، تعریف می کنند که این ابعاد عبارتند از:

1- شناسایی و بیان عواطف

2- استفاده صحیح از عواطف

3- فهم و درک عواطف

4- مدیریت و تنظیم عواطف (سیاروجی و همکاران- 2000)

گلمن هوش هیجانی را مهارتی می داند که دارنده آن می تواند از طریق خودآگاهی روحیات خود را کنترل کند، از طریق خودمدیریتی آن را بهبود بخشد، از طریق همدلی تاثیر آنها را درک کند و از طریق مدیریت روابط به شیوه‌ای رفتار کند که روحیه خود و دیگران را بالا ببرد. (مقصودی، 1383)

خلاقیت:

ازنظر تورنس[16] ( 1998) ، : خلاقیت عبارت است از فرآیند حل کردن مشکلات، مسائل، و اطلاعات، عناصر گم شده، چیزهای ناجور، حدس زدن و فرضیه‌سازی درباره این نواقص و ارزیابی و آزمودن این حدس ها و فرضیه ها، تجدیدنظرکردن و دوباره آزمودن آنها و بالاخره انتقال نتایج. (سیف 1379)

ابراهام مزلو[17] خلاقیت را چنین تعریف کرده است:

خلاقیت در ابتدا از روان ناهشیار سرچشمه می گیرد. ایده های تازه (و یا نوآوریهای واقعی) است که با آن چه در حال حاضر وجود دارد،‌متفاوت است.

به عقیده برآن[18] (1989) مقدماتی ایجاد می شود. در این وسط معجزه ای رخ می دهد و چیزی به اسم خلاقیت حاصل می شود.

گیلفورد[19] (1971) خلاقیت را این گونه تعریف می کند:

تفکر واگرا در حل مسئله. به نظر او تفکر واگرا تفکری است که در جهات مختلف سیر می کند.

مک[20] کینون( 1985) خلاقیت را حل مسئله به نحوی که ماهیتی «بدیع و نو داشته باشد» تعریف می کند.

ویلیامز[21]( 1985) ، می گوید: «خلاقیت مهارتی است که می تواند اطلاعات پراکنده را به هم پیوند دهد».

استین[22] (1975) خلاقیت را به عنوان : یک فرایندی که منجر به ایده ای تازه شده و توسط گروه زیادی در زمانهای مختلف، مفید قانع کننده و تابع دفاع باشد» تعریف می کند.

گیلفورد ( 1971) ،در مدل «ساختار عقل» خود،‌خلاقیت را متشکل از 8 بُعد اساسی زیر می داند:‌

1- حساسیت به مسئله [23]

2- سیالی[24]

3- ایده های نوین[25]

4- انعطاف پذیری [26]

5- هم نهادی[27]

6- تحلیل گری[28]

7- پیچیدگی [29]

8- ارزشیابی[30]

به نظر او زیر هرکدام از این بعدهای اساسی چند بعد فرعی قراردارد. برپایه این مدل گیلفورد یک مجموعه ای از آزمون برای اندازه گیری خلاقیت ساخته که این مجموعه شامل 13 آزمون است. 9 آزمون کلاسی و آزمون شکلی تورنس[31] (1989) خلاقیت را بطور خلاصه مرکب از چهار عامل اصلی می داند:

1- سیالی: یعنی استعداد تولید ایده های فراوان

2- ابتکار: یعنی استعداد تولید ایده های بدیع، غیرمادی و تازه.

3- انعطاف پذیری: یعنی استعداد تولید ایده های متنوع و یا روشهای بسیار گوناگون.

4- بسط: یعنی استعداد توجه به جزئیات.

ب) تعاریف عملیاتی

هوش هیجانی

منظور از هوش هیجانی در این تحقیق نمره ای است که آزمودنیها از آزمون هوش هیجانی بار-آن بدست می آورند.

خلاقیت :

خلاقیت آفرینش فرآورده های پیچیده از مواد اولیه ساده می باشد که در این پژوهش منظور از خلاقیت نمره حاصل از اجرای آزمون سنجش خلاقیت عابدی در بین آزمودنیها می باشد.



پیشینه موضوع پژوهش

بعد از این که برای اولین بار سالووی و مایر در سالهای 1990 تئوری مدونی به نام هوش هیجانی ارائه کردند، از آن زمان تاکنون مطالعات زیادی در مورد این سازه در زمینه های مختلف صورت گرفته است. در این جا برخی از این مطالعات را ذکر می کنیم.

الف : درایران

زارع 1380 رابطه بین هوش هیجانی و موفقیت تحصیلی را مورد ارزیابی قرارداد. وی در این تحقیق از پرسشنامه بار-آن به منظور پیش‌بینی موفقیت تحصیلی به وسیله هوش هیجانی استفاده نمود و دریافت که بین هوش هیجانی و موفقیت تحصیلی همبستگی معناداری وجود دارد ولی بین هوش شناختی و هوش هیجانی همبستگی معنادار وجود ندارد.

بنکداری در سال 1384 به بررسی رابطه هوش هیجانی والدین با سازگاریهای اجتماعی فرزندان پرداخت . بدین منظور 252 دانش آموز دختر و پسر پایه چهارم دبستان شهر تهران بررسی شدند. در نتایج تحقیق وجود رابطه مثبت و معنادار بین هوش هیجانی والدین و سازگاری اجتماعی فرزندان داشت. مادران از طریق سه مولفه خودکنترلی- هوشیار اجتماعی و خودانگیزی توانایی پیش‌بینی سازگاری اجتماعی فرزندان دختر خود را دارند. و این امر نزد پدران به مولفه‌های هوشیاری اجتماعی – توانایی پیش بینی سازگاری اجتماعی فرزندان پسر را دارا می باشند. نتایج نشان می دهد که بین هوش هیجانی پدران و مادران تفاوتی وجود ندارد. تنها در مولفه خودکنترلی نمرات پدران بیشتر از مادران می باشد.

سازگاری اجتماعی دختران از پسران بیشتر است. اما از دیدگاه مادران تفاوتی در سازگاری اجتماعی فرزند دختر و پسر دیده نمی شود.

عباسی (1384) به بررسی و مقایسه هوش هیجانی دانش‌آموزان پسر کم توان ذهنی آموزش پذیر 12-10 ساله با و بدون اختلالهای عاطفی رفتاری در شهر تهران پرداخت. نتایج تحقیق بین دو گروه مادران فاقد و واجد اختلالات عاطفی رفتاری نشان داد که آنها در زمینه هوش هیجانی کلی و زیر مجموعه ای آنها که عبارتند از: خودآگاهی – خودکنترلی- خودانگیزی – همدلی و مهارتهای اجتماعی می باشند. تفاوت معناداری با یکدیگر دارند.

مقصودی (1384) به بررسی و مقایسه ویژگیهای شخصیتی و روانشناختی(هوش هیجانی – خلاقیت – خودپنداری- خودکارآمدی – منبع کنترل) کارآفرینان تهرانی با افرادی عادی می پردازد که نتایج حاصل از داده های هوش هیجانی نشان می دهد که بین میانگین دو گروه کارآفرینان و افراد عادی تفاوت معناداری وجوددارد. بدین معنی که میانگین هوش هیجانی افراد کارآفرینی به نسبت افراد عادی بالاتر است. این تفاوت علاوه بر میانگین هوش هیجانی کلی در هر پنج مولفه ترکیبی هوش هیجانی نیز معنادار است یعنی میانگین گروه کارآفرینان در مولفه‌های درون فردی، میان فردی، سازگاری، کنترل تنش و خلق عمومی به نسبت افراد عادی بالاتر است.

پیرخائفی (1372) :

به بررسی رابطه بین هوش عمومی وخلاقیت در بین دانش آموزان پسر دوم نظری دبیرستانهای شهر تهران پرداخته است .نتیجه ارزیابی نشان می دهد که بین هوش عمومی و خلاقیت کلی نمونه تحقیق همبستگی ناچیزی وجود دارد .

ب : در جهان:

براکت[32] (2004) هوش هیجانی 330 مردو زن را با استفاده از مقیاس مایر و همکاران مورد ارزیابی قرارداد . در این تحقیق هوش هیجانی زنان به طور معنی داری بیش از مردان بود. همچنین هوش هیجانی همبستگی منفی و معنی داری با ناسازگاری و رفتارهای منفی اجتماعی داشت. نمرات پایین هوش هیجانی در مردان مربوط به درک هیجانات و استفاده از هیجانات (بهبود تفکر) بود و هوش هیجانی پایین در مردان با مصرف مواد و استفاده از الکل همبستگی داشت. همچنین این افراد دارای رفتارهای انحرافی بیشتر و ارتباطات اجتماعی ضعیف بودند.

سیاروچی[33] و همکاران (2002) در مقاله ای به عنوان «هوش هیجانی رابطه بین استرس و سلامت روانی را تعدیل می کند» مطالعه ای را شرح می دهند که برروی 302 نفر از دانشجویان به روش مقطعی انجام گرفت. 3 شاخه هوش هیجانی در این تحقیق مدنظر بودند که عبارتند از:‌ادراک و ارزیابی هیجانی،‌فهم و استدلال در مورد هیجانها و مدیریت و نظم‌بخشی در خود و دیگران.

استرس نیز در دو بُعد جر و بحث وگفتگوی مشاجره سر میز و وقایع منفی و ناگوار زندگی مورد توجه قرارگرفت. نتایج پژوهش حاکی از این بود که برخی از اشکال هوش هیجانی ممکن است افراد را از استرس محافظت کند و منجر به سازگاری و تطابق بهتری در آنان شود . این امر تلویحات روشنی برای پیشگیری از حالات افسردگی دارد. افرادی که در مدیریت و کنترل هیجانهای دیگران عملکرد خوبی دارند، از حمایت اجتماعی برخوردار بوده و احساس رضامندی بیشتری در زندگی دارند. این حساسیت روزافزون می تواند آنان را در مقابل افسردگی و افکار خودکشی محافظت کند. همچنین آنها به این نتیجه رسیدند که هوش هیجانی رابطه میان استرس و متغیرهای سلامت روان را تعدیل می کند در مواردی افراد باهوش هیجانی بالا تاثیرات بیشتری از استرس داشته و سطح بالایی از افسردگی را نشان می دهند که آنها دو فرضیه را مطرح کردند.

فرضیه گم‌گشتگی[34]

که پیشنهاد می کند افرادی که در ادراک هیجان در سطح پایین قراردارند در واقع به استرس حساس هستند اما به آسانی تشخیص نمی دهند که استرس بر آنها چه اثری دارد. براین اساس افراد با ادراک هیجانی پایین درباره آن چه احساس می کنند، بیشتر سردرگم می شوند و درک پایین‌تری از چگونگی تاثیر آن بر زندگی ازخود نشان می دهند .

فرضیه عدم حساسیت[35]

پیشنهاد می کند که افرادی که ادراک هیجانی ندارند با موفقیت تفکرات استرس زا را سرکوب می کنند و یا در کل به آنها توجهی نمی کنند.

هانت و ایوان[36] (2004) در پاسخ به این سوال که آیا هوش هیجانی می تواند پیش بینی کند که افراد چگونه بر تجربیات تکانشی و ناگهانی پاسخ می دهند، مطالعه ای برروی 181 مرد و 233 زن اجرا کردند .نتایج نشان دادند که افرادی که نمرات هوش هیجانی بالایی داشتند نشانه های روانی کمتری در رابطه با تجربیات تکانشی نشان دادند علاوه براین مشخص شد که وقایع ضربه ای تاثیرات منفی بیشتری بر زنها داشت و مردها سازگاری بهتری با این تجربیات از خود نشان دادند.

در پژوهشی که توسط مایر و همکاران (2000) به عمل آمد، مشخص شد که افرادی که نمرات بیشتری در همدلی دارند، انطباق عاطفی بهتری داشته و معاشرتی هستند و در میان مردم محبوبیت بیشتری دارند. این افراد در پاسخدهی به محیط اجتماعی و ایجاد یک شبکه اجتماعی پشتیبان برای خود موفق‌ترند.

شات[37] (2001) در هفت مطالعه جداگانه به بررسی رابطه هوش هیجانی و روابط بین شخصی پرداخت. و دریافت که افراد باهوش هیجانی بالا از قدرت خودکنترلی بالایی برخوردار بوده و نگاه همدلانه بیشتری نسبت به دیگران دارند . آنها همچنین دریافتند که بین هوش هیجانی و مهارتهای اجتماعی رابطه مثبتی وجود دارد به این معنی که افراد باهوش هیجانی بالا قادر به مدیریت صحیح روابط خود بوده و توانایی رهبری بالایی داشته و در حال تعارضات بین شخصی تواناترند. آنها دارای روحیه همکارانه صمیمانه تری بوده که به حفظ و تداوم ارتباطها کمک می کند این افراد از رضامندی زناشویی بهتری نیز برخوردار می باشند.

لوپز[38] (2003) پژوهشی را برای 103 دانشجو به منظور بررسی رابطه هوش هیجانی و کیفیت ارتباطات اجتماعی صورت داد. نتایج حاکی از وجود همبستگی مثبت بین هوش هیجانی و رضایت از روابط اجتماعی بود. افرادی که در مقیاس مدیریت هیجانی نمرات بالاتری گرفته بودند به احتمال بیشتری روابط خود را با دیگران مثبت ارزیابی کردند. همچنین این افراد حمایت بیشتری از والدین دریافت کرده و از تعاملات منفی کمتری با دوستان نزدیک خود برخوردار بودند.