دسته بندی | مدیریت |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 21 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 42 |
هم اکنون، ما در زمانی بسیار رقابتی و متغیر زندگی میکنیم. با محصولات جدید، تکنولوژیهای جدید، مواد جدید لیزر، اینترنت سر و کار داریم و سفر به قضا را نیز پیش رو داریم. اشیاء را در مقیاس میکرومتر ( متر ) و نانر ( متر) اندازهگیری میکنیم و محصولاتی در حد میکرو میسازیم (که برای مشاهدة نحوه کارشان به میکروسکپ احتیاج داریم).
و نیز فروشگاههای جدید، فروشگاههای جهانی و بدون مرز تأسیس شده است.
اما این بازارهای جهانی بطور افزایندهای در حال شلوغ شدن است. رقابت برای بدست آوردن سهم بازار شدید شده است و شرکتها روز به روز بیشتر به سمت نوآوری برای توسعه و بازاریابی برای محصولاتشان پیش میروند و بر همین اساس پایهریزی و برنامهریزی میشوند به تکنولوژیهای جدید فاکتور مهمی در موفقیت شرکتهای خصوصی، در اثر بخشی فعالیتهای دولتی و سرزنده نگهداشتن اقتصاد ملی میباشد. مواجه شدن با این حقیقت این نکته را به ذهن میرساند که ایالات متحده باید منابع بیشماری را برای کشف و ایجاد تکنولوژیهای جدید و پیشرفته صرف کند.
گزارش 1987 انحمن تحقیقات ملی ایالات متحده، که به نام مدیریت تکنولوژی نامیده شده است، توضیح میدهد که: تکنولوژی میتواند در بازار جهانی، شرکتی را با مزایای ویژه رقابتی بوجود بیاورد.
اما ابتدا باید به خاطر داشته باشیم که فقط ایجاد تکنولوژی جدید به تنهایی نمیتواند موفقیت ما را تضمین نماید، زیرا زمانی که تکنولوژی موفق میشود، بیشتر به مسائل اقتصادی ربط دارد تا به مسائل تکنیکی
دیوید آدامسون (David adamsom) در کتابش به نام، تکنولوژی بالا، Wire بالا، بیان میدارد که «سالهای قبل پیتر دراکر (Peter Drucker) متخصص مدیریت گفت که یک تکنولوژی مجبور است یک Cost advantage ده به یک برای آن داشته باشد. تا شانسی برای انتخاب ساختار موجود یک صنعت وجود داشته باشد.
او قصد دارد که بگوید: یک مثال خوب برای ان Dupont’s kevlar است، مادهای که برای استحکام بیشتر نایلون به کار میرود. انتظار میرود این ماده جای خودش را در هر لاستیکی در هر ماشینی در جهان پیدا میکند، اما تعداد کمی از بازارها در اختیار گرفته است. بازارهایی Dvpont hoped kevkar از قبیل لباسهای اسکی یا Bollerproof.
مثالی دیگر، استفاده از رباتها برای انجام کارها در کارخانهها، ادارات و خانهها است. در اوایل دهة 1980، بسیاری از شرکتها فکر میکردند بازار رباتها، وسیع خواهد شد، در اینجا تکنولوژی وجود داشت، اما هزینه نهایی بسیار بالا بود، اقتصاددانان بسیاری از این شرکتها را از صحنة تجارت بیرون بروند و الان تعداد کنی از شرکتها وجود دارند که ربات تولید میکنند. بنابراین تکنولوژیهای جدید و مسائل اقتصادی باید پا به پای هم پیش بروند.
حرفه مهندسی صنایع با توجه به حوزه فعالیت وسیعی که دارد، از خط مشیهای دیگر مهندسیها جداست. یک مهندس صنایع تصویر نهایی از بهرهوری را ارائه میدهد. در حقیقت هر کاری که مهندس صنایع انجام میدهد، در تحلیل نهایی در بهبود بهرهوری به آن دست پیدا میکنیم.
در بالاترین مفهوم، بهرهوری نسبت نتایج بدست آمده به روی منابع موجود میباشد، به عبارت دیگر خروجی بر روی ورودی.
خروجی میتواند از محصولات یا اشیائی که به راحتی تعریف یا اندازهگیری میشوند، یا در قالب خدمات باشد خدماتی از قبیل تحقیقات یا فعالیتهای پلیس، که ارائه یک تعریف یا اندازهگیری در هر دو اینها مشکل است.
نه تنها ورودی میتواند کار و مدیریت باشد بلکه تجهیزات، تدارکات، آموزش، پیشرفت تکنولوژی و تخصیصد منابع طبیعی باشد. بطور کلی میتوان گفت، میتوان بهرهوری را با افزایش تولید یا خدمات در حالی که هزینهها ثابت نگهداشته میشوند، افزایش داد. یا اینکه هزینه را کاهش دهیم در عین حال که تولید ثابت است.
بنابراین هر تکنیکی که به کاهش هزینه در عین حال که کیفیت و کمیت ثابت است کمک میکند، یک روش برای بهبود بهرهوری است. گزارش سال 1984 اداره حسابرسی ایالالت متحده، مهندسی ارزش را اینگونه توصیف میکند: «روش علمی برای تحلیل محصول یا خدمات بطوری که زمانی که مهندسی ارزش در بخش برنامههای حمل و نقل استفاده شد، نسبت به سایر روشهای کاهش هزیئنهای که استفاده شده بود، زمانی که این مطالعه در آنجا انجام شد، نمایندگی محیط زیست اعالم نمود که با انجام این مطالعه محیط زیست انجام داد، در سال 1985، همین مرکز (GAO) مطالعه دیگری را در زمینه مهنسی ارززش در دفتر نمایندگی محیط زیست انجام داد،، زمانی که این مطالعه در آنجا انجام شد، نمایندگی محیط زیست اعلام نمود که با انجام این مطالعه، حدود 400 میلیون دلار در یک دوره 7 ساله صرفه جویی شده است.
اخیراً، ژنرال ارشد Roy.E جانشین مسئول بخش تحقیقات و توسعه در ارتش آمریکا گزارش داده است که، با انجام یک مطالعه موفق مهندسی ارزش در ارتش آمریکا، در سال 1996 حدود 450 میلیون دلار صرفه جویی شده است.
در فوریه سال 1996، آقای کلینتون قانون 106-104 را تصویب نمود که بخشهای دولت را ملزم به استفاده از روشهای مهندس ارزش که در کاهش هزینه مؤثرند میکند و مهندسی ارزش را بدین گونه تشریح میکند: تحلیل عملکرد یک برنامه، پروژه، سیستم، محصول، تجهیزات، ساختمانها، یا خدمات انجام شده بوسیله این مراکز یا پیمانکارها، بطوریکه به بهبود عملکرد، قابلیت اطمینان، کیفیت، ایمنی و هزینههای دوره عمر کمک کند. انجمن مالیات دهندگان ملی (Thenational taxpayers در حمایت از این قانون بیان داشت که این مصوبه میتواند 2/1 میلیارد دلار در سال 1996 صرفهجویی داشته باشد).
تعریف (شرح):
جمعیت مهندسین ارزش آمریکا مهندسی ارزش را اینچنین تعریف میکند: رویکردی سیستماتیک با روشهای شناخته شده که عملکرد محصول یا خدمات را مشخص میکند، یک ارزش پولی برای آن کار در نظر میگیرد و مقدار، عملکرد لازم را در کمترین هزینه فراهم میکند.
تاریخچه:
مهندس ارزش توسط آقای لورنس مایلز یکی از کارمندان شرکت جنرال الکتریک پایهگذاری شد. بعد از جنگ جهانی دوم، بسیاری از موادی که مورد استفادة صنایع بود، کمیاب شد. این شرکتها و در میان آنها شرکت جنرال الکتریک بدنبال کالاهای جایگزین برای آن مواد بودند. در بسیاری از موارد این کالاهای جانشین عملکرد خوبی داشتند. اگر بهتر نبودند حداقل همان کار کالای اصلی را انجام میدادند. مسئولان شرکت جنرال الکتریک به این نتیجه رسیدند که در چندین مورد، با جانشین کردن کالای مشابه به بهبود در بهرهوری رسیدهاند. از آقای مایلز خواسته شد تا روشهایی را به کار ببندد تا بتواند اینگونه تغییرات را بوجود بیاورد. در سال 1946 او روشی سیستماتیک، منظم و گام به گام برای پیدا کردن مواد، محصولات، اجزاء و خدمات جایگزین ابداع نمود. این فرآیند به نام آنالیز ارزش شد و رشد شرکت جنرال الکتریک با این روش موفقیت مهمی را بدست آورد. این موفقیت، این بود که توانست بازگشت سرمایه خوبی در یک سرمایهگذاری نسبتاً متعادل داشته باشد و این موفقیت در گسترش سریع VE در صنایع خصوصی مؤثر بود.
دولت مزایای آنالیز ارزش را سریعاً لمس نمود. در سال 1954 اداره کشتی سازی نیروی دریائی ایالات متحده، اولین مرکز فدرالی بود که از این روش استفاده نمود. در 1961، VE بصورت رسمی در بخش دفاعی کشور استفاده شد. سایر ادارات نیز از قبیل بخش داخلی (Departnent of the interior)، خدمات پستی، ادارات کهنه کار (فرمانداریها) و ناسا به سرعت این روند را دنبال کردند.
اگر چه VE ابتدا در محصولات تولیدی استفاده شد، نیروی مشاهده شد که این روش در فرآیندهای طراحی و ارائه خدمات نیز قابل استفاده است. بخش دفاعی کشور، اولین کسی بود که برنامه رسمی برای انجام VE در پروژههای ساختمان سازی و طراحی در دستور کار خود قرار داد. در سال 1956 سه بنگاه کاری، مهندسین ارزش را به صورت تمام وقت استخدام و به کارگیری نموده بود.
مقدمه:
در روزهای ابتدائی این روش بنام تحلیل ارزش نامیده شد. بعدها نامهای دیگری از قبیل: مدیریت ارزش، بهبود ارزش کنترل ارزش و خرید ارزش برای آن بکار گرفته شد. نیروی دریائی آمریکا نام آنرا به «مهندسی ارزش، تغییر داد، تا به جنبه مهندسی این رویکرد صحه بگذارد و این نام ـ یعنی مهندسی ارزش بیشتر از سایر نامها استفاده میشود. علی رغم تغییر نام، هدف مهندسی ارزش همان هدف اسمهای باقی ماند، یعنی: «بدست آوردن راهی برای کنترل هزینه نهایی در طول دورة عمر محصول یا خدمات، بدون تأثیر منفی بر روی کیفیت یا قابلیت اطمینان محصول یا خدمت مورد نظر.
مهندسی ارزش این نیست که:
v به هر حال یک طراح خوب چه کاری انجام میدهد.
v صرفاً یک بازنگری برای حذف یک روکش طلایی (یک متغیر جزئی در محصول و هزینه)
v کاهش هزینهها به روش قدیمی
v روشی برای کاهش هزینه از طریق کاهش عملکرد محصول
v روشی برای تأیید دوبارة نظرات طراح
v تلاشی برای عوض کردن کارکردهای اصلی برای کاهش هزینهها.
این حقیقت که، هزینههای غیرضروری، عمدتاً در فرآیندها و محصولات وجود دارند، کاملاً واضح و مسلم است.
آقای لورنس مایلز به این نتیجه رسید که هزینههای غیرضروری میتواند ناشی شود از عادات و رفتارهای سنتی، فقدان زمان کافی برای طراحی، کمبود اطلاعات، کمبد یا فقدان ایده، داشتن تعصب بر روی یک ایده، پیش داوری شرایط موقتی، نبود تجربه، بوجود آمدن شکست و ضرر در استفاده از متخصصان در گذشته مسأله اصلی یافتن برنامهای مناسب برای کاهش هزینه است که به کشف هزینههای غیر ضروری کمک میکند.
اغلب برنامههایی که برای کاهش هزینه طراحی میشوند ( از قبیل: بازنگری دقیق، بررسی سریع، طراحی بر اساس هزینه بازنگری طراحی و…) عمدتاً مشخصههای معمولی دارند. معمولاً ممکن است یک یا چند مشخصه زیر را داشته باشند:
v قالبی سیستماتیک و سبکی ثابت دارند.
v نگهداری و حمایت از یک حوزه مشخص
v حفظ یا بهبود کیفیت
v کاهش هزینه قابل پیشبینی
v آموزش سازمانی
v ملاحظات دورة عمر
v رویکرد تیمی با چند گزارش علمی
مهندشی ارزش علاوه بر خصوصیات بالا یک خصوصیت دیگر هم دارد. که آنرا از همة برنامههای کاهش هزینه دیگر متمایز میکند. آن خصوصیت «تحلیل کارکرد» میباشد. VE، کارکرد را به نحوی که با آن همه چیز را دربارة محصول میتوان فهمید، تحلیل میکند.
به عبارت دیگر با فکر کردن دربارة محصول یا خدمت مورد نظر برحسب عملکرد آن گزینههای جدیدی (به منظور طراحی، مهندسی یا تولید) ممکن است بدست آید که باعث بهبود کارآیی و کاهش هزینه یا افزایش عملکرد میشود.
بنابراین با تحقیق دربارة روشها، فرآیندها و موادی که مورد نظر هستند میتوان به کاهش هزینه رسید.
بدین ترتیب درک درست از عملکرد (کارکرد) و ارزش آن، فرق اساسی بین VE و سایر روشهاست.
رویکرد مهندسی ارزش:
زمانی که از VE استفاده میکنیم، 2 عنصر اصلی وجود دارد که برای تحقیق ضروری است:
v استفاده از یک تیم کاری
v روش تحقیق
تیم کاری:
مطالعات مهندسی ارزش بر خدماتی که از طرف گروهی از افراد ارائه میشود تکیه دارد. این گروه تیم کاری نامیده میشود و تشکیل میشود از افرادی که در تیم راهکارها و خط مشیهای خودشان را ارائه میکنند و این راهکارها برای رسیدن به تعریف کاملی از مسأله و عملکرد آن و رسیدن به راه حلی مؤثر در کاهش هزینهها و همچنین رسیدن به بهترین ارزش لازم است. کارشناسان بیان میدارند که عملکرد جمعی یک تیم بیشتر از عملکرد فردی افراد با همان تعداد همان کیفیت است 5 نفر است که لازم است که بهترین عدونی که برای تعداد افراد تیم میتوان در نظر گرفت وجود تیمی با میزان مناسبی از تعهدات، شایستگی و انگیزه مهمترین ویژگی برای موفقیت آنالیز ارزش میباشد. تیم باید از چند رشته مختلف و بطور مرکب تشکیل شود. این مهم است که افرادی را در تیم داشته باشیم که دارای تجربه کاری یا پیش زمینهای دربارة تکنولوژی مورد بحث در مطالعة ما باشند، ولی نباید افرادی را که در زمینه مورد مطالعه تجربهای نداشتهاند را محروم کنیم. ترکیبی از استعدادهای مختلف برای رسیدن به نقاط مختلفی از مسأله مناسب است.
اعضای تیم باید هم استفاده کننده و هم تولید کننده را خوب بشناسند و درک درستی از آن داشته باشند. با وجود این مسأله در رسیدن به انواع مختلفی از راهکارهایی که ممکن است در تیم لازم شود از قبیل: طراحی، تولید، فعالیت ها، بازاریابی، خدمات به مشتری، اپراتورهای تجهیزات،طراحان محصول و غیره به مشکل بر نمی خوریم.
روش:
در روش VE واژه کارکرد، اشاره به این دارد که محصول چکاری انجام می دهد؟ تمام کسانی که یک کالا یا خدمت را خریداری می کنند به این دلیل است که آن کالا، کارآیی معینی را که شخص در نظر دارد فراهم می کند حال اگر این کالا یا خدمت، کارآیی مورد نظر مشتری را برآورده نکند، برای کاربر فایده ای ندارد حتی اگر کاربر هزینه کمی برای آن پرداخته باشد. رضایت او را جلب نمی کند. بطور مشابه پرداخت هزینه بیشتر برای افزایش کارآیی بیشتر از آنچه که مشتری لازم دارد، ارزش کالارا در نظر مشتری بالا نمی برد. بنابراین همانطور که کارآیی ناکافی غیر قابل قبول است، کارآیی بیش از حد بالا نیز مردود است. بنابراین کارآیی باید به دقت تعریف و مشخص شود. این تنها راهی است ک هزینه های مرتبط با آن بطور صحیح تعیین می شود.
بنابراین اولین کار در یک مطالعة VE می بایست جمع آوری نیازهای حقیقی استفاده کننده باشد یعنی خصوصیات یا کیفیت های عملکرد که باید مورد توجه قرار بگیرد تا کالای مورد نظر مفید باشد. ( این نیازها تعیین می کند که کدام یک از راه حل های ارائه شده می تواند اهداف کلی را برآورد کد، بنابراین نیاز مشتری موضوع اصلی است و طراحی باید بر اساس آن انجام شود.)
با تعیین کارکرد، می آموزیم که کدامیک از خصوصیات طراحی واقعاً لازم است. بنابراین نقش تعریف کارکرد، جستجو در مسائل پیچیده و آسان دیدن آنهاست.
بنابراین شناساسس مناسب از کارکرد برای اجرای موفقیت آمیز مطالعة VE بسیار مهم است.