مرجع کامل طرح های گرافیکی و پروژه های دانشجویی

مقاله های دانشجویی و دانش آموزی ، پاورپوینت و اسلاید ، تحقیق ، فایلهای گرافیکی( هر آنچه درباره پروژه های و تحقیقات خود می خواهید فقط در قسمت جستجو مطلب مورد نظر خود را وارد کنید )

مرجع کامل طرح های گرافیکی و پروژه های دانشجویی

مقاله های دانشجویی و دانش آموزی ، پاورپوینت و اسلاید ، تحقیق ، فایلهای گرافیکی( هر آنچه درباره پروژه های و تحقیقات خود می خواهید فقط در قسمت جستجو مطلب مورد نظر خود را وارد کنید )

دانلود فایل پیشینه تحقیق و مبانی نظری سطوح انگیزه یادگیری بالینی

پیشینه تحقیق و مبانی نظری سطوح انگیزه یادگیری بالینی
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 8
فرمت فایل doc
حجم فایل 95 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 70
پیشینه تحقیق و مبانی نظری سطوح انگیزه یادگیری بالینی

فروشنده فایل

کد کاربری 4558
کاربر

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

سطوح انگیزه یادگیری بالینی

چهارچوب این پژوهش از نوع پنداشتی و بر اساس مفاهیمی چون آموزش ، یادگیری ، انگیزه یادگیری و سطوح مختلف آن و چگونگی تامین نیازهای اساسی روانی بر اساس تئوری خود تعیین کنندگی استوار است و در راستای آن مفاهیم فوق در محیط بالینی پرستاری مورد بحث و بررسی قرار می گیرد.

کلمه آموزش از واژه لاتین “educate” که به معنای آموختن است مشتق شده است.ریشه کلمه آموزش به معنای آشکار نمودن توان بالقوه یک فرد است. آموزش رفتارهای فرد را اصلاح مینماید و باعث تغییراتی در رفتار فرد میگردد که برای وی سودمند است.میتوان گفت آموزش یک فرایند اجتماعی است که اهمیت آن دراصلاح رفتار است(29) و طیف وسیعی از فعالیتها را در برمیگیرد(30).

همچنین آموزش به فعالیتهای حرفه ای معلم گفته میشود و به عنوان فراهم آوردن فرصتهایی برای اینکه دانشجویان یاد بگیرند، تعریف شده است.پس بنا به تعریف آموزش به فعالیتهایی گفته میشود که با هدف آسان ساختن یادگیری از سوی آموزگار طراحی میشود و بین آموزگار و یادگیرنده بصورت کنش متقابل جریان می یابد و نقش معلم صرفا فراهم آوردن شرایط و امکاناتی است که یادگیری را آسان میسازد(33). از این رو آموزش مجموعه فعالیتهایی است که در خدمت پرورش و کارآموزی قرار دارند(5).

هایگرن[1] معتقد است که آموزش فرایندی مرکب است که تعبیر متفاوتی از دیدگاه های مختلف دارد. فیلسوفان عامل اصلی آموزش را مد نظر قرار میدهند و روانشناسان به فرد یادگیرنده و فرایند یادگیری مینگرند و جامعه شناسان به سیستم اجتماعی که در تعامل با گروه و فراگیرنده است، میپردازند( 27 ).

نظامهای آموزشی و فعالیتهای حاکم بر آن با توجه به پیشرفت جوامع، همواره دستخوش تغییر و تحول است که این امر خود معلول تحولات اجتماعی و علوم مختلف آن می‌باشد. سرعت تحول نظامهای آموزشی به حدّی است که گاهی موجب تغییر کل ساختار آموزشی جامعه می‌گردد(14). از این رو در دنیای امروز هیچ‌کس از آموزش و یادگیری2 بی نیاز نیست و یادگیری بخشی از زندگی انسانها محسوب می‌گردد. شاید به جرأت بتوان گفت که مهمترین اصل زندگی انسانها یادگیری است؛ زیرا انسان از بدو تولد تا انتها با فرایندهای مختلف یادگیری روبه‌رو می‌باشد(31).

مفهوم یادگیریرا میتوان به صورتهای مختلف تعریف کرد : کسب دانش و اطلاعات، عادتهای مختلف، مهارتهای متنوع و راه های گوناگون حل کردن مسائل مختلف.به گفته هرکنهان و السون[2] یادگیری یکی از مهم ترین موضوعات در روانشناسی امروز و در عین حال یکی از مشکل ترین مفاهیم برای تعریف کردن است(5).

رفتارگرایان یادگیری را تغییر در رفتار قابل مشاهده و اندازه گیری و پیروان مکاتب شناختی، آن را کسب بینش‌های جدید و یا تغییر در بینش‌های گذشته عنوان می‌کنند(31).

شاید یکی از جامع‌ترین تعاریف یادگیری از دیدگاه مارکس و هلیوس[3] باشد. در این تعریف آمده است یادگیری یعنی ایجاد تغییرات نسبتا پایدار در رفتار بالقوه یادگیرنده، مشروط بر آنکه این تغییر بر اثر اخذ تجربه رخ دهد(5). در جریان هر یادگیری دو شرط اساسی یعنی فراگیر و فراده وجود دارند. البته بدیهی است که فراده یا معلم هرگز چیزی رایاد نمی‌دهد بلکه شرایط را فراهم می‌سازد تا فراگیر یاد بگیرد(14). درتوضیح این تعریفلازم است اصطلاحات تغییرنسبتا پایدار،توانایی بالقوه وتجربهشرح داده شود. منظورازتغییرنسبتا ((پایدار))، تغییری است که دوام دارد.هدف از(( توانایی بالقوه))، عبارت است ازتوانایی که فردوجوددارد، اماهنوز ظاهرنشده است. مثلا عده ای ازما این توانایی را داریم که خلبانماهری شویم اما درحال حاضر نمی توانیم خلبانی کنیم. دراین مورد گفته می شودکهتوانایی مابرای هدایت یک هواپیما بالقوه است و هنوز به فعل در نیامده است.هدفازکاربرد کلمه ((تجربه)) این است که تغییراتی را می توان به عنوان یادگیری به حسابآورد که محصول تمرین باشد نه تغییراتی که دراثر رشد وبلوغ، مثل رشد قد و وزن بهوجود می آید(5 ).

یادگیری یک رویداد کاملا درونی است.تمام آنچه را که ما یاد میگیریم بطور انحصاری و اختصاصی در سلولهای مغزی و احتمالا بصورت الگوهای خاصی از فعالیتهای سلول مغزی ذخیره می شود.برای کسب اطلاع از میزان یادگیری فرد به رفتار قابل مشاهده او مراجعه می کنیم(32). در واقع یادگیری کسب دانش یا مهارت توسط فرد است. برای یادگیری موثر و کارا نیاز است که بدانید دانشجویان چه چیزی را برای یادگیری نیاز دارند. یادگیری بستگی به انگیزه برای یادگیری ، توانایی یادگیری و محیط یادگیری دارد(33).

فرایند آموزش-یادگیری به اندازه قدمت انسان است. در صورتی که این فرایند موثر باشد ، فرد یادگیرنده می تواند بهترین بهره را از چیزهایی که در محیط پیرامونش است، ببرد. در صورتی که فردی هنر تعامل با اطرافیان را نیاموزد، مشکلات زیادی را نسبت به فردی که روابط اجتماعی مناسبی را فرا گرفته است خواهد داشت. بنابراین کسب دانش، مهارت و نگرشی که بتواند فرد یادگیرنده را به روش مناسبی برای سازگاری با محیط آماده نماید از اهداف فرایند آموزش- یادگیری می باشد. این فرایند وسیله ای است که در طی آن مدرس، فرد یادگیرنده و برنامه ها به صورت منظمی برای تامین اهداف از پیش تعیین شده سازماندهی می شوند.این فرایند شامل اجزائی مثل روش آموزش، مواد درسی، کلاس درس و بحث وخلاقیت در کلاس می باشد. فرایند آموزش و یادگیری با تکمیل شدن چنین محیطی تحت تاثیر قرار می گیرد. این فرایند می تواند با تامین شرایط مناسب برای یادگیرندگان غنی و دائم گردد. مدرس می تواند با در نظر گرفتن نیازهای افراد یادگیرنده، نقش بسیار مهمی در تسهیل این فرایند داشته باشد.

در پرستاری، یادگیری در یک چهارچوبی از عوامل موثر بر کیفیت و تاثیر بخشی برنامه آموزشی قرار دارد. این عوامل می تواند شامل نوع فلسفه موسسه آموزشی، یادگیرندگان، دانشکده، علائق و عقاید کسانی باشد که در برنامه آموزشی شرکت می کنند. برنامه آموزش پرستاری تحت تاثیر این عوامل قرار می گیرد و تمرکز این برنامه ها در صورت عوض شدن این شرایط ، تغییر خواهد نمود(29).

آموزش پرستاری مجموعه ای از علوم تئوری و فعالیتهای عملی ، مهارت ، خلاقیت و تجربه است(2).در قرن اخیر با پیشرفت دانش و تکنولوژی، پرستاری نیز دچار تحولات عظیمی شده است. موانع و مشکلات آموزش پرستاری بخصوص در نحوه آموزش دانشجویان میتواند اثرات نامطلوبی در دستیابی به اهداف متعالی حرفه پرستاری داشته باشد(27).

دانشجویان نقش بسیار مهمی در فرایند یادگیری دارند و نیاز است که برای یادگیری مسئولیتی بر عهده گیرند.دانشکده های پرستاری این مهم را تحقق میبخشند.این مسئله با گسترش مفاهیم آموزشی واستفاده از راهکارهایی به منظور تدریس و یادگیری مفاهیمی که مورد نیاز دانشجویان است، نائل میگردد.دانشکده محیط های یادگیری را در آزمایشگاه های بالینی دانشکده و در محیط های بالینی به منظور آموزش و راهنمایی دانشجویان برای عملکرد موفق در بالین گسترش داده است.



1-Hygern

2-learning

3-Hergenhahn and Elson

Hellois-Marquize and1


دانلود فایل پیشینه تحقیق و مبانی نظری درباره امید به زندگی

پیشینه تحقیق و مبانی نظری درباره امید به زندگی
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 35
فرمت فایل doc
حجم فایل 46 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 39
پیشینه تحقیق و مبانی نظری درباره امید به زندگی

فروشنده فایل

کد کاربری 4558
کاربر

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

اُمید به زندگی:

یکی دیگر از جنبه های روان شناختی اُمید به زندگی می باشد که ارتباط نزدیکی با اضطراب اجتماعی و تصور بدنی دارد که هر چقدر اُمید در افراد پایین باشد به همان میزان اضطراب بیشتری را تحمل می کنند و از نظر شاخص تصور بدنی احساس کهتری بیشتری می کنند. از نظر اشنایدر[1] (1995)، اُمید یک هیجان انفعالی نسیت که تنها که در لحظات تاریک زندگی پدیدار می شود بلکه فرآیندی شناختی است که افراد به وسیله آن، فعالانه اهداف خود را دنبال می کنند. ار نظر اشنایدر اُمیدواری فرآیندی است که طی آن افراد 1- اهداف خود را تعیین می کنند 2- راهکارهایی برای رسیدن به آن اهداف خلق می کنند 3-انگیزه لازم برای به اجرا در آوردن این راهکارها را ایجاد کرده و در طول مسیر حفظ می کنند. این سه مؤلفه به عنوان اهداف، تفکر گذرا و تفکر عامل (کار گزار) شناخته می شوند. اهداف، نقاط پایان رفتارهای هدفمند هستند (اشنایدر و همکاران، 1997). به عبارت دیگرتقریباً همه آنچه که یک فرد انجام می دهد به سمت دستیابی به یک هدف است. هدف شامل هر چیزی است که فرد مایل به دستیابی انجام و تجربه یا به خلق آن است (اشنایدر و همکاران، 2002).

علاوه بر این درنظریه اُمید، اهداف منبع اصلی هیجان هستند. هیجان مثبت ناشی از دستیابی به هدف یا تصور شدن نزدیک شدن به آن است، در حالی که هیجان منفی ناشی از شکست در دستیابی به هدف یا تصور دور شدن از آن است (اشنایدر، 2002 ). با توجه به پیوند بین دستیابی به هدف و عاطفه مثبت، ممکن است به نظر برسد که بهترین راهکار، تعیین اهداف آسان و کاملاً قابل دستیابیست. اما افراد دارای اُمید بالا معمولاً به دنبال اهدافی هستند که دارای میزانی از عدم قطعیت و سطح دشواری متوسط باشند (اشنایدر، 1994)، تفکر گذرا، توانایی ادراک شده ی فرد برای شناسایی و ایجاد مسیرهایی به سمت هدف است (اشنایدر، 1994). از آنجا که برخی طرح ها و نقشه ها ممکن است با شکست مواجه شوند، افراد دارای اُمید بالا، به منظور مقابله با موانع احتمالی، چندین گذرگاه را در نظر می گیرند. (اشنایدر و همکاران، 1996، ایرونیگ و همکاران، 1998). لازم به ذکر است که آثار سودمند اُمید ناشی از توانایی واقعی در ایجاد گذرگاه ها نیست بلکه ناشی از این ادراک است که چنین گذرگاه هایی در صورت لزوم می توانند تولید شوند (اشنایدر و همکاران، 1991).

تفکر عامل (کارگزار)، تفکری است که افراد در مورد توانایی خود برای شروع و تداوم حرکت در مسیر انتخاب شده به سمت هدف دارند (اشنایدر و همکاران، 1999). این افکار در خود گویه های مثبت همچون " من می توانم این کار را انجام دهم" یا "رها نخواهم کرد" نمایان می شود (اشنایدر و همکاران ، 1998). تفکر عامل، فرد را برای شروع و حفظ حرکت در طول مسیر به سمت هدف بر می انگیزد.

این سه مولفه اُمید (هدف، تفکر گذرگاه و تفکر عامل) بر یکدیگر اثر متقابل دارند (کار، ترجمه حسن پاشا شریفی، جعفر نجفی زند و باقر ثنایی، 1385). تعیین اهداف مهم منجر به افزایش انگیزه می شود. و این انگیزه برانگیخته شده به نوبه ی خود ممکن است به یافتن گذرگاه کمک کند.

آثار سودمند سازه های مثبت (مثل خوش بینی و اُمید) بر سلامت جسمانی و روانی در تحقیقات مختلف تأیید شده است (شیر، کارور و بریدجز، 2001). در این میان سازه اُمید توجه فزاینده ای را به خود اختصاص داده است (اشنایدر، 2001). پس از طرح نظریه اُمید از جانب اشنایدر و همکاران (1991)، و ایجاد مقیاسی برای اندازه گیری آن، حجم وسیعی از پژوهش ها به برسی رابطه اُمید با متغیرهای مختلف سلامت روانی و حتی جسمانی پرداختند. به عنوان مثال تحقیقات مختلف نشان دادند که اُمید با عاطفه مثبت (اشنایدر و همکاران، 1997) همبستگی مثبت دارد و همچنین به طور منفی با افسردگی (الیوت، ویتی، هریک، هافمن، 1991، اشنایدر و همکاران، 1991، اشنایدر و همکاران، 1997، چانگریال رند، استرانک و دی سیمون، 1999، ماگالتا و اُلیور، 1999، چنج، 2001، ونر، 2005، فلدمن و اشنایدر، 2005)، اضطراب (اشنایدر و همکاران، 1991)، از نظر اشنایدر (1994) ملامت و افسردگی با انسداد یا عدم تحقق اهداف رابطه دارد که برای فرد اهمیت بسیار زیادی دارد. اُمید پایین می تواند سطح افسردگی و نقص روانی اجتماعی پائین تری را پیش بینی کند (الیوت ویتی، هافمن، 1991).

رابینسون (1983، به نقل از اسلامی نسب)، معتقد است اُمید یکی از پایه های اصولی توازن و قدرت روانی است که مشخص کننده دستاوردهای زندگی است. اُمید، توانایی باور یک احساس بهتر از آینده است. اُمید با نیروی نافذ خود، سیستم فعالیتی را تحریک می کند تا سیستم بتواند تجارب نو را به سطح بالایی از عملکردهای روانی و رفتاری نزدیک می کند و در نتیجه اُمید، انسان را به تلاش و کوشش واداشته و او را به سطح بالایی از عملکردهای روانی و رفتاری نزدیک می کند و اُمید یکی از نشانه های سلامت است (امینی، 1388).

اُمید یکی ازویژگی های زندگی است که ما را به جستجوی فردایی بهتر وا می دارد. اُمید یعنی موفقیت و آینده بهتر برای زیستن، هنگامی که اُمید در دل و ذهن وجود داشته باشد، شادی و سرور در زندگی حضور خواهد داشت. سیلیگمن و زیکزنتمیهالی[2] (2000)، روانشناسی طی 60 سال گذشته به گونه ای گسترده به علم تبدیل شده است آنها چنین پیشنهاد می کنند که روان شناسان نه تنها باید به این موضوع که با رخدادهای قبلی زندگی کنار بیاید و آنها را درمان کنند، بپردازند بلکه باید به فهم آن چیزهایی که زندگی را ارزشمند می سازند نیز کمک کنند. دینر (2000)، بر این باور است که حتی در جوامع مادی، دستیابی به اشیای مادی فقط به میزان متوسطی به احساس شادی مربوط است. پژوهش نشان داده است که شرایط زندگی خانوادگی، دوستان همدل و زمان کافی برای انجام علائق گوناگون با شادمانی مربوط است. دینر توصیه می کند همان گونه که شاخص های ملی برای تولید، تمرکز دارند، کشورها باید چگونگی تداوم و شدت احساس خشنودی و شادی افراد را در موقعیت های مختلف زندگی اندازه گیری کنند.



[1].Eshnider

[2].Seligman & Csikszentmihalyi


دانلود فایل پیشینه تحقیق و مبانی نظری راهبردهای یادگیری خود تنظیمی

پیشینه تحقیق و مبانی نظری راهبردهای یادگیری خود تنظیمی
دسته بندی مدیریت
بازدید ها 177
فرمت فایل doc
حجم فایل 69 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 77
پیشینه تحقیق و مبانی نظری راهبردهای یادگیری خود تنظیمی

فروشنده فایل

کد کاربری 4558
کاربر

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

یادگیری خود تنظیمی

به اعتقاد روان شناسان هر رفتاری که از ما سر می زند، معلول یادگیری است. بدین معنی که یک رشته از یادگیری های ساده تر موجب یادگیری های پیچیده تر می شوند. به علاوه چون محیط زندگی افراد آدمی همواره در معرض تغییر است، انسان برای غلبه بر این دگرگونی ها ناچار از یادگیری است
(مختاری، 1389).

یادگیری، یک فرایند است. در هر فرایند، عوامل و متغیرهایی در حال تعامل‌اند. بر خلاف گذشته که تصور می‌شد توانایی یادگیری هر فرد، تابعی از میزان هوش و استعدادهای اوست، در چند سال اخیر این نظریه در میان روان‌شناسان قوت گرفته است که با وجود نقش تعیین‌کننده عواملِ ذاتی هوش و استعداد در یادگیری، عوامل غیرذاتی نیز در این رابطه، مهم قلمداد می‌شوند. یکی از این موارد «راهبردهای یادگیری» است که روان‌شناسی تربیتی در کشف این راهبردها، در چند سال اخیر، پیشرفت زیادی داشته است. یادگیری برای انسان و سایر موجودات زنده، اهمیت بنیادینی دارد. در عمل، تمام فعالیت‌های روزانه ما (صحبت کردن، فهمیدن، خواندن، ارتباط اجتماعی و...) وابسته به دریافت و ذخیره اطلاعات از محیط پیرامون ما می‌باشد. حافظه و یادگیری، ما را قادر می‌سازد تا مهارت‌های تازه آموخته و رفتارهای تازه در خود ایجادکنیم. بدون یادگیری احتمالاً هیچ‌گونه حیات انسانی وجود نمی‌داشت ( مفاخری و معتمدی، 1390 ).

در دهه های اخیر نقش و اهمیت راهبردهای خود تنظیمی در یادگیری به طور فزاینده ای مورد توجه قرار گرفته است. رویکرد خود تنظیمی فرایند پیچیده ای است که تغییراتی را در مهارت ها، خود نظم دهی، دانش راهبردی، توانایی ها و انگیزش یادگیرندگان ایجاد می کند (گراهام[1] و هریس[2]، 2005). بیش از دو دهه است که نقش الگوی خود تنظیمی به عنوان یک رویکرد آموزشی برای تحول راهبردهای تحصیلی و خود نظم دهی در بین دانش آموزان ثابت شده است (علی بخشی، آقا یوسفی، زارع، بهزادی پور، 1390).

خودتنظیمی در یادگیری از مقوله هایی است که به نقش فرد در فرایند یادگیری توجه دارد. این سازه ابتدا در سال 1967 توسط بندورا[3] مطرح شد. زیمرمن (1986)، نیز به عنوان یکی از نظریه پردازان تئوری شناختی – اجتماعی، راهبردهای یادگیری خود تنظیمی را نوعی یادگیری تعریف کرده است که در آن دانش آموزان به جای آنکه برای کسب مهارت و دانش، بر معلمان و والدین یا دیگر عوامل اموزشی تکیه کنند، شخصاً کوشش های خود را شروع و هدایت می کنند (مفاخری و معتمدی،1390). به عبارت دیگر یادگیری خود تنظیمی به مشارکت فعال یادگیرنده از نظر رفتاری، انگیزشی، شناختی و فراشناختی در فرایند یادگیری برای بیشتر کردن یادگیری اطلاق می شود (سبحانی نژاد و عابدی، 1385).

مفهوم یادگیری خود نظم یافته از نظریه اجتماعی – شناختی بندورا (2006)، نشئت گرفته است که در آن فرض می گردد بین فرایندهای شخصی، محیطی و رفتاری علیت متقابل برقرار است. میزان استفاده فراگیران از راهبردهای خود تنظیمی یادگیری نه تنها به دانش آنان درباره این راهبردها بستگی دارد، بلکه به فرایندهای تصمیم گیری فراشناختی و پیامدهای یادگیری در محیط آموزشی نیز مرتبط است. در مجموع، مفهوم یادگیری خود نظم یافته، به کاربرد خودتنظیمی در مسائل یادگیری، به ویژه آن گونه از یادگیری اطلاق می شود که در بافت کلاس و محیط آموزشی به وقوع می پیوندد ( سیف، 1390).

مطابق نظر بندورا (1977)، خود تنظیمی کاربرد توانایی ها و قابلیت های خود هدایتی، خود کنترلی و خود مختاری می باشد. از نظر وی، قابلیت های ذکر شده تحت تاثیر باور افراد درباره ی خودکارآمدی در فعالیت ها و رفتارهای مختلف است. خود تنظیمی به عنوان کوشش های روانی در کنترل وضعیت درونی، فرایندها و کارکردها جهت دستیابی به اهداف بالاتر تعریف شده است ( کُل[4]، لوگان[5]، والکِر[6]، 2011).

ایجاد و پرورش مهارت های یادگیری خود تنظیمی به یکی از اهداف آموزشی در چند دهه اخیر تبدبل شده است، به طوری که پژوهش ها و مطالعات مربوط به یادگیری خود تنظیمی در سطح جهان افزایش یافته است. یادگیرندگان خود تنظیم، افرادی فعال و خودجوش هستند که به جای انتظار کشیدن منفعلانه برای یادگیری واکنشی، ابتکار عمل را در یادگیری به دست می گیرند، یادگیری آن ها هدفمند و معنادار است و با توجه به انگیزه بالا، یادگیری ایشان پایداری و تداوم خواهد داشت. این گونه افراد در زندگی خود مسئولیت پذیر تر هستند و از فرایند خودانضباطی در یادگیری خویش سود می برند ( نامداری پژمان، 1390).

منظور از خودتنظیمی در یادگیری، توانایی یادگیرندگان برای درک و کنترل یادگیری شان است که برای موفقیت در مواد درسی بسیار مهم است و آن ها را به یادگیرندگانی اثربخش و کارآمد تبدیل می کند، بنابراین راهبرد یادگیری خودتنظیمی برای آموزش این موضوع به یادگیرندگان است که رفتارشان آموختنی است و می توانند اثرهای رفتاری خود را بررسی کنند و محیط یادگیری خود را چنان سازمان دهند که رفتارها و تلاش هایشان بازدهی بیشتری داشته باشد ( زیمرمن، 2003 به نقل از عجم و همکاران، 1391 ).



[1]- Graham

[2]- Harris

[3]- Bandura

[4] - Cole

[5] - Logan

[6] - Walker


دانلود فایل پیشینه تحقیق و مبانی نظری درباره بزهکاری

پیشینه تحقیق و مبانی نظری درباره بزهکاری
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 124
فرمت فایل doc
حجم فایل 91 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 56
پیشینه تحقیق و مبانی نظری درباره بزهکاری

فروشنده فایل

کد کاربری 4558
کاربر

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

بزه، بزهکار، بزهکاری:

در جرم شناسی پدیده های بزه، بزهکار و بزهکاری به عنوان سه رکن اصلی در نظر گرفته می شود. بنابراین در ادامه ، سعی در ارائه یک تعریف برای هر کدام از این ارکان داریم.هر عملی که در جامعه قوانین را نقض کند و مجازات در پی داشته باشد «بزه» نامیده می شود.هر جرمی که صورت می گیرد، دارای علل سازنده ای است که بر روی فرد اثر می گذارد و او را به سوی ناسازگاری و نابهنجاری سوق می دهد. پی آمد این سوق دادنها، ارتکاب خطا است و خاطی را به یک تعبیر «بزهکار» می نامند.بزهکاری مجموعه ای از جرایمی است که در یک زمان و مکان معین به وقوع می پیوندد. ژامبو مرلن در این زمینه می نویسد:« بزهکاری پدیده ای است که بدون توجه به بزهکار، می توان آن را مورد بررسی قرار داد و تراکم جرم،اهمیت گونه های مختلف جرایم، تغییرات اجتماعی جرایم رااز نظر مکان، زمان، نژاد، مذهب و… دقیقاً تحقیق کرد. لاک ساین[1] (2000)نیز در این زمینه می نویسد: «بزهکاری یک میکروب اجتماعی است. این میکروب در محیطی که آمادگی پروراندن تبهکار نداشته باشد، بروز نکرده و جرمی اتفاق نمی افتد.در ایران نیز بزهکاری به کل جرایمی گفته می شود که در صورت ارتکاب به موجب قوانین قصاص، دیات، حدود و تعزیرات دارای مجازات هستند(علیقلی زاده،1391).

خاستگاه جرم

الف) محیط اجتماعی:

محیط اجتماعی بر اثر عوامل مختلفی افراد را به طرف ارتکاب جرم می کشاند؛ پس لازم است برای بررسی بهتر موضوع، محیط اجتماعی را از چند منظر مورد بررسی قرار دهیم. محیط اجتماعی را می‌توان به محیط های خانوادگی، اتفاقی، انتخابی و تحمیلی تقسیم کرد که هر کدام از این محیط ها به سهم خود تأثیر بسزایی در بروز رفتار انحرافی و ارتکاب جرم دارد(وفائی و روشن، 1386).

۱) محیط خانوادگی: خانواده محیطی است که شخص بدون این که حق انتخاب داشته باشد در آن متولد می شود و در این محیط شخصیت وی پی ریزی می شود. این محیط رابطه مستقیمی با بروز انحرافات اجتماعی از جمله ارتکاب جرم دارد.باید توجه داشت که وقتی محیط خانواده رو به هم گسیختگی می رود، غالباً منجر به فرار کودکان از منزل، مدرسه و ولگردی می شود و آنها را به ارتکاب جرایم مختلف می‌کشاند.

بنابراین می توان گفت که فرآیند تربیت زیستی- اجتماعی کودک از خانواده آغاز می شود. خانواده نیز جمعی کوچک از یک جامعه بزرگ است. خانواده و محیطی که کودک در آن متولد می شود و رشد می‌یابد، نقش مهمی در رشد جسمی و روانی و تکوین شخصیت کودک ایفا می کند؛ پس باید محیط او را مساعد و آماده ساخت.

۲) محیط اتفاقی: محیط اتفاقی یا محیط موقت شامل محیط مدرسه، کار و سربازی می شود. این محیط ها تشکیل دهنده مراحل خاصی از زندگی است و به سهم خود افراد را تحت تأثیر قرار می دهد و به همان اندازه که در تعلیم و تربیت افراد و عادت دادن آنان برای انطباق یا زندگی عادی اجتماعی مؤثرند، در انحراف و ارتکاب بزه نیز تأثیر دارند.

۳ ) محیط انتخابی: محیط انتخابی محیطی است که فرد، خود انتخاب می کند. از جمله محیط های انتخابی می توان به محیط خانوادگی که با انتخاب همسر و امر زناشویی آغاز می گردد، محیط کار، انجمن ها، کانون ها و محیط هایی که برای گذراندن اوقات فراغت انتخاب می شوند، اشاره کرد.

4) محیط تحمیلی: محیط تحمیلی محیطی است که در آن آزادی فرد محدود شده و فرد نمی تواند کوچکترین قدرتی در انتخاب از خودنشان دهداز جمله ا ین محیط ها، می توان بازداشتگاه ها، ندامتگاه ها، کانون های اصلاح و تربیت و دیگر سازمان های مشابه را نام برد.

ب)عوامل محیطی:

باید به این نکته مهم توجه داشته باشیم که میزان ارتکاب جرم در همه جا یکسان نیست و تحت تأثیر شرایط جغرافیایی و اقلیمی، وضعیت اجتماعی و اقتصادی، شرایط و موقعیت خانوادگی، تربیتی و شغلی و طرز فکر و نگرش افراد جامعه قرار دارد. بنابراین در ادامه چند مورد از این عوامل محیطی را مورد بررسی قرار می‌دهیم(وفائی و روشن، 1386).

شهرنشینی و مهاجرتهای بی رویه روستاییان به شهرها:

شهرنشینی و مهاجرت‌های گروهی و گسترده به شهرها باعث شده است که بخش اصلی و هسته ای شهرها از بین برود و به جای آن زاغه ها، زورآبادها، حلبی آبادها و احداث مسکن های غیربهداشتی و غیرقانونی در محلات فقیرنشین به وجود بیاید. این عامل به سهم خود در افزایش انحرافات اجتماعی و بروز رفتار انحرافی و ارتکاب جرم نقش بسزایی داشته است. در شهرهای بزرگ، به دلیل افزایش بی رویه جمعیت، هیجان، آشفتگی، نگرانی، ترس و تشویق و اضطراب در بین شهرنشینان رو به فزونی نهاده، به طوری که اغلب شهروندان را کشمکش و فشارهای روانی تهدید می کند. همچنین انحرافات جنسی، اعتیاد به مواد مخدر، مصرف مشروبات الکلی و نیز روحیه سودجویی و سوداگری و روابط ناسالم و غلط اقتصادی در شهرها رونق بیشتری دارد. در واقع در فعالیت های شهری فردگرایی و تکروی بیشتر دیده می شود و روابط صمیمانه و چهره به چهره در بین شهروندان کمتر است و احساس انزوا شدت بیشتری دارد.از سوی دیگر با مهاجرت روستاییان به شهرها فقر روستاها به شهرها انتقال می‌یابد و این مهاجرت‌های بی‌رویه باعث ایجاد شغل های کاذب در شهر می شود(شیخاوندی، 1385).

روستاییان بدون این که برنامه ریزی قبلی برای ادامه زندگی در شهر داشته باشند‏، با مهاجرت به شهر با مشکلات عدیده‌ای مواجه می‌شوند که از جمله آن می‌توان به بیکاری اشاره کرد و وقتی این افراد با بیکاری مواجه می‌شوند ناچار رو به کارهای غیرقانونی و ضداجتماعی چون: خرید و فروش مواد مخدر، واسطه گری و دلالی و ... می‌آورند و در نتیجه به اشاعه جرم در جامعه کمک می کنند.همچنین وقتی که روستاییان به شهر مهاجرت می‌کنند با یک فرهنگ جدید مواجه شده و در بسیاری از موارد به خاطر نامتجانس بودن با شیوه زندگی شهری، هویت خود را کم و بیش از دست می‌دهند و در محیط های نامأنوس شهری مرتکب جرم می‌شوند.



[1] :Lask layn


دانلود فایل پیشینه تحقیق و مبانی نظری درباره تصور بدنی

پیشینه تحقیق و مبانی نظری درباره تصور بدنی
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 20
فرمت فایل doc
حجم فایل 60 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 59
پیشینه تحقیق و مبانی نظری درباره تصور بدنی

فروشنده فایل

کد کاربری 4558
کاربر

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

تصور بدنی:

یکی دیگر از روش های که از سوی افراد جامعه برای انجام جراحی زیبایی صورت میگیرد و باعث اضطراب در افراد می شود تغییر در تصویر بدنی می باشد که در صورت عدم تغییر در آن منجر به اضطراب شدید، اجتناب از رویارویی با افراد از دست دادن اُمید می شود. اُمید به اختیار خود انسان است و از آنجا ناشی می شود که تصمیم بگیرد که هیچ گاه خود را کمتر از از موجودی بی همتا و مهم نپندارد. بدن انسان نخستین بخش شخصیت اوست که در تعاملات اجتماعی قابل مشاهده است و از این نظر با بخش های دیگر شخصیت متفاوت است زیرا به راحتی و تنها از راه مشاهده می تواند با سایر افراد مقایسه شود بنابراین شکل ظاهری بدن در تعاملات اجتماعی اهمیت زیادی دارد. دامنه تصویر بدنی و نگرانی از آن تا به آنجا گسترش یافته است که مشغلۀ ذهنی بسیاری از افراد، بخصوص جوانان گردیده و روزانه زمان و هزینه زیادی صرف تفکر و تغییرات ظاهری در بدن می شود (گرین، پریجارد[1]؛ 2003). این امر به گونه ای است که این افراد ساعت ها در مورد تصویر بدنی خود فکر می کنند و با تغییر در آرایش و پوشیدن لباسهای متنوع و قرار گرفتن در وضعیت های خاص سعی در پوشاندن نقائص ظاهری خود دارند که بیشتر زائیده تصور ذهنی آنان از بدنشان است (اسکلافانی[2]، 2003). رضایت از تصویر بدنی در بین جوانان، مستلزم رضایت از پنج عامل بدنی می باشد:1.تناسب اندام 2.زیبایی ظاهر3 .سلامت بدنی 4.پاکیزگی بهداشت و زیبایی پوست ومو 5.توانایی کنترل وزن (مارش[3]، 2004) و نارضایتی از این تصویر بدنی پیامدهایی چون اضطراب، افسردگی، انزوای اجتماعی، اختلالات روانی، تضعیف خودپنداره و عزت نفس را در پی خواهد داشت (برونل[4]، 1991) . از نظر الکساندر مات و لامسون [5](2004)، تصویربدنی به عنوان یک ساختار چند بُعدی قابل تغییر است. مطالعات گسترده در چند سال اخیر روی تصویر بدنی این توافق را در بین عده زیادی از محققان به وجود آورده که تصویر بدنی مسأله ای چند بعدی بوده و در بر گیرنده مؤلفه های ادراکی، نگرشی و رفتاری است.

تصویر بدنی بیانگر نگرش فرد از خود همراه با احساسات وافکاری است که می توانند تغییر دهنده رفتار او در شرایط گوناگون ودر جهات مثبت یا منفی باشد. این تصویر ذهنی می تواند تحت تأثیر عواملی چون رشد جسمانی، تعاملات فرد با محیط اجتماعی، سوانح، آسیب جراحات بدنی قرار گیرد و نگرانی از تصویر بدنی را در فرد ایجاد کند (سوگار[6]، 2000).

ظاهر یکی از بخش های مهم خودپنداره و از این رو تصویر بدنی است. مدیریت ظاهر نه فقط شامل تفکر دربارۀ چگونگی قیافۀ شخصی، بلکه شامل فعالیت هایی برای نمایش قیافه نیز می شود. کیسر[7](1997)، معتقد است هر نوع تفکر و فعالیتی که به خریداری و پوشیدن لباس و نیز فرایند های تغییر بدن، مانند رژیم غذایی، جراحی منجر شود به عنوان بخش های مدیریت ظاهر در نظر گرفته می شود. رود و لنون (1994) اعتقاد دارند که رفتارهای مرتبط با مدیریت ظاهر شامل رژیم غذایی، ورزش پرورش اندام، جراحی، استفاده از وسایل آرایشی و زیبایی و انتخاب لباس هایی برای بالا بردن ظاهر فردی می باشند.

از نظر سندز[8](2001)، تصویر بدنی بر اساس یک ساختار چند وجهی مفهوم سازی می شود در واقع تصویر بدنی مفهوم پیچیده ای است که در بردارنده عوامل بیولوژیکی روانشناسی درونی و عوامل اجتماعی خارجی است. نتایج پژوهش های چند دهۀ گذشته نشان می دهد که عده زیادی از افراد جامعه به خصوص جمعیت مونث در پی تغییر در تصویر بدنی خود هستند (مکابی و ریکاردلی[9]، 2001).

مفهوم تصور بدنی برای اولین بار توسط شیلدر[10] در سال (1950) مطرح شده وی تصور بدنی را با یک چشم انداز روانشناسانه این گونه تعریف نموده است « تصویری از بدنمان که در ذهنمان شکل می دهیم و شیوه ای که بدن برایمان آشکار می شود، تصویر بدنی یک فرآیند شناختی صرف نیست بلکه خواسته ها، نگرش های عاطفی و کنش متقابل با دیگران را منعکس می کند.» این اشتغال ذهنی باعث می شود که افراد زمان و هزینه زیادی را صرف تغییر در ظاهر خود کنند.

این مفهوم یک سازه بسیار پیچیده است که دارای دو بُعد سرمایه گذاری تصور بدنی[11] و ارزیابی تصور بدنی[12] است. سرمایه گذاری تصور بدنی، درجه اهمیت رفتاری و شناختی مردم به بدن و ظاهرشان را منعکس می کند. از طرف دیگر ارزیابی تصور بدنی به درجه رضایت و عدم رضایت بدن و ظاهرشان مربوط می شود (کش و پروژنسکی[13]، 2002).

تصویر بدنی به صورت تجسم های درونی از جنبه های ظاهری بدن تعریف شده است. مفهوم تصویر بدنی ثابت نیست و جوهره ای پویا دارد تصویر بدنی آرمانی فرد در اثر متغیرهایی مانند بازنمایی رسانه ها، رسوم فرهنگی و نگرش های دوستان تغییر می کند. این تغییر دیدگاه ها به طور معمول با تغییر احساس و افکار همراه است و حتی در موقعیت های مشخص به تغییر رفتار می انجامد (گارزورم[14]، گارماگالیک[15]، 2010). پروژنسکی و کش و ادگرتون[16] بر این باورند که در واقع جراحی زیبایی، جراحی زیبایی تصویر بدنی است وبا بهبود بخشیدن به بدن توسط جراحی بهبود روانشناختی صورت می پذیرد (ساورر، وادن، پرتشوک، ویتاکر[17] ؛ 1998).

بدن افراد از تجربه های اجتماعی، به خصوص از هنجارها و ارزش های گروه هایی که به آنها تعلق دارند، تأثیر می پذیرد. یکی از جنبه های روانشناختی مورد بررسی در جراحی زیبایی، تصویر منفی فرد از خود[18] است که این نقص ممکن است خیالی باشد و یا با نوعی نابهنجاری جسمی جزیی مرتبط باشد و دلواپسی های بیمار در مورد آن افراطی و عذاب آور است (DSM-IV TR 2010). افراد برای بهبود تصویر ذهنی از ظاهر خود در جستجوی تغییراتی از طریق رژیم غذایی، ورزش و یا جراحی زیبایی هستند و بیشترین اشتغال ذهنی مربوط به پوست، مو، بینی، چشم ها، دهان، لب ها، فک و چانه است اما اشتغال ذهنی ممکن است به طور همزمان مربوط به چندین قسمت بدن باشد (فیلیپز[19]، 2009).

زنانی که اعتماد به نفس بالایی دارند، کمتر تمایل به جراحی زیبایی دارند و از سوی دیگر زنانی که تصویر منفی از بدن خود دارند، اعتماد به نفس کمتری دارند (توسلی و مدیری، 1391).


[1].Green&Prithard

[2].Sclafani

[3].Marsh

[4].Bronell

[5].Alexander Mott & Lumsden

[6].Sugar

[7].Kaiser

[8].Sands

[9]. Mccabe & Riccardelli

[10].Shilder

[11].Body Image Investment

[12].Body Image Evaluation

[13].Cash & Pruzinsky

[14].Garzarom

[15].Garmagliac

[16].Edgerton

[17].Sarwer,D,B & Wadden,T,A & Pertsuchuk,M,J & Whitaker

[18].Nagative Image Of Themseleves

[19].Philips


دانلود فایل پیشینه تحقیق و مبانی نظری درباره جراحی زیبایی

پیشینه تحقیق و مبانی نظری درباره جراحی زیبایی
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 27
فرمت فایل doc
حجم فایل 43 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 40
پیشینه تحقیق و مبانی نظری درباره جراحی زیبایی

فروشنده فایل

کد کاربری 4558
کاربر

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

جراحی زیبایی:

توجه به ظاهر در چارچوب اجتماعی، امری بهنجار، پسندیده و حتی در حد متعادل نشان دهنده ی سلامت روانی است، اما در جوامع امروزی به علت تأکید بیش از حد شکل افراطی به خود گرفته است (براون[1]، 2001). جراحی زیبایی شامل انجام دادن کلیۀ جراحی های زیبایی صورت از جمله بینی، پلک، ابرو، گونه، پیشانی، گردن و زیبایی بدن است که ممکن است تقلیلی (مثل برداشتن چربی)، یا تقویتی (گذاشتن پروتز)، می باشد. به طور کلی منظور از عمل جراحی زیبایی، جراحی هایی است که بدون ضرورت پزشکی خاص و صرفاً به منظور زیبایی انجام می شود (کبیری، 1377). از آنجا که جراحی های زیبایی برای تغییر ظاهر افراد و افزایش خشنودی و بهبود اعتماد به نفس آنها انجام می شود، جراحی زیبایی را می توان پیامد یک اُلگوی روانشناختی معین دانست. در شرایط مطلوب این بیماران در صدد روان درمانی بر می آیند تا ماهیت حقیقی احساسات نوروتیک مبنی بر بی کفایتی خود را دریابند (کاپلان و سادوک، 2003).

جراحی زیبایی که جهت بهبود بخشیدن به ظاهر به کار گرفته می شود، تخصصی است که به ترمیم، نگهداری یا بهبود ظاهر فیزیکی فرد از طریق تکنیک های جراحی و پزشکی می پردازد و در دهه گذشته به طور چشمگیری افزایش یافته است (سوامی و همکاران[2]، 2007). بر اساس آمار منتشر شده در سال 2003 در آمریکا، پنج جراحی معمول و رایج زیبایی شامل: لیپوساکشن، افزایش و کاهش حجم سینه،جراحی پلک و جراحی بینی بوده است و تزریق بوتاکس، برداشتن مو با لیزر،میکرودرم ابریژن، پلینگ شیمیایی و تزریق کُلاژن هم به عنوان شایع ترین مداخلات زیبایی غیر جراحی مطرح شده است (انجمن جراحان پلاستیک آمریکا[3]، 2004).

جراحی های زیبایی یکی از شایع ترین اعمال جراحی در سطح جهان است و میزان متقاضیان آن، روز به روز افزایش می یابد. (موسوی زاده و همکاران، 1389). در کشور ما از حدود دهه 70 امروزه، تقاضا برای جراحی زیبایی 80% رشد داشته و این آمار در حال حاضر رو به افزایش است. جراحی زیبایی منحصر به طبقه مُرفه جامعه نیست و از هر طبقه اجتماعی افرادی وجود دارند که بخشی از صورت یا اندام خود را به تیغ جراحان زیبایی سپرده اند.

شکسپیر و کلی (1997)، جراحی زیبایی را چنین تعریف نمودند: یک نوع جراحی برای تغییر دادن ظاهر بدن، در غیاب بیماری، آسیب و جراحت یا بدشکلی مادرزادی و ارثی می تواند عاملی برای بهبود کیفیت زندگی باشد.

ارزشیابی های روانپزشکی بر روی کسانی که خواهان زیبایی بودند، نخستین بار در دهه های 1950-1940 گزارش شده و این گرارش ها بیشتر بازتاب دهنده گرایش های روانکاوی در روانپزشکی آمریکا بودند (هیل و سیلور[4]، 1950).

اسمیت و همکاران[5] (2000)، دریافته اند که مردم، زیبایی ظاهری را با ویژگی های شخصیتی پسندیده همچون هوش، شایستگی، دلپذیر بودن و پذیرش اجتماعی ربط می دهند و این جراحی بیشتر برای از میان بردن ناخشنودی افراد از ظاهر خود و گاهی افزایش عزت نفس انجام می شود.عزت نفس پائین و تصویر بدنی منفی معمولاً استرس هایی را برای افراد به دنبال دارد که فرد برای غلبه بر آنها راهبردهای مقابله ای خاصی را به کار می گیرد. ویژگی های شخصیتی برای راهبردهایی که فرد در مقابله با استرس های زندگی از آنها استفاده می کند، تأثیر می گذارد (بشارت، 1386).

جراحی زیبایی اغلب با توصیفات منفی از ظاهر بدنی همراه می باشد. پژوهش ها نشان داده اند که عوامل مؤثر در گرایش به جراحی زیبایی شامل نارضایتی از ظاهر، کسب ظاهر آرمانی و ایده آل جنسیت، شریک عشقی و تصویر بدنی مناسب می باشد (سوامی، 2009، موسوی زاده و همکاران، 1389). افزون بر این در این پژوهش مشخص شد که که یکی از بهترین عوامل برا نگیزاننده برای جراحی زیبایی، سطح تحصیلات فرد می باشد نه سطح درآمد؛ به گونه ای که سطح تحصیلات افراد متقاضی جراحی زیبایی از میانگین سطح تحیلات زن ایرانی، بسیار بالاتر بوده واغلب متقاضیان تحصیلات دانشگاهی داشتند (طوسی، باریک بین، اعرابی و ساعتی، 1386).

هدف اصلی جراحی زیبایی بهبود ظاهری فرد است که دارای ظاهری بهنجار باشد. زمانی که انسان ها در می یابند که خصوصیات فیزیکی آنها مطابق با هنجاره نیست، ممکن است دچار رنجش شده و جراحی را به عنوان راه حل نهایی در نظر بگیرند (هیل هورست[6]، 2002). جراحی زیبایی اکنون تبدیل به یک عامل فریبنده و وسیله ای برای تجمل گرایی افراد مختلف شده است و این امر سبب پایه ریزی انتظارات غیرواقعی در افراد و مخدوش شدن حقایق در مورد ماهیت واقعی آنان گردیده است (پیرل و وستون[7] ،2003).

براساس نظریه ی شناختی _ رفتاری، میزان درجه ی ارزیابی افراد از ظاهر خود بستگی به طرحواره هایشان در رابطه با ظاهر داشته است ( یوسفی، 1390).

طرحواره های مربوط به تصویر بدنی، به عنوان الگوهای شناختی برای ارزیابی ظاهر فرد و هیجانات مربوط به تصویر از بدن به کار رفته است. حس نا زیبا بودن و اقدام به جراحی زیبایی بیشتر متأثر از ذهن افراد بوده و باورها نقش عمده یی در ایجاد آن دارند، طوریکه افراد با باورهای غیرمنطقی مانند احساس کهتری معمولاً احساس عزت نفس پائینی دارند (آقاخانی، 1391).



[1].Brown

[2].Swami et al

[3].American Society of Plastic Surgeons

[4].Hill & Silver

[5].Smith et al

[6].Hillhorst MT.

[7].Pearl & Weston


دانلود فایل پیشینه تحقیق و مبانی نظری کمال گرایی

پیشینه تحقیق و مبانی نظری کمال گرایی
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 118
فرمت فایل doc
حجم فایل 29 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 20
پیشینه تحقیق و مبانی نظری کمال گرایی

فروشنده فایل

کد کاربری 4558
کاربر

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

کمال گرایی

2-2-1 تعریف کمال گرایی :

اصطلاح کمال گرایی مدت های مدیدی در پیشینه روانشناسی مورد توجه بوده است و از لحاظ تاریخی ، کمال گرایی به طور گسترده توسط نظریه پردازان روان تحلیلگر مورد بحث قرار گرفته است . کمال گرایی نشاندهنده متغیری شخصیتی همراه با ویژگیهای شناختی،رفتاری و شکلی از آسیب شناسی روانی تعریف شده بوسیله معیارهای شخصی بالامثل خود انتقادی شدید است(منصوری ،عدالت زاده،بخشی پوررودسری،1388) .

هولندر (1987) از اولین کسانی بود که تعریفی برای کمال گرایی ارائه نمود . او کمال گرایی را اینگونه تعریف کرد : فرد خواستار عملکردی با کیفیت بالاتر از آنجه که مستلزم موقعیت است ، از خود یا دیگران می باشد .

مدت گوتاهی پس از این توصیف ، برنز ( 1980)کمال گرایی را به صورت « شبکه ای از شناخت ها »

توصیف نمود که شامل توقعات و انتظارات ، تفسیر رویدادها و ارزشیابی خود و دیگران می باشد .

او معتقد بود کمال گرایان کسانی هستند که ملاک هایشان فراتر از حد معمول یا عقل است . افرادی هستند که به طور وسواسی و با سماجت در جهت اهداف غیر ممکن تلاش می کنند و ارزش خود را تماماً مطابق بهره وری و تحقق اهداف تعریف می کنند .

در تکمیل تعریف برنز ، فراست و همکارانش (1990) کمال گرایی را یک ساختار شخصیتی توصیف کردند که در افرادی که مستعد انتخاب معیارها و اهداف بالای غیر واقعی هستند ، وجود دارد . عزت نفس این افراد مشروط به برآوردن این معیارها است .

کلی اینک (1998) کمال گرایی را اعتقاد فرد به کامل بودن و احساس اضطراب و فشار روانی بالا وترس از اینکه نتواند مطابق انتظارات خود زندگی کند ، تعریف می نماید .( به نقل از مهرابی زاده هنرمند و وردی ، 1382).

اخیراً یک تعریف شناختی – رفتاری از کمال گرایی شده است (شافران ، کوپر و فیر برن ، 2002). آنها کمال گرایی بالینی را اینگونه تعریف کرده اند :

«وایستگی مفرط خود ارزیابی به تعقیب معیارهای آمرانه شخصی و خود تحمیل شده ، حداقل در یک حوزه برجسته برخلاف پیامدهای منفی آن » .

با توجه به تعاریف بالا می توان به ویژگیهای مشترک تعاریف کمال گرایی مثل کوشش برای دستیابی به معیارهای بالا و اغلب غیرقابل دسترس ، ترس از اشتباه کردن و به دنبال آن عزت نفس پایین زمانی که به معیارهای شخصی بالا نمی توان دست یافت ، اشاره کرد .

2-2-2 ابعاد کمال گرایی و رویکردهای مختلف درکمال گرایی

برای مشخص کردن دیدگاه نطریه پردازان متعددی که راجع به کمال گرایی و ابعاد آن نظر داده اند ، با در نظر گرفتن سیر تاریخی به این موضوع پرداخته می شود .

فروید میل به کمال را جنبه ای از خودشیفتگی می دانست و قاطعانه آن را در حیطه اختلالات روان آزردگی قرار می داد . آدلر عنوان نمود که تلاش برای کمال گرایی ، جنبه فطری تحول انسان است و فرد کمال گرا می تواند اهداف بالایی را انتخاب کند که نقش ا نگیزه دهنده داشته باشند .

هورنای بر کمال گرایی روان آزرده گرا و تعلل ، که نتیجه ترس کمال گرا ازشکست می باشد ، تایید کرد . وی می گوید تلاشهای کمال گرایانه را به عنوان ناتوانی نوروتیک برای پذیرش نقص های خود واقعی در نظر می گیرد و این نیاز نوروتیک را از نیاز به پیشرفت سالم که اقناع پذیر وغیر وسواسی است ، متمایز می کند (پناهی ،1383) .

هورنای معتقد بود که ما همگی ،بهنجار و روان رنجور ،تصویری از خودمان می سازیم که ممکن است بر مبنای واقعیت باشد یا نباشد.در اشخاص بهنجار خودانگاره بر اساس ارزیابی واقع بینانه از توانایی ها ،استعدادها،ضعف ها،هدف ها و روابط با دیگران قرار دارد..

هورنای یادآور میشود برتری طلب ها برای پنهان کردن نقص های خود به راه حل های خاصی دست می یازند.او این راه حل ها را به سه نوع متفاوت تقسیم کرد:خودشیفتگی ،کمال گرایی ، خودبینی انتقام جویانه که راه حل کمال گرایی پناهگاه افرادی با استانداردهای بالای اخلاقی ، عقلی و معنوی است .

آدلر (1956، به نقل از مولنار و همکاران ، 2006 ) معتقد است که کوشش برای رسیدن به استاندارهای بالا و جویای کمال بودن ، بخشی از ویژگیهای انسانی هستند که به رشد شخصیتی و پیشرفت منجر می شود .به نظر او ، تلاش برای کمال ، تلاش سالمی است ؛ خصوصا زمانی که در برگیرنده یک نگرانی اجتماعی برای دیگران است و توان بالقوه فرد را به حداکثر می رساند و فقط زمانی که شامل نیاز به تسلط بر دیگران باشد ، بار منفی دارد .

بندورا (1977) معتقد است که رفتار آدمی به طور عمده یک رفتار خودتنظیم است . از جمله چیزهایی که انسان از تجربه مستقیم و یا غیر مستقیم جانشینی می آموزد معیارهای عملکرد است و پس از آن که این معیارها آموخته شدند ، پایه ای برای ارزشیابی کردارهای فرد می شوند . معیارهای سخت برای ارزشیابی خود ، در شکل های افراطی به واکنش های افسردگی ، دلسردی درازمدت ، احساس بی ارزشی و بی هدفی می انجامند از دید بندورا کار کردن بر روی هدف هایی که بسیار دور یا دشوار هستند ، می توانند نا امید کننده باشند (همان گونه که کمال گرایان عمل می کنند ) ، بنا براین هدف های دارای درجه دشواری متوسط برانگیزاننده تر و ارضاکننده تر هستند .

هاماچک[1] (1978) دو نوع کمال گرایی بهنجار و روان آزرده را تفکیک نمود و نوع بهنجار را اینگونه توصیف نمود : این بعد شامل انتخاب انتظارات و اهداف واقع گرایانه و معقول است و با نیاز به پیشرفت برانگیخته می شود و هم تبیین کننده محدودیت ها و هم نقاط قوت است و اگر همراه با تلاش باشد ، باعث افزایش حس رضایت و عزت نفس فرد نیز می شود .

این افراد بیشتر روی نقاط قوت خود و اینکه چطور کارها را انجام دهند ، تمرکز می کنند .

آنها از انجام دادن کارها با جد و جهد بسیار لذت می برند ودر صورت اقتضای موقعیت و کاستن از دقت وسواسی خود ، احساس ناراحتی نمی کنند . بعد دوم یا بعد روان آزرده ، با ویژگی انتخاب اهداف غیر واقع گرایانه مشخص میشود که با ترس از شکست راه اندازی می شود .



1.Hamachek ,D.E.

2.Spence ,J.T.

3.Helmreich ,R.L .


دانلود فایل پیشینه تحقیق و مبانی نظری هوش معنوی

پیشینه تحقیق و مبانی نظری هوش معنوی
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 166
فرمت فایل doc
حجم فایل 100 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 36
پیشینه تحقیق و مبانی نظری هوش معنوی

فروشنده فایل

کد کاربری 4558
کاربر

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

هوش معنوی

تعریف هوش

از هوش تعریف واحدی به دست نیامده و صاحب نظران مختلف آن را به گونه های متفاوتی تعریف کرده اند. نمی توان تعریف مشخصی از هوش به دست آورد که مورد توافق همه روانشناسان وابسته به رویکردهای مختلف باشد. با این حال عناصری از هوش وجود دارند که مورد توافق غالب پژوهشگران است. گیج و برلاینر[1] (1992) این عناصر را در سه دسته تقسیم کرده ا ند؛

- توانایی پرداختن به امور انتزاعی: منظور این است که افراد با هوش بیشتر با امور انتزاعی (اندیشه ها، نمادها، روابط، مفاهیم، اصول) سروکار دارند تا امور عینی (ابزارهای مکانیکی، فعالیت‌های احساسی).

- توانایی حل کردن مسائل:یعنی توانایی پرداختن به موقعیت های جدید، نه فقط دادن پاسخ‌های از قبل آموخته شده به موقعیت های آشنا.

- توانایی یادگیری: به ویژه توانایی یادگیری انتزاعیات، از جمله انتزاعیات موجود در کلمات و سایر نمادها و نیز توانایی استفاده از آنها(به نقل از سیف، 1387).

روانشناسان مختلف تعاریف گوناگونی از هوش ارائه کرده اند و همینطور هوش را به انواع مختلفی تقسیم کرده اند. از جمله اینکه؛ نظریه هوش سه بخشی استرنبرگ یکی از معروف ترین رویکردها درباره هوش است. طبق این نظریه هوش دارای سه چهره است؛ هوش تحلیلی، هوش آفریننده و هوش عملی. منظور از هوش تحلیلی، توانایی انسان در برخورد موثر با مسائل است. هوش آفریننده، تولید اندیشه های نو، پیشنهاد دادن روش های نو، برخورد متفاوت با مسائل و ترکیب اطلاعات به راههای جدید است و هوش عملی، توانایی پرداختن به مسائل و مشکلات زندگی روزانه است. هوارد گاردنر[2] نیز یکی از نظریه پردازان هوش چندگانه، نظریه ای وضع کرده شامل هشت نوع هوش متفاوت به نام های؛ هوش زبانی (کلامی)، هوش موسیقیایی، هوش منطقی – ریاضی، هوش فضایی، هوش بدنی – جنبشی، هوش طبیعت گرایانه، هوش میان فردی و هوش درون فردی. در نظریه گاردنر هوش به صورت توانایی حل مسئله یا ساختن چیزی با ارزش تعریف شده است و افراد از لحاظ هوش های مختلف با هم متفاوت‌اند(کروکشانک[3]، جنکینس[4] و متکالف[5]، 2006). وولفولک[6] (2005) اشاره کرده است نظریه ی گاردنر تنها به این هشت نوع منحصر نمی شود گاردنر هوش روحانی یا معنوی را نیز مطرح کرده و آن را به عنوان توانایی اندیشیدن درباره پرسش های بزرگ مربوط به معنای زندگی تعریف کرده است.

هم گاردنر و هم استنربرگ معتقدند هوش در فرهنگ های مختلف به صورت های متفاوت ظاهر می‌شود.در جوامع غربی هوش بیشتر شناختی است و شامل پردازش اطلاعات است. در حالی که در جوامع شرقی مؤلفه های گوناگون عملکرد و تجربه انسان، از جمله شناخت، شهود و هیجان را در یک ارتباط کامل[7](یکپارچه) در بر می گیرد (سیف، 1387). در مجموع، هوش عموماً باعث سازگاری فرد با محیط می شود و روش های مقابله با مسائل و مشکلات را در اختیار او قرار می­دهد. توانایی شناخت مسأله، ارائه راه حل پیشنهادی برای مسائل مختلف زندگی و کشف روش های کارآمد حل مسائل از ویژگی های افراد باهوش است(وولفولک،2005).

2- 2- 2- مفهوم معنویت

معنویت[8] یکی از نیازهای درونی انسان بوده و برخی صاحب نظران آن را متضمن بالاترین سطح زمینه‌های رشد شناختی اخلاقی و تلاش همواره ی آدمی برای معنا بخشیدن به زندگی و پاسخ به چراهای زندگی می دانند. همین امر باعث شده است که سازمان بهداشت جهانی نیز در تعریف ابعاد وجودی انسان علاوه بر ابعاد جسمانی، روانی، اجتماعی به بعد معنوی نیز اشاره کند و بعد چهارم یعنی بعد معنوی را نیز در رشد و تکامل انسان مطرح کند (یعقوبی، 1388). معنویت به عنوان انرژی، معنا، هدف و آگاهی در زندگی است. جست وجوی مداوم برای یافتن معنا و هدف زندگی است. درک عمیق و ژرف ارزش زندگی، وسعت عالم، نیروهای طبیعی موجود، و نظام باورهای شخصی است (زارعی متین و همکاران، 1390).

معنویت به معنای نقش زندگی یا روشی برای بودن و تجربه کردن است که با آگاهی یافتن از یک بعد غیر مادی به وجود می آید و ارزش های قابل تشخیص، آن را معین می سازد (الکینز و همکاران[9]، 2004). معنویت حاصل یک احساس بی نظیر در هماهنگی با یک هدف الهی و منحصر به فرد است آنچه برای انسان لازم است تحول در آگاهی در مورد خویشتن است. هرچه خواسته انسان متعالی تر باشد، تلاش بیشتری برای دستیابی به آن خواهد کرد (ویندایر، 1386) .معنویت حس والایی است که شور و شوق و گرایش انسان را برای عدالت خواهی و انصاف افزایش می دهد و همنوایی و پیوستگی با خود و جهان آفرینش را پدید می آورد (تسی[10]، 2003).

لازم به ذکر است، ایمونز[11] تلاش کرد معنویت را براساس تعریف گاردنر از هوش، درچارچوب هوش مطرح نماید. وی معتقداست معنویت می­تواند شکلی از هوش تلقی شود؛ زیرا عملکرد و سازگاری فرد (مثلاًسلامتی بیشتر) را پیش بینی می کند و قابلیت هایی را مطرح می کند که افراد را قادر می سازد به حل مسائل بپردازند و به اهدافشان دسترسی داشته باشد. گاردنر ایمونز را مورد انتقاد قرار می‌دهد و معتقد است که باید جنبه هایی از معنویت را که مربوط به تجربه های پدیدار شناختی هستند (مثل تجربه تقدسی یا حالات متعالی) از جنبه­های عقلانی، حل مسأله و پردازش اطلاعات جدا کرد (آمرام[12]، 2005).

3- 2- 2- تاریخچه هوش معنوی

وقتی روان شناسان روش ها و ابزاری را برای اندازه گیری هوش ساختند، تعریف ارسطو از انسان هم چون حیوانی اندیشه ورز، مشغله ای فکری درباره هوش شناختی پدید آورد. به دنبال آن ابزارهای سنجش، موسوم به آزمون های هوش برای اندازه گیری توانائی های ذهنی افراد ساخته شد و تلاش شد تا رابطه ی هوش با مواردی همچون پیشرفت تحصیلی و موفقیت در زندگی حرفه ای و شخصی کشف شود. در آغاز انتظار می رفت که بهره ی هوشی، پیش گویی قوی در زمینه موفقیت در مشاغل و پیشرفت تحصیلی باشد، اما در حقیقت بهره هوشی در زمینه پیش گویی های یاد شده چندان موفق نبود و این گونه برداشت شد که به ظاهر بهره هوشی برای وارد شدن به چنین زمینه هایی با حداقل استانداردها در ارتباط است و مشخص شد که وقتی افراد به موفقیت در پیشرفت تحصیلی و زندگی نزدیک می شوند، فرایندهایی پیچیده را سپری می کنند. به دنبال مشخص شدن آثار بهره هوشی بر جنبه‌های احتمالی و نه الزامی در موفقیت های فرد در عرصه های گوناگون زندگی، نگرش هایی مطرح شد که اساساً با دیدگاه های روان سنجان و طراحان انواع آزمون های هوش متفاوت بود از جمله ی این نگرش­ها، نگرش­های هوش هیجانی، هوش های چندگانه و هوش معنوی است.در دهه ی 1980، شکاف­هایی در تجزیه و تحلیل ماهیت هوش پدیدار شد. برای نمونه، استرنبرگ تلاش کرد توجه پژوهشگران توانائی های ذهنی را بیشتر به جنبه های خلاق و عملی هوش جلب کند. در میانه ی سال 1990، گلمن[13] به پژوهش درباره ی هوش هیجانی، و بهره ی هیجانی پرداخت و خاطر نشان کرد که بهره هیجانی، نیازی بنیادی برای به کار گیری بهره ی هوشی است. توجه به هیجان ها و کاربرد مناسب آن ها در روابط انسانی، درک احوال خود و دیگران، خویشتن داری و تسلط بر خواسته های آنی، همدلی با دیگران و استفاده ی مثبت از هیجان ها در اندیشه و شناخت موضوع هوش هیجانی است (مایر و سالووی[14]، سالووی، 1997؛ به نقل از ضیغمی، 1389).

در واپسین سال های سده بیست، شواهد روان شناسی، عصب شناسی، انسان شناسی و علوم شناختی نشان داد که هوش سومی هم وجود دارد که از آن به نام هوش معنوی یاد می شود. اصطلاح هوش معنوی را برای اولین بار زهر و مارشال، زوجی دانش پژوه و استادان دانشگاه آکسفورد با در هم آمیزی روان شناسی، فیزیک، فلسفه و مذهب ساختند که حاصل مجموعه مطالعاتی است که توسط علوم روان شناسی، عصب ش%

دانلود فایل پیشینه تحقیق و مبانی نظری درباره شخصیت

پیشینه تحقیق و مبانی نظری درباره شخصیت
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 22
فرمت فایل doc
حجم فایل 78 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 38
پیشینه تحقیق و مبانی نظری درباره شخصیت

فروشنده فایل

کد کاربری 4558
کاربر

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

مبانی نظری شخصیت

تعاریف شخصیت:

مسئله تعریف شخصیت یک مشکل عمده است و در خلال سال‏‏ها تعاریف مختلفی از شخصیت ارایه شده است. آلپورت توانست حدود 50 معنا را برای این اصطلاح مطرح کند. تحلیل آلپورت منطبق با تاریخ مفهوم شخصیت بود که با اصطلاح به نقاب آغاز شد این اصطلاح به نقاب که ابتدا در نمایشنامه‏‏های یونان قدیم به کار برده می‏شد ،اشاره داشت و مضامین مختلف آن در زمینه‏‏های مختلفی مانند:الهیات، فلسفه، جامعه شناسی، زبان شناسی و روان شناسی راه یافت (شولتز و شولتز، 1381). دامنه ی تعاریف موجود از فرآیند های درونی ارگانیسم تا رفتارهای مشهود ناشی از تعامل افراد در نوسان است. نظری اجمالی به تعاریف شخصیت نشان می دهد که تمام معانی شخصیت را نمی توان در یک نظریه ی خاص یافت؛ بلکه در حقیقت تعریف شخصیت بستگی به نوع نظریه هر دانشمند دارد. برای مثال وارن[1] شخصیت را مجموع خصوصیات شناختی، عاطفی، ارادی، فیزیولوژیک و مورفولوژیک می داند. آلپورت[2] شخصیت را سازمان پویای جنبه های روانی- جسمانی[3] می داند که تعیین کننده فکر و رفتار هستند. شلدن[4] از شخصیت به عنوان سازمان پویای جنبه های شناختی، عاطفی، ارادی، فیزیولوژیک و مورفولوژیک یاد می کند. منصور معتقد است که شخصیت تحولی است و هر نوع تعریفی درباره شخصیت به منزله نقطه توقف درباره یک فرایند است و با توجه به فراگیر شدن«روانشناسی ژنتیک[5]»نه تنها از لحاظ روش شناختی بلکه از لحاظ محتوایی، اعتقاد به تعریفی دارد که گمان می کند برای وضع کنونی کاملاً موجه و متناسب است و آن این است که شخصیت فرد را در هر لحظه ای از تحول وی ، به منزله تظاهر یا تجلی ظرفیت سازشی فراگیر او قلمداد کنیم (فتحی آشتیانی، 1388). حتی وقتی موضوع تعریف شخصیت صرفاً از دیدگاه روان شناسی دنبال شود گستره آن بسیار وسیع است. ‏

شخصیت عبارت است از مفاهیم تجربی خاصی که بخشی از نظریه شخصیتی هستند و توسط ناظر به کار برده می‏شوند. به دلیل فقدان یکپارچگی در نظریه شخصیت، ارائه توصیفی از شخصیت که به طور مناسبی تمام عناصر گوناگون و متضاد موجود در این حوزه پیچیده و دشوار از علم را در بر گیرد مشکل است. بهترین تعریفی که در این جا می‏توان ارایه کرد تعریفی است که نظر اکثر روان شناسان را در خصوص تقدم کاربرد بر نظریه نشان می‏دهد یعنی ؛شخصیت انتزاعی از آن دسته از خصوصیات پایدار شخصی است که برای رفتار بین فردی او اهمیت زیادی دارد. در کاربرد این تعریف ما همچنین متأثر از تأکید آلپورت (1937) هستیم که شخصیت دقیقاً همان چیزی است که فرد واقعاً هست؛ یعنی شخصیت شامل عمیق ترین و نوعی ترین خصوصیات فرد است (سیاسی، 1382).

نظریه‏‏های صفات:

فرض اساسی دیدگاه صفات این است که انسان دارای آمادگی گسترده ای است که "صفات" نام دارد و به طرق خاص به محرک پاسخ می‏دهد؛ به عبارت دیگر انسان را می‏توان از نظر احتمال رفتار، احساسات و تفکر آن‏ها به طریقی خاص توصیف کرد. برای مثال احتمال رفتار کردن به صورت خونگرم و دوستانه، یا احساس اضطراب و نگرانی و یا فکر کردن درباره یک طرح هنری (افرادی که شدیداً مایلند این گونه رفتار کنند.) به عنوان افراد عالی دراین صفات توصیف می‏شوند. برای مثال عالی بودن در صفات برون گرایی یا عصبی بودن در حالی که افراد دارای تمایل ضعیف در رفتار کردن به راه‏‏های بالا، به عنوان افراد پایین در این صفات وصف شده اند. اگر چه نظریه پردازان صفات در مورد نحوه ایجاد صفاتی که شخصیت انسان را می‏سازد از یکدیگر متفاوتند،اما همه آن‏ها در این امر توافق دارند که صفات عنصر اصلی شخصیت انسان را تشکیل می‏دهد. به علاوه نظریه پردازان صفات توافق دارند که رفتار انسان و شخصیت وی را می توان در یک سلسله مراتب سازماندهی کرد ( پروین و جان، 1381).

رابرت مک کراء و پل کاستا: الگوی پنج عاملی

رابرت مک کراء[6](1949) و پل کاستا[7](1942) که در مرکز پژوهش پیری شناسی مؤسسه‏‏های تندرستی در بالتیمور، مریلند کار می‏کنند، برنامه ای را در پیش گرفته اند که پنج عامل شخصیت معروف به «پنج عامل عمده» یا « پنج بزرگ»[8] را شناسایی کرد:

1-روان رنجور خویی[9] 2- برونگرایی[10] 3- تجربه گرایی[11] 4- همسازی[12] 5- وظیفه شناسی[13] این پنج عامل با انواع شیوه ای سنجش تأیید شدند. از جمله خود سنجی‏‏ها، آزمون‏های عینی و گزارش‏های مشاهده گران بود. سپس پژوهشگران یک آزمون شخصیت به نام «پرسشنامه شخصیت NEO[14]» را ساختند. (سه واژه بدست آمده از حروف اول سه عامل اول هستند.) یافته‏‏های هماهنگ این عوامل از شیوه‏‏های سنجش مختلف پیشنهاد می‏کند که آن‏ها جنبه‏‏های برجسته شخصیت هستند.این عوامل شرح داده شده اند.



[1] : Warren

[2] : Allport

[3] :Psycho- Physic

[4] :Sheldon

[5] :Genetic Psychology

[6] : Robert McCrae

[7] : Paul Costa

[8] : Big Five

[9] : Neuroticism

[10] : Exraversion

[11] : Openness

[12] : Agreealeness

[13] : Concintionseness

[14] : NEO Personality Inventory



دانلود فایل پیشینه تحقیق و مبانی نظری تاب آوری

پیشینه تحقیق و مبانی نظری تاب آوری
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 102
فرمت فایل doc
حجم فایل 25 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 14
پیشینه تحقیق و مبانی نظری تاب آوری

فروشنده فایل

کد کاربری 4558
کاربر

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

تاب آوری

2-4-1 تعریف تاب آوری

تاب آوری (resilience) به فرآیند پویای انطباق مثبت با تجربه های تلخ و ناگوار اطلاق می شود . تاب اوری که " مقاومت در برابر استرس " (stress resistance) یا " رشد پس از ضربه ای " نیز نامیده شده است ، در امتداد یک پیوستار با درجات متفاوت از مقاومت در آسیب های روانشناختی قرار می گیرد . تاب آوری ،برحسب این تعریف ، فراتر از جان سالم بدربردن از استرس ها و ناملایمات زندگی است (بونانو) و با رشد مثبت ، انطباق پذیری و رسیدن به سطحی از تعادل پس از به وجود آمدن اختلال در وضعیت تعادلی پیشین ، مطابقت می کند ([1]Richardson،2002) .

بنابراین ، تاب آوری به انطباق موفقی گفته می شود که در آوردگاه مصائب و استرس های توانکاه و ناتوان ساز آشکار می گردد.

کانر (2006) تاب آوری را به عنوان روشی برای اندازه گیری توانایی فرد در مقابله با عوامل استرس زا و عواملی که سلامت روان فرد را تهدید می کند ، تعریف کرده است .

افراد تاب آور دارای رفتار خودشکنانه نیستند . از نظر عاطفی آرام بوده و توانایی مقابله با شرایط ناگوار را دارند .

بونانو(2004) راه های بدست آوردن تاب اوری را داشتن سرسختی ، خودافزایی ، مقابله سرکوبگرانه ، داشتن خلق وخو و احساسات مثبت می داند .

برطبق مدل های ارائه شده از سوی اورال ، آتروس و پاولسن (2006) سه حوزه عملکردی برای تاب آوری تعریف وبر آنها تمرکز شده است .

1- تاب آوری به عنوان یک ویژگی شخصیتی یا توانایی پیش بینی افراد در مقابل تاثیرات منفی ناملایمات و احتمال خطر فرض می شود .

2- یک وضعیت روحی مثبت یا سلامت روانی (مثل درک مثبت ، خودپنداری ، پیشرفت تحصیلی ، موفقیت در درس یا شغل و .......) یا فقدان بیماری روحی وروانی علیرغم وجود یا احتمال خطر تعریف می گردد .

3- یک فرایند پویا که بر کنش بین متغیر های فردی و پیرامونی تاثیر گذاشته و در طول زمان تغییر میکند که این تعریف به دلیل چهارچوب فراگیر و تلفیق ویژگی های فردی با محیطی ایجاد تاب آوری بیش از تعاریف قبلی مورد توجه است .

تاب آوری به عنوان یکی از سازه های اصلی شخصیت برای فهم انگیزش ، هیجان و رفتار مفهوم سازی شده است (بلاک ،2002) .

تاب آوری ویژگی یا خصلتی نیست که برخی دارای آن باشند و برخی آنرا نداشته باشند ، به بیان دقیق تر ، تاب آوری بیانگر تعاملی بین انسان و محیط است . تاب آوری اشاره به ایستادگی در برابر خطر دارد اما یک پدیده تدریجی است و انباشت خطر می تواند حتی تاب آورترین افراد را نیز مغلوب سازد . راتر خاطر نشان می کند که تاب اوری نوعی تعامل با عامل خطر است یعنی ماهیتی روبه رشد دارد که از بیولوژی و تجارب اولیه زندگی منشأ می گیرد و عوامل محافظتی می توانند از طریق شیوه های مختلف در مراحل متفاوت رشد ، عمل کنند .

2-4-2 نظریه ها و رویکرد های مختلف درباره تاب آوری

نظریه های نخستین در مورد تاب آوری ، برویژگی های مرتبط با پیامدهای مثبت در مواجهه با مصائب و ناملایمات زندگی تأکید داشتند (Rutter، 1985) . این دسته از پژوهش ها ، بعدها عوامل حفاظتی بیرونی ، مانند مدارس کارآمد و روابط با بزرگسالان حمایتگر را نیز در بهبود تاب آوری موثر دانستند (2000 ، Becker & ، Cicchetti، Luthar) .

نظریه های فعلی ، تاب آوری را سازه ای چند بعدی متشکل از متغیر های سرشتی (constitutional) ، مانند مزاج (temperament) و شخصیت (personality) ، همراه با مهارت های مخصوص ، مثل مهارت حل مسئله می دانند ( کمپل – سیلس ، کوهان و استین ، 2006).

روانشناسان بالینی ،اخیرا مدل هایی از تاب آوری را تحت شرایط فقدان ،مصیبت ،افسردگی و درد را بررسی کرده اند(بونانو، 2004، چارنی ، 2004) .

در رویکردهای مختلف نظرات متفاوتی در مورد تاب آوری می توان نتیجه گیری کرد در رویکرد روان پویشی تعارض بین فرایندهای گوناگون شخصیت معمولا موجب نوعی عذاب روانی می شود که فروید آن را اضطراب نامید .اضطراب می تواند هشیار یا ناهشیار باشد، و وجود آن همیشه علامت آن است که تعارض ایجاد شده است . زمانی که تعارض باعث می شود که فرد احساس کند درمانده است و قادر به کنار آمدن نیست،اضطراب ایجاد می شود. شدت اضطراب تجربه شده به پیامدهای انتظار رفته برای خود بستگی دارد .فروید معتقد است که برای مهار اضطراب فرد از مکانیسم های روانی استفاده می کند که این مکانیسم های دفاعی تصحیح کننده انعطاف پذیر ذهن که به فرد اجازه میدهد محرک های رنج آوری را که از میل یا واقعیت ناشی می شوند تغییر داده یا کاملا آنها را نابود کنند (آسیب شناسی روانی ،روزنهان و سلیگمن ،ترجمه سید محمدی1380) .

نظریه های ناشی از دیدگاه های رفتاری و شناختی معتقدند که یادگیری و شناخت باعث بوجود آمدن استرس ها و آسیب ها می شوند و غلبه و رویارویی با این استرس ها مستلزم همین یادگیری و شناخت است و آنها بر جنبه استرس پذیری ارثی – استرس تاکید می ورزند.استرس می تواند بوسیله شرطی شدن ،توسط شناخت ها ،یا بوسیله رویدادهای زندگی ایجاد شود.رویکرد پدیدار شناختی براساس نظریه راجرز رفتار انسان را میدان پدیداری او به وجود می آورد.میدان پدیداری شامل مجموعه ی عواملی است که فرد در آن واحد تجربه می کند. یکی از مفاهیم اساسی و پر اهمیت نظریه ی پدیداری خود پدیداری است که شامل آن بخش از نظریه ی پدیداری است که در بر گیرنده مفهوم من می باشد.به نظر پدیدارشناسان ،انگیزه اساسی در انسان میل به صیانت و تکامل خود است،بنابراین با توجه به این امر عزت نفس سرچشمه و زیربنای کلی و اساسی رفتار انسان است.زمانی فرد دچار مشکلات روانی و رفتاری می شود که خودپدیداری او در خطر افتد.به اعتقاد راجرز رواندرمانی عبارت است از آزاد کردن گنجایش و ظرفیت بالقوه در فرد و نه دستکاری شخصیت او.




دانلود فایل پیشینه تحقیق و مبانی نظری سیستم های مغزی رفتاری

پیشینه تحقیق و مبانی نظری سیستم های مغزی رفتاری
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 11
فرمت فایل doc
حجم فایل 65 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 20
پیشینه تحقیق و مبانی نظری سیستم های مغزی رفتاری

فروشنده فایل

کد کاربری 4558
کاربر

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

سیستم های مغزی / رفتاری

2-3-1 تعریف سیستم های مغزی / رفتاری

گری و مک ناتان (2000) در چهارچوب مطالعات آزمایشگاهی یادگیری حیوانات و آثار داروهای روان گردان ، به سیستم های زیست شناختی متفاوت که مبتنی بر تکامل مجزای مکانیسم های پاداش و تنبیه در مغز مهره داران است ، اشاره می کنند ..به اعتقاد گری در مغز پستانداران ، کنترل رفتار از طریق سه سیستم مغزی / رفتاری متفاوت و در عین حال مرتبط با یکدیگر صورت می گیرد .رفتاری متفاوت و در عین حال مرتبط با یک دیگر صورت می گیرد .

این سیستم ها به مجموعه های جداگانه ای از رویداد های تقویت کننده با انواع خاصی از رفتار پاسخ می دهد ، و به وسیله ی مجموعه ی جداگانه ای از ساختار های مغزی به هم مرتبط که اطلاعات خاصی را پردازش می کند ، عمل می کنند ، عبارتند از : سیستم بازداری رفتاری ( BIS ) ، سیستم جنگ / گریز / بهت FFFS)) و سیستم فعال سازی رفتاری (BAS) .هر یک از این سیستم ها در سه سطر توصیف می شوند : سطح رفتاری ( تحلیل درون داده ها و برون داده های سیستم ) ، سطح عصب شناختی ( کنش وری و ساختار عصبی سیستم ) و سطح شناختی ( کنش وری پردازش اطلاعات سیستم ) ، می توان بعد چهارمی نیز به این سطوح اضافه کرد و آن سطح تجربه ای ( همراه با فعالیت سیستم ) است ; اما پژوهش های تجربی ابزار معتبری برای ارزیابی بعد چهارم نداشته اند ( گری ، 1993 ; به نقل از تجریشی ، 1384 ) .

2-3-1-1 سیستم بازداری رفتاری (BIS)

سیستم بازداری رفتاری زیربنای بعد هیجانی اضطراب است (گری ، 1987؛به نقل از گری و مک ناتان ، 2000) . این سیستم توسط محرکهای شرطی که با تنبیه همخوانی دارند ، محرک های شرطی که با حذف یا پایان یافتن پاداش همخوانی دارند ، محرک های جدید و مآور هستند محرک هایی که به صورت ذاتی برای یک نوع ترس آور هستند ، برانگیخته می شوند


دانلود فایل پیشینه تحقیق و مبانی نظری انگیزه کاری

پیشینه تحقیق و مبانی نظری انگیزه کاری
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 12
فرمت فایل doc
حجم فایل 66 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 35
پیشینه تحقیق و مبانی نظری انگیزه کاری

فروشنده فایل

کد کاربری 4558
کاربر

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

انگیزه کاری

مفهوم انگیزه

انگیزه یا Motive اصطلاحاً به نیرویی اطلاق می‏شود که از درون یک فرد را به‏ سمت یک هدف سوق می‏دهد. “Motivation” یا « انگیزش» به فرآیند یا جریانی اطلاق می‏شود که از طریق آن ما قادر به ایجاد انگیزه در دیگران می‏شویم. برای انگیزه تعاریف متعددی وجود دارد. تعریفی آکادمیکی که در مورد انگیزه وجود دارد این است که انگیزه یک نوع نیرو است. این نیرو یک نوع نیروی ذهنی است و این باعث می شود افراد به گونه خاصی رفتار کنند. یعنی باعث می شود رفتار فرد A با رفتار فرد B متفاوت باشد. پس باید این را ابتدا در نظر بگیریم که انگیزه یک موضوع ذهنی است. یعنی چیزی عینی نیست که شما بتوانید به راحتی به دست بیاورید یا قابل کپی برداری باشد. انگیزه ذهنی است و در هر فرد نسبت به دیگری متفاوت است. پس ادعاهایی مبنی بر این که ما می توانیم به شما انگیزه بدهیم یا انگیزه خودمان را به شما تلقین کنیم اشتباه است! افرادی که به شما انگیزه می دهند، در واقع توانسته اند انگیزه شما را زیادتر کنند، نه این که در شما ایجاد انگیزه کنند. ایجاد انگیزه یک چیز کاملا فردی، کاملا ذهنی و ذاتی است و اکتسابی نیست. پس انگیزه به‏صورت بالقوه در وجود آدم‏ها هست و دیگران آن را برانگیخته می‏کنند (لاتم[1]، 2007). نیروی انسانی ممترین رکن یک سازمان است و موفقیت یا عدم موفقیت سازمان، ارتباط تنگاتنگی با عملکرد کارکنان آن دارد. در سالهای اخیر سازمان ها سعی کرده اند از طریق ایجاد انگیزش[2] در نیروی انسانی آنها را به مشارکت مفید و سازنده در طرح هایی که به وسیله سازمان رو به گسترش است وادارند(عسگریان، 1378). انگیزه معمولا بر اساس یک نیاز که ارضا نشده، ایجاد می شود. به عبارت دیگر، افراد معمولا در برهه های مختلفی از زندگی شان دچار نیازهای متفاوتی می شوند که این نیاز ها در ابتدا ارضا نشده هستند. این نیاز ارضا نشده معمولا در افراد ایجاد تنش یا به سخن بهتر یک نوع دغدغه ذهنی ایجاد می کند. فرد برای این که بتواند از این دغدغه ذهنی رهایی پیدا کرده و یا تنش آن را کم تر کند، در خود ایجاد انگیزه می کند. انگیزه یک نیروی محرک در فرد ایجاد می کند و این نیروی محرک باعث می شود که فرد به رفتاری دست زده و کاری را انجام دهد.پس همان طور که می دانید عامل به وجود آمدن انگیزه یک نیاز است، نیازی که ارضا نشده و افراد مختلف نیز طبیعتا نیازهای متفاوت، سطوح مختلف نیازها و درجات مختلفی از ارضا نشدگیِ نیازهای‌شان دارند. بعد از اینکه این نیاز ارضا نشده در افراد ایجاد می شود، یک تنش ایجاد می کند و این تنش است که افراد را به سمت آن رفتار سوق می دهد.لذا لازم است آن تنش و نیاز ارضا نشده شناسایی شده و بر مبنای فرایند انگیزه در افراد ایجاد انگیزه گردد. ارضاء نیاز های روانی اجتماعی همچون اعتبار، احساس تعلق، مسئولیت و مشارکت، ارضاء نیاز های شناختی مانند چالش ها، خلاقیت، وظایف متنوع، ... و در نهایت عامل مادی هم در گروه عوامل انگیزشی یا نیروی پیش برنده در حرفه و شغل قلمداد می شوند ( هاگمن[3] ، 1992).

2-11-2- مفهوم انگیزه کاری

انگیزه کاری یکی از مهم ترین و اساسی ترین ویژگی های کیفی کارکنان است که می تواند موجب افزایش عملکرد آنان در انجام وظائف شان گردد. ضمن آنکه خود در افزایش بهره وری سازمان نقش اساسی دارد. وجود انگیزه کاری خود می تواند عاملی جهت افزایش رضایتمندی شغلی کارکنان نیز باشد. اما نکته اساسی در بحث انگیزه کاری مقوله ای موسوم به انگیزش است که فصل وسیع و گسترده ای را در بحث رفتار سازمانی و مدیریت منابع انسانی به خود اختصاص داده است. انگیزش کارکنان با مقوله ها و مفاهیم دیگری چون احساسات ، اعتقادات ، باورها و نیازهای کارکنان در ارتباط می باشد. اما آنچه که در تمام نظریات و تئوری های انگیزش مورد اتفاق نظر همگان است همانا نقش مدیر و رهبر در ارتقاء انگیزه کاری کارکنان است و در این باب مفاهیمی چون باور مدیر، پیش فرض های مدیر، نگرش مدیریت، شیوه مدیریت مدیر و نوع نگاه مدیریت به انسان و جایگاه وی در درون سازمان می تواند در ارتقاء سطح انگیزه های کاری کارکنان نقش اساسی داشته باشد(لاتم، 2007). یکی از وظائف عمده مدیران ایجاد انگیزه برای کارکنان جهت انجام بهتر وظائف شان در درون سازمان می باشد. برای افزایش انگیزه کاری کارکنان مدیران این سازمان می بایست بر روی ماهیت انسانی کارکنان کار نمایند و با درک بهتری از این ماهیت انسانی میزان انگیزه کاری را ارتقاء دهند. تلاش مدیران در خصوص ماهیت انسانی کارکنان و ارتقاء این ماهیت کاری به دلیل آن است که ارتباط تنگاتنگ و مستقیمی بین انگیزش کارکنان و عملکرد آنان وجود دارد (لاتم، 2007). سئوالی که در خصوص این ماهیت انسانی و غریزه کاری در خصوص کارکنان مطرح است آن است که آیا کارکنان ذاتا با انگیزه و پرتلاش به دنیا می آیند و یا اینکه می توان این انگیزه و تلاش را در آنان به وجود آورد ؟ پاسخ این سئوال هم آری و هم خیر است. آری از آن جهت که پاره ای از کارکنان به صورت ذاتی پرتلاش و با انرژی اند و نه از آن جهت که پاره ای دیگر این ویژگی ارثی و ژنتیک را ندارد و ذاتا افرادی ساکن و کم تلاش و بی انگیزه اند که باید از طریق آموزش به آنان جهت و مسیر ارتقاء انگیزه را نشان داد(لاتم، 2007).

انگیزه کاری عبارتست از فرایندی برای افزایش انرژی کارکنان به منظور نیل به هدفهای کاری از مسیر درست و واقعی.


Latham.1

[2] . Motivation

[3] . Hagemann


دانلود فایل یشینه تحقیق و مبانی نظری بیماری عروق کرونر قلبی

یشینه تحقیق و مبانی نظری بیماری عروق کرونر قلبی
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 11
فرمت فایل doc
حجم فایل 37 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 29
یشینه تحقیق و مبانی نظری بیماری عروق کرونر قلبی

فروشنده فایل

کد کاربری 4558
کاربر

یشینه تحقیق و مبانی نظری بیماری عروق کرونر قلبی

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

بیماری عروق کرونر

همه گیر شناسی بیماری قلبی_ عروقی

بر اساس اطلاعاتی که از پژوهش های همه گیر شناسی بر می آید(دنولت ،1997،سارافینو،1384) ،بیماریهای قلبی – عروقی در ایالات متحده ، در راس علل مرگ قرار دارد.و در اکثر ممالک صنعتی نیز چنین است و در کنار سرطان و سکته مغزی از علل اصلی مرگ در جهان است .این بیماریها از عوامل مربوط به رفتارها ،عادات و شیوه های زندگی افراد تاثیر می پذیرند .کاپلان و همکاران (1382)تعداد بیماران مبتلا به بیماری قلبی در آمریکا را 17 میلیون نفر دکر نموده اند،که 11 میلیون نفر آنها به بیماری عروق کرونر قلب مبتلا هستند . براساس نظر انجمن قلب آمریکا هر سال در حدود 5/1 میلیون نفر آمریکایی دچار سکته قلبی می شوند و بیش از 3/1 درصد آنان معمولا پیش از رسیدن به بیمارستان جان می بازند .حدودا نیمی از قربانیان سکته قلبی ، زمانی بیش از دو ساعت طول می کشد تا به بیمارستان برسند ، و گاه این زمان تا چندین ساعت هم می رسد (یارزبسکی و همکاران ،1994، به نقل از خوسفی و همکاران ،1386).

سارافینو (2001)براساس پژوهش های همه گیر شناسی ، بیماری عروق کرونر را بیماری جوامع پیشرفته دانسته چرا که در این جوامع از یک طرف افراد سالمند بیشتر وجود دارند و از طرف دیگر عوامل مخاطره مانند فربهی ، کم تحرکی و تنیدگی بیشتری در آنها مشاهده می شوند .

همگام با آمارهای کشور های صنعتی ، در کشورهای شرق مدیترانه و خاورمیانه – مانند ایران – بیماریهای قلبی یک مشکل عمده بهداشتی و اجتماعی به شمار می رود که ابعاد آن به سرعت در حال افزایش است . در بررسی هایی که بصورت پراکنده انجام شده ، نسبت مرگ ناشی از بیماری های قلبی در ایران ،25 تا 45 درصد گزارش شده است .طبق آمار گزارش شده از منطقه 13 تهران در سال 1380 ، 8/8 درصد مردان و 7/12 زنان این منطقه به بیماری قلبی مبتلا بودند . اداره آمار و خدمات ماشینی معاونت پژوهشی وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی در سال 1374 میزان شیوع بیماری های ایسمیک قلب را در کل کشور 28/69 درصد گزارش نموده است .از کل مرگ و میر های کشور در سال 1375، 745550 مورد مربوط به بیماری کرونری قلب بوده که این رقم 89/35 درصد کل مرگ و میرها را شامل می شود(سعیدی ، 1383،خوسفی و همکاران ، 1386).

2-1-2 عوامل خطر بیماری کرونری قلب

عواملی که باعث بروز و یا تشدید بیماری کرونر قلب می شوند ، دو دسته اند ، که در ذیل به آنها پرداخته می شود . البته منطقی است که عوامل روانشناختی به گونه ای عمیق تر مورد بررسی قرار گرفته است .

2-1-2-1 عوامل خطر فیزیولوژیکی:

عوامل خطر کرونری ، عبارت است از یک ویژگی محیطی یا جمعیتی که احتمال ظهور یا بروز بیماری قلبی – عروقی را در فرد افزایش می دهد . مطالعات بسیاری در طی 50 سال اخیر برای شناسایی این عوامل انجام شده است و این مطالعات به شناسایی مجموعه ای از عوامل فیزیکی خطر برای بیماری کرونر قلب منجر شده اند که عبارتند از :

الف . عوامل غیر قابل تعدیل[1] : برخی از عوامل خطر بیماری کرونری قلب غیر قابل کنترل هستند و شامل سن ، جنس ، نژاد و تاریخچه خانوادگی است . میزان شیوع بیماری قلبی با افزایش سن ، به ویژه پس از 45 سالگی بیشتر می شود.در سالهای پیش از سنین کهنسالی ، تعدادبسیار بیشتری از مردان نسبت به زنان به بیماری قلبی مبتلا می شوند و بر اثر آن می میرند . اگرچه زنان کمتر به این بیماری مبتلا می شوند ، در صورت ابتلا ، احتمال مرگ آنان بیشتر است (بیاضی ، 1376 ، سارا فینو ، 1384).

در سرتاسر طول زندگی و به خصوص دوره جوانی ، مردان بیشتر از زنان در معرض ابتلا به CHD قرار دارند ، و یکی از دلایل عمده این موضوع ، وجود اثرات حمایتی و محافظت کننده هورمون های زنانه می باشد(کاچل[2] و همکاران ، 1989، به نقل از بیاضی ، 1376).

ب .عوامل خطر قابل تعدیل[3] : حتی اگر افرادی به خاطر داشتن عوامل غیر قابل کنترل ، جزء گروه های پر خطر بیماری قلبی باشند ،می توانند با تعدیل کردن عادت ها و شیوه های زندگی خود میزان خطر را به حداقل کاهش دهند .بخشی از نقش سن ، جنس و عوامل فرهنگی در تفاوت های موجود در خطربیماریهای قلبی ، مربوط به تفاوت های شیوه زندگی و عوامل زیستی است (AHA[4]،1994،به نقل از سارافینو ،1384).

برای مثال ، سیگار کشیدن یک رفتار قابل پیشگیری است . میزان مرگ و میر به خاطر حملات قلبی در بین افراد سیگاری بیشتر از افراد غیر سیگاری است .برای کسانی که عادت سیگاری کشیدن را ترک می کنند ، میزان مرگ و میر تا حد افراد غیر سیگاری است . برای کسانی که عادت سیگار کشیدن را ترک می کنند ، میزان مرگ ومیر تا حد افرادی که هرگز سیگار نکشیده اند کاهش می یابد (همان).

فشارخون بالا، یک عامل خطر عمده برای بیماری قلبی محسوب می شود . عوامل ژنتیکی مرتبط با فشارخون عبارتند از :سن ، نژاد ، تاریخچه خانوادگی ،رژیم غذایی پرنمک وچاقی . علاوه بر این تعدادی عوامل اجتماعی ، محیطی و فرهنگی نیز وجود دارند که با زمینه ژنتیک درافراد مستعد فشارخون بالا تعامل دارند .فشارخون یک شاخص حساس نسبت به استرس روانشناختی است . درجوامعی که دارای تغیرات فرهنگی سریعتری هستند افرادی دارای مشاغل با استرس زیاد ،بیشتر مستعد فشارخون بالا هستند (بیاضی، 1376).



.1 nonmodifiable Factors

2. Catchel , R.J

3. modifiable Factors

4. American Health Association


دانلود فایل پیشینه تحقیق و مبانی نظری سبک های هویت

پیشینه تحقیق و مبانی نظری سبک های هویت
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 20
فرمت فایل doc
حجم فایل 69 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 40
پیشینه تحقیق و مبانی نظری سبک های هویت

فروشنده فایل

کد کاربری 4558
کاربر

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

سبک های هویت

از وظایف اصلی نوجوانان در جامعه، یافتن پاسخی عملی به این سوال است که " من کیستم؟" هرچند از قرن ها پیش به این موضوع پرداخته شده اما در چند دهه اخیر در مرکز توجه قرار گرفته و اولین بار اریکسون به طور جامع به آن پرداخته است. اریکسون[1] (1950، 1968) هویت را به عنوان پیشرفت مهم شخصیت نوجوانان و گامی مهم به سمت تبدیل شدن به بزرگسالی ثمربخش و خوشحال تشخیص داد. تشکیل هویت عبارت است از اینکه مشخص کنید چه کسی هستید؟ برای چه چیزی ارزش قایلید؟ و تصمیم گرفته اید چه مسیری را در زندگی دنبال کنید؟ از نظر کلاپ[2] هویت شامل تمام چیزهایی می شود که در طول زمان و به صورتی معتبر درباره فرد اطلاعات به دست می دهند؛ مثل نام او، شخصیت او و ..... . هویت را می توان به صورت نظریه روشنی درباره خویشتن به عنوان عاملی منطقی توصیف کرد، عاملی که براساس عقل عمل می کند، مسئولیت این اعمال را می پذیرد و می تواند آنها را توجیه کند. جستجو برای آنچه درباره خود درست و واقعی است، انتخاب های زیادی از قبیل انتخاب شغلی، روابط میان فردی، درگیر بودن در جامعه، عضویت در گروه قومی، ابراز جهت گیری جنسی، بعلاوه آرمان های اخلاقی، سیاسی و مذهبی را دربر دارد(32).

فروم[3] (1981) معتقد بود، انسان های اولیه هویتشان را در ارتباط با قبایل خود تعیین می کردند و خودشان را به عنوان افرادی که مجزا از گروهشان وجود داشته باشند، در نظر نمی گرفتند. حتی در قرون وسطی، مردم هویت خود را عمدتا در ارتباط با نقش اجتماعی در طبقات فئودال تعیین می کردند. افراد بدون درک هویت نمی توانند سلامت عقل خود را حفظ کنند و این تهدید، انگیزش نیرومندی را برای افراد تامین می کند تا برای کسب هویت تقریبا دست به هر کاری بزنند(47).

افراد در دوره نوجوانی اغلب سوالاتی درباره هویت در ذهن خود مطرح می کنند، بعد در جستجوی یافتن پاسخ های مناسب و منطقی هستند. این موضوع ذهن نوجوان را به خود مشغول ساخته است. یکی از علت های ایجاد سوالاتی درباره هویت خود این است که نوجوان نمی داند کیست و چیست، نمی داند آیا درس بخواند یا نه، چطور و کجا درس بخواند و در یک کلمه هویت تحصیلی مشخصی برای خود ندارد. انگیزه چنین سوالاتی در این سن، ناشی از تغییراتی است که در شناخت او به وجود می آید که کار ضروری در راه کسب استقلال و شناخت هویت فردی خویش است و نوید دهنده ی بلوغ و شروع دوره بزرگسالی فرد است. با اینکه بذرهای تشکیل هویت قبلا کاشته شده اند، ولی نوجوانان تا اواخر نوجوانی و اوایل بزرگسالی، جذب این تکلیف نمی شوند. به عقیده اریکسون، نوجوانان در جوامع پیچیده دستخوش بحران هویت می شوند - یک دوره موقت پریشانی- که هنگام امتحان کردن گزینه ها، قبل از انتخاب کردن ارزش ها و اهداف، دچار آن می شوند. آنها فرایند جستجو کردن درونی را آغاز می کنند، خصوصیاتی که خود را در کودکی توصیف می کردند، تغییر می دهند و آنها را با صفات، توانائی ها و تعهداتی که نمایان می شوند، ترکیب می کنند. بعدا این مولفه ها را در یک هسته درونی محکم که هویت پخته را تامین می کند، شکل می دهند. به عقیده اریکسون، یک هویت سالم به صورت احساس سلامت جسمانی ، روان شناختی و اجتماعی تجربه می شود. بعد از اینکه هویت شکل گرفت، کماکان در بزرگسالی اصلاح می شود و این زمانی است که افراد تعهدات و انتخاب های قبلی را از نو ارزیابی می کنند. در طول نوجوانی برداشت نوجوان از خود، پیچیده تر، سازمان یافته تر و باثبات تر می شود. نوجوانان در مقایسه با کودکان، احساس کم و بیش مثبتی درباره جنبه های گوناگون خود دارند. آنها به مرور زمان، بازنمائی متعادل و منسجمی را از قوت ها و ضعف های خود تشکیل می دهند. تغییراتی که در خودپنداره و عزت نفس ایجاد می شوند، زمینه را برای تشکیل هویت یکپارچه آماده می سازند. تشکیل هویت برای برخی افراد ناراحت کننده است ولی تجربه رایج، تجربه کاوش کردن و سپس احساس تعهد است. هنگامی که نوجوانان امکانات زندگی را امتحان می کنند، درباره خود و محیط شان اطلاعات مهمی را گردآوری می کنند و به سمت تصمیمی گیری های بادوام پیش می روند. آنها در این بین، یک ساختار خود سازمان یافته را می سازند(32).

سرانجام اینکه درک هویت خود مستلزم تقابلی روانی - اجتماعی است؛ به عبارت دیگر نوجوان باید بین آن تصوری که از خودش دارد و آن تصوری که از استنباط و انتظار دیگران از خود دارد، هماهنگی ایجاد کند. راهیابی به سوی هویت به اعتقاد جیمز مارسیا[4] سازمانی درونی، خود جوش و پویاست که از توانائی ها، باورها و تجارب گذشته فرد نشأت می گیرد. وی با الهام از نظریه اریکسون، در این زمینه پژوهش های مفصلی انجام داده و در نهایت به چهار نوع هویت دست یافته است. هویت های چهارگانه او لزوما مراحل مختلفی از یک زنجیره رشدی نیستند ولی در عین حال، ماهیت ثابتی نداشته و ممکن است به مرور دستخوش دگرگونی شوند(34)

ترکیبات مختلف آنها شامل وقفه هویت[5]، کاوش بدون رسیدن به احساس تعهد. ضبط هویت[6]، احساس تعهد بدون کاوش. پراکندگی هویت[7]، حالت بی تفاوتی که مشخصه آن فقدان و احساس تعهد است.کسب هویت[8]، احساس تعهد نسبت به ارزش ها و عقاید و هدف ها بعد از یک دوره کاوش(48).

وقفه هویت(خویشتن یابی): این افراد هنوز در جهت کسب هویت تلاش می کنند و همواره در حالتی دو گانه به سر می برند. آنها افرادی رقابت طلب، مضطرب، زنده دل، پرحرف و در عین حال دستخوش تعارض هستند. غالبا این افراد با والد غیر همجنس رابطه نزدیک تری دارند و مایلند که با دیگران نیز روابط صمیمی برقرار کنند، البته در بسیاری از آنها این خواسته تحقق پیدا نمی کند

هویت پیش رس یا زودرس (ضبط هویت): این گروه بدون داشتن تجربه بحران نوجوانی، نسبت به اهداف خاصی احساس تعهد پیدا کرده اند. اکثر آنها در چهارچوب برنامه هایی که دیگران، به ویژه والدین از قبل برای آنها تدارک دیده اند. اهداف خاصی را پذیرفته اند؛ مثلا انتخاب رشته تحصیلی، نوع شغل، همسر و حتی سبک زندگی آنان توسط والدین تعیین شده است. این نوجوانان انعطاف ناپذیرند. در زندگی احساس رضایت می کنند و به شدت به خانواده های خود وابسته اند. آنها باورهای قوی مذهبی دارند، به نظم و قانون اعتقاد راسخ دارند و از مراجع قدرت پیروی می کنند. هرگاه باورها و عقایدشان از طرف دیگران تهدید شود، حالت جزمی پیدا می کنند.



[1] Ericsson

[2] Klapp

[3] Forum

[4] James marcia

[5] identity moratorium

[6] identity foreclosure

[7] identity diffusion

[8] identity achievement


دانلود فایل پیشینه تحقیق و مبانی نظری سبک زندگی زنان باردار

پیشینه تحقیق و مبانی نظری سبک زندگی زنان باردار
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 25
فرمت فایل doc
حجم فایل 65 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 52
پیشینه تحقیق و مبانی نظری سبک زندگی زنان باردار

فروشنده فایل

کد کاربری 4558
کاربر

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

سبک زندگی مادر در دوران بارداری

چهارچوب این پژوهش پنداشتی است و بر اساس مفهوم "سبک زندگی مادر در دوران بارداری" استوار است که در راستای آن تولد نوزاد کم وزن و عوامل مرتبط با کم وزنی با تاکید بر سبک زندگی مادر در دوران بارداری مدنظر قرار می گیرد.

رفتارهای ارتقاء دهنده ی بهداشتی برای همه اعضای جامعه ، به ویژه برای زنان مهم است زیرا آنها نقش حیاتی در بهبود و حفظ سلامت خانواده در همه فرهنگ ها ، به ویژه در فرهنگ مسلمانان ، دارند (10). همچنین سلامتی و پیشرفت هر جامعه تا اندازه ی زیادی به سلامتی زنان وابسته است حاملگی و زایمان اثر قابل توجه ای روی سلامتی و بهداشت زنان دارد و برای سلامت ملی شاخص مهمی به شمار می رود. از طرف دیگر سبک زندگی مادر اثر دائمی و طولانی مدت روی سلامتی مادر و کودک دارد (9). در تمامی جوامع انواع مختلفی از رفتارها وجود دارد که بهداشت و سلامتی را بهبود می بخشد ، این رفتارها باید تشخیص داده شده و تشویق گردند. ضمنا رفتارهایی نیز وجود دارند که برای حفظ سلامت زیان آورند و غالبا به خاطر نتایج بد حاصل از این گونه رفتارها باید برای عدم تکرار آنها کوشید (26). در حاملگی رفتارهای بهداشتی سالم شامل مراقبت های منظم دوران بارداری ، شرکت در کلاس های پیش از تولد نوزاد ، مصرف مواد معدنی و ویتامین ها ، خوردن انواع مواد غذایی و عادات غذایی سالم می باشد و رفتارهای ناسالم شامل سیگار کشیدن ، مصرف الکل ، سوء تغذیه ، تاخیر در مراقبت های حین بارداری است که روی پیامدهای حاملگی موثر می باشد (9).

از میان پیامدهای حاصل از بارداری ، وزن زمان تولد مهمترین فاکتور بقاء انسان در دوران نوزادی و همچنین پیش بینی کننده ی توانایی های جسمی و تکامل آینده ی وی می باشد و تعیین این شاخص یکی از متداول ترین و ساده ترین روش ها برای ارزیابی رشد و نیز بررسی وضعیت سلامت نوزادان یک جامعه می باشد (2). زایمان نوزاد کم وزن نارس از مشکلات کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه می باشد ، در حالی که تولد نوزاد کم وزن ترم در کشورهای در حال توسعه شیوع بیشتری دارد(27).

نوزاد کم وزن ، نوزادی است که زمان تولد ، وزن 2500 گرم و یا کمترداشته باشد (23). نوزادان کم وزن به سه دسته متفاوت تقسیم می شوند: نوزادان نارس (با سن حاملگی 37 هفته یا کمتر) ، محدودیت رشد داخل رحمی ، یا ترکیبی از هر دو (27). نوزادانی که وزن هنگام تولد آنان ، نسبت به سن حاملگی ، کمتر از میزان مورد نیاز است بعنوان محدودیت رشد جنینی در نظر گرفته می شوند (23) یا به عبارت دیگر به آن دسته از نوزادانی که وزن زمان تولد آنان کمتر از 2500 گرم و سن آنان بیشتر از 38 هفته است به عنوان محدودیت رشد داخل رحمی اطلاق می گردد (7).

کم وزنی زمان تولد زمانی اتفاق می افتد که مواد مهمی چون گلوکز ، آمینواسید و اکسیژن (مواد مهم برای رشد جنین) به عللی مانند سوء تغذیه مادر در جریان حاملگی و یا اختلالات مادرزادی جنین به خوبی در دسترس جنین قرار نمی گیرند و در نتیجه محصول حاملگی این مادران ، نوزادنی کوچکتر از اندازه طبیعی خواهد بود (2).

سازمان بهداشت جهانی در سال 1995 بیان می کند که کم وزنی زمان تولد و تاخیر رشد داخل رحمی منجر به ناخوشی در بدو تولد ، مرگ ومیر ، اختلال در تکامل عصبی و ناتوانی در میان نوزادان می شود (11و27). نوزادان کم وزن ترم یا دچار اختلال رشد ، بیشتر از نوزادان طبیعی ، تاخیر در رشد و تکامل را تجربه می کنند ، کمبود ترشح هورمون رشد در جنین مبتلا به اختلال رشد منجر به کندی رشد در دوره نوزادی می شود. در نوزادان کم وزن ، به ویژه اگر با محدودیت رشد داخل رحمی همراه باشند ، منجر به خطر توسعه ی بیماری های مزمن در دوران بزرگسالی از قبیل هیپرتانسیون ، بیماری شریان کرونری و دیابت می شود (2). همچنین کم وزنی هنگام تولد هم در کشورهای پیشرفته و هم در کشورهای در حال توسعه فشار فوق العاده ای را بر سیستم خدمات بهداشتی و افراد خانواده تحمیل می کند (1). زنده ماندن بعضی از نوزادان بسیار کوچک تحت مراقبتهای ویژه طولانی و بسیار پرهزینه سبب بروز مشکلات جدی می شود. حدود هفت درصد نوزادان کم وزن که در ایالات متحده متولد می شوند ، بیش از یک سوم هزینه مراقبت های بهداشتی را به خود اختصاص می دهند (7).

عوامل زیادی روی کم وزنی زمان تولد تاثیر می گذارند که از مهمترین این عوامل می توان ژنتیک ، عوامل محیطی ، جنینی ، جفتی و مادری را نام برد (2و8). عوامل ارثی و جنس تقریبا 40% تغییرات وزن زمان تولد را به خود اختصاص می دهند و میزان شیوع آن در میان نژادها متفاوت است (8). از عوامل محیطی موثر بر کاهش وزن زمان تولد می توان کاربرد اشعه X در زمان حاملگی ، استفاده از مواد تراتوژن ، زندگی در مناطق مختلف و غیره را نام برد (28). از عوامل جنینی می توان آنومالی های مادرزادی ، عفونت ، چندقلویی و ژنتیک ، و از عوامل جفتی می توان کوچک بودن اندازه ، خون ریزی در دوران بارداری ، مشکلات عروقی و بدشکلی ، ترومبوز شریانی جنین و ترومبوز جفتی را ذکر کرد. از مهمترین عوامل خطر مربوط به مادر ، می توان زندگی با درآمد پایین ، درمان نازایی ، تغذیه ناکافی و دریافت کم غذا ، چاقی و اضافه وزن ، سوءمصرف مواد ، سیگار کشیدن ، مصرف کافئین و الکل ، میزان فعالیت ، ابتلا به عفونت های شدید ، سابقه ی داشتن فرزندی با تاخیر رشد داخل رحمی را نام برد که باعث تاخیر رشد داخل رحمی و به تبع آن باعث کم شدن وزن نوزادان در زمان تولد می شوند (29). در این میان عوامل مربوط به مادر، بر اساس تحقیقات به عمل آمده مهمترین وبیشترین نقش را بر وزن زمان تولد نوزادان دارند (2). عوامل مادری در دوران بارداری از قبیل سن ، شاخص توده بدنی ، عوامل اقتصادی- اجتماعی ، طبی ، فعالیت ، نوع تغذیه ، چگونگی گذراندن اوقات فراقت ، عادات سیگار کشیدن ، وضعیت نامطلوب زندگی در دوران بارداری ، نحوه مقابله با استرس ، چگونگی استفاده از خدمات بهداشتی- درمانی و... از جمله مواردی هستند که قسمتی از سبک زندگی مادر را در دوران بارداری تشکیل می دهند (9).

از اجزای کلیدی سبک زندگی سالم در دوران بارداری مصرف مواد غذایی سالم و وزن گیری مناسب در دوران بارداری است. زنان در سن باروری باید وضعیت تغذیه ای خوبی را از طریق سبک زندگی مطلوب حفظ نمایند و وضعیت تغذیه ای مناسبی را قبل ، حین و بعد از بارداری داشته باشند تا سلامت مادران ارتقاء یابد وخطر پیامدهای بد باروری کاهش یابد. حاملگی یک بحران است که تغذیه خوب مادر یک عامل کلیدی در سلامت مادر و کودک است. برطبق مطالعات انجام شده در ایالات متحده زنان در سنین باروری (14 تا 50 سالگی) با توجه به استاندارد مواد غذایی که باید مصرف کنند ، ویتامین E ، منیزیم ، پتاسیم ، فیبر و کلسیم کمتری دریافت می کنند. دریافت ویتامین A ، C ، B6 و فولات در این افراد ناکافی است ( 30 تا 40 درصد از زنان کمتر از میانگین مورد نیاز این مواد را مصرف می کنند). کمبود آهن نسبتا شایع است ، در حالی که مصرف سدیم و چربی ها ممکن است بیش از حد باشد


دانلود فایل پیشینه تحقیق و مبانی نظری ویژگی های شخصیت

پیشینه تحقیق و مبانی نظری ویژگی های شخصیت
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 108
فرمت فایل doc
حجم فایل 50 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 45
پیشینه تحقیق و مبانی نظری ویژگی های شخصیت

فروشنده فایل

کد کاربری 4558
کاربر

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

ویژگی های شخصیت

تعریف شخصیت:

صاحب نظران حوزه شخصیّت و روان شناسی از کلمۀ شخصیّت تعریفهای گوناگونی ارائه داده اند. از نظر ریشه ای، گفته شده است که کلمۀ شخصیّت که معادل کلمۀ Personality انگلیسی است درحقیقت از ریشه لاتین Persona گرفته شده که به معنی نقاب یا ماسکی بود که در یونان و روم قدیم بازیگران تئاتر بر چهره می گذاشتند. این تعبیر تلویحاً اشاره بر این مطلب دارد که شخصیّت هرکس ماسکی است که او بر چهرۀ خود می زند تا وجه تمیز او از دیگران باشد.

هیلگارد» (Hilgard) شخصیت را «الگوهای رفتار و شیوه‌های تفکر که نحوه سازگاری شخص را با محیط تعیین می‌کند تعریف کرده است در حالی که برخی دیگر «شخصیت» را به ویژگیهای «پایدار فرد» نسبت داده و آن را بصورت مجموعه ویژگیهایی که با ثبات و پایداری داشتن مشخص هستند و باعث پیش بینی رفتار فرد می‌شوندتعریف می‌کنند.

شخصیت به همه خصلتها و ویژگیهایی اطلاق می‌شود که معرف رفتار یک شخص است، از جمله می‌توان این خصلتها را شامل اندیشه ، احساسات ، ادراک شخص از خود ، وجهه نظرها ، طرز فکر و بسیاری عادات دانست. اصطلاح ویژگی شخصیتی به جنبه خاصی از کل شخصیت آدمی اطلاق می‌شود (شولتز،1384).

شخصیت از دیدگاه مردم: واژه «شخصیت» در زبان روزمره مردم معانی گوناگونی دارد. یکی از معانی آن مربوط به هر نوع صفت اخلاقی یا برجسته است که سبب تمایز و برتری فردی نسبت به افراد دیگر می‌شود مثلا وقتی گفته نمی‌شود «او با شخصیت است. »یعنی «او» فردی با ویژگیهایی است که می‌تواند افراد دیگر را با «کارآیی و جاذبه اجتماعی خود» تحت تأثیر قرار دهد. در درسهایی که با عنوان پرورش شخصیت تبلیغ و دایر می‌شود، سعی بر این است که به افراد مهارتهای اجتماعی بخصوصی یاد داده ، وضع ظاهر و شیوه سخن گفتن را بهبود بخشند با آنها واکنش مطبوعی در دیگران ایجاد کنند همچنین در برابر این کلمه ، کلمه «بی‌شخصیت» قرار دارد که به معنی داشتن «ویژگیهای منفی» است که البته به هم دیگران راتحت تاثیر قرار می دهد اما در جهت منفی. شخصیت از دیدگاه روانشناسی: دیدگاه روانشناسی در مورد «شخصیت» چیزی متفاوت از دیدگاههای «مردم و جامعه» است در روانشناسی افراد به گروههای «با شخصیت و بی‌شخصیت» یا«شخصیت خوب و شخصیت بد» تقسیم نمی‌شوند؛ بلکه از نظر این علم همه افراد دارای «شخصیت» هستند که باید به صورت «علمی» مورد مطالعه قرار گیرد این دیدگاه به شخصیت و انسان» باعث پیدایش نظریه‌های متعددی از جمله : «نظریه روانکاوی کلاسیک ،نظریه روانکاوی نوین ،نظریه انسان گرایی، نظریه شناختی ، نظریه یادگیری اجتماعی و … در حوزه مطالعه این گرایش از علم روانشناسی شده است(کریمی،1386).

2-6- ویژگیهای شخصیت:

نظر به اینکه شخصیت تشکیل شده است از الگوهای ویژه فکری، احساسی و رفتاری که هر فرد را از افراد دیگر متمایز می‌سازد.می توان عنوان داشت که شخصیت، سرچشمه درونی دارد و در طول حیات، تقریباً پایدار باقی می‌ماند. روان‌شناسان شخصیت، ویژگی‌های یگانه افراد و نیز مشابهت‌ها بین گروه‌هایی از افراد را مورد مطالعه قرار می‌دهند. بنابراین، توجه به شخصیت افراد و تمایز قائل شدن بین افراد بر اساس ویژگیهای شخصیتی آنان طی قرنهای متمادی همواره مورد بحث بوده است. اگر رجوعی به نظریات داشته باشیم خواهیم دید که ویژگیهای شخصیت همواره مد نظر صاحبنظران و نظریه پردازان قرار داشته است. فی المثل آنجائیکه بقراط اقدام به دسته بندی انسان کرده است. بقراط جوامع انسانی را بر اساس چهار خلط مزاجی، صفراوی، دموی، بلغمی و سوداوی تقسیم می کند. لومبروزو زیست شناس معروف، انسان ها را بر اساس علائم فیزیولوژیک تقسیم بندی می کند. و در دوران معاصر شلدون انسان ها را در سه گروه آندومورف، مزومورف و اکتومورف تقسیم بندی کرده است. اما در جدید ترین تقسیم بندی در حوزه روانشناسی توسط آیسنک، انسان ها بر دو گروه درون گرا و برون گرا تقسیم می شوند که هر کدام از این گروههای انسانی دارای ویژگیهای منحصر بفردی از نظر این نظریه پردازان هستند بنحوی که این ویژگیها نحوه زندگی و رفتارهای اجتماعی آنان را سمت و سوق ویژه ای می بخشد(کریمی،1386).

2-7- شکل گیری شخصیت:

از شخصیت تعارف مختلفی شده است که در این نوشته تنها به چند تعرف اکتفا می شود. شخصیت، بیانگر آن دسته از ویژگیهای فرد یا افراد است که شامل الگوهای ثابت فکری، عاطفی و رفتارهای آنهاست(عبدی، باباپور و صادری، 1387). در تعریف دیگری آورده شده که شخصیت عبارت است از سازمان متکاملی، مرکب از خصائص بدنی و روانی آدمی اعم از ذاتی و مکتسب که جمعاً معرف هویت فرد آدمی است و او را از سایر افراد جامعه به طور روشن متمایز می سازد. شخصیت حقیقتی است واحد و غیر قابل تقسیم که چگونگی سازگاری اختصاصی فرد آدمی را با محیط و اجتماع تعیین می کند(عابدینی، 1387).

در حوزه های علمی مختلف نسبت به شکل گیری شخصیت افراد نظریات متفاوتی ابراز شده است که اجمالاً می توان به دو گروه تاثیر ژن ها و تاثیر اجتماع در شکل گیری شخصیت اشاره کرد. هر چه به گذشته تاریخی برگردیم تاثیر ژن ها در شخصیت و منش انسان ها را پر رنگ تر از دوران معاصر – هر چند به صورت تلویحی – می توان مشاهده کرد که رفتار افراد ناشی از ذات آنان است و هر چه به دوران معاصر نزدیک تر می شویم رویکرد تاثیر اجتماع بر شخصیت و منش افراد فزونی می یابد.

در روانشناسی اجتماعی علاوه بر تاثیر روحی و روانی و ژنتیکی در شکل گیری شخصیت و منش انسان بر تاثیر موارد مختلف نهادها و محیط اجتماعی نیز تاکید می شود. حسب این رویکرد است که عنوان می شود افراد در محیط های اجتماعی دارای شخصیت های متفاوتی هستند. بعبارتی، بر اساس این رویکرد، افراد بر اساس نقش های مختلفی که در محیطهای اجتماعی متفاوت بر عهده می گیرند، شخصیت متفاوتی می یابند(شولتز و شولتز، 1386).

رویکردهای موجود در باب شخصیت دیدگاه های موجود درباره شخصیت، به دو دسته اصلی تقسیم می‏شوند:

الف) التقاط گرایی خیرخواهانه

ب) طرفداری متعصبانه

بسیاری ازموارد درباره شخصیت، در یکی از این دو دسته قرار می‏گیرند؛ اما نوع سومی هم هست که دارای اهمیت قابل توجهی هستند. این دسته از گرایش التقاط گرایی خیرخواهانه، گستردگی و موازنه‏ای را که برای بررسی بسیاری از نظریه‏های مربوط به شخصیت ضروری است، کسب می‏کنند، و از طرفداری متعصبانه، این عقیده را که برخی از نظریه‏ها از سایرین بهترند، وام می‏گیرند. هدف کلی «تحلیل تطبیقی»است، پرده برداشتن از شباهتها و تفاوتهای میان بسیاری ازرویکردهای موجود به شخصیت است، و این پرده‏برداری را نقطه شروعی است برای تعیین اینکه سودمندترین رویکرد کدام است. تحلیل تطبیقی در جستجوی فهم بهتر، باید جامع، منظم و ارزیابی کننده باشد.اگر چه رویکردهای التقاط‏گرایی خیرخواهانه و طرفداری متعصبانه، هر یک مزایایی مختص به خویش دارند، با این حال، هنگامی که تعدادی از نظریه‏های سازگار در دسترس باشند، نه رویکرد التقاط‏گرایی خیرخواهانه موجب رشد این حوزه علمی خواهد شد، و نه رویکرد طرفداری متعصبانه. هیچ کس نمی‏کوشد تا ارزش نسبی انواع رویکردهای موجود را تعیین کند، و حتی در نسلهای بعدی، کسانی که دست‏اندر کارند به تقلید از اسلاف خود می‏پردازند و تنها، استادی و مهارتشان اندکی بیشتر می‏شود؛ ولی هیچ‏گونه تغییرات چشمگیر و پیشرفتهای شگرف پدید نخواهد آمد، مگر اینکه نگرش تحلیل تطبیقی رشد یابد. افرادی که در این حوزه معرفتی کار می‏کنند، می‏توانند به جای اینکه انرژی خود را در مناقشات متعصبانه و رقابت جویانه به هدر دهند، تشریک مساعی کنند و این تشریک مساعی مرحله متوسطی از رشد این حوزه معرفتی را فراهم می‏آورد (کریمی، 1384).


دانلود فایل پیشینه تحقیق و مبانی نظری مدیریت کلاس درس

پیشینه تحقیق و مبانی نظری مدیریت کلاس درس
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 270
فرمت فایل doc
حجم فایل 79 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 56
پیشینه تحقیق و مبانی نظری مدیریت کلاس درس

فروشنده فایل

کد کاربری 4558
کاربر

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

مبانی نظری

تعریف مدیریت

مدیریت در مفهوم کلی و عام آن، به گونه ها و با دیدگاه های متعدد تعریف شده است. به طوری که باید گفت به تعداد نویسندگان این رشته، از مدیریت تعریف به عمل آمده است. با این همه اندیشمندان مدیریت در یک نکته اتفاق نظر دارند و آن، اداره کردن سازمان با استفاده صحیح و منطقی از منابع انسانی و مادی برای رسیدن به هدف سازمان می باشد ( قرائی مقدم، 1382).

از مدیریت تعاریف متعددی ارائه شده است و عمدتاً آن را شامل « برنامه ریزی، سازماندهی، کارگزینی، هدایت و رهبری، کنترل و نظارت » دانسته اند، اما با توجه به تحولات چند ساله اخیر و نظر به اینکه توجه به اخلاقیات و منابع انسانی در مدیریت امروز جایگاه خاصی پیدا کرده است، تعریف زیر برای مدیریت در شرایط حاضر، مناسبتر به نظر می رسد. از نگاه برخی صاحبنظران، مدیریت ترکیبی از علم و هنر برای پدید آوردن محیطی مناسب می باشد که در آن همفکری و همکاری با دیگران به منظور شکل دادن به فرایندی کارساز امکانپذیر می گردد و همچنین طی آن، استفاده بهینه از منابع، برای عرضه خدمات یا کالاهایی قابل رقابت، جهت جلب رضایت متقاضیان آنها، با پرهیز از بروز هرگونه عواقب نامطلوب تحقق می یابد ( رحمان سرشت، 1384 ).

« کیمبل وایلز[1]» در تعریف مدیریت و رهبری آموزشی می گوید: « رهبری آموزشی عبارتست از یاری و مدد به بهبود کار آموزشی و هر عملی که بتواند معلم را یک قدم پیش تر ببرد». همچنین به نظر او نقش مدیر و رهبر آموزشی عبارت است از « حمایت، تقویت، یاری و مساعدت و سرانجام همکاری کردن، نه دستور دادن و هدایت کردن » ( قرائی مقدم، 1382 ).

مدیریت، فرایند به کارگیری مؤثر و کارآمد منابع مادی و انسانی در برنامه ریزی، سازماندهی، بسیج منابع و امکانات، هدایت و کنترل است که برای دستیابی به اهداف سازمانی و بر اساس نظام ارزشی مورد قبول صورت می گیرد. تاکنون تعاریف متعددی برای مدیریت ارائه شده است. برخی از مهمترین تعاریفی که ارائه شده، به قرار زیر است:

- هنر انجام امور به وسیله دیگران

- فرایندی که طی آن تصمیم گیری در سازمان ها صورت می پذیرد

- انجام وظایف برنامه ریزی، سازماندهی، رهبری، هماهنگی و کنترل

- علم و هنر هماهنگی کوششها و مساعی اعضای سازمان و استفاده از منابع برای نیل به اهداف سازمانی

بازی کردن نقش رهبر، منبع اطلاعاتی، تصمیم گیرنده و رابط برای اعضای سازمان ( کونتر[2] و همکاران، ترجمه چمران، 1380).

تعریف ذیل، مفاهیم کلیدی مدیریت را در بردارد:

- مدیریت یک فرایند است.

- مفهوم نهفته مدیریت، هدایت تشکیلات انسانی است.

- مدیریت مؤثر، تصمیم های مناسبی می گیرد و به نتایج مطلوبی دست می یابد.

- مدیریت کارا به تخصیص و مصرف مدبرانه می گویند.

- مدیریت بر فعالیت های هدفدار تمرکز دارد ( جاسبی، 1370).

« ماری پارکر فالت[3]» در تعریف مدیریت می گوید: « مدیریت هنر انجام دادن کارها به وسیله دیگران است». در این معنی هرکس بتواند کارها را با استفاده از نیروی دیگران به انجام برساند مدیر است. به عبارت دیگر، مدیر هماهنگ کننده و کنترل کننده فعالیت های دسته جمعی برای رسیدن به هدف مطلوب سازمان با حداکثر کارایی است. در همین رابطه « هنری فایول[4]» در تعریف مدیریت می گوید: « مدیریت عبارت است از علم و هنر متشکل و هماهنگ کردن، رهبری و کنترل فعالیت های دسته جمعی به منظور رسیدن به هدف مطلوب با حداکثر کارایی». برخی هم مدیریت را دانش اداره کردن و بهره گیری منطقی و عقلائی از منابعی که در راه رسیدن به هدف یا هدف های معلوم در اختیار گذاشته شده است، تعریف می کنند. استونر[5] می گوید: « مدیریت، فرایند، برنامه ریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل کوشش های سازمان و استفاده از تمام منابع سازمان برای دستیابی به اهداف معین سازمانی است». آنچه از این تعریف بر می آید آن است که وظیفه اصلی مدیریت، استفاده از همه منابع و امکانات برای رسیدن به هدف های سازمانی می باشد. بنابراین می توان گفت: مدیر خوب کسی است که با استفاده صحیح، منطقی و عقلائی از منابع مادی و انسانی، سازمان را برای رسیدن به هدف خود که برآورنده یکی از نیازهای جامعه است، رهبری و هدایت می کند (قرائی مقدم، 1382 ).

2-1-2 . مدیریت کلاس

نهاد آموزش و پرورش، یکی از بزرگترین تولیدکنندگان اطلاعات و بی تردید عمده ترین مصرف کننده و ذخیره کننده اطلاعات و دانایی محسوب می شود. این مهم در کشور ما به علت توسعه کمی آموزش و پرورش و توجه به مؤلفه های دینی و ملی و فرهنگی از گستردگی و ارزش بالایی برخوردار است. تولید دانش و کاربرد آن در فرایند تعلیم و تربیت، موجب افزایش دانایی و توانایی یادگیرندگان و معلمان شده و آموزش و پرورش را در مهم ترین مأموریت خود؛ یعنی، تربیت نیروی انسانی توانمند و کارآمد بیش از گذشته توفیق خواهد داد ( جوادی بورا و نازکتبار، 1389).

تاکنون، تعاریف متعددی برای مدیریت کلاس، ارائه شده است. نظریه هایی که در خصوص سبکهای مدیریت وجود دارد بسیار است مانند نظریه همکاری چستر بارنارد[6] (1983)، نظریه همسازی وایت بک[7] وکریس آرگریس[8](1954)، نظریه سلسله مراتب مازلو[9](1954و1970)، نظریه های X وYداگلاس مک گرگور[10] (1960) و نظریه رنسیس لیکرت[11] (1961،1967) که همگی در خصوص فرد وسازمان می باشند (عرب شهراب؛ ساکی، 1389).

اما پژوهش حاضر سبکهای مدیریت را بر اساس نظریه وولفگانگ و گلیکمن ( 1996 )، مورد توجه قرار داده است. بر این اساس، سبکهای مدیریت کلاس عبارتند از : سبک مداخله گر ، سبک غیر مداخله گر و سبک تعاملی .

واژۀ «مدیریت کلاس» در اغلب تعاریف سنتی ، هم معنا با واژۀ انظباط به کار رفته است . به عنوان مثال دویل[12] (1986) مدیریت کلاس را "درمان بدرفتاری هاو اختلالاتی که در محیط آموزشی رخ می دهد" تعریف می کند. به عقیدۀ وی، هدف مدیریت کلاس ایجاد و حفظ نظم اجتماعی به منظور آرامش و یادگیری بهتر است ( زاکرمن[13]، 2000).

اگرچه اصطلاح انضباط را معلمان، مدیران و دانش آموزان فراوان مورد استفاده قرار می دهند، اما همیشه آن را بهترین کلمه ممکن برای آن منظور خاص نمی دانند. در واقع سال ها شده است که عبارت پسندیده تر مدیریت کلاس ( اداره کلاس) به دلیل محترمانه تر بودن ترجیح داده می شود. یکی از دلایل این ترجیح به حرکت های فلسفی اخیر در تعلیم و تربیت بر می گردد که می توان گفت آسان گیرتر، انسان گراتر و کودک محورتر شده است.

در متون علمی معاصر، مدیریت کلاس، وسیع تر از انظباط تعریف شده است؛ چنانکه لویز[14] ( 1997)، مفهوم انظباط را زیر مجموعۀ مدیریت به شمار می آورد و مدیریت کلاس را مثابه ترکیبی از آموزش، سازماندهی مواد و فعالیتهای درسی و تلاش برای کاهش بدرفتاری دانش آموزان توصیف می کند (جرمین[15]،2002).

ولفانگ و گلیکمن (1986) تعریفی جامع و دقیق از مدیریت کلاس ارائه داده اند؛ به گفتۀ آنها « مدیریت کلاس ، یعنی کلیۀ تلاشهای معلم برای سرپرستی فعالیتهای کلاس که شامل تعاملات اجتماعی، رفتار دانش آموزان و یادگیری است » . در این تعریف ، چند جنبۀ اساسی برای مدیریت کلاس فرض شده است که یکی از آنها انضباط است؛ در حالی که محدود به آن نیست ( مارتین[16] و بالدوین[17]، 1996).

اگرچه دو اصطلاح ایجاد انضباط و مدیریت کلاس اغلب مترادف دانسته می شوند، میان آنها تفاوت مهمی وجود دارد. به بیان ساده مدیریت کلاس به تنظیم فعالیت های کلاسی به منظور تسهیل تدریس و یادگیری اشاره دارد اما ایجاد انضباط به آن اعمالی اشاره می کند که معلمان به دلیل رفتارهای مختل کننده در فعالیت های کلاسی از جانب دانش آموزان انجام می دهند. اداره کلاس درس آن چیزی است که معلم انجام می دهد تا اطمینان یابد دانش آموزان روی تکلیف در دست اجرا، هرچه که باشد کار می کنند. به عبارت دقیق تر اداره کلاس درس یعنی: استفاده از فنون ایجاد و حفظ یک محیط سالم و خالی از مشکلات رفتاری. معلم از طریق اداره صحیح کلاس می تواند رفتارهای مخرب و مزاحم دانش آموزان را اصلاح کند و میزان مشارکت در یادگیری و سطح انگیزش یادگیری آنها را بالا ببرد. به منظور اداره موثر کلاس درس، معلم باید با انواع راهبردهای مختلف آموزشی آشنا بوده تا در صورت نیاز بتواند این راهبردها را به نحوی موثر در موقعیت خاص خودش به کار ببرد تا بدین وسیله محیطی آرام و بدون فشار روانی برای شاگردانش فراهم آورد ( زمانی، 1389).

کلاس درس خط مقدم فعالیت های آموزشی، تربیتی و جایگاهی برای آماده نمودن افراد برای زندگی در جهان در حال تغییر است. کلاس درس محلی است که خدماتی مستقیم به دانش آموزان ارائه می شود تا آنان از جهت فردی و اجتماعی رشد یافته و زمینه توسعه سالم و همه جانبه جامعه فراهم گردد. چنانچه معلم فاقد توانایی مدیریت کلاس درس به طور مؤثر باشد، بعید نیست سایر مهارت هایش نیز بی اثر شود. بنابراین توجه به مدیریت کلاس، نحوه اداره کلاس ها و به کارگیری بهترین و مطلوب ترین سبک مدیریتی کلاس، امری حیاتی و ضروری است.



[1] - Kimblle Wiles

[2] - Kounter

[3] - Mary Parker Follet

[4] - Henry Faiol

3 - Stonner

[6]- Chester Barnard

[7] - White Back

[8] - Chris Argyris

[9]- Mazlow

[10] - Mc Gregor

[11] - Likert

[12] - Doyl

[13] - Zukerman

[14] - Lewis

[15] - Germine

[16] - Martin

[17]- Baldwin


دانلود فایل پیشینه تحقیق و مبانی نظری اختلال کم توجهی بیش فعالی

پیشینه تحقیق و مبانی نظری اختلال کم توجهی بیش فعالی
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 33
فرمت فایل doc
حجم فایل 67 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 53
پیشینه تحقیق و مبانی نظری اختلال کم توجهی بیش فعالی

فروشنده فایل

کد کاربری 4558
کاربر

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

اختلال کم توجهی بیش فعالی

اختلال کم توجهی – بیش فعالی1 ، الگوی کاهش توجه پایدار ویا بیش فعالی ورفتارهای تکانشی2 است که شدیدتر وشایع تر از آن است که معمولا" در کودکان و نوجوانان با سطح رشد مشابه دیده میشوند .درگذشته تصور میشد که بیش فعالی علامت مختل کننده اصلی دراین اختلال است ،اما امروز ه عموم صاحبنظران معتقدند که بیش فعالی اغلب ثانویه به ضعف کنترل تکانه است . امروزه در برای مطرح کردن تشخیص باید برخی از علایم بیش فعالی از سن 7 سالگی ظاهر شوند ، هرچند در بسیاری از کودکان ADHD در سن بالای 7 سالگی تشخیص داده می شود.یعنی زمانی که رفتارهای آنها سبب بروز مشکلاتی در مدرسه وسایر مکانهاشده است . برای تائید تشخیص ADHD ، تخریب ناشی از بی توجهی و با بیش فعالی / تکانشگری بایستی دست کم در دوزمینه و موقعیت قابل مشاهده بوده ودرکارکرداجتماعی ، تحصیلی ، یا فعالیتهای خارج درسی متناسب با رشد کودک تداخل کند ( کاپلان و سادوک ، 2007 ) .

این اختلال سالها در منابع علمی با انواعی از اصطلاحات توصیف شده است. در اوایل سال 1900 کودکان تکانشگر مهار گسیخته وبیش فعال ( که بسیاری از آنان دچار آسیب های عصبی ناشی از آنسفالیت بودند ) تحت عنوان سندرم بیش فعالی طبقه بندی میشدند . شایع ترین علائم این بیماری بی توجهی ، حواس پرتی ، تحرک وفعالیت فیزیکی زیاد وانجام اعمال ورفتار بدون فکر واندیشه میباشد (آرنز.ام. رایدر، 2009 ).

این اختلال سالها در منابع علمی با انواعی از اصطلاحات توصیف شده است. در اوایل سال 1900 کودکان تکانشگر مهار گسیخته وبیش فعال ( که بسیاری از آنان دچار آسیب های عصبی ناشی از آنسفالیت بودند ) تحت عنوان سندرم بیش فعالی طبقه بندی میشدند . شایع ترین علائم این بیماری بی توجهی ، حواس پرتی ، تحرک وفعالیت فیزیکی زیاد وانجام اعمال ورفتار بدون فکر واندیشه میباشد (آرنز.ام. رایدر، 2009 ).

______________________________

1..Attention deficit Hyper Acctivity Disorder 2.Impulsivity Behaviour 3.ADHD-IA 2. .ADHD – III 3. ADHD-C

28

اختلال رشدی فراخنای توجه ، تکانشری و یا بیش فعالی و نیز رفتارهای قاعده مند است که در آن این کمبودها به طور قابل ملاحظه ای نامتناسب با سن عقلی کودک است شروع آن دردوران کودکی است نشانه ها به طور قابل ملاحظه ای نافذ و موقعیتی هستند معمولا در طول زمان مزمن یا پایدارند ونتیجه مستقیم تاخیرشدید زبان، ناشنوایی ،نابینایی، اوتیسم یا روان پریشی دوران کودکی نیستند ( باراباس .ا & باراباس .ام2 ،1996 ).

در گذشته تصور میشد بیش فعالی علامت مختل کننده اصلی در این اختلال است اما ا مروز عموم صاحبنظران معتقدند که پیش فعالی اغلب ضعف ثانویه کنترل تکانه است . در ملاک تشخیصی ADHD پیش فعالی وتکانشگری یک بعد مشترک را شامل میشوند . در حال حاضر تشخیص ADHD مبتنی برنظر اجمالی صاحبنظران است که معتقدند سه نوع قابل مشاهده اختلال یعنی بی توجه ، پیش فعال ، و تکانشی یا مرکب همگی تظاهر یک اختلالند ( باراباس .ا & باراباس .ام ،1996 ) .

در گذشته تصور میشد بیش فعالی علامت مختل کننده اصلی در این اختلال است اما ا مروز عموم صاحبنظران معتقدند که پیش فعالی اغلب ضعف ثانویه کنترل تکانه است . در ملاک تشخیصی ADHD پیش فعالی وتکانشگری یک بعد مشترک را شامل میشوند .

ملاک تشخیص :

تشخیص ADHD باید صرفاً موقعی داده شود که اطلاعات مربوط به کودک با دقت جمع آوری شده و کودک مزبور به وسیله ی یک پزشک ، یک روانشناس با تجربه مورد مطالعه ی دقیق قرار گرفته باشد ، همچنین این بررسی باید برای مدتی ادامه یافته باشد . برای تعیین چگونگی رفتار کودک در مدرسه ، جویا شدن نظر معلم و مدیر مدرسه دراین باره ضروری است . قبل از تشخیص بیش فعالی همراه با کمبود توجه باید کلیه ی عوامل ممکن دیگر مانند عوامل عاطفی ،اضطراب محیطی و .... مورد توجه قرار می گیرند و از این حیطه مستثنی شوند.

29

کودک در صورت دارا بودن 8 مورد از این ویژگیها که باید در سنین قبل از 7 سالگی بروز کرده و حداقل تا 6 ماه دوام یافته باشند، میتواند ADHD تشخیص داده شود. این رفتارهادرمقایسه کودکان همسن و سال آنان شدیدترباشد .
1. هنگام نشستن معمولا دستها یا پاهایش بی قرارند یا مدام در جای خود حرکت میکند (این حالت در نوجوانان ممکن است به احساس بیقراری ذهنی محدود شود .

2.هنگامی که از او خواسته شده بنشیند یا باید در جایی نشسته بماند، انجام این کار برایش بسیار مشکل است .

3. به سادگی و با کمترین عامل خارجی دچار حواس پرتی میشود .

4.در بازیها یا موارد مشابه حضور در گروه، منتظر نوبت شدن برایش مشکل است.
5. معمولا قبل از به پایان رسیدن یک پرسش،فورا و بدون فکر پاسخ را بیان میکند.


دانلود فایل پیشینه تحقیق و مبانی نظری درمان بیش فعالی با نوروفیدبک

پیشینه تحقیق و مبانی نظری درمان بیش فعالی با نوروفیدبک
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 106
فرمت فایل doc
حجم فایل 62 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 45
پیشینه تحقیق و مبانی نظری درمان بیش فعالی با نوروفیدبک

فروشنده فایل

کد کاربری 4558
کاربر

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

درمان بیش فعالی با نوروفیدبک

جدید ترین درمان برای کودکان ADHD آموزش نوروفیدبک میباشد، نوروفیدبک، نوعی رویکرد توانبخشی در درمان است، و هدف آن، بهنجار سازی پایدار ADHD-ADD است ( بارابار ،1996 ) . و هدف آن بهنجار سازی پایدار رفتار بدون وابستگی مداوم به داروها یا رفتاردرمانی است. نوروفیدبک، یک سیستم در مان جامع است که مستقیما" برروی کار مغز کار میکند.هر کدام از ما تعداد بیشماری نورون در مغزمان داریم . امواج مغزی با فعالیت و عدم فعالیت الکتریکی نورون ها در ارتباط هستند سیکل آنها بار ها وبارها بالا و پایین می رود . بلافاصله زمانی که سیکل امواج مغزی مراجع براساس الگوی تعریف شده حرکت کند باز خورد دریافت میکند . در نوروفیدبک صنسورهایی که الکترود نامیده میشوند برروی پوست سر بیمار قرار میگیرند . این سنسورها فعالیت الکتریکی مغز فرد را ثبت و در غالب منحنی های امواج مغزی ویا در اغلب موارد به شکل شبیه سازی شده در قالب یک بازی کامپیوتری یا فیلم ویدیویی ، به او نشان داده میشود. در این حالت فیلم یا هدایت بازی کامپیوتری بدون استفاده از دست تنها با امواج مغزی شخص انجام میشود. به این شکل فرد با دیدن پیشرفت یا توقف بازی و گرفتن پاداش یا ازدست دادن امتیاز یاتغییراتی که درصدا یا پحش فیلم بوجود می آید ، پی به شرایط مطلوب یا نامطلوب امواج مغزی خود برده و سعی میکند تا با هدایت فیلم ، وضعیت تولید امواج مغزی خودرا اصلاح کند . مثلا" اگر قراراست فرد موج تتا ی خودرا کاهش دهد بازی در صورتی پیش میرود که موج تتا از یک حد مشخص شده ای کمتر باشد.

51

نوروفیدبک یک فرایند آموزشی است که درآن مغز خود تنظیمی را فرا میگیرد. نورولوژیک اساس این اختلال را می پذیرد. با عنایت به این که کودکان، نوجوانان یا بزرگسالان مبتلا به اختلال بیش فعالی - نقص توجه ، در مقایسه با افراد نرمال، فعالیت امواج مغزی آهسته تتا بیشتر و فعالیت بتای کم تر ی دارند ، نوروفیدبک به دنبال آن است تا به بیماران آموزش دهد واکنش های امواج مغزی خود را نسبت به محر کها، بهنجار سازند ( مان ، لوبار، زیمر من ، میلر ، 1992 ، لوبار ،2003).

از زمان اولین گزارشات از درمان اختلال بیش فعالی با نقص توجه (ADHD ) از طریق نوروفیدبک درسال 1976 ، در مطالعات بسیاری به بررسی و تحقیق درباره اثرات نوروفیدبک بر نشانه ها ی مختلف ADHD اعم از بی توجهی ، بیش فعالی و تکانش پذیری پرداخته اند این روش همچنین مورد استفاده اطباء بسیاری قرار گرفته است ولی میزان تاثیر گذاری این درمان برمبنای شواهد- هنوز مشخص نیست . لوبار ، اظهار می دارد که فرضیه اصلی این زیربنایی استفاده از نوروفیدبک در درمان ADHD این عبارت است : کودکان ADD و ADHD با کارکرد عصبی زیستی به ویژه در سطح کورتیکال و عمدتا کارکرد لوب پری فرونتال همراه است ، و اگر چه این نقص زیربنایی عصب شناختی قابل اصلاح است،

کودکان مبتلا به ADHD/ADD خواهند توانست راهبردها وپارادیم هایی را نشان بدهند که کودکان بدون ADHD/ADD از قبل دارا بوده اند.

منشاء سیگنالهای مغزی

تخلیه یک نورون یا یک فیبر عصبی از واحد پوست سر قابل ثبت. بجای آن باید بطور همزمان هزاران ویا حتی میلیونها نورون یا فیبر ، تخلیه شوند و فقط در این حالت است که پتانسیل های نورون ها و یافیبرها بخاطر اثر برهمزمانی به اندازه ای می رسند که قابل ثبت باشند. بدین ترتیب شدت امواج مغزی ثبت شده از پوست سربا تعدادنورون ها یا فیبرهایی که بطور همزمان تخلیه میشوند ، تعیین میگردد. . در واقع سیگنالهای عصبی غیر هزمان اثر همدیگر را خنثی می کنند(هنریش اچ ; گوین لبن اچ ، 2006 ). در هنگام بسته بودن چشم ها تخلیه همزمان نورون های زیادی در قشر مغز با فرکانس 13 هرتز امواج آلفا را تولید میکنند و این امواج برطرح EEG فرد غالب میشوند .

52

. اما وقتی که چشم ها باز میشوند فعالیت برخی نواحی مغز شدیدا" افزایش یافته و همزمانی سیگناله در فرکانس 13 هرتز ازبین می رود . در این شرایط همزمانی سیگنالها در فرکانس دیگری ، مثلا" بتا بر قرار می شود . وحالا امواج بتا در EEG ثبت میشوند . فعالیت قشری ثبت شده در EEG را به ساختارهای زیرین قشر مغز بویژه تالاموس نسبت داده اند(هنریش اچ; گوین لبن اچ ، 2006 ). اگر ارتباط قشر مغز با تلاموس قطع شود ، امواج آلفا بوجود نمی آیند . احتمالا" تحریک لایه غیر اختصاصی هسته های احاطه کننده تالاموس و یا هسته های عمیق تالاموس ، موجب بروز امواج آلفا میشوند . . برخی معتقدند که امواج آلفا از یک نوسان فیدبکی خود بخودی در سیستم تالاموس – قشری منتشر میشوند و همین نوسان موجب دوره ای بودن امواج آلفا وهم فعال شدن همزمان میلیونها نورون قشری در جریان هر موج میشود(ورنون دی جی،2006 ). قطع ارتباط قشر مغز با تالاموس موجب بروز موج دلتا میشود. این موضوع بیان میکند که احتمالا" مکانیسم های هماهنگ کننده ای در نورون های قشری وجود دارند که بطور کامل از سازمان های تحتانی مغز مستقل هستند.

منشاء امواج بتا و تتا ، نا شناخته اند ولی احتمال میدهند که این امواج نیز مسیرهای دو جانبه ای در قسمت های عمیق تالاموس ویا راههایی رفت وبرگشتی بین قشر مغز و تالاموس داشته باشند (فیروز ابادی ، 1388).

امواج مغزی و کارکردهای آن

موج آلفا

در زمان آرامش 1و فعالیت بسزایی دارد. فرکانس ریتم آلفا بین هشت تا چهارده سیکل در ثانیه و دامنه آن در حدود پنجاه میکروولت است . این ریتم هنگامی ثبت میشود که فرد در حالت استراحت کافی به سر میبرد و محرکهای حسی شدید در او اثر نکنند. برای ثبت این منحنی ها فردرا درمحیط آرامی قرارداده نور محیط راکاهش میدهند یا از فرد میخواهند تا چشمهای خودرا ببندد. دامنه ریتم آلفا در برخی بیماران مانند صرع و هیدروسفالی 2 از منحنیحای طبیعی بیشتر است . این امواج با تحریکاتی که از بخش تورینه ای تالاموس به قشر مخ میرسندمربوط است وقطع ارتباط تالاموس با قشرمخ باعث از بین رفتن آنها میشود.


دانلود فایل پیشینه تحقیق و مبانی نظری جهت گیری مذهبی

پیشینه تحقیق و مبانی نظری جهت گیری مذهبی
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 45
فرمت فایل doc
حجم فایل 63 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 38
پیشینه تحقیق و مبانی نظری جهت گیری مذهبی

فروشنده فایل

کد کاربری 4558
کاربر

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

جهت گیری مذهبی

مفهوم و نظریه های مذهب

ریشه و بنیاد کلمۀ «دین» در فارسی، آریایی است. سامی ها این کلمه را با واژه های «دنو» و «دنیو» (به معنی قانون- حق- قضا و حکم) بکار می برند. عبری ها و آرامی ها نیز واژه دین و دنیا را به مفهوم فوق به کار می برند. در عربی نیز به معنای آیین و شریعت بکار می رود و عبارت از یک وضع و تأسیس الهی است که مردم عاقل را به رستگاری هدایت می کند و شامل عمل و حقیقت هر دو است. در زبان های مشتق از لاتین، مفهوم دین مشتق از مصدر لاتینی ولی گاره است که به معنای به یکدیگر پیوستنی و پیوند مجدد خود با خدا می باشد. در فرهنگ دهخدا، دین معادل کیش، طریقت و مقابل کفر آورده شده است. همچنین در فرهنگ آکسفورد چند تعبیر برای دین ذکر شده است از جمله:

1- اعتقاد به وجود خدا یا خدایانی که بر عالم تسلط دارند و طبیعت روحانی را به انسان عنایت می کنند که بعد از مرگ جسمانی در وجودش جریان دارد.

2- بخشی از نظام اعتقادی و عبادی که بر اساس ایمان فرد استوار است مانند مسلمان، مسیحی، زرتشتی، بودایی و ...

3- کنترل کننده نفوذ در زندگی شخصی (سامانی و لطیفیان، 1387).

2-20-1- مذهب از نظر جامعه شناسان: دین عبارت است از مجموعه ای از عقاید موروثی و مورد قبول در مورد روابط انسان با مبدأ وجود (مانند مفاهیمی چون؛ روح، خدا، زندگی، مرگ، دنیای پس از مرگ، بهشت و دوزخ) می باشد.

2-20-2- مذهب از نظر روانشناسان: با پذیرفتن این که مذهب یک موضوع مهم در زندگی افراد است، می توان گفت که واژه ها، نفوذ باورها، تلاش ها، رفتارها و ویژگی های ارزش درونی افراد مذهبی در حوزه زندگی آنها باید جزئی از تحلیل روان شناختی باشد. به گفتۀ گورساچ[1] (1998) آگاهی دربارۀ مذهب به اندازۀ سایر ضمایم پایگاه اطلاعاتی روان شناختی، ارزشمند است. و نیازی نیست که اهمیت مذهبی در زندگی افراد نشان داده شود. روانشناسی یک عدم است و هر موضوعی را که در محدودۀ کلی آن قرار دارد می توان بطور منطقی مورد بررسی قرار داد.

مفهوم مذهب سال ها موضوع مورد علاقۀ روانشناسان بوده است. روانشناسان مشهوری از قبیل؛ فروید، یانگ، آبراهام مازلو، آلپورت در تلاش برای درک ارتباط مذهب با شخصیت و سلامت روان، نظریاتی را در رابطه با مذهب مطرح نموده اند که در زیر به برخی از این نظریات اشاره می شود.

2-20-3- نظریه روان تحلیل گری[2]

زیگموند فروید برای مذهب اساس متعددی را (از قبیل روان آزردگی جمعی، خطای ادراکی[3]، توهم[4]، روان آزردگی-وسواسی جهانی بشریت[5]) بکار برده است. وی در کتاب «آینده یک توهم» مسئله دین را مورد بررسی قرار داد و ضمن تمایز بین مذهب و اخلاق متعهد است، حتی اگر انسان به خدا اعتقاد نداشته باشد، می توان خوب و بد را بشناسد. طبق نظریه فروید، چون انسان ها برای مهار طبیعت و نظم بخشیدن به ارتباطات بشری به تمدن وابسته بوده اند بهای گزافی را برای دستیابی به تمدن پرداخته اند. وی که روان آزردگی را به عنوان بهایی برای دستیابی به تمدن ارزیابی نموده معتقد است برای مقابله با روان آزردگی ها مذهب شکل گرفته است. همچنین فروید مطرح می کند که انسان ها، در گذشته در مقابل نیروهای طبیعت بی دفاع بودند و نیاز به چیزهایی (همانند مذهب) برای محافظت خود داشتند. بنابراین او نتیجه گرفت که مذهب از ناتوانی انسان نشأت گرفته است. در نتیجه، به نظر فروید منشأ دین ناتوانی انسان در مقابله با نیروهای طبیعت در بیرون از خود و نیروهای غریزی درون خود است.

دین در مراحل اولیۀ تکامل انسان بوجود می آمد، یعنی هنگامی که بشر هنوز قادر به استفاده از خرد خود در مقابله با این نیروهای درونی و بیرونی نبود و می بایست یا این نیروها را سرکوب کند و یا به کمک نیروهای مؤثر دیگر، آنها را مهار کند. بدین طریق، بجای مقابلۀ عقلانی با آنها، از روش های مقابلۀ انفعالی و نیروهای هیجانی کمک گرفت. وظیفه این نیروها سرکوبی و به اختیار در آوردن نیروهایی است که بشر، قدرت مقابله منطقی و عقلانی با آنها را ندارد.

همچنین فروید بین مذهب و وسواس تقارن می دید و اعتقاد داشت آموزش های مذهبی مسئول بسیاری از بدبختی های روان آزرده وار است. برای فروید مذهب نشان دهندۀ بیماری است چون دستورات مذهبی و نفوذ اولیه مذهب باعث می شود ما به انگیخته های معینی وا پس روی کنیم. بنابراین، طبق نظریه فروید باور مذهبی و اعتقاد به خدا نه تنها غیر ضروری بلکه قطعاً غیر مفید است.

2-20-4- نظریۀ نو روان تحلیل گری

به اعتقاد یانگ دین به میزان قابل ملاحظه ای جنبۀ روان شناختی دارد و به همین علت نگرش پدیدار شناسانه به دین داشته و آن را از نقطۀ نظر تجربی مورد بررسی قرار می دهد. وی در کتاب خود تحت عنوان «روانشناسی و دین»، تأکید می ورزد که مبدأ و مبنای تحقیق وی اصول یک مسلک و دین خاص نیست، بلکه روانشناسی انسان دینی، یعنی انسانی است که بعضی عوامل را که در او و حالت عمومی او نفوذ می کند را دقیقاً مورد مراقبت و توجه قرار دهد. یانگ دین را یکی از قدیمی ترین و عمده ترین تظاهرات روح انسانی دانسته و اعتقاد داشت هرگونه روانشناسی که سر و کارش با ساختمان روانی شخصیت انسان باشد، لااقل نمی تواند این حقیقت را نادیده بگیرد که دین تنها یک پدیدۀ تاریخی و اجتماعی نیست، بلکه برای بسیاری از افراد بشر حکم یک مسئلۀ مهم شخصی را دارد. ادعا روانشناس یانگ این است که، آرکه تایپ ها[6]، یا مفاهیم کهن بصورت جهانی در فرهنگ ها و دوره های تاریخی رخ می دهد. آرکه تایپ ها، موضوعاتی هستند که بوسیلۀ تکرار شدن در زندگی نسل هایی که به دنبال هم آمده اند، در روان ما تثبیت شده اند و روشی برای تفسیر رویاها، هنر، اسطوره و دین فراهم می کنند. به نظر یانگ دین حالت خاص روح انسان است و از ضمیر ناهشیار انسان نشأت می گیرد. وی معتقد است که انسان می تواند آن قدرت برتر را که به صورت ناهشیار بر او حکم فرماست، به طرز هشیار بپذیرد. به عقیدۀ یانگ، کسی که تجربۀ دینی به او دست داده است صاحب گوهر گرانبهایی است. یعنی صاحب چیزی است که به زندگی معنا می بخشد، سرچشمۀ زندگی و زیبایی است و به جهان بشریت شکوه تازه ای می دهد. چنین تجربه ای اعتبار دارد و چنین کسی دارای آرامش و ایمان است. از دیدگاه یانگ میان روانشناسی تحلیلی و معنویت گرایی ارتباط وجود دارد. و آنها شبیه دو دریچه مختلف هستند. به نظر یانگ، انسان به منظور مواجهه با ناهشیاری به نگرش مذهبی نیاز دارد.

او به تخیلات آن در قالب رویا، اسطوره و مذهب علاقه داشت. او معتقد بود که خدا را از طریق درون و روان خود تجربه کرده است. و انسان ها برای یافتن قوانین الهی می بایست به درون خویش مراجعه کنند. یانگ روش جدیدی برای نگاه به مذهب یعنی روش تجربه کردن را ارائه کرد. از نظر یانگ تمامی بیمارانش در نیمه دوم زندگی خود واقعاً نمی توانند بهبود یابند، مگر آنکه یک نگرش مذهبی به هم زده باشند. مذهب به ما یک اسطوره جهانی ارائه می دهد و تکلیف، آن است که آن را شخصی ساخته و در خودمان محقق سازیم. نیازهای عمیق باعث افزایش شأن و مقام آدمی می شوند و ما بوسیلۀ بازگشت به خویشتنی به وسیله گفتگو درونی با خویشتنی می توانیم دربارۀ معنویت خویش آگاهی یابیم.



[1]- Gorsuch

[2]- Psychoanalysis

[3]- Illusion

[4]- Hallucinution

[5]- The Universal Obsessional Nevrosis of Humanity

[6]- Archetypes