دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 179 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 190 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 60 |
مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع خود پنداره
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
مبانی خودپنداره
مفهوم و تعاریف خودپنداره
انواع خودپنداره
خود پنداره پایه
خود پنداره گذرا
خود پنداره اجتماعی
خود پنداره آرمانی
رشد خود پنداره
رشد خود پنداره جسمانی
رشد خود پنداره روانی
رشد خود پنداره اجتماعی
رشد خود پنداره پایه
رشد خود پنداره آرمانی
عوامل موثر بر شکل گیری خود پنداره
خودپنداره تحصیلی
تغییر خودپنداره تحصیلی
رابطه خودپنداره و پیشرفت تحصیلی
خود پنداره و سازگاری اجتماعی
فاوت خود پنداری و عزت نفس
سازگاری اجتماعی
انواع سازگاری
سازگاری فردی
سازگاری خانوادگی
سازگاری اجتماعی
سازگاری تحصیلی
خانواده و سازگاری اجتماعی
نظریه های اجتماعی شدن
چارلز هورتون کولی
نظریه جرج هربرت مید
نظریه دیوید رایزمن
پیشینۀ پژوهش
تحقیقات مشابه در خارج از کشور
تحقیقات مشابه در داخل کشور
منابع
منابع خارجی
منابع فارسی
ضمائم
پرسشنامه استاندارد خود پنداره
پرسشنامه خودپنداره تحصیلی یس یسن چن (۲۰۰۴)
2-3 خودپنداره
در پژوهش های جدید روانشناختی، خودپنداره از جمله موضوعاتی است که توجه زیادی را به خود معطوف ساخته و به عنوان یک موضوع مهم در روانشناسی مطرح است. خودپنداره، یکی از مهمترین عوامل موفقیت در زندگی افراد میباشد. اگر فرد تواناییها و استعدادهای خود را بشناسد و تلقی و برداشت مثبتی از تواناییهای خود داشته باشد و به این باور برسد که میتواند به آن چیزی که استعدادش را دارد برسد، این شناخت باعث افزایش بازدهی و کارآمدی و تحقق اهداف او میشود (صادقی و خوش کردار، 1383). از نظر راجرز و کلی، مفهوم خود، نقش مهمی در یکپارچه ساختن عملکرد انسان داشته است. کمبز به نقل از کاوسیان و کدیور(1384) معتقد است که حفظ و نگهداشت خود درک شده انگیزه تمام رفتارها میباشد.
2-3-1 مفهوم و تعاریف خودپنداره
خودپنداره اصطلاحی نظری میباشد که علاوه بر تعاریف، مترادفهای بسیاری را دارد. در متون روان شناختی به عناوین شمایخود[1]، خودانگاره[2]، ادراکخویشتن (خودادراکی)[3]، عزت نفس و ارزیابی به کار برده شده است. فرام به صورتی زیبا و روشن خودپنداره را تعریف کرد و بیان نمود که خودپنداره در واقع روح آگاه شده از خود می باشد. آلپورت خودپنداره را به عنوان ادراک شخص از شخصیت خود میداند و بنابراین ماهیت خودپنداره ممکن است به این صورت تعریف شود: ادراک افراد از صفاتی که دارا هستند و نیز نظر افراد نسبت به شخصیت خودشان (ملکی تبار، 1390). به نظر بسیاری از روانشناسان، پاسخ به پرسش من کیستم همان چیزی است که خویشتن یا خودپنداره یا مفهوم خود را می سازد، و ارزیابی از پاسخ به این پرسش، عزت نفس یا میزان علاقه و پذیرش را نشان میدهد. به باور بسیاری از نظریهپردازان، خودپنداره نقش مهمی در سازگاری افراد دارند (کریم زاده و محسنی، 1384).
طبق نظر بارنز[4](1979) خود پنداره اساساً مفهومی روان شناختی است که احساسات ارزیابی و نگرش ها و توصیفی از عملکرد فرد را شامل می شود (کوبال و ماسک ،2001).
ویلی[5] (1979) عقیده دارد که خودپنداره انعکاس آیینه وار از واقعیت های موجود نیست بلکه از ارتباط خیلی نزدیک با آنچه فرد در گذشته به دست آورده و آنچه که احتمال برخورد و مواجهه با آنها را در آینده دارد ،تشکیل می شود (صادقی جهانیان ،1378).
یونگ در تعاریف به دست آمده از خودپنداره، خود را عاملی بالقوه در فرد میداند که در برگیرندهی دستهایی از احساسها و اندیشهها، دریافتها و یادهایی است که از آن آگاهی داریم. راجرز معتقد است که تصویر کودک از آنچه میخواهد باشد یا میتواند باشد جزئی از مفهوم خود است و شکلگیری چنین پندارهی برآمده از کنشورزیهای پیچیده و روزافزون با دیگران است (همان منبع). در دیدگاه راجرز و کلی، خودپنداره نقشی مهم در یک پارچهسازی کارکرد انسان دارد. کودک همچنان که میبالد، تجارب بیشتری به دست میآورد و پنداشتهای شخصی را از خود به عنوان یک فرد گسترش میدهد. این پنداشتها همچنان که در پیوند با دیگران ساخته میشود، میتواند بر کنش و گزینش افرد نیز اثر گذارد و از اینرو روانشناسان خودپنداره را دارای ویژگیهای انگیزشی میدانند (نعمتی، 1390). خودپنداره شامل نگرشها، احساسات و دانش شخص درباره تواناییها، مهارت و قابلیت پذیرش اجتماعی است. خودپنداره تمام ابعاد شناختی، ادراکی، عاطفی و رویههای ارزیابی را دربر میگیرد. این بعد روانی- شخصیتی بر اساس قضاوتهای قبلی، ادراکات و بازخوردهای دیگران و افراد مهم در زندگی انسان شکل میگیرد. مفهوم و ادراک فرد از توانایی خود برای یادگیری یکی از انواع پذیرفته شده رفتار تحصیلی و عملکرد از لحاظ پیشرفت تحصیلی است (گرادی، 2005). اگر فرد تواناییها و استعدادهای خود را بشناسد و تلقی و برداشت مثبتی از تواناییهای خود داشته باشد و به این باور برسد که میتواند به آن چیزی که استعدادش را دارد دست یابد، این امور باعث افزایش بازدهی و کارآمدی و تحقق اهداف او میشود (صادقی و خوش کردار، 1383). یکی از راههای افزایش ادراک و خودپنداره، آموزش خویشتن شناسی علمی است که به فرد امکان می دهد با شیوهای منحصر به فرد به خود با جهان خارج ارتباط برقرار کند و با ادراکات دقیقتر خودپنداره مثبتتر داشته باشد. از دیگر راههای افزایش خودپنداره مثبت شفاف ساختن ارزشها است که تلاشی در جهت رشد مثبتگرایی، هدفمندی، رفتار و نگرش هماهنگ میباشد و در برگیرندهی عناصر زیر است: 1) تمرکز بر اولویتهای زندگی 2) پذیرش آنچه هست 3) دعوت به تفکر فراتر و آگاهانهتر و پرورش اقتدار فردی (فانی و خلیفه، 1388).
[1] . self-schema
[2] . self image
[3] . self perception
[4]. Barenz
[5]. Vili