مرجع کامل طرح های گرافیکی و پروژه های دانشجویی

مقاله های دانشجویی و دانش آموزی ، پاورپوینت و اسلاید ، تحقیق ، فایلهای گرافیکی( هر آنچه درباره پروژه های و تحقیقات خود می خواهید فقط در قسمت جستجو مطلب مورد نظر خود را وارد کنید )

مرجع کامل طرح های گرافیکی و پروژه های دانشجویی

مقاله های دانشجویی و دانش آموزی ، پاورپوینت و اسلاید ، تحقیق ، فایلهای گرافیکی( هر آنچه درباره پروژه های و تحقیقات خود می خواهید فقط در قسمت جستجو مطلب مورد نظر خود را وارد کنید )

دانلود تحقیق حافظه

حافظه شامل آن دسته از فعالیتهایی است که بصورت حفظ یادآوری تشخیص و انجام آنچه در گذشته آموخته شده است ظاهر می گردد
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 5
فرمت فایل doc
حجم فایل 70 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 97
دانلود تحقیق حافظه

فروشنده فایل

کد کاربری 8067
کاربر

بخش اول

حافظه

حافظه شامل آن دسته از فعالیتهایی است که بصورت حفظ، یادآوری، تشخیص و انجام آنچه در گذشته آموخته شده است ظاهر می گردد. بعضی حافظه را یکی از اشکال یادگیری می دانند. دسته ای آنرا نتیجه و دلیل یادگیری فرض می کنند. پاره ای از روانشناسان حافظه را فعالیتی می دانند که در عین ارتباط با یادگیری جدا از آن نیست.

به نظر این دسته فرد ابتدا باید چیزی را یاد بگیرد، آنگاه آنرا حفظ کند و در موقع معین بخاطر آورد و بالاخره تشخیص دهد که این امر را در گذشته آموخته است. حافظه از یادگیری جدا نیست و از جهتی عین یادگیری می باشد. خصوصیت عمده حافظه حفظ و نگهداری است. یادآوری، تشخیص و اجرا، آثار و نتایج حفظ می باشند. آنچه درباره یادگیری گفته می شود در مورد حفظ نیز قابل بحث می باشد روی این اصل نمی‌توان این دو جنبه از فعالیت ذهن را جدا از هم فرض نمود.

چنانچه در مورد یادگیری بیان نمودیم ثورندایک و پیروان او یادگیری را نتیجه ارتباطات عصبی می دانند و اصل تمرین و تکرار را پایه و اساس این جریان قرار می دهند.

بعضی از روانشناسان حفظ را نیز نتیجه برقراری ارتباطات عصبی فرض می کنند و تحقق آنرا نتیجه تمرین و تکرار می دانند. بنظر این عده یادگیری و حفظ یک جریان است. همانطور که دیدیم تمرین و تکرار شرط اساسی یادگیری نیست. ممکن است امری را یکمرتبه انجام داد یا مطالعه کرد و آنرا یاد گرفت و بدون تکرار و تمرین بعد از زمان طولانی آنرا بخاطر آورد و دوباره انجام داد. با اینکه در جریان حفظ و یادگیری دستگاه عصبی دخالت کامل دارند و وقتی پوشش مغزی دچار لطمه و آسیب شود عمل یادگیری و حفظ را م ختل میسازد معذلک نمیتوان تغییرات عصبی را پایه و اساس حفظ و یادگیری قرار داد.

آن دسته از روانشناسان که پایه و اساس یادگیری را تداعی معانی یا برقراری عکس العمل مشروط می دانند حفظ را نیز نتیجه همین جریان فرض می کنند. به نظر ایندسته مشابهت و مجاورت، اساس حفظ را تشکیل می دهند. یادآوری و تشخیص نیز در اثر تداعی واحد بدون اراده یا از طریق ایجاد نداعیهای متعدد و با دخالت اراده انجام میشود.

پیروان گشتالیت عقیده دارند وقتی در جریان یادگیری کل موقعیت و کل موضوع مورد توجه شخص یادگیرنده باشد جریان یادگیری و حفظ به نحو کامل انجام میشود.

چنانچه خواهیم دید عوامل مؤثر در یادگیری در جریان حفظ و یادآوری نیز تأثیر دارند. خلاصه آنچه سبب یادگیری میشود در حفظ و یادآوری نیز تأثیر دارد روی همین زمینه این دو جریان از هم جدا نیستند.

انواع حافظه

Garrett مؤلف کتاب روانشناسی عمومی دو نوع حافظه را مورد بحث قرار می دهد:

1- حافظه زبانی Verbal که حفظ و یادآوری نامها و تاریخها و مانند اینها را انجام میدهد.

2- حافظه عضلانی یا عملی که طرز کار و روش انجام امری را که در گذشته فرد آموخته است حفظ می نماید؛ مثلا طرز ماشین نویسی، رانندگی ، شنا که فرد در گذشته آموخته و بعداز مدتی متار که دوباره انجام میدهد. در هر دو مورد فرد عکس العملهایی را که در گذشته آموخته است دوباره به وجود می آورد.

Sperling مؤلف کتاب روانشناسی ساده شده آنچه را که مربوط به طرز کار و روش انجام امری است به عادت ارتباط می دهد و حفظ و یادآوری اینگونه امور را نتیجه تشکیل عادت تلقی می کند به نظر او کار حافظه کسب و حفظ کلمات، علامتها و تجربیاتی است که فرد از روی آگاهی تحصیل می نماید.

خلاصه، او امور زبانی را به حافظه نسبت می دهد و امور غیرزبانی را مربوط به عادت میداند. امور زبانی مثل بیان امری که در گذشته رخ داده است از امور غیرزیانی یا از مهارتهای بدنی جدا نیست چنانچه شهادت درباره امری مستلزم سخن گفتن یا نوشتن است. به همین طریق امور و فعالیتهای غیرزبانی مثل رانندگی، ماشین نویسی از فعالیتهای زبانی که غالباً بصورت درک مفاهیم و بیان آنها نیز ظاهر میگردد مجزا نیست.

عادات شامل اعمال قابل مشاهده مثل لباس پوشیدن، رانندگی، ماشین نویسی و اعمال غیرقابل مشاهده از قبیل با خود صحبت کردن در موقع مطالعه و انجام اعمال اصلی حساب در ذهن نیز می شود.

جنبه های مختلف حافظه

برای حافظه مراحل مختلف یا جنبه های گوناگون ذکر کرده اند:

Garrett چهار جنبه برای حافظه بیان می نماید:

(1) توجه Fixation که آنرا به تحصیل و کسب Acquisition نیز تعبیر می نماید (2) حفظ Retention (3) یادآوری Recall و (4) تشخیص Recognition.

بعضی پنج جنبه برای حافظه ذکر می نمایند: (1) فراگیری یا کسب (2) تشخیص (3) یادآوری (4) تولید مجدد Reproduction و (5) اجرا Performance.

1- توجه یا فراگیری

برای اینکه امری رد خاطر باقی بماند ابتدا فرد باید آنرا فرا گیرد. حفظ مهارتها یا عادات، تمایلات و ادراکات مستلزم فراگرفتن آنهاست.

افرادی که نمی توانند دقت یا توجه خود را به امر خاصی معطوف دارند، در کسب و فراگرفتن آن امر دچار اشکال می شوند. معمولا بیماران روانی نمی توانند امر معینی را مورد توجه قرار دهند.

پیرمردها نیز در جریان توجه یا دقت با اشکال روبرو هستند. بعضی این امر را نتیجه پژمردگی بافتهای مغز یا از دست رفتن خاصیت ارتجاعی مراکز عصبی می دانند ولی اشخاصی هستند که در دوران کهولت نیز به آسانی امور را فرا می گیرند در هر حال تمایلات ا شخاص پیر واشتغالات ذهنی آنها ممکن است در انصراف ذهن ایشان از شیء معین م ؤثر باشد. بچه ها نیز در اثر کم حوصلگی یا بواسطه تمایلات متنوع کمتر دقت و توجه خود را روی امر خاصی متمرکز می سازند.

معمولا افراد در مقابل محرکهای مختلف قرار دارند. وقتی محرک خاصی روی فرد اثر می گذارد که توجه او را به خود جلب کند و محرکهای دیگر را از نظر او دور بدارد. تعدد محرکها مانع جلب توجه فرد به هر یک از آنها می شود. در شرایط خاصی فرد نمی تواند وقت خود را به طرف امر معینی معطوف دارد.

افرادی که دچار هیجانات شدید میشوند در این حالت نمی توانند شیء معینی را مورد توجه قرار دهند و در موقع دوا خوردن یا نوشیدن مشروبات الکلی غالباً دچار اینوضع میشوند.

اشخاص الکلی از درک امور جدید عاجز هستند و گاهی تمایل به دروغ گفتن و مبالغه کردن، در تضعیف حافظه آنها تأثیر دارد. ضرباتیکه در اثر حوادث و صدمات به مغز وارد می‌آید فرد را از درک واقعه یا آنچه قبل از آن یا بعد از آن بلافاصله اتفاق می افتد بازمیدارد.

2- حفظ :

حفظ چنانچه گفته شد اساس حافظه را تشکیل می دهد. بعضی حفظ را عین یادگیری می دانند و عقیده دارند آنچه را که فرد می آموزد حفظ می کند بنابراین مهارتها، تجربیات حسی و آنچه را که فرد از خواندن یا در اثر تعلیمات دیگران فرا می گیرد همه حفظ و نگاهداری می شوند و اثر آنها در ذهن باقی می ماند. خاطراتی که خود به خود به قسمت روشن ذهن بر می گردد، آنچه را که فرد در اثر هیبنوتیسم به خاطر می آورد و اینکه در یادگیری مجدد امری وقت کمتری صرف می کند همه دلیل بر باقیماندن آثار اموری است که قبلا فرد آموخته و در ذهن او جایگزین شده است.

با اینکه در جریان حفظ تغییراتی در مراکز عصبی به وجود می آید و آسیب مغزی در اختلال آن تأثیر دارد معذلک حفظ نیز مانند یادگیری تابع عوامل و شرایط خاصی است. بعضی حفظ را تابع عکس العمل مشروط می دانند و مجاورت و مشابهت را پایه و اساس حفظ قرار میدهند.

بعضی از روانشناسان عقیده دارند در جریان حفظ ذهن حالت پذیرندگی دارد روی این اصل اختلاف حظ و یادآوری را در این می دانند که اولی جنبه انفعالی دارد در صورتیکه یادآوری نوعی فعالیت است و با تلاش و کوشش ذهن همراه می باشد.

بیماران روانی معمولاً قوه حفظ را تا اندازه ای از دست می دهند. پیری تا حدی سبب از دست رفتن قوای ذهنی میشود و فرد را در جریان حفظ با اشکال روبرو می سازد.

با اینکه ضعف قوه حفظ در افراد پیر عمومی است معذلک آنچه را فرد در ایامیکه دستگاههای عصبی قدرت بیشتری داشته اند آموخته است در دوره پیروی کمتر از یاد می برد. معمولا اطلاعات شخصی گذشته و قدیم بهتر در خاطر می مانند تا وقایع روزمره.

منظور این است که اشخاص پیر وقایع گذشته را بهتر از آنچه در ایام کهولت کسب کرده‌اند بخاطر می آورند. در موارد معینی نقص قوه حفظ معلول آسیب مغزی است.

تومرهای مغزی، جراحات و خونریزی در مغز سبب نقص قوه حفظ میشوند Aphasias یا نقص حافظه که در اثر آن فرد قدرت فهم و استعمال کلمات را از دست میدهد نتیجه صدمه مغزی و آسیب دیدن ناحیه تکلم است. فردی که دچار این نقص می شود نمی تواند کلمه صحیح را پیدا کند و بیان نماید. در مواقعی که این نقص شدت پیدا می کند سخنان فرد نامفهوم می شود و آنچه را که می خواند نمی فهمد. این نقض در موقع خستگی زیاد در میان افراد عادی نیز دیده می شود.

روشهای اندازه گیری حفظ

برای اندازه گیری استعداد حفظ در افراد از روشهای مختلف میتوان استفاده نمود:

(1)‌ روش اندازه گیری حدود حفظ: به منظور تعیین حدود حفظ یک فرد میتوان تصاویر، اشکال، کلمات یا اعدادی را در زمان معینی مثلا هر عدد یا تصویر را در یک ثانیه به فرد نشان داد یا برای او نقل کرد و پس از چند ثانیه از او خواست آنچه را که دیده یا شنیده بگوید یا بنویسید. عدد ساده ترین چیزی است که در این آزمایش میتوان از آن استفاده کرد. ابتدا عدد سه رقمی را به فرد نشان می دهند و بعد از او می خواهند تا او را تکرار کند. چنانچه مؤلفان کتاب روانشناسی نقل می کنند آزمایشهایی که در این باره انجام شده است نشان می دهد که بچه های 4 تا 6 ساله عدد چهاررقمی را بطور کامل می توانند تکرار کنند یعنی حدود حفظ ایشان در مورد حفظ اعداد این مقدار است. این حد تا سن 18 سالگی افزایش می یابد یعنی اعداد 5 رقمی یا پاره ای 6 یا 7 رقمی و شاگردانی که وارد دانشکده میشوند بطور متوسط میتوانند اعداد 8 رقمی را بطور کامل تکرار کنند و به ندرت افرادی پیدا می شوند که حدود حفظ ایشان بیش از این مقدار باشد.

جریان حفظ در افراد مختلف فرق می کند. هوش و تمرین در حفظ تأثیر دارد.

(2) روش یادگیری مجدد:

وقتی فردی امری را آموخت و توانست آنرا نقل کند و پس از مدتی دوباره به یاد گرفتن آن اقدام نمود، معمولا برای یادگیری مجدد وقت کمتری صرف می کند. اختلاف زمان یادگیری مجدد با یادگیری اصلی دلیل بر این است که قسمتی از آنچه آموخته شده در ذهن یادگیرنده باقیمانده است.

(3) اندازه گیری حفظ از راه تشخیص:

برای این منظور مثلا 12 تصویر را به فرد نشان می دهند بعد آنها را با 12 تصویر دیگر ترکیب می کنند و آنها را به فرد نشان می دهند و از او می‌خواهند تصاویری را که قبلا دیده است مشخص سازد.

(4) اندازه گیری حفظ از طریق تولید مجدد:

در اجرای این روش ممکن است از اشکال یا تصاویر معین استفاده کرد و از فرد خواست که تمام آنها را با ترتیبی که تصاویر در آن قرار گرفته اند بخاطر آورد.

(5) یادآوری اموری که با هم درک شده اند:

در این مورد نیز می توان از تصاویر، اشکال و رنگها استفاده نمود. فرد تصویرهای مختلف را با هم درک می کند بعد از مدتی یکی از دو تصویر را که با ه م وارد ذهن او شده اند به وی نشان می دهند و از او می خواهند که تصویر مربوط به آنرا پیدا کند و ذکر نماید.

برای اجرای این آزمایش ممکن است تصاویر را با هم و مجزا روی کارتهایی رسم نمود ابتدا کارتهایی را که حاوی دو تصویر است به فرد نشان داد و بعد یکی از آنها را که بطور انفرادی تهیه شده مجدداً در معرض تماشای فرد قرار داد واز او خواست که تصویر مربوط به آنرا ذکر کند. ارتباط و با هم بودن تصویرها در یادآوری آنها تأثیر دارد.

3- یادآوری (Recall)

یادآوری جریانی است که ذهن در آن اموری را که قبلا ادراک کرده و هم اکنون در معرض حواس فرد قرار ندارند بخاطر آورد. فرد مطلبی را از کتابی اقتباس کرده است و می خواهند نام آن کتاب را بخاطر آورد یا بحثی دربارة شخصی که قبلا او را دیده است به میان می آید میخواهد نام آن شخص را به ذهن بیاورد.

Woodworth ضمن مقاله ای تحت عنوان نقل شده است اموری را که فرد در گذشته آموخته و بخاطر می آورد بشرح زیر بیان می دارد:

1- لیست ها ، اقلام، حقایق و هر نوع امری را که فرد در گذشته آموخته و هم اکنون آنها را بطور ارادی بخاطر می آورد.

2- اجرای هر عملی که قبلا آموخته شده است.

3- تصویرهای حسی

4- تخیلات یا افکار متداعیه که بدون اراده و آزادانه بخاطر می آیند.

5- امور متداعیه ای که از روی اختیار و اراده وارد ذهن میشوند مثلا در موقع جمع کردن، خواندن و مکالمه نه تنها فرد اعداد و کلمات را بخاطر می آورد بلکه در جمع، حاصل اعداد و در خواندن و مکالمه معانی لغات را نیز در نظر می گیرد.

6- تفکر که در برخورد به مسلئه و موقعیت تازه ایجاد میشود قابل یادآوری است. یادآوری مواد لازم را برای تفکر آماده می سازد.

بعضی یادآوری را همان تولید مجدد می دانند. تولید مجدد امری که قبلا آموخته شده است از یادآوری آن مشکل تر می باشد. ممکن است کتاب نویسنده معینی را بخاطر آورد و پاره ای از مطالب آنرا دوباره در ذهن مجسم نمود ولی دوباره به وجود آوردن آنچه که فرد قبلا از این کتاب آموخته است مستلزم یادآوری جزئیات نیز میباشد.

یادآوری ممکن است گاهی دقیق، کامل و مطابق با واقع باشد مثلا شعری را که فرد قبلا یادگرفته است بطور کامل بخاطر آورد ولی در بعضی موارد آنچه را فرد از امور گذشته به یاد می آورد ممکن است مبهم، ناتمام و غیرواقعی باشد. بطور مثال افرادی که می خواهند محتویات کتابی را که قبلا خوانده اند یا مطالبی را که ضمن سخنرانی شنیده اند بخاطر آورند نتوانند آنچه را که در گذشته آموخته اند بطور دقیق، کامل و مطابق با واقع دوباره در ذهن به وجود آورند. گاهی معلومات عمومی فرد به او در جریان یادآوری کمک می کند.

در بعضی موارد زمینه های نامطبوع عاطفی که با امر مورد نظر همراه بوده است مانع یادآوری آن میشود.

در جریان یادآوری گاهی دو عکس العمل در راه یکدیگر قرار میگیرند و مانع یادآوری هم میشوند. بعضی اوقات سخنران برای بیان یک مفهوم دو عبارت یا دو لغت مترادف را در نظر می گیرد و همین امر یعنی تعدد عبارت یا لغت مانع یادآوری می شود.

Garrett عقیده دارد افرادی که دچار «صرع» هستند نمی توانند وقایع معینی را در زندگی بخاطر آورند؛ ولی در یادآوری مطالب دیگر مانند افراد عادی هستند. حوادث وقایعی که با هیجانهای شدید همراه باشند مانع یادآوری می شوند. حوادثی که سبب ترس و وحشت افراد شود ممکن است آنها را از یادآوری نام خود یا بخاطر آوردن وقایع گذشته و نام دوستان باز دارد.

ذهن چنانچه دیدیم از یادآوری تمایلات عقب رانده شده خودداری می کند و از این راه مانع ایجاد ناراحتی در افراد میشود.

4- تشخیص:

یادآوری امری را که در معرض حواس ما قرار دارد تشخیص گویند. چنانچه دیدیم در جریان یادآوری فرد امری را که در معرض حواس او نیست به خاطر می آورد و در تشخیص چیزی را که در معرض حواس او قرار دارد به یاد می آورد و متوجه می شود که آنرا در گذشته درک کرده است. کتابی را که می بینید و به یاد می آورد آنرا دو سال پیش مطالعه کرده است و شخصی را در خیابان مشاهده می کند و متوجه می شود که او را قبلا دیده و با او صحبت کرده است.

تشخیص ممکن است ناقص یا کامل باشد در هر صورت از یادآوری آسانتر است. رفتار فرد در جریان تشخیص نیز تحت تأثیر عکس العمل مشروط قرار دارد. معمولا عکس العملی را که فرد ابتدا در مقابل امر معینی از خود ظاهر می سازد در برخورد مجدد به آن امر همان عکس العمل را به وجود می آورد در این صورت عکس العمل فرد دلالت بر تشخیص وی دارد.

بچه ای که در مقابل دائی خود که قبلا او را دیده و اسباب بازی قشنگی از او دریافت نموده و شادمان شده است تبسم می کند معلوم می شود پس از دیدن دائی تشخیص داده است که او را در گذشته ملاقات کرده است.

تشیخص علاوه بر جنبه ادراکی یا عقلانی با جنبه های عاطفی نیز همراه است. اختلال تشخیص در دو صورت ظاهر می شود. اول احساس بیگانگی در مقابل اموریکه فرد قبلا آنها را درک کرده است. این احساس ممکن است نتیجه ارتباط اینگونه امور با حالات نامطبوع عاطفی باشد. چون تشخیص این امور با حالات نامطبوع عاطفی یا اضطراب شدید همراه است فرد برای جلوگیری از پیدایش اضطراب آنها را تشخیص نمی دهد. احساس بیگانگی در بعضی از انواع جنون مانند Amnesia (از دست دادن هویت) که با هیجانهای شدید همراه است دیده می شود.

فایل ورد 97 ص


دانلود تحقیق حافظه

حافظه شامل آن دسته از فعالیتهایی است که بصورت حفظ یادآوری تشخیص و انجام آنچه در گذشته آموخته شده است ظاهر می گردد
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 5
فرمت فایل doc
حجم فایل 70 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 97
دانلود تحقیق حافظه

فروشنده فایل

کد کاربری 8067
کاربر

بخش اول

حافظه

حافظه شامل آن دسته از فعالیتهایی است که بصورت حفظ، یادآوری، تشخیص و انجام آنچه در گذشته آموخته شده است ظاهر می گردد. بعضی حافظه را یکی از اشکال یادگیری می دانند. دسته ای آنرا نتیجه و دلیل یادگیری فرض می کنند. پاره ای از روانشناسان حافظه را فعالیتی می دانند که در عین ارتباط با یادگیری جدا از آن نیست.

به نظر این دسته فرد ابتدا باید چیزی را یاد بگیرد، آنگاه آنرا حفظ کند و در موقع معین بخاطر آورد و بالاخره تشخیص دهد که این امر را در گذشته آموخته است. حافظه از یادگیری جدا نیست و از جهتی عین یادگیری می باشد. خصوصیت عمده حافظه حفظ و نگهداری است. یادآوری، تشخیص و اجرا، آثار و نتایج حفظ می باشند. آنچه درباره یادگیری گفته می شود در مورد حفظ نیز قابل بحث می باشد روی این اصل نمی‌توان این دو جنبه از فعالیت ذهن را جدا از هم فرض نمود.

چنانچه در مورد یادگیری بیان نمودیم ثورندایک و پیروان او یادگیری را نتیجه ارتباطات عصبی می دانند و اصل تمرین و تکرار را پایه و اساس این جریان قرار می دهند.

بعضی از روانشناسان حفظ را نیز نتیجه برقراری ارتباطات عصبی فرض می کنند و تحقق آنرا نتیجه تمرین و تکرار می دانند. بنظر این عده یادگیری و حفظ یک جریان است. همانطور که دیدیم تمرین و تکرار شرط اساسی یادگیری نیست. ممکن است امری را یکمرتبه انجام داد یا مطالعه کرد و آنرا یاد گرفت و بدون تکرار و تمرین بعد از زمان طولانی آنرا بخاطر آورد و دوباره انجام داد. با اینکه در جریان حفظ و یادگیری دستگاه عصبی دخالت کامل دارند و وقتی پوشش مغزی دچار لطمه و آسیب شود عمل یادگیری و حفظ را م ختل میسازد معذلک نمیتوان تغییرات عصبی را پایه و اساس حفظ و یادگیری قرار داد.

آن دسته از روانشناسان که پایه و اساس یادگیری را تداعی معانی یا برقراری عکس العمل مشروط می دانند حفظ را نیز نتیجه همین جریان فرض می کنند. به نظر ایندسته مشابهت و مجاورت، اساس حفظ را تشکیل می دهند. یادآوری و تشخیص نیز در اثر تداعی واحد بدون اراده یا از طریق ایجاد نداعیهای متعدد و با دخالت اراده انجام میشود.

پیروان گشتالیت عقیده دارند وقتی در جریان یادگیری کل موقعیت و کل موضوع مورد توجه شخص یادگیرنده باشد جریان یادگیری و حفظ به نحو کامل انجام میشود.

چنانچه خواهیم دید عوامل مؤثر در یادگیری در جریان حفظ و یادآوری نیز تأثیر دارند. خلاصه آنچه سبب یادگیری میشود در حفظ و یادآوری نیز تأثیر دارد روی همین زمینه این دو جریان از هم جدا نیستند.

انواع حافظه

Garrett مؤلف کتاب روانشناسی عمومی دو نوع حافظه را مورد بحث قرار می دهد:

1- حافظه زبانی Verbal که حفظ و یادآوری نامها و تاریخها و مانند اینها را انجام میدهد.

2- حافظه عضلانی یا عملی که طرز کار و روش انجام امری را که در گذشته فرد آموخته است حفظ می نماید؛ مثلا طرز ماشین نویسی، رانندگی ، شنا که فرد در گذشته آموخته و بعداز مدتی متار که دوباره انجام میدهد. در هر دو مورد فرد عکس العملهایی را که در گذشته آموخته است دوباره به وجود می آورد.

Sperling مؤلف کتاب روانشناسی ساده شده آنچه را که مربوط به طرز کار و روش انجام امری است به عادت ارتباط می دهد و حفظ و یادآوری اینگونه امور را نتیجه تشکیل عادت تلقی می کند به نظر او کار حافظه کسب و حفظ کلمات، علامتها و تجربیاتی است که فرد از روی آگاهی تحصیل می نماید.

خلاصه، او امور زبانی را به حافظه نسبت می دهد و امور غیرزبانی را مربوط به عادت میداند. امور زبانی مثل بیان امری که در گذشته رخ داده است از امور غیرزیانی یا از مهارتهای بدنی جدا نیست چنانچه شهادت درباره امری مستلزم سخن گفتن یا نوشتن است. به همین طریق امور و فعالیتهای غیرزبانی مثل رانندگی، ماشین نویسی از فعالیتهای زبانی که غالباً بصورت درک مفاهیم و بیان آنها نیز ظاهر میگردد مجزا نیست.

عادات شامل اعمال قابل مشاهده مثل لباس پوشیدن، رانندگی، ماشین نویسی و اعمال غیرقابل مشاهده از قبیل با خود صحبت کردن در موقع مطالعه و انجام اعمال اصلی حساب در ذهن نیز می شود.

جنبه های مختلف حافظه

برای حافظه مراحل مختلف یا جنبه های گوناگون ذکر کرده اند:

Garrett چهار جنبه برای حافظه بیان می نماید:

(1) توجه Fixation که آنرا به تحصیل و کسب Acquisition نیز تعبیر می نماید (2) حفظ Retention (3) یادآوری Recall و (4) تشخیص Recognition.

بعضی پنج جنبه برای حافظه ذکر می نمایند: (1) فراگیری یا کسب (2) تشخیص (3) یادآوری (4) تولید مجدد Reproduction و (5) اجرا Performance.

1- توجه یا فراگیری

برای اینکه امری رد خاطر باقی بماند ابتدا فرد باید آنرا فرا گیرد. حفظ مهارتها یا عادات، تمایلات و ادراکات مستلزم فراگرفتن آنهاست.

افرادی که نمی توانند دقت یا توجه خود را به امر خاصی معطوف دارند، در کسب و فراگرفتن آن امر دچار اشکال می شوند. معمولا بیماران روانی نمی توانند امر معینی را مورد توجه قرار دهند.

پیرمردها نیز در جریان توجه یا دقت با اشکال روبرو هستند. بعضی این امر را نتیجه پژمردگی بافتهای مغز یا از دست رفتن خاصیت ارتجاعی مراکز عصبی می دانند ولی اشخاصی هستند که در دوران کهولت نیز به آسانی امور را فرا می گیرند در هر حال تمایلات ا شخاص پیر واشتغالات ذهنی آنها ممکن است در انصراف ذهن ایشان از شیء معین م ؤثر باشد. بچه ها نیز در اثر کم حوصلگی یا بواسطه تمایلات متنوع کمتر دقت و توجه خود را روی امر خاصی متمرکز می سازند.

معمولا افراد در مقابل محرکهای مختلف قرار دارند. وقتی محرک خاصی روی فرد اثر می گذارد که توجه او را به خود جلب کند و محرکهای دیگر را از نظر او دور بدارد. تعدد محرکها مانع جلب توجه فرد به هر یک از آنها می شود. در شرایط خاصی فرد نمی تواند وقت خود را به طرف امر معینی معطوف دارد.

افرادی که دچار هیجانات شدید میشوند در این حالت نمی توانند شیء معینی را مورد توجه قرار دهند و در موقع دوا خوردن یا نوشیدن مشروبات الکلی غالباً دچار اینوضع میشوند.

اشخاص الکلی از درک امور جدید عاجز هستند و گاهی تمایل به دروغ گفتن و مبالغه کردن، در تضعیف حافظه آنها تأثیر دارد. ضرباتیکه در اثر حوادث و صدمات به مغز وارد می‌آید فرد را از درک واقعه یا آنچه قبل از آن یا بعد از آن بلافاصله اتفاق می افتد بازمیدارد.

2- حفظ :

حفظ چنانچه گفته شد اساس حافظه را تشکیل می دهد. بعضی حفظ را عین یادگیری می دانند و عقیده دارند آنچه را که فرد می آموزد حفظ می کند بنابراین مهارتها، تجربیات حسی و آنچه را که فرد از خواندن یا در اثر تعلیمات دیگران فرا می گیرد همه حفظ و نگاهداری می شوند و اثر آنها در ذهن باقی می ماند. خاطراتی که خود به خود به قسمت روشن ذهن بر می گردد، آنچه را که فرد در اثر هیبنوتیسم به خاطر می آورد و اینکه در یادگیری مجدد امری وقت کمتری صرف می کند همه دلیل بر باقیماندن آثار اموری است که قبلا فرد آموخته و در ذهن او جایگزین شده است.

با اینکه در جریان حفظ تغییراتی در مراکز عصبی به وجود می آید و آسیب مغزی در اختلال آن تأثیر دارد معذلک حفظ نیز مانند یادگیری تابع عوامل و شرایط خاصی است. بعضی حفظ را تابع عکس العمل مشروط می دانند و مجاورت و مشابهت را پایه و اساس حفظ قرار میدهند.

بعضی از روانشناسان عقیده دارند در جریان حفظ ذهن حالت پذیرندگی دارد روی این اصل اختلاف حظ و یادآوری را در این می دانند که اولی جنبه انفعالی دارد در صورتیکه یادآوری نوعی فعالیت است و با تلاش و کوشش ذهن همراه می باشد.

بیماران روانی معمولاً قوه حفظ را تا اندازه ای از دست می دهند. پیری تا حدی سبب از دست رفتن قوای ذهنی میشود و فرد را در جریان حفظ با اشکال روبرو می سازد.

با اینکه ضعف قوه حفظ در افراد پیر عمومی است معذلک آنچه را فرد در ایامیکه دستگاههای عصبی قدرت بیشتری داشته اند آموخته است در دوره پیروی کمتر از یاد می برد. معمولا اطلاعات شخصی گذشته و قدیم بهتر در خاطر می مانند تا وقایع روزمره.

منظور این است که اشخاص پیر وقایع گذشته را بهتر از آنچه در ایام کهولت کسب کرده‌اند بخاطر می آورند. در موارد معینی نقص قوه حفظ معلول آسیب مغزی است.

تومرهای مغزی، جراحات و خونریزی در مغز سبب نقص قوه حفظ میشوند Aphasias یا نقص حافظه که در اثر آن فرد قدرت فهم و استعمال کلمات را از دست میدهد نتیجه صدمه مغزی و آسیب دیدن ناحیه تکلم است. فردی که دچار این نقص می شود نمی تواند کلمه صحیح را پیدا کند و بیان نماید. در مواقعی که این نقص شدت پیدا می کند سخنان فرد نامفهوم می شود و آنچه را که می خواند نمی فهمد. این نقض در موقع خستگی زیاد در میان افراد عادی نیز دیده می شود.

روشهای اندازه گیری حفظ

برای اندازه گیری استعداد حفظ در افراد از روشهای مختلف میتوان استفاده نمود:

(1)‌ روش اندازه گیری حدود حفظ: به منظور تعیین حدود حفظ یک فرد میتوان تصاویر، اشکال، کلمات یا اعدادی را در زمان معینی مثلا هر عدد یا تصویر را در یک ثانیه به فرد نشان داد یا برای او نقل کرد و پس از چند ثانیه از او خواست آنچه را که دیده یا شنیده بگوید یا بنویسید. عدد ساده ترین چیزی است که در این آزمایش میتوان از آن استفاده کرد. ابتدا عدد سه رقمی را به فرد نشان می دهند و بعد از او می خواهند تا او را تکرار کند. چنانچه مؤلفان کتاب روانشناسی نقل می کنند آزمایشهایی که در این باره انجام شده است نشان می دهد که بچه های 4 تا 6 ساله عدد چهاررقمی را بطور کامل می توانند تکرار کنند یعنی حدود حفظ ایشان در مورد حفظ اعداد این مقدار است. این حد تا سن 18 سالگی افزایش می یابد یعنی اعداد 5 رقمی یا پاره ای 6 یا 7 رقمی و شاگردانی که وارد دانشکده میشوند بطور متوسط میتوانند اعداد 8 رقمی را بطور کامل تکرار کنند و به ندرت افرادی پیدا می شوند که حدود حفظ ایشان بیش از این مقدار باشد.

جریان حفظ در افراد مختلف فرق می کند. هوش و تمرین در حفظ تأثیر دارد.

(2) روش یادگیری مجدد:

وقتی فردی امری را آموخت و توانست آنرا نقل کند و پس از مدتی دوباره به یاد گرفتن آن اقدام نمود، معمولا برای یادگیری مجدد وقت کمتری صرف می کند. اختلاف زمان یادگیری مجدد با یادگیری اصلی دلیل بر این است که قسمتی از آنچه آموخته شده در ذهن یادگیرنده باقیمانده است.

(3) اندازه گیری حفظ از راه تشخیص:

برای این منظور مثلا 12 تصویر را به فرد نشان می دهند بعد آنها را با 12 تصویر دیگر ترکیب می کنند و آنها را به فرد نشان می دهند و از او می‌خواهند تصاویری را که قبلا دیده است مشخص سازد.

(4) اندازه گیری حفظ از طریق تولید مجدد:

در اجرای این روش ممکن است از اشکال یا تصاویر معین استفاده کرد و از فرد خواست که تمام آنها را با ترتیبی که تصاویر در آن قرار گرفته اند بخاطر آورد.

(5) یادآوری اموری که با هم درک شده اند:

در این مورد نیز می توان از تصاویر، اشکال و رنگها استفاده نمود. فرد تصویرهای مختلف را با هم درک می کند بعد از مدتی یکی از دو تصویر را که با ه م وارد ذهن او شده اند به وی نشان می دهند و از او می خواهند که تصویر مربوط به آنرا پیدا کند و ذکر نماید.

برای اجرای این آزمایش ممکن است تصاویر را با هم و مجزا روی کارتهایی رسم نمود ابتدا کارتهایی را که حاوی دو تصویر است به فرد نشان داد و بعد یکی از آنها را که بطور انفرادی تهیه شده مجدداً در معرض تماشای فرد قرار داد واز او خواست که تصویر مربوط به آنرا ذکر کند. ارتباط و با هم بودن تصویرها در یادآوری آنها تأثیر دارد.

3- یادآوری (Recall)

یادآوری جریانی است که ذهن در آن اموری را که قبلا ادراک کرده و هم اکنون در معرض حواس فرد قرار ندارند بخاطر آورد. فرد مطلبی را از کتابی اقتباس کرده است و می خواهند نام آن کتاب را بخاطر آورد یا بحثی دربارة شخصی که قبلا او را دیده است به میان می آید میخواهد نام آن شخص را به ذهن بیاورد.

Woodworth ضمن مقاله ای تحت عنوان نقل شده است اموری را که فرد در گذشته آموخته و بخاطر می آورد بشرح زیر بیان می دارد:

1- لیست ها ، اقلام، حقایق و هر نوع امری را که فرد در گذشته آموخته و هم اکنون آنها را بطور ارادی بخاطر می آورد.

2- اجرای هر عملی که قبلا آموخته شده است.

3- تصویرهای حسی

4- تخیلات یا افکار متداعیه که بدون اراده و آزادانه بخاطر می آیند.

5- امور متداعیه ای که از روی اختیار و اراده وارد ذهن میشوند مثلا در موقع جمع کردن، خواندن و مکالمه نه تنها فرد اعداد و کلمات را بخاطر می آورد بلکه در جمع، حاصل اعداد و در خواندن و مکالمه معانی لغات را نیز در نظر می گیرد.

6- تفکر که در برخورد به مسلئه و موقعیت تازه ایجاد میشود قابل یادآوری است. یادآوری مواد لازم را برای تفکر آماده می سازد.

بعضی یادآوری را همان تولید مجدد می دانند. تولید مجدد امری که قبلا آموخته شده است از یادآوری آن مشکل تر می باشد. ممکن است کتاب نویسنده معینی را بخاطر آورد و پاره ای از مطالب آنرا دوباره در ذهن مجسم نمود ولی دوباره به وجود آوردن آنچه که فرد قبلا از این کتاب آموخته است مستلزم یادآوری جزئیات نیز میباشد.

یادآوری ممکن است گاهی دقیق، کامل و مطابق با واقع باشد مثلا شعری را که فرد قبلا یادگرفته است بطور کامل بخاطر آورد ولی در بعضی موارد آنچه را فرد از امور گذشته به یاد می آورد ممکن است مبهم، ناتمام و غیرواقعی باشد. بطور مثال افرادی که می خواهند محتویات کتابی را که قبلا خوانده اند یا مطالبی را که ضمن سخنرانی شنیده اند بخاطر آورند نتوانند آنچه را که در گذشته آموخته اند بطور دقیق، کامل و مطابق با واقع دوباره در ذهن به وجود آورند. گاهی معلومات عمومی فرد به او در جریان یادآوری کمک می کند.

در بعضی موارد زمینه های نامطبوع عاطفی که با امر مورد نظر همراه بوده است مانع یادآوری آن میشود.

در جریان یادآوری گاهی دو عکس العمل در راه یکدیگر قرار میگیرند و مانع یادآوری هم میشوند. بعضی اوقات سخنران برای بیان یک مفهوم دو عبارت یا دو لغت مترادف را در نظر می گیرد و همین امر یعنی تعدد عبارت یا لغت مانع یادآوری می شود.

Garrett عقیده دارد افرادی که دچار «صرع» هستند نمی توانند وقایع معینی را در زندگی بخاطر آورند؛ ولی در یادآوری مطالب دیگر مانند افراد عادی هستند. حوادث وقایعی که با هیجانهای شدید همراه باشند مانع یادآوری می شوند. حوادثی که سبب ترس و وحشت افراد شود ممکن است آنها را از یادآوری نام خود یا بخاطر آوردن وقایع گذشته و نام دوستان باز دارد.

ذهن چنانچه دیدیم از یادآوری تمایلات عقب رانده شده خودداری می کند و از این راه مانع ایجاد ناراحتی در افراد میشود.

4- تشخیص:

یادآوری امری را که در معرض حواس ما قرار دارد تشخیص گویند. چنانچه دیدیم در جریان یادآوری فرد امری را که در معرض حواس او نیست به خاطر می آورد و در تشخیص چیزی را که در معرض حواس او قرار دارد به یاد می آورد و متوجه می شود که آنرا در گذشته درک کرده است. کتابی را که می بینید و به یاد می آورد آنرا دو سال پیش مطالعه کرده است و شخصی را در خیابان مشاهده می کند و متوجه می شود که او را قبلا دیده و با او صحبت کرده است.

تشخیص ممکن است ناقص یا کامل باشد در هر صورت از یادآوری آسانتر است. رفتار فرد در جریان تشخیص نیز تحت تأثیر عکس العمل مشروط قرار دارد. معمولا عکس العملی را که فرد ابتدا در مقابل امر معینی از خود ظاهر می سازد در برخورد مجدد به آن امر همان عکس العمل را به وجود می آورد در این صورت عکس العمل فرد دلالت بر تشخیص وی دارد.

بچه ای که در مقابل دائی خود که قبلا او را دیده و اسباب بازی قشنگی از او دریافت نموده و شادمان شده است تبسم می کند معلوم می شود پس از دیدن دائی تشخیص داده است که او را در گذشته ملاقات کرده است.

تشیخص علاوه بر جنبه ادراکی یا عقلانی با جنبه های عاطفی نیز همراه است. اختلال تشخیص در دو صورت ظاهر می شود. اول احساس بیگانگی در مقابل اموریکه فرد قبلا آنها را درک کرده است. این احساس ممکن است نتیجه ارتباط اینگونه امور با حالات نامطبوع عاطفی باشد. چون تشخیص این امور با حالات نامطبوع عاطفی یا اضطراب شدید همراه است فرد برای جلوگیری از پیدایش اضطراب آنها را تشخیص نمی دهد. احساس بیگانگی در بعضی از انواع جنون مانند Amnesia (از دست دادن هویت) که با هیجانهای شدید همراه است دیده می شود.

فایل ورد 97 ص


دانلود پاورپوینت ابزارهای ذخیره سازی

حافظه انواع حافظه دیسکهای مغناطیسی دیسکهای نوری
دسته بندی کامپیوتر و IT
بازدید ها 4
فرمت فایل ppt
حجم فایل 649 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 23
دانلود پاورپوینت ابزارهای ذخیره سازی

فروشنده فایل

کد کاربری 12271
کاربر

فهرست

حافظه

انواع حافظه

RAM

ROM

دیسکهای مغناطیسی

FLOPPY DISC

HARD DISC

دیسکهای نوری

CD

DVD

BLU-RAY DISC

حافظه های فلش

منابع

حافظه چیست

هر دستگاهی که قادر به نگهداری اطلاعات باشد به نحوی که استفاده کننده از آن بتواند، در هر لحظه که لازم باشد، به اطلاعات مورد نیازش دستیابی داشته باشد، حافظه نامیده می‌شود.
فایل پاورپوینت 23 اسلاید

دانلود فایل پاورپوینت حافظه و انواع آن در کامپیوتر

حافظه با هدف ذخیره سازی اطلاعات ( دائم ، موقت ) در کامپیوتر استفاده می گردد انواع متفاوتی از حافظه درکامپیوتر استفاده می شود
دسته بندی کامپیوتر و IT
فرمت فایل ppt
حجم فایل 172 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 39
پاورپوینت حافظه و انواع آن در کامپیوتر

فروشنده فایل

کد کاربری 1024

پاورپوینت حافظه و انواع آن در کامپیوتر


حافظه با هدف ذخیره سازی اطلاعات ( دائم ، موقت ) در کامپیوتر استفاده می گردد. انواع متفاوتی از حافظه درکامپیوتر استفاده می شود
· RAM
· ROM
· Cache
· Dynamic RAM
· Static RAM
· Flash Memory
· Virtual Memory
· Video Memory
· BIOS
استفاده از حافظه صرفا" محدود به کامپیوترهای شخصی نبوده و در دستگاههای متفاوتی نظیر : تلفن های سلولی، PDA ، رادیوهای اتومبیل ، VCR ، تلویزیون و ... نیز در ابعاد وسیعی از آنها استفاده می شود.هر یک از دستگاه های فوق مدل های متفاوتی از حافظه را استفاده می کنند
حافظه ها را می توان بر اساس شاخص های متفاوتی تقسیم بندی کرد . Volatile و Nonvolatile نمونه ای از این تقسیم بندی ها است . حافظه های volatile بلافاصله پس از خاموش شدن سیستم اطلاعات خود را از دست می دهند. و همواره برای نگهداری اطلاعات خود به منبع تامین انرژی نیاز خواهند داشت . اغلب حافظه های RAM در این گروه قرار می گیرند. حافظه های Nonvolatile داده های خود را همچنان پس از خاموش شدن سیستم حفظ خواهند کرد. حافظه ROM نمونه ای از این نوع حافظه ها است .