مرجع کامل طرح های گرافیکی و پروژه های دانشجویی

مقاله های دانشجویی و دانش آموزی ، پاورپوینت و اسلاید ، تحقیق ، فایلهای گرافیکی( هر آنچه درباره پروژه های و تحقیقات خود می خواهید فقط در قسمت جستجو مطلب مورد نظر خود را وارد کنید )

مرجع کامل طرح های گرافیکی و پروژه های دانشجویی

مقاله های دانشجویی و دانش آموزی ، پاورپوینت و اسلاید ، تحقیق ، فایلهای گرافیکی( هر آنچه درباره پروژه های و تحقیقات خود می خواهید فقط در قسمت جستجو مطلب مورد نظر خود را وارد کنید )

رابطه بین خود پندارنده و آرایش ( روانشناسی )

پژوهش انجام شده در مورد مسئله رابطه بین خودپنداره و آرایش استفرضیه این پژوهش عبارت بود از اینکه بین خودپنداره دختران با آرایش و دختران بدون آرایش تفاوت معنی داری وجود دارددر این پژوهش از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شده استنمونه مورد نظر از دانشجویان دختر دانشگاه آزاد(واحد قزوین) می باشداین نمونه شامل 100 نفر که 50 نفر دختران با آرایش و 5
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 1
فرمت فایل doc
حجم فایل 46 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 80
رابطه بین خود پندارنده و آرایش ( روانشناسی )

فروشنده فایل

کد کاربری 8044
کاربر

فهرست مطالب

عنوان صفحه

فصل اول مقدمه پژوهش

چکیده

مقدمه………………………………………………………………………3

بیان مسئله…………..……………………………………………………..6

اهمیت و ضررت پژوهش……………………………………………………7

هدف پژوهش………………………………………………………………9

فرضیه پژوهش……………………………………………………………11

تعاریف نظری………..…………………………………………………….12

تعاریف عملیاتی……………………………………………………………12

فصل دوم ادبیات و پیشینة پژوهش

بررسی تاریخی نظریه های خود……………..………………………………15

مفهوم خود……….………………………………………………………16

مفهوم بخشیدن به خود…………….………………………………………18

چگونگی تشکیل خود………………………………………………………18

رشد مفهوم خود…………………………………………………………..20

تعریف خود از دیدگاههای تجربی و پژوهشی……...…………………………22

تعریف خود از دیدگاههای روان تحلیل گری…………………………………………23

خود در دیدگاههای مختلف روان شناختی…………………………………………. 25

مفهوم خود از دیدگاه راجرز……………..………………………………………..26

ثبات و هماهنگی خویشتن…………….…………………………………………..27

مفهوم خود از نظر سالیوان………………………………………………………28

خود از نظر اریسکون……………………………………………………………29

خود از نظر یونگ………………………………………………………………31

خود از نظر نوامبر خود در نظریه هارتر………….………………………………..34

تغییر در محتوای مفهوم خود…………………………………………………… 35

تغییر در ساختار خود یا تغییرات ساختاری……………………………………… 36

خود پنداره…………………………………………………………………….37

خود انگاره در نظریه هورنای……………………………………………………39

خودپنداره و خوش بینی…………………………………………………………40

ویژگی های انسان کامل یا خود شکوفا در نظریة راجرز …………………………….43

پیشینة پژوهش…………………………………………………………………46

فصل سوم روش پژوهش

جامعه آماری……….….………………………………………………………57

نمونه و روش نمونه گیری……….……………………………………………….57

ابزار پژوهش……..……………………………………………………………..58

روش نمره گذاری………………………………………………………………60

اعتبار آزمون …..………………………………………………………………61

روش جمع آوری اطلاعات………………………………………………………62

طرح پژوهش…………………………………………………………………63

روش آماری………………………………………………………………… 64

فصل چهارم تجزیه و تحلیل داده ها

تجزیه و تحلیل داده ها………………………………………………………….66

تجزیه و تحلیل داده ها….………….………………………………………… 71

فصل پنجم بحث و نتیجه گیری

بحث و نتیجه گیری……….….………………………………………………73

مشکلات پژوهش……….…………………………………………………… 75

پیشنهادات……….………………………………………………………… 75

فهرست منابع……………………………………………………………… 76

ضمائم

نمونه تست راجرز

فهرست جداول

عنوان صفحه

جدول نمرات خام…………..……………………………………………… 68

جدول نمرات خودپنداره…………………………………………………… 67

جدول T مشاهده شده و T بدست آمده…………………………………… 7

چکیده:

پژوهش انجام شده در مورد مسئله رابطه بین خودپنداره و آرایش است.فرضیه این پژوهش عبارت بود از اینکه بین خودپنداره دختران با آرایش و دختران بدون آرایش تفاوت معنی داری وجود دارد.در این پژوهش از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شده است.نمونه مورد نظر از دانشجویان دختر دانشگاه آزاد(واحد قزوین) می باشد.این نمونه شامل 100 نفر که 50 نفر دختران با آرایش و 50 نفر دختران بدون آرایش هستند.لازم به ذکر است که به دلیل محدودیت هایی از نمونه 50 نفری دختران بدون آرایش کاسته شد و این نمونه به 93 نفر رسید.

در تجزیه و تحلیل داده ها از ارزش آماری T برای گروههای مستقل استفاده شده است که ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه خودپنداره کارل راجرز است.

در بررسی به عمل آمده نتایج حاکی از این است که بین خودپنداره دختران با آرایش و بدون آرایش تفاوت معنی داری وجود دارد.بطوری که افراد باآرایش از خودپنداره مثبت بالاتری برخوردار هستند یعنی به خود واقعی شان نزدیک تر هستند.آنچه را که می توان در آخر ذکر کرد این است که بیشتر افراد این پژوهش از خودپنداره پایینی برخوردار هستند بطوری که از 93 نفر فقط 28 نفر دارای خودپنداره نرمال بودند.

مقدمه:

«خودت را بشناس1» سخنی است که از روزگاران قدیم خردمندان به آن اهمیت بسیاری داده اند ولی قدر و اهمیتش در این زمانه از همیشه بیشتر است.خودشناسی2 فقط از راه اندیشیدن توأم با ملامت خویش و تأمل در حال دیگران و درباره روابط ما با افراد دیگر حاصل می شود.فکر و اندیشه در کار خویش،خواه و ناخواه همراه با کار درون بینی3 است.انسان باید در ضمن این عمل،حالات ذهنی،ضربان قلب،کنش، وجدان،انگیزه،امیال و بیزاری های خود را نیز مورد توجه کامل قرار دهد.باید این حالات را نه فقط به همان گونه که وجود دارد بشناسیم بلکه آنها را ارزیابی نموده راجع به هر کدام نظر خوب یا بد یا بی اثر بدهیم و روشن سازیم که آیا ریشه های دراز و صورت دائمی دارند یا موقت و گذران هستند(مک و گال 1362).

بی شک خودشناسی بزرگترین خدمت انسان به خودش است لازم است احکامی که انسان را به رستگاری می برد از عقاید و ایدئولوژی های دیگر تفکیک گردد.در این راستا اول باید انسان را شناخت و بعد کمبودها و دردهایش را یافت و واقعیت ها را که لازم است بررسی نمود و به گفتة «کامیل فلاماریون» هأهت شناس فرانسوی «ما چیزی را که می فهمیم حق انکار آن را نداریم» برای

بررسی مسائل پیچیده خودشناسی نه تنها از دانش و علوم تجربی بلکه از تفکر،تعقل،الهام،علوم باطنی و بالاخره از وی هادیان بشر نیز باید استفاده کرد.

برای تغییر زندگی یک فرد یا یک ملت اول باید محور افکار او را تغییر داد در این راستا تقابل بین مادیت،معنویت،فعالیت و فضیلت را نباید از نظر دور داشت.و تکامل عالیترین هدف آفرینش است جزء در سایه این مطلب میسر نمی شود.برای رسیدن به کمال جز اینکه انسان ها ویژگی های خویش را بدانند و توفیقی در شناسایی خود داشته باشند راهی نیست.برای رسیدن به سعادت،شناخت خویشتن1 و پرورش جان و تن هر دو لازم است در غیر این صورت از آمال و مقاصد انسانی دور می شود و به هدف زندگی نمی رسد و حفظ این تعادل را که برای فائق آمدن به مشکلات و ناخواستنی های زندگی است از دست می دهد(بهاری،1366).خودپنداره2 مجموعه ای است درونی و نسبتاً پایدار.شامل همه آنچه که اشخاص متعلق به خود می دانند از جمله جنبه های جسمی،اجتماعی،هیجانی،اعمال اختصاصی،شایستگی ها همراه با عناصر مادی با اهمیت(صدر السادات و شمس اسفند آباد،1380).

خودپنداره تصوری است که از خود داریم و همواره با ما همراه است و ما آن را برای خود و طبقه بندی رفتارمان به کار می بریم.غالباً نقش اولیه خودپنداره این است که باعث ایجاد ثبات در رفتار شود.این امر به افراد کمک می کند که

بتواند رفتار خود و کسانی را که با آنها در تعامل هستند به سادگی پیش بینی نماید.

آرایش خانم ها در دانشگاه یکی از موضوعاتی است که نظرات موافق و مخالف را نسبت به خود جلب کرده است.از آنجایی که انسان دوستدار زیبایی است برای زیبا جلوه دادن خود(چه زن و چه مرد) به ظاهر خویش توجه می کند.اما گاهی تفاوت افراد در این توجه به ظاهر که به شکل های مختلف خود را نشان می دهد،مثلاً شیوه لباس پوشیدن،اصلاح مو و آرایش های غلیظ و… بسیار زیاد است.

انسان در جریان زندگی دچار خلأها و کمبودهایی می شود که برای جبران آنها دست به اعمالی می زند.آرایش غیر معمول هم می تواند یکی از این اعمال باشد که ممکن است از خودپنداره پایین نشأت گرفته باشد.از آنجایی که رفتارهای ما تحت تأثیر خودپنداره است آرایش هم یکی از واکنش هایی است که می تواند تحت تأثیر خودپنداره قرار گیرد.

بیان مسئله:

مسئله مورد نظر در این پژوهش این است که:

- آیا خودپنداره خانم های با آرایش بیشتر از خودپنداره خانمهای بدون آرایش است؟

اهمیت و ضرورت پژوهش:

آنچه را که باید در برخی از نظریه ها به آن توجه کرد این است که واقعیت هر پدیده صرفاً همان چیزی است که فرد خودش برداشت می کند.واقعیت برای هر فرد آن چیزی است که در قالب مرجع قیاس درونی و جهانی ذهنش در لحظه خاصی از زمان قرار دارد به عبارت دیگر،واقعیت مؤثر واقعیتی است که بوسیلة فرد ادراک می شود و ضرورت آن به این نحوة می توان اشاره کرد که درک رفتار هر فرد فقط از دیدگاه خود وی امکان پذیر است و رفتار هر فردی باید در قالب قیاس درونی کل سازمان یافته مورد بررسی قرار گیرد.آنچه باعث رشد شخصیت فردی می شود کلیه رفتارهایی است که به وسیله تمایل ذاتی او به تحقیق«خود» برانگیخته و هدایت می شود و این تمایل ذاتی در درجه اول به حفظ و تعالی اورگانیسم از راه ارضای نیازهای جسمانی توجه دارد.اما مهم آن که تمایل به تحقیق خود معیاری است که بوسیلة آن تمام جنبه های فرد مورد ارزیابی قرار می گیرند و فرد به این طریق کلیه تجاربی که در جهت تعالی و بقای خود هست به طور مثبت ارزشگذاری می کند.(طالشی،1376).

خودپنداره در ساخت روانی افراد از اهمیت خاصی برخوردار است.زیرا پنداره از شخصیت خود،تا اندازه ای تصور را راجع به محدودیت هایش تعیین می کند و این عامل رفتارهای خود را طرح ریزی می کنند اگر تصویر از خود مثبت

باشد.شخص دارای سلامت روان و اگر منفی باشد،فرد از لحاظ روانی ناسالم شناخته می شود.این موضوع بویژه برای کسانی که مسئول پرورش افراد،در زندگی هستند حائز اهمیت است.(شاملو،1374).

رشد و تحول خودپنداره از بدو تولد آغاز و تا آخرین سال های بزرگسالی ادامه می یابد.خودپنداره تحت تأثیر یادگیری است و ابتدا به صورت آگاهی از عوامل خارجی و رفتار قابل مشاهده تجلی می کند،سپس دامنه وسیعتری را شامل می شود.و به قلمرو مسائل دیگری چون ساختار فیزیولوژیکی،ارزشهای درونی و رشد فلسفه فردی هر شخص از زندگی گسترش می یابد.

بسیاری از رفتارهای ما بر اساس تصوری است که ما از خود داریم و طبق آن رفتارهایی از خود نشان می دهیم.این رفتارها گاهی مخالف با هنجارهای جامعه است.آرایش در دانشگاه هم یکی از مسائلی است که نظرات مخالف را به خود جلب کرده است.طبعاً این رفتار می تواند به نحوی با خودپندارة افراد در ارتباط باشد با انجام این تحقیق می توان به رابطة بین آرایش و خودپنداره پی برد.اینکه آرایش از خودپنداره پایین نشأت می گیرد و یا بالعکس.